- 1 -
الإمام ناصر محمد اليماني
28 - 10 - 1430هـ
18 - 10 - 2009مـ
۲۶-مهر-۱۳۸۸ه.ش.
2:22 صبح
ــــــــــــــــــــــ مسایل درباره رستاخیز اول و رستاخیز شامل و فراگیر...
بسم الله الرحمن الرحيم والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمرسلين جدي محمد النبي الأمي الأمين وآله التوابين المتطهرين والتابعين للحق إلى يوم الدين.. برادرگرامی ابومحمد الکعبی از انصار پیشگام برگزیده؛ خداوند من و شما و تمام انصار پیشگام برگزیده را بر صراط مستقیم ثابت قدم گرداند. من به شما نصیحت میکنم که به خودتان اطمینان نداشته باشید و تصور نکنید هیچوقت از راه راست بازنخواهید گشت و بدانید که خداوند بین انسان و قلب او حایل میشود و به همین دلیل خداوند شما را از اینکه به خودتان اطمینان کنید نهی مینماید حال هر چقدر هم که به حق آمده از نزد پروردگارتان یقین داشته باشید و آنچه را که خداوند به شما امر نموده بر زبان آورده و بگویید: { رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ ﴿٨﴾ } صدق الله العظيم [آل عمران] محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم هم میفرمود: [ يا مثبت القلوب ثبت قلبي على دينك وطاعتك ]، [ ای ثابت نگهدارنده قلبها؛ قلب مرا بر دین و طاعت خود ثابت قدم نگاه دار] امام مهدی هم میگوید خداوندا قلب من و تمام مسلمانان را به رحمت خود بر راه راست ثابت فرما یا ارحم الراحمین. خداوند تعالی میفرماید:
{ وَالَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِهِ مَا يَمْلِكُونَ مِن قِطْمِيرٍ ﴿١٣﴾ إِن تَدْعُوهُمْ لَا يَسْمَعُوا دُعَاءَكُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُمْ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ ﴿١٤﴾ } صدق الله العظيم [فاطر] این خبیر که به اذن پروردگارش راز عبادت بتها را برایتان بیان نموده کیست؟ چگونه مردم به خدایشان شرک میآورند؟ عاقبت مؤمنانی که بندگان مقرب خداوند را با او شریک گرفتهاند چه خواهد بود؟ در روزی که خداوند مؤمنان مشرک و مؤمنانی که دینشان را برای پروردگارشان خالص کردهاند گرد میآورد؛ بین مقربان و کسانی که درباره آنها به ناحق میالغه کرده بودند چه سخنانی رد و بدل خواهد شد؟ و چگونه نسبت به شرک ایشان کافرند؟ خداوند تعالی میفرماید: {وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنفَعُهُمْ وَيَقُولُونَ هَٰؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللَّهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِمَا لَا يَعْلَمُ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [يونس] حال به سراغ این میآییم که نتیجه انتظار آنان برای شفاعت شدن توسط انبیا و رسولان و مقربان در پیشگاه پروردگارشان چه خواهد بود؛ خداوند تعالی میفرماید: { وَيَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُوا مَكَانَكُمْ أَنتُمْ وَشُرَكَاؤُكُمْ فَزَيَّلْنَا بَيْنَهُمْ وَقَالَ شُرَكَاؤُهُم مَّا كُنتُمْ إِيَّانَا تَعْبُدُونَ ﴿٢٨﴾ فَكَفَىٰ بِاللَّـهِ شَهِيدًا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ إِن كُنَّا عَنْ عِبَادَتِكُمْ لَغَافِلِينَ ﴿٢٩﴾ هُنَالِكَ تَبْلُو كُلُّ نَفْسٍ مَّا أَسْلَفَتْ وَرُدُّوا إِلَى اللَّـهِ مَوْلَاهُمُ الْحَقِّ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَفْتَرُونَ ﴿٣٠﴾ }صدق الله العظيم [يونس] میبینیم کسانی که به زعم آنها شفیعشان هستند؛ وقتی از ایشان درخواست شفاعت در پیشگاه خداوند میشود؛ نسبت به شرک آنها کافرند و میگویند: { وَقَالَ شُرَكَاؤُهُم مَّا كُنتُمْ إِيَّانَا تَعْبُدُونَ ﴿٢٨﴾ فَكَفَىٰ بِاللَّـهِ شَهِيدًا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ إِن كُنَّا عَنْ عِبَادَتِكُمْ لَغَافِلِينَ ﴿٢٩﴾ } صدق الله العظيم [ يونس] مقصود از خبیر در این فرموده خداوند تعالی؛ مهدی منتظر است که مردم را به کفر نسبت به شفاعت-بندگان- دعوت میکند. خداوند تعالی میفرماید: { وَالَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِهِ مَا يَمْلِكُونَ مِن قِطْمِيرٍ ﴿١٣﴾ إِن تَدْعُوهُمْ لَا يَسْمَعُوا دُعَاءَكُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُمْ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ ﴿١٤﴾ } صدق الله العظيم [فاطر] این بنده "خبیر به الرحمن" است. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {لَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ الرَّحْمَٰنُ فَاسْأَلْ بِهِ خَبِيرًا ﴿٥٩﴾ } صدق الله العظيم [الفرقان] این خبیر مورد نظر خداوند در این فرموده است: { وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ } صدق الله العظيم [فاطر۱۴] این مهدی منتظر است که موضوع شفاعت را برایتان روشن نموده و از شما دعوت میکند نسبت به تمام عقاید خود درباره شفاعت کافر شوید و به شما خبر میدهد که آنها نسبت به شرک شما کافر خواهند بود واین امر را در بیانات قبلی به طور مفصل برایتان بیان نمودهایم و به شما گفتیم این اعتقاد با صفت رحمانیت خداوند ارحم الراحمین منافات دارد. سزاوار بندگان مقرب خداوند نیست که جرأت کرده و در پیشگاه خداوند ارحم الراحمینی که نسبت به آنها بر بندگان رحیمتراست؛ درخواست شفاعت نمایند. به شما فتوا دادیم که شفاعت تماماً به دست خداوند است و رحمت او در نفسش شفاعت بندگانی را خواهد کرد که یقین دارند پروردگار رحمانشان به حق ارحم الراحمین است و با رحمت خداوند سبحان از رحمت مادون او بینیازند و منظر شفاعت آنان در پیشگاه خداوند نیستند. به شما فتوا دادیم که شفاعت تنها دراختیار خداوند است ودر نفس خداوند رحمتش شفاعت کسی را خواهد کرد که به رحمت پروردگارش ایمان دارد. خداوند تعالی میفرماید: { أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّـهِ شُفَعَاءَ قُلْ أَوَلَوْ كَانُوا لَا يَمْلِكُونَ شَيْئًا وَلَا يَعْقِلُونَ ﴿٤٣﴾ قُل لِّلَّـهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا لَّهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿٤٤﴾ } صدق الله العظيم [الزمر]
به خدا شهادت میدهم،کسی که به شفاعت بنده در پیشگاه پروردگار معبود امید دارد، نسبت به خداوند ارحم الراحمین شرک آورده است. ای علمای امت! شما درمورد رستاخیز و برانگیخته شدن ( بعث ) دچار اختلاف شدهاید و مهدی منتظر به حق میان شما حکم خواهد کرد. اگر امام مهدی از شما سؤال کندو بگوید؛ همه شما به اینکه خداوند تمام بندگانش را در روز رستاخیز گرد خواهد آورد یقین دارید و این رستاخیزی است که در آن اختلافی نیست؛ اما سؤال امام مهدی این است که خداوند تا کی به ابلیس فرصت داده است؛ اگر جوابتان این باشد که تا روز رستاخیز فراگیر و عمومی تمام مخلوقات؛ در پاسختان میگوییم اشتباه میکنید؛ پروردگارتان را تسبیح وحمد گویید که فرموده است:
{ كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ } صدق الله العظيم [القصص:۸۸] بعد از آن که تمام آنچه که در زمین و آسمان خداوند سبحان است هلاک شد؛ خداوند آسمان را مانند طوماری نوشته شده در هم میپیچد و آسمانها را پیوست زمین کرده و یکی میکند؛ تصدیق فرموده خداوند تعالی: {يَوْمَ نَطْوِي السَّمَاءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُّعِيدُهُ وَعْدًا عَلَيْنَا إِنَّا كُنَّا فَاعِلِينَ ﴿١٠٤﴾ } صدق الله العظيم [الأنبياء] تصدیق فرموده خداوند تعالی: {وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَالْأَرْضُ جَمِيعًا قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَالسَّمَاوَاتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿٦٧﴾ } صدق الله العظيم [الزمر] و بیان حق فرموده خداوند تعالی: { وَالْأَرْضُ جَمِيعًا قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ } یعنی زمینهای هفتگانه و بیان حق این فرموده خداوند تعالی: { وَالسَّماوَاتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ } یعنی هفت آسمان. و تمام موجوداتی که در آسمانها و زمین هستند به آخر میرسند و تمام موجوداتی که بالای آسمانها و زمین هستند به آخر میرسند(وينتهي جميع من في السماوات والأرض وينتهي من على السماوات والأرض). تصدیق فرموده خداوند تعالی: { كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ ﴿٢٦﴾ وَيَبْقَىٰ وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ ﴿٢٧﴾ } صدق الله العظيم [الرحمن] همه چیز هلاک میشود مگر چیزی که هیچ چیز مانند او نیست؛ یعنی خداوند عزیز و حکیم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ } صدق الله العظيم سپس نوبت رستاخیز تمام موجودات و امتها فرا میرسد از بعوضة گرفته تا بالاتر از آن؛ تمام امتها چه آنها که پرواز میکنند یا روی زمین حرکت مینمایند از جن و انس یا ملایکه و تمام امتهای دیگری که راه میروند یا پرواز میکنند. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {وَمَا مِن دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُكُم مَّا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِن شَيْءٍ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ ﴿٣٨﴾} صدق الله العظيم [الأنعام] این روز رستاخیز تمام بندگان خداوند چه صالح و چه مشرک است. تصدیق فرموده خداوند تعالی: { إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُم مِّنَّا الْحُسْنَىٰ أُولَـٰئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ ﴿١٠١﴾ لَا يَسْمَعُونَ حَسِيسَهَا وَهُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنفُسُهُمْ خَالِدُونَ ﴿١٠٢﴾ لَا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَتَتَلَقَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ هَـٰذَا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ ﴿١٠٣﴾ يَوْمَ نَطْوِي السَّمَاءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُّعِيدُهُ وَعْدًا عَلَيْنَا إِنَّا كُنَّا فَاعِلِينَ ﴿١٠٤﴾ } صدق الله العظيم [الأنبياء] و این روز "یوم التلاق"و روز رستاخیز فراگیر تمام انسانهاست. اما رستاخیز محدودتری هم وجود دارد که در روز "الآزفة" و رفتن به سوی حیات دنیوی دیگر رخ میدهد. تصدیق فرموده خداوند تعالی: { فَادْعُوا اللَّـهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ ﴿١٤﴾ رَفِيعُ الدَّرَجَاتِ ذُو الْعَرْشِ يُلْقِي الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلَىٰ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ لِيُنذِرَ يَوْمَ التَّلَاقِ ﴿١٥﴾ يَوْمَ هُم بَارِزُونَ لَا يَخْفَىٰ عَلَى اللَّـهِ مِنْهُمْ شَيْءٌ لِّمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِلَّـهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ ﴿١٦﴾ الْيَوْمَ تُجْزَىٰ كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ لَا ظُلْمَ الْيَوْمَ إِنَّ اللَّـهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ ﴿١٧﴾ وَأَنذِرْهُمْ يَوْمَ الْآزِفَةِ إِذِ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَنَاجِرِ كَاظِمِينَ مَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ حَمِيمٍ وَلَا شَفِيعٍ يُطَاعُ ﴿١٨﴾ } صدق الله العظيم [غافر] در روز "الآزفة" درمیان برانگیخته شدگان بنده صالحی وجود ندارد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَىٰ كَمَا خَلَقْنَاكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَتَرَكْتُم مَّا خَوَّلْنَاكُمْ وَرَاءَ ظُهُورِكُمْ وَمَا نَرَىٰ مَعَكُمْ شُفَعَاءَكُمُ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِيكُمْ شُرَكَاءُ لَقَد تَّقَطَّعَ بَيْنَكُمْ وَضَلَّ عَنكُم مَّا كُنتُمْ تَزْعُمُونَ ﴿٩٤﴾} صدق الله العظيم [الأنعام]
با توجه به اینکه سؤالات زیادی را مطرح کردهای؛ به همینقدراکتفا کرده و به حق فتوا میدهیم دو رستاخیز وجود دارد. حال به سراغ سؤال دوم میآییم که در آن میگویی: کلمه "الآخرة" در بسیاری از آیات قرآن آمده است ولی ما نمیدانستیم مقصود از آن دنیای است که در باطن این زمین وجود دارد و سؤالی که مطرح میشود این است که: آیا در قرآن کریم آیات دیگری هم هست که در آنها مقصود از "الآخرة" دنیایی باشد که در باطن زمین است؟
و جواب: برادر گرامی بدان که بین علمای امت درباره حیات دنبوی و حیات اخروی اختلافی وجود ندارد چون اکثر ذکری که در کتاب آمده درباره آن است؛ اما حیات دنیوی دیگری نیز در زمین وجود دارد که علمای امت از آن بیخبرند. آنها تنها قسمتی از حیات دنیوی را میشناسند. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِّنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ ﴿٧﴾ } صدق الله العظيم [الروم]
چرا خداوند تعالی میفرماید: { يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِّنَ الْـحَيَاةِ الدُّنْيَا } چرا فرموده است ( مِن )؟چون زمینی وجود دارد که زندگی و حیات دیگری درآن درجریان است و مقصود حیات و ممات نیست بلکه مقصود زندگی و حیاتی جاری است و اما درمورد حیات و ممات؛ مؤمنان تنها یک مرگ دارند ولی کفار دو زندگی و دو مرگ دارند؛ از موضوع خارج نشویم؛ مقصود ما این است که در اینجا از زندگی و معیشت سخن گفته شده و مقصود زندگی و مرگ نیست و خداوند دراینجا از زندگی و معیشت سخن میگوید که میفرماید:
{يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِّنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ ﴿٧﴾ } صدق الله العظيم [الروم] و این دنیا و زندگی دیگری است که در باطن زمین شما در جریان است و در آن ملک و ملکوت و عالمی بسیاربیشتر از حیات دنیای ظاهری( دنیایی که روی زمین است) وجود دارد و این زندگی دنیوی در باطن زمین شما در جریان است. تصدیق فرموده خداوند تعالی و دلیلی برای اینکه میفرماید: {لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَىٰ ﴿٦﴾ } صدق الله العظيم [طه] خداوند سبحان دراین فرموده خود از عالمها سخن گفته و از وجود دو حیات در این زمین به شما خبر میدهد: { وَمَافِي الأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَى } و اما عالم آسمانها ، عالم فرشتگان است که تعداد آنها را تنها خداوند سبحان میداند. ملائکه هفت آسمان را پر کردهاند و نزدیکترین آنها، در ملا اعلی نسبت به ما قرار گرفته است، ولی آسمان دنیا پایینترین آسمان هفتگانه و اولین طبقه آنهاست. تصدیق فرموده خداوند تعالی: { إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ ﴿٦﴾ وَحِفْظًا مِّن كُلِّ شَيْطَانٍ مَّارِدٍ ﴿٧﴾ لَّا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ وَيُقْذَفُونَ مِن كُلِّ جَانِبٍ ﴿٨﴾ دُحُورًا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ ﴿٩﴾ إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ ﴿١٠﴾ } صدق الله العظيم [الصافات] و به همین ترتیب شش آسمان دیگر نیز پر از ملائکه است حال به سراغ زمین میآییم و درمییابیم درسیاره مادر-زمینی که بشر ساکن آن است- دو زندگی و حیات وجود دارد؛ زندگی که در ظاهر و روی زمین در جریان است و زندگی که در باطن و بطن زمین وجود دارد و برای همین خداوند تعالی میفرماید: {يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِّنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ ﴿٧﴾ } صدق الله العظيم [الروم] یعنی در دنیا؛ حیات دیگری وجود دارد که شما از آن آگاه نیستید. آن حیات در بطن زمین شماست. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَىٰ ﴿٦﴾ } صدق الله العظيم [طه] مسیح کذاب این سرزمین را اشغال کرده است ولی خدای آن پروردگار است نه مسیح کذابی که ادعای ربوبیت دارد و خداوند تعالی میفرماید: { رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ ﴿١٧﴾ } صدق الله العظيم [الرحمن] این بدان جهت است که دنیای دیگری که در کره زمین وجود دارد، جز دو مغرب و دو مشرق ندارد؛ چون این حیات در بطن و داخل کره زمین واقع شده و دو نقطه مشرق آن همان دو نقطه مغرب آن هستند و این بدان جهت است که دو مشرق در یک جهت واحد قرار ندارند؛در واقع بیشترین فاصله در سیاره زمین؛ فاصله بین دو نقطه دو مشرق است و برای همین انسان به شیطان قرین خود که در حیات دنیوی او را گمراه کرده میگوید: { حَتَّىٰ إِذَا جَاءَنَا قَالَ يَا لَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ ﴿٣٨﴾ } صدق الله العظيم [الزخرف] چراکه این دو مشرق، مشرقهای زمین "الساهرة" ( زمین همیشه روشن و بیدار) هستند که خورشید در آن غروب نمیکند و کسانی که برای گذراندن زندگی موقت دیگری برانگیخته میشوند به سوی آن رانده خواهند شد. تصدیق فرموده خداوند تعالی: { يَقُولُونَ أَإِنَّا لَمَرْدُودُونَ فِي الْحَافِرَةِ ﴿١٠﴾ أَإِذَا كُنَّا عِظَامًا نَّخِرَةً ﴿١١﴾ قَالُوا تِلْكَ إِذًا كَرَّةٌ خَاسِرَةٌ ﴿١٢﴾ فَإِنَّمَا هِيَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ ﴿١٣﴾ فَإِذَا هُم بِالسَّاهِرَةِ ﴿١٤﴾ **} صدق الله العظيم [النازعات] و اگر امام مهدی نبود این بازگشت؛ عملا زیانبار خواهد بود . در حقیقت اگر امام مهدی با اذن پروردگار نیامده بود تمام مسلمانان گرفتار فتنه مسیح دجال میشدند، تصدیق فرموده خداوند تعالی: { وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا} صدق الله العظيم [النساء:۸۳]، به آن "کرة"گفته میشود چون بازگشت و رجعت به دنیاست و خداوند تعالی میفرماید: { قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّـهِ إِنَّ اللَّـهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿٥٣﴾ وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ﴿٥٤﴾ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿٥٥﴾ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ﴿٥٦﴾ أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّـهَ هَدَانِي لَكُنتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ﴿٥٧﴾ أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ﴿٥٨﴾ بَلَىٰ قَدْ جَاءَتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْتَ وَكُنتَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿۵۹﴾} صدق الله العظيم [الزمر] این سخن کسانی است که به دور از کوچکترین ظلمی و به علت ظلمهایی که خود در حق خود کردهاند به امر خداوند هلاک شده و وارد آتش جهنم میشوند. برای همین میگویند: { أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ﴿۵۸﴾ } صدق الله العظيم به این ترتیب "الكرّة " یعنی بازگشت و رجعت به دنیا. تصدیق فرموده خداوند تعالی: { يَقُولُونَ أَإِنَّا لَمَرْدُودُونَ فِي الْحَافِرَةِ ﴿١٠﴾ أَإِذَا كُنَّا عِظَامًا نَّخِرَةً ﴿١١﴾ قَالُوا تِلْكَ إِذًا كَرَّةٌ خَاسِرَةٌ ﴿١٢﴾ فَإِنَّمَا هِيَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ ﴿١٣﴾ فَإِذَا هُم بِالسَّاهِرَةِ ﴿١٤﴾ } صدق الله العظيم [النازعات].
و "الساهرة" چیست؟ همانا که مقصود زمینی است که خورشید در آن غروب نمیکند ؛ همانطور که ذوالقرنین آن را پیدا کرده بود.** خداوند تعالی میفرماید: {حَتَّىٰ إِذَا بَلَغَ مَطْلِعَ الشَّمْسِ وَجَدَهَا تَطْلُعُ عَلَىٰ قَوْمٍ لَّمْ نَجْعَل لَّهُم مِّن دُونِهَا سِتْرًا ﴿٩٠﴾ } صدق الله العظيم [الكهف] یعنی در این زمین خورشید غروب نمیکند و وقتی غروب کند؛ از همان نقطهای که غروب کرده دوباره طلوع میکند. دلیل هم این است که این زمین دو دروازه دارد که مقابل یکدیگر قرار گرفتهاند. یکی از آنها در انتهای جنوبی زمین و دیگری در انتهای شمالی زمین قرار گرفته است و وقتی خورشید در جهت شمال غروب میکند در همان زمان از دروازه شمالی بر آن طلوع مینماید (فإذا غربت عنها الشمس إلى جهة الشّمال أشرقت عليها في نفس الوقت من البوّابة الشماليّة )و لذا خداوند تعالی میفرماید: {حَتَّىٰ إِذَا بَلَغَ مَطْلِعَ الشَّمْسِ وَجَدَهَا تَطْلُعُ عَلَىٰ قَوْمٍ لَّمْ نَجْعَل لَّهُم مِّن دُونِهَا سِتْرًا ﴿٩٠﴾ } صدق الله العظيم [الكهف] و این زمین "الساهرة" است که بعد از بعث روز "الآزفة" به سوی آن حرکت میشود تا بعد از آنکه خداوند با برانگیختن امام مهدی به امتها رحم کرد؛ حیاتی طیبه در آن گذرانده شود و مدت این زندگی بسته به اراده خداوند دارد. به خاطر امام مهدی: {يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ ﴿٣٩﴾} صدق الله العظيم [الرعد] پیش از این درمورد زمینی که دو مشرق دارد برایتان به تفصیل سخن گفتهایم و این تصویر یکی از دروازههاست و شما از بیرون آمدن نور خورشید از داخل و باطن زمین از دروازه مقابل آن آکاه می شوید -و کسانی که آن دروازه را کشف کردهاند به خطا تصور میکنند در داخل زمین خورشیدی وجود دارد- در حقیقت نورش از دروازه مقابل است. در تصویرواقعی زیر این امر در عالم واقعیات و به صورت حقیقی قابل مشاهده است:
برادران مسلمان من؛ تصویر فوق توسط ماهوارههای سازمان امریکایی ناسا گرفته شده است؛ آنها نمیدانستند این تصویر یکی از نشانههای تصدیق خواهد بود. آنها از زمین مفروشه- که در داخل و باطن زمین بشر است- بیخبر بودند و لذا دچار دهشت شدند و به خطا تصور کردند داخل کره زمین ما خورشید دیگری وجود دارد. اما این نوری که میبینید از داخل کره زمین خارج میشود؛ همان خورشید -منظومه شمسی-است که در برابر دروازه جنوبی یا شمالی قرار دارد وهمانطور که از قرآن عظیم به تفصیل برایتان بیان کردیم، نور خورشید از خلال دروازه طرف مقابل به این طرف میرسد؛ تصدیق فرموده حداوند تعالی: { وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ فَأَيَّ آيَاتِ اللَّهِ تُنكِرُونَ } صدق الله العظيم، و این لینکی است که در آن تصاویر ویدیویی سیاره دهم و تصویر آن در آفاق را میتوانید در آن مشاهده کنید که تصدیق کننده بیان حق ذکر است که امام مهدی از آیات محکم قرآن عظیم آن را برای شما بیان کرده است؛ باشد که یقین بیاورید.
و اما در مورد سؤال برادر گرامی ابومحمد الکعبی که درآن آمده است:
درجواب او به حق فتوا داده و میگوییم دراینجا مقصود عذاب در جهنم و در آینده و بعد از مرگ آنهاست که به علت غضب خداوند بر گروهی از آنان است که گرفتار مرگ شدهاند و توبه نکردهاند. برای همین خداوند تعالی میفرماید: { وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُفْتَرِينَ } یعنی ما اینگونه آنها را گرفتار عذابی شدید و بزرگ میکنیم. اما ذلت در همین حیات دنیوی و قبل از مرگ است و خداوند تعالی میفرماید: { وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ } صَدَقَ اللهُ العظيمُ
و اما سؤال برادر گرامی ابو محمد الکعبی که در آن میگوید:
پس در پاسخ او به حق میگوییم این عذاب بعد از مرگ و در آتش جهنم است این عذاب در دوران حیات برزخی و در آتش جهنم است و پیش از این در بیانی که مربوط به نفی عذاب قبرو اثبات عذاب روح در آتش جهنم بعد از مرگ است، آن را به تفصیل بیان نمودیم. همینطور سؤال ابو محمد الکعبی که
و این عذاب؛ همان گونه که پیش از این ثابت کردیم در آتش جهنم او بعد از مرگشان است و همین طور بعد از رستاخیز فراگیر و در اینجا مقصود حیات دیگری که در این دنیا جاری است نمیباشد بلکه مقصود آخرت و روزی است که مردم در برابر پروردگار عالمیان قرار میگیرند. و اما سؤال درمورد:
و میخواهی بیان فرموده خداوند تعالی را بفهمی که میفرماید: { أُوْلَئِكَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَيْنِ } صدق الله العظيم،. مقصود از "مرتین" دوبار در حیات اول دنیا و حیات دیگر دنیایی نیست چون صالحان تنها یک مرگ دارند؛ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ لَا يَذُوقُونَ فِيهَا الْمَوْتَ إِلَّا الْمَوْتَةَ الْأُولَى } صدق الله العظيم [الدخان: ۵۶]، و اما بیان فرموده خداوند تعالی: { أُوْلَئِكَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَيْنِ } صدق الله العظيم، یعنی اجر پیروی از رسول الله مسيح عيسى ابن مريم صلى الله عليه وآله وسلّم و همچنین اجر پیروی از محمدٍ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلّم.
و اما سؤال مهمی که میخواهی بدانی:
و این عذاب اول است و بعد از مرگ اول و رفتن به حیات برزخی اول که بعد از گذراندن اولین حیات دنیوی، رخ میدهد و اما عذاب دوم بعد از مرگ دوم آنها و بعد از گذراندن زندگی دوم در این دنیا و برای کسانی از آنهاست که قبل از تمام شدن دوران زندگی دوم دنیوی میمیرند و اما فرموده خداوند تعالی: { ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَى عَذَابٍ عَظِيمٍ }و این روز رستاخیز فراگیر است. پس میگویند: { قَالُوا رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَأَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ فَاعْتَرَفْنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلْ إِلَىٰ خُرُوجٍ مِّن سَبِيلٍ ﴿١١﴾ } صدق الله العظيم [غافر]. وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين.
أخو الأنصار السابقين الأخيار الإمام المهديّ ناصر محمّدٍ اليمانيّ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
· روز الآزفة روز حرکت به سوی دنیایی است که در باطن زمین قرار دارد
**الحافرة یعنی حفره قبر در زمان رستاخیز والساهرة هر کوکب و سیارهای است که شب در آن وجود نداشته باشد میشود مانند سیاره سقر یا جهنم که ساکنان آن نمیخوابند یا زمین مفروشه در باطن زمین که خورشید همیشه بر آن میتابد .
- 1 -
الإمام ناصر محمد اليماني
29 - 10 - 1430هـ
18 - 10 - 2009 مـ
2:22 صباحاً
ــــــــــــــــــــــ
مسائل في البعث الأول والشامل ..
بسم الله الرحمن الرحيم والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمرسلين جدي محمد النّبيّ الأميّ الأمين وآله التّوابين المتطهّرين والتابعين للحقّ إلى يوم الدين..
أخي الكريم أبو محمدٍ الكعبي من الأنصار السابقين الأخيار، ثبّتني الله وإياكم وجميع الأنصار السابقين الأخيار على الصراط المستقيم وإنّي أعظُكم بعدم الثقة من أنفسكم أنكم لا ولن ترجعوا عن اتّباع الحقّ أبداً، واعلموا أنّ الله يحول بين المرء وقلبه ولذلك نهاكم الله أن تثقوا في أنفسكم مهما كنتم موقنين بالحقّ من ربّكم فقولوا ما أمركم الله أن تقولوا: {رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ ﴿٨﴾} صدق الله العظيم [آل عمران:8].
ولذلك كان محمدٌ رسولُ الله صلى الله عليه وآله وسلم يقول: [يا مثبت القلوب ثبت قلبي على دينك وطاعتك]، وكذلك الإمام المهديّ يقول اللهم ثبِّت قلبي وجميع المسلمين على الصراط المستقيم برحمتك يا أرحم الراحمين.
وقال الله تعالى: {وَالَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِهِ مَا يَمْلِكُونَ مِن قِطْمِيرٍ ﴿١٣﴾ إِن تَدْعُوهُمْ لَا يَسْمَعُوا دُعَاءَكُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُمْ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ ﴿١٤﴾} صدق الله العظيم [فاطر].
فمن هو الخبير بإذن ربِّه الذي فصَّل لكم سرّ عبادة الأصنام؟ وكيف أشرك الناس بربِّهم؟ وكيف ستكون نتيجة المؤمنين المشركين بربهم عباده المقربين؟ وكيف كان الحوار بينهم وبين من بالغوا في شأنهم بغير الحقّ يوم يحشر الله المؤمنين المشركين والمؤمنين المخلصين في دينهم لربّهم؟ وكيف أنّهم كفروا بشركهم؟ وقال الله تعالى: {وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ الَّلـه مَا لَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنفَعُهُمْ وَيَقُولُونَ هَـٰؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللَّـهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّـهَ بِمَا لَا يَعْلَمُ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ} صدق الله العظيم [يونس:18].
ومن ثم نأتي إلى نتيجة المنتظرين للشفاعة لهم بين يدي ربهم من أنبيائه ورسله والمقربين من عباده. قال الله تعالى: {وَيَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُوا مَكَانَكُمْ أَنتُمْ وَشُرَكَاؤُكُمْ فَزَيَّلْنَا بَيْنَهُمْ وَقَالَ شُرَكَاؤُهُم مَّا كُنتُمْ إِيَّانَا تَعْبُدُونَ ﴿٢٨﴾ فَكَفَىٰ بِاللَّـهِ شَهِيدًا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ إِن كُنَّا عَنْ عِبَادَتِكُمْ لَغَافِلِينَ ﴿٢٩﴾ هُنَالِكَ تَبْلُو كُلُّ نَفْسٍ مَّا أَسْلَفَتْ وَرُدُّوا إِلَى اللَّـهِ مَوْلَاهُمُ الْحَقِّ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَفْتَرُونَ ﴿٣٠﴾} صدق الله العظيم [يونس]
فوجدنا أنّ الشفعاء قد كفروا بشركِكُم إذ تريدون شفاعتهم لكم بين يدي ربّكم وقالوا: {وَقَالَ شُرَكَاؤُهُم مَّا كُنتُمْ إِيَّانَا تَعْبُدُونَ ﴿٢٨﴾ فَكَفَىٰ بِاللَّـهِ شَهِيدًا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ إِن كُنَّا عَنْ عِبَادَتِكُمْ لَغَافِلِينَ ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [يونس].
والمهديّ المنتظر الدَّاعي إلى الكفر بالشفاعة هو الخبير المقصود من قول الله تعالى، وقال الله تعالى: {وَالَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِهِ مَا يَمْلِكُونَ مِن قِطْمِيرٍ ﴿١٣﴾ إِن تَدْعُوهُمْ لَا يَسْمَعُوا دُعَاءَكُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُمْ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ ﴿١٤﴾} صدق الله العظيم [فاطر].
ذلك هو العبد الخبير بالرحمن. تصديقاً لقول الله تعالى: {الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ الرَّحْمَـٰنُ فَاسْأَلْ بِهِ خَبِيرًا} صدق الله العظيم [الفرقان:59].
وذلك هو الخبير المقصود من قول الله تعالى: {وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ} صدق الله العظيم [فاطر:14].
ذلك هو المهديّ المنتظر الذي فصّل لكم أمر الشفاعة ودعاكم إلى الكفر بكافة الشفعاء في عقيدتكم ونبّأكم أنّهم سوف يكفرون بشركِكُم وفصّلنا لكم في بياناتٍ سابقةٍ مفصّلةٍ تفصيلاً وقلنا لكم إنّ ذلك يتنافى مع صفة الرحمن الرحيم الله أرحم الراحمين، فلا ينبغي لعباد الله المقرّبين أن يتجرّأوا للشفاعة بين يدي من هو أرحم بعباده منهم الله أرحم الراحمين، وأفتيناكم إنّما الشفاعة لله وحده فتشفع رحمته في نفسه لعباده لمن كان يؤمن بأنّ ربه الرحمن هو حقا أرحم الراحمين فاستغنى برحمة الله عن من هم أدنى رحمة من دونه سبحانه فلا ينتظر شفاعتهم بين يديه، وأفتيناكم أنّ الشفاعة لله وحده فتشفع رحمته في نفسه لمن يؤمن برحمة ربه. وقال الله تعالى: {أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّـهِ شُفَعَاءَ قُلْ أَوَلَوْ كَانُوا لَا يَمْلِكُونَ شَيْئًا وَلَا يَعْقِلُونَ ﴿٤٣﴾ قُل لِّلَّـهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا لَّهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
ومن كان يرجو شفاعة العبد بين يدي المعبود فأشهد لله أنّه لمن المشركين بالله أرحم الراحمين.
ويا معشر علماء الأمّة لقد اختلفتم في البعث وإنّما المهديّ المنتظر حكم بينكم بالحقّ، ولو يتوجّه إليكم الإمام المهديّ بسؤالٍ ونقول إنّكم توقنون جميعاً بالبعث يوم يحشر الله عباده أجمعين وهذا البعث لا خلاف بينكم فيه، وأما سؤال الإمام المهديّ هو: إلى متى أنظر الله إبليس؟ فإن كان جوابكم أنّه إلى يوم البعث الشامل لخلق الله أجمعين ومن ثم نقول لكم فإنّكم لخاطِئُون فسبِّحوا بحمد ربكم الذي قال عن نفسه: {كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ} صدق الله العظيم [القصص:88].
وبعد أن يهلك كلّ شيء كان في أرضه أو في سمواته سبحانه ثم يطوي السماء كطي السجل للكتب فيجمع السماوات بالأرض رتقاً واحداً. تصديقاً لقول الله تعالى: {يَوْمَ نَطْوِي السَّمَاءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُّعِيدُهُ وَعْدًا عَلَيْنَا إِنَّا كُنَّا فَاعِلِينَ} صدق الله العظيم [الأنبياء:104].
تصديقاً لقول الله تعالى: {وَمَا قَدَرُوا اللَّـهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَالْأَرْضُ جَمِيعًا قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَالسَّمَاوَاتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ} صدق الله العظيم [الزمر:67].
والبيان الحقّ لقوله: {وَالْأَرْضُ جَمِيعًا قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ} أي السبع الأرضين. والبيان الحقّ لقوله: {وَالسَّماوَاتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ} أي السماوات السبع. وينتهي جميع من في السماوات والأرض وينتهي من على السماوات والأرض. تصديقاً لقول الله تعالى: {كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ ﴿٢٦﴾ وَيَبْقَىٰ وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ ﴿٢٧﴾} صدق الله العظيم [الرحمن].
ويهلك كلّ شيء إلا الشيء الذي ليس كمثله شيء الله العزيز الحكيم. تصديقاً لقول الله تعالى: {كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ} صدق الله العظيم، ومن ثم يأتي البعث الشامل لكلّ شيءٍ من الأمم من البعوضة فما فوقها من الأمم ما يدبّ أو يطير سواءً من الإنس أو من الجنّ أو من الملائكة وكافّة الأمم الأخرى ما يدبّ أو يطير. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِي الأَرْضِ وَلاَ طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثَالُكُم مَّا فَرَّطْنَا فِي الكِتَابِ مِن شَيْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:38].
وذلك يوم الحشر الشامل لكافة عبيد الله صالحهم ومشركهم . تصديقاً لقول الله تعالى: {إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُم مِّنَّا الْحُسْنَىٰ أُولَـٰئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ ﴿١٠١﴾ لَا يَسْمَعُونَ حَسِيسَهَا وَهُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنفُسُهُمْ خَالِدُونَ ﴿١٠٢﴾ لَا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَتَتَلَقَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ هَـٰذَا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ ﴿١٠٣﴾ يَوْمَ نَطْوِي السَّمَاءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُّعِيدُهُ وَعْدًا عَلَيْنَا إِنَّا كُنَّا فَاعِلِينَ ﴿١٠٤﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].
وذلك هو يوم التّلاق يوم البعث الشامل للناس أجمعين، ولكن يوجد هناك بعثٌ جزئيٌّ في يوم الآزفة للرحيل إلى الحياة الدنيا الأخرى. تصديقاً لقول الله تعالى: {فَادْعُوا اللَّـهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ ﴿١٤﴾ رَفِيعُ الدَّرَجَاتِ ذُو الْعَرْشِ يُلْقِي الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلَىٰ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ لِيُنذِرَ يَوْمَ التَّلَاقِ ﴿١٥﴾ يَوْمَ هُم بَارِزُونَ لَا يَخْفَىٰ عَلَى اللَّـهِ مِنْهُمْ شَيْءٌ لِّمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِلَّـهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ ﴿١٦﴾ الْيَوْمَ تُجْزَىٰ كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ لَا ظُلْمَ الْيَوْمَ إِنَّ اللَّـهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ ﴿١٧﴾ وَأَنذِرْهُمْ يَوْمَ الْآزِفَةِ إِذِ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَنَاجِرِ كَاظِمِينَ مَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ حَمِيمٍ وَلَا شَفِيعٍ يُطَاعُ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [غافر].
ويوم الآزفة لا يوجد بين المبعوثين كافةً عبادُ الله الصالحين. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَلَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَىٰ كَمَا خَلَقْنَاكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَتَرَكْتُم مَّا خَوَّلْنَاكُمْ وَرَاءَ ظُهُورِكُمْ وَمَا نَرَىٰ مَعَكُمْ شُفَعَاءَكُمُ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِيكُمْ شُرَكَاءُ لَقَد تَّقَطَّعَ بَيْنَكُمْ وَضَلَّ عَنكُم مَّا كُنتُمْ تَزْعُمُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:94]، ونظراً لأنّك قدمت أسئلة كثيرة فنكتفي بهذا القدر من الفتوى الحقّ في أنّ البعث بعثان اثنان.
ونأتي لسؤالك الثاني الذي تقول فيه: وكلمة "الآخرة" قد جاءت فی الكثیر من آیات القرآن ولكنّنا لم نكن نعلم أنّ المقصود منها هو دنیا باطن الأرض، والسؤال المطروح هو: هل توجد آیات أخری فی القرآن الكریم جاءت كلمة "الآخرة" فیها بمعنی دنیا باطن الأرض؟ والجواب: اِعلم أخي الكريم أنّه لا اختلاف في الحياة الدنيا والحياة الآخرة بين جميع علماء الأمّة لأنّها أكثر ما ذكرت في الكتاب، ولكن يوجد هناك حياةٌ من الحياة الدنيا باطن الأرض ولا تحيطون بها علماً وإنّما تعلمون بجزء من الحياة الدنيا. تصديقاً لقول الله تعالى: {يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِّنَ الْـحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ} صدق الله العظيم [الروم:7].
فلماذا قال الله تعالى: {يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِّنَ الْـحَيَاةِ الدُّنْيَا} فلماذا قال (مِنَ)؟ وذلك لأنه توجد أرض بها حياةٌ أخرى ولا يقصد هنا الحياة والممات، كلا، بل يقصد حياة المعيشة، وأما الحياة والممات فأمّا المؤمنون فليس لهم إلا موتةٌ واحدةٌ، وأما الكفار فحياتان وموتتان، ولا نخرج عن الموضوع فنحن الآن نتكلم عن حياةٍ معيشيّةٍ وليس عن الموت والحياة، والله يتكلم في هذا الموضع عن الحياة المعيشيّة في قول الله تعالى: {يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِّنَ الْـحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ} صدق الله العظيم [الروم:7].
وذلك لأنّه توجد هناك الحياة الدنيا الآخرة باطن أرضكم فيها ملكٌ وملكوتٌ وعالَمٌ أكثر بكثير ممّا في ظاهر الحياة الدنيا الظاهرة، وتوجد هذه الحياة الدنيا الباطنة باطن أرضكم. تصديقاً لقول الله تعالى: {لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَى} صدق الله العظيم [طه:6].
والله سبحانه يتكلم عن عوالم فعلّمكم بحياتين في هذه الأرض بقول الله تعالى: {وَمَا فِي الأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَى}، وأمّا عوالِم السموات فهم جميعاً ملائكة لا يحصي عددهم إلا الله سبحانه ويملأون السموات السبع وأقربهم إلينا الملأ الأعلى بالنسبة لنا، ولكنّها السماء الدنيا أسفل السماوات السبع والطابق الأول من السماوات. تصديقاً لقول الله تعالى: {إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ ﴿٦﴾ وَحِفْظًا مِّن كُلِّ شَيْطَانٍ مَّارِدٍ ﴿٧﴾ لَّا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ وَيُقْذَفُونَ مِن كُلِّ جَانِبٍ ﴿٨﴾ دُحُورًا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ ﴿٩﴾ إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [الصافات]، وكذلك السّتّ الأخرى مليئةٌ بعوالِم الملائكة.
ثمّ نأتي للأرض فأجد الكوكب الأمّ توجد فيه حياتان، حياةٌ ظاهرها وحياةٌ باطنها، ولذلك قال الله تعالى: {يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِّنَ الْـحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ} صدق الله العظيم [الروم:7]، بمعنى أنّها لا تزال حياةُ دنيا أخرى لا يحيطون بها علماً وهي باطن أرضكم. تصديقاً لقول الله تعالى: {لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَى} صدق الله العظيم [طه:6]، ويحتلّها المسيح الكذّاب وربّها الله وليس المسيح الكذّاب الذي يدّعي الرّبوبيّة. وقال الله تعالى: {رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ} صدق الله العظيم [الرحمن:17].
وذلك لأنّ الحياة الدنيا الأخرى ليس لها غير مشرقين ومغربين، لأنها باطن الأرض ونقطتا المشرقين هما ذاتهما نقطتا المغربين، وذلك لأنّ المشرقين ليسا في جهةٍ واحدةٍ بل إنّ أعظم مسافةٍ في هذه الأرض هي بين نقطتي المشرقين ولذلك قال الإنسان لقرينه الشيطان الذي أضلّه في هذه الحياة: {حَتَّى إِذَا جَاءَنَا قَالَ يَا لَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ} صدق الله العظيم [الزخرف:38].
وذلك لأنّ المشرقين هما مشرقا الأرض السّاهرة التي لا تغيب عنها الشمس وإليها يُساق المبعوثون لقضاء حياتهم الأخرى المؤقّتة. تصديقاً لقول الله تعالى: {يَقُولُونَ أَإِنَّا لَمَرْدُودُونَ فِي الْحَافِرَةِ ﴿١٠﴾ أَإِذَا كُنَّا عِظَامًا نَّخِرَةً ﴿١١﴾ قَالُوا تِلْكَ إِذًا كَرَّةٌ خَاسِرَةٌ ﴿١٢﴾ فَإِنَّمَا هِيَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ ﴿١٣﴾ فَإِذَا هُم بِالسَّاهِرَةِ ﴿١٤﴾} صدق الله العظيم [النازعات]، وهي كرّةٌ خاسرةٌ فعلاً لولا الإمام المهديّ؛ بل لولا الإمام المهديّ بإذن ربّه لفَتَنَ المسيح الدّجال كافّة المسلمين. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء:83]، وتسمّى الكرّة لأنها الرّجعة إلى الدّنيا. وقال الله تعالى: {قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّـهِ إِنَّ اللَّـهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿٥٣﴾ وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ﴿٥٤﴾ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿٥٥﴾ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ﴿٥٦﴾ أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّـهَ هَدَانِي لَكُنتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ﴿٥٧﴾ أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ﴿٥٨﴾ بَلَىٰ قَدْ جَاءَتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْتَ وَكُنتَ مِنَ الْكَافِرِينَ} صدق الله العظيم [الزمر]. وهذا القول يقوله الهالكون من بعد أن يهلكهم الله فيدخلهم نار جهنّم من غير ظلمٍ ولكن أنفسهم يظلمون ولذلك قال: {أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ﴿58﴾} صدق الله العظيم.
إذاً الكرّة هي الرّجعة إلى الدّنيا. تصديقاً لقول الله تعالى: {يَقُولُونَ أَإِنَّا لَمَرْدُودُونَ فِي الْحَافِرَةِ ﴿١٠﴾ أَإِذَا كُنَّا عِظَامًا نَّخِرَةً ﴿١١﴾ قَالُوا تِلْكَ إِذًا كَرَّةٌ خَاسِرَةٌ ﴿١٢﴾ فَإِنَّمَا هِيَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ ﴿١٣﴾ فَإِذَا هُم بِالسَّاهِرَةِ ﴿١٤﴾} صدق الله العظيم [النازعات]. فما هي الساهرة؟ ألا إنّها الأرض التي لا تغيب عنها الشمس كما وجدها ذو القرنين، وقال الله تعالى: {حَتَّىٰ إِذَا بَلَغَ مَطْلِعَ الشَّمْسِ وَجَدَهَا تَطْلُعُ عَلَىٰ قَوْمٍ لَّمْ نَجْعَل لَّهُم مِّن دُونِهَا سِتْرًا} صدق الله العظيم [الكهف:90].
بمعنى أنّها لا تغيب عنها الشمس فإذا غربت عنها أشرقت عليها من ذات نقطة الغروب وذلك لأنّ لهذه الأرض بوّابتين متقابلتين إحداهما منتهى طرفي الأرض جنوباً والأخرى منتهى طرفي الأرض شمالاً، فإذا غربت عنها الشمس إلى جهة الشّمال أشرقت عليها في نفس الوقت من البوّابة الشماليّة، ولذلك قال الله تعالى: {حَتَّى إِذَا بَلَغَ مَطْلِعَ الشَّمْسِ وَجَدَهَا تَطْلُعُ عَلَى قَوْمٍ لَمْ نَجْعَلْ لَهُمْ مِنْ دُونِهَا سِتْرًا} صدق الله العظيم [الكهف:90].
وتلك هي السّاهرة من بعد بعث يوم الآزفة والرحيل إليها لقضاء حياةٍ طيّبةٍ إلى ما يشاء الله بعد رحمة الله للأمم ببعث الإمام المهديّ الذي بسببه: {يَمْحُو اللّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ} صدق الله العظيم [الرعد:39].
وسبق وأن فصّلنا لكم الأرض ذات المشرقين تفصيلاً وهذه هي صورة إحدى البوابتين، وتعلمون البوّابة التي تقابلها من خلال أنّ أشعّة الشمس آتيةٌ من باطن الأرض وظنّ الذين اكتشفوها أنه توجد شمسٌ باطن الأرض ولكنّهم خاطِئُون؛ بل أشعتها آتيةٌ من البوّابة التي تقابلها كما في هذه الصّورة بالحقّ على الواقع الحقيقيّ:
إخواني المسلمين، إنّ الصورة أعلاه التقطتها الأقمار الصّناعيّة بوكالة ناسا الأمريكيّة ولم يكونوا يعلمون بأنّ تلك سوف تكون من آيات التصديق؛ بل لا يحيطون بعلم هذه الأرض المفروشة وأدهشهم الأمر وظنّوا أنّ فيه شمساً باطن أرضنا وإنهم لخاطِئُون، بل تلك الأشعّة التي ترونها خارجةً من باطن الأرض هي الشمس وهي مقابلة البوابة الجنوبيّة أو الشماليّة وذلك الشّعاع الشمسيّ آتٍ من البوابة التي تقابلها كما فصّلنا لكم ذلك تفصيلاً من القرآن العظيم. تصديقاً لقوله تعالى: {وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ فَأَيَّ آيَاتِ اللَّهِ تُنكِرُونَ} صدق الله العظيم، وهذا رابطٌ تجدون فيه فيديو الكوكب العاشر وتصويره بالآفاق وإذا هو مصدّقٌ للبيان الحقّ للذِّكر كما فصّله لكم المهديّ المنتظر تفصيلاً من محكم القرآن العظيم لعلكم توقنون.
وأمّا بالنسبة لسؤال أخي الكريم أبو محمد الكعبي الذي جاء فيه:
والسؤال لماذا جاءت كلمة "سینالهم" بصیغة المضارع ولم تأت بصیغة الماضی"نالهم"؟ وهل أنّ عذابهم سيكون مستقبلاً وفي حیاة الدنیا؟.
ومن ثمّ نردّ عليه ونفتي بالحقّ أنّه في هذا الموضع يقصد الجزاء بعذاب جهنم في المستقبل من بعد موتهم بسبب غضب ربّهم لمن أدركه الموت منهم وهو لم يتب، ولذلك قال الله تعالى: {وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُفْتَرِينَ} أي كذلك يجزيهم بالعذاب المهين. وأما الذّلّة فهي في الحياة الدنيا من قبل موتهم. وقال الله تعالى: {وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ} صَدَقَ اللهُ العظيمُ.
وأما سؤال أخي أبو محمد الكعبي الذي يقول فيه:
ومن ثمّ نردّ عليه بالحقّ ونقول: إنّ ذلك هو العذاب من بعد الموت يتمّ إلقاؤهم في نار جهنم لقضاءالحياة البرزخيّة في نار جهنم كما سبق التفصيل في ذلك في بيان نفي عذاب القبر وإثبات العذاب من بعد الموت على الروح في نار جهنم.
وكذلك سؤال أبو محمد الكعبي الذي يقول فيه عن:
وذلك العذاب كذلك كما أثبتناه من قبل أنّه في نار جهنم من بعد موتهم، وكذلك يوم البعث الشامل ولا يقصد هنا الحياة الدنيا الآخرة بل الحياة الآخرة يوم يقوم الناس لربّ العالمين.
وأما السؤال عن:
وتريد أن تفهم البيان لقوله تعالى: {أُوْلَئِكَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَيْنِ} صدق الله العظيم، فلا يقصد مرتين أي في الحياة الدنيا الأولى والحياة الدنيا الأخرى، وذلك لأنّ الصالحين ليس لهم إلا موتةٌ واحدةٌ. تصديقاً لقول الله تعالى: {لَا يَذُوقُونَ فِيهَا الْمَوْتَ إِلَّا الْمَوْتَةَ الْأُولَى} صدق الله العظيم [الدخان: 56]، وأما البيان لقول الله تعالى {أُوْلَئِكَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَيْنِ} صدق الله العظيم، أي أجر اتّباع رسول الله المسيح عيسى ابن مريم صلى الله عليه وآله وسلّم وكذلك أجر اتّباع محمدٍ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلّم.
وأما السؤال الهامّ الذي تريد به:
فذلك العذاب الأول هو من بعد موتتهم الأولى في الحياة البرزخيّة الأولى بعد أن قضوا حياتهم الأولى، وأما العذاب الثاني فهو من بعد موتهم الثاني بعد أن قضوا حياتهم الدنيا الأخرى لمن مات منهم قبل انقضاء الحياة الدنيا الأخرى. وأما قول الله تعالى: {ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَى عَذَابٍ عَظِيمٍ} وذلك يومَ البعثِ الشاملِ فيقولون: {قَالُوا رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَأَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ فَاعْتَرَفْنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلْ إِلَىٰ خُرُوجٍ مِّن سَبِيلٍ ﴿١١﴾} صدق الله العظيم [غافر].
وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين.
أخو الأنصار السابقين الأخيار الإمام المهديّ ناصر محمّدٍ اليمانيّ.
_________________
بسم الله الرحمن الرحيم
والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمرسلين وآله الطيّبين والتابعين للحقّ إلى يوم الدين، وبعد..
ای پرسشگر؛ آیا از خودت سؤال نمیکنی چرا دجال خواهد آمد و ادعا میکند خداست وبهشت و آتش نزد اوست؟ چون از روزرستاخیز اول کافرانی که به خواست خدا به دنیا بازمیگردند، سوء استفاده خواهد کرد. ما بارها و فقط ازآیات قرآن عظیم حجت آورده و تأکید کرده و گفتیم که دو رستاخیز و بعث وجود دارد؛ رستاخیز اول در روز "الآزفة" است و کافرانی که خدا آنان را هلاک کرده در این روز برانگیخته شده و رجعت خواهند کرد واین روز، بر اساس حساب خداوند در کتاب مقدر شده(توضیح: و زمان وقوع وطول آن بر اساس حساب خداوند است نه محاسبات زمینی) و روزحرکت به سوی زمین مفروشه است تا وعده خداوند برای خلافت کسی که خداوند میخواهد، در آن زمین محقق شود. مدتی بعد از آن، نوبت رستاخیز فراگیر خواهد بود که روز تلاق و ملاقات تمام گذشتگان و متأخران است. خداوند تعالی میفرماید:
و اما رستاخیز فراگیر تمام انسانها در روز قیامت و برانگیختگی عام خواهد بود و تمام انسانها در آن روز در پیشگاه پروردگار عالمیان قرار خواهند گرفت و این بعد از آن خواهد بود که همه چیز هلاک شده و تنها چیزی که باقی میماند وجه پروردگار ذوالجلال و الإکرام است. این همان بعث و رستاخیز فراگیر ست که در روز تلاق- ملاقات- گذشتگان و متأخران رخ خواهد داد. تصدیق بخشی از آیات بالا در فرموده خداوند تعالی:
ولی یک رستاخیز محدود و جزئی هم وجود دارد که در طی آن خداوند برخی از کافران را که بخواهد بازمیگرداند. این رستاخیز در روز الآزفة که روز رستاخیز اول است رخ میدهد و مقصود خداوند از این فرموده است:
{وَأَنذِرْهُمْ يَوْمَ الْآزِفَةِ إِذِ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَنَاجِرِ كَاظِمِينَ مَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ حَمِيمٍ وَلَا شَفِيعٍ يُطَاعُ ﴿١٨﴾}صدق الله العظيم [غافر].
و این رستاخیز اول است که خداوند در طی آن کافران را برمیانگیزد باشد که به واسطه مهدی منتظر، خداوند آنان را به راه پروردگار عزیز و حمید هدایت کرده و بعد از آن که نصیب اول خود از عذاب در آتش را چشیدند، تمام انسانها را امتی واحد گرداند. خداوند میخواهد به آنها رحم کند و اگر به کردار قبلی خود بازگردند، خدا نیز بازگشته و آنها را بار دیگر وارد آتش خواهد کرد.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
و هلاکشدگان یهودی که آگاهانه به خداوند نسبت دروغ میدهند دو بعث و دو زندگی و دو مرگ دارند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَلَوْلَا أَن ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدتَّ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا ﴿٧٤﴾ إِذًا لَّأَذَقْنَاكَ ضِعْفَ الْحَيَاةِ وَضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَكَ عَلَيْنَا نَصِيرًا ﴿٧٥﴾}صدق الله العظيم [الإسراء].
و مقصود خداوند این است که اگر نبی او از یهود پیروی کرده و مانند آنها به خداوند نسبت دروغ بدهد؛ خداوند همانند یهود طعم دو زندگی و دو مرگ را به او خواهد چشاند، چراکه مجرمان دو زندگی و دو مرگ دارند ولی متأسفانه گروهی از آنان مانند حیات اولشان باز نسبت به حق کافر خواهند شد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
آنها بعد از رجعت دوباره به این دنیا مجدد اعمالی را انجام خواهند داد که از آن نهی شدهاند و دروغ میگویند. هدایت به دست خداوند است و قلب آنها را هرگونه که بخواهد منصرف کرده و برمیگرداند وآنان این را نمیدانند؛ از کجا میدانند وقتی به دنیا بازگردانده شوند؛ مجدد اعمالی که از آن نهی شدهاند را انجام نخواهند داد، چون نسبت به پروردگارشان معرفت نداشته ونمیدانند خداوند بین انسان و قلبش حائل میشود و برای همین هم باز به سوی آنچه که از آن نهی شدهاند بازخواهند گشت و دروغ میگویند. مقصود خداوند این نیست که آنها بعد از وقوف در آتش جهنم، دروغ میگویند؛ همانا که مقصود خداوند از این فرموده: {وَلَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ}یعنی این گفتهشان دروغ است که : {يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَلا نُكَذِّبَ بِآيَاتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ}،از کجا میدانند مؤمن خواهند بود؛ خداوند بین انسان و قلب او حائل میشود و هدایت به دست خداوند است؟ ولی آنها نمیدانند که خداوند بین انسان و قلب او حائل میشودو قلبها را به آن سویی که بخواهد میگرداند و به علت جهلشان از این توانایی خداوند؛ لازم میشود که خداوند حتما این امر را برای آنان روشن خواهد کرد و در روز رجعت آنها را بازمیگرداند و آنها نیز بعد از این بازگشت به دنیا؛ به سوی اعمالی میروند که از آن نهی شدهاند وبه وعده خود عمل نکرده و صدق گفتار خود را به خداوند ثابت نمیکنند که:
{يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَلا نُكَذِّبَ بِآيَاتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِين} صدق الله العظيم.
روز تلاق و روز رستاخیز فراگیرو بعد از گذراندن دو زندگی و دو مرگ، وقتی برانگیخته شوند؛ خداوند به آنها میفرماید: { كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَكُنتُمْ أَمْوَاتًا فَأَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿٢٨﴾} صدق الله العظيم [البقرة]،
و جواب آنان را درجای دیگری پیدا میکنید. خداوند تعالی میفرماید: {قَالُوا رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَأَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ فَاعْتَرَفْنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلْ إِلَىٰ خُرُوجٍ مِّن سَبِيلٍ ﴿١١﴾}صدق الله العظيم [غافر] ای مردم؛ به این ترتیب میبینید که کافرانی که نسبت دروغ به خداوند میدهند دو زندگی، دو مرگ و دو رستاخیز و بعث دارند . تصدیق فرموده خداوند تعالی: { وَلَوْلَا أَن ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدتَّ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا ﴿٧٤﴾ إِذًا لَّأَذَقْنَاكَ ضِعْفَ الْحَيَاةِ وَضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَكَ عَلَيْنَا نَصِيرًا ﴿٧٥﴾}صدق الله العظيم [الإسراء]. ولی خداوند جد من محمد رسول الله را ثابتقدم کرد و اوبه ناحق به خداوند نسبت دروغ نداد. به درستی که اگر از ایشان پیروی کرده و مانند آنها به خداوند افترا میزد؛ خداوند برای او نیزمانند آنها دو رستاخیز و دو زندگی و دو مرگ مقرر میداشت چون آنها بعد از اولین مرگ در آتش عذاب میشوند، سپس خداوند آنها را از آتش بیرون میآورد تا دومین حیات خود را در دنیا سپری نمایند؛ آنها دوباره به سوی آنچه که از آن نهی شدهاند بازمیگردند و خداوند بار دیگر آنان را وارد آتش میکند. اما اکثر شما از وقوع رستاخیز اول در این دنیا بیخبرید و مسیح دجال از این امر سوء استفاده خواهد کرد. او همان شیطان رجیم است که از خداوند درخواست کرده تا روز رستاخیز به او مهلت دهد و مهلت او تا روز رستاخیز اول است و خداوند فرمود تو از مهلت دادهشدگانی؛ و شیطان میخواهد از رستاخیز اول استفاده کرده و خود را مسیح عیسی بن مریم معرفی کرده و سپس ادعا کند پروردگار عالمیان است؛ او دروغ میگوید و مسیح عیسی بن مریم علیه الصلاة و السلام نیست . شایسته فرزند مریم نیست که چنین بگوید اما این مسیح کذاب است نه مسیح عیسی بن مریم و برای همین هم نام مسیح کذاب به او داده شده است؛ حال در کجای این امر تناقض وجود دارد که تو به مهدی منتظر نسبت دادهای که تناقض در بیاناتش وجود دارد؟ بلکه این تو هستی که خبر را خوب نفهمیدهای؛ خداوند تو را هدایت کند و سینهات را گشاده نماید و قلبت را منور کند که پروردگارم غفور و رحیم است. من عقیده شیعیان اثنی عشری در مورد رجعت را تصدیق میکنم اما با اعتقاد به ناحقشان درمورد بازگشت ابوبکر و عمر مخالفم. ممکن است نادانان تصور کنند چون عقیده شیعیان در مورد رجعت و رستاخیز اول را تصدیق کردهام پس از شیعیان دوازده امامی هستم؛ اما من من با شیعیان نیستم و فقط عقاید حق آنها را تأیید میکنم و با باورهایی که باطل بوده و به دروغ به محمد رسول الله و یازده امام قبلی نسبت میدهند، مخالفم. من به حق و تنها با قرآن شیعیان را به چالش و مبارزه میطلبم.
خداوند مرا از اهل سنت هم قرار نداده است؛همان کسانی که به احادیثی عقیده دارند که مخالف آیات محکم قرآن عظیم بوده و دستکاری شده و جعلی است در حالی که از دروغ بودن این احادیث بیخبرند. من عقاید حق اهل سنت را تصدیق میکنم ولی با آنچه که باطل است و در سنت نبوی به دروغ وارد شده مخالفم و اهل سنت را تنها با قرآن به چالش میکشم. با اینکه احادیث دروغ در نزد اهل سنت بیشتر از شیعیان دوازده امامی است ولی من اهل سنت را به حق نزدیکتر میدانم؛ و میدانید چرا؟ چون عده کثیری از شیعیان به جای خداوند آل بیت محمدرسول الله را به دعا میخوانند و این شرک به خداست. با اینکه شیعیان بیش از سایر مذاهب اسلامی درباره مهدی منتظر اطلاعات دارند ولی بسیاری از آنان با داستان سرداب سامرأ گمراه شدهاند. چقدر گفتیم و تکرار کردیم که ای شیعیان اثنی عشری؛ ماه بدر ظاهر شده است و به خداوند بزرگ قسم تا از سرداب تاریک و تیره سامراء خارج نشوید؛ نمیتوانید ماه بدر را ولو در وسط آسمان هم که باشد ببینید. من به همین ترتیب به هیچیک از مذاهب اسلامی وابسته نیستم و نسبت به تفرقهای که درمیان مسلمانان وجود دارد کافرم، آنان به فرقه و گروههای مختلف تقسیم شده وهر یک به داشته خود خرسندند و من هیچ کاری با هیچ یک از آنان ندارم. محمّدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم هم با آنان کاری ندارد؛ چطور ممکن است به این حدیث دروغ باور داشته باشید که [ اختلاف امت من رحمت است] ؛ این مخالف تمام آیات محکم قرآن است که در باره این موضوع آمدهاند. خداوند تعالی میفرماید:
{ إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا لسْتَ مِنْهُم في شَيْءٍ }صدق الله العظيم [الأنعام:۱۵۹]،
ای علمای مسلمین؛ آیا خداوند شما را از تفرقه منع نفرموده است؟
همچنین خداوند شما تمام علمای مسلمین و پیروانتان را از اینکه مانند اهل کتاب عمل کرده و گرفتار تفرقه دینی شوید، نهی نموده است. شما این فرمان خداوند را در آیات محکم کتابش مییابید: {فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَٰلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ ﴿٣٠﴾ مُنِيبِينَ إِلَيْهِ وَاتَّقُوهُ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَلَا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿٣١﴾ مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ ﴿٣٢﴾ }صَدَقَ اللهُ العظيمُ [الروم]
ولی شما علمای امت و پیروانشان با تمام أوامر پروردگارتان که به صورت مکرر در این آیات محکم برای شما آورده شده مخالفت کرده و به جدال با یکدیگر پرداخته و لذا شکست خوردهاید و قدرت و شوکتتان از بین رفته و به چنین روزی افتادهاید. مستضعف شده و قدرتتان دربرابر دشمنانتان از بین رفته است چون با امر پروردگارتان مخالفت کردید. خداوند به شما وعده داده است که اگر با فرمانهای خداوند که در کتاب آمده مخالفت نمایید؛ شکست خورده و توان و قدرتتان از بین خواهد رفت؛ همچنان که چنین شده و نمیتوانید انکار کنید که به جدال با هم پرداخته و دچار تفرقه شدهاید و لذا قدرتتان از بین رفته و حال و روزتان چنین است...
خداوند از روی رحمت خود مرا در زمان مقدر شده در کتاب مسطور برانگیخته تا شما را ازپراکندگی نجات داده و شکستگی شما را التیام بخشیده و صفوفتان را یکی کنم. خداوند از روی رحمت و فضل خود مرا برانگیخته تا شما را از فتنه مسیح دجال حفظ نمایم و در تمام موارد اختلاف میان شما حکم بدهم تا پراکندگیتان به وحدت بدل شود و خداوند با بندهاش نور خود را کامل گرداند ولو اینکه مجرمان از ظهور آن خرسند نباشند؛ تا کلمة الله بالا قرار گیرد و خداوند به واسطه عبدش شما را عزیز وقدرتمند نماید و عزت همگی از آن خداوند است و وبا برگزیدن آشکارمرا یاری مینماید تا خلیفه و رهبر شما باشم و در علم بیان حق قرآن عظیم دانش مرا بر شما فزونی داده و به این ترتیب آشکارا مرا یاری کرده تا بر اساس کتاب مرجعی که از تحریف محفوظ است در تمامی موارد اختلاف میان شما حکم نمایم و با قرآن شما را به راه راست هدایت نمایم در حالی که به کتاب خداوند وسنت رسولش پایبند و نسبت به هر آنچه از سنت که مخالف آیات ام الکتاب و آیات محکم آن است کافرم؛ آیاتی که اساس عقیده حنیف ملت ابراهیم و رسولان و انبیایی که پیش از اوو بعد از او آمدهاند بر آنها نهاده شده است. و اما دلیل اینکه من نسبت به سنتی که بر خلاف آیات محکم قرآن است کافرم این است که میدانم این بخش از سنت توسط شیطان رجیم دستکاری شده است ،او و اولیایش که از شیاطین بشر هستند میخواهند شما را دچار فتنه کرده و بعد از آنکه ایمان آوردید باعث بازگشت-به گذشته- و کفر شما نسبت به آیات محکم خداوند در قرآن عظیم شوند؛ آیات محکمی که خداوند آنها را اساس کتاب- ام الکتاب- قرار داده است. کسانی که به ظاهر صحابه رسول الله هستند شما را از قرآن عظیم دور کردهاند؛ خداوند به شما خبر داده است که گروهی از یهودیان آمده و اعلان میکنند که اسلام آودهاند تا بتوانند در ظاهر امر از صجابه رسول الله شوند و راوی حدیث و به این ترتیب از راه سنت محمدی و با احادیثی که رسول الله -عليه الصلاة والسلام- نگفته بودند؛ شما را از راه خدا بازدارند؛ احادیثی که به کل مخالف کتاب خداوند و سنت رسول او-صلى الله عليه وآله وسلّمـ بوده و اختلاف بسیار زیادی با آن دارند.
خداوند در قرآن عظیم این مکر یهود را برای شما روشن کرده و میفرماید:
آنگاه خداوند برایتان روشن میکند که آنها چگونه مردم را از راه خداوند بازمیدارند؛ این کار با استفاده از شمشیر نیست بلکه با احادیثی است که رسول الله الصلاة و السلام آنها را نفرمودهاند. خداوند در آیات محکم قرآن عظیم مکرآنها را برایتان روشن نموده است . خداوند تعالی میفرماید: {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾}صدق الله العظيم [النساء]
میبینید که این سخن خداوند به خصوص متوجه علمای امت است:
{ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾}صدق الله العظيم [النساء] این آیه آمده تا بر فرمان خداوند تأکید کند که : { وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِن شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ }صدق الله العظيم [الشورى:۱۰]
به این معنی که هرگاه در سنت دچار اختلاف شدید، برای یافتن راه حل به حکم خداوند که در قرآن عظیم آمده است، رجوع کنید و کسانی که از میان شما اولوالأمر هستند از قرآن عظیم حکم را برایتان استنباط خواهند کرد و خواهید دید بین فرموده خداوند در قرآن عظیم و سخنی که در سنت محمد رسول الله آورده شده اختلاف زیادی وجود دارد چون سنت هم مانند قرآن عظیم از نزد خدا فرستاده شده است ولی درمورد حفظ سنت از تحریف؛ خداوند هیچ وعدهای به شما نداده است؛ بلکه وعده حفظ قرآن به شما داده شده تا در موارد اختلاف در سنت؛ مرجع شما باشد و به قرآن رجوع کنید و درآیات محکم قرآن که درهمان مورد آمدهاند تدبر نمایید. اگرحدیث دروغ و افترا باشد خواهید دید حتماً با آیات محکم قرآن عظیم اختلاف زیادی دارد و به این ترتیب درمییابید که این حدیث سنت از خدا و رسول او نیست و دلیل هم این است که سنت نیز از نزد خدا آمده ِهمانطور که قرآن نیز از نزد خداوند سبحان آمده است و این ایه برهان درستی و حق بودن این حدیثی نقل شده از محمّدٍ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلّم:[ ألا و إنّي أوتيت القرآن و مثله معه] [ همانا که من قرآن و چیزی مثل آن آوردهام ]صدق محمّدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم
سنت محمد رسول الله آمده است تا قرآن را برای مسلمانان بیشتر توضیح دهد و همانا که بیان قرآن نیز از نزد خداوند سبحان و تعالی آمده است؛ تصدیق فرموده خداوند در آیات محکم کتابش:
{ فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ﴿١٨﴾ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ﴿١٩﴾}صدق الله العظيم [القيامة]
و من مهدی منتظر خلیفه خدا بر بشر و امام دوازدهم از آل بیت پاک و مطهرم؛ من نه از شیعیان دوازده امامی هستم و نه از اهل سنت و به هیچ یک از فرقههای شما وابستگی و تعلق ندارم؛ بلکه خداوند مقرر فرموده تا به عدل میان شما حکم کرده و سخن آخر و نهایی را بگویم. ممکن است در میان احکام من ببینید دریک مسئله حکم من موافق سخن یکی از مذاهب دیگر است و نادانان فکر کنند من از آن گروه هستم و به آنها وابستگی دارم ولی اگر در بیانات دیگر من تدبر کنید؛ خواهید دید در موارد دیگر با بسیاری از احکام آنها مخالفم و به این نتیجه میرسید که ناصر محمد یمانی از آن طائفهای که گمان کرده بودید؛ نیست.
ای علمای امت؛ همانا که من میان شما عادلانه حکم میکنم و سخن نهایی و آخر را بر زبان میآورم ؛ حکم حق را از القول الفصل-قرآن عظیم- استنباط میکنم که هزل و بیهوده نیست؛ من حکم را به عقلم وانمیگذارم؛ بلکه حکم حق پروردگارم در هرمورد و مسئله را از قرآن عطیم استنباط مینمایم و برای مردمی که پرهیزگارند چه حکمی بهتر از حکم خداوند است؟ به کتاب خداوند و سنت رسولش صلّى الله عليه وآله وسلّم پایبند و مقید و نسبت به سنت یهودی که سنت محمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم را آلوده کرده کافرم و به سراغ شما نیامدهام تا از قرآن دفاع کنم که قرآن تا یوم الدین از تحریف محفوظ است؛ بلکه برای دفاع از سنت محمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم به سویتان آمدهام. سنت یهودی جعلی وارده در آن را برایتان روشن کرده و با کلام خداوند که مستقیما از قرآن عظیم میآورم، آن را تکذیب میکنم؛ چرا که خداوند با بیان حق قرآن مرا یاری نموده تا با استناد مستقیم به قرآن عظیم حق بودن حدیث را روشن کنم. ولی من صحابهی رسول الله صلّى الله عليه و آله وسلّم که حدیث را که راوی حدیث هستند؛ دشنام نمی دهم؛ میدانید چرا؟ چون مفتریان احادیث را به دروغ به ایشان نسبت دادهاند و آنها همانند گرگ در داستان خون یوسف؛ از این گناه بری هستند. این مکر منافقان است و اگر برایتان روشن کردم حدیثی به دروغ به رسول الله صلّى الله عليه و آله وسلّم نسبت داده شده و برهان تکذیب آن را از کلام خداوند برایتان آوردم- ولو اینکه حدیث از برخی از صحابه نیکوکار نقل شده باشد-؛ شما را از دشنام دادن به صحابه برحذر میدارم که کسی که چنین کند قلبش گناهکار است؛ آیا شما حدیث را با گوش خود از آنها شنیدهاید که دشنام دهید از کجا میدانید؟! بلکه این منافقان هستند که به خدا و رسول خدا و صحابه برگزیدهاش نسبت دورغ دادهاند؛ چرا اگر حدیث از قول فلان صحابه یهودی او هم از قول دیگر صحابه یهودی و او از قول رسول الله صلّى الله عليه و آله وسلّم نقل شده بود که نمیتوانست باعث گمراهی امت از راه راست شود برای همین احادیث-جعلی- به دروغ به آنها نسبت داده شدند. فقط اینکه بعضی از صحابه به حرف آنان گوش می دادند و گمان میکردند حرف ناحق نمیزنند و مسلمانان نیز از آنان شنیدند تا اینکه احادیثی به دست شما علمای امت اسلامی رسید که با حدیث خداوند در قرآن عظیم به کل مغایرت داشته و برخلاف آنها هستند. من نمیگویم مخالف آیات متشابه قرآن هستند؛ در ظاهر با این آیات مشابهت دارند؛ مقصود من مخالفت با آیات محکم کتاب است؛ آیاتی که خداوند آنها را اساس و ام الکتاب قرار داده و تنها هلاک شدهای که قلبش از حق تنگ و روگردان است از حق واضح و روشنی که در آنهاست، دلتنگ ومنحرف میشود ودر پی تأویل آیات متشابهی از قرآن میرود که با حدیث دروغ هماهنگ به نظر میرسد؛ حدیثی که با مکری خبیثانه جعل شده تا شبیه ظاهر آیات متشابه باشد و کسانی که قلبشان از آیات محکم قرآن منحرف شده تصور میکنند که این حدیث برای بیان این آیه آمده است؛ آیهای که همچنان نیازمند تأویل و تفسیر است و شما علمای امت از متشابه پیروی کرده و آیات محکم و واضح و روشنی را که اساس و ام الکتابند رها کردهاید؛ آیا از خدا نمیترسید؟ دیدم که "طالب العلم" درخواست کرده اگر حاضر به پیروی از آنچه که یهود به دروغ در سنت محمد رسول الله صلّى الله عليه و آله وسلّم وارد کرده نشوم؛ با من مباهله کند...در جواب به او میگویم: ای "طالب العلم"و ای تمام علمای امت از هر فرقه و مذهب؛ اگر به قرآن عظیم ایمان دارید؛ پس بیایید تا حکم خدا در قرآن را در برابر سنت محمدی که مخالف آن است بپذیریم. ممکن است یکی از شما بخواهد بگوید تأویل قرآن را جز خداوند کسی نمیداند و آنچه که از گذشتگان صالح به ما رسیده برایمان کافی است. ناصر محمد یمانی در پاسخ میگوید: تو گفتی که تأویل قرآن را جز خداوند کسی نمیداند و تمام قرآن را نامفهوم دانستهای به طوری که تأویل آن را فقط خدا میداند. آیا برای این سخنت دلیل داری با ندانسته به خداوند نسبت میدهی؟ ولی خداوند میفرماید آیات قرآن به دو دسته تقسیم میشوند؛ آیات محکم واضح که برای عالم و جاهل روشن بوده و تنها هلاک شوندگان از آنها منحرف میشوند که به دنبال آیات دیگری از قرآن میروند که تأویل آنها را جز خداوند نمیداند و همچنان نیازدارند تأویل شده و مقصودشان توضیح داده شوند و یهود از این آیات متشابه استفاده لغوی کرده و احادیث مشابه با آنها را جعل کردهاند.همچنین از حدیث حق رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم استفاده کرده اند که میفرماید [ ما تشابه مع القرآن فهو منّي ]صدق محمّدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم. سند درستی این حدیث قران و این فرموده خداوند تعالی است:{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾}صدق الله العظيم [النساء]
یعنی اگر حدیث نبوی از خداوند نباشد؛ بین آن و حدیث خداوند در قرآن عظیم اختلاف زیادی وجود خواهد داشت و برای همین محمّدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمودند: [ ما تشابه مع القرآن فهو منّي ] یعنی آنچه که با قرآن اختلاف داشته باشد ازایشان -عليه الصلاة والسلام- نیست. ولی متأسفانه علمای امت این حدیث واضح و روشن را نفهمیده و برخی به ان ایراد میگیرند و میگویند ازمحمدرسول الله صلّى الله عليه و آله وسلّم نیست در حالی که ایشان -عليه الصلاة والسلام-، از روی هوی و میل سخن نمیگفتند و قرآن و سنت هدایتگر بر ایشان نازل میگردید. پس مقصود از این حدیث محمّدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم و کلام ایشان -عليه الصلاة والسلام- وآله[ ما تشابه مع القرآن فهو منّي ] را برایتان روشن خواهم ساخت. مقصود ایشان این نیست که آن را با ظاهر آیات متشابه تطبیق دهید؛ بلکه مقصود ایشان این است که این حدیث نبوی را با آیات محکم و واضح و بینه قرآن مقایسه کنید. اگر مخالف عقاید آمده در آنها نبود، پس از محمّدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم است. برای مثال حدیثی که به دورغ به ایشان -عليه الصلاة والسلام- نسبت داده شده را میآوریم. از ابی هریرة- که گمان میکنم از این روایت بری است- نقل شده که قال رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمودند:
. ای علمای امت اگر این حدیث را با آیات متشابه قرآن تطبیق دهید؛ اینطور به نظر میرسد که این حدیث بی شک و تردید برای تأیید این فرموده خداوند تعالی آمده است که: {وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿٢٣﴾}صدق الله العظيم [القيامة]
ولی مقصود خداوند منتظر رحمت پروردگار بودن است؛ همان رحمتی که خداوند بر خود فرض نموده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
اما ای علمای امت؛ اگر این حدیث را با آیات محکم قرآن مطابقت دهید؛ خواهید دید که بین آیات محکم قرآن با این حدیث اختلاف بسیاری هست . خواهید دید این حدیث را چنان نفی میکنند که هیچ شک وتردید در آن نباشد. آنگاه خواهد دانست که این حدیث جعل شده تا از نظر لغات شبیه آیات متشابه باشد و از رسول الله صلّى الله عليه وسلّم نیست چون ایشان فرمودهاندهرچه با قرآن تشابه داشت از من است؛ چگونه ممکن است با آیهای تشابه داشته باشد که هنوز نیاز به تأویل دارد و با آیات محکم و واضح و روشنی که درهمان مورد و درباره عقیده مسلمانان برای دیدن پروردگارشان است مخالف است. و به این نتیجه میرسید که این حدیث(دیدن اشکار خداوند) از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم نیست چون مخالف آیات محکمی است که در همان مورد آمدهاند و شایسته نیست احادیث بیان برای متشابهات قرآن برخلاف آیات محکم و واضح و روشن قرآن که خداوند آنها را اساس و ام الکتاب قرار داده است، باشند.
ای علمای امت اسلامی، همانا که من از سنت حق محمد رسول الله صلی الله علیه و آله سلم دفاع میکنم . این سنت پنهان نیست و مانند قرآن در دست شماست ولی مفتریان یهود؛ احادیثی را که برخلاف روآیات حق سنت درهمان مورد است درآن جای دادهاند؛ احادیثی که با آیات محکم و اساسی قرآن عظیم و عقاید اصیل مسلمین هم مغایرت دارند. حال که حکم قرآن در این باره را برایتان بیان کردیم؛ بیایید تا احادیث سنت محمدی علیه الصلاة و السلام را با قرآن تطبیق دهیم ولی با این شرط که احادیث با آیات محکم و واضح و بینه مطابقت داده شوند؛ آیاتی که خداوند در همان مورد آنها را آیات اساسی و ام الکتاب قرار داده است. اما اگر سرباز زده و بخواهید از آیات متشابه -که هنوز نیاز دارند تأویل شوند- برای تطبیق استفاده کنید؛اگر چنین کنید، هلاک خواهید شد چرا؟ چون آیات محکمی که در همان مورد آمدهاند را رها کردهاید و به دنبال متشابه رفتهاید و اگر از آیات متشابه پیروی کرده و آیات محکم واضح وبینه را رها کنید، قلبتان از حق منحرف شده است....
پس بیایید درست به سنت محمّدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم نگاه کنیم تا ببینیم آیا در مورد دیدن خداوند سبحان، سنت حق با حکم امام ناصر محمد یمانی از قرآن مخالف است یا خیر.بی شک و تردید خواهیم دید بین احادیث وارده در این مورد اختلاف زیادی وجود دارد، چون احادیث حق مطابق آیات محکم قرآن بوده و احادیث باطل با آیات محکم و اساسی کتاب درهمین مورد مغابرت خواهند داشت ولی ظاهر آنها با ایات متشابه منطبق خواهد بود. به سراغ سنت و احادیثی میرویم که در این مورد آمدهاند تا برایمان روشن شود کدام حدیث نبوی حق است و از خدا و رسول اوست و کدام حدیث ازخدا و رسولش نیست . اول سنت محمدی حق را تطبیق میدهیم تا صحت آن روشن شود. محمّدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم در تصدیق آیات محکم در مورد رؤیت خداوند فرموده است: [ لن يرى الله أحدٌ في الدنيا ولا في الآخرة ]صدق محمدٌ رسول الله عليه الصلاة والسلام، این حدیث حق با فرموده خداوند تعالی در ایات محکم و واضح و روشن خداوند منطبق است که:
{ لَن تَرَانِي }، و راست گفت رسول کریم او که: [ لن يرى الله أحدٌ في الدّنيا ولا في الآخرة ]، اما نور خداوند سبحان را که از ورای حجاب ابرها میتابد، خواهیم دید و زمین با نور او روشن خواهد شد. تصدیق فرموده خداوند تعالی: { وَأَشْرَقَتِ الأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا } صدق الله العظيم [الزمر:۶۹]،و تصدیق فرموده خداوند عزّ وجلّ: {هَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا أَن يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ فِي ظُلَلٍ مِّنَ الْغَمَامِ وَالْمَلَائِكَةُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ ﴿٢١٠﴾}صدق الله العظيم [البقرة]
به سراغ حدیث حق محمّدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم درمورد دیدن خداوند میآییم . ایشان عليه الصلاة والسلام فرمودند: [ يهبط و بينه وبين خلقه حجابٌ ]صدق محمّدٌ رسول الله عليه الصلاة والسلام،تصدیق فرموده خداوند تعالی: {وَيَوْمَ تَشَقَّقُ السَّمَاءُ بِالْغَمَامِ وَنُزِّلَ الْمَلَائِكَةُ تَنزِيلًا ﴿٢٥﴾}صدق الله العظيم [الفرقان]،
و تصدیق حدیث محمّدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم در شب معراج و اسراء در نفی دیدن پروردگارش؛ ایشان عليه الصلاة والسلام فرمودند: [ نورٌ أراه ]صدق محمّدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، و این حدیث با آیات محکم خداوند تعالی تطابق دارد که میفرماید:
{ وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ ﴿٥١﴾ }صدق الله العظيم [الشورى]
ولی ای خردمندان،شما را به خدا قسم بیایید تا در حدیث دروغ و افترا و بهتانی که به خدا و رسولش زده شده تدبر کنیم البته من به راوی آن خرده نمیگیرم.در این حدیث که قرآن و سنت و عقل و نقل همه با آن مخالفند تدبر کنید. راوی گفته است رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم:
و الی آخر...
به بدترین قسمت نگاه کنید که بدترین بلاها انسان را به خنده میاندازد:
شما را به خدا؛ چگونه ممکن است بندگان دنبال خدا راه بیفتند و از کجا و تا کجا این دنبالهروی ادامه خواهد یافت؟ آیا شما خداوندی که فاطر السماوات و الأرض است را مانند انسانی قرار دادهاید که راه میرود و پیروانش به دنبال او راه میروند؟ آیا فکر نمیکنید؟ والله این مسیح دجال است که در این دنیا به شما میگوید به دنبال من بیایید تا شمار ا به بهشت ببرم! چگونه میگویند روز قیامت خداوند را خواهند دید؟ بعد،این افترا زننده میگوید خداوندمردم را جمع کرده و میگوید:
مگرخداوند را از قبل میشناسید که وقتی صورتش را دیدید بدانید او خداست؟ ای کسانی که این حدیث دروغ را که به کل برخلاف کتاب خداوند و سنت رسولش است،باور کردهاید؛ یعنی اینقدرهم از عقل خود استفاده نمیکنید؟ اگر شما تابع کتاب خداوند سنت رسول هستید؛ بفرمایید من با آیات محکم کتاب خدا به سراغتان آمدهام وبعضی ازشما مرا گمراه و خود را در مسیر حق میداند؛ آیا تو مرد عاقلی هستی؟
من با قرآن تو را میترسانم؛ آیا تو از وعده خدا میترسی؛ "طالب العلم" وتمام علمای امت بدانند که از دست من رها نمیشوند و ما درموارد اختلاف شما یکی یکی حکم خواهیم کرد و به شما وعده میدهم که حکم خود را جز از آیات محکم واضح و بینه استنباط خواهم کرد؛ آیاتی که تنها کسانی از آن منحرف میشوند که قلبشان منحرف است. و میبینید که آیات محکم را پشتسرشان میاندازند طوری که انگار ناصر محمد یمانی دلیل و حجتی برایشان نیاورده است و حتی کوچکترین اندیشهای هم در آن نمیکنند و با ناصر محمد یمانی بحث و جدل میکنند چرا این آیات را آورده و این آیات چه ربطی به موضوع دارند و یا از او میخواند آنها را تأویل کند و او نمیتواند تأویل بیاورد چون آیات فوق کاملا واضح بوده وبا توجه به وضوح کامل، آیات محکم کتاب نیازی به تأویل ندارند . من از همین ایات محکم حکم حق را برایتان استنباط میکنم و این وعده راستین من به شماست. آیا درمورد عدم رؤیت آشکار خداوند از ایات متشابه دلیل آوردم؟ حاشا لله رب العالمین. من تنها آیات محکم را برای نفی رؤیت خداوند آوردهایم { لن تراني }و ثابت کردیم خداوند سبحان را نمیتوان آشکار دید ولی از ورای حجاب با مردم سخن خواهد گفت. سپس برایتان روشن کردیم که بین بندگان و معبودشان حجاب ابر قرار دارد و از آیات محکم کتاب حکم رؤیت خدا را برای شما روشن نمودیم و به یک ایه متشابه هم نزدیک نشدیم ولی بسیاری از علمای امت قادرنیستند بین محکم و متشابه تمیز قائل شوند . از آنها و تمام علمای امت سؤالی مطرح میکنم:
خداوند تعالی میفرماید: { إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَيْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَٰئِكَ لَا خَلَاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلَا يَنظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿٧٧﴾ }صدق اللهُ العظيم [ال عمران]
و اما در آیه اول میبینیم سخن گفتن خداوند با کافران نفی شده است و خداوند تعالی میفرماید: { إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَيْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَٰئِكَ لَا خَلَاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلَا يَنظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿٧٧﴾ }صدق اللهُ العظيم [ال عمران] ولی درآیه دیگرکه از آیات محکم است میبینیم خداوند با آنها سخن خواهد گفت و خداوند تعالی میفرماید: { وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُم مِّنَ الْإِنسِ وَقَالَ أَوْلِيَاؤُهُم مِّنَ الْإِنسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنَا قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ ﴿١٢٨﴾}صدق اللهُ العظيم [الأنعام]
و سؤال موجه؛ یک نکته دردو آیه و امر سخن گفتن خداوند با کافران است؛ در آیه اول سخن گفتن خداوند با کافران در روز قیامت نفی شده و در آیه دوم نشانه این است که خداوند با آنان سخن گفته و میفرماید:{ وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُم مِّنَ الْإِنسِ وَقَالَ أَوْلِيَاؤُهُم مِّنَ الْإِنسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنَا قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ ﴿١٢٨﴾}صدق اللهُ العظيم [الأنعام] " الطالب العلم" این جواب تو از کتاب خداست؛ من نمیخواهم تو را در سختی قرار داده و یا خبر را برایت بیان نکنم؛ بلکه میخواهم به تو یاد دهم که اگر واقعاً طالب علم هستی به شما خبر دهم که چطور شیاطین با مکری خطرناک احادیث -دروغ- را درست میکنند. و اما در آیه اول که خداوند تعالی میفرماید: { إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَيْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَٰئِكَ لَا خَلَاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلَا يَنظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿٧٧﴾ }صدق اللهُ العظيم [ال عمران] در اینجا آیهای متشابه پیدا میکنید یعنی این فرموده خداوند تعالی: { وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلاَ يَنظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ }، کسی که نسبت به قرآن جهل دارد تصور میکند خداوند با آنها سخن نگفته و رو به آنان نمیکند تا نگاهی به ایشان بیندازد گویا که خداوند از آنان رومیگرداند، پاک و منزه است او؛ و برای مثال اگر یکی از صحابه یهودی بخواهد حدیث دروغی بسازد میگوید
ببینید خداوند تعالی چه فرموده است: { وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلاَ يَنظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ }صدق الله العظيم و سپس مفتریان از این آیه متشابه استفاده کرده و میگویند
و علمای حدیث که تنها از احادیث پیروی میکنند و تنها همین برایشان کافی است؛ حتما به این گمان میرسند که خداوند یکی از مخلوقات خود را مسئول رسیگی به حساب کافران خواهد کرد و بر اساس این حدیث که از نظر آنها حق است؛ با کافران سخن نگفته و به آنها نگاهی هم نمیکند. پناه برخدا که از افترا زنندگان باشم که چنین حدیث دروغی را ساختهاند که:
(
همانا که مثالی زدم تا برایتان روشن کنم چگونه دشمنان خداوند با چنان مکری احادیث را جعل میکنند که کسانی که نسبت به قرآن جهل دارند؛ هیچ شکی به آن نکنند و چگونه شک کنند؛ دلیل واضح و روشن آن در قرآن- بر حسب ظن آنها- آمده است ودلیل قرآنی آن این است که خداوند تعالی فرموده است: { وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلاَ يَنظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ }صدق الله العظيم
و تصور میکند این آیه ازآیات محکم و واضح است و نیاز به تأویل ندارد. در نظر او این آیه واضح است؛ خداوند در روز قیامت با کافران سخن نگفته و به آنان نمینگرد یعنی با چشم خود به آنها نگاه نمیکند چون خشمگین است. این برای مثال آورده شده و اگر مفتریان متوجه آن شوند میگویند مسیح عیسی بن مریم پسر خداست پس او مردم را مورد حساب قرار میدهد چون پسر خداوند است و این بدان جهت است که خداوند متکبر است...سبحان الله...و در روز قیامت با کافران سخن نگفته و با چشم خود به آنان نمینگرد و روز حساب؛ برای رسیدگی به اعمال آنان حاضر نخواهد شد و پسر خود مسیح عیسی بن مریم را وکیل خواهد کرد تا به حساب کافران رسیدگی نماید؛ مگراین فرموده خداوند تعالی را نخواندهاید که:{ وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلاَ يَنظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ } لذا و پسر خود مسیح عیسی بن مریم را وکیل رسیدگی به حساب آنان خواهد کرد و ایه موافق عقیده مسیحیان میشود. سبحان الله وتعالى علوّاً كبيراً.... به خداوند قسم که اگر به خداوند نسبت دروغ داده و این حدیث و سپس آیه متشابهی که با آن توافق دارد را بیاورم؛ مسیحیان و یهودیان مرا به دوستی خواهند گرفت و اما مسیحیان از آن خوششان میآید چون با عقاید آنها موافق است و امام یهود؛ آنها به یقین خواهند دانست که این نسبت دروغ به خدا و رسول اوست ولی اگر من از افترا زنندگان به خدا و رسولش باشم؛ مرا به دوستی خواهند گرفت.
"الطالب العلم" ؛ ای علمای امت اسلامی؛ من راه جعل کردن احادیث دروغ را برایتان روشن کردم. آنها احادیث دروغ را مشابه آیاتی از قرآن درست میکنند که از نظر لغوی با آن تشابه دارد تا شما گمان کنید آن حدیث برای بیان این آیه آمده است. به خداوند علی العظیم قسم که آنها شما را از ایات محکم قرآن عظیم؛ آیاتی که هرکس از آن منحرف شود؛ هلاک خواهد شد؛ دور کردهاند. بیایید تا تأویل این آیه متشابه را که برای نشان دادن روش و مکر دشمنانتان آوردم به شما بگویم و پناه بر خدا که از افترا زنندگان به خدا و رسول او باشم. و اما تأویل حق فرموده خداوند تعالی:
{ وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلاَ يَنظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ }صدق الله العظيم
مقصود این نیست که خداوند سبحان آشکار و رو در رو با آنان سخن نمیگوید؛ بلکه مقصود این است که خداوند با وحی تفهیمی با قلب آنان سخن نمیگوید تادریابند باید از او به حق رحمتی که بر خود فرض نموده درخواست- مغفرت- نمایند، خداوند آن گونه که با آدم با وحی تفهیم سخن گفت با آنان سخن نخواهد گفت؛ سخنی که باعث شد آدم بگوید: {قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٢٣﴾ } صدق الله العظيم [الأعراف]
و به همین ترتیب با دیده رحمت به ایشان نمینگرد تا وارد بهشتشان کرده و از آتش حفظشان کند و مقصود دیدن با چشم نیست...
ای مردم از متشابه قرآن بترسید و تأویل آن را به اهلش واگذارید که من از سوی خداوند با آیات محکم قرآن عظیم به شما هشدار و انذار میدهم. به این حدیث دروغ توجه کنید:
پس بیایید تا به تأویل حق این فرموده خداوند تعالی از قرآن بنگریم:
{ فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ }صدق الله العظيم
ای خردمندان؛ این سخن گفتن با تفهیم به قلب است . وقتی خداوند اراده نمود تا آدم و همسرش را مورد رحمت خود قرار دهد به قلب آنها وحی تفهیمی فرستاد و این کلماتی است که به قلب آنها الهام شد: {قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٢٣﴾ } صدق الله العظيم [الأعراف] و مقصود از "تکلم"، اینگونه سخن گفتن با قلب ؛ در این فرموده خداوند است: { وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلاَ يَنظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ }صدق الله العظيم یعنی آنچه که به قلب آدم و حواء وحی شد؛ به قلب اینان وحی نمیشود: {قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٢٣﴾ } صدق الله العظيم [الأعراف] و به همین ترتیب؛ خداوند سبحان با رحمت نفس خود به آنان نمینگرد تا ایشان را مورد آمرزش قرار دهد....و این تأویل فرموده خداوند تعالی است: {وَلاَ يَنظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ }صدق الله العظيم یعنی با رحمت خود به آنان نمینگرد و مقصود نگریستن با چشم خداوند سبحان نیست. ای علمای امت اسلام؛ به خداوند قسم که شیاطین یهود شما را از راه راست گمراه کردهاند،پس برای گفتگو در "دوران قبل ظهور" به پایگاه امام ناصر محمد یمانی بیایید و اگر ناصر محمد یمانی آشکارا گمراه است؛ پس مسلمانان را از علوم او که از نظرتردید کنندگان و مبطلین باطل است حفظ کنید تا آنان را به فتنه نیندازد و اگرناصر محمد را حقآ یاری کننده به محمد رسول الله و قرآن عظیم دانستید -چون از حقیقت نام مهدی منتظرو "تواطؤ" که نشانه امر اوست باخبر شدهاید - پس به سرعت و بدون تأخیر و قبل از اینکه فرصت از دست برود به گفتگو با او بپردازید. چون عالمی نیست که با قرآن با من مجادله کند و من بر او چیره نشوم . اما درمورد انسان جاهل؛ به خدا قسم که اگر تریلیون تریلیون دلیل از قرآن عظیم بیاورم که از ایات محکم و بینه آن استنباط شده باشد؛ قانع نخواهد شد و قادر به دیدن حق نخواهد بود و دلایلی و حجتهایی برایم میآورد که به کل با کتاب و سنت مخالفند و با این حال گمان میکند به کتاب و سنت ایمان داشته و به کتاب خدا و سنت رسولش مقید و پایبند است در حالی که نه تابع کتاب خداست و نه سنت رسول او؛ بلکه به آنچه که مخالف کتاب خدا و سنت رسولش است، پایبند بوده و تصور میکند دعوتش حق است و مردم را به راه راست میخواند. در حالی که دعوت کننده به راه شیطان رجیم است. قصد این کار را ندارد اما در زمره کسانی است که فکر میکنند کار نیک انجام میدهند اما تلاششان در دنیا به هدر رفته است.
ای مردم؛ عدم رؤیت اشکار خداوند حجت شما دربرابر مسیح دجال است که با ادعای ربوبیت به سراغتان خواهد آمد و آشکار با شما سخن خواهد گفت، درحالی که با چشم خود او را در هیئت انسانی مانند خودتان خواهید دید؛ خداوند انسان نیست و هیچ چیزمانند خداوند نیست سبحانه وتعالى علوّاً كبيراً... ای علمای امت؛ ای حقجویان! ماپیش از این به شما هشدار دادهایم که وارد دوران نشانههای بزرگ ساعت-قیامت- شدهاید و خورشید به ما رسیده-ادراک- است. ما بارها درستی این نشانه را در ماههای زیادی به شما ثابت کردیم و همچنین اعلان کردیم که باز بی شک و تردید خورشید یه ماه خواهد رسید و ۱۴۲۹ در کشورعربستان سعودی بعد از غروب خورشید در روز دوشنبه پایان رمضان و رؤیت هلال شوال اعلان خواهد شد که باعث غافلٰگیر شدن تمام دانشمندان نجوم آن کشور وجهان و حتی دانشمندان سازمان امریکایی ناسا خواهد شد و این نشانهای که روی آن تأکید دارم و قبل از وقوع از آن به شما خبر دادهام؛ رخ خواهد داد و نشانه و تصدیق یکی از نشانههای بزرگ قیامت و تصدیق مهدی منتظر ناصر محمد یمانی خواهد بود تا بدانید او به حق از جانب پروردگارتان آمده است شاید هدایت شوید. ولی متأسفانه بعد از تصدیق حق و روشن شدن آن در برابر کسانی که به دنبال حق هستند؛ علمای دین و دانشمندان نجوم درگیر اختلاف شدیدی خواهند شد؛ با وجود اینکه مهدی منتظر قبل از بروز این اختلاف ؛ موضوع را روشن و میانشان حکم کرده است و به آنها خبر داده که کشورعربستان سعودی چنین خبری را اعلان خواهد کرد و همچنین برایشان توضیح داده که چرا با وجود غیر ممکن بودن رؤیت هلال شوال سال ۱۴۲۹ در آن شب، آغاز شوال اعلان خواهد شد، ولی متأسفانه انگار مهدی منتظر ناصر محمد یمانی میان آنها نیست و توجهی به حکم او نمیشود. اگر روگرداندن شما ازمهدی منتظر از روی تکبر باشد؛خداوند بین من و شما به حق حکم خواهد کرد و او اسرع الحاسبین است. ای علمای امت چقدر ندا داده و شما را برای گفتگو دعوت کردهایم. شما در خانههای خود هستید و تنها باید کامپیوتر را روشن کرده و وارد اینترنت جهانی شوید و هرکس هرچه در چنته دارد به پایگاه امام ناصر محمد یمانی بیاورد تا برای مسلمانان و علمایشان روشن شود او حق را برایشما آورده یا از لاعبین است و پناه بر خدا که از جاهلآن باشم.
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمرسلين وآله الطيّبين والتابعين للحقّ إلى يوم الدين، وبعد..
ويا أيّها السائل، ألم تسأل نفسك لماذا سوف يأتي الدجّال فيدّعي الرّبوبيّة وأنّ لديه جنةً وناراً؟ وذلك لأنه استغلّ يوم البعث الأوّل للرّجعة لمن يشاء الله من الكافرين والذي لطالما أكّدناه حصرياً من القرآن العظيم وقلنا بأنّه يوجد هناك بعثان وهما البعث الأول لرجعة الذين أهلكهم الله وكانوا كافرين ويحدث في يوم الآزفة، وهو يومٌ قدريٌ في الكتاب، ويبدأ فيه الرحيل إلى الأرض المفروشة تصديقاً لوعد الله بالخلافة فيها إلى ما يشاء الله، ومن بعد ذلك بزمنٍ يأتي البعث الشامل وهو يوم التّلاق لجميع الأوّلين والآخرين. وقال الله تعالى: {فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ رَفِيعُ الدَّرَجَاتِ ذُو الْعَرْشِ يُلْقِي الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ لِيُنْذِرَ يَوْمَ التَّلاقِ (15) يَوْمَ هُمْ بَارِزُونَ لا يَخْفَى عَلَى اللَّهِ مِنْهُمْ شَيْءٌ لِمَنْ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ (16) الْيَوْمَ تُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ لا ظُلْمَ الْيَوْمَ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ (17) وَأَنذِرْهُمْ يَوْمَ الآزِفَةِ إِذْ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَنَاجِرِ كَاظِمِينَ مَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ حَمِيمٍ وَلا شَفِيعٍ يُطَاعُ (18)} صدق الله العظيم [غافر].
فأمّا البعث الشامل للناس أجمعين فهو البعث الشامل يوم يقوم الناس لربّ العالمين بعد أن يهلك الله كلّ شيءٍ ويبقى وجه ربّك ذو الجلال والإكرام، وهذا هو البعث الشامل يحدث يوم التّلاق للأوّلين والآخرين للناس أجمعين تصديقاً لشطرٍ من الآيات أعلاه في قول الله تعالى: {يُلْقِي الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ لِيُنْذِرَ يَوْمَ التَّلاقِ (15) يَوْمَ هُمْ بَارِزُونَ لا يَخْفَى عَلَى اللَّهِ مِنْهُمْ شَيْءٌ لِمَنْ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ (16) الْيَوْمَ تُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ لا ظُلْمَ الْيَوْمَ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ (17)} صدق الله العظيم.
ولكن يوجد هناك بعثٌ جزئيٌّ لمن يشاء الله من الذين أهلكهم الله وكانوا كافرين ويحدث في يوم الآزفة يوم البعث الأول وهو المقصود من قول الله تعالى: {وَأَنذِرْهُمْ يَوْمَ الآزِفَةِ إِذْ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَنَاجِرِ كَاظِمِينَ مَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ حَمِيمٍ وَلا شَفِيعٍ يُطَاعُ} صدق الله العظيم.
وهذا البعث الأول يبعث الله فيه الكافرين لكي يهديهم الله بالمهديّ المنتظر إلى صراط العزيز الحميد فيجعل الله الناس أمّةً واحدةً بعد أن أخذوا نصيبهم الأوّل من العذاب في نار جهنم ويريد الله أن يرحمهم وإن عُدْتُم عُدنا فيدخلهم الله مرّةً أخرى في نار جهنم. تصديقاً لقول الله تعالى: {عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يَرْحَمَكُمْ وَإِنْ عُدْتُمْ عُدْنَا وَجَعَلْنَا جَهَنَّمَ لِلْكَافِرِينَ حَصِيراً (8) إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً كَبِيراً (9)} صدق الله العظيم [الإسراء].
والهالكون من اليهود من الذين يفترون على الله الكذب وهم يعلمون لهم بعثان وحياتان وموتتان. تصديقاً لقول الله تعالى: {لَوْلاَ أَن ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدتَّ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئاً قَلِيلاً (74) اِذاً لَّأَذَقْنَاكَ ضِعْفَ الْحَيَاةِ وَضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لاَ تَجِدُ لَكَ عَلَيْنَا نَصِيراً (75)} صدق الله العظيم [الإسراء].
ويقصد الله بأنّ نبيّه لو اتّبع اليهود وافترى على الله كما يفترون لأذاقه الله كما سوف يذيقهم ضعف الحياة وضعف الممات وذلك لأنّ المجرمين لهم حياتان وموتان، وللأسف بأنّ منهم من سوف يعود إلى الكفر بالحقّ كما كانوا يفعلون من قبل في حياتهم الأولى. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَلَوْ تَرَى إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقَالُوا يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَلا نُكَذِّبَ بِآيَاتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ (27) بَلْ بَدَا لَهُمْ مَا كَانُوا يُخْفُونَ مِنْ قَبْلُ وَلَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ (28)} صدق الله العظيم [الأنعام].
وفعلاً سوف يعودون من بعد الرّجعة لما نهوا عنه وإنّهم لكاذبون وإنّ الهدى هدى الله وما يدريهم أنّهم إذا رجعوا بأنّهم لن يعودوا لما نهوا عنه والهدى هدى الله يصرف قلوبهم كيف يشاء ولكنّهم يجهلون ونظراً لجهلهم عن معرفة ربّهم بأنّه يحول بين المرء وقلبه ولذلك سوف يعودون لما نهوا عنه وإنّهم لكاذبون، ولا يقصد الله بأنهم ينوون الكذب بعد أن وقفوا على نار جهنم، وإنما يقصد الله بقوله: {وَلَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ} أي كاذبون بقولهم: {يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَلا نُكَذِّبَ بِآيَاتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ}، فما يدريهم بأنّهم سوف يكونون من المؤمنين والله يحول بين المرء وقلبه والهدى هدى الله؟ ولكنّهم لم يعلموا بأنّ الله يحول بين المرء وقلبه فيصرف القلوب كيف يشاء ونظراً لجهلهم بهذه القدرة حتماً لابدّ أن يبيّن الله لهم ذلك فيرجعهم في يوم الرّجعة، ومن بعد ذلك يعودون لما نُهوا عنه ولم يصدقوا الله ما وعدوه في قولهم: {يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَلا نُكَذِّبَ بِآيَاتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ} صدق الله العظيم.
وفي يوم التّلاق يوم البعث الشامل بعد أن قضوا حياتين وموتتين وبعثين فيقول الله لهم: {كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَكُنْتُمْ أَمْوَاتًا فَأَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ} صدق الله العظيم [البقرة:28]، وتجدون جوابهم في موضعٍ آخر قال الله تعالى: {قَالُوا رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَأَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ فَاعْتَرَفْنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلْ إِلَى خُرُوجٍ مِّن سَبِيلٍ} صدق الله العظيم [غافر:11].
إذاً يا قوم إنّ الكفّار المفترين على الله الكذب لهم حياتان وموتتان وبعثان. تصديقاً لقول الله تعالى: {لَوْلاَ أَن ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدتَّ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئاً قَلِيلاً (74) اِذاً لَّأَذَقْنَاكَ ضِعْفَ الْحَيَاةِ وَضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لاَ تَجِدُ لَكَ عَلَيْنَا نَصِيراً (75)} صدق الله العظيم [الإسراء].
ولكنّ جدّي محمداً رسول الله ثبّته الله ولم يفتر على الله بغير الحقّ، وإنما لو اتّبعهم وافترى على الله مثلهم لجعل الله له كما لهم بعثين وحياتين وموتين وذلك لأنهم يعذّبون بعد الموت الأوّل في النار ومن ثمّ يخرجهم لقضاء حياتهم الثانية ومن ثمّ يعودون لما نُهوا عنه ومن ثمّ يدخلهم النار مرةً أخرى ولكنّ أكثركم يجهلون البعث الأول في هذه الحياة والذي سوف يستغلّه المسيح الدجّال والذي هو ذاته الشيطان الرجيم الذي طلب من الله أن يُنظِرَه إلى يوم البعث وهو البعث الأول؛ قال إنّك لمن المنظرين، ويريد الشيطان أن يستغلّ البعث الأول فيقول أنّه المسيح عيسى ابن مريم وأنّه الله ربّ العالمين! وإنّه كذّابٌ وليس المسيح عيسى ابن مريم عليه الصلاة والسلام ما كان له أن يقول ذلك بل ذلك المسيح الكذّاب وليس المسيح عيسى ابن مريم، ولذلك يسمّى المسيح الكذّاب، فأين التناقض يا من وصفت بأنّ في بيان المهديّ المنتظر تناقضاً؟ بل لم تفهم الخبر جيّداً هداك الله للحقّ وشرح صدرك ونوّر قلبك إنّ ربّي غفورٌ رحيمٌ.
وأنا أصدّق عقيدة الشيعة الاثني عشر في الرّجعة وأخالفهم في بعث أبي بكرٍ وعمر كما يزعمون بغير الحقّ، ولربّما يزعم الجاهلون بأنّي من الشيعة الاثني عشر ما دمت صدّقت بالرجعة والبعث الأوّل، ولست من الشيعة في شيءٍ غير أنّي أصدّق العقائد الحقّ لديهم وأخالفهم فيما كان باطلاً مفترىً على محمدٍ رسول الله والأئمّة الأحد عشر من قبلي، وأتحدّى الشيعة بالحقّ حصريّاً من القرآن العظيم.
وكذلك لم يجعلني الله من أهل السّنّة في شيءٍ من الذين يصدّقون بأحاديث تخالف لمحكم القرآن العظيم وهي موضوعةٌ وهم لا يعلمون أنّها أحاديثٌ مفتراةٌ غير أنّي أصدّق العقائد الحقّ لدى أهل السّنّة وأخالف ما كان باطلاً مفترًى مدسوساً في السّنّة المحمّديّة، وأتحدّى أهل السّنّة حصرياً من القرآن العظيم وبرغم أنّ أهل السّنّة لديهم أحاديثٌ مفتراةٌ أكثر ممّا لدى الشيعة الاثني عشر، ولكنّي أعتبر أهل السّنّة أقرب إلى الحقّ من الشيعة، وهل تدرون لماذا؟ وذلك لأنّ كثيراً من الشيعة يدعون آل بيت محمّدٍ رسول الله من دون الله وذلك هو الشّرك بالله، وبرغم أنّ الشيعة من أكثر المذاهب الإسلامية إحاطةً بشأن المهديّ المنتظر ولكنه أضلّ كثيراً منهم سرداب سامرّاء، فكم أكرّر وأقول يا معشر الشيعة الاثني عشر لقد ظهر البدر وأقسم بالله العظيم إنّكم لن تشاهدوا البدر ما لم تخرجوا من سرداب سامرّاء المظلم، فلا أظنّ من كان في سرادبٍ مظلمٍ أن يشاهد البدر ولو صار وسط السماء.
وكذلك لا أنتمي إلى أيٍّ من المذاهب الإسلامية، وأكفر بتفرّق المسلمين في دينهم إلى فرقٍ وشيعٍ وكلّ حزبٍ بما لديهم فرحون ولستُ منهم في شيءٍ، وكذلك محمّدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم ليس منهم في شيءٍ، فكيف يستمسكون بحديثٍ مفترى [اختلاف أمّتي رحمةٌ] وهو يخالف لجميع آيات القرآن العظيم المحكمة في هذا الشأن، وقال الله تعالى: {إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا لسْتَ مِنْهُم في شَيْءٍ} صدق الله العظيم [الأنعام:159]، أم لم ينهَكم الله عن التفرّق يا معشر علماء المسلمين؟
وكذلك نهاكم الله يا معشر علماء المسلمين وأتباعهم أن تكونوا كمثل أهل الكتاب فتفرّقوا دينكم شيعاً فتجدون أمر الله الصادر في محكم كتابه في قوله تعالى: {فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ (30) مُنِيبِينَ إِلَيْهِ وَاتَّقُوهُ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَلَا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِكِينَ (31) مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ (32)} صَدَقَ اللهُ العظيمُ [الروم].
وكذلك أمْرُ اللهِ الصادرُ في مُحكَمِ كتابِه في قوْلِه تعالى: {وَلاَ تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ} صَدَقَ اللهُ العظيمُ [الأنفال:46].
ولكنّكم يا معشر علماء الأمّة وأتباعهم خالفتم جميع أوامر ربّكم المكرّرة في هذه الآيات المحكمات فتنازعتم وفشلتم وذهبت ريحكم كما هو حالكم الآن مستضعفون فذهب عزّكم إلى أعدائكم نظراً لمخالفتكم لأمر ربّكم، وقد وعدكم الله بأنّه إذا خالفتم أمره في الكتاب بأنّكم سوف تفشلون وتذهب ريحكم كما هو حالكم الآن فلا تستطيعون أن تنكروا بأنّكم تنازعتم فتفرّقتم وفشلتم فذهبت ريحكم كما هو حالكم الآن.
وبعثني الله بقدرٍ مقدورٍ في الكتاب المسطور رحمةً بكم لأجمع شملكم وأجبر كسركم وأوحّد صفّكم، وبعثني الله فضلاً من لدنه ورحمةً لكم لأنقذكم من فتنة المسيح الدجّال وأحكم بينكم في جميع ما كنتم فيه تختلفون لجمع شملكم ولتوحيد صفّكم فيتمّ بعبده نوره ولو كره المجرمون ظهوره لتكون كلمة الله هي العليا فيعزّكم الله بعبده والعزّة لله جميعاً فأيّدني بتصريح الاصطفاء للخلافة والقيادة عليكم، فأيّدني بالتصريح فزادني عليكم بسطةً في العلم بالبيان الحقّ للقرآن العظيم المرجع المحفوظ من التحريف لأحكم بينكم في جميع ما كنتم فيه تختلفون وأهديكم بالقرآن إلى صراطٍ مستقيمٍ، معتصماً بكتاب الله وسنّة رسوله وكافراً بما خالف من السّنّة لأمّ الكتاب في آياته المحكمات والتي جعلهنّ الله الأساس للعقيدة الإسلاميّة الحنيفيّة ملّة إبراهيم ومن قبله ومن بعده لجميع الأنبياء والمرسلين.
وأمّا سبب كفري بما خالف من السّنّة للقرآن المحكم وذلك لأنّي أعلم أنها سُنّةٌ مدسوسةٌ من الشيطان الرجيم ليردّوكم هو وأولياؤه من شياطين البشر فيفتنوكم فيردّوكم من بعد إيمانكم كافرين بآيات الله المحكمات في القرآن العظيم والتي جعلهنّ الله أمّ الكتاب فصدّكم (صحابة رسول الله ظاهر الأمر) عن القرآن العظيم كما نبّأكم الله بذلك بأنّه جاءت طائفةٌ من اليهود فأعلنوا إسلامهم ليكونوا من صحابة رسول الله ظاهر الأمر فيكونوا من رواة الحديث ليصدّوكم عن سبيل الله عن طريق السّنّة المحمديّة بأحاديث غير التي يقولها عليه الصلاة والسلام بل مخالفة لكتاب الله وسنّة رسوله صلى الله عليه وآله وسلّم جملةً وتفصيلاً بل اختلافاً كثيراً.
وقد بيّن الله لكم هذا المكر اليهوديّ في القرآن العظيم في قوله تعالى: {إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ (1) اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاء مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ (2)} صدق الله العظيم [المنافقون].
ومن ثمّ بيّن الله لكم كيفيّة صدّهم عن سبيل الله بأنّه ليس بالسّيف بل بأحاديث لم يقلها عليه الصلاة والسلام فبيّن الله ذلك المكر لكم في القرآن العظيم في محكم كتابه في قول الله تعالى: {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُواْ مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلاً (81) أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اخْتِلافًا كَثِيرًا (82)} صدق الله العظيم [النساء].
فتجدون قول الله الموجّه إلى علماء الأمّة خاصّةً: {أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اخْتِلافًا كَثِيرًا (82)} صدق الله العظيم، وهذه الآية جاءت لتأكيد الأمر لقول الله تعالى: {وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِن شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ} صدق الله العظيم [الشورى:10].
بمعنى أنّ ما اختلفتم فيه من شيءٍ في السّنّة بأن تردّوا حكمه إلى الله في القرآن العظيم يستنبطه أولو الأمر منكم من القرآن العظيم، فتجدوا بين قول الله في القرآن العظيم وبين هذا القول في سنّة محمّدٍ رسول الله اختلافاً كثيراً، وذلك لأنّ السّنّة جاءت من عند الله كما جاء هذا القرآن العظيم، ولكنّ الله لم يعدكم بحفظ السّنّة من التحريف بل وعدكم بحفظ القرآن من التحريف ليكون المرجع لما اختلفتم فيه من السّنّة بأن تردّوه إلى القرآن، فتدبّروا آياته المحكمات في ذلك الشأن وسوف تجدون إذا كان الحديث السّنّيّ مفترًى فحتماً سوف تجدون بينه وبين محكم القرآن العظيم اختلافاً كثيراً ومن ثمّ تعلمون بأنّ هذا الحديث السّنيّ من عند غير الله ورسوله وذلك لأنّ السُنّة هي كذلك جاءت من عند الله كما جاء القرآن من عنده سبحانه وهذه الآية كذلك جعلها الله برهاناً للحديث الحقّ عن محمّدٍ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلّم: [ألا وإنّي أوتيت القرآن ومثله معه] صدق محمّدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، بل ُسنّة محمّدٍ رسول الله جاءت للبيان فتزيد القرآن توضيحاً للمسلمين، ألا وإنّ البيان من عند الله سبحانه وتعالى. تصديقاً لقول الله الحقّ في محكم كتابه: {فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ (18) ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ (19)} صدق الله العظيم [القيامة].
وأنا المهديّ المنتظر خليفة الله على البشر الإمام الثاني عشر من آل البيت المطهّر ولم أكن من الشيعة الاثني عشر ولا من السّنّة ولا أنتمي لأيّ فرقةٍ منكم أبداً بل جعلني الله حكماً عدلاً وذا قولٍ فصلٍ بينكم، ولربّما تجدون حكماً في مسألةٍ ما تتّفق مع ما يقوله أحد المذاهب الأخرى فيظنّ الجاهلون لأمري منكم بأنّي أنتمي إلى هذه الطائفة ولكن لو تدبّر بياناتي الأخرى لوجد أنّي أخالفها في أحكامٍ أخرى كثيرةٍ فيخرج بنتيجةٍ إذاً ناصر محمدٍ اليمانيّ ليس من هذه الطائفة التي ظنّ بأنّي أنتمي إليها.
ويا معشر علماء الأمّة، إنّما أنا حكمٌ بينكم بالعدل وأقول قولاً فصلاً مستنبطاً الحكم الحقّ من القول الفصل وما هو بالهزل، ولم أردّ الحكم إلى عقلي بل أستنبط لكم حكم ربّي في هذه المسألة من القرآن العظيم ومن أحسن من الله حكماً لقومٍ يتّقون؟ مستمسكاً بكتاب الله وسنّة رسوله صلّى الله عليه وآله وسلّم وكافراً بالسنّة اليهوديّة المدسوسة في سنّة محمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، ولم آتكم للدفاع عن القرآن فهو محفوظ من التحريف إلى يوم الدّين بل جئتكم للدفاع عن سنّة محمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم فأبيّن لكم السّنّة اليهوديّة المدسوسة فيها فأكذّبها بقول الله مباشرةً من القرآن العظيم، وذلك لأنّ الله أيّدني بالبيان للقرآن لكي أسند الحديث الحقّ مباشرةً إلى القرآن العظيم، غير أنّي لا أشتم الذين قيل عنهم من صحابة رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم وهل تدرون لماذا؟ وذلك لأنّ المفترين قد يسندونه إلى صحابته الحقّ وهم براءٌ من روايته كبراءة الذئب من دم يوسف، وذلك مكرٌ من المنافقين. فإن بيّنت لكم حديثاً كان مفترًى على محمّدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم فاستنبطت لكم برهان تكذيبه من قول الله برغم أنّ ذلك الحديث مرويٌّ عن بعض الصحابة الأبرار، فأحذّركم أن تسبّوهم شيئاً فمن سبّهم فهو آثمٌ قلبه، فهل سمعه منهم حتى يعلم علم اليقين فيشتمهم فما يدريكم؟ بل المنافقون هم المفترون على الله ورسوله وعلى صحابته الأخيار وذلك لأنّ الحديث لو جاء مرويّاً عن الصحابيّ اليهوديّ فلانٍ وعن الصحابيّ اليهوديّ فلانٍ عن رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم لما استطاعوا أن يضلّلوا الأمّة عن الصّراط المستقيم بل كانوا يسندونه إليهم كذباً، غير أنّ في الصحابة سمّاعين لهم ويظنّون أنهم لا يقولون لهم غير الحقّ وكذلك يأخذ عنهم السمّاعون لهم من بعض المسلمين فوردت إليكم يا معشر علماء الأمّة الإسلاميّة أحاديث تخالف حديث الله في القرآن العظيم جملةً وتفصيلاً، ولا أقول بأنها تخالف الآيات المتشابهات معهنّ في ظاهرهنّ بل تخالف الآيات المحكمات التي جعلهنّ الله أمّ الكتاب لا يزيغ عنهنّ إلّا هالكٌ في قلبه زيغٌ عن الحقّ الواضح والبيّن ابتغاء تأويل الآيات المتشابهات من القرآن مع ذلك الحديث المفترى بمكرٍ خبيثٍ فجعلوه يتشابه مع ظاهرهنّ ليزعم الذين في قلوبهم زيغٌ عن المحكم بأنّ هذا الحديث جاء بياناً لتلك الآية والتي لا تزال بحاجةٍ إلى التأويل، وقد اتّبعتم المتشابه يا معشر علماء الأمّة وتركتم المحكم الواضح والبيّن وهنّ أمّ الكتاب أفلا تتّقون؟
وقد وجدت طالب علمٍ يقول بأنه سوف يدعوني للمباهلة إن لم أتّبع الملّة اليهوديّة المفتراة في سنّة محمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم! وأقول يا طالب العلم ويا معشر جميع علماء الأمّة على مختلف فرقهم ومذاهبهم، إن كنتم تؤمنون بالقرآن العظيم فتعالوا إلى حكم الله في القرآن فيما خالفه من السّنّة المحمّديّة، ولربّما يودّ أحدكم أن يقول إنّه لا يعلم تأويل القرآن إلّا الله وكفانا ما وجدنا عليه السلف الصالح من قبلنا. ومن ثمّ يردّ عليه ناصرٌ اليمانيّ فأقول: لقد قلت أنّ القرآن لا يعلم تأويله إلا الله، وجعلت القرآن كلّه غير مفهومٍ ولا يعلم تأويله إلا الله، فهل عندك سلطانٌ بهذا أم تقول على الله ما لا تعلم؟ ولكنّ الله يقول أنّ القرآن تنقسم آياته إلى آياتٍ محكماتٍ واضحاتٍ بيّناتٍ للعالم والجاهل لا يزيغ عنهنّ إلا هالكٌ فيتّبع آياتٍ أخرى في القرآن العظيم لا يعلم تأويلهنّ إلا الله ولأنّهنّ لا تزلن بحاجةٍ إلى التأويل وتوضيح المقصود فيهنّ فاستغلّ اليهود تلك الآيات المتشابهات لغويّاً فدسّوا أحاديث تتشابه معها، وكذلك استغلّوا الحديث الحقّ عن رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم: [ما تشابه مع القرآن فهو منّي] صدق محمّدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، فهذا الحديث سنده من القرآن هو قوله تعالى: {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُواْ مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلاً (81) أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اخْتِلافًا كَثِيرًا (82)} صَدَقَ اللهُ العظيمُ [النساء].
بمعنى أنّه إذا كان هذا الحديث النبويّ من عند غير الله فسوف نجد بينه وبين حديث الله في القرآن العظيم اختلافاً كثيراً ولذلك قال محمّدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم: [ما تشابه مع القرآن فهو منّي]، بمعنى أنّه ما اختلف مع القرآن فهو ليس منه عليه الصلاة والسلام، ولكن للأسف حتى هذا الحديث الواضح والبيّن لم يفهمه علماء الأمّة ومنهم من يطعن فيه أنه ليس عن رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم الذي لا ينطق عن الهوى عليه الصلاة والسلام بل يوحى إليه القرآن العظيم والسّنّة المهداة.
ولسوف أبيّن لكم يا معشر علماء الأمّة المقصود من حديث محمّدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم بقوله عليه الصلاة والسلام وآله: [ما تشابه مع القرآن فهو منّي]، فهو لا يقصد أن تقوموا بتطبيقه مع ظاهر الآيات المتشابهة بل يقصد أن تقوموا بتطبيق المقارنة بين هذا الحديث النبويّ وبين الآيات المحكمات الواضحات البيّنات فإذا لم يخالف العقائد التي جاءت فيهن فهو عن محمّدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم.
وعلى سبيل المثال الحديث المفترى عنه عليه الصلاة والسلام، وعن أبي هريرة وأظنّه بريئاً من روايته أنّه قال رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم: [إنّكم سترون ربّكم يوم القيامة كما ترون البدر جليّاً لا تضامون في رؤيته]. فإذا قمتم يا معشر علماء الأمّة بتطبيقه على المتشابه في القرآن فسوف تجدون وكأنّ هذا الحديث جاء تأكيداً بلا شكٍ أو ريبٍ ترونه مطابقاً لقوله تعالى: {وُجوهٌ يومَئذٍ ناضِرةٌ (22) إِلى رَبِّها ناظِرةٌ (23)} صدق الله العظيم [القيامة].
ولكنّ الله يقصد منتظرةٌ إلى رحمته تعالى الذي كتب على نفسه الرحمة. تصديقاً لقول الله تعالى: {قُل لِّمَن مَّا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُل لِّلَّهِ كَتَبَ عَلَىٰ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:12].
ولكن يا معشر علماء الأمّة إذا رجعتم لتطبيق هذا الحديث مع المحكم من القرآن فسوف تجدون بأنّ بينه وبين هذا الحديث اختلافاً كثيراً؛ بل سوف تجدون النّفي الذي لا يحتمل الشكّ ومن ثمّ تعلمون بأنّ هذا الحديث موضوعٌ ليتشابه مع هذه الآية المتشابهة معه لغويّاً وأنّه ليس عن رسول الله صلّى الله عليه وسلّم لأنّه قال ما تشابه مع القرآن فهو منّي فكيف أنه يتشابه مع آيةٍ لا تزال بحاجةٍ إلى تأويلٍ ومن ثمّ يكون مخالفاً للمحكم والواضح والبيّن في هذا الشأن في شأن عقيدة المسلم لرؤية ربّه، ومن ثمّ تخرجون بنتيجةٍ أنّ هذا الحديث لم يكن عن رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم نظراً لأنه خالف الآيات المحكمات في هذا الشأن، ولا ينبغي لأحاديث البيان للمتشابه من القرآن أن تأتي مخالفةً للقرآن المحكم الواضح والبيّن والتي جعلهنّ الله هنّ أمّ الكتاب.
ويا معشر علماء الأمّة الإسلاميّة إنّما أدافع عن سنّة محمّدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم الحقّ، فهي لم تختف بل موجودةٌ بين أيديكم كما القرآن بين أيديكم ولكنّ المفترين من اليهود دسّوا لكم أحاديثَ تخالف لأحاديث السّنّة الحقّ في هذا الشأن وكذلك تخالف للآيات المحكمات أمّ الكتاب في القرآن العظيم وأصل العقيدة للمسلم، وبعد أن بيّنّا لكم حكم القرآن في هذا الشأن، فتعالوا لنطبّق الأحاديث في السّنّة المحمّديّة عليه الصلاة والسلام شرط أن يتمّ التطبيق لهذه الأحاديث مع الآيات المحكمات الواضحات البيّنات والتي جعلهنّ الله أمّ الكتاب في هذا الشأن، ولئن أبيتم إلا تطبيقه مع المتشابه والتي لا تزال بحاجةٍ إلى تأويلٍ فقد هلكتم لئن فعلتم، وذلك لأنّكم تركتم الآيات المحكمات في هذا الشأن واتّبعتم المتشابه وفي قلوبكم زيغٌ عن الحقّ لئن اتّبعتم الآيات المتشابهات في القرآن العظيم وتركتم الآيات المحكمات الواضحات البيّنات. فتعالوا لننظر سوياً في سنّة محمّدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم لكي ننظر هل السّنّة الحقّ تخالف لحكم الإمام ناصر محمّدٍ اليمانيّ من القرآن في شأن الرؤية لله سبحانه، وحتماً بلا شكٍ أو ريبٍ سوف نجد أنّ بين الأحاديث الواردة في هذا الشأن اختلافاً كثيراً فيما بينها وذلك لأنّ الحقّ منها سوف تجدونه ينطبق مع المحكم، والباطل سوف نجده مخالفاً للمحكم أمّ الكتاب في هذا الشأن، ولكنه يتّفق مع الآيات المتشابهات في ظاهرهنّ في هذا الشأن فلنذهب إلى السّنّة لننظر في الأحاديث في هذا الشأن حتى يتبيّن لنا الحديث النبويّ الحقّ الذي من عند الله ورسوله من الذي من عند غير الله ورسوله.
فلنبدأ للتطبيق للتصديق للسّنّة المحمديّة الحقّ:
قال محمّدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم مصدّقاً للآيات المحكمات في شأن الرّؤية قال: [لن يرى الله أحدٌ في الدنيا ولا في الآخرة] صدق محمدٌ رسول الله عليه الصلاة والسلام، وهذا الحديث الحقّ قد اتّفق مع القرآن المحكم الواضح والبيّن في قول الله تعالى: {وَلَمَّا جَاءَ مُوسَى لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَى صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ} صدق الله العليّ العظيم [الأعراف:143].
{لَن تَرَانِي}، وصدق رسوله الكريم في قوله: [لن يرى الله أحدٌ في الدّنيا ولا في الآخرة]، ولكننا نشاهد نوره سبحانه يشعّ من وراء حجاب الغمام فتشرق الأرض بنور ربّها تصديقاً لقول الله تعالى في محكم كتابه: {وَأَشْرَقَتِ الأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا} صدق الله العظيم [الزمر:69]، وتصديقاً لقوله عزّ وجلّ: {هَلْ يَنظُرُونَ إِلاَّ أَن يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ فِي ظُلَلٍ مِّنَ الْغَمَامِ وَالْمَلائِكَةُ وَقُضِيَ الأَمْرُ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الأُمُورُ} صدق الله العظيم [البقرة:211].
فيأتي الحديث الحقّ عن محمّدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم في شأن الرّؤية، وقال عليه الصلاة والسلام [يهبط وبينه وبين خلقه حجابٌ] صدق محمّدٌ رسول الله عليه الصلاة والسلام، وتصديقاً لقول الله تعالى: {وَيَوْمَ تَشَقَّقُ السَّمَاء بِالْغَمَامِ وَنُزِّلَ الْمَلائِكَةُ تَنزِيلاً} صدق الله العظيم [الفرقان:25]، وتصديقاً لحديث محمّدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم في نفي رؤيته لربّه ليلة الإسراء والمعراج وقال عليه الصلاة والسلام: [نورٌ أراه] صدق محمّدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، ويتّفق هذا الحديث مع الآيات المحكمة في قوله تعالى: {وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلاَّ وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولاً فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ} صدق الله العظيم [الشورى:51].
ولكن بالله عليكم يا معشر أولي الألباب تعالوا لنتدبّر حديث الإفك والافتراء والبهتان عن الله ورسوله، غير أنّي لا أشتم راويه، فتدبّروا هذا الحديث الذي يرفضه القرآن والسّنّة والعقل والنقل جملةً وتفصيلاً، وقالوا أنه قال رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم:
إلى آخر الحديث..
فانظروا إلى شرّ البليّة وشرّ البليّة ما يضحك:
فبالله عليكم كيف يتبع الله عباده من وإلى أين يتبعونه؟ فهل جعلتم الله فاطر السماوات والأرض إنساناً يمشي وأتباعه يمشون وراءه؟ أفلا تعقلون؟ وتالله لا يتبعون إلا المسيح الدجّال في الدّنيا يقول اتّبعوني لأدخلكم جنّتي! بل كيف قولهم أنّهم يرون الله يوم القيامة؟ ثمّ يقول المفتري أنّ الله يجمع الناس ثم يقول:
وهل يعرفون الله من قبل حتى إذا شاهدوا صورته فيعرفونه؟ أفلا تعقلون؟ فهل إلى هذا الحدّ لا تستخدمون عقولكم يا معشر المصدّقين لهذا الافتراء الذي يخالف كتاب الله وسنّة رسوله جملةً وتفصيلاً؟ فإن كنتم تتّبعون كتاب الله وسنّة رسوله فها أنا ذا آتيكم بالآيات المحكمات من كتاب الله ومنكم من يصفني بأنّي على ضلالٍ وأنّه هو على الحقّ، فهل أنت رجلٌ رشيدٌ؟ فإنّي أخوّفك بالقرآن فهل تخاف وعيد ولن تفلت منّي يا طالب العلم.
ويا معشر جميع علماء الأمّة، فسوف نحكم في اختلافاتكم نقطةً نقطةً وأعدكم أنّي لن أستنبط حكمي إلّا من الآيات المحكمات الواضحات البيّنات لا يزيغ عنهنّ إلا الذين في قلوبهم زيغٌ فسوف ترونهم ينبذون هذه الآيات وراء ظهورهم وكأنّ ناصر محمّدٍ اليمانيّ لم يحاجّ بهنّ شيئاً بل لا تجدونهم حتى يعلّقوا عليهنّ شيئاً فيحاجّ ناصر محمّدٍ اليمانيّ لماذا أوردهنّ، فما علاقتهنّ بالموضوع؟ أو يأتي بتأويلٍ لهنّ فهو لا يستطيع لأنّهنّ واضحاتٌ ولسن بحاجةٍ إلى التأويل نظراً لوضوحهنّ في محكم كتابه ومن هذه الآيات المحكمات أستنبط لكم الحكم الحقّ ذلك وعدٌ علينا غير مكذوبٍ، فهل تروني حاججتُكم في عدم رؤية الله جهرةً بالآيات المتشابهة؟ حاشا لله ربّ العالمين ما أتيتكم إلا بالآيات المحكمات الّتي تنفي الرّؤية {لَنْ تَرَانِي} وأثبتنا بأنّ الله لن يُرى جهرةً سبحانه ولكنّه يكلّم الناس من وراء حجابٍ، ومن ثمّ بيّنّا لكم حجاب الغمام بين العبيد والمعبود وفصّلنا الحكم في رؤية الله من الآيات المحكمات، ولم أقترب من آيةٍ واحدةٍ من المتشابه، ولكنّ كثيراً من علماء الأمّة لا يميّزون بين المحكم والمتشابه، وإليهم سؤالي ولجميع علماء الأمّة:
فأمّا في الآية الأولى فنجد نفي التّكليم من الله للكافرين، وقال تعالى: {إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَيْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِيلاً أُوْلَئِكَ لاَ خَلاقَ لَهُمْ فِي الآخِرَةِ وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلاَ يَنظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلاَ يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ} صدق اللهُ العظيم، ولكنّ الآية الأخرى المحكمة سوف تجد بأنّ الله يكلّمهم، وقال الله تعالى: {وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُم مِّنَ الإِنسِ وَقَالَ أَوْلِيَاؤُهُم مِّنَ الإِنسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِيَ أَجَّلْتَ لَنَا قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا} صدق اللهُ العظيم. والسؤال الموجّه هو في نقطةٍ واحدةٍ في الآيتين وهو في تكليم الله للكفّار فالآية الأولى تنفي التكليم من الله للكفار يوم القيامة ومن ثمّ تجد الآية الأخرى تفيد بأنّ الله يكلّمهم، وقال لهم: {وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُم مِّنَ الإِنسِ وَقَالَ أَوْلِيَاؤُهُم مِّنَ الإِنسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِيَ أَجَّلْتَ لَنَا قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلاَّ مَا شَاء اللَّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ} صَدَقَ اللهُ العظيمُ [الأنعام:128].
وإليك الجواب من الكتاب يا طالب العلم، فلا أريد إحراجك ولا بيان خبرك، بل أريد أن أعلّمك إن كنت طالب علمٍ بحقٍ فأخبركم كيف يضع الشياطين الأحاديث بمكرٍ خطيرٍ، فأمّا الآية الأولى في قوله تعالى: {إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَيْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِيلاً أُوْلَئِكَ لاَ خَلاقَ لَهُمْ فِي الآخِرَةِ وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلاَ يَنظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلاَ يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ} صدق الله العظيم، وفيها يوجد آيةٌ من المتشابهات وهو قوله تعالى: {وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلاَ يَنظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ}، ولكنّ الجاهل عن القرآن سوف يظنّ بأنّ الله لا يخاطبهم ولا ينظر إليهم ليراهم وكأنّه معرضٌ عنهم سبحانه، وعلى سبيل المثال إن أراد أحد الصحابة من اليهود أن يفتري حديثاً فيقول: "إنّ الله لا يكلّم الكفّار يوم القيامة ولا ينظر ببصره إليهم، وانظروا لقوله تعالى: {وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلاَ يَنظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ} صدق الله العظيم"، ومن ثمّ يستغلّ هذه الآية المتشابهة فيقول المفترون: "بل المسيح عيسى ولد الله يوكّله الله بمحاسبة الناس". وعلماء الحديث الذين لا يتّبعون غير الحديث وحسبهم ذلك حتماً سوف يظنّون أنّ الله يوكّل بحساب الكفّار أحداً من خلقه! وأمّا هو فلا يكلّمهم ولا ينظر إليهم تصديقاً لهذا الحديث الحقّ في نظرهم! وأعوذ بالله أن أكون من المفترين فيجعلوا حديثاً مفترىً: [إنّ الله لا يكلّم الكفّار يوم القيامة ولا ينظر ببصره إليهم]. وإنّما ضربت لكم على ذلك مثلاً كيف أنّ أعداء الله يضعون الحديث بمكرٍ خطيرٍ لدرجة أنّ الجاهل عن القرآن لن يشكّ فيه شيئاً وكيف يشكّ فيه ودليله واضحٌ وجليٌّ في القرآن كما يظنّ وسوف يأتي بالدليل من القرآن وهو قوله تعالى: {وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلاَ يَنظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ} صدق الله العظيم! وهو يظنّ أنّ هذه الآية محكمةٌ واضحةٌ ولا تحتاج إلى تأويلٍ فهي واضحةٌ في نظره إنّ الله لا يكلّم الكفّار يوم القيامة ولا ينظر إليهم أي ببصره لأنّه غضبان! وهذا على سبيل المثال لو انتبه لذلك المفترون وقالوا: "إنّما المسيح عيسى ابن مريم ابن الله هو من سوف يحاسب الناس لأنّه ابن الله وذلك لأنّ الله المتكبر سبحانه لا يكلّم الكفّار يوم القيامة ولا ينظر إليهم ببصره ولن يحضر يوم الحساب بل يوكّل عنه ابنه المسيح عيسى ابن مريم ليحاسب الكفّار! أم لم تقرأوا قول الله تعالى: {وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلاَ يَنظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ}؟ إذاً الله لا يحضر يوم القيامة ليحاسب الكفّار، وكيف يحاسبهم وهو لم يكلّمهم ولا ينظر إليهم كما نبّأكم في القرآن: {وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلاَ يَنظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ}؟ إذاً يوكّل للحساب ابنه المسيح عيسى ابن مريم". فأصبحت الآية موافقةً لما يعتقده النّصارى سبحان الله وتعالى علوّاً كبيراً! وتالله لو أفتري على الله وآتي بهذا الحديث ثمّ الآية المتشابهة التي توافقه إذاً لاتّخذني النصارى واليهود خليلاً، فأمّا النصارى فأعجبهم بذلك لأنّه وافق عقيدتهم، وأمّا اليهود فهم سوف يعلمون علم اليقين أنّه افتراءٌ على الله ورسوله ولذلك سوف يتّخذوني خليلاً لو كنت من المفترين على الله ورسوله.
ويا طالب العلم، ويا معشر جميع علماء الأمّة الإسلامية، لقد بيّنت لكم كيف الطريقة التي توضع بها الأحاديث المفتراة، وأنهم يجعلونها تتشابه مع آياتٍ في القرآن تشابهاً لفظياً لتظنّوا أنّ هذا الحديث جاء بياناً لهذه الآية، وأقسم بالله العليّ العظيم أنّهم قد أخرجوكم من آيات الله المحكمات في القرآن العظيم التي لا يزيغ عنهنّ إلا هالكٌ، وتعالوا لأعلّمكم تأويل هذه الآية المتشابهة ما دمت ذكرتها لكم لكي أريكم طريقة مكر أعدائكم وأعوذ بالله أن أكون من المفترين على الله ورسوله، فأمّا التأويل الحقّ لقول الله تعالى: {وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلاَ يَنظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ} صدق الله العظيم، فهو لا يقصد أنّه سبحانه أنّه لا يكلّمهم تكليماً بل يقصد سبحانه أنه لا يكلّمهم بتكليم التّفهيم إلى قلوبهم أن يسألوه برحمته التي كتب على نفسه فيكلّمهم كما كلّم آدم بوحي التّفهيم فيقولوا: {رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ} صدق الله العظيم [الأعراف:23]. وكذلك لا ينظر إليهم برحمته فيدخلهم جنّته ويقيهم من ناره وليس النظر نظر الأعين.
و يا قوم اتّقوا المتشابه من القرآن وذروا تأويله لأهله إنّي لكم من الله نذيرٌ مبينٌ بالمحكم من القرآن العظيم فانظروا لهذا الحديث المفترى:
فتعالوا لننظر تفسيرها الحقّ في القرآن قال الله تعالى: {فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ} صدق الله العظيم [البقرة:37].
وذلك هو التّكليم بالتّفهيم إلى القلب يا أولي الألباب فأوحى الله إلى قلب آدم وزوجته حين أراد أن يرحمهم فكلّمهم بوحي التّفهيم إلى القلب وهذه الكلمات التي أوحاها الله إلى قلوبهم هي قولهم: {قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ} صدق الله العظيم، وهذا النوع من التّكليم إلى القلوب هو المقصود من قول الله تعالى: {وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلاَ يَنظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ} صدق الله العظيم؛ أي لا يوحي إلى قلوبهم كما أوحى إلى قلب آدم وحواء: {قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ} وكذلك لا ينظر إليهم برحمته من ذات نفسه سبحانه فيرحمهم. وهو التأويل لقوله تعالى: {وَلاَ يَنظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ} صدق الله العظيم، أي لا ينظر إليهم برحمته وليس بأعينه سبحانه.
ويا معشر علماء الأمّة، أقسم بالله العظيم أنّ اليهود الشياطين قد أضلّوكم عن سواء السبيل، فهلمّوا إلى الحوار من قبل الظّهور إلى موقع الإمام ناصر محمّدٍ اليمانيّ، فإن كان ناصر محمّدٍ اليمانيّ على ضلالٍ مبينٍ فأنقذوا المسلمين من علمه الباطل في نظر المبطلين حتى لا يفتن المسلمين، وإن رأيتم أنّ ناصر محمدٍ هو حقاً الناصر لمحمدٍ رسول الله والقرآن العظيم فقد علمتم حقيقة اسم المهديّ المنتظر بأنّ التّواطؤ لكي يحمل الاسم الخبر فهلمّوا للحوار عاجلاً غير آجلٍ قبل فوات الأوان وذلك لأنّه ما جادلني عالمٌ إلّا وغلبته، وأما الجاهل فوالله لو آتيه بترليون ترليون دليلٍ من القرآن العظيم فأستنبطه من الآيات المحكمات البيّنات بأنه لن يقتنع ولن يرى الحقّ ومن ثمّ يحاجّني بكلّ ما خالف الكتاب والسنّة ومن ثمّ يزعم أنه مؤمنٌ بالكتاب والسنّة وأنّه مستمسكٌ بكتاب الله وسنّة رسوله وهو ليس على كتاب الله ولا سنّة رسوله بل مستمسكٌ بما خالف كتاب الله وسنّة رسوله فيظنّ أنّه يدعو إلى الحقّ وإلى صراطٍ مستقيمٍ وهو يدعو إلى صراط الشيطان الرجيم وليس بقصدٍ منه ولكنّه من الذين ضلّ سعيهم في الحياة الدّنيا وهم يحسبون أنّهم يحسنون صنعاً.
و يا قوم إنّ عدم رؤية الله جهرةً حجةٌ لكم على المسيح الدجّال الذي سوف يدّعي الرّبوبيّة فيكلّمكم جهرةً وأنتم تشاهدونه رأي العين جهرةً بين أيديكم إنساناً كمثلكم ترونه والله ليس إنساناً وليس كمثله شيءٌ سبحانه وتعالى علوّاً كبيراً.
ويا معشر علماء الأمّة وجميع الباحثين عن الحقّ سبق وأن أنذرناكم بأنّكم دخلتم في عصر أشراط الساعة الكبرى وأنّها سوف تدرك الشمس القمر كما أكّدنا لكم تصديق هذا الشرط المتكرّر في عددٍ من الشّهور، وكذلك أعلنت لكم بأنّها سوف تدرك الشمس القمر بلا شكٍ أو أدنى ريبٍ ونظراً لذلك سوف تعلن برؤية الهلال المملكة العربية السعودية بأنّها ثبتت رؤية هلال شوّال لعام 1429 بعد غروب شمس الإثنين رمضان 1429 بل تفاجأ برؤيته جميع علماء المملكة الفلكييّن وجميع علماء الفلك في العالمين بل حتى علماء وكالة ناسا الأميركية وتلك الآية التي أكّدت لكم وقوعها من قبل الحدث أخبرتكم بأنّها سوف تحدث تصديقاً لأحد أشراط الساعة الكبر وتصديقاً للمهديّ المنتظر ناصر محمدٍ اليمانيّ لتعلموا أنّه الحقّ من ربّكم لعلّكم تهتدون، ولكن للأسف فمن بعد التصديق للحقّ وحصحص أمام الذين يريدون الحقّ فإذا علماء الدّين والفلكيّون يدخلون في جدلٍ شديدٍ برغم أنّ المهديّ المنتظر قد حكم بينهم فيما سوف يختلفون فيه من قبل أن يختلفوا بل وأخبرتهم بأنّ التي سوف تعلن به هي المملكة العربية السعودية وكذلك أخبرتهم لماذا سوف تتمّ رؤية الهلال في ليلةٍ يستحيل فيها رؤية هلال شوال لعام 1429، وللأسف مرةً أخرى وكأنّ المهديّ المنتظر ناصر محمدٍ اليمانيّ لم يكن بينهم شيئاً مذكوراً! فهل إعراضكم عن المهديّ المنتظر بقصد التّكبّر عليه؟ فسوف يحكم الله بيني وبينكم بالحقّ وهو أسرع الحاسبين.
فكم أناديكم يا معشر علماء الأمّة للحوار وأنتم في منازلكم وليس المطلوب سوى فتح الجهاز والدّخول للإنترنت العالمية وكلٌّ يدلو بدلوه بموقع الإمام ناصر محمدٍ اليمانيّ حتى يتبيّن للمسلمين وعلمائهم هل جئتكم بالحقّ أم كنت من اللاعبين، وأعوذ بالله أن أكون من الجاهلين.
وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
الإمام المهديّ المنتظر ناصر محمّدٍ اليمانيّ.
ــــــــــــــــــــــــ
توضیح بیشتر درمورد حقایق کلام سنگین خداوند.... بسم الله الرحمن الرحيم
از امام مهدی (هدایتگر) به سوی حق-و سزاوار است که از حق پیروی شود- آیا برطبق آیات محکم کتاب مقصود از اعاده و بازگرداندن خلق را مرگ میدانید یا برانگیخته شدن و بعث؛ من میدانم مقصود از اعاده خلق؛ بعث و برانگیخته شدن آنهاست، همانطور که بار اول آنها را آفریده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَلَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَىٰ كَمَا خَلَقْنَاكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَتَرَكْتُم مَّا خَوَّلْنَاكُمْ وَرَاءَ ظُهُورِكُمْ وَمَا نَرَىٰ مَعَكُمْ شُفَعَاءَكُمُ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِيكُمْ شُرَكَاءُ لَقَد تَّقَطَّعَ بَيْنَكُمْ وَضَلَّ عَنكُم مَّا كُنتُمْ تَزْعُمُونَ ﴿٩٤﴾}صدق الله العظيم [الأنعام] سؤالی که میخواهم برای تمام علمای امت -آنانی که ندانسته به خداوند نسبت میدهند- مطرح کنماین است که آیا مقصود از اعاده این نیست که چیزی دوباره بازگردانده شود نه اینکه نابود گردد؟ آنها از تفاسیری پیروی میکنند که بیان حق کتاب خداوند را عوض کرده و آن را باطل میکند ولی امام مهدی چیزی را که نمیداند به خداوند نسبت نمیدهد و به حق فتوا میدهد که مقصود از "اعاده خلق" بازگرداندن دوباره وجدید است . در کتاب خداوند ابداً فتوا داده نشده که اعاده به معنای مرگ باشد؛ آیا تقوا نمیکنید و خداوند تعالی میفرماید:
{ مِنْهَا خَلَقْنَاكُمْ وَفِيهَا نُعِيدُكُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُكُمْ تَارَةً أُخْرَىٰ ﴿٥٥﴾}صدق الله العظيم [طة] و حال بیان حق-قرآن- و من جز حق به خداوند نسبت نمیدهم....
{ مِنْهَا خَلَقْنَاكُمْ } و این آفرینش اول آنها برای زندگی اول دنیایی است و در این مورد جدالی نمیکنیم تا برهان آن را از آیات محکم کتاب بیاوریم.
بعد به سراغ بیان فرموده خداوند تعالی میآییم که : { وَفِيهَا نُعِيدُكُمْ } و این برانگیخته شدن و بعث اول و بازگرداندن کافرانی است که بعث را انکار میکنند؛ خداوند مانند بار اولی که آنها را خلق کرده بود؛ دوباره آنها را بازگردانده و خلق میکند. بندگان صالح خداوند از این بازگشت دوباره استثناء هستند. تصدیق فرموده خداوند تعالی: { وَلَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَىٰ كَمَا خَلَقْنَاكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَتَرَكْتُم مَّا خَوَّلْنَاكُمْ وَرَاءَ ظُهُورِكُمْ وَمَا نَرَىٰ مَعَكُمْ شُفَعَاءَكُمُ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِيكُمْ شُرَكَاءُ لَقَد تَّقَطَّعَ بَيْنَكُمْ وَضَلَّ عَنكُم مَّا كُنتُمْ تَزْعُمُونَ ﴿٩٤﴾}صدق الله العظيم [الأنعام]
سپس سراغ فرموده خداوند تعالی می آییم که: { وَمِنْهَا نُخْرِجُكُمْ تَارَةً أُخْرَى } و این برانگیخته شدن دوم -برای آنها- و رستاخیز شامل و فراگیر تمام بندگان خدا چه کافر و چه صالح است. ای علمای امت اسلام؛ به خداوند قسم من کمترین هراسی برای مسلمانان از فتنه مسیح دجال ندارم ولی از فتنه علمای نا آگاه مسلمین بیمناک هستم؛ کسانی که جرأت کرده و با جسارت ندانسته به خداوند نسبت میدهند؛ مگر قرآن کلام الله نیست، پس اگربیانی که به مردم آموزشمیدهید غیر از مقصود حق آن باشد هم خود را گمراه کردهاید و هم امت خود را از بیان مقصود کلام الله گمراه نمودهاید؛ آیا تقوا نمیکنید. لذا فتوای معاد به معنای برانگیختگی و بعث است نه مرگ و این تصدیق آن چیزی است که در تمام آیات محکم کتاب خداوند آمده است و فتوای حق این است که "اعاده" یعنی بازگرداندن دوباره و از نو مردم ولی شما معنی قرآنی که به شما خبر میدهد که "اعاده" یعنی بازآوردن و آفرینش مجدد شیء را نمیفهمید و تمام سعی خود را روی خواندن قرآن با صوت زیبا و غنی و تجوید وحروف "قلقله" و مخارج حروف گذاشتهاید ولی بر روی کلام الله که برایتان فرستاده شده اندیشه نمیکنید. به خدا قسم اگر یکی از شما برای فرد عزيز دیگری نامهای بفرستد ، گیرنده نامه به متن آن توجه و تدبر میکند تا ببیند دوست عزیزش در این نامه از او چه میخواهد. خداوند هم از زبان نبی خود محمد صلی الله عتیه و آله و سلم برای شما نامه فرستاده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی: { يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّـهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ }صدق الله العظيم [المائدة:۶۷] ولی شما در نامه خداوند علی العظیم که برای انسان خوار و كوچك فرستاده شده تدبر نمیکنید؛ انسانی که در میان مخلوقات بسيار كوچك و از چیزی بسیار پست آفریده شد و پروردگارم راست گفت که فرمود: { قُتِلَ الْإِنسَانُ مَا أَكْفَرَهُ ﴿١٧﴾ مِنْ أَيِّ شَيْءٍ خَلَقَهُ ﴿١٨﴾ مِن نُّطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ ﴿١٩﴾ ثُمَّ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ ﴿٢٠﴾ ثُمَّ أَمَاتَهُ فَأَقْبَرَهُ ﴿٢١﴾ ثُمَّ إِذَا شَاءَ أَنشَرَهُ ﴿٢٢﴾ كَلَّا لَمَّا يَقْضِ مَا أَمَرَهُ ﴿٢٣﴾ }صدق الله العظيم [عبس]
ای مسلمانان؛ ای انسانها! شما را چه میشود که در نامهای که خداوند به سوی شما فرستاده است؛ تدبر نمیکنید. امام مهدی که شما را به سوی چیز جدیدی فرا نمیخواند؛ بلکه این قرآن عظیم و رسالت و نامه خداوند برای شماست؛ ولی شما آن را رها کردهاید و نزدیک است که من نیز مانند جدم به خداوند شکایت ببرم که: {وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا ﴿٣٠﴾ }صدق الله العظيم [الفرقان]
ای علمای امت؛ خداوند قرآن و بیان آن را برای شما نازل فرموده است و اگر حق تدبر و تفکر در کتاب خداوند را به جا آورده بودید؛ درمییافتید که کتاب خداوند خود را تفسیر میکند ولی شما یک آیه را گرفته و میخواهید از نزد خود آن را تفسیر کنید. ای مردم از کجا میدانید آنچه را که به خداوند نسبت میدهید حق است یا اینکه مطلبی را به مردمتان میگویید که خدا به بندگانش نفرموده است؟ ای کسانی که کتاب خداوند را با اجتهاد و بر طبق دیدگاه کوته نظرانه خود برای مردم تفسیر میکنید، چه کسی شما را از عذاب خداوند نجات خواهد داد؟ هرکس که میخواهد آیهای را که هنوز نیاز به تفسیر دارد از نزد خود بیان نماید؛ من او را به چالش میکشم که آيه را به حق بیان و تفسیر کند؛ اما اگر به عمد بخواهد آیه را با نظرخود بیان کند؛ و در کتاب تدبر نکند تا تفسیرش بر خلاف آيه محکم دیگر کتاب خدا نباشد؛ ندانسته به خداوند نسبت خواهد داد. برحذر باشید برحذر باشید به همین دلیل است که هم خود و هم امت را از حقایق بسیاری که در کتاب آمدهاند گمراه کردهاید. حتی اگر شیعیان اثنی عشری درمورد عقیده "رجعت" درست گفته باشند؛ اما جرأت کردهاند در برابر خدا جسارت کرده و قرآن را با گمان و ظن- که کسی را از حق بینیاز نمیکند- و بر طبق میل خود تفسیر کنند، اهل سنت هم همین طور و هم چنین بسیاری از علمای امت... اگر آنها به ایات محکم قرآن تمسک جسته بودند که نیازی به تفسیر نداشت و تأویل آیاتی که هنوز نیاز به تأویل و تفسیرداشتند را رها میکردند تا خداوند کسی را برانگیزد که آن را به بهترین نحو برایشان تفسیرکند ؛ از راه راست گمراه نشده و دچار اختلاف و تفرقه نمیشدند. ولی کتاب خدا را طبق میل خود تفسیر کرده و عجب اینکه به علت کمي دانش و علمشان کلمات را از موضع مورد نظرآن تغییر داده و تحریف میکنند. این امر تنها درباره قرآن نیست بلکه در لغات خود چنین میکنند مانند همین مورد "اعاده" که معنی آن این است که چیزی را به حالت قبل از نابود شدن آن بازگرداندن . در کتاب خداوند نیز اعاده به همین معناست و فرقی ندارد ولی شما معنای اعاده را نابودی و مرگ قرار دادهاید. اگر در کتاب خداوند تدبر میکردید؛ چرا باید به این نتیجه میرسیدید که اعاده یعني نابودی و مرگ؟ بلکه اعاده یعنی بازگرداندن چیزی به همان صورت اولیه خلقتش که بود. خداوند تعالی میفرماید:
خداوند تعالی میفرماید: { أَوَلَمْ يَرَوْا كَيْفَ يُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ ﴿١٩﴾}[العنكبوت] خداوند تعالی میفرماید: {اللَّهُ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿١١﴾ }[الروم] خداوند تعالی میفرماید: { وَهُوَ الَّذِي يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَهُوَ أَهْوَنُ عَلَيْهِ وَلَهُ الْمَثَلُ الْأَعْلَىٰ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿٢٧﴾}[الروم] خداوند تعالی میفرماید: { وَلَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَىٰ كَمَا خَلَقْنَاكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَتَرَكْتُم مَّا خَوَّلْنَاكُمْ وَرَاءَ ظُهُورِكُمْ وَمَا نَرَىٰ مَعَكُمْ شُفَعَاءَكُمُ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِيكُمْ شُرَكَاءُ لَقَد تَّقَطَّعَ بَيْنَكُمْ وَضَلَّ عَنكُم مَّا كُنتُمْ تَزْعُمُونَ ﴿٩٤﴾}[الأنعام] صدق الله العظيم
ای علمای امت اسلام؛ به خداوند بزرگ قسم میخورم که انسان وارد عصر قیامت شده و روز قیامت برحسب ایام خداوند در کتاب آغاز گردیده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَإِنَّ يَوْمًا عِنْدَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ }صدق الله العظيم [الحج:۴۷] و در خلال این روز تمام نشانههای بزرگ ساعت رخ میدهد ولی شما نمیدانید. پیش از این سؤالی از شما کرده و پرسیدیم خداوند تا کی به ابلیس فرصت داده است و تا کی به درخواست او براي به فتنه انداختن شما از طاعت پروردگار پاسخ داده است ؟ به او تا روز برانگیخته شدن مهلت داده شده است. اگر نظرتان این باشد که مقصود روز رستاخیز عمومی است که همه انسانها در پیشگاه پروردگار عالمیان قرار خواهند گرفت؛ خطا کردهاید و بر طبق عقیده شما شیطان نخواهد مرد چون تا روز رستاخیز عمومی به او مهلت داده شده است. اما من در کتاب خداوند درمورد اینکه کسی بعد از روز رستاخیز عام و قرار گرفتن تمام انسانها درپیشگاه خداوند عالمیان بمیرد؛ چیزی پیدا نمیکنم و شیطان بعد از رستاخیز عام حاضر است و نمیمیرد وزنده است و به حق سخن خواهد گفت که:
و شما میبینید که او موجود است و بعد از بعث شامل ( فراگير ) نمرده است و خداوند او و حزب او را که دعوت شیطان را استجابت کرده و از اصحاب سعیر شدهاند، وارد آتش خواهد کرد. تصدیق فرموده خداوند تعالی: { إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّمَا يَدْعُو حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِيرِ ﴿٦﴾}صدق الله العظيم [فاطر]
و سؤالی که مطرح میشود این است که مقصود از درخواست او از پروردگارش چیست:
{ قَالَ أَنظِرْنِي إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿١٤﴾ قَالَ إِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ ﴿١٥﴾ قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ ﴿١٦﴾ ثُمَّ لَآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ ﴿١٧﴾ }صدق الله العظيم [الأعراف]
مقصود از اینکه گفته است " يوم يبعثون" و" إلى يوم القيامة" چیست:
{قَالَ أَرَأَيْتَكَ هَٰذَا الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٦٢﴾ }صدق الله العظيم [الإسراء]
بشر در حال حاضر و براساس ایام الله در روز قیامت قرار دارد و تمام نشانههای بزرگ ساعت و قیامت یکی بعد از دیگری، در طی آن رخ خواهد داد؛ همانطور که خداوند تعالی در کتاب خود- که ذکری برای خردمندان است- به شما آموخته تا بدانید که روز قیامت بر حسب ایام الله چگونه است.
ای علمای امت از خدا پروا کنید که فرصت کمی باقی مانده است و ما تنها قسمت کوچکی از اسرار کتاب را برای شما بیان کردیم و باز گفته خود را که متوجه شماست تکرار میکنیم و میگوییم والله من از فتنه مسیح دجال برای مسلمانان هراسی ندارم؛ او شیطان رانده شده است که از رحمت خداوند مأیوس بوده و تا روز بعث اول فرصت گرفته و میخواهد ادعای ربوبیت کرده و بگوید این اوست که مردها را زنده میکند. اما من از فتنه علمای امت اسلامی برای مسلمانان میترسم چون کسانی که کافر بودند و خداوند آنان را هلاک کرده است در روز بعث اول مجدد به دنیا بازگردانده میشوند و خداوند آنها را به سوی شما بازمیگرداند و نمیتوانید این مردگان را انکار کنید چون برخی از آنها را میشناسید. آنها مردم را به سوی کفر دعوت نمیکنند، چون اولین نصیب خود از عذاب را بعد از مرگ چشیدهاند در حالی که شما از آن بیخبرید؛ آنها میخواهند از حق پیروی کنند، چون از خداوند خواستهاند آنان را به دنیا بازگرداند تا عمل صالح انجام دهند و خداوند تعالی میفرماید: {حَتَّىٰ إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ ﴿٩٩﴾ لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿١٠٠﴾ }صدق الله العظيم [المؤمنون] و آن کلمهای که خداوند سبحان گوینده آن است چیست و جواب از آیات محکم کتاب؛ خداوند تعالی میفرماید:
{وَحَرَامٌ عَلَىٰ قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَنَّهُمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٩٥﴾ حَتَّىٰ إِذَا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ ... } صدق الله العظيم [الأنبياء] از آن رو که راز برانگیختگی مربوط به خارج شدن یأجوج و مأجوج و امتحان تمام مردم است و خداوند تعالی میفرماید:
{ قَالَ هَـٰذَا رَحْمَةٌ مِّن رَّبِّي فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ رَبِّي جَعَلَهُ دَكَّاءَ وَكَانَ وَعْدُ رَبِّي حَقًّا ﴿٩٨﴾ وَتَرَكْنَا بَعْضَهُمْ يَوْمَئِذٍ يَمُوجُ فِي بَعْضٍ وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَجَمَعْنَاهُمْ جَمْعًا ﴿٩٩﴾ وَعَرَضْنَا جَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ لِّلْكَافِرِينَ عَرْضًا ﴿١٠٠﴾ }صدق الله العظيم [الكهف]
ای امت لا اله الا الله؛ ای بندگان خد؛ از خدا پروا کنید. قسم به خداوندی که خدایی جز او نیست و معبودی جز او وجود ندارد؛ اگر بیان حق کتاب را تصدیق نکرده و از مهدی منتظر پیروی نکنید؛ گرفتار فتنه شده و باور میکنید که مسیح کذاب به حق پروردگار عالمیان است. او آشکارا با شما سخن میگوید و به شما خواهد گفت آیا نمیبینید که آتش جهنم بزرگ را به شما نشان داده و عرضه کردیم و چه کسی جز ما آن را آورده است و به شما میگوید آیا نمیبینید که مردگان شما را برانگیختهایم و چه کسی جز ما آنها را برگردانده است و اما بهشتی که به شما وعده دادهایم در زیر زمین و در عمق آن است. شما هم گرفتار فتنه شده و باور میکنید چون اصلا نمیتوانید بگویید اینها سحر هستند چرا که آتش را که به کافران عرضه شده و از کنار زمینتان گذشته را خواهید دید و بهشت را نیز واقعا در عمق زمینتان خواهید یافت و مردگان هم که از قبرهایشان برانگیخته شدهاند با شما سخن خواهند گفت.
و اما کسانی که خدا را عبادت میکردند، درمیان آنها نمییابید. و مسیح دجال میگوید آنها را به آتش جهنم انداختهایم! لعنت خداوند بر او باد لعنتی بزرگ، چقدر مهدی منتظر مشتاق روياروئي با دشمن خدا و دشمن مؤمنان است... ای امت اسلام ، ای حجاج بیت الله الحرام؛ اگرمهدی منتظر را که خداوند برای نجات شما و تمام امتها از فتنه مسیح کذاب برانگیخته؛ تصدیق نکنید؛ قادر نخواهید بود مسیح کذاب را تکذیب نمایید؛ چون آتشی را که در برابر چشمتان از کنار زمین و از طرف بالا از جانب قطبها گذشته دیدهاید وهم چنین برانگیخته شدگان را میبینید که گروهی از تمام امتها-ی پیشین-هستند که به علت تکذیب رسولان خداوند هلاک شده بودند. بهشت را هم میبینید که در باطن و عمق زمین شماست ولی من خدا و تمام انصاری که به بیان حق کتاب پروردگارشان یقین دارند به شهادت میگیرم که من به حق برای شما توضیح دادهام -باشد که تقوا کنید- که این بهشت همان جنتی است که پدر شما آدم و حواء ساکن آن بودند و شیطان رجیم آنها را از آن خارج کرد و به جایی فرستاد که شما اکنون ساکن آن هستید و شیطان و همتایش از تمام شیاطین جن و انس از هرگونهای در آن بهشت باقی ماندند و خداوند شما را از فتنه آنان برحذر داشته و میفرماید:
به خدا قسم که من از فتنهای که شیطان رجیم مسیح کذاب برای مسلمانان و تمام مردم به پا میکند نمیترسم؛ بلکه هراسم از فتنه علمای مسلمین است؛ کسانی که از آنچه که مخالف کتاب خداست بیروی کرده و خود را هدایت شده نیز میدانند. ای امت اسلام؛ ای حجاج بیت الله الحرام؛ بدانید که دو رستاخیز و بعث رخ خواهد داد و مراقب باشید دشمن خدا شما را گرفتار فتنه نکند. این او نیست که مردگان را -در جریان بعث اول- بازمیگرداند بلکه خداوند چنین خواهد کرد. شیطان هیچ ربطی به این برانگیختگی ندارد. همانا که خداوند مقدر ساخته تا شیاطین از قوم یأجوج و مأجوج که ابلیس را عبادت میکنند و خود ابلیس در موعد رستاخیز اول از باطن زمین خارج شوند تا امتحان و فتنهای برای زندگان آن زمان و مردگانی باشند که درجریان رستاخیز اول به دنیا بازگشتهاند و علت این است که مسیح کذاب عامل فتنه افراد در قید حیات و مردگان است و تصدیق فرموده خداوند تعالی: { وَحَرَامٌ عَلَىٰ قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَنَّهُمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٩٥﴾ حَتَّىٰ إِذَا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ... }صدَق اللهُ العظيم [الأنبياء]
از خدا پروا کنید، آتش جهنم را مسیح کذاب که ادعا خواهد کرد پروردگار عالمیان است نمی آورد؛ این مسیح کذاب نیست که مردگان امتهای قبل را که خدا آنان را هلاک کرده و مجرم بودهاند بازمیگرداند و این مسیح کذاب نیست که جنت خدا در زیر زمین را خلق کرده است؛ بلکه این خداوند است که آتش را میآورد و در زمان مقدر در کتاب مسطورِ، آن را در برابر چشمان شما قرار خواهد داد؛ این خداوند است که مردگان شما را که قبل از این هلاک شده و رسولان پروردگارشان را تکذیب کرده بودند به دنیا باز میگرداند مسیح دجال پروردگار زمینی که دو مشرق دارد و در بهشت خداوند در باطن زمین شما قرار گرفته، نیست. از خدا پروا کرده و کلام پروردگار من و پروردگارتان را باور کنید و شما را نسزد که خداوندی که شما را آفریده، آشکار با شما سخن گوید؛ بلکه از ورای حجاب ابرها با شما سخن خواهد گفت. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ ﴿٥١﴾ }صدق الله العظيم [الشورى]
یعنی شما را نسزد که خداوند با شما آشکار سخن گوید؛ پس پروا کنید. این مسیح کذاب است که آشکار و رودر رو با شما سخن میگوید و شما او را خواهید دید؛ آیا تعقل نمیکنید. او شیطان رجیم است و تمام امتها از او برحذر داشته شدهاند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّـهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُم مَّنْ هَدَى اللَّـهُ وَمِنْهُم مَّنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلَالَةُ }صدق الله العظيم [النحل:۳۶] خدایا من ابلاغ كردم ؛ شاهد باش .لا قوّة إلّا بالله العليّ العظيم إنّا لله وإنّا إليه لراجعون. ای علمای امت: همانا که امام مهدی میخواهد با حق ظهور کند پس حق را تصدیق کنید تا ظهور او کامل شود واگر سرباز زنید؛ خداوند مرا در یک شب بر مسلمان و کافرتان چیره خواهد کرد در حالی که همگی خوار و زبون شدهاید.
بسم الله الرحمن الرحيم
وسلامٌ على المرسلين والحمد لله ربّ العالمين، وبعد.. برادر گرامی؛ این آیه پیش از این درمبحث رستاخیز اول-بعث اول- بیان شده است و آنها كساني هستند كه دانسته به خداوند و رسولش افترا میزنند. به خداوند نسبت دورغ میدهند و میخواهند نور خداوند را خاموش کنند واگر محمد رسول الله از آنها اطاعت مي كرد؛ خداوند به محمّدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم طعم دوبار زندگی و دوبار مرگ رامي چشاند. خداوند تعالی میفرماید: { وَإِن كَادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ وَإِذًا لَّاتَّخَذُوكَ خَلِيلًا ﴿٧٣﴾ وَلَوْلَا أَن ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدتَّ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا ﴿٧٤﴾ إِذًا لَّأَذَقْنَاكَ ضِعْفَ الْحَيَاةِ وَضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَكَ عَلَيْنَا نَصِيرًا ﴿٧٥﴾ } صدق الله العظيم [الإسراء] لذا اینها از كساني هستند که دانسته به خداوند نسبت دروغ میدهند؛ اگر بازگردانده شوند به سوی همان اعمالی بازمیگردند که از آن نهی شدهاند و لذا این سخن آنان دروغ است. خداوند در رستاخیز دوم به آنها میفرماید: {كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَكُنتُمْ أَمْوَاتًا فَأَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿٢٨﴾} صدَق اللهُ العظيم [البقرة] و جواب آنها این است که: {قَالُوا رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَأَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ فَاعْتَرَفْنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلْ إِلَىٰ خُرُوجٍ مِّن سَبِيلٍ ﴿١١﴾ } صدق الله العظيم [غافر]
بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المرسلين والحمد لله ربّ العالمين، وبعد..
أخي الكريم سبق وجاء بيان هذه الآية في تفصيل البعث الأوّل وأولئك هم المفترون على الله ورسوله وهم يعلمون أنّهم يقولون على الله الكذب ويريدون أن يطفِئوا نور الله، ولو أطاعهم محمّدٌ رسول الله (وهو محمّدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم) لأذاقه الله ضعف الحياة وضعف الممات. وقال الله تعالى: {وَإِن كَادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ وَإِذًا لَّاتَّخَذُوكَ خَلِيلًا ﴿٧٣﴾ وَلَوْلَا أَن ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدتَّ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا ﴿٧٤﴾ إِذًا لَّأَذَقْنَاكَ ضِعْفَ الْحَيَاةِ وَضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَكَ عَلَيْنَا نَصِيرًا ﴿٧٥﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
إذاً تلك طائفةٌ من الذين يفترون على الله الكذب وهم يعلمون ولو رُدّوا لعادوا لما نهوا عنه وإنّهم لكاذبون، وقال الله تعالى لهم في البعث الثاني: {كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّـهِ وَكُنتُمْ أَمْوَاتًا فَأَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ} صدَق اللهُ العظيم [البقرة:28].
ثُم كان جوابهم: {قَالُوا رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَأَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ فَاعْتَرَفْنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلْ إِلَىٰ خُرُوجٍ مِّن سَبِيلٍ} صدق الله العظيم [غافر:11].
الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
________________