(مجموعه بیانات امام مهدی خطاب به دو شیخ گرانقدر طارق السویدان و سلیمان العلوان)
- 1 -
الإمام ناصر محمد اليماني
02 - ربیع الثانی - 1431 هـ
18 - 03 - 2010 مـ
۲۷-اسفند-۱۳۸۸ه.ش
04:02 صـباحاً
ــــــــــــــــــــــ
تمام جماعت انصار و بازدیدکنندگان به حق شاهد باشند...
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمُرسلين وآله الطيبين والتابعين للحق إلى يوم الدين.. تمام انصار پیشگام برگزیده و کلیه میهمانان میز گفتگو-بدانید- مهدی منتظر در پایگاه شیخ گرانقدر دکتر طارق محمد السویدان ثبت نام کرده است. آن چه که میخواهم بگویم این است که اگر دیدید شیخ فاضل دکتر طارق السویدان با دانشی هدایتگرتراز دانش ناصر محمد یمانی و سخنانی درستترو راهی استوارتر، توانست بر امام ناصر محمد یمانی غلبه کند؛ بر تمام انصار است که از پیروی از مهدی منتظر بازگردند، شایسته مؤمن نیست نسبت به عالمی تعصبي كوركورانه داشته باشد؛ آیا علت گمراهی مسلمانان همین تعصب کورکورانه و پیروی کورکورانه و بدون تعقل نیست؟ برای همین مهدی منتظر ناصر محمد یمانی تمام انصارش را از تعصب کورکورانه بر حذر میدارد، اگر مؤمن هستید؛ شایسته نیست که غرور و تعصب شما را به گناه بکشاند..اگر دریافتید ولو یکی از علمای مسلمین با علمی هدایتگرتر از علم ناصر محمد یمانی بر وی غلبه کرد بگویید:" این عالم درست میگوید؛ و امام ما اشتباه کرده است و باید در این مسئله از حرف خود بازگردد". اما به اذن خداوند به شما وعده راستین میدهم که تمام علمای ادیان آسمانی؛ اگر به دعوت به پذیرش حکمیت قرآن عظیم پاسخ دهند، قادر نخواهند بود بر ناصر محمد یمانی غلبه کنند و اگر دیدید که خداوند رؤیای حق او را در واقعیت محقق نساخت که هیچ عالمی نباشد که با قرآن با وی مجادله کند مگر آن که ناصر محمد بر وی غلبه نماید؛ این حکم خدا بین علمای امت و ناصر محمد یمانی است، میدانید چرا؟ چون عقل و منطق میگوید اگر ناصر محمد یمانی حقاً امام مهدی منتظر باشد؛ سزاوار نیست و نباید هیچ یک از علمای مسلمین ومسیحی و یهودی بتوانند بر او غلبه نمایند، چرا که خداوند او را برای حکمیت میان تمام علمای ادیان برمیانگیزد، تا صفوف بشر را بر ضد مسیح کذاب که قصد به فتنه انداختن مسلمانان و تمام مردم را دارد، متحد سازد. به همين دلیل خداوند علم او را فزونی داده و هم چنان بر آن میافزاید و همان طور که جدم محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- فتوا دادند که هیچ کس نیست که از قرآن با من مجادله کند؛ مگر آن که به حق بر وی غلبه نمایم، پس باید با محقق کردن این رؤیا در واقعیت؛ خداوند مرا یاری نماید واگر نکرد؛ من مهدی منتظر نیستم؛ چرا که رؤیا به صاحب آن اختصاص دارد و مسلمانان به هیچ وجه نباید احکام دین را بر اساس رؤیا بنا نهند، که اگر چنین کنید، شیطان شما را از راه راست-صراط مستقیم- خارج خواهد کرد و دینتان را دگرگون خواهد ساخت. این فتوای مهدی منتظر ناصر محمد یمانی برای کسانی است که مرا به علت این که خبر دادهام کسی که به من فتوا داده است که من مهدی منتظرم؛ محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم-بودهاند و به دلیل اعتقاد به رؤیا از من پیروی کرده و تصدیقم نمودهاند. به این گروه از افراد میگویم: چه کسی به شما فتوا داده است که یقین وپیروی خود را بر اساس رویایی بنا نهید که ناصر محمد یمانی برایتان فتوای داده است؟ هیهات هیهات؛ سزاوار نیست که بر اساس رویا یقین پیدا کنید؛ مگر این که ببینید خداوند رویای ناصر محمد یمانی را در واقعیت محقق ساخته باشد و در عالم واقعیات؛ واقعاً عالمی پیدا نشود که از کتاب خداوند قرآن عظیم با ناصر محمد یمانی مجادله کند؛ مگر این که امام ناصر محمد یمانی به حق و با دلایل قوی و علمی روشن از آیات محکم قرآن عظیم؛ بر وی غلبه نماید وهرادعایی دلیل میخواهد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنتُمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم [البقرة:۱۱۱].
برهان این نیست که سخنانی از روی ظن به خداوند نسبت داده شود و همانا که ظن کسی را از حق بی نیاز نمیکند. همانا که برهان، بی شک و تردید دلیل علمی قوی از جانب خداوند رحمن است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَذَا ذِكْرُ مَنْ مَعِيَ وَذِكْرُ مَنْ قَبْلِي بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُم مُعْرِضُونَ} صدق الله العظيم [الأنبياء:۲۴].
لینک پایگاه دکتر طارق سویدان در زیر میآید؛ ولی میخواهم تمام انصار و کلیه بازدیدکنندگان به حق شاهد باشند که امام مهدی تکبر نمیورزد و از علمای امت برای گفتگو دعوت میکند ولو این که گفتگو در یکی از پایگاههای آنان باشد؛ چرا باید استکبار ورزیده و ابا کنیم و بخواهیم گفتگو حتما در پایگاه مهدی منتظرناصر محمد یمانی باشد. اما مهم این است که صاحب آن پایگاه از علمای مشهور و مدیران پایگاه از متقیان باشند و افترا نزده و حقوقی که بر عهدهشان است رعایت کرده و اقدام به تحریف و دستکاری نکنند؛ علت این درخواست هم آن است که در یکی از پایگاههای شیعی درسی به ما داده شد. وقتی به عنوان مهدی منتظر ناصر محمد یمانی به عنوان میهمان در آن جا ثبت نام کرده و از آنها برای گفتگو درخواست نمودم؛ کاری که کردند این بود که از نام من استفاده کرده و مطالبی را از قول من نقل کردند که نگفته بودم؛ این کار تنها از شیطان رجیمی بر میآید که وجدان و ایمان و احسان در او نابود شده باشد واین عمل اولیاء خداوند رحمن نیست وحسبي الله ونعم الوكيل. حال در پایگاه دکتر طارق سویدان ثبت نام کردیم و هم چنان منتظریم که ببینیم چگونه با ما رفتار میکنند؛ آیا مانند برخی پایگاه شیعیان عمل میکنند یا این که راه درست و هدایت را انتخاب میکنند؟ و این به اخلاق و احترام گذاشت آنها به دیگران باز میگردد. در زیر لینک پایگاه دکتر سویدان آمده است ؛ پس به حق شاهد باشید. و سلام علی المرسلین و الحمدلله رب العالمین... http://www.suwaidan.com/vb1/showthre...018#post287018
( خطابات الإمام المهدي إلى فضيلتي الشيخين طارق السويدان وسليمان العلوان )
- 1 -
الإمام ناصر محمد اليماني
02 - 04 - 1431 هـ
18 - 03 - 2010 مـ
04:02 صـباحاً
ــــــــــــــــــــــ
كونوا شهداء بالحقّ يا معشر الأنصار وكافة الزوار ..
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمرسَلين وآله الطيّبين والتابعين للحقّ إلى يوم الدين..
ويا معشر الأنصار السابقين الأخيار وكافة الوافدين إلى طاولة الحوار، لقد تمّ اشتراك المهديّ المنتظَر بموقع فضيلة الشيخ الدكتور طارق محمد السويدان، وما أريد قوله لكم هو لئن وجدتم فضيلة الشيخ الدكتور طارق محمد السويدان قد هيمن على الإمام ناصر محمد اليماني بعلمٍ أهدى من علم ناصر محمد اليماني وأصدق قيلاً وأقوم سبيلاً فعلى جميع الأنصار أن يتراجعوا عن اتّباع المهدي المنتظر، فلا ينبغي للمؤمن أن يتعصَّب مع العالِمِ التعصبَ الأعمى، فهل كان سبب ضلال المسلمين إلاّ التعصب الأعمى والاتّباع الأعمى من غير أن يستخدموا عقولهم؟ ولذلك يُحذّر المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني كافة أنصاره أن يتعصّبوا معه تعصّباً أعمى، فلا ينبغي لكم أن تأخذكم العزّة بالإثم إن كنتم مؤمنين، فإن وجدتم ولو عالماً واحداً من علماء المسلمين هيمن بعلمٍ أهدى من علم ناصر محمد اليماني فقولوا: "صدق ذلك العالم وأخطأ إمامنا وعلى إمامنا أن يتراجع في تلك المسألة".
ولكنّي أعدُكم بإذن الله وعداً غير مكذوب بأنّه لن يستطيع أن يُهيمن على الإمام ناصر محمد اليماني كافة علماء الديانات السماويّة لئن استجابوا لدعوة الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم، فإن لم تجدوا أنّ ناصر محمد اليماني حقاً قد أصدقه الله الرؤيا بالحقّ فلا يُحاجّه أحد من القرآن إلا غلبه، فهذا هو حكم الله بين علماء الأمّة وبين ناصر محمد اليماني، فهل تدرون لماذا؟ وذلك لأنّه والعقل والمنطق إذا كان ناصر محمد اليماني هو حقاً الإمام المهديّ المنتظَر فلا ينبغي أن يهيّمن عليه كافة علماء المسلمين والنصارى واليهود وذلك لأنّ الله بعثه حَكماً بالحقّ بين كافة علماء الديانات حتى يوحّد صفوف البشر ضدّ المسيح الكذاب الذي يريد فتنة جميع المسلمين والنّاس أجمعين، ولذلك زادني ربّي بسطةً في العلم ولا يزال يزيدني، وكما أفتاني جدّي محمد رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم - بأنّه لا يحاجِجْني أحدٌ في القرآن إلا غلبتُه بالحقّ، ولذلك فلا بدّ أن يصدقني الله الرؤيا بالحقّ على الواقع الحقيقي، ما لم؛ فلستُ المهدي المنتظر، ذلك لأنّ الرؤيا إنّما تخصّ صاحبها فلا ينبغي للمسلمين أن يبنوا على الرؤيا أحكام الدين أبداً أبداً أبداً، فإن فعلتم فسوف يُضلّكم الشياطين فيخرجوكم عن الصراط المستقيم فيبدّلوا دينكم تبديلاً، وتلك فتوى من المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني للذين صدّقوني بسبب أنّي قد أخبرتهم إنّ الذي أفتاني بأنّي المهديّ المنتظَر هو محمدٌ رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم - ولذلك اتّبعوني بسبب عقيدة الرؤيا، ومن ثم أردّ عليهم وأقول لهم: فمن أفتاكم أنّه يحقّ لكم أن تبنوا يقينكم واتّباعكم بسبب الرؤيا التي أفتاكم بها ناصر محمد اليماني؟ هيهات هيهات، فلا ينبغي لكم أن توقنوا بهذه الرؤيا حتى تجدوا أنّ الله أصدق المهديّ المنتظَر بالحقّ على الواقع الحقيقي فوجدتم أنّهُ حقاً لا يُحاجج ناصر محمد اليماني أحدٌ من كتاب الله القرآن العظيم إلا هيمن عليه الإمام ناصر محمد اليماني بالحقّ بسلطان العلم المبين من محكم القرآن العظيم، فلكل دعوى برهان، تصديقاً لقول الله تعالى: {قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم [البقرة:111].
وليس البرهان بقول الظنّ على الرحمن فإنّ الظنّ لا يغني من الحقّ شيئاً، إنّما البرهان هو سلطان العلم من الرحمن لا شك ولا ريب، تصديقاً لقول الله تعالى: {قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ ۖ هَـٰذَا ذِكْرُ مَن مَّعِيَ وَذِكْرُ مَن قَبْلِي ۗ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ ۖ فَهُم مُّعْرِضُونَ} صدق الله العظيم [الأنبياء:24].
وما يلي رابط موقع الدكتور طارق السويدان، ولكن أريد من الأنصار وكافة الزوار يكونوا شهداء بالحقّ بأنّ الإمام المهدي لا يتكبّر ويطالب علماء الأمّة بالحوار فحتى ولو شاءوا أن يكون الحوار في أحد مواقعهم لما استكبرنا وأبينا إلا أن يكون في موقع المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني، ولكن المهم لدينا هو أن يكون الموقع صاحبه عالِماً مشهوراً والمشرف عليه من الأتقياء الذين لا يفترون والحقّوق لديهم محفوظة من التحريف والتزييف، وذلك لأنّه قد لُقِّنَّا درساً من أحد مواقع الشيعة إذ سجّل المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني في موقعهم ضيفاً عليهم وطالبهم للحوار فما كان منهم إلا أن استخدموا معرّفي فيقولون عليّ ما لم أقله، ولن يفعل ذلك إلا شيطانٌ رجيمٌ معدوم الضمير ومعدوم الإيمان والإحسان وليس من أولياء الرحمن، وحسبي الله ونعم الوكيل.
وها نحن سجّلنا في موقع الدكتور طارق السويدان ولا نزال ننتظر كيف يتصرّفون معنا، فهل هم كمثل بعض المواقع الشيعيّة أم أنّهم أهدى سبيلاً؟ فهذا يعود لأخلاقهم واحترامهم للآخرين، وفيما يلي رابط موقع الدكتور السويدان فكونوا شهداء بالحقّ، وسلامٌ على المرسَلين، والحمدُ لله ربّ العالمين.. http://www.suwaidan.com/vb1/showthre...018#post287018
أخوكم، الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني .
____________
پاسخ امام مهدی به شيخ فاضل سليمان العلوان وطارق السويدان..
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله صلى الله عليه وآله الأطهار وجميع أنصار الله الواحد القهار إلى اليوم الآخر..
سلامُ الله عليكم ورحمته وبركاته؛ ای علمای منابر و ازجمله طارق السویدان و سلیمان العلوان؛ آنان که با این حجت که ناصر محمد یمانی از امیال آنها پیروی نکرده و خود را "محمد بن عبدالله" نمینامد و یا آن گونه که آنان تصور میکنند ظاهرش شبیه توصیفاتی که از رسول خدا نقل شده یعنی" بینی کشیده و پیشانی بلند" نیست، از دعوت به پذیرش حکمیت قرآن سرباز میزنند. امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ ایشان میگوید: شیخ گرانقدر سلیمان العدوان؛ شیخ گرانقدر طارق السویدان؛ من امام مهدی شما را به حکمیت بر اساس قرآن دعوت کرده و با علم و دلیل قوی برایتان حجت میآورم و برخی از عقایدی که درنزد شماست و افترا و دروغ شیطان است که بر زبان اولیائش –که تظاهر به ایمان میکنند اما کفر و مکر خود را پنهان میدارند- جاری شده در هم کوبیده و نابود میکنم. آنها احادیثی را نزد خود پنهان میکردند که مخالف آیات محکم ذکر و مخالف عقل و منطق است و چه سخنی صحیحتر و صادقتر از کلام خداوند است! پس از راه حق پروردگارتان پیروی نمایید؛ مسیر باطل را درپیش نگیرید که من نصیحت کنندهی امین شما و رحمت خداوند بر عالمیانم. شیوخ گرانقدر طارق السویدان و سلیمان العلون، دعوت به پذیرش حکمیت قرآن را پاسخ دهید و با علم و برهان های قوی از حدود دین دفاع کنید؛ هر ادعایی به برهان نیاز دارد و برهان حق همان دلایل قوی علمی از جانب خداوند رحمن است که شکی در آن راه ندارد. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ} [البقرة:۱۱۱] و خداوند تعالی میفرماید: {قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَذَا ذِكْرُ مَنْ مَعِيَ وَذِكْرُ مَنْ قَبْلِي بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الحقّ فَهُمْ مُعْرِضُونَ} [الأنبياء:۲۴]. و خداوند تعالی میفرماید: {قُلْ فَلِلَّـهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ ۖ فَلَوْ شَاءَ لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ ﴿١٤٩﴾} صدق الله العظيم [الأنعام]. میدانید حجت بالغه خداوند دربرابر شما چیست؟ جواب را در آیات محکم کتاب و در فرموده خداوند تعالی خواهید یافت: {وَهَذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ (۱۵۵) أَنْ تَقُولُوا إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَى طَائِفَتَيْنِ مِنْ قَبْلِنَا وَإِنْ كُنَّا عَنْ دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ (۱۵۶) أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَى مِنْهُمْ فَقَدْ جَاءَكُمْ بَيِّنَةٌ من ربِّكم وَهُدًى وَرَحْمَةٌ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَصَدَفَ عَنْهَا سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ﴿۱۵۷﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
و از خلال این آیات به حق بودن حدیث نقل شده ازمحمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم یقین میکنیم که فرموده است: [القُرآنُ حجّة لكَ أَوْ حُجَّةٌ عَلَيكَ] صدق عليه الصلاة والسلام، یعنی اگر از قرآن عظیم تبعیت کردید و آنچه را که مخالف آیات محکم قرآن است رها نمودید؛ قرآن حجت شما در پیشگاه خداوند خواهد بود و شما را مورد رحمت خود قرار میدهد. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {وَهَـٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿١٥٥﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
و اگراز آیات محکم قرآن عظیم پیروی نکنید؛ حتما درپیشگاه خداوند حجت او بر علیه شما خواهد بود و با آتش خود عذابتان مینماید. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَهُمْ فِيهَا كَالِحُونَ ﴿١٠٤﴾ أَلَمْ تَكُنْ آيَاتِي تُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ فَكُنتُم بِهَا تُكَذِّبُونَ ﴿١٠٥﴾ قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَتْ عَلَيْنَا شِقْوَتُنَا وَكُنَّا قَوْمًا ضَالِّينَ ﴿١٠٦﴾ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُونَ ﴿١٠٧﴾ قَالَ اخْسَئُوا فِيهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ ﴿١٠٨﴾} صدق الله العظيم [المؤمنون]. {وَهَـٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿١٥٥﴾} صدق الله العظيم [الأنعام]. {وَهَـٰذَا ذِكْرٌ مُّبَارَكٌ أَنزَلْنَاهُ ۚ أَفَأَنتُمْ لَهُ مُنكِرُونَ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء]. {كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِّيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [ص]. {إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَـٰنَ بِالْغَيْبِ ۖ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ ﴿١١﴾} صدق الله العظيم [يس]. به این ترتیب؛ اگر از قرآن پیروی نشود؛ این ذکر حکیم حجت خداوند بر رسول و مؤمنین و تمام مردم است. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَّكَ وَلِقَوْمِكَ ۖ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [الزخرف]، این حبل متین الهی است؛ پس به آن پایبند باشید و نسبت به هر آن چه که مخالف آیات محکم آن است کافر شوید-فرقی ندارد درتورات باشد یا انجیل و یا احادیث بیان سنت نبوی- پراکنده نشوید و از راههایی که شما را از راه حق پروردگارتان دور میکند؛ پیروی نکنید. خداوند تعالی میفرماید:
{وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعاً وَلاَ تَفَرَّقُواْ} صدق الله العظيم [آل عمران:۱۰۳] چون قرآن عظیم نوری است که بر رسولش نازل شده است، هرکس به محکمات آن پایبند بماند و نسبت به آن چه که مخالف محکمات آن است-فرقی ندارد در تورات باشد یا انجیل یا سنت نبوی- کافر شود؛ به راه راست-صراط مستقیم- هدایت شده است چون قرآن برهان حق خداوند برای تمام مردم است و خداوند به شما امر نموده که به آن ایمان داشته و به محکمات آن پایبند باشید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا ﴿١٧٤﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿١٧٥﴾ } صدق الله العظيم [النساء]. کلام خداوند تعالی را به یاد داشته باشید: {فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُواْ بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُواْ بِهِ} صدق الله العظيم، این یعنی قرآن عظیم حبل الهی است وخداوند تعالی در این کلام خود به شما فرمان میدهد که به محکمات کتاب پای بند باشید: {وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعاً وَلاَ تَفَرَّقُواْ} صدق الله العظيم. ممکن است یکی از قرآنیون سخن مرا قطع کرده و بگوید: "الحمدلله که ما قرآنیون تنها گروهی هستیم که به حبل الهی قرآن عظیم پایبندیم؛ پس فرقه نجات یافتگان ما هستیم". امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ او میگوید: خیر بلکه شما، خود و پیروانتان را گمراه نمودهاید؛ چه کسی به شما فتوا داده که به قرآنش پایبند باشید و از متشابه آن پیروی کرده و بیان آن را که در سنت حق نبوی آمده است، رها سازید؟ بلکه باید در مواردی که چیزی را برخلاف محکمات قرآن یافتید-فرقی ندارد در تورات باشد یا انجیل یا سنت بیان نبوی-آن گاه فقط به قرآن پای بند باشید؛ چون آن چه که برخلاف آیات محکم قرآن باشد؛ از جانب خداوند نیست. آیا از خدا نمی ترسید؟ و اما امام مهدی حق پروردگارتان...خداوند مرا از قرآنیون قرار نداده است که قرآن را از پیش خود تفسیر کرده و دو نوبت از نمازهای واجب را از دست دادند، در حالی که نماز از ارکان اسلام است و هرکس آن را خراب کند؛ دین را خراب کرده است؛ خداوند مرا از شیعیان نیز قرار نداده است که از قسمتهایی از قرآن تبعیت میکنند که موافق روایاتشان است و هرچه را که مخالف روایات باشد رها کرده و میگویند:
{وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ} [آل عمران:۷] خداوند مرا از اهل سنت و جماعت نیز قرار نداده است؛ از کسانی که از قسمتهایی از قرآن پیروی میکنند که با روایات و احادیثی که دارند موافق است و هرچه با آیات محکم قرآن مخالف باشد؛ میگویند: {وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ} [آل عمران:۷]
من مهدی منتظر به شیعیان اثنی عشری و اهل سنت و جماعت پاسخ داده و می گویم:
{قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ} [التوبة:۳۰] و شیعیان و سنیان هردو از سنّیان هستند چون به سنّت آویخته و محکمات قرآن را به بهانه این که تأویل آن را جز خداوند نمیداند؛ پشت سر رها کردهاند. خداوند نفرموده است که تأویل قرآن را جز خدا کسی نمیداند، بلکه مقصود خداوند تنها آیات متشابه است این آیات تنها ده درصد کتاب از آیات قرآن هستند ولی ۹۰ درصد آیات کتاب از محکمات بوده و برای عالم و جاهل روشن و واضحاند چون این آیات؛ آیات ام الکتاب هستند. هرکس از آن چه که در آیات محکم کتاب آمده روبرگرداند و از متشابهات قرآن که هنوز به تأویل احتیاج دارند، پیروی نماید، گمراه شده و قلبش از حق منحرف و تنگ است. تصدیق فرموده خداوند تعالی است: {هُوَ الَّذِي أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ ۗ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّـهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٧﴾} صدق الله العظيم [آل عمران]. اما امام مهدی از شما دعوت میکند که به آیات محکم کتاب که ام الکتابند و برای عالم و عامه مسلمانان که زبان عربی مبین را بداند روشن هستند، پایبند باشید و تنها کسی از آنها روبرمیگرداند که قلبش از حق روشنی که در آیات محکم کتاب خداوند آمده است؛ منحرف شده باشد. در حقیقت تنها فاسقان هستند که از آن چه که در آیات بینه کتاب آمده است رومیگردانند. تصدیق فرموده خداوند تعالی است: {وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ ۖ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ ﴿٩٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة]. شایسته حقّ نیست که از امیال شما تبعیت کند و منتظر بماند تا مرا به عنوان مهدی منتظر برگزینید؛ بلکه همان چیزی را به شما میگویم که خداوند امر نمود تا محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم به مردم بگوبد: {قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعاً الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لا إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ} صدق الله العظيم [الأعراف:۱۵۸]. امام مهدی منتظر نیز میگوید: ای مردم من مهدی منتظر؛ از سوی پروردگارتان، خلیفه خدا بر شما هستم. شما درمورد انتخاب خلیفه خداوند به جای او اختیاری ندارید. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاء وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ} صدق الله العظيم [القصص:۶۸]. شایستهی مهدی منتظر نیست که از جانب پروردگار برانگیخته شود و از امیال و خواستههای شما پیروی کند؛ شما که دین خود را فرقه فرقه کردهاید، نه مهدی منتظر و نه جدّش محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم را با شما کاری نیست. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا لَّسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ ۚ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّـهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ ﴿١٥٩﴾} صدق الله العظيم [الأنعام]. آیا خداوند شما را از متفرق شدن در دین و دسته دسته شدن منع نفرموده است؛ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿٣١﴾ مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا ۖ كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ ﴿٣٢﴾} [الروم]. {وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ ۚ وَأُولَـٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿١٠٥﴾} صدق الله العظيم [آل عمران]. واقعاً تعجب میکنم! آیا شما منتظرید خداوند مهدی منتظر را از میان شیعیان اثنی عشری انتخاب کند و او نیز مردم را به پیروی از شیعیان اثنی عشری دعوت نماید؛ یا منتظرید که خداوند مهدی منتظر را از میان اهل سنت و جماعت برانگیزد و او مردم را به مذهب سنی و یا یکی از چهار گروه آن و یا فرقههای دیگر دعوت کند؟ اگر چنین باشد و حق از امیال شما پیروی کند؛ تنها حاصل آن افزوده شدن بر گمراهی تان خواهد بود. اما من مهدی منتظر ناصر محمد یمانی مسلمان حنیفم؛ من از مشرکان نیستم و اعلان میکنم به تعدد مذاهب در دین خدا کافرم و تمام بشریت را به پیروی از قرآن عظیم و تورات و انجیل و سنت نبوی فرا میخوانم مگر این که در تورات ؛انجیل یا سنت نبوی مطلبی بر خلاف آیات محکم قرآن عظیم باشد. من شما و خداوند را به شهادت میگیرم و شاهد بودن خداوند کافی است که من مهدی منتظراز کسانی هستم که به شدت نسبت به آن چه که در تمام کتب نوشته شده توسط بشر، مخالف آیات محکم ذکر قرآن عظیم باشد، کافرم و حتی اگر تمام جن و انس روایتی را پذیرفته باشند، من باطل را زیر پایه له کرده و اهمیت نمیدهم و به حبل خداوند قرآن عظیم پای بند میمانم. ای علمای امت اسلام؛ ای سلیمان العلوان و طارق السویدان،از خدا پروا کنید و از کتاب خداوند وسنت حق رسولش پیروی نمایید؛ طارق السویدان؛ میبینم که میگویی:
پایان نقل قول از پاسخ دکتر طارق السویدان و سلیمان العدوان... امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ به آنان میگوید: از این که شیخ فاضل طارق در انتهای کلامش این سخن حق را بر زبان آورد تعجب میکنم: {أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّـهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [المائدة]، دکتر طارق سویدان –باوجود اشاره به این آیه-از پذیرش حکمیت بر اساس حکم خداوند که در قرآن عظیم آمده تا درموارد اختلاف فیمابین به آن مراجعه کنند، روگردانده و به روایاتی که مخالف با قرآن عظیم و عقل و منطق است؛ استناد میکند.برای مثال میگوید:
مهدی منتظر درجواب آنان میگوید:بله؛ حق و باطل یکدیگر را نقض میکنند و برعکس هم هستند و یا یکدیگر توافق ندارند؛ برحسب عقیدهتان این شما هستید که هر وقت زمان مقدر شده فرا رسید او ( مهدی ) را برمیگزینید! به او میگویید تو مهدی منتظری و مجبورش میکنید با درماندگی به بیعت تن دهد؛ سؤالی که مطرح میشود این است: شما از کجا میفهمید او مهدی منتظری است که خداوند او را به عنوان خلیفهای برگزیده که امام رسول الله مسيح عيسى ابن مريم عليهما الصلاة والسلام خواهد بود؟ آیا روی پیشانیاش نوشته شده که او مهدی منتظر است؟ شما از کجا چهره و شخصیت او را میشناسید، آیا عکس شش در چهارش را دارید؛ آخر چگونه حکم میکنید؟ شما چطور درمی یابید او مهدی منتظر و خلیفهای است که خداوند برای عالمیان برگزیده است؛ آیا شما در این امر اختیاری دارید؟ ولی اعتقاد شما در انتخاب خلیفه در زمین بر خلاف آیات محکم کتاب خداوند است که میفرماید: {وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ ۗ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ ۚ سُبْحَانَ اللَّـهِ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿٦٨﴾} صدق الله العظيم [القصص]. آیا شما از خداوند اعلمتر هستید تا مهدی منتظر وخلیفه خداوند را از بین مردم در زمانی که در کتاب مسطور مقدر شده است، انتخاب کنید یا نمیدانید چرا خداوند به ملائکه مقرب میفرماید:
{أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم [البقرة:۳۱]. این به خاطر تجاوز آنها ازحدشان در امری بود که اختیاری در آن نداشتند یعنی انتخاب خلیفه خداوند و آنان از پروردگارشان داناتر نبودند که بگویند: {أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاء وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ} صدق الله العظيم [البقرة:۳۰]. مقصود خداوند از پاسخش به ملائکه: {قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ} این است که دانش آنها بیش از خداوند نیست تا حق داشته باشند به جای خداوند سبحان و تعالی در امر انتخاب خلیفه دخالت کنند، خداوند آن چه که درنفسش گذشت را از ملائکه پنهان نمود وتا زمانی که آدم و ذریه او را که در پشتش بودند خلق کرد و آنها را به سخن آورد و از ذریه آدم میثاق گرفت؛ چیزی از آن به ملائکه بروز نداد. سپس خداوند نام تمام خلفای خود در زمین –از نفر اول تا آخرینشان یعنی مهدی منتظر-را به آدم آموخت و بعد از میثاق گرفتن؛ آنان را به ملائکه عرضه داشت .خداوند تعالی میفرماید: {وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾} صدق الله العظيم [البقرة] مقصود این بود که اگر راست میگویید و شما بیشتر از خداوند میدانید تا حق داشته باشید به جای او خلیفه انتخاب کنید-نام اینها را بگویید-.آن گاه بود که ملائکه دریافتند از حد خود تجاوز کرده و حقی در این باره ندارند و درحق پروردگارشان اشتباه کردهاند و این را از خلال این فرموده خداوند دریافتند که فرمود:
{أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ} و درک نمودند مقصود خداوند از: { إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ} چیست؛ یعنی اگر راست میگویید و بیشتر از خداوند میدانید تا اختیاری در انتخاب خلیفه او در زمین داشته باشید. برای همین -ملایکه ـ میگویند: {قَالُ{قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا ۖ إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿٣٢﴾} [البقرة]. سپس خداوند اراده نمود تا برهان خلافت خلیفه خداوند رحمان را به آنان بیاموزد این برهان اعطای دانش بیشتر به او نسبت به آنان بود و آن چه را که ملائکه نمیدانند را به آنان خواهد آموخت: {قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ ۖ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم [البقرة]. تا این که خلیفه خداوند آدم، برهان خلافت خود را که همانا اعطای دانش بیشتر به وی نسبت به ملائکه خداوند رحمن بود را در برابرشان اقامه کرد؛ سپس خداوند به ملایکه فرمان سجده در برابر آدم را داد و خداوند تعالی فرمود: { قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ﴿٣٣﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿٣٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة]. با این که پیش از آن خداوند اطلاع داده بود و ملایکه میدانستند که او بشری را میآفریند که خلیفه او در زمین باشد، اما به ملایکه فرمان سجده در برابر او را نداد، مگر بعد از اینکه آدم با برهانی روشن به آنان ثابت کرد که خداوندی که او را برگزیده، دانش وی را بر تمام آنها فزونی بخشیده است و آن چه را که نمیدانستند به آنان آموخت. لذا "علم" برهان کسی است که خداوند او را امام مردم قرار میدهد؛ فرقی ندارد از انبیا باشد یا از صالحان؛ برای مثال طالوت که خداوند او را به امامت بنی اسراییل برگزید:
{وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّـهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا ۚ قَالُوا أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ ۚ قَالَ إِنَّ اللَّـهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ ۖ وَاللَّـهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاءُ ۚ وَاللَّـهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٤٧﴾} صدق الله العظيم [البقرة]. به این پاسخ حق بنگرید: {قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ} صدق الله العظيم، هم چنین تصدیق فرموده خداوند تعالی:
وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ ۗ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ ۚ سُبْحَانَ اللَّـهِ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿٦٨﴾} صدق الله العظيم [القصص]. ای بندگان خدا؛ از خدا بترسید. قسم به خداوند واحد قهار که من مهدی منتظر حق پروردگارتان هستم و به راستی که سیارهی عذاب از نزدیک زمین بشر عبور خواهد کرد و سپس شب از روز پیشی خواهد گرفت، شما را چه میشود که از بیان حق ذکر که حجت خداوند و رسول او و مهدی منتظر امام ناصر محمد یمانی رومیگردانید؟ و اما جناب شیخ طارق، درباره حجتی که با این حدیثی که اضافاتی در آن گنجانده شده آوردهاید: [يواطئ اسمه اسمي واسم أبيه اسم أبي]. امام مهدی ناصر محمد در پاسختان میگوید: دو شیخ گرانقدر و محترم جناب طارق السویدان و سلیمان العلوان، شما میدانید که شیعیان و سنیان در مورد یک قسمت از این حدیث یعنی: [واسم أبيه اسم أبي]! با یکدیگر به شدت اختلاف دارند؛ ولی روی بخش حق آن همگی یعنی [يواطئ اسمه اسمي]، اتفاق نظر دارند؛ البته با این حجت که معنای "التواطؤ" تطابق است وهمگی به باطل معتقدند که نام امام مهدی"محمد"است. حال امام مهدی ناصر محمد یمانی در میانشان حکم کرده و به تمام اهل سنت و شیعیان میگویم درباره نام "محمد" چیزی در اختیار ندارید، مگر این که ببینید که "التواطؤ" از نظر لغوی و شرعی به معنای تطابق است؛ اما من برای اثبات این که "التواطؤ" از نظرلغوی و شرعی به معنای تطابق است؛ شما را به چالش میکشم و اگر إبا کنید؛ به شما خواهم گفت: آیا درست است که بگوییم: طارق السویدان و سلیمان العلوان در مورد فتوای باطل خود درباره امام مهدی ناصر محمد یمانی؛ تطابق دارند؟ جوابتان را میدانیم که خواهید گفت: به هیچ وجه؛ خیر؛ درست نیست بگوییم : طارق السویدان و سلیمان العلوان در مورد فتوای باطل خود درباره امام مهدی ناصر محمد یمانی تطابق دارند، بلکه صحیح این است که بگوییم: طارق السویدان و سلیمان العلوان در مورد فتوای باطل خود درباره امام مهدی ناصر محمد یمانی؛ توافق دارند. آن گاه به شما میگوییم: آیا نمی بینید مقصود از "التواطؤ" تطابق نیست؟ بلکه مقصود از"التواطؤ" توافق و همراهی است؛ لذا ای مردم مقصود ازحدیث حق [يواطئ اسمه اسمي]؛ این است که نام "محمد" موافق و همراه نام امام مهدی "ناصر محمد" است. ولی پیروی از گمانتان درباره معنی تطابق برای "التواطؤ" باعث شده که همگی درمورد نام "محمد" به بیراهه بروید؛ یا این که شما نمیبینید که نام "محمد" موافق و همراه نام امام مهدی"ناصر محمد"است؟ این توافق و همراهی نام من با نام "محمد"، در نام پدرم است. اسم من خبر از کار و نشان امرم است؛ چون خداوند مهدی منتظر را نه به عنوان رسولی جدید برمیانگیزد و نه به عنوان نبیّ جدید؛ بلکه خبر مرا در نامم نهاده است: "ناصر محمد"؛ خداوند مرا برمیانگیزد تا یاور و نصرت دهنده آن چه که با محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم برایتان آمده است باشم و به همین دلیل حجت ما برای بشر همانی است که محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم میآورد. تصدیق فرموده خداوند تعالی است: {وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ ۖ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ ۖ وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِينَ ﴿٩٢﴾ وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّـهِ سَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ فَتَعْرِفُونَهَا ۚ وَمَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ﴿٩٣﴾} صدق الله العظيم [النمل]. شیخ فاضل و محترم سلیمان العلوان و شیخ فاضل و محترم طارق السویدان! من امام مهدی از شما دعوت میکنم به حکمیت قرآن که رساله خداوند برای جن و انس است و در طول قرنها و نسلهای بشری از تحریف محفوظ مانده است، تن دهید. کتابی که تا روزی که مردم در برابر خداوند واحد و قهار قرار خواهند گرفت؛ حجت خدا بر بشر خواهد بود. شما اکنون در دوران"گفتگو قبل از ظهور" قرار دارید و دوران "گفتگو قبل از ظهور" بین هفت تا نه سال است؛ ای مردم جهان که از حکمیت ذکر روگردانید، سپس خداوند در یک شب و با عذاب سیاره دهم، او را بر همه بشرچیره خواهد کرد؛ درحالی که خوار شدهاند. شبی که از هراس آن قلبها به حنجره میرسد و از ترس آن موها سفید میشود؛ از خداوند واحد قهار بترسید، قبل از این که در شب عبور سیارهای که به نام سیاره دهم مینامید؛ شب از روز پیشی گیرد. آیا کسی هست که از سرنوشت کافرانی که پیش از شما بودند و از ذکر روگردانند؛ عبرت بگیرد [فهل من مدّكر]؛آیا فکر نمی کنید؟ به خداوند قسم که ما در نوشتههای خود مبالغه نمیکنیم؛ بلکه با بیان حق ذکر برایتان حجت میآوریم،آیا کسی هست که پند گیرد[فهل من مدّكر]؟ من مهدی منتظر امام ناصر محمد یمانی در دوران"گفتگو قبل از ظهور" از شیخ فاضل جناب سلیمان العلوان و شبخ فاضل جناب طارق السویدان برای حضور بر سر میز گفتگو در پایگاه ناصر محمد یمانی"منتديات البشرى الإسلامية"دعوت به عمل میآورم. بر شما واجب است که دعوت امام مهدی ناصر محمد یمانی برای گفتگو در پایگاه آزادش را قبول کنید؛ فرقی ندارد که او مهدی منتظر باشد یا یک دروغگوی گستاخ؛ چون شما ملزم به دفاع از حدود دین هستید تا اگر امام مهدی ناصر محمد یمانی را گمراه میبینید؛ مانع آن شوید که مسلمانان را از دین شان گمراه نماید:
{قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنتُمْ صَادِقِينَ} [البقرة:۱۱۱]، اگر در این پایگاه حاضر شدید و فقط در یک مسئله از قرآن در برابر امام ناصر محمد یمانی حجت آوردید؛ بر تمام انصار مهدی منتظر در تمام نقاط واجب است؛ از پیروی از ناصر محمد یمانی دست بردارند. اگر امام ناصر محمد یمانی بعد از آن که در برابر ما حجت آوردید؛ بیانی از بیانات شما را حذف کرد؛ باز هم بر تمام انصارم واجب است از پیروی از من بازگردند. اما اگر من شما را بر سر دو انتخاب قرار دادم که یا از حق آمده از پروردگارتان پیروی کنید و یا از حکم خداوند که در آیات بینه کتابش آمده روگردانید انگار که اصلا آن ها را نشنیدهاید؛ آن گاه حکم با خداوند خواهد بود، که او خیرالفاصلین است. اگر گفتید که به دعوت برای گفتگو با وی جواب نمیدهیم تا به مشهور شدنش کمک نکرده باشیم، میگویم همین حکمت احمقانه باعث ظهور فرقههایی شده که مانند تیر از کمان رها شده و از راه دین دور و گمراه شدند و به امت خود فتوای باطل کشتن مسلمانان به نام جهاد را میدهند، همان گونه که اکنون با شما چنین میکنند؛ علت هم همین حکمت خبیثانه شماست: "دعوت به گفتگو را نمیپذیریم تا به مشهور شدن آنها کمک نکرده باشیم". ولی علیرغم اکراه شما؛ آنها چه بخواهید و چه نخواهید؛ مشهور شدهاند و افرادی بیعقل، انسانهایی که مانند چهارپایان از عقل خود استفاده نمیکنند؛ پیرو آنها شدهاند. ولی بخواهید یا نخواهید، امام مهدی نیز از راه اینترنت جهانی مشهور شده است و اگر مرا گمراه میبینید؛ راه حل، روگرداندن از دعوت به گفتگو نیست، بلکه به حق فتوا میدهم که برشماست که گمراه بودن آشکار ناصر محمد یمانی را بین مردم رواج دهید تا احدی از مسلمانان از او پیروی نکند، اما تنها با گفتن-گمراه بودن او- نمیتوانید چنین کنید! چون تنها انسانهای بیعقل شما را باور خواهند کرد؛ اما عاقلان خواهند گفت:"هیهات هیهات، اگر امام مهدی ناصر محمد یمانی در گمراهی آشکار است؛ پس در صورتی که راست میگویید،در برابرش از محکمات قرآن عظیم حجت علمی و قوی اقامه کنید".این برهان بین من و شماست و تصدیق فرموده خداوند تعالی: {قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَذَا ذِكْرُ مَنْ مَعِيَ وَذِكْرُ مَنْ قَبْلِي بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الحقّ فَهُمْ مُعْرِضُونَ} [الأنبياء:۲۴]. ای طارق و سلیمان ! ای کسانی که مردم را از راه دعوت به حکمیت قرآن باز میدارید، به شما نصیحت میکنم تا از همین الان به خاطر داشته باشید، زمانی که خداوند رحمن از شما درباره علت عدم اجابت دعوت به حکمیت قرآن و پیروی از آن سؤال خواهد کرد؛ چه جوابی میخواهید بدهید، آیا خداوند رحمن را با این سخن قانع خواهید کرد که ما دعوت به حکمیت خداوند و پیروی از قرآن را استجابت نکردیم چون پیشانی ناصر محمد بلند و بینی او کشیده نبود! شما را چه میشود؛ چگونه حکم میکنید؟ اگر از مهدی منتظر حق پروردگارتان پیروی نکنید، پیروی نکردن از او، حجت خداوند بر شما نخواهد بود؛ بلکه حجت خداوند بر شما سرپیچی از پذیرش دعوت به حکمیت قرآن و پیروی از آن است، پس در آن صورت چه کسی شما را ازعذاب دردناک خداوند حفظ خواهد کرد؟ اما این که آیا ناصر محمد یمانی همان مهدی منتظراست یا دروغ گوی گستاخ و مجدد دینی؛ به شما میگویم اگر من دروغ گفته و مهدی منتظر نباشم؛ بار آن بر دوش من است و گناه من برگردن شما نیست و اگر راست گفته باشم؛ چه کسی میتواند شما روگردانان از پذیرش حکمیت قرآن در موارد اختلافتان را از عذاب دردناک خداوند نجات دهد. آیا شما نیز از روش ملتهایی که قبل از شما بودند پیروی میکنید که دین خدا را فرقه فرقه کرده و هر یک به داشتههای خود خرسند بودند تا این که خداوند قرآن عظیم را نازل فرمود تا در موارد اختلاف میان شان حکم نماید؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی: {إِنَّ هَـٰذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿٧٦﴾ وَإِنَّهُ لَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ ﴿٧٧﴾} صدق الله العظيم [النمل]. و سپس محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم آنان را به پذیرش حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم فرا خواند و گروهی از اهل کتاب از دعوت به پذیرش حکمیت کتاب خداوند سرباز زدند و خداوند تعالی میفرماید: {أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَىٰ كِتَابِ اللَّـهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
ای علمای مسلمین، آیا شما از شیوه آنها پیروی کرده و برای همین از دعوت به پذیرش حکمیت به کتاب خداوند رومیگردانید و یا علت روگردانی شما شیعیان و اهل سنت این است که منتظر مهدی هستید که مسلمانان و مسیحیان و یهودیان را به پذیرش حکمیت کتاب بحارالأنوار و یا کتاب البخاری و مسلم فرا خواند و از ذکر رو برگرداند؟ پس مهدی منتظر به شما میگوید: آیا از خودتان نپرسیدید چرا محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم اهل کتاب را به پذیرش حکمیت کتاب تورات یا انجیل فرا نخواند؛ بلکه از آنها دعوت میکرد حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم را بپذیرند؟ چون در آن هیچ گونه تحریف و دستکاری وجود ندارد و مانند تورات و انجیل تحریف شده نیست؛ در تورات وانجیل دستکاریهای زیادی شده و دروغهای زیادی وارد آن گردیده که از جانب خداوند نیست و خداوند تعالی میفرماید: {وَإِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقًا يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُم بِالْكِتَابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتَابِ وَمَا هُوَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِندِ اللَّـهِ وَمَا هُوَ مِنْ عِندِ اللَّـهِ وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّـهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿٧٨﴾} صدق الله العظيم [آل عمران]. وبرای همین هم محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم آنها را به حکمیت بر اساس تورات و انجیل دعوت نمینمود؛ بلکه قرآن عظیم را مرجع حکم قرار میداد. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {إِنَّ هَـٰذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿٧٦﴾ وَإِنَّهُ لَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ ﴿٧٧﴾} صدق الله العظيم [النمل]، اما شما در عصر مهدی منتظر به همان شیوهای رفتار میکنید که عدهای در زمان محمدٍ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم رفتار میکردند و مانند آنها رو میگردانید وخداوند تعالی میفرماید: {أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَىٰ كِتَابِ اللَّـهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم. ولی اجازه بدهید تا امام مهدی ناصر محمد یمانی از همین ابتدا نتیجه را اعلام کرده و آن را با قسم حق تزکیه نماید: قسم به خداوند بزرگ که استخوانهای پوسیده و پراکنده را زنده میکند؛ اگر به دعوت به پذیرش حکمیت کتاب خداوند پاسخ دهید؛ قادر نخواهید بود حتی در یک مسئله از قرآن عظیم بر امام مهدی غلبه نمایید؛ و ما تا کنون تنها مطالب آسان کمی را گفتهایم و هم چنان دلایل قوی علمی را برای بیشتر علمای امت نزد خود نگاه داشته ایم؛ شما را چه میشود که از ذکر رومیگردانید و چه چیزی شما را نسبت به حق آمده از پروردگارتان مغرور کرده و فریب داده است؟ به راستی که خداوند مرا برانگیخته است تا شما و تمام عالمیان را به مسیر و منهاج اولیه نبوت و کتاب خداوند و سنت حق رسولش بازگردانم و بعد از حق چیزی جز گمراهی نیست.
وسلام ٌعلى المُرسلين، والحمد ُلله ربّ العالمين..
أخوكم؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
ردّ الإمام المهديّ على فضيلة الشيخ سليمان العلوان وطارق السويدان ..
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله صلى الله عليه وآله الأطهار وجميع أنصار الله الواحد القهار إلى اليوم الآخر..
سلامُ الله عليكم ورحمته وبركاته يا علماء المنابر ومنهم طارق السويدان وسليمان العلوان الذين أعرضوا عن دعوة الاحتكام إلى القرآن بحجّة أنّ ناصر محمد اليماني لم يجعل اسمه (محمد بن عبد الله) فيتّبع أهواءهم، أو إنّه ليس أقنى الأنف أجلى الجبهة كما يزعمون، ثمّ يردّ عليهم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وأقول: يا فضيلة الشيخ سليمان العلوان ويا فضيلة الشيخ طارق السويدان، إنّي الإمام المهدي أدعوكم للاحتكام إلى القرآن وأُحاجّكم بالعلم والسلطان وأنسف بعض ما بين أيديكم من عقائدكم من افتراء الشيطان على لسان أوليائه الذين يُظهرون الإيمان ويبطنون الكفر فبيّتوا أحاديث مخالفةً لمحكم الذكر ومخالفةً للعقل والمنطق، ومَنْ أصدق مِن الله قيلاً! فاتّبعوا السبيل الحقّ من ربِّكم ولا تتّبعوا السبيل الباطل إنّي لكم ناصحٌ أمينٌ ورحمةٌ للعالمين.
ويا فضيلة الشيخ طارق السويدان وسليمان العلوان، أجيبوا داعي الاحتكام إلى القرآن وذودوا عن حياض الدين بالعلم والسلطان فلكلّ دعوى برهان، وبرهان الحقّ هو سلطان العلم الحقّ من الرحمن الذي لا يحتمل الشك، تصديقاً لقول الله تعالى: {قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ} [البقرة:111].
وقال الله تعالى: {قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ ۖ هَـٰذَا ذِكْرُ مَن مَّعِيَ وَذِكْرُ مَن قَبْلِي ۗ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ ۖ فَهُم مُّعْرِضُونَ} صدق الله العظيم [الأنبياء:24].
وقال الله تعالى: {قُلْ فَلِلَّـهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ ۖ فَلَوْ شَاءَ لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ ﴿١٤٩﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
ومن خلال ذلك نعلم علم اليقين الحديث الحقّ عن محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم قال: [القُرآنُ حجّة لكَ أَوْ حُجَّةٌ عَلَيكَ] صدق عليه الصلاة والسلام، بمعنى أنّكم لو اتّبعتم القرآن العظيم وتركتم ما يخالف لمحكم القرآن لكان حجّة لكم بين يدي الله فيرحمكم، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَهَـٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿١٥٥﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
وإذا لم تتّبعوا ما جاء في محكم القرآن العظيم فسوف يكون حتماً حجّة عليكم بين يدي الله فيعذّبكم بناره، تصديقاً لقول الله تعالى: {تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَهُمْ فِيهَا كَالِحُونَ ﴿١٠٤﴾ أَلَمْ تَكُنْ آيَاتِي تُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ فَكُنتُم بِهَا تُكَذِّبُونَ ﴿١٠٥﴾ قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَتْ عَلَيْنَا شِقْوَتُنَا وَكُنَّا قَوْمًا ضَالِّينَ ﴿١٠٦﴾ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُونَ ﴿١٠٧﴾ قَالَ اخْسَئُوا فِيهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ ﴿١٠٨﴾} صدق الله العظيم [المؤمنون]. {وَهَـٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿١٥٥﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
{وَهَـٰذَا ذِكْرٌ مُّبَارَكٌ أَنزَلْنَاهُ ۚ أَفَأَنتُمْ لَهُ مُنكِرُونَ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].
{كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِّيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [ص].
{إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَـٰنَ بِالْغَيْبِ ۖ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ ﴿١١﴾} صدق الله العظيم [يس].
إذاً، الذكر الحكيم حجّة الله على رسوله وعلى المؤمنين وعلى الناس أجمعين لو لم يتّبعوه، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَّكَ وَلِقَوْمِكَ ۖ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [الزخرف]، فهو حبل الله المتين فاعتصموا به واكفروا لما يخالف لمحكمه في التوراة أو الإنجيل أو في أحاديث البيان في السُّنة النبويّة فلا تفَرَّقوا فتتّبعوا السبل فتفرَق بكم عن سبيل الحقّ من ربّكم، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّـهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا} صدق الله العظيم [آل عمران:103].
كون القرآن العظيم هو النور المُنَزَّل على رسوله من اعتصم بمحكمه وكفر بما يخالف لمحكمه سواء يكون في التوراة والإنجيل والسُّنة النبويّة من الناس أجمعين فقد هُدي إلى صراطٍ مستقيمٍ لأنّه البرهان الحقّ من ربِّكم إلى الناس أجمعين أمركم الله بالإيمان به والاعتصام بمحكمه، تصديقاً لقول الله تعالى: {يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا ﴿١٧٤﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿١٧٥﴾} صدق الله العظيم [النساء]، فتذكّروا قول الله تعالى: {فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُواْ بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُواْ بِهِ} صدق الله العظيم، وهذا يعني أنّ القرآن العظيم هو حبل الله الذي أمركم بالاعتصام به في محكم الكتاب في قوله تعالى: {وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّـهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا} صدق الله العظيم.
ولربّما يودّ أحد القرآنيّين أن يقاطعني فيقول: "الحمد لله فنحن القرآنيّون الوحيدون المعتصمون بحبل الله القرآن العظيم، فنحن الطائفة الناجية"، ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وأقول: بل ضلَلْتم أنفسكم ومن تبعكم، فمن الذي أفتاكم أن تعتصموا بقرآنه فتتّبعوا المتشابه وتذروا بيانه في السُّنة النبويّة الحقّ؟ بل الاعتصام بكتاب الله (وحده) حين تجدون ما يخالف لمحكم آيات القرآن البيّنات سواءً في التوراة أو الإنجيل أو سُنّة البيان النبويّة؛ فاعتصموا بالقرآن، كون ما خالف لمحكم القرآن فهو مفترى من عند غير الله أفلا تتّقون؟
ولكنّي الإمام المهديّ المنتظَر الحقّ من ربِّكم لم يجعلني الله من القرآنيّين الذين يفسِّرون القرآن من عند أنفسهم وأضاعوا فرضين من الصلاة وهي من أركان الإسلام فمَن هدمها هدم الدين، ولم يجعلني الله من الشيعة الذين يتّبعون من القرآن ما وافق لرواياتهم وما خالفها تركوه وقالوا: {وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ} [آل عمران:7]. ولم يجعلني الله من أهل السُّنة والجماعة من الذين يتّبعون من القرآن ما وافق ما لديهم في الروايات أو الأحاديث وما يخالف فيها لمحكم القرآن فيقولون {وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ}. ومن ثمّ يردّ المهديّ المنتظَر على الشيعة الاثني عشر وعلى أهل السُّنة والجماعة وأقول: {قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ} [التوبة:30]، فالشيعة والسُّنّة كلهم سنّيّون معتصمون بالسُّنّة ويذرون محكم القرآن وراء ظهورهم بحجّة أنّه لا يعلمُ تأويله إلا الله، فلم يقل الله إنّ القرآن لا يعلم بتأويله إلا الله؛ بل فقط يقصد الآيات المتشابهات وهي بنسبة عشرة في المائة في الكتاب، ولكن 90% من آيات الكتاب محكمات بيّنات لعالمكم وعامة المسلمين كونهن أمّ الكتاب، فمن أعرض عمّا جاء في آيات الكتاب المحكمات واتّبع متشابه القرآن الذي لا يزال بحاجةٍ للتأويل فقد غوى وفي قلبه زيغٌ عن الحقّ، تصديقاً لقول الله تعالى: {هُوَ الَّذِي أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ ۗ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّـهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٧﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
ولكنّي الإمام المهديّ أدعوكم إلى الاعتصام بآيات الكتاب المحكمات هُنّ أمّ الكتاب البيّنات لعالِمكم وعامة المسلمين لكلّ ذي لسانٍ عربيٍّ مبينٍ لا يعرض عمّا جاء فيهنّ إلا من كان في قلبه زيغٌ عن الحقّ البيّن في محكم كتاب الله؛ بل لا يعرض عمّا جاء في آيات الكتاب البيّنات إلا الفاسقون، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ ۖ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ ﴿٩٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
وما ينبغي للحقّ أن يتّبع أهواءكم فأنتظركم أن تَصْطَفوني المهديّ المنتظَر؛ بل أقول كما أمر الله محمداً رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم أن يقول للناس: {قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّـهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعًا الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ} صدق الله العظيم [الأعراف:158].
وكذلك الإمام المهديّ المنتظَر يقول: يا معشر البشر إنّني المهديّ المنتظَر خليفة الله عليكم من ربِّكم وما كان لكم الخيرة أن تصطفوا المهديّ المنتظَر خليفة الله من دونه، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ ۗ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ ۚ سُبْحَانَ اللَّـهِ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿٦٨﴾} صدق الله العظيم [القصص].
وما ينبغي للمهديّ المنتظَر أن يبتعثه الله مُتّبعاً لأهوائكم يا من فرّقتم دينكم شيعاً، فلستُ منكم في شيء لا المهديّ المنتظَر ولا جدّه محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم، تصديقاً لقول الله تعالى: {إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا لَّسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ ۚ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّـهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ ﴿١٥٩﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
أولم ينهَكم الله أن تُفرِّقوا دينكم شِيعاً وأحزاباً، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَلَا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿٣١﴾ مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا ۖكُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ ﴿٣٢﴾} [الروم].
فيا عجبي الشديد! فهل تنتظرون المهديّ المنتظَر يبعثه من الشيعة الاثني عشر فيدعون الناس إلى اتِّباع الشيعة الاثني عشر، أم تنتظرون المهديّ المنتظَر يبعثه الله من أهل السُّنة والجماعة فيدعون الناس إلى المذهب السُّني أو أحد المذاهب الأربعة أو أيٍّ من الفرق الأخرى؟ إذاً فلن يزيدكم المهديّ المنتظَر إلا ضلالاً إلى ضلالكم لو يتّبع الحقّ أهواءكم.
ولكنّي المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني حنيفاً مسلماً وما أنا من المشركين أعلن الكفر بالتعدديّة المذهبيّة في دين الله، وأدعو البشر جميعاً إلى اتِّباع القرآن العظيم والتوراة والإنجيل والسُّنة النبويّة إلا ما يخالف لمحكم القرآن العظيم في التوراة أو الإنجيل أو السُّنة النبوية، فإنّي أشهدكم وأشهدُ الله وكفى بالله شهيداً أنّني المهديّ المنتظَر من أشدّ الناس كفراً بما يخالف لمحكم الذِّكر القرآن العظيم في جميع مؤلفات البشر حتى ولو اجتمع على روايته الجنّ والإنس فسوف أسحق الباطل بنعل قدمي ولا أبالي وأعتصم بحبل الله القرآن العظيم.
ويا علماء أمّة الإسلام ويا سليمان العلوان ويا طارق السويدان، اتّقوا الله واتَّبعوا كتاب الله وسنَّة رسوله الحقّ، ويا طارق السويدان إني أراك تقول فينا ما يلي:
اِنتهى الاقتباس من ردّ الدكتور طارق السويدان وسليمان العلوان.
ومن ثمّ يردّ عليهم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني وأقول: يا عجبي يا فضيلة الشيخ طارق الذي نطق بالحقّ في آخر بيانه فقال: {أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّـهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [المائدة]، ومن ثم يُعرض د. طارق سويدان عن الاحتكام إلى حكم الله في القرآن العظيم فيما كانوا فيه يختلفون فيحاجّني بروايات تخالف القرآن العظيم وتخالف العقل والمنطق كمثل قولهم بما يلي:
ومن ثمّ يردّ عليهم المهديّ المنتظَر وأقول: نعم إنّ الحقّ والباطل متعاكسان ونقيضان لا يتّفقان، فأنتم حسب عقيدتكم أنّكم أنتم من يصطفي المهديّ المنتظَر في قدره المقدور إذا حضر! قلتم له إنّك أنت المهديّ المنتظَر فتجبرونه على البيعة وهو صاغر، والسؤال الذي يطرح نفسه: فما يُدريكم أنّ هذا هو المهديّ المنتظَر خليفة الله الذي جعله الله الإمام لرسول الله المسيح عيسى ابن مريم عليهما الصلاة والسلام؟ فهل مكتوب على جبينه أنّه المهديّ المنتظر؟ فما يدريكم بشخصيته وصورته، فهل لديكم صورة له 4×6؟ ما لكم كيف تحكمون؟ فما يدريكم أنّه المهديّ المنتظَر اصطفاه الله خليفته على العالمين، فهل لكم الخيرة من الأمر؟ ولكن معتقدكم مخالفٌ لمحكم كتاب الله في اصطفاء خليفته في الأرض في قول الله تعالى: {وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ ۗ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ ۚ سُبْحَانَ اللَّـهِ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿٦٨﴾} صدق الله العظيم [القصص].
فهل أنتم أعلم من الله حتى تختاروا المهديّ المنتظَر خليفة الله من بين البشر في قدره المقدور في الكتاب المسطور أم إنّكم لا تعلمون لماذا قال الله تعالى لملائكته المقرّبون: {أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم [البقرة:31]؟ وذلك لأنّهم تجاوزوا حدودهم فيما ليس لهم الخيرة فيه في اختيار خليفة الله وهم ليسوا بأعلم من ربّهم حتى يقولوا: {قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ ۖ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ} صدق الله العظيم [البقرة:30].
ويقصد الله في ردّه على ملائكته {قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ} أي إنّهم ليسوا بأعلم من الله حتى يكون لهم الحقّ في اختيار خليفته من دونه سبحانه وتعالى، وكتم الله ما صار في نفسه من ملائكته ولم يبدِه لهم إلى حين خلق الله آدم وذريّته معه في ظهره فأنطقهم وأخذ الميثاق من ذرّية آدم، ومن ثمّ علّم الله خليفته آدم جميع أسماء خلفاء الله في الأرض من أولهم إلى خاتمهم المهديّ المنتظَر، ومن ثمّ عرضهم على ملائكته من بعد أن أخذ الميثاق منهم، وقال الله تعالى: {وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾} صدق الله العظيم [البقرة]؛ ويقصد إن كنتم صادقين أنّّكم أعلم من الله حتى يكون لكم حقّ الاختيار لخليفة الله من دونه، ومن ثمّ علِمَ الملائكة أنّهم تجاوزوا بما لا يحقّ لهم وأخطأوا في حقّ ربّهم وعلموا ذلك من خلال قول الله لهم: {أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ} فأدركوا ما يقصده الله تعالى بقوله لهم: {إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ} أي إن كنتم صادقين أنّكم أعلم من الله حتى يكون لكم الخيرة في اصطفاء خليفته في الأرض، ولذلك: {قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا ۖ إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿٣٢﴾} [البقرة].
ومن ثم أراد الله أن يعلمهم ببرهان خليفة الرحمن أنّه سوف يزيده عليهم بسطةً في العلم فيُعلّمهم ما لم يكونوا يعلمون: {قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ ۖ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
حتى إذا أقام خليفة الله آدم البرهان أنّ الله زاده على ملائكة الرحمن بسطةً في العلم فمن ثمّ أمر الله ملائكته بالسجود لآدم، وقال الله تعالى: {قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿٣٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
وبرغم أنّ الله سبق وأن أعلم ملائكته أنّه سوف يخلق بشراً ليكون خليفته في الأرض ولكنّه لم يأمر ملائكته بالسجود له إلا بعد أن أثبت آدم بالبرهان المبين أنّ الله الذي اصطفاه قد زاده بسطةً في العلم عليهم جميعاً فعلَّمهم بما لم يكونوا يعلمون، وكذلك العلم هو البرهان لمن جعله الله للناس إماماً سواءً من الأنبياء أو من الصالحين كمثل طالوت الذي جعله الله إماماً لبني إسرائيل: {وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّـهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا ۚ قَالُوا أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ ۚ قَالَ إِنَّ اللَّـهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ ۖ وَاللَّـهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاءُ ۚ وَاللَّـهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٤٧﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
فانظروا للردّ بالحقّ: {قَالَ إِنَّ اللَّـهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ ۖ وَاللَّـهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاءُ ۚ وَاللَّـهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ} صدق الله العظيم، فذلك تصديقاً لقول الله تعالى: {وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ ۗ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ ۚ سُبْحَانَ اللَّـهِ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿٦٨﴾} صدق الله العظيم [القصص].
فاتّقوا الله عباد الله، وأقسمُ بالله الواحد القهار إنّي المهديّ المنتظَر الحقّ من ربِّكم وإنّ كوكب العذاب سوف يمرّ على مقربة من أرض البشر ثم يسبق الليل النهار، فما خطبكم معرضون عن البيان الحقّ للذِّكر حجّة الله ورسوله والمهديّ المنتظَر الإمام ناصر محمد اليماني؟
وأمّا حجّتكم يا فضيلة الشيخ طارق بالحديث المدرج: [يواطئ اسمه اسمي واسم أبيه اسم أبي]، ثمّ يردّ عليكم الإمام المهدي ناصرُ محمد وأقول: يا فضيلة الشيخين المحترمين طارق السويدان وسليمان العلوان إنّكما لتعلمان أنّ الشيعة والسُّنّة قد اختلفوا في هذا الحديث اختلافاً كبيراً في جزء منه وهو [واسم أبيه اسم أبي]! ولكنّهم اتّفقوا على الحقّ فيه وهو [يواطئ اسمه اسمي]، ومن ثمّ اتفقوا على الباطل أنّ اسم الإمام المهدي (محمد) بحجّة أنّ التواطؤ يعني التطابق.
ومن ثم يحكم بينكم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني وأقول جميعكم سُنّة وشيعةً لستم على شيء في الاسم (محمد) إلا أن تجدوا لغةً وشرعاً أنّ التواطؤ يعني التطابق، ولكنّي أتحداكم أن تثبتوا لغةً وشرعاً أنّ التواطؤ تعني لغةً وشرعاً التطابق، فإن أبيتم فسوف أقول لكم هل يصح أن نقول: تطابقَ طارق السويدان وسليمان العلوان على الباطل في الفتوى في شأن الإمام المهدي ناصر محمد اليماني؟ ونعلم بجوابكم فسوف تقولون: كلا لا يصح أن نقول: تطابق طارق السويدان وسليمان العلوان على الباطل في الفتوى في شأن الإمام المهدي ناصر محمد اليماني، بل الصحيح أن نقول: تواطأ طارق السويدان وسليمان العلوان على الباطل في الفتوى في شأن الإمام المهدي ناصر محمد اليماني، وكذلك يصحّ أن نقول: توافق طارق السويدان وسليمان العلوان على الباطل في الفتوى في شأن الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
ومن ثمّ نقول لكم: أفلا ترون أنّ التواطؤ لا يقصد به التطابق؟ بل التواطؤ يقصد به التوافق، إذاً يا قوم إنّ الحديث الحقّ [يواطئ اسمه اسمي]؛ يقصد به أنّ الاسم (محمد) يوافق في اسم الإمام المهدي (ناصر محمد). ولكن وبسبب اتِّباعكم الظنّ أنّ التواطؤ يقصد به التطابق ضلَلْتم عن الاسم جميعاً، أم إنّكم لا تجدون أنّ الاسم (محمد) يوافق في اسم الإمام المهدي (ناصر محمد)؟ وجاء موضع التوافق في اسمي للاسم (محمد) في اسم أبي ليحمل اسمي خبري وراية أمري كون المهديّ المنتظَر لم يبتعثه الله رسولاً جديداً ولا نبيّاً؛ بل جعل الله خبري في اسمي (ناصرَ محمد) فابتعثني الله نصرةً لما جاءكم به محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم ولذلك نحاجّ البشر بما كان يحاجّهم به محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم بالقرآن العظيم، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ ۖ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ ۖ وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِينَ ﴿٩٢﴾ وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّـهِ سَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ فَتَعْرِفُونَهَا ۚ وَمَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ﴿٩٣﴾} صدق الله العظيم [النمل].
ويا فضيلة الشيخ المحترم سليمان العلوان ويا فضيلة الشيخ المحترم طارق السويدان، إنّني الإمام المهدي أدعوكم إلى الاحتكام إلى القرآن رسالة الله إلى الإنس والجان المحفوظ من التحريف عبر العصور وأجيال البشر حجّة الله على البشر إلى يوم يقوم الناس لله الواحد القهار. وأنتم الآن في عصر الحوار من قبل الظهور، وعصر الحوار من قبل الظهور ما بين سبعٍ إلى تسع ثم يظهرني الله على كافة البشر في ليلةٍ وهم صاغرون بعذاب الكوكب العاشر تبلغ من هوله القلوب الحناجر ويبيّض من هوله الشعر يا معرضين عن الاحتكام إلى الذّكر من كافة البشر، فاتّقوا الله الواحد القهار من قبل أن يسبق الليل النهار ليلة مرور ما تسمّونه بالكوكب العاشر، فهل من مُدّكر بما حصل للكفار المُعرضين عن الذِّكر من قبلكم أفلا تعقلون؟ فوالله لا أبالغ لكم بغير الحقّ بالنثر بل نحاجّكم بالبيان الحقّ للذِّكر، فهل من مدّكر؟
وإنّي المهديّ المنتظَر الإمام ناصر محمد اليماني أدعو فضيلة الشيخ سليمان العلوان وفضيلة الشيخ طارق السويدان للحضور للحوار الى طاولة الحوار في عصر الحوار من قبل الظهور موقع الإمام المهدي ناصر محمد اليماني منتديات البشرى الإسلامية، بل وجب عليكم أن تلبّوا دعوة الإمام المهدي ناصر محمد اليماني للحوار في موقعه الحرّ سواءً أكون المهديّ المنتظَر أو كذَّاباً أشراً كونه يلزمكم الذود عن حياض الدين حتى لا يضل الإمام المهدي ناصر محمد اليماني المسلمين عن دينهم إن كنتم ترونه على ضلالٍ مبينٍ {قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنتُمْ صَادِقِينَ} [البقرة:111]، فإن تمّ حضوركم وأقمتم الحجّة على الإمام ناصر محمد اليماني ولو في مسألةٍ واحدةٍ فقط من القرآن فعلى جميع أنصار المهديّ المنتظَر في كافة الأقطار التراجع عن اتّباع ناصر محمد اليماني، وإن قام الإمام ناصر محمد اليماني بحذف شيء من بياناتكم بعد أن أقمتم الحجّة علينا فكذلك على جميع أنصاري التراجع عن اتّباعي. وأما إن جعلتكم بين خيارين اثنين إمّا أن تتّبعوا الحقّ من ربِّكم أو تعرضوا عن حكم الله في آيات كتابه البينات وكأنّكم لم تسمعوها، فالحكم لله خير الفاصلين. وإن قلتم لن نجيب الدعوة لحواره حتى لا نساعد في إشهاره فأقول لكم فتلك الحكمة الغبيّة كانت سبباً في ظهور فرقٍ مرقت من الدين كما يمرق السهم من القوس فأفتاهم أئمتهم الباطلون بقتل المسلمين والجهاد ضدهم كما يفعلون بكم اليوم بسبب حكمتكم الخبيثة (لن نجيب الدعوة لحواره حتى لا نساعد في إشهاره) ولكنّهم يشتهرون رغم أنوفكم شئتم أم أبيتم فيتّبعونهم الذين لا يعقلون من الأنعام من البشر التي لا تتفكّر بالعقول. ولكنّ الإمام المهدي كذلك صار مشهوراً في الإنترنت العالمية شئتم أم أبيتم، فإذا كنتم ترونَني على ضلالٍ مبينٍ فليس الحلّ أن تعرضوا عن دعوة الحوار؛ بل سوف أفتيكم بالحقّ أنّ عليكم أن تشهروا للناس أنّ ناصر محمد اليماني على ضلالٍ مبينٍ حتى لا يتّبعه أحدٌ من المسلمين ولكنّكم لا تستطيعون بالقول فقط! فلن يصدقكم إلا الذين لا يعقلون؛ بل الذين يعقلون سوف يقولون: "هيهات هيهات بل أقيموا على الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني الحجّة بالعلم والسلطان من محكم القرآن إن كنتم صادقين أنّه على ضلالٍ مبينٍ". فذلكم البرهان بيني وبينكم، تصديقاً لقول الله تعالى: {قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ ۖ هَـٰذَا ذِكْرُ مَن مَّعِيَ وَذِكْرُ مَن قَبْلِي ۗ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ ۖ فَهُم مُّعْرِضُونَ} صدق الله العظيم [الأنبياء:24].
وأنصحكم يا طارق وسليمان يا من يصدان عن الدعوة للاحتكام للقرآن أن تتذكّرا من الآن ما سوف تجيبان الرحمن يوم تُسألان عن سبب عدم إجابة دعوة الاحتكام إلى القرآن واتِّباعه، فهل سوف تقنعان الرحمن بقولكم أننا لم نستجب لدعوة الاحتكام إلى الله واتّباع القرآن كون ناصر محمد اليماني ليس أجلى الجبهة أقنى الأنف! ما لكم كيف تحكمان؟ وما ذلك حجّة الله عليكم لو لم تتّبعوا المهديّ المنتظَر الحقّ من ربِّكم؛ بل حجّة الله عليكم لو تعرضون عن دعوة الاحتكام إلى القرآن واتّباعه فمن يجِركم من عذاب أليم، أما هل المهديّ المنتظَر هو ناصر محمد اليماني أم مجدّد للدين أم كذاب أشر؟ فأقول لكم إن كنت كاذباً ولست المهديّ المنتظَر فعليّ كذبي وما عليكم من ذنبي شيء، وإن كنت صادقاً فمن يجِركم من عذاب الله يا معشر المعرضين عن الاحتكام إلى القرآن فيما كنتم فيه تختلفون، فهل اتَّبعتم ملّة الذين من قبلكم الذين فرقوا دينهم شيعاً وكل حزبٍ بما لديهم فرحون ومن ثم أنزل الله القرآن العظيم ليحكم بينهم فيما كانوا فيه يختلفون، تصديقاً لقول الله تعالى: {إِنَّ هَـٰذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿٧٦﴾ وَإِنَّهُ لَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ ﴿٧٧﴾} صدق الله العظيم [النمل].
ومن ثم دعاهم محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم للاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم فأعرض عن دعوة الاحتكام إلى كتاب الله فريقٌ من أهل الكتاب، وقال الله تعالى: {أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَىٰ كِتَابِ اللَّـهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
فهل اتَّبعتم ملّتهم ولذلك أعرضتم عن دعوة الاحتكام إلى كتاب الله يا علماء المسلمين أم إنّ سبب إعراضكم يا معشر الشيعة والسُّنّة هو أنّكم تنتظرون المهديّ المنتظَر يدعو المسلمين والنصارى واليهود إلى الاحتكام إلى كتاب بحار الأنوار أو كتاب البخاري ومسلم ويعرض عن الذِّكر؟ ثمّ يردّ عليكم المهديّ المنتظَر وأقول: ألم تسألوا أنفسكم لماذا لم يدعُ محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم أهل الكتاب إلى الاحتكام إلى كتاب التوراة أو الإنجيل بل دعاهم للاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم؟ لأنّ ليس فيه أيّ تحريف أو تزييف كما تمّ تحريف التوراة والإنجيل، فالتوراة والإنجيل بهما تزييف كثير مفترى من عند غير الله، وقال الله تعالى: {وَإِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقًا يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُم بِالْكِتَابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتَابِ وَمَا هُوَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِندِ اللَّـهِ وَمَا هُوَ مِنْ عِندِ اللَّـهِ وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّـهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿٧٨﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
ولذلك لم يدعُهم محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم للاحتكام إلى التوراة والإنجيل؛ بل إلى القرآن العظيم، تصديقاً لقول الله تعالى: {إِنَّ هَـٰذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿٧٦﴾ وَإِنَّهُ لَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ ﴿٧٧﴾} صدق الله العظيم [النمل]، ولكن ما أنتم عليه الآن في عصر بعث المهديّ المنتظَر هو ما كان عليه فريقٌ في عهد محمدٍ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم ولذلك أعرضتم كما أعرضوا، وقال الله تعالى: {أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَىٰ كِتَابِ اللَّـهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم.
ولكن اسمحوا للإمام المهدي ناصر محمد اليماني أن يعلن لكم النّتيجة ومن الآن ومُزكّيها بالقَسَم الحقّ وأقول: أقسمُ بالله العظيم من يحيي العظام وهي رميم لئن أجبتم دعوة الاحتكام إلى القرآن العظيم فإنّكم لا تستطيعون أن تهيمنوا على الإمام المهدي في مسألةٍ واحدةٍ من القرآن العظيم، ولم نقل بعد إلا شيئاً يسيراً ولا نزال ندّخر سلطان العلم الأكثر لعلماء الأمّة، فما خطبهم عن التذكرة معرضون، وما غرّهم في الحقّ من ربّهم؟ وإنّما ابتعثني الله لنعيدهم والعالمين إلى منهاج النبوة الأولى كتاب الله وسُّنّة رسوله الحقّ وما بعد الحقّ إلا الضلال.
وسلامٌ على المرسَلين، والحمد للهِ ربِّ العالمين ..
أخوكم؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني .
_______________
پاسخ إمام مهدي ناصر محمد اليمانی به دو شیخ فاضل سليمان العلوان و طارق السويدان..
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله الاطهار وجميع أنصار الله الواحد القهار في كلّ زمانٍ ومكانٍ إلى اليوم الآخر.. سلام خداوند بر شما انصار پیشگام برگزیده عزیزم در دوران"گفتگو قبل از ظهور"،صبر جمیل داشته باشید و غیرت حقّ نسبت به امام مهدی ناصر محمد یمانی ؛ منجر به این نگردد که به کسانی که به ما ناسزا داده و درحق امام ناصر محمد یمانی ؛پیش از آن که گفتگویی صورت بگیرد؛ فتوا میدهند؛ ناسزا دهید.
شیخ فاضل طارق السویدان و شیخ فاضل سلیمان العلوان، سلام خداوند و رحمت و برکات او بر شما باد، من امام مهدی بر شما سلام می فرستم و دعا میکنم تا خداوند شما و تمام مسلمانان را به راه راست-صراط مستقیم- هدایت نموده و قلبتان را نسبت به حق بصیر نماید: {حَقيقٌ عَلَى أَن لاَّ أَقُولَ عَلَى اللّهِ إِلاَّ الْحَقَّ} [الأعراف:۱۰۵]،
نه با ظنی که کسی را از حق بی نیاز نمیسازد.
به خداوند قسم که تصمیم برای گفتگوی از راه اینترنت جهانی بین من و شما در دوران "گفتگو قبل از ظهور" از جانب من نیست، بلکه این امر خداوند است و اجرای این امر به من اختصاص دارد و حکمت بالغهای در آن نهفته است؛ چون شیوخ گرانقدر جناب طارق و جناب سلیمان نمیتوانند سخن امام مهدی را قطع کرده و افکارش را مشوش نموده و نظم منطقی و حق او را برهم بزنند، چون در دوران "گفتگو قبل از ظهور" محاوره و گفتگو از راه قلم صامت است و برای همین آنها قادر به قطع سخن من نیستند و راهی جز این برایشان نمیماند که در منطق و برهانهای قوی علمی بیان من؛ از ابتدا تا انتهای آن تدبر کنند چون گفتگو مکتوب است و کلامی نیست که با زبان تبادل شود. به خداوند قسم که اگر مهدی منتظر در یکی از شبکههای ماهوارهای حاضر شود تا با علمای امت گفتگو نماید؛ غوغایی بسیار شدیدتر از آنچه که در برنامه"الاتجاه المعاكس"(سمت مخالف) شبکه الجزیره شاهد آن هستید، رخ خواهد داد؛ چرا که امام مهدی عقایدی را که مخالف آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم است را به سختی کوبیده و بر باد میدهد؛ عقایدی که مورد باور عده کثیری از مسلمانان است و از آنجایی که این باورها با خون و نفس آنها آمیخته شده؛ نمیتوانند منتظر شده و صبر کنند تا امام مهدی ناصر محمد یمانی دلایل قوی و علمی خود را تا آخر بیان نماید، بلکه این گفتگو مانند برنامه"الاتجاه المعاكس" ( سمت مخالف) میشود و دقیقه به دقیقه حرف مرا قطع کرده و باعث تشویش فکری و نظم و ترتیب برهانی میشود که من سنگ بنای آن را یک به یک چنان نهادهام که مانند بنیادی محکم و مرصوص است؛ بنیانی که بر اساس تقوا و از جانب خداست. از خدا بترسید عزیزان من؛ امام مهدی منتظر نمیتواند از امیال شما پیروی و طبق خواستهی شما عمل نماید، شما در این امر اختیاری ندارید. بلکه من از بیان حق قرآن سخن میگویم و هرکس هدایت یافت به نفع خود اوست و هرکس گمراه شد با خود اوست و من وکیل شما نیستیم.
ای علمای امت؛ ای خطبای منابر و مفتیان کشورها، به دعوت گفتگو با مهدی منتظر در دوران "گفتگوقبل از ظهور" و از راه میز جهانی گفتگو (در پایگاه اطلاع رسانی اسلامی امام مهدی ناصر محمد یمانی) پاسخ دهید تا برایتان روشن شود که آیا ناصر محمد یمانی مهدی منتظر است یا دروغگویی گستاخ. اگر برای علمای مسلمین روشن شد ناصر محمد یمانی حقاً و بی شک و تردید مهدی منتظر است، آن گاه؛ بعد از تصدیق او، مهدی منتظر در کنار بیت العتیق برای بیعت عمومی و ولایت حق حضور خواهد یافت.
عزیزان من، عاقلانه و منطقی نیست که قبل از گفتگو، مهدی منتظر برای گرفتن بیعت در کنار بیت عتیق حاضر شود؛ عقل و منطق می گوید بعد از انجام گفتگو قبل از ظهور و بعد از آن که به حق مورد تصدیق قرار گرفت، آن گاه مهدی منتظر در کنار بیت عتیق برایتان حاضر خواهد شد؛ آیا فکر نمیکنید؟
عزیزان من شیخ فاضل سلیمان العلوان و همین طور شیخ فاضل طارق محمد السویدان؛ مادامی که خداوند شما را در جریان شأن امام مهدی ناصر محمد یمانی قرار داده است، بر شماست که اگر دعوت امام ناصر یمانی را باطل میدانید؛ از حدود دین خداوند دفاع کنید تا نتواند احدی از مسلمانان را گمراه نماید و درمورد این سخن شما جناب شیخ سلیمان العلوان درباره امام مهدی ناصر محمد یمانی که : (حاشا که او راست گو باشد ) از خداوند یاری میطلبم .معنای کلام او این است که ناصر محمد یمانی دروغگوی گستاخی است و مهدی منتظر نیست. پس ناصر محمدیمانی درپاسخ میگوید: تو حق داری که انتظار داشته باشی ناصر محمد یمانی صادق باشد و یا دروغگو و بعد برای حکم کردن منتظر گفتگو باشی و حق نداری –پیش از آن- درباره امام ناصر محمد یمانی حکم داده و بگویی ( او دروغ گوست و حاشا که او راست گو باشد) .
پس امام مهدی ناصر محمد یمانی درپاسخ ایشان میفرماید: امیدوارم خداوند عزیز من جناب شیخ محترم سلیمان العلوان را مورد مغفرت خود قرار دهد؛ همین طور برای برادرش طارق محمد السویدان و تمام علمای مسلمین و امتشان، آرزوی مغفرت دارم و میگویم: خداوندا آنها را مورد مغفرت خود قرار بده چون آنان نمیدانند من امام مهدی حق پروردگارشان هستم واگر به یقین بدانند من امام مهدی منتظر هستم برای دیدار با من اشتیاق داشته و میخواهند مرا از روی شعف و حبّی که به خداوند دارند و هم چنین برای تشکر از فضل خداوند بر امت و نسلشان مرا بر سینه بفشارند و از شکرگزاران باشند.
ای عزیزان من؛ خداوند و انصار پیشگام برگزیده را به شهادت میگیرم و شهادت خداوند کافی است که من گفتگو را منحصر به پایگاه اطلاع رسانی " الإمام المهدي ناصر محمد اليماني منتديات البشرى الإسلامية"نکرده و اعلان میکنم حاضر هستم در پایگاه شیخ فاضل سلیمان العلوان و یا پایگاه شیخ فاضل طارق محمد السویدان حاضر شوم و به ایشان اطمینان دارم که حقوقی را که باید رعایت کنند؛ رعایت خواهند کرد و از دستکاری یا تحریف بیانات امام ناصر محمد یمانی توسط ایشان هراسی ندارم؛ بلکه به آنها اطمینان کامل دارم چرا که از جاهلان نیستند و حق دارند یکی از این دو راه را برگزینند: یا گفتگو در پایگاه اطلاع رسانی اسلامی امام مهدی ناصر یمانی باشد که حقوقشان محفوظ خواهد بود و خداوند کفیل آنها است و اگر به امام مهدی ناصر محمد یمانی اعتماد ندارند؛ میگویم شما را سرزنش نکرده و سخت نمیگیرم؛ چون شما نمیدانید من مهدی منتظر حق پروردگارتان و خلیفه خداوند بر عالمیان هستم. لذا من تواضع به خرج داده و انتخاب پایگاه را به عهده شما میگذارم تا میز گفتگوی جهانی بین علمای مسلمین و مسیحی و یهودی در آنجا باشد و مهدی منتظر در آن پایگاه "گفتگو پیش از ظهور" را انجام میدهد؛ در حالی که هریک از ما در راحت ترین حال ممکن،در منازل خود هستیم و بدون اینکه سخنمان قطع شود و یا تشویشی ایجاد گردد با آرامش و سکینه و طمأنینه پاسخهای خود را مینویسیم. این نعمت خداوند است؛ ای جوانان روشنفکر مسلمان؛ پس از آن-اینترنت- برای بیان نور خداوند و هدایت بشر و آموزش بیان حق ذکر استفاده کنید نه مانند مجرمان که از آن برای اشاعه فحشا و منکر سوء استفاده میکنند؛از خدا بترسید و شکر نعمت او را به جا آورید تا بر آن بیفزاید.
عزیزان من طارق السویدان و سلیمان العلوان؛ و هم چنین تمام علمای مسلمین، به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم؛ اگر ناصر محمد یمانی حقاً مهدی منتظر باشد، تمام علمای مسلمین و مسیحی و یهودی حتی با کمک به یکدیگر نیز قادر نخواهند بود که ولو در یک مسئله بر او غلبه نمایند؛ امام مهدی ناصر محمد یمانی تنها یک شرط دارد؛ شرط او این است که در موارد اختلافات دینی به حکم خداوند رضایت بدهند:
{وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِنْ شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ} صدق الله العظيم [الشورى:۱۰].
من در موارد اختلافاتتان به هیچ حکمی جز حکم خداوند؛ رضایت نمیدهم که تصدیق فرموده خداوند تعالی است :
{أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا} صدق الله العظيم [الأنعام:۱۱۴]
ای علمای مسلمین و مسیحی و یهودی، تا زمانی که دعوت به پذیرش حکم خداوند پاسخ ندهید؛ قادر نخواهم بود شما را قانع کرده و با حق آمده از سوی پروردگار عالمیان بر شما غلبه نمایم. تنها وظیفه امام مهدی ناصر محمد یمانی این است که در موارد اختلاف؛حکم خداوند را از آیات محکم کتاب برایتان استنباط کند و اگر در قرآن چیزی نیافتم؛ سراغ سنت رسول الله که مخالف آیات محکم کتاب نباشد میروم؛ چون امام مهدی منتظر سنت حق بیان قرآن را انکار نمیکند چرا که میدانم سنت حق نبوی نیز مانند قرآن از سوی خداوند رحمان آمده است و این تصدیق فرموده خداوند تعالی است که:
{فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ (۱۸) ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ(۱۹)} صدق الله العظيم [القيامة].
به راستی که احادیث حق سنت نبوی؛ تنها بیان بیشتر قرآن هستند و ما آنچه را که با آیات محکم قرآن تناقض داشته باشد و یا بر خلاف عقل و منطق باشد، رد میکنیم؛ چرا که خداوند درمورد عقلتان نیز از شما سؤال خواهد کرد و تصدیق آن فرموده خداوند تعالی است که:
{ وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
عزیزان من طارق السویدان و سلیمان العلوان و هم چنین تمام علمای مسلمین و امتشان و تمام مردم! تا زمانی که از عقل خود استفاده نکنید؛ عقلی که نعمت خداوند برای شماست، پیرو امام مهدی ناصر محمد یمانی نخواهید شد. پس در بیانات امام ناصر محمد یمانی تدبر کنید؛ آیا این بیان یک دیوانه و مجنون است؟ اگر امام ناصر محمد یمانی عقل خود را از دست داده،عقل شما که جایی نرفته و با تدبر در منطق و دلایل قوی وعلمی ناصر محمد یمانی که با آنها برایتان حجت میآورد؛ موضوع برایتان روشن خواهد شد.
مهدی منتظر ناصر محمد یمانی، انصار امام ناصر محمد یمانی را از پیروی کورکورانه برحذر میدارد، پس اگر دیدید امام ناصر محمد یمانی چیزی میگوید که مخالف عقل و منطق است؛ نگویید چون ما باور داریم او مهدی منتظر است؛ آنچه را بگوید باور کرده و از آن پیروی میکنیم ولو اینکه مخالف عقل و منطق باشد. به هیچ وجه چنین نکنید که به خداوند قسم پروردگار من از نعمت عقلی که به شما داده است جواب خواهد خواست.
ای عزیزان من؛علمای مسلمین و امتشان! برانگیخته شدن امام مهدی مانند برانگیخته شدن انبیاء و رسولان خداوند است، تنها کسانی از انبیاء و رسولان پیروی میکردند که بدون توجه به آیین و روش پدران شان؛ با استفاده ازعقل ومنطق درباره آنچه که پروردگارشان نازل نموده بود؛تفکر میکردند تا اگرعقلشان را به حکمیت قبول کنند، برایشان روشن گردد که این حقّ آمده از جانب پروردگارشان است؛ زیرا برای آنان روشن شده که یار آنها منطقی جنون آمیز ندارد و مردم را به جای خداوند، به سوی عبادت خود دعوت نمی کند؛ بلکه از آنان میخواهد به حق ربانی و الهی باشند و پروردگارشان را بدون شریک ستایش کنند و به فتوای عقل خود جواب دهند که خداوند سبحان و تعالی برای عبادت ازغیر آن احق تر است و آنچه را که پدرانشان بر آن بودند را ترک کرده و به دعوت حق پروردگارشان پاسخ گفته و از انبیای او پیروی نمایند. پیروان انبیا در ابتدای امر عالم نبودند تا به همین دلیل حق آمده از جانب پروردگار را تصدیق نمایند، بلکه چیزی نمیدانستند و در ابتدای امر با عقل خود در منطق مدعیان تدبر کردند وعقلشان آن را حقی دانست که ازنزد پروردگار آمده است، این خردمندان ،بندگانی هستند که خداوند آنان را هدایت کرده است؛ کسانی که قبل از شنیدن و اندیشیدن در سخنان مدعی؛ درباره او قضاوت نمیکنند. بلکه ابتدا به اقوال گوش داده و بعد از آنکه برایشان روشن شد که سخن حقی است که از جانب پروردگارشان آمده و عقل و منطق آن را میپذیرد، آن گاه از بهترین آن پیروی میکنند. اینان کسانی هستند که پیشاپیش به آنها بشارت هدایت شدن را میدهیم. این تصدیقی بر فرموده خداوند تعالی است که:
{فَبَشِّرْ عِبَادِ﴿١٧﴾ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّـهُ وَأُولَـٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [الزمر]
واما در مورد کسانی که خداوند آنان را به سوی حق هدایت نمیکند؛ این گونه نیست که خداوند سبحان به آنان ظلم کرده و هدایتشان ننماید، تصدیق فرموده خداوند تعالی که:
{وَلا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا} صدق الله العظيم [الكهف:۴۹]؛
بلکه آنان به خود ظلم میکنند چون کورکورانه از گذشتگان پیروی کرده و هیچ از عقل خود استفاده نمیکنند و برای همین هم کسانی که نسبت به حق آمده از جانب پروردگار کافرند میگویند:
{وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [الملك].
ای عزیزان من به این ترتیب روشن شد که علت ورود اهالی جن و انس آتش به آتش؛ عدم استفاده آنان از عقلشان برای تشخیص دادن حق از باطل و پیروی از آن بوده است و لذا خداوند تعالی میفرماید:
ای علمای عزیز مسلمین؛ به راستی که خداوند امام مهدی را برای حکم دادن به حق در میان علمای مسلمین؛ مسیحی؛ یهودی و تمام بشر برانگیخته است. آیا عقل و منطق حکم میکند که مهدی منتظر مردم را به حکمیت بر اساس کتاب بحارالأنوار و یا کتاب البخاری و مسلم بخواند؟ با اینکه من احادیث و روایات حقی که در آنهاست را رد نمی کنم و تنها با مطالب دروغی که برخلاف آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم است؛ مخالفم.
شیوخ محترم جناب سلیمان العلوان و طارق السویدان، به راستی که من شما و تمام علمای یمن به خصوص و علمای مسلمین را به صورت عام به حضور بر سر میز گفتگوی جهانی با مهدی منتظر دعوت میکنم که در( پایگاه امام مهدی ناصر محمد یمانی) دایر شده و رنگ زمینه آن آبی تیره است؛ چون ما پایگاههای زیادی داریم. حقوق شما نزد ما محفوظ و مصون است؛ لذا میهمانان عزیز و مکرم پایگاه ما باشید؛ ما نه مانع حضور شما خواهیم شد و نه چیزی از سخنانتان را تغییر خواهیم داد و پناه بر خداوند که از جاهلان باشیم. پس اگر برایتان روشن شد که امام ناصر محمد به حق امام مهدی منتظر ناصر محمد یمانی است، از حق آمده از نزد پروردگارتان باخبر خواهید شد و اگر شما فقط در یک مسئله بر امام ناصر محمد یمانی غلبه نمودید؛ بر ناصر محمد یمانی است که از عقیده خود دال بر مهدی منتظر بودنش بازگردد و اگر علمای مسلمین تنها در یک مسئله بر من غالب شدند؛ تمام انصار در نقاط مختلف میبایست از پیروی از او دست بردارند، پس تمام مسلمانان شاهد باشید، هم بر خودتان و هم شاهد بر علمای مسلمین و مهدی منتظر حق. چون ناصر محمد یمانی، بعضی از عقاید دینی شما را درهم کوبیده و برباد خواهد داد؛ چرا که نشانی از دین خداوند در آنها نبوده و از نزد خداوند نیستند؛ بلکه از سوی شیطان رانده شده و بر زبان اولیای او که تظاهر به ایمان کرده و کفر و مکرخود بر ضد پیروی از ذکر محفوظ از تحریف و دستکاری را پنهان مینمایند؛ منتقل شده است. آنها برای انجام این کار به نزد محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم میآمدند و در ظاهر خود را مؤمن نشان میدادند؛ اما کفر و مکر خود را مخفی میکردند و از ایمان ظاهری خود به عنوان پوششی استفاده مینمودند تا از راویان حدیث سنت نبوی به شمار آیند وخداوند تعالی میفرماید:
{إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ ﴿١﴾ اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٢﴾} صدق الله العظيم [المنافقون].
سپس خداوند شما را از روش آنان برای دور کردن مردم از راه خداوند آگاه کرد؛ آنها از شمشیر استفاده نمیکردند؛ روش آنها از ضربات شمشیر هم خطرناکتر بود! آنها از راویان حدیث سنت نبوی میشدند تا شما را از پیروی از آنچه که خداوند در آیات محکم قرآن عظیم نازل فرموده بود، گمراه کنند. لذا در مجالس حدیث حاضر میشدند تا از راویان حدیث گردند و خداوند تعالی میفرماید:
{مَنْ يُطِعْ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَمَنْ تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً (۸۰) وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلاً (۸۱) أَفَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً (۸۲) وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الأَمْنِ أَوْ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُوْلِي الأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لاتَّبَعْتُمْ الشَّيْطَانَ إِلاَّ قَلِيلاً(۸۳)} صدق الله العظيم [النساء].
از آنجا که به گواه خداوند تعالی، قرآن خداوند و احادیث بیان آن هر دو از سوی خداوند آمدهاند :
{فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ (۱۸) ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ(۱۹)} صدق الله العظيم [القيامة]
برای همین خداوند به شما میفرماید که اگر حدیث نبوی وارد در سنت بیان از جانب خداوند نباشد؛ یعنی از سوی شیطان وارد شده باشد؛ بین آن حدیث و آیات محکم قرآن اختلاف زیادی خواهید یافت چون حق و باطل ناقض یک بوده و متفق نیستند. لذا ای مردم؛ بدانید که خداوند ایات محکم قرآن را مرجع احادیث سنت نبوی قرار داده است و شما را آگاه نموده که چگونه احادیثی را که به دروغ و با بهتان به نبی نسبت داده شدهاند تشخیص دهید، در این صورت حدیث با آیات محکم قرآن اختلاف زیادی خواهد داشت و برای همین است که من شما را در اختلافات دینیتان به سوی خداوند واحد قهار دعوت میکنم و مهدی منتظر تنها وظیفه دارد که حکم حق خداوند را از آیات محکم ذکر محفوظ از تحریف -که در صورت عدم پیروی از آن،حجت خداوند در روز قیامت بر شما خواهد بود-برایتان استنباط نماید و خدواند تعالی میفرماید: {وَهَـٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿١٥٥﴾ أَن تَقُولُوا إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿١٥٦﴾ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ ۚ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام]. ای علمای مسلمین؛ به دعوت به پذیرش حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم پاسخ دهید و بدانید محمدا رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم در رؤیایی حق به من فرمودند:
[كان مني حرثك وعليّ بذرك، أهدى الرايات رايتك وأعظم الغايات غايتك، وما جادلك أحدٌ من القرآن إلا غلبته] [تو از جانب مادر(حرث ) از من و از جانب پدر(بذر ) از علی هستی؛ پرچم تو ؛ هدایتگرترین پرچم است و بزرگترین هدف؛ هدف توست و کسی نیست که با قرآن با تو به گفتگو بنشیند مگر اینکه از تو شکست بخورد] و در رویایی دیگر: [ وإنك أنت المهدي المنتظر وما جادلك عالمٌ من القرآن إلا غلبته]
[ و براستی که تو مهدی منتظری و عالمی نیست که از قرآن با تو بحث کند و بر او غلبه نکنی] پایان رویای حق ولی خدا را به شهادت میگیرم که او به شما فرمان نداده است که به احکام شرعی بر اساس رویایی که در خواب دیده میشود عمل کنید، چرا که رویا به صاحب آن اختصاص دارد. اما اگر خداوند در عالم واقعیت آن رویا را محقق سازد؛ آنگاه این رویا برای شما حجت خواهد بود و خواهید دید که هیچ عالم قرآنی نیست مگر اینکه ناصر محمد یمانی مقتدرانه برای او از آیات محکم قرآن حجت علمی بیاورد.
ای محبان و دوستان خداوند؛ با هر وسیلهای که میتوانید، بیان حق کتاب را که ذکری برای خردمندان است، منتشر کنید و این مأموریت تمام کسانی است که خداوند آنان را از امر من باخبر گردانیده و آنان نیزمرا باور کرده و پیروی نمودهاند. به خاطر کسانی که مانع حضور شما-در پایگاهها- میشوند مأیوس نشوید؛ به خاطر کسانی که شما را انکار و تکذیب میکنند امید خود را از دست ندهید و همان سخنی را بیان کنید که پیروان یکی از انبیاء در این کلام خداوند تعالی، به مردم خود میگفتند: {وَإِذْ قَالَتْ أُمَّةٌ مِنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللَّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ (۱۶۴) فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ أَنْجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُوا بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ(۱۶۵)} صدق الله العظيم [الأعراف].
آیا میدانید بیان حق این سخنشان چیست:{قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ} صدق الله العظيم یعنی عذری در پیشگاه خداوند؛ تا ما را به خاطر تبلیغ نکردن آنچه که خداوند بر ما نازل نموده و ما نیز آن را باور کرده و پیرو آن شدهایم، مورد محاسبه قرار ندهد و هم چنین شاید تقوا پیشه کرده و از حق آمده از نزد پروردگارشان پیروی نمایند. پس عزیزان من از شکرگزاران باشید و بیان حق کتاب را به اطلاع مردم برسانید که همگی در دوران"گفتگو قبل از ظهور" قرار دارید، تمام این بیانات نور علی نور و شفایی برای سینههاست؛ خسته و غمگین نشوید و با مردم به نیکی سخن گفته و بشارت دهید، باعث تنفرو فرارشان نشوید و در حین دعوت با مردم با خلق خوب و بسیار نیک برخورد نمایید و سخن خداوند را به یاد داشته باشید که:
{وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ} صدق الله العظيم [آل عمران:۱۵۹]. از فرمانی که خداوند به شما و تمام کسانی که مردم را به راه او دعوت میکنند،اطاعت کنید. خداوند تعالی میفرماید:
{ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمةِ وَالمَوْعِظَةِ الحَسَنَة} [النحل:۱۲۵]،
و هم چنین میفرماید: {وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ (۳۴) وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيم(۳۵)} صدق الله العظيم [فصلت].
و به یاد داشته باشید با وجود این که فرعون از مسرفین بود و در زمین سرکشی میکرد: {فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى} [النازعات:۲۴]،
خداوند به نبی خود موسى عليه الصلاة و السلام چه نصیحتی نمود؛ با وجود این خداوند به نبی خود موسی و برادرش که سلام و صلوات بر آنان باد، چنین فرمان داده و میفرماید:
آیا میدانید بیان حق این سخنشان چیست :
{ قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ }صدق الله العظيم یعنی در مقابل خداوند عذری داشته باشیم تا به خاطر عدم تبلیغ آنچه که خداوند بر شما فرستاده و آن را باور کرده و پیرو آن شدهاید مورد محاسبه قرار نگیرید و هم چنین شاید آنها تقوا کرده و از حق آمده از جانب پروردگارشان پیروی نمایند.
عزیزان من ؛ شکرگزار خداوند باشید و در دوران"گفتگو قبل از ظهور" تمام بیانات حق کتاب را تبلیغ نمایید که همه آنها نور علی نور هستند و شفای قلبها در آنها نهفته است؛ کوتاهی نکرده و محزون نشوید؛ با مردم به نیکی سخن گفته و به ایشان بشارت دهید و باعث تنفر و فرارشان نشوید و دعوت خود را با خلقی بسیار نیک وبا ملاطفت بیان کنید و به یاد این فرموده خداوند تعالی باشید : {وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ }صدق الله العظيم [آل عمران:۱۵۹] از فرمانی که خداوند به شما و به تمام دعوت کنندگان به راه خداوند داده است اطاعت نمایید که میفرماید: { ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ }[النحل:۱۲۵] و این فرموده خداوند تعالی : { وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ ﴿٣٤﴾ وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُ وا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ ﴿٣٥﴾ }صدق الله العظيم [فصلت] توصیه خداوند به نبی خود موسى عليه الصلاة والسلام را باید داشته باشید؛ با اینکه فرعون از مسرفانی بود که به ناحق ادعای بزرگی می کرد: {فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى} با وجود این خداوند تعالی به نبی خود موسی و برادرش هارون عليهم الصلاة والسلام می فرماید: { اذْهَبَا إِلَىٰ فِرْ عَوْنَ إِنَّهُ طَغَىٰ ﴿٤٣﴾ فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّيِّنًا لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَىٰ ﴿٤٤﴾ }صدق الله العظيم [طه] ای حبیبان خداوند (احباب الله) اگر مشتاق آن هستید که آنچه که او دوست دارد و باعث رضایتش میشود تحقق یابد؛ فتوایش درباره اینکه چه چیز را دوست داشته و از آن راضی میشود را در این فرموده پیدا میکنید: { وَلاَ يَرْضَىَ لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ وَإِن تَشْكُرُواْ يَرْضَهُ لَكُمْ } صدق الله العظيم [الزمر:۷]
خداوند در نفس خود دعوت بندگان به راهش را بیش از هر چیز دوست دارد؛ پس در مقابل آزارها صبور باشید چون خداوند هدایت آنها را بیشتر ازاین دوست دارد که به جنگ با شما برخیزند و شما نیز با آنها بجنگید و ایشان را بکشید و داخل آتش شوند؛ خداوند به شما فرمان نمیدهد با مردم به جنگ بپردازید تا مؤمن شوند اجبار و اکراه در دین خداوند راه ندارد و همان چیزی بر شماست که بر رسول خداوند و امام مهدی است و خداوند تعالی میفرماید: وَإِن مَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [الرعد]
ممکن است یکی از کسانی که از احادیث شیطانی که مخالف آیات محکم قرآن هستند پیروی میکنند و خود را هدایت شده هم میدانند بخواهد حرف مرا قطع کرده و بگوید: "صبر کن ناصر محمد یمانی؛ بر اساس روایتی از عبدالله عمر رضي الله تعالى ؛محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فرموده است:
پایان نقل قول .
امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ میگوید: خیر این حدیث با مکری خبیثانه و از جانب شیطان رانده شده آمده است تا مردم را به مبارزه با شما سوق دهد چون اگر نخواهند با شما بجنگند؛ باید با اکراه و اجبار و با خواری دین شما را بپذیرند و اگر نپذیرند شما با جنگ؛ به دلیل عدم پذیرش دین خدا خونشان را زمین ریخته و زنان و اموالشان را به عنوان غنیمت خواهید گرفت. چنین روشی نه امر خداوند است و نه امر رسولش؛ این دستور شیطان رانده شده است و چگونه شده که شما از دستور شیطان تبعیت کرده و از فرمان خداوند رحمن که در آیات محکم کتابش آمده است؛ سر پیچی میکنید؟ خداوند تعالی میفرماید: { إِنَّ هَٰذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَن شَاءَ اتَّخَذَ إِلَىٰ رَبِّهِ سَبِيلًا ﴿١٩﴾}[المزمل] { فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَكِّرٌ ﴿٢١﴾ لَّسْتَ عَلَيْهِم بِمُصَيْطِرٍ ﴿٢٢﴾ } [الغاشية] {فَذَكِّرْ إِن نَّفَعَتِ الذِّكْرَىٰ ﴿٩﴾ سَيَذَّكَّرُ مَن يَخْشَىٰ ﴿١٠﴾ وَيَتَجَنَّبُهَا الْأَشْقَى ﴿١١﴾ الَّذِي يَصْلَى النَّارَ الْكُبْرَىٰ ﴿١٢﴾ ثُمَّ لَا يَمُوتُ فِيهَا وَلَا يَحْيَىٰ ﴿١٣﴾ قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّىٰ ﴿١٤﴾ وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّىٰ ﴿١٥﴾ بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا ﴿١٦﴾ وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَىٰ ﴿١٧﴾}[الأعلى] { أَفَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ }[يونس:۹۹] {لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّـهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا ۗوَاللَّـهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٥٦﴾} [البقرة].
{ وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّ بِّكُمْ فَمَن شَاءَ فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاءَ فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارً ا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَ ادِقُهَا وَإِن يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَ ابُ وَسَاءَتْ مُرْ تَفَقًا ﴿٢٩﴾ }[الكهف]
{ وَأَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّ سُولَ وَاحْذَرُ وا فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَىٰ رَ سُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿٩٢﴾ } [المائدة] {وَقَالَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّـهُ مَا عَبَدْنَا مِن دُونِهِ مِن شَيْءٍ نَّحْنُ وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِن دُونِهِ مِن شَيْءٍ ۚ كَذَٰلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ ۚ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿٣٥﴾} [النحل]. {قُلْ أَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ ۖ فَإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَيْكُم مَّا حُمِّلْتُمْ ۖ وَإِن تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا ۚ وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿٥٤﴾} [النور]. {وَإِن تُكَذِّبُوا فَقَدْ كَذَّبَ أُمَمٌ مِّن قَبْلِكُمْ ۖ وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿١٨﴾} [العنكبوت]. {وَإِن مَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ ﴿٤٠﴾} [الرعد]. صــــدق الله العظيـــم
پس ای خردمندان از خداوند پروا کنید؛ از شما میپرسم به حق آن که ابرها را روان ساخته و کتاب را نازل فرموده و انسان را از خاک آفریده است؛ آیا تمام فرامینی که خداوند در آیات محکم کتاب به رسولش داده است با دستوری که شیطان با به نسبت دادن دروغ حدیث به خداوند رحمن و رسولش وارد سنت بیان کرده است مخالفت ندارد:
من از صحابه رسول الله که این حدیث از آنها نقل شده خوبی چیزی نمیگویم؛ چون شیاطین بشر همان گونه که به رسول "ذکر" نسبت دروغ میدهند به صحابه برگزیده هم همین نسبت را میدهند. پس از خدا بترسید و از کتاب خداوند و سنت حق رسولش پیروی کنید مگر آن احادیثی از سنت بیان که مخالف آیات محکم قرآن هستند و بدانید چنین احادیثی از جانب شیطان است؛ خداوندا شاهد باش که من به آنها ابلاغ نمودم . آیا نمیدانید که حتی اگر تمام انس و جن را به اکراه وادار کنید تا به خداوند رحمن ایمان آورده و نماز بر پا داشته و زکات بدهند؛ نماز و زکاتی که با اکراه انجام شده باشد، پذیرفته نمیشود؟ مگر اینکه با خلوص و تمایل قلبی نماز خوانده و زکات بدهند و ترس از کسی باعث آن نشده باشد. تصدیق فرموده خداوند تعالی است:
{إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّـهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّـهَ ۖ فَعَسَىٰ أُولَـٰئِكَ أَن يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [التوبة]، خداوندا شاهد باش که من به آنها ابلاغ کردم..
و اما در مورد جهاد در راه خداوند برای پایان دادن ظلم انسان بر برادر انسانش، خداوند به کسانی که در زمین قدرت و فرمانراویی (تمکین ) داده باشد؛ امر نموده برای پایان دادن ظلم انسان به برادر انسانش جهاد کنند وتصدیق فرموده خداوند تعالی: {الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ ۗ وَلِلَّـهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ ﴿٤١﴾} [الحج]،صدق الله العظيم {كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ ۗ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُم ۚ مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿١١٠﴾} صدق الله العظيم [آل عمران]. صدق الله العظيم اما با کمال تأسف؛ بسیاری از علمای امت و منبریان؛ بین آیات محکمی که در آن از دعوت به سوی خداوند سخن گفته میشود و آیات محکمی که به جهاد در راه خداوند و امر به معروف و نهی از منکر اختصاص دارد؛ فرقی قائل نمیشوند. جهاد برای پایان دادن ظلم انسان به برادر انسانش است و نمیتوان انسان را با زور و اکراه وادار نمود تا به خداوند رحمن ایمان بیاورد. ای کسانی که خود و پیروانتان را به بیراهه کشاندهاید؛ آیا در قرآن تدبر نمیکنید یا بر قلبهایتان قفل زده شده است؟ برایتان مثالی خواهم آورد تا نشان دهم چگونه کسانی که نادانسته به خداوند نسبت میدهند و تصور هم میکنند هدایت شدهاند، توانستند پیروان خود را قانع کنند که به جنگ کافرانی بروند که ایمان نمیآورند. برای مثال به آنها می گویند محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم گفته است:
و سپس میگویند این به معنای آن است که خداوند به ما امر نموده تا به جنگ مشرکین رفته و آنها را به قتل برسانیم یا اینکه مؤمن شوند و نماز گذارده و زکات بپردازند؛ در غیر این صورت خداوند خون آنها و زنان و فرزندان و اموالشان را به عنوان غنیمت را بر ما حلال کرده است و سپس میگویند خداوند تعالی میفرماید: {فَاقْتُلُواْ الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُواْ لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْالصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ فَخَلُّواْ سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ }صدق الله العظيم [التوبة:۵] و آیات بیشتری برایشان آورده و میگویند خداوند تعالی میفرماید: {إِنَّ اللَّـهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ ۚيُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ ۖ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ ۚ وَمَنْ أَوْفَىٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّـهِ ۚ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ ۚ وَذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿١١١﴾} [التوبة]، صدق الله العظيم
و خداوند تعالی میفرماید: {وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّـهِ ۚ فَإِنِ انتَهَوْا فَإِنَّ اللَّـهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿٣٩﴾} صدق الله العظيم [الأنفال]". امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ میگوید: خداوند فرمان جنگ با کافرانی را داده است که به خاطر دین شما به جنگ با شما میآیند و پیروانتان را گرفتار فتنه میکنند برای همین خداوند فرمان داده است تا با کفاری که به جنگتان میآیند بجنگید تا باعث فتنه کسانی نشوند که به دعوت شما ایمان آورده و باورتان کرده و از دین حق پروردگارشان پیروی میکنند در اینجا واجب است به برادرانتان یاری رسانید؛ تصدیق فرموده خداوند تعالی: { وَإِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ }صدق الله العظيم [الأنفال:۷۲]
و تصدیق حدیثی ازمحمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم: [ إِنَّ مَثَلَ الْمُؤْمِنِينَ فِي تَوَادِّهِمْ وَتَرَاحُمِهِمْ كَمَثَلِ الْجَسَدِ إِذَا اشْتَكَى تَدَاعَى بِالسَّهَرِ وَالْحُمَّى]
[ حکایت مؤمنان در دوستی و مهربانیشان مانند اعضای بدن است وقتی یکی رنجور شود دیگران از او مراقبت و نگهداری می کنند] صدق عليه وآله الصلاة والسلام به راستی که خداوند به شما فرمان داده است با کافرانی بجنگید که به جنگتان آمده و میخواهند نور خداوند را خاموش کنند؛ نه اینکه به کافرانی که جنگی با شما ندارند تعدی نمایید تصدیق فرموده خداوند تعالی: {وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا ۚ إِنَّ اللَّـهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ ﴿١٩٠﴾} صدق الله العظيم [البقرة]. خداوند شما را از ارتباط با کافرانی که با شما سرجنگ ندارند؛ نهی نمیفرماید، بلکه به شما فرمان داده است با آنها به عدالت و قسط و همانند برادرانتان و بر اساس اصولی دینی رفتار کنید. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {لَّا يَنْهَاكُمُ اللَّـهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ ﴿٨﴾} صدق الله العظيم [الممتحنة].
خداوند به رسولش فرمان نمیدهد با آنها بجنگد تا ایمان بیاورند؛ بلکه به بنده و رسول خود امر میکند تا بین مؤمن و کافر عدالت برقرار کند. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {فَلِذَٰلِكَ فَادْعُ ۖ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ ۖ وَقُلْ آمَنتُ بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ مِن كِتَابٍ ۖ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ ۖ اللَّـهُ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ ۖ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ ۖ لَا حُجَّةَ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ ۖ اللَّـهُ يَجْمَعُ بَيْنَنَا ۖ وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ ﴿١٥﴾} صدق الله العظيم [الشورى]، چگونه ممکن است محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم برخلاف این عمل کرده و بگوید: [ عن عبدالله عمر رضي الله تعالى عنهما أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال أمرت أن أقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله وأن محمدا رسول الله ويقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دماءهم وأموالهم إلا بحق الإسلام وحسابهم على الله تعالى ] رواه البخاري ومسلم [ به من فرمان داده شده است تا با مردم بجنگم تا شهادت بدهند خدای جز الله نیست و محمد رسول خداست و نماز بپا داشته و زکات بدهند؛ اگر چنین کردند خون و اموالشان از من در امان است مگر به حق اسلام حسابشان به خداوند تعالی است] اما درباره این فرموده خداوند تعالی: {فَإِذَا انسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ ۚ فَإِن تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿٥﴾} صدق الله العظيم [التوبة]. به راستی که مقصود خداوند مشرکان مکه است که بعد از اعلام برائت تخلف کردند؛ چون خداوند به مسلمانان فرمان داده بود که مشرکان حق نزدیک شدن به خانه معظم او را ندارند و این خانه اختصاص برای ادای حج به مسلمانان اختصاص دارد. خداوند از حج خانه معظم خود توسط مشرکانی که شاهد کافر بودن خود بودند،برائت جست ؛ و آن را برای تمام کسانی که ایمان به خداوند و روز قیامت داشته و در عبادت کردن پروردگارشان شرک نیاورده باشند قرار داد. برای همین به مسلمانان فرمان داد که مشرکان حق نزدیک شدن به مسجد الحرام را ندارند. خداوند تعالی میفرماید: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلَا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَـٰذَا ۚ وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللَّـهُ مِن فَضْلِهِ إِن شَاءَ ۚ إِنَّ اللَّـهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿٢٨﴾} صدق الله العظيم [التوبة].
بعد از آنکه در روز حج اکبر؛ بیزاری و برائت خداوند و رسولش اعلام گردید؛ هرمشرکی که در مکه پیدا میشد به منزله مقاومت وی در برابر فرمان برائت خداوند و رسولش بود؛ لذا فرمان خداوند بر این قرار گرفت که با آنها مبارزه شود ولو اینکه به پوشش کعبه آویخته باشند؛ مگر اینکه اعلام کنند مسلمانند و نماز برپا کرده و زکات بدهند؛ و این به معنی این است که آنها در زمره برادران دینی مسلمانان شدهاند و مانند شما نسبت به مسجد الحرام حق دارند و برای همین نیز فرمان داده شد که راه این دسته باز شود. تصدیق فرموده خداوند تعالی: { وَأَذَانٌ مِّنَ اللَّـهِ وَرَ سُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّـهَ بَرِ يءٌ مِّنَ الْمُشْرِ كِينَ وَرَ سُولُهُ فَإِن تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّـهِ وَبَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُ وا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٣﴾ إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِ كِينَ ثُمَّ لَمْ يَنقُصُوكُمْ شَيْئًا وَلَمْ يُظَاهِرُ وا عَلَيْكُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَىٰ مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ ﴿٤﴾ فَإِذَا انسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُ مُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِ كِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُ وهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْ صَدٍ فَإِن تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ رَّ حِيمٌ ﴿٥﴾ وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِ كِينَ اسْتَجَارَ كَ فَأَجِرْ هُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّـهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَعْلَمُونَ ﴿٦﴾ } صدق الله العظيم [التوبة] جز اینکه خداوند به مؤمنان فرمان میدهد اگر کسی از کافران یا مشرکان به آنها پناه بیاورد؛ به او پناه دهند تا کلام خداوند را بشنود. اگر از حق پروردگارش پیروی کرد که چه بهتر ؛ واگر نپذیرفت ؛ خداوند به شما امر نموده که او را به خانهاش برسانید و همراه او باشید تا از مکه خارج شود و با او به خوبی برخود و رفتار شود. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّـهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَعْلَمُونَ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [التوبة]. ای کسانی که نادانسته به خداوند نسبت داده و خود و پیروانتان را به گمراهی میکشانید؛ ازخدا پروا نمایید.ای علمای مسلمین که با وجود تفاوت بسیار زیاد بین شتر و الاغ؛ فرق بین الاغ و شتر را تشخیص نمیدهید (لا تفرقون بین البعیر و الحمیر ) از خداوند بترسید!! چگونه است که شما قادر نیستید مهدی منتظر حق را که از جانب پروردگارتان آمده است از کسانی که با مسّ شیطان سرگردان و آشفته شده و ادعای مهدویت میکنند؛ تشخیص دهید. کسانی که هر از چند گاه سربلند کرده و با وسوسه شیطانی که قرینشان است، خود را مهدی منتظر میدانند. آیا نمیدانید این از مکر شیطان بزرگ است تا وقتی خداوند مهدی منتظر حق را به سویتان فرستاد؛ بگویید:" این هم یکی از کسانی است که هر از چند گاهی پیدا شده و ادعا میکنند مهدی منتظرند؟"آیا از او رو برمی گردانید تا اینکه عذاب خداوند با سیارهای که به آن سیاره دهم میگویید بر سرتان نازل شود؛ آیا پروا نمیکنید؟ آیا در بیان حق ذکر-قرآن عظیم-که مهدی منتظر حق امام ناصر محمد یمانی از آنها برایتان حجت میآورد تدبر نمیکنید؟ علم مقتدارنه او را با علومی که مهدیون دروغینی که با مسّ شیاطین سرگردان شدهاند مقایسه نمینمایید؛ از خدا پروا نمیکنید؟ اگر شما از کسانی باشید که قبل از شنیدن سخن درباره آن حکم نمیدهند؛ با تدبر در منطق و دلایل علمی مقتدرانه امام مهدی ناصر محمد یمانی و برهانهای مدعیان مهدویت که ندانسته به خداوند نسبت میدهند متوجه تفاوت امر میشوید و درمییابید تفاوت بین مهدی منتظر و مدعیان دروغینی که شخصیت او را به سرقت بردهاند مانند تفاوت بین شتر و الاغ است؛ یا شما شتر را از الاغ تشخیص نمی دهید؟ ای مردم! زمان قيامت فرا رسيده و كسی جز خداوند نمی تواند جلوی عذاب را بگیرد آیا به این سخن میخندید و نمی گریید؟![اشاره به آیات کریمه سوره النجم:أَزِفَتِ الْآزِفَةُ (۵۷) لَيْسَ لَهَا مِن دُونِ اللَّـهِ كَاشِفَةٌ (۵۸) أَفَمِنْ هَـٰذَا الْحَدِيثِ تَعْجَبُونَ (۵۹) وَتَضْحَكُونَ وَلَا تَبْكُونَ (۶۰) ]. آیا میدانید که امام مهدی ناصر محمد یمانی با کلام خداوند، پروردگار عالمیان شما را مورد خطاب قرار میدهد و بیان حق قرآن را با قرآن و از محکمات آن برایتان میآورد؛ آیات روشنی که آیات بنیادی و اساسی کتاب و از محکماتی هستند که برای عالم و جاهلتان به زبان عربی آمده است؛ ظاهر و باطن آن را هم علمایتان درک میکنند و هم جاهلان ؛ چون ظاهر و باطن آنها یکسان است و تنها کسانی که قلبشان از حق منحرف است از درک دیدن آنها کور و ناتوانند.
شیخ گرانقدر و محترم ومکرم سلیمان العلوان و شیخ گرانقدر و محترم و مکرم طارق السویدان، عزیزان من به گرمی به شما خوش آمد میگوییم و شما را از شجاعترین علمای مسلمین میدانیم چرا که میخواهید از حدود دین دفاع نمایید؛ چه مردان نیکویی. آیا میدانید علت این پراکندگی و تفرقه که باعث شده برخی ازمسلمانان مانند تیری که از کمان رها شده از دین دور شده و کشتن مسلمان به دست برادر مسلمانش را حلال بدانند، چیست؟ سبب آن حکمت احمقانه علمای دین در فرار از گفتگو با رهبران "مارقین" به بهانه جلوگیری از شهرت یافتن آنهاست و کسانی هم بدون اندیشه از این "مارقین" پیروی میکنند و تنیجهاش این است که میبینید که حتی در خانههای خداوند شما را میکشند و این ثمرهی بذری است که کاشتهاید کلام مشهورتان این است که: "با او گفتگو نمیکنیم تا کمک نکنیم مشهور و شناخته شود". در حالی که درست این است که در برابر او حجت علمی و برهان قوی از آیات محکم قرآن اقامه کرده و وی را با صفت "گمراه بودن آشکار" مشهور نمایید. فرض کنیم طارق السویدان و سلیمان العلوان در پایگاه امام ناصر محمد یمانی بر او غلبه کنند و برای انصارش روشن شود که ناصر محمد یمانی از گمراهان و گمراه کنندگان است و اگر سلیمان و سویدان از آیات محکم قرآن حجت بیاورند و ناصر محمد یمانی؛ پاسخ طارق و سلیمان را حذف کند؛ انصارش خواهند دانست که آنها در برابر او حجت قوی و علمی آوردهاند و انصار امام ناصر محمد یمانی از او روگردانده و از شیوخ گرانقدر طارق و سلیمان متشکر خواهند بود که آنان را از گمراه سازی ناصر محمد یمانی-اگر که گمراه باشد- رها ساخته است. شما را به خداوند قسم، آیا اگر طارق و سلیمان از آیات محکم قرآن دربرابر امام ناصر محمد یمانی بیاورند؛ چنین اتفاقی نخواهد افتاد؟ پس ای مردم، نسبت به این حکمت خبیثانه کافر شوید که میگوید: "نباید با او گفتگو کنیم تا به مشهور شدنش کمک نکرده باشیم"، بلکه باید کسی را که باعث گمراهی مردم میشود، بشناسانید ولو اینکه ناصر محمد یمانی باشد. ولی انصار من از من پیروی میکنند چون از خردمندان هستند و برای همین به خداوند قسم نمیتوانید آنها را از پیروی از من بازگردانید؛ مگر اینکه برای تأویل قرآن بیانی بهتر و سخنی درستترو هدایتگرتر از بیان ناصر محمد یمانی بیاورید ولی نمیتوانید چنین کنید؛ میدانید چرا؟ چون من امام مهدی ناصر محمد یمانی از شما نسبت به کتاب خداوند قرآن عظیم آگاه تر هستم .
وسؤالی که مطرح میشود این است که: خاتم الأنبیا و مرسلین درزمانی که کودک و در گهواره بود با چه نامی خوانده میشد، آیا نام ایشان "احمد" بود؟ خیر بلکه نام او محمد صلّى الله عليه وآله وسلم، است؛ به خاطر آن که أحمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم همان محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم است، لذا ای مردم، میبینید که خداوند حجت حق را در برهان قوی علمی قرار داده است نه در نام، به رغم اینکه شیوخ گرانقدرطارق السویدان و سلیمان العلوان قبل از اینکه خداوند مهدی منتظر ناصر محمد را برانگیزد، به حق آمده از نزد پروردگار شهادت دادهاند که خداوند مهدی منتظر را به عنوان ناصر محمد(یاری رساننده به محمد) برمیانگیزد. ممکن است سلیمان با عصبانیت بگوید:"مهلت بده ناصر محمد یمانی؛ به ما تهمت میزنی؟ کی طارق و سلیمان شهادت دادهاند که خداوند مهدی منتظر را به عنوان ناصر محمد(یاری رسان به محمد) برمیانگیزد؟" امام مهدی ناصر محمد در پاسخ میگوید: آیا شهادت میدهید که خداوند مهدی منتظر را به عنوان نبیّ جدید از سوی پروردگار عالمیان برمیانگیزد؟ جوابتان معلوم است:"ای کسی که تصور میکنی مهدی منتظر ناصر محمد هستی، برتوست که بدانی ما شهادت نمیدهیم که خداوند مهدی منتظر را به عنوان نبیّ جدید بر میانگیزد، چون این محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم است که آخرین نبی و رسول خداست و فتوای خداوند درآیات محکم کتابش تصدیق آن است:
{مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَآ أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ ولكن رَّسُولَ ٱللَّه وَخَاتَمَ ٱلنَّبِيِّينَ وَكَانَ ٱللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيماً(۴۰)} صدق الله العظيم [الأحزاب]. و برای همین طارق و سلیمان و تمام علمای مسلمین و عامه مسلمانان شهادت میدهند که خداوند امام مهدی ناصر محمد را برمیانگیزد، یعنی خداوند او را به عنوان یاری رسان(ناصر) به محمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم برمیانگیزد و او با همان حجتی که با محمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم نازل شده است برای مردم حجت میآورد یعنی قرآن عظیم. چرا که خداوند امام مهدی را به عنوان یک نبیّ جدید برنمیانگیزد، بلکه یاری رساننده به آنچه که محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم -آخرین نبیّ و رسول خداوند که سلام و صلوات بر او خاندان مطهرش باد-با خود آورده است، خواهد بود."
شیوخ گرانقدر سلیمان و طارق السویدان، آیا میخواهید به چیزی که به حدیث اضافه شده یعنی [واسم أبيه اسم أبي] متمسک شوید؟ با اینکه میان شما و شیعیان و بسیاری از فرق دیگر درمورد این قسمت اضافه شده اختلاف شدیدی وجود دارد، شما میخواهید با این قسمت اضافه شده با من مباهله کرده و بیان حق قرآن را رها نمایید، آیا نمی دانید حجت خداوند در علم است نه در اسم؟ و برای همین هم خداوند تعالی میفرماید:
{وَمُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتِي مِن بَعْدِي اسمه أَحْمَدُ} صدق الله العظيم [الصف:۶].
اما شما میدانید اسم ایشان عليه الصلاة والسلام "محمد" بود و از زمانی که در گهواره بود مردم او را "محمد" مینامیدند نه "احمد" و به راستی که خداوند برای هر یک از انبیای خود که بخواهد دو نام قرار میدهد. برای مثال نبی الله یعقوب و نبی الله اسرائیل در حالی که این دو نام متعلق به یک نفر است؛ همین طور "احمد" و "محمد" که نام یک نفر است و خداوند میخواهد بدانید که حجت او در علم است نه در اسم ونام امام مهدی منتظر "محمد بن عبدالله"نیست بلکه اسامی او در ادامه میآید:
۱- مهدی منتظر"ناصر محمد"
۲- مهدی منتظر" عبدالنعیم الأعظم"
که اگر فکر کنید؛ در این نامها حکمت بالغهای وجود دارد، پس جدال با حجت اسم را کنار گذاشته و با برهان قوی علمی حجت بیاورید و اگر سرباز زنید؛ پیش از این به حق درمورد حدیث محمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم درباره اسم اسم مهديّ منتظَرکه فرموده است: [يواطئ اسمه اسمي]، برایتان فتوا دادهایم. ولی شما معتقدید که مقصود تطابق اسم او با اسم من است و برای همین عدهای او را با نام "مهدی منتظر محمد بن عبدالله" و یا "احمد بن عبدالله" مینامید، اما علمای لغت عربی که از خردمندان هستند درک خواهند کرد که مقصود از "التواطؤ" تطابق نیست بلکه مقصود از "التواطؤ" توافق و همراهی است.
سؤالی که مطرح میشود این است که: آیا اسم محمد با نام من یعنی "ناصر محمد"موافق نیست؛ یعنی میبینید که نام محمد همراه و موافق نام من است نه مطابق آن، چون نام نبیّ عليه الصلاة والسلام (محمد بن عبد الله) است و امام مهدی ناصر محمد و خداوند همراهی و توافق نام محمد را در نام پدرم قرار داده است؛ که این هم حکمت بالغهای دارد تا هرکس که حق را تصدیق کرد و پیروی نمود، شهادت دهد که :
(أشهدُ أنْ لا إله إلا الله وأشهدُ أنّ محمداً رسولَ الله صلّى الله عليه وأشهد أنّ الإمامَ المهديَّ ناصرُ محمدٍ) چون امام مهدی رسول پروردگار عالمیان نیست و کتاب جدیدی با خود نیاورده است که بخواهید شهادت حق بر رسالت او بدهید، چون رسالت حقی که امام مهدی ناصر محمد یمانی با خود دارد و برایتاناز آن حجت میآورد همان رسالهی خداوند یعنی قرآن عظیم است که محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم و تمام تابعین حق تا روز دین بر اساس آن حجت میآورند. وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
أخوكم في دين الله الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
ـــــــــــــــــــــ
ردّ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني على فضيلتي الشيخين سليمان العلوان وطارق السويدان ..
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله الاطهار وجميع أنصار الله الواحد القهار في كلّ زمانٍ ومكانٍ إلى اليوم الآخر، سلامُ الله عليكم أحبّتي الأنصار السابقين الأخيار في عصر الحوار من قبل الظهور، فصبرٌ جميلٌ فلا تأخذكم الغيرة بالحقّ على الإمام المهدي ناصر محمد اليماني فتشتمون من شتمنا وأفتى في شأن الإمام ناصر محمد اليماني من قبل الحوار.
ويا فضيلة الشيخ طارق السويدان ويا فضيلة الشيخ سليمان العلوان، سلام الله عليكم ورحمته وبركاته، وأنا الإمام المهدي أصلّي عليكم وأسلّمُ تسليماً أن يهديكم الله إلى الصراط المستقيم وجميع المسلمين فيبصَّر قلوبكم بالحقّ، {حَقِيقٌ عَلَىٰ أَن لَّا أَقُولَ عَلَى اللَّـهِ إِلَّا الْحَقَّ} [الأعراف:105]، وليس بالظنّ الذي لا يغني من الحقّ شيئاً.
ألا والله ما اخترت أن تكون طاولة الحوار بيني وبينكم في عصر الحوار من قبل الظهور الإنترنت العالميّة من ذات نفسي بل بأمرٍ من الله، وذلك أمر يخصّني تنفيذه وفي ذلك حكمةٌ بالغةٌ كونكما يا فضيلة الشيخ طارق وسليمان لا تستطيعان أن تُقاطعا الإمام المهدي فتشوّشا فكره وترتيبه للمنطق الحقّ كون الحوار في عصر الحوار من قبل الظهور هو بالقلم الصامت ولذلك لا تستطيعون أن تقاطعوا كلامي؛ بل ليس أمامكم إلا أن تتدبّروا منطقي وسلطان علمي من أول البيان إلى آخرة لأنّ الحوار مكتوبٌ وليس كلاماً متبادلاً باللسان، ألا والله لو يظهر لكم المهديّ المنتظَر على إحدى القنوات الفضائيّة لحوار علماء الأمّة لكان الحوار أشدّ ضجةً من الاتجاه المعاكس في قناة الجزيرة كون الإمام المهدي سوف ينسف عقائدَ لدى كثيرٍ من المسلمين مخالفةً لمحكم كتاب الله القرآن العظيم، وبما أنّها عقائد اختلطت بدمائكم وأنفسكم فلا تستطيعون الصبر والانتظار حتى يكمل الإمام المهدي ناصر محمد اليماني ما لديه من سلطان العلم؛ بل سوف يكون الحوار مثله كمثل الاتجاه المعاكس فتقاطعونَني بين اللحظة والأخرى فتشوشون فكري وترتيب البرهان الذي أرتبه شيئاً فشيئاً كالبناء المحكم الذي أُسّس على تقوى من الله، فاتّقوا الله أحبّتي في الله، وما كان للإمام المهديّ المنتظَر أن يتّبع أهواءكم حسب اختياركم فليس لكم الخيرة من الأمر؛ بل أنطق بالبيان الحقّ للقرآن، فمن اهتدى فلنفسه ومن ضلّ فعليها وما أنا عليكم بوكيل.
ويا علماء الأمّة وخطباء المنابر ومفتي الديار استجيبوا لدعوة الحوار للمهديّ المنتظَر في عصر الحوار من قبل الظهور عبر طاولة الحوار العالميّة (موقع الإمام المهدي ناصر محمد اليماني منتديات البشرى الإسلامية) حتى يتبيّن لكم شأن ناصر محمد اليماني هل هو المهديّ المنتظَر أم كذابٌ أشِرٌ؟ فإن تبيّن لعلماء المسلمين أنّ ناصر محمد اليماني هو حقاً المهديّ المنتظَر لا شك ولاريب، فمن بعد التصديق يظهر لكم المهديّ المنتظَر عند البيت العتيق للبيعة العامة والولاء بالحقّ.
ويا أحبّتي في الله ليس من العقل والمنطق أن يظهر لكم المهديّ المنتظَر عند البيت العتيق للبيعة من قبل الحوار؛ بل العقل والمنطق هو أن يتمّ الحوار من قبل الظهور ومن بعد التصديق بالحقّ يظهر لكم المهديّ المنتظَر عند البيت العتيق أفلا تتفكّرون؟
ويا أحبّتي في الله فضيلة الشيخ سليمان العلوان وكذلك فضيلة الشيخ طارق محمد السويدان، فما دام الله أظهركم على شأن الإمام المهدي ناصر محمد اليماني فوجب عليكم الذود عن حياض الدين حتى لا يُضِلّ الإمام ناصر محمد اليماني أحداً من المسلمين إن كنتم ترونني أدعو إلى باطلٍ، والله المستعان يا أخي الكريم الفاضل فضيلة الشيخ سليمان العلوان بقولك عن الإمام المهدي ناصر محمد اليماني بما يلي: (وحاشاه من الصدق). بمعنى أنّك ترى ناصر محمد اليماني كذاباً أشر وليس المهدي المنتظر. ومن ثمّ يردّ عليك ناصر محمد اليماني وأقول: لك الحقّ أن تتوقع أنّ ناصر محمد اليماني إمّا أن يكون من الصادقين وإمّا أن يكون من الكاذبين ومن ثمّ تُنظر الحكم علينا إلى ما بعد الحوار، ولا يحقّ لك أن تحكم على الإمام ناصر محمد اليماني: (أنه كذاب وحاشاه من الصدق)! ومن ثمّ يردّ عليك الإمام المهدي ناصر محمد اليماني وأقول: رجوت من الله أن يغفر لحبيبي في الله فضيلة الشيخ المحترم سليمان العلوان وكذلك أخيه طارق محمد السويدان وكافة علماء المسلمين وأمّتهم وأقول:
اللهم اغفر لهم فإنهم لا يعلمون إنّي الإمام المهدي الحقّ من ربّهم، ولو علموا علم اليقين إنّي الإمام المهديّ المنتظَر لاشتاقوا إلى لقائي فيضمّوني إلى صدورهم شغفاً وحبّاً في الله ويشكروا فضل الله عليهم أن بعث الإمام المهديّ المنتظَر في أمّتهم وجيلهم ثم يكونوا من الشاكرين.
ويا أحبّتي في الله أُشهدُ الله والأنصار السابقين الأخيار وكفى بالله شهيداً أنّي لا أحصر الحوار في موقع الإمام المهدي ناصر محمد اليماني منتديات البشرى الإسلامية؛ بل أعلن الاستعداد للحضور إلى موقع فضيلة الشيخ سليمان العلوان أو موقع فضيلة الشيخ طارق محمد السويدان وأنا واثق فيهما الثقة التامة أنّ الحقوق لديهم محفوظةٌ، ولذلك لا أخشى من التزييف والتحريف من قبلهم في بيانات الإمام ناصر محمد اليماني لديهم بل أمنحهم الثقة التامة كونهم ليسوا من الجاهلين فلهم الحقّ في الاختيار في أمرين أن يكون الحوار إمّا بموقع الإمام المهدي ناصر محمد اليماني منتديات البشرى الإسلامية وحقوقهم محفوظةٌ وكفيلهم الله على ذلك، وإذا لم يثقوا في الإمام المهدي ناصر محمد اليماني فأقول لا تثريب عليكم ولا حرج كونكم لا تعلمون أنّني المهديّ المنتظَر الحقّ من ربِّكم خليفة الله على العالمين؛ بل سوف يتواضع الإمام ناصر محمد اليماني فسوف يحضر هو لديكم في الموقع الذي تختارون أن يكون طاولة الحوار العالميّة بين علماء المسلمين والنصارى واليهود لحوار المهديّ المنتظَر في عصر الحوار من قبل الظهور وكلٌّ منّا في داره (رايق) على أحسن حالٍ يكتب ردّه من غير مقاطعةٍ ولا تشويشٍ بكلّ هدوءٍ وسكينةٍ وطمأنينةٍ، فتلك نعمةٌ من الله فاستخدموها لبيان نور الله لهدى البشر وتعليمهم البيان الحقّ للذكر يا شباب المسلمين المثقفين وليس لنشر الفحشاء والمنكر كما يفعل المجرمون، فاتقوا الله واشكروا نعمته عليكم يزِدكم.
ويا أحبّتي في الله طارق السويدان وسليمان العلوان وكافة علماء المسلمين، والله الذي لا إله غيره إن كان ناصر محمد اليماني هو حقًا المهديّ المنتظَر فإنّ جميع علماء المسلمين والنصارى واليهود لا يستطيعون أن يهيمنوا على الإمام المهدي ناصر محمد اليماني ولو في مسألةٍ واحدةٍ ولو اجتمعوا له، وليس للإمام المهدي ناصر محمد اليماني غير شرطٍ واحدٍ أن يرضوا بالله حَكماً بينهم فيما كانوا فيه يختلفون في الدين: {وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِن شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّـهِ ۚ ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [الشورى].
ولن أرضى بغير الله حكماً بينكم بالحقّ فيما كنتم فيه تختلفون، تصديقاً لقول الله تعالى: {أَفَغَيْرَ اللَّـهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا} صدق الله العظيم [الأنعام:114].
ويا علماء المسلمين والنصارى واليهود، والله لا استطيع إقناعكم والهيمنة عليكم بالحقّ من ربّ العالمين حتى تستجيبوا لدعوة الاحتكام إلى الله وما على الإمام المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني إلا أن يستنبط لكم حكم الله من محكم كتابه فيما كنتم فيه تختلفون وإن لم أجد فمن سُنّة رسول الله الحقّ التي لا تخالف لمحكم الكتاب كون الإمام المهديّ المنتظَر لا ينكر سنّة البيان الحقّ للقرآن لأنّي أعلمُ أنّ أحاديث السُّنة النبويّة الحقّ هي من عند الرحمن كما القرآن من عند الرحمن، تصديقاً لقول الله تعالى: {فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ﴿١٨﴾ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [القيامة].
ألا وإنّما أحاديث السُّنة النبويّة الحقّ لا تزيد القرآن إلا بياناً، وإنّما ننكر منها ما جاء مُناقضاً لمحكم القرآن أو للعقل والمنطق كون الله سوف يسألكم كذلك عن عقولكم، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَـٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
ويا أحبّتي في الله فضيلة الشيخ طارق السويدان وأخيه سليمان العلوان وكافة علماء المسلمين وأمّتهم والناس أجمعين، وتالله لا ولن تتّبعوا الإمام المهدي ناصر محمد اليماني حتى تستخدموا عقولكم التي أنعم بها الله عليكم فتفكّروا في بيان الإمام ناصر محمد اليماني هل هو بيان رجلٍ مجنونٍ؟ فإذا ذهب عقل الإمام ناصر محمد اليماني فإنّها لم تذهب عقولكم فسوف يتبيّن لكم ذلك من خلال منطق ناصر محمد اليماني وسلطان العلم الذي يُحاجّكم به ناصر محمد اليماني.
وأحذِّر أنصار المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني أن يتّبعوا الإمام ناصر محمد اليماني الاتِّباع الأعمى، فإن وجدوا الإمام ناصر محمد اليماني ينطق لهم بشيءٍ يخالف للعقل والمنطق فلا يقولوا بما أننا صدقنا أنّه المهديّ المنتظَر فما قاله سوف نصدقه ونتّبعه حتى ولو كان مخالفاً للعقل والمنطق، كلا وربّي الله ليسألكم الله عن عقولكم التي أنعم بها الله عليكم.
ويا أحبتي في الله علماء المسلمين وأمّتهم إنّ مثل بعث الإمام المهدي كمثل بعث الأنبياء والمرسّلين، فلن تجدوا أنهّ صدّق فاتّبع الأنبياء والمرسَلين إلا الذين استخدموا عقولهم فتفكّروا فيما أُنزل إليهم من ربّهم بتدبّر العقل والمنطق بغض النظر عمّا وجدوا عليه آباءهم حتى إذا حكّموا عقولهم تبيّن لهم أنّه الحقّ من ربّهم كونهم تبيّن لهم إنّ صاحبهم ليس منطِقُه منطقَ مجنونٍ ولا يدعو الناس إلى عبادة نفسه من دون الله بل يدعوهم ليكونوا ربانيِّين بالحقّ يعبدون الله وحده لا شريك له فأجابوا فتوى عقولهم إنّ الله هو الأحقّ بعبادتهم مما سواه سبحانه وتعالى علواً كبيراً فتركوا ما وجدوا عليه آباءهم واستجابوا لدعوة الحقّ من ربّهم فاتّبعوا أنبياءه برغم إنّ أَتباعَ الأنبياء ليسوا بعلماء بادئ الأمر ولذلك صدّقوا الحقّ من ربّهم؛ بل لا يعلمون شيئاً وإنّما تفكّروا بادئ الأمر بعقولهم في منطق الداعية فأقرّته عقولُهم الحقّ من ربّهم، وأولئك الذين هدى الله من عباده من أولي الألباب وهم الذين لا يحْكُمون على الداعية من قبل أن يسمعوا لقوله ويتفكّروا فيه بل استمعوا القول أولاً ومن ثم اتّبعوا أحسنه إن تبيّن لهم أنّه الحقّ من ربّهم يصدقه العقل والمنطق، فأولئك نبشرهم مقدماً بالهدى، تصديقاً لقول الله تعالى: {فَبَشِّرْ عِبَادِ ﴿١٧﴾ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّـهُ وَأُولَـٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
ولكنّ الذين لم يهدِهِم الله إلى الحقّ فليس أنَّ الله ظلمهم سبحانه فلم يهدهم! تصديقاً لقول الله تعالى: {وَلا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا} صدق الله العظيم [الكهف:49]؛ بل ظلموا أنفسهم بسبب الاتّباع الأعمى لمن كانوا قبلهم ولم يستخدموا عقولهم شيئاً ولذلك قال الكفار بالحقّ من ربّهم: {وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [الملك].
إذاً يا أحبّتي في الله إنّ سبب دخول أهل النار للنار من الجنّ والإنس هو عدم استخدام العقل للتمييز بين الحقّ والباطل واتّباعه، ولذلك قال الله تعالى: {وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ ۖ لَهُمْ قُلُوبٌ لَّا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَّا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَّا يَسْمَعُونَ بِهَا ۚ أُولَـٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ ۚ أُولَـٰئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ ﴿١٧٩﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
ويا أحبّتي في الله عُلماء المُسلمين إنّ الإمام المهدي يبتعثه الله حَكَماً بالحقّ بين علماء المُسلمين والنصارى واليهود وكافة البشر، فهل من العقل والمنطق أن يدعو البشر المهديّ المنتظَر إلى الاحتكام إلى كتاب بحار الأنوار أو كتاب البخاري ومُسلم برغم أنّي لا أكذّب ما كان حقاً فيها من الأحاديث الحقّ والروايات وإنّما أكذّب ما جاء فيها مخالفاً لمحكم كتاب الله القرآن العظيم؟
ويا فضيلة الشيخان سليمان العلوان وطارق السويدان إنّي أدعوكما وكافة علماء اليمن خاصّةً وعلماء المسلمين عامةً للحضور إلى طاولة الحوار العالميّة للمهديّ المنتظَر (موقع الإمام المهدي ناصر محمد اليماني) ذي اللون الأزرق؛ كون مواقعنا كثيرة. وإنّ حقوقكم محفوظةٌ لدينا مصونةٌ، وكذلك سوف تكونون لدينا معزّزين ومكرّمين ضيوفاً محترمين ولن نحجبكم ولن نغيّر من قولكم شيئاً، ونعوذ بالله أن نكون من الجاهلين. فإن تبيّن لكم أنّ الإمام ناصر محمد هو حقاً الإمام المهديّ المنتظَر ناصر محمد فسوف تعلمون الحقّ من ربِّكم، وإنْ هيمنتم على الإمام ناصر محمد اليماني ولو في مسألةٍ واحدةٍ فقط فعلى ناصر محمد اليماني التراجع عن عقيدة أنّه المهديّ المنتظَر وعلى جميع الأنصار في مختلف الأقطار التراجع عن اتِّباع ناصر محمد اليماني لئن غلبوني علماء المسلمين ولو في مسألةٍ واحدةٍ، فكونوا من الشاهدين يا معشر المسلمين على أنفسكم وعلى علمائكم وعلى المهديّ المنتظَر الحقّ كون ناصر محمد اليماني سوف ينسف بعض عقائدكم في الدين نسفاً كونها ليست من دين الله في شيء؛ بل وردت إليكم من عند غير الله أي من عند الشيطان الرجيم على لسان أوليائه الذين يُظهرون الإيمان ويُبطنون الكفر والمكر ضدّ اتباع الذكر المحفوظ من التحريف والتزييف، وأرادوا أن يضلّوكم عمّا أنزل الله إليكم في محكم القرآن العظيم ولكن عن طريق أحاديث السُّنة النبويّة كونها ليست محفوظةً من التحريف ولذلك جاءوا إلى محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم ليظهروا الإيمان ويبطنوا الكفر والمكر وإنّما اتّخذوا أيمانهم ستاراً ليكونوا من رواة الأحاديث في السُّنة النبوية، وقال الله تعالى: {إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّـهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ ﴿١﴾ اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٢﴾} صدق الله العظيم [المنافقون].
ومن ثم علَّمكم الله كيفية طريقة صدّهم عن سبيل الله أنّه ليس بالسيف؛ بل بما هو أشدّ خطراً من ضرب السيوف! بل ليكونوا من رواة الأحاديث في السُّنة النبويّة ليضلّوكم عن اتِّباع ما أنزل الله إليكم في محكم القرآن العظيم ولذلك كانوا يحضرون مجالس الحديث حتى يكونوا من رواة الحديث. وقال الله تعالى: {مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ ۖ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿٨٠﴾ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗوَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء].
وبما أنّ قرآنه وأحاديث بيانه كلّها من عند الله، تصديقاً لقول الله تعالى: {فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ﴿١٨﴾ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [القيامة]، ولذلك علَّمكم الله أنّ حديث البيان في السُّنة النبويّة لو كان من عند غير الله؛ أي من عند الشيطان فسوف تجدون بينه وبين محكم قرآنه اختلافاً كثيراً كون الحقّ والباطل نقيضان لا يتّفقان. إذاً يا قوم لقد جعل الله محكم القرآن هو المرجع للأحاديث في السُّنة النبويّة وعلَّمكم الله عن طريقةِ كشف الأحاديث المكذوبة عن النبيّ زوراً وبهتاناً أنّكم سوف تجدون بينها وبين محكم القرآن اختلافاً كثيراً، ولذلك أدعوكم إلى الله الواحد القهار ليحكم بينكم فيما كنتم فيه تختلفون في الدِّين وما على المهديّ المنتظَر إلا أن يستنبط لكم حكم الله الحقّ من محكم الذِّكر المحفوظ من التحريف حجّة الله عليكم يوم القيامة لو لم تتّبعوا الحقّ من ربكم، وقال الله تعالى: {وَهَـٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿١٥٥﴾ أَن تَقُولُوا إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿١٥٦﴾ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ ۚ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
فأجيبوا دعوة الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم يا معشر علماء المسلمين واعلموا أنَّ محمداً رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم قال لي في الرؤيا الحق: [كان مني حرثك وعليٌّ بذركَ، أهدى الرايات رايتُك وأعظم الغايات غايتُك، وما جادلك أحدٌ من القرآن إلا غلبتَه]
وفي رؤيا أخرى: [وأنّك أنت المهدي المنتظر، وما جادلك عالِم من القرآن إلا غلبتَه] انتهت الرؤيا بالحقّ.
ولكنّي أشهدُ الله أنّه ما أمركم أن تجعلوا الأحكام الشرعيّة على الرؤيا المناميّة كون الرؤيا فتوى تخصّ صاحبها، ولكن هذه الرؤيا سوف تكون حجّة عليكم لو أنّ الله أصدقني الرؤيا بالحقّ على الواقع الحقيقي فتجدون أنّه حقاً لا يُجادل ناصر محمد اليماني عالِمٌ من القرآن إلا وأقام عليه ناصر محمد اليماني حجّة العلم والسلطان من محكم القرآن.
ويا أحباب الله، بلِّغوا بالبيان الحقّ للكتاب ذكرى لأولي الألباب بكل حيلةٍ ووسيلةٍ فتلك مهمّتكم يا من أظهركم الله على أمري وصدَّقوا واتبعوا، ولا تستيئسوا ممّن يحظروكم ولا تستيئسوا ممّن يكذبوكم وقولوا كما قال أتباع أحد الأنبياء لطائفةٍ منهم في قول الله تعالى: {وَإِذْ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا ۙ اللَّـهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا ۖ قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿١٦٤﴾ فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ أَنجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُوا بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ ﴿١٦٥﴾} صدق الله العظيم [الأعراف]، فهل تعلمون البيان الحقّ لقولهم: {قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ} صدق الله العظيم؟ أي معذرةً إلى الله حتى لا يحاسبنا على عدم التبليغ بما أنزل الله إلينا ما دمنا صدَّقنا واتَّبعنا وكذلك لعلهم يتّقون فيتّبعون الحقّ من ربّهم، فكونوا من الشاكرين أحبّتي في الله وبلِّغوا بالبيان الحقّ للكتاب أجمعين في عصر الحوار من قبل الظهور فجميعه نورٌ على نورٍ وشفاءٌ لما في الصدور، ولا تهِنوا ولا تحزنوا وقولوا للناس حُسناً وبشّروا ولا تنفّروا وكونوا ليِّنين ذوي خُلُقٍ عظيمٍ في دعوتكم، وتذكّروا قول الله تعالى: {وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ} صدق الله العظيم [آل عمران:159].
وأطيعوا أمر الله إليكم وإلى جميع الدُعاة إلى سبيله في قول الله تعالى: {ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ} [النحل:125]، وقول الله تعالى: {وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ۚادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ ﴿٣٤﴾ وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [فصلت].
وتذكّروا وصية الله لنبيّه موسى عليه الصلاة والسلام، فبرغم أنَّ فرعون كان عالٍ في الأرض من المُسرفين {فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَىٰ ﴿٢٤﴾} [النازعات:24]، فبرغم ذلك أمرَ الله نبيّه موسى وأخاه هارون عليهما الصلاة والسلام؛ وقال الله تعالى: {اذْهَبَا إِلَىٰ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَىٰ ﴿٤٣﴾ فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّيِّنًا لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَىٰ ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [طه].
ويا أحباب الله إن كنتم حريصين على تحقيق ما يحبّه الله ويرضاه فسوف تجدون فتوى ما يحبّه الله ويرضاه في قول الله تعالى: {وَلَا يَرْضَىٰ لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ ۖ وَإِن تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ} صدق الله العظيم [الزمر:7].
وأحبّ إلى نفس الله أن تدعوا عباده إلى سبيله فتصبروا على أذاهم حتى يهديهم فذلك أحبّ إلى الله من لو أنّهم يقاتِلوكم فتقاتلوهم فتقتلوهم فيدخلهم النار، ولم يأمركم الله بقتال عباده حتى يكونوا مؤمنين فلا إكراه في الدين، وإنّما عليكم ما على رسوله والإمام المهدي في قول الله تعالى: {وَإِن مَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [الرعد].
ولربّما يودّ أن يقاطعني أحد الذين يتّبعون أحاديث الشيطان المُخالفة لمحكم القرآن ويحسبون أنّهم مهتدون فيقول: "مهلاً مهلاً يا ناصر محمد اليماني، بل قال محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم فيما روي عن عبد الله عمر رضي الله تعالى عنهما أنّ رسول الله صلّى الله عليه وسلم قال:
اِنتهى
ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهدي ناصر محمد اليماني وأقول: بل ذلك حديث جاءكم من عند الشيطان الرجيم بمكرٍ خبيثٍ حتى يؤلِّبوا البشر على حربكم كونهم إذا لم يحاربوكم فسوف تُكرِهوهم على الدخول في دينكم كرهاً وهم صاغرون أو تقتلوهم وتسفكوا دماءهم وتسبُوا نساءهم وتأخذوا أموالهم غنيمةً لكم بحجّة عدم دخولهم في دين الله! ولم يأمركم الله ورسوله بذلك أبداً بل أمركم الشيطان الرجيم، فكيف تطيعون أمر الشيطان وتعصون أمر الرحمن في محكم كتابه في قول الله تعالى: {إِنَّ هَـٰذِهِ تَذْكِرَةٌ ۖفَمَن شَاءَ اتَّخَذَ إِلَىٰ رَبِّهِ سَبِيلًا ﴿١٩﴾} [المزمل].
فاتّقوا الله يا أولي الالباب، وسألتكم بمن أجرى السحاب وأنزل الكتاب وخلق الإنسان من تراب أليست كافة أوامر الله إلى رسوله في محكم الكتاب مخالفةً لأمر الشيطان في سُنَّة البيان في الحديث المُفترى على الرحمن إلى رسول القرآن أنّه قال:
ولا أقول في صحابة رسول الله الذين ورد هذا الحديث أنّه عنهم إلا خيراً، فكما افترى شياطين البشر على رسول الذكر كذلك يفترون على صحابته الأخيار، فاتّقوا الله واتَّبعوا كتاب الله وسُنّة رسوله الحقّ إلا ما خالف من أحاديث سُنّة البيان لمحكم القرآن فاعلموا أنّه حديثٌ مفترى من عند الشيطان، اللهم قد بلغتُ اللهم فاشهد.
أفلا تعلمون أنّكم حتى ولو أكرهتم كافة الجنّ أو الإنس حتى يكونوا مؤمنين بالرحمن ويقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة لما تقبّل الله صلاتهم ولا زكاتهم وهم كارهون حتى تكون صلاتهم وزكاتهم خالصة لله من قلوبهم وليست خشية من أحدٍ؟ تصديقاً لقول الله تعالى: {إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّـهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّـهَ ۖ فَعَسَىٰ أُولَـٰئِكَ أَن يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [التوبة]، اللهم قد بلغت اللهم فاشهد.
وأما بالنسبة للجهاد في سبيل لله لرفع ظلم الإنسان عن أخيه الإنسان فذلك أمر من الرحمن إلى الذين مكَّنهم الله في الأرض، تصديقاً لقول الله تعالى: {الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ ۗ وَلِلَّـهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ ﴿٤١﴾} [الحج]، {كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ ۗ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُم ۚ مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿١١٠﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
ولكن للأسف إنّ كثيراً من علماء الأمّة وخطباء المنابر لا يفرِّقون بين الآيات في محكم الذِّكر التي تخصّ الدعوة إلى الله ولا بين الآيات في محكم الذّكر التي تخصّ في الجهاد في سبيل الله للأمر بالمعروف والنهي عن المنكر لرفع ظلم الإنسان عن أخيه الإنسان وليس لإكراه الناس بالإيمان بالرحمن، أفلا تتدبّرون القرآن أم على قلوبٍ أقفالها يا معشر الذين أضلّوا أنفسهم وأضلّوا أمّتهم؟ ولسوف أضرب لكم مثلا كيف استطاع الذين يقولون على الله ما لا يعلمون ويحسبون أنّهم مهتدون أن يقنعوا أتباعهم في قتل الكفار الذين لا يؤمنون، فعلى سبيل المثال: يقولون لهم: "قال محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم: [عن عبدالله عمر رضي الله تعالى عنهما أن رسول الله صلّى الله عليه وسلم قال أمرت أن أقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله وأن محمدا رسول الله ويقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دماءهم وأموالهم إلا بحق الإسلام وحسابهم على الله تعالى] رواه البخاري ومسلم، ومن ثم يقول: فهذا يعني أنّ الله أمرنا بقتال المشركين وقتلهم حتى يكونوا مؤمنين فيقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة، ما لم يتمّ ذلك فقد أحلّ الله لنا دماءهم ونساءهم وأبناءهم وأموالهم غنيمةً لنا! ومن ثمّ يقول وقال الله تعالى: {فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ ۚ فَإِن تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ} صدق الله العظيم [التوبة:5].
ومن ثم يزيدهم بآياتٍ أُخرى، ويقول قال الله تعالى: {إِنَّ اللَّـهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ ۚيُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ ۖ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ ۚ وَمَنْ أَوْفَىٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّـهِ ۚ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ ۚ وَذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿١١١﴾} [التوبة]، وقال الله تعالى: {وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّـهِ ۚ فَإِنِ انتَهَوْا فَإِنَّ اللَّـهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿٣٩﴾} صدق الله العظيم [الأنفال]".
ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهدي ناصر محمد اليماني: إنّما أمركم الله بقتال الكفار الذين يقاتلونكم في دينكم ويفتنون من اتَّبعكم ولذلك أمركم الله بقتال الكفار الذين يقاتلونكم حتى لا يفتنوا من آمن بدعوتكم وصدّقكم واتَّبع دين الحقّ من ربّه، فهنا وجب عليكم نصرة إخوانكم في الدين، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَإِنِ اسْتَنصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ} صدق الله العظيم [الأنفال:72].
تصديقاً لحديث محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم: [إِنَّ مَثَلَ الْمُؤْمِنِينَ فِي تَوَادِّهِمْ وَتَرَاحُمِهِمْ كَمَثَلِ الْجَسَدِ إِذَا اشْتَكَى تَدَاعَى بِالسَّهَرِ وَالْحُمَّى] صدق عليه وآله الصلاة والسلام.
وإنما أمركم الله بقتال من يقاتلكم من الكفار الذين يريدون أن يطفئوا نور الله ولم يأمركم الله بالاعتداء على من لم يقاتلوكم من الكفار، وقال الله تعالى: {وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا ۚ إِنَّ اللَّـهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ ﴿١٩٠﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
كون الله لم ينهَكم عن الكفار الذين لم يقاتلوكم في دينكم بل أمركم الله أن تبرّوهم وتقسطوا إليهم وتعاملوهم كما تعاملون إخوانكم المؤمنين بمعاملة الدين، تصديقاً لقول الله تعالى: {لَّا يَنْهَاكُمُ اللَّـهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ ﴿٨﴾} صدق الله العظيم [الممتحنة].
ولم يأمر الله رسوله أن يقاتلهم حتى يكونوا مؤمنين بل أمر الله عبده ورسوله أن يعدل بين المؤمنين والكافرين، تصديقاً لقول الله تعالى:{فَلِذَٰلِكَ فَادْعُ ۖ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ ۖ وَقُلْ آمَنتُ بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ مِن كِتَابٍ ۖ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ ۖ اللَّـهُ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ ۖ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ ۖ لَا حُجَّةَ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ ۖ اللَّـهُ يَجْمَعُ بَيْنَنَا ۖ وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ ﴿١٥﴾} صدق الله العظيم [الشورى]، فكيف يخالف محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم ويقول: [أمرت أن أقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله وأن محمدا رسول الله ويقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دماءهم وأموالهم إلا بحق الإسلام وحسابهم على الله تعالى]؟
وأما بالنسبة لقول الله تعالى: {فَإِذَا انسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ ۚ فَإِن تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿٥﴾} صدق الله العظيم [التوبة:5].
فإنما يقصد المشركين المتخلفين في مكة من بعد البراءة كون الله أمر المسلمين بعدم اقتراب المشركين لبيته المعظَّم حتى يكون خالصاً للمسلمين يحجّوا إليه، وتبرأ الله من حجّ المشركين إلى بيته المعظم شاهدين على أنفسهم بالكفر، بل جعله الله سواءً للناس لمن كان يؤمن بالله واليوم الآخر لا يشرك بالله غيره في عبادته لربّه، ولذلك أمر الله المسلمين بعدم اقتراب المشركين من المسجد الحرام، وقال الله تعالى: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلَا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَـٰذَا ۚ وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللَّـهُ مِن فَضْلِهِ إِن شَاءَ ۚ إِنَّ اللَّـهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿٢٨﴾} صدق الله العظيم [التوبة].
ومن بعد إعلان البراءة من الله ورسوله يوم الحجّ الأكبر فمن وجدوه في مكة المكرمة فقد تحدّى براءة الله ورسوله فأمركم الله بقتاله حتى ولو كان متعلّقاً بأستار الكعبة إلا أن يعلن لكم إسلامه فيقيم الصلاة ويؤتي الزكاة فهذا يعني أنّهم صاروا إخواناً لكم في الدين ولهم الحقّ في المسجد الحرام كما لكم ولذلك أمركم الله أن تخلّوا سبيلهم، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَأَذَانٌ مِّنَ اللَّـهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّـهَ بَرِيءٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ ۙ وَرَسُولُهُ ۚفَإِن تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ ۖ وَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّـهِ ۗ وَبَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُوا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٣﴾ إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ لَمْ يَنقُصُوكُمْ شَيْئًا وَلَمْ يُظَاهِرُوا عَلَيْكُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَىٰ مُدَّتِهِمْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ ﴿٤﴾ فَإِذَا انسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ ۚ فَإِن تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿٥﴾ وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّـهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَعْلَمُونَ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [التوبة].
غير إنّ الله أمر المؤمنين أنّ من استجار به من الكفار والمشركين أن يُجِرْه حتى يسمع كلام الله فإن اتبَّع الحقّ من ربّه فكان بها؛ وإنْ أبَى فأمركم الله أن تبلّغوه مأمنه فتخرجوا معه حتى يتعدّى مكة وتعاملوه المعاملة الحسنة، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّـهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَعْلَمُونَ} صدق الله العظيم.
فاتّقوا الله يا معشر الذين يقولون على الله ما لا يعلمون فأضلّوا أنفسهم وأضلّوا أمّتهم، واتّقوا الله يا معشر علماء المسلمين يا من لا تفرِّقون بين الحمير والبعير برغم أنّ الفرق بين الحمير والبعير مختلفٌ جداً! فكيف أنّكم لا تفرِّقون بين المهديّ المنتظَر الحقّ من ربِّكم وبين المهديّين الذين تتخبطهم مسوس الشياطين كالذي يوسوس له قرينه الشيطان أنّه المهديّ المنتظَر؟ فبين الحين والآخر يظهر لكم مهديٌّ منتظرٌ جديدٌ، أفلا تعلمون إنّما ذلك مكرٌ من الشيطان الأكبر حتى إذا بعث الله اليكم المهديّ المنتظَر الحقّ من ربِّكم فتقولون: "إنما هو كمثل الذين يدَّعون شخصية المهديّ المنتظَر بين الحين والآخر". فتعرِضون عنه حتى يأتيكم عذاب الله بما تسمّونه الكوكب العاشر! أفلا تتّقون؟ أفلا تتدبّرون البيان الحقّ للذّكر الذي يحاجّكم به المهديّ المنتظَر الحقّ الإمام ناصر محمد اليماني ومن ثم تقارنوا بين سلطان علمه وسلطان علم المهديّين المفترين الذين تتخبّطهم مسوس الشياطين أفلا تتّقون؟ فإذا كنتم من الذين لا يحكمون من قبل أن يسمعوا القول ثم يتدبّروا منطق وسلطان علم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني وسلطان علم المهديّين الذين يقولون على الله ما لا يعلمون فسوف تجدون أنّ الفرق بين المهديّ المنتظَر وبين المفترين لشخصية المهديّ المنتظَر هو كالفرق بين الحمير والبعير، أم إنّكم لا تفرقون بين الحمير والبعير! أفلا تتفكرون؟
ويا قوم أزِفت الآزفة ليس لها من دون الله كاشفة، أفمن هذا الحديث تضحكون ولا تبكون! أفلا تعلمون أنّ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني ليخاطبكم بكلام الله ربّ العالمين فآتيكم بالبيان الحقّ للقرآن بقرآن من محكم القرآن العظيم؛ بآياتٍ بيِّناتٍ هُنَّ أمّ الكتاب المحكمات لعالِمكم وجاهلكم بلسانٍ عربي مبين يفقههن ويعلم ظاهرهن وباطنهن العالِم منكم وعامة المسلمين كون ظاهرهن كباطنهن لا يزيغ عمّا جاء فيهن إلا من كان في قلبه زيغ عن الحقّ.
ويا فضيلة الشيخ المحترم والمكرم سليمان العلوان ويا فضيلة الشيخ المحترم والمكرم طارق السويدان، أهلاً وسهلاً ومرحباً بكم أحبّتي في الله ونعتبركم لَمِن أشجع علماء المسلمين كونكم تريدون أن تذودوا عن حياض الدين؛ ونِعْمَ الرجال، فهل تعلمون أنّ سبب الفِرَق المارقة من المسلمين التي مرقت من الدين فأحلّت للمسلم قتل أخيه المسلم إنّها بسبب الحكمة الغبيّة بتهرّب العلماء من حوار الأئمة المارقين من الدين بحجّة عدم إشهارهم ثم اتّبعهم من اتّبعهم من الذين لا يعقلون، فهاهم يقتلونكم حتى في بيوت الله فذلك هو ما جنيتموه بسبب قولتكم المشهورة "لن نُجيب حواره حتى لا نساعد في إشهاره"! بل الحقّ هو أن تشهروا أنّه على ضلالٍ مبينٍ فتقيموا عليه حجّة العلم والسلطان المبين من محكم القرآن العظيم. فلنفرض أنّ طارق السويدان وسليمان العلوان أقاموا الحجّة على الإمام ناصر محمد اليماني في موقعه ثمّ تبيّن لأنصاره أنّ ناصر محمد اليماني كان من الضالين المضلّين لو أقام عليه سليمان والسويدان الحجّة من محكم القرآن حتى ولو قام ناصر محمد اليماني بحذف ردود طارق وسليمان فعندها سيعلم الأنصار إنّما حذفها لأنّهم أقاموا عليه حجّة العلم والسلطان، ومن ثمّ يتولّى عن الإمام ناصر محمد اليماني أنصاره شاكرين لفضيلة الشيخ طارق وسليمان أنّهم أنقذوهم من ضلال ناصر محمد اليماني لو كان على ضلالٍ مبينٍ، فبالله عليكم أليس ذلك ما سوف يحدث لو يقيم طارق وسليمان الحجّة من محكم القرآن على الإمام ناصر محمد اليماني؟ إذاً يا قوم اكفروا بالحكمة الخبيثة "لن نجيب حواره حتى لا نساعد في إشهاره"؛ بل اشهروا الضالَّ المضِّل للعالمين حتى ولو كان ناصر محمد اليماني. ولكن أنصاري اتَّبعوني لأنّهم من أولي الألباب، ولذلك والله لا تستطيعون أن تردّوهم عن اتِّباعي حتى تأتوا للقرآن بالبيان الأحسن من بيان ناصر محمد اليماني تأويلاً وأصدق قيلاً وأهدى سبيلاً ولكنّكم لا تستطيعون شيئاً، فهل تدرون لماذا؟ وذلك لأنّي الإمام المهدي ناصر محمد اليماني أعلَمُكُم بكتاب الله القرآن العظيم.
والسؤال الذي يطرح نفسه: فما هو الاسم الذي سُمّيَ به خاتم الأنبياء والمُرسَلين منذ أن كان في المهد صبيّاً، فهل كان اسمه (أحمد)؟ بل كان اسمه (محمد) صلّى الله عليه وآله وسلم، وبما أنّ أحمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم هو ذاته محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم، إذاً يا قوم لقد جعل الله الحجّة بالحقّ هي في سلطان العلم وليس في الاسم برغم أنّ فضيلة الشيخين طارق السويدان وسليمان العلوان يشهدان بالحقّ من ربّهم من قبل أن يبعث الله المهديّ المنتظَر ناصر محمد أنّ الله يبعث المهديّ المنتظَر ناصرَ محمدٍ، ولربّما يودّ أن يقاطعني سليمان غاضباً فيقول: "مهلا مهلاً يا ناصر محمد اليماني، فهل تفتري علينا؟ ومنذُ متى شهِد طارق وسليمان أنّ الله يبعث المهديّ المنتظَر ناصر محمد؟". ومن ثمّ يردّ عليهم الإمام المهدي ناصر محمد وأقول: فهل تشهدون أنّ الله يبعث المهديّ المنتظَر نبيّاً جديداً من ربّ العالمين بكتاب جديد؟ ومعلوم جوابكم فسوف تقولون: "عليك أن تعلم يا من يزعم أنّه المهديّ المنتظَر ناصر محمد أننا لا نشهد أنّ الله يبعث المهديّ المنتظَر نبيّاً جديداً كون خاتم الأنبياء والمرسَلين هو محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم تصديقاً لفتوى الله في محكم كتابه: {مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَـٰكِن رَّسُولَ اللَّـهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ ۗ وَكَانَ اللَّـهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [الأحزاب:40]، ولذلك يشهد طارق وسليمان وجميع علماء المسلمين وعامتهم أنّ الله يبعث الإمام المهديّ المنتظَر ناصرَ محمدٍ، بمعنى أنَّ الله يبتعثه ناصراً لمحمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم فيحاجّ البشر بذات حجّة محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم القرآن العظيم، كون الله لم يبتعث الإمام المهدي نبيّاً جديداً بل ناصراً لما جاء به محمدٌ رسول الله خاتم النبيّين عليه الصلاة والسلام وآله المطهرين".
ويا فضيلة الشيخ سليمان وطارق السويدان، فهل تريدان أن تستمسكا بزيادة الإدراج [واسم أبيه اسم أبي]؟ فعلى الرغم أنّكم مختلفون في هذا الإدراج اختلافاً كبيراً أنتم والشيعة وكثيرٌ من الفرق الأخرى ومن ثم تريدون أن تباهلوني على ذلك الإدراج وتذرون البيان الحقّ للقرآن، أفلا تعلمون أنّ الله جعل الحجّة في العلم وليس في الاسم؟ ولذلك قال الله تعالى: {وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِن بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ} صدق الله العظيم [الصف:6].
ولكنّكم تعلمون أنّ اسمه عليه الصلاة والسلام كان (محمداً) منذ أن كان في المهد صبيّاً والناس ينادونه (يا محمد) وليس (يا أحمد) وإنّما جعل الله لمن يشاء من الأنبياء اسمين اثنين كمثل نبيّ الله يعقوب ونبيّ الله إسرائيل برغم أنّهما لشخصٍ واحدٍ وكذلك نبي الله (أحمد) و(محمد) برغم أنّهما لشخصٌ واحدٌ، وإنّما يريد الله أن تعلموا أنّه جعل الحجّة في العلم وليس في الاسم برغم أنّ الإمام المهديّ المنتظَر لا يوجد له اسم (محمد بن عبد الله) بل أسماؤه كما يلي:
1- المهديّ المنتظَر ( ناصر محمد )
2- المهديّ المنتظَر ( عبد النعيم الأعظم )
وفيهم حكمةٌ بالغةٌ لو كنتم تتفكّرون، فذروا حجّة الجدال في الاسم وابدأوا بحجّة سلطان العلم، وإن أبيتُم فقد سبقت فتوانا بالحقّ عن البيان الحقّ لحديث محمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم في شأن اسم المهديّ المنتظَر قال: [يواطئ اسمه اسمي]، ولكنّكم اعتقدتم أنّه يقصد يطابق اسمه اسمي ولذلك فمنكم من يسمّونه (المهديّ المنتظَر محمد بن عبد الله)، أو المهديّ المنتظَر (أحمد بن عبد الله)، ولكنّ أولي الألباب من علماء اللغة العربيّة سوف يدركون أنّ التواطؤ لا يقصد به التطابق بل التواطؤ يقصد به التوافق.
والسؤال الذي يطرح نفسه: أليس الاسم محمد يوافق في اسمي (ناصر محمد) بمعنى أنّكم وجدتم أنّه يوافقه وليس يطابقه كون اسم النبي عليه الصلاة والسلام (محمد بن عبد الله) والإمام المهدي (ناصر محمد) وجعل الله التواطؤ للاسم محمد في اسمي في اسم أبي لحكمةٍ بالغةٍ وذلك حتى يشهد من صدّق بالحقّ فاتّبعه فيقول:
(أشهدُ أنْ لا إله إلا الله وأشهدُ أنّ محمداً رسولَ الله صلّى الله عليه وأشهد أنّ الإمامَ المهديَّ ناصرُ محمدٍ)
كون الإمام المهدي ليس برسولٍ من ربّ العالمين بكتابٍ جديدٍ حتى تشهدوا له بالرسالة بالحقّ كون الرسالة من الربّ التي يحاجّكم بها الإمام المهدي ناصر محمد اليماني هي ذاتها رسالة القرآن العظيم التي يحاجّكم بها محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم وجميع التابعين للحقّ إلى يوم الدين.
وسلامٌ على المرسَلين، والحمد للهِ ربِّ العالمين ..
أخوكم في دين الله؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني .
______________
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله وآله الطيبين وعلى جميع المرسلين وآلهم والتابعين للحقّ إلى يوم الدين.
سلام خداوند بر شما انصار عزیزم و به شما میگوییم: صبر کنید و با شیخ گرانقدر طارق السویدان به خوبی رفتار کنید و تصور نمیکنم اگر بیانات امام مهدی ناصر محمد یمانی را بخواند، چنین چیزی را بگوید؛ چون برای ایشان روشن خواهد شد که ناصر محمد یمانی مردم را به پیروی از کتاب خداوند و سنت حق رسول دعوت میکند، مگر روایاتی که با آیات محکم قرآن مغایر باشند. ای قوم؛علت گفته او مبنی بر انکار احادیث سنت نبوی از جانب ناصر محمد یمانی؛ تبلیغات فردی فاسق مثل ابوحمزه است که به ایشان گفته است ناصر محمد یمانی از مردم دعوت میکند فقط از قرآن پیروی کنند ومنکر سنت نبوی است و برای همین طارق گفته است که ناصر محمد یمانی احادیث سنت نبوی را تکذیب میکند. پس در پاسخ شیخ گرانقدر طارق فرموده خداوند تعالی را میآوریم:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَدِمِينَ(۶)} صدق الله العظيم [الحجرات]
شیخ گرانقدرطارق، آیا میبینی که یکی از شیاطین بشر"محمود ابوحمزه" با گفتن این سخن به شما که ما احادیث سنت نبوی را تکذیب میکنیم، باعث گمراهی شما از حق شده است؟ او از دروغ گویان است! چنین نیست؛ امام مهدی از احادیث حق سنت نبوی دفاع میکند و درجهی ایمان من به احادیث حق بیان در سنت نبوی؛ به اندازه درجهی ایمانم به کلمات این قرآن عظیم است و همانا که ما تنها احادیثی را رد میکنیم که مخالف آیات محکم قرآن باشند و شما میدانید که احادیث سنت نبوی از تحریف و دست کاری محفوظ نیستند؛ مگر خداوند تعالی در آیات محکم کتاب خود برایتان چنین فتوایی نداده است که:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُواْ مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَآئِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ} صدق الله العظيم [النساء:۸۱].
جدّم محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم نیز برایتان فتوا داده است که احادیث سنت نبوی از تحریف و دست کاری محفوظ نیستند؛ ایشان عليه الصلاة والسلام فرمودند:
[ألا إني أوتيت القرآن ومثله معه].
[به راستی که به من قرآن و چیزی که مانند آن است ( سنت )داده شده است].
محمَّد رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم میفرماید:
[ اعرضوا حديثي على الكتاب فما وافقه فهو مني وأنا قلته]
[حدیثی که از من نقل می شود را به قرآن ارائه کنید اگر موافق آن بود ؛ من آن را گفته ام ]
محمَّد رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم میفرماید:
[ وإنها ستفشى عني أحاديث فما أتاكم من حديثي فاقرؤوا كتاب الله واعتبروه فما وافق كتاب الله فأنا قلته وما لم يوافق كتاب الله فلم أقله ]
[از جانب من احادثی نقل خواهد شد.پس اگر حدیثی برایتان آورده شد کتاب خداوند را بخوانید تا اعتبار آن را بسنجید اگر موافق کتاب خداوند بود؛ من آن را گفته ام و اگر موافق کتاب خداوند نبود از من نیست]
محمَّد رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم میفرماید:
[ستكون عني رواة يروون الحديث فاعرضوه على القرآن فإن وافق القرآن فخذوها وإلا فدعوها].
[راویان از من احادیثی را نقل میکنند. آنها را به قرآن عرضه دارید اگر موافق قرآن بود بپذیرید و اگر مخالف بود رهایش کنید] محمَّد رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم میفرماید:
[ عليكم بكتاب الله وسترجعون إلى قوم يحبون الحديث عني ومن قال علي ما لم أقل فليتبوأ مقعده من النار فمن حفظ شيئاً فليحدث به]
[شما را به کتاب خداوند فرا میخوانم؛ کسانی خواهند آمد که دوست دارند از من احادیثی را نقل کنند و هرکس چیزی را بگوید که من نگفته باشم جایگاهش در آتش است وهمچنین اگر کسی حدیثی را حفظ کرده باشد میتواند آن را نقل کند ]
محمَّد رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم میفرماید:
[ عليكم بكتاب الله فإنكم سترجعون إلى قوم يشتهون الحديث عني فمن عقل شيئاً فليحدث به ومن افترى علي فليتبوأ مقعداً وبيتاً من جهنم]
[بر شماست که به کتاب خداوند پای بند باشید ومطمئنا کسانی خواهند آمد که دوست دارند از من چیزی نقل کنند اگر کسی چیزی را از حفظ داشت(به خاطر داشت) بگذارید سخن بگوید و کس که به من نسبت دروغ بدهد؛ آماده جایگاه و منزلی در آتش باشد]
محمَّد رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم میفرماید:
[ألاإنها ستكون فتنة قيل ما المخرج منها يا رسول الله قال كتاب الله فيه نبأ من قبلكم وخبر ما بعدكم وحكم ما بينكم هو الفصل ليس بالهزل من تركه من جبار قصمه الله ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله وهو حبل الله المتين وهو الذكر الحكيم وهو الصراط المستقيم وهو الذي لا تزيغ به الأهواء ولا تلتبس به الألسنة ولا تشبع منه العلماء ولا يخلق عن كثرة الرد ولا تنقضي عجائبه، هو الذي لم تنته الجن إذ سمعته حتى قالوا: { إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا، يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ } من قال به صدق ومن عمل به أجر، ومن حكم به عدل ومن دعا إليه هدى إلى صراط مستقيم ]
["بي گمان فتنه اي درپيش است "گفته شد: يا رسول الله ! پس راه بيرون رفت ازآن فتنه چيست؟ فرمودند: كتاب خداي تبارك وتعالي است، در قرآن خبرپيشينيان شما،خبر آیندگان شما و داوری در ميان شماست، قرآن سخني است قاطع و فيصله دهنده كه شوخی و بازيچه نيست . هركس آن را از سر گردنكشی واستكبار فرو گذارد، خداوند كمراو را میشكند و هركس هدايت را درغيرآن طلب كند، خداوند او را گمراه میكند. قرآن ريسمان مستحكم خداوند و نور مبين او و ذكرحكيم و صراط مستقيم است. قرآن است كه هواها با آن به كجی وانحراف نمیگرايند، زبانها بدان التباس وابهام پيدا نمیكنند، علما ازآن سير نمیشوند، وبا وجود بسياری تكرار کهنه نمیشود وعجايب و شگفتیهای آن به پايان نمیآید و قرآن است كه چون جنيان آن را شنيدند، بیدرنگ گفتند: { إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا، يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ } هر کس به قرآن سخن گفت، راست گفت وهرکس به آن عمل نمود پاداش گرفت و هر کس با آن حکم کرد؛حکم عادلانه داد وهركس به سوي قرآن دعوت كرد، به سوي راه راست هدايت شد].
بر اساس فتوای خداوند و رسولش؛ احادیث از تحریف محفوظ نیستند و برای همین خداوند آیات محکم قرآن را مرجع و حکم قرار داده است؛ طارق کسی که چنین چیزی را به شما گفته، فاسق است چرا که در حق امام مهدی ناصر محمد یمانی مرتکب گناه شده و به او نسبت انکار احادیث نبوی را زده است، این مرد چیزی را به شما گفته که من آن را بیان نکردم و اوست که آخر نام مرا از الیمانی به القردعی تغییر داده است، درمورد لقب "القردعی" پیش از این فتوا داده و گفتهایم که در دوران "گفتگو قبل از ظهور" ما این لقب را نه تأیید میکنیم و نه تکذیب تا در شک خود بمانند وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين.
ما هم چنان منتظر پاسخ شیخ فاضل سلیمان العلوان و شیخ فاضل طارق السویدان درمورد پایگاهی هستیم که برای گفتگو با مهدی منتظر ناصر محمد یمانی برمیگزینند و اینکه آیا دعوت ما برای حضور در پایگاه رسمی ما یعنی (موقع الإمام المهدي ناصر محمد اليماني منتديات البشرى الإسلامية) را خواهند پذیرفت؟ یا اینکه میخواهند امام ناصر محمد یمانی در پایگاه شیوخ گرانقدر سلیمان العلوان یا طارق السویدان حاضر گردد؟ اگر إصرار دارند که امام مهدی ناصر محمد یمانی درپایگاه آنها حاضر شود، ما اعتراضی نداشته و با اطمینان مطلق به حقوقی که برگردن دارند این کار را خواهیم کرد چون آنها از شیاطین بشر نیستند؛ بلکه علمای محترم مسلمین هستند. وسلامٌ على المرسلين، والحمد ُلله ربّ العالمين..
أخوكم؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
الأحاديث النّبويّة ليست محفوظةً من التحريف والتزييف ..
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله وآله الطيبين وعلى جميع المرسلين وآلهم والتابعين للحقّ إلى يوم الدين..
سلامُ الله عليكم أحبّتي الأنصار ونقول لكم: مهلاً مهلاً فارفقوا بفضيلة الشيخ طارق السويدان فلا أظنّ أنّه سوف يقول هذا لو قرأ بيانات الإمام المهدي ناصر محمد اليماني كونه سوف يتبيّن له أنّ ناصر محمد اليماني يدعو إلى اتَّباع كتاب الله وسنّة رسوله الحقّ إلا ما خالف منها لمحكم القرآن.
إذاً يا قوم إنّ سبب قوله إنّ ناصر محمد اليماني يكذّب بأحاديث السُّنة النّبويّة كان بسبب تبليغ أحد الفاسقين كمثل (أبو حمزة) فيقول له: "إنّ ناصر محمد اليماني يدعو إلى اتَّباع القرآن وحده ويكذّب بالسنة النّبويّة"، ولذلك قال طارق إنّ ناصر محمد اليماني يكذِّب بأحاديث السُّنة النّبويّة! ومن ثمّ نردّ على فضيلة الشيخ طارق بقول الله تعالى: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَن تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [الحجرات].
أفلا ترى يا فضيلة الشيخ طارق أنّه أضلّك عن الحقّ أحد شياطين البشر (محمود أبو حمزة) الذي قال لك إنّنا نكذّب بأحاديث السُّنة النّبويّة؟ وهو من الكاذبين، بل الإمام المهدي يدافع عن أحاديث السُّنّة النّبويّة الحقّ؛ بل درجة إيماني بأحاديث البيان الحقّ في السُّنة النّبويّة كدرجة إيماني بكلمات هذا القرآن العظيم وإنّما ننكر فقط الأحاديث التي تأتي مخالفةً لمحكم القرآن وأنتم تعلمون أنّ الأحاديث النّبويّة ليست محفوظةً من التحريف والتزييف، ألم يفتكم الله بذلك في محكم كتابه في قول الله تعالى: {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ} صدق الله العظيم [النساء:81].
وكذلك أفتاكم بذلك جدّي محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم أنّ أحاديث السُّنة ليست محفوظةً من التحريف والتزييف وقال عليه الصلاة والسلام: [ألا إني أوتيت القرآن ومثله معه].
قال محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم: [اعرضوا حديثي على الكتاب فما وافقه فهو مني وأنا قلته].
قال محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم: [وإنها ستفشى عني أحاديث فما أتاكم من حديثي فاقرؤوا كتاب الله واعتبروه فما وافق كتاب الله فأنا قلته وما لم يوافق كتاب الله فلم أقله].
قال محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم: [ستكون عني رواة يروون الحديث فاعرضوه على القرآن فإن وافق القرآن فخذوها وإلا فدعوها].
قال محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم: [عليكم بكتاب الله وسترجعون إلى قوم يحبون الحديث عني ومن قال عليَّ ما لم أقل فليتبوأ مقعده من النار فمن حفظ شيئاً فليحدث به].
قال محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم: [عليكم بكتاب الله فإنكم سترجعون إلى قوم يشتهون الحديث عني فمن عقل شيئاً فليحدث به ومن افترى علي فليتبوأ مقعداً وبيتاً من جهنم].
قال محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم: [ألا إنها ستكون فتنة قيل ما المخرج منها يا رسول الله قال كتاب الله فيه نبأ من قبلكم وخبر ما بعدكم وحكم ما بينكم هو الفصل ليس بالهزل من تركه من جبار قصمه الله ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله وهو حبل الله المتين وهو الذِّكر الحكيم وهو الصراط المستقيم وهو الذي لا تزيغ به الأهواء ولا تلتبس به الألسنة ولا تشبع منه العلماء ولا يخلق عن كثرة الرد ولا تنقضي عجائبه، هو الذي لم تنته الجنّ إذ سمعته حتى قالوا: {إنا سمعنا قرآنا عجبا يهدي إلى الرشد فآمنا به} من قال به صدق ومن عمل به أجر، ومن حكم به عدل ومن دعا إليه هدى إلى صراط مستقيم].
وحسب فتوى الله ورسوله فإنّ الأحاديث ليست محفوظةً من التحريف ولذلك جعل الله محكم القرآن هو المرجع والحكم، ولكنّ الفاسق الذي أبلغك (يا طارق) بذلك كان سبب الإثم الذي ارتكبتَه في حقّ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني أنّه يكذّب بأحاديث السُّنة النبويّة؛ بل ذلك الرجل الذي أبلغك بما لم أقله هو من يغيّر في آخر اسمي من اليماني إلى القردعي، وبالنسبة للقب (القردعي) فسبقت فتوانا إليه بالحقّ أنّنا لن ننكرَه ولن نقرَه في عصر الحوار من قبل الظهور فنذرهم في ريبهم يتردّدون، وسلامٌ على المرسَلين، والحمد لله ربِّ العالمين.
ولا نزال ننتظر الردّ من فضيلة الشيخ سليمان العلوان وطارق السويدان عن الموقع المختار لحوار المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني، فهل سوف يلبّون الدعوة للحضور إلى موقعنا الرسمي (موقع الإمام المهدي ناصر محمد اليماني منتديات البشرى الإسلامية)؟ أم يريدون من الإمام ناصر محمد اليماني أن يحضر هو إلى موقع فضيلة الشيخ سليمان العلوان أو موقع فضيلة الشيخ طارق السويدان؟ فإذا كانوا يصرّون على أن يحضر الإمام المهدي ناصر محمد اليماني إلى مواقعهم فلهم ذلك فلن نعرض عن طلبهم ونمنحهم الثقة المطلقة أنّ الحقوق لديهم محفوظةٌ فهم ليسوا من شياطين البشر؛ بل من علماء المسلمين المحترمين.
وسلامٌ على المرسَلين، والحمد للهِ ربِّ العالمين ..
أخوكم؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني .
_____________
مطمئن شوید این پاسخ از جانب شیوخ گرانقدر طارق السلیمان و العلوان است.....
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم وجميع المسلمين.. سلام خداوند بر شما انصار عزیزم؛ خواهش میکنیم مطمئن شوید که این پاسخ از جانب شیوخ گرانقدر طارق السویدان و العلوان است، چون من شک دارم چنین پاسخ سطحی و عاری از علم و برهان قوی و بدون حجت ( در برابر حجت ) از جانب آنان باشد. عزیزانم حقیقت را برای من روشن نمایید تا در هنگام فتوا دادن و پاسخ به آنان؛ درحقشان ظلم نکنیم آیا این پاسخ از جانب آنان است تا روشن شود آنها این را نوشتهاند یا کس دیگری از نام آنها به دروغ استفاده کرده است؛ چون در پاسخ آنان رد پای ساده لوحی، تمسخر و افترا وجود دارد که در شأن علما نیست و برای همین شک داریم چنین پاسخ جاهلانهای از جانب ایشان باشد.
وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخوكم؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
التأكد من هذه الردود المنسوبة إلى فضيلة الشيخين طارق السويدان والعلوان ..
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم وجميع المسلمين..
سلامُ الله عليكم أحبّتي الأنصار ونرجو التأكد من هذه الردود المنسوبة إلى فضيلة الشيخين طارق السويدان والعلوان كوني أشكّ أنّهم هم من يقومون بهذه الردود الساذجة الخالية من العلم والسلطان وقرع الحجّة بالحجّة، فتبيّنوا الحقيقة أحبّتي في الله حتى لا تظلموا العلوان والسويدان وأرسلوا إليهم ردّهم للفتوى؛ هل هم من قاموا بهذه الردود؟ حتى نتبيّن أنّهم هم أم إنّ آخرين انتحلوا أسماءهم كذباً؟ كوني أرى في ردّهم من السذاجة والاستهزاء والافتراء ما لا يليق بهم كعلماء! ولذلك نشكّ أن تكون هذه الردود الجاهلة منهم.
وسلامٌ على المرسَلين، والحمد لله ربِّ العالمين ..
أخوكم؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني .
_______________
شما را از دادن پاسخ از جانب خودتان منع میکنیم تا حجتتان درمقابل کسانی که با شما مجادله میکنند ضعیف نباشد..... بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم وجميع المسلمين.. سلام خداوند بر شما انصار عزیزم؛ بارها و بارها شما را از نوشتن بیان از نزد خودتان منع کردهام؛ به این دلیل که حجتتان د ربرابر کسانی که با شما مجادله میکنند ضعیف نباشد؛ برادر گرامی"عدو ابلیس" اگر بیان مفصل حاوی برهانهای پیاپی در نفی این حدیث را برایشان فرستاده بودی؛ قادر به رد فتوا درباره این حدیث دروغ نبودند ولی شما به ذکر حدیث و آن آیه اکتفا کردی؛ اما وقتی به بیان –ما در رد آن حدیث-رجوع کنی خواهی دید که که مانند بنیان محکمی است که هر قسمت آن باعث استحکام قسمت دیگر میشود. شما را چه میشود که به فرمان امام مهدی پایبند نمیمانید؟ این برای شما بهتراست و باعث ایستادگی بیشتر و بیشترتان میشود. به خداوند قسم که اگر به بیانات امام مهدی پایبند بوده و اعتصام داشته باشید؛ کسی نمیتواند به هیچ وجه و درهیچ نکتهای بر شما غلبه نماید. چیزی که از تو میخواهیم این است که بیان کامل درمورد نفی این حدیث دروغ را همراه با تمام آیاتی که در بیان آمده و مانند ساختمانی محکم بنا گردیده که باعث تقویت هم میشود را برای آنان بفرستی و به آنان خبر دهی که ما در انتظار گفتگو با آنان در هر پایگاهی که مایل باشند هستیم، فرقی ندارد در پایگاه من باشد یا در یکی از پایگاههای آنان و در راه خداوند از ملامت هیچ ملامتگری نهراسند. و در مورد هجرت امام مهدی به مکه برای بیعت، زمانی آغاز خواهد شد که تصدیق صورت گرفته باشد. تصدیق آن حدیث رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم:
[إني أرى نَفَسَ الله يأتي من اليمن] صدق عليه الصلاة والسلام.
[ همانا گه میبینم نفس الله-فرج خدا- از یمن میآید] به راستی که مقصود از "نَفَسِ الله" فرج الله است ؛او امام مهدی است که بعد از تصدیق –امرش-برای بیعت فراگیر به مکه خواهد رفت و قبل آن هجرت به سوی یمن و به سوی امام مهدی خواهد بود که آن هم بعد از تمکین و تسلیم قیادت (رهبری) مرکز خلافت اسلامی است. تصدیق حدیثی از محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم: [إذا هاجت الفتن فعليكم باليمن].
[در زمان هجوم فتنهها بر شماست به یمن بروید]. برحسب اطلاع من در رؤیای حقی از جانب پروردگارم؛ کسی که قیادت یمن را به امام مهدی تسلیم میکند؛ رئیس علی عبدالله صالح است؛ فقط من نمیخواهم با رؤیا برای مردم حجت بیاورم چرا که احکام شرعی برای امت را بر اساس رؤیا بنا نمینهیم و رؤیا به صاحب آن اختصاص دارد و شایسته امام مهدی نیست که برای رسیدن به حکومت؛ قطرهای خون بر زمین بریزد و برای همین به انصارمان فرمان هجرت به سوی یمن را ندادهایم مگر بعد از تمکین و تسلیم حکومت پایتخت خلافت اسلامی داوطلبانه علی عبدالله صالح و نه با انقلاب از سوی امام مهدی و انصارش؛ پناه برخدا که از جاهلان باشیم و خون مسلمانان را بر زمین بریزیم و به راستی که هجرت به یمن، هجرت به سوی امام مهدی در دوران شدت گرفتن فتنهها و تمکین و بعد از دراختیار گرفتن حکومت پایتخت خلافت اسلامی است. تصدیق حدیثی از محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم:
[إذا هاجت الفتن فعليكم باليمن] صدق عليه الصلاة والسلام [ اگر فتنهها اوج گرفت بر شما باد به یمن].
چون اوج گرفتن فتنهها از علامتهای عصر ظهور امام مهدی است که در دوران بروز اختلافات بسیار بزرگ بین حکام و مردمشان در امت وسط (ازنظر جغرافیایی) و در يك دوران (برهه ) از تاریخ عربی رخ میدهد که حاصل ظلم حاکمان بر ملتهایشان است و برای همین خداوند امام مهدی را در زمان مقدر شدهاش و در زمان بروز اختلاف شدید بین حکومتها و مردم برمیانگیزد تا رحمتی بر آنان باشد؛ او نیز خلافت جهانی اسلام به پایتختی یمن را بر پا خواهد ساخت و پایتخت مقدس آن مکه مکرمه خواهد بود که مختص به اجتماع و گردهم آمدن علمای دین و هرچه که مربوط به دین است؛ خواهد گردید و پایتخت خلافت جهانی اسلامی (يمن ) برای گرد هم آمدن وزرای دولت امام مهدی برای مشورت درامور اقتصادی و بهبود شرایط بندگان خداوند در جهان و رفع ظلم انسان از برادر انسانش است. درهر صورت این امام مهدی ناصر محمد یمانی؛ رحمت پروردگارتان بر شماست که در بین شماست. تنها نکته این است که من به شما نصیحت میکنم از ساده لوحان نباشید و زمانی تصدیق کنید که امام مهدی ناصر محمد یمانی به حق مهدی منتظر است که از آیات محکم کتاب خداوند و سنت حقهی رسولش برایتان حجت و دلایل قوی علمی بیاورد؛ چون شما منتظر آمدن نبیّ و رسولی که کتاب جدیدی با خود بیاورد نیستید و همانا که خاتم الأنبيا والمرسلين؛ محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم است و به راستی که خداوند مهدی منتظر را برای یاری(ناصر) محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم برمیانگیزد و برای همین است که ما با همان بصیرتی که بر محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم نازل شده بود برایتان حجت میآوریم تا شما را به همان راه و منهاج اولیه نبوت که محمد رسول الله و همراهانی که با دل و جان با او بودند ؛ یعنی کتاب خداوند و سنت حقّ رسولش بازگردانیم. به خداوند که کتاب خدا و سنت حق رسولش نور علی نور هستند و تناقض و اختلافی مابین آنها نیست. و اما درمورد حدیث دروغینی که به نبی نسبت داده شده است:
[أمرت أن أقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إلاه إلا الله وأن محمدا رسول الله ويقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دمائهم وأموالهم إلا بحق الإسلام وحسابهم على الله تعالى] [ به من فرمان داده شده است تا با مردم بجنگم تا شهادت بدهند خدای جز الله نیست و محمد رسول خداست و نماز بپا داشته و زکات بدهند؛ اگر چنین کردند خون و اموالشان از من در امان است مگر به حق اسلام حسابشان به خداوند تعالی است]
این بر خلاف تمام أوامر خداوند در آیات محکم کتاب است و پیش از این درباره آن سخن گفتیم و به تفصیل آن را بیان کردیم؛ پس خواهش می کنم این بیان را که در ادامه میآید برای شیوخ فاضل سلیمان العلوان و طارق السویدان بفرستید؛باشد که متذکر گردند: https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=187256
پاسخ إمام مهدي ناصر محمد اليمانی به دو شیخ فاضل سليمان العلوان و طارق السويدان..
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله الاطهار وجميع أنصار الله الواحد القهار في كلّ زمانٍ ومكانٍ إلى اليوم الآخر.. سلام خداوند بر شما انصار پیشگام برگزیده عزیزم در دوران"گفتگو قبل از ظهور"،صبر جمیل داشته باشید و غیرت حقّ نسبت به امام مهدی ناصر محمد یمانی ؛ منجر به این نگردد که به کسانی که به ما ناسزا داده و درحق امام ناصر محمد یمانی ؛پیش از آن که گفتگویی صورت بگیرد؛ فتوا میدهند؛ ناسزا دهید.
شیخ فاضل طارق السویدان و شیخ فاضل سلیمان العلوان، سلام خداوند و رحمت و برکات او بر شما باد، من امام مهدی بر شما سلام می فرستم و دعا میکنم تا خداوند شما و تمام مسلمانان را به راه راست-صراط مستقیم- هدایت نموده و قلبتان را نسبت به حق بصیر نماید: {حَقيقٌ عَلَى أَن لاَّ أَقُولَ عَلَى اللّهِ إِلاَّ الْحَقَّ} [الأعراف:۱۰۵]،
نه با ظنی که کسی را از حق بی نیاز نمیسازد.
به خداوند قسم که تصمیم برای گفتگوی از راه اینترنت جهانی بین من و شما در دوران "گفتگو قبل از ظهور" از جانب من نیست، بلکه این امر خداوند است و اجرای این امر به من اختصاص دارد و حکمت بالغهای در آن نهفته است؛ چون شیوخ گرانقدر جناب طارق و جناب سلیمان نمیتوانند سخن امام مهدی را قطع کرده و افکارش را مشوش نموده و نظم منطقی و حق او را برهم بزنند، چون در دوران "گفتگو قبل از ظهور" محاوره و گفتگو از راه قلم صامت است و برای همین آنها قادر به قطع سخن من نیستند و راهی جز این برایشان نمیماند که در منطق و برهانهای قوی علمی بیان من؛ از ابتدا تا انتهای آن تدبر کنند چون گفتگو مکتوب است و کلامی نیست که با زبان تبادل شود. به خداوند قسم که اگر مهدی منتظر در یکی از شبکههای ماهوارهای حاضر شود تا با علمای امت گفتگو نماید؛ غوغایی بسیار شدیدتر از آنچه که در برنامه"الاتجاه المعاكس"(سمت مخالف) شبکه الجزیره شاهد آن هستید، رخ خواهد داد؛ چرا که امام مهدی عقایدی را که مخالف آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم است را به سختی کوبیده و بر باد میدهد؛ عقایدی که مورد باور عده کثیری از مسلمانان است و از آنجایی که این باورها با خون و نفس آنها آمیخته شده؛ نمیتوانند منتظر شده و صبر کنند تا امام مهدی ناصر محمد یمانی دلایل قوی و علمی خود را تا آخر بیان نماید، بلکه این گفتگو مانند برنامه"الاتجاه المعاكس" ( سمت مخالف) میشود و دقیقه به دقیقه حرف مرا قطع کرده و باعث تشویش فکری و نظم و ترتیب برهانی میشود که من سنگ بنای آن را یک به یک چنان نهادهام که مانند بنیادی محکم و مرصوص است؛ بنیانی که بر اساس تقوا و از جانب خداست. از خدا بترسید عزیزان من؛ امام مهدی منتظر نمیتواند از امیال شما پیروی و طبق خواستهی شما عمل نماید، شما در این امر اختیاری ندارید. بلکه من از بیان حق قرآن سخن میگویم و هرکس هدایت یافت به نفع خود اوست و هرکس گمراه شد با خود اوست و من وکیل شما نیستیم.
ای علمای امت؛ ای خطبای منابر و مفتیان کشورها، به دعوت گفتگو با مهدی منتظر در دوران "گفتگوقبل از ظهور" و از راه میز جهانی گفتگو (در پایگاه اطلاع رسانی اسلامی امام مهدی ناصر محمد یمانی) پاسخ دهید تا برایتان روشن شود که آیا ناصر محمد یمانی مهدی منتظر است یا دروغگویی گستاخ. اگر برای علمای مسلمین روشن شد ناصر محمد یمانی حقاً و بی شک و تردید مهدی منتظر است، آن گاه؛ بعد از تصدیق او، مهدی منتظر در کنار بیت العتیق برای بیعت عمومی و ولایت حق حضور خواهد یافت.
عزیزان من، عاقلانه و منطقی نیست که قبل از گفتگو، مهدی منتظر برای گرفتن بیعت در کنار بیت عتیق حاضر شود؛ عقل و منطق می گوید بعد از انجام گفتگو قبل از ظهور و بعد از آن که به حق مورد تصدیق قرار گرفت، آن گاه مهدی منتظر در کنار بیت عتیق برایتان حاضر خواهد شد؛ آیا فکر نمیکنید؟
عزیزان من شیخ فاضل سلیمان العلوان و همین طور شیخ فاضل طارق محمد السویدان؛ مادامی که خداوند شما را در جریان شأن امام مهدی ناصر محمد یمانی قرار داده است، بر شماست که اگر دعوت امام ناصر یمانی را باطل میدانید؛ از حدود دین خداوند دفاع کنید تا نتواند احدی از مسلمانان را گمراه نماید و درمورد این سخن شما جناب شیخ سلیمان العلوان درباره امام مهدی ناصر محمد یمانی که : (حاشا که او راست گو باشد ) از خداوند یاری میطلبم .معنای کلام او این است که ناصر محمد یمانی دروغگوی گستاخی است و مهدی منتظر نیست. پس ناصر محمدیمانی درپاسخ میگوید: تو حق داری که انتظار داشته باشی ناصر محمد یمانی صادق باشد و یا دروغگو و بعد برای حکم کردن منتظر گفتگو باشی و حق نداری –پیش از آن- درباره امام ناصر محمد یمانی حکم داده و بگویی ( او دروغ گوست و حاشا که او راست گو باشد) .
پس امام مهدی ناصر محمد یمانی درپاسخ ایشان میفرماید: امیدوارم خداوند عزیز من جناب شیخ محترم سلیمان العلوان را مورد مغفرت خود قرار دهد؛ همین طور برای برادرش طارق محمد السویدان و تمام علمای مسلمین و امتشان، آرزوی مغفرت دارم و میگویم: خداوندا آنها را مورد مغفرت خود قرار بده چون آنان نمیدانند من امام مهدی حق پروردگارشان هستم واگر به یقین بدانند من امام مهدی منتظر هستم برای دیدار با من اشتیاق داشته و میخواهند مرا از روی شعف و حبّی که به خداوند دارند و هم چنین برای تشکر از فضل خداوند بر امت و نسلشان مرا بر سینه بفشارند و از شکرگزاران باشند.
ای عزیزان من؛ خداوند و انصار پیشگام برگزیده را به شهادت میگیرم و شهادت خداوند کافی است که من گفتگو را منحصر به پایگاه اطلاع رسانی " الإمام المهدي ناصر محمد اليماني منتديات البشرى الإسلامية"نکرده و اعلان میکنم حاضر هستم در پایگاه شیخ فاضل سلیمان العلوان و یا پایگاه شیخ فاضل طارق محمد السویدان حاضر شوم و به ایشان اطمینان دارم که حقوقی را که باید رعایت کنند؛ رعایت خواهند کرد و از دستکاری یا تحریف بیانات امام ناصر محمد یمانی توسط ایشان هراسی ندارم؛ بلکه به آنها اطمینان کامل دارم چرا که از جاهلان نیستند و حق دارند یکی از این دو راه را برگزینند: یا گفتگو در پایگاه اطلاع رسانی اسلامی امام مهدی ناصر یمانی باشد که حقوقشان محفوظ خواهد بود و خداوند کفیل آنها است و اگر به امام مهدی ناصر محمد یمانی اعتماد ندارند؛ میگویم شما را سرزنش نکرده و سخت نمیگیرم؛ چون شما نمیدانید من مهدی منتظر حق پروردگارتان و خلیفه خداوند بر عالمیان هستم. لذا من تواضع به خرج داده و انتخاب پایگاه را به عهده شما میگذارم تا میز گفتگوی جهانی بین علمای مسلمین و مسیحی و یهودی در آنجا باشد و مهدی منتظر در آن پایگاه "گفتگو پیش از ظهور" را انجام میدهد؛ در حالی که هریک از ما در راحت ترین حال ممکن،در منازل خود هستیم و بدون اینکه سخنمان قطع شود و یا تشویشی ایجاد گردد با آرامش و سکینه و طمأنینه پاسخهای خود را مینویسیم. این نعمت خداوند است؛ ای جوانان روشنفکر مسلمان؛ پس از آن-اینترنت- برای بیان نور خداوند و هدایت بشر و آموزش بیان حق ذکر استفاده کنید نه مانند مجرمان که از آن برای اشاعه فحشا و منکر سوء استفاده میکنند؛از خدا بترسید و شکر نعمت او را به جا آورید تا بر آن بیفزاید.
عزیزان من طارق السویدان و سلیمان العلوان؛ و هم چنین تمام علمای مسلمین، به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم؛ اگر ناصر محمد یمانی حقاً مهدی منتظر باشد، تمام علمای مسلمین و مسیحی و یهودی حتی با کمک به یکدیگر نیز قادر نخواهند بود که ولو در یک مسئله بر او غلبه نمایند؛ امام مهدی ناصر محمد یمانی تنها یک شرط دارد؛ شرط او این است که در موارد اختلافات دینی به حکم خداوند رضایت بدهند:
{وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِنْ شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ} صدق الله العظيم [الشورى:۱۰].
من در موارد اختلافاتتان به هیچ حکمی جز حکم خداوند؛ رضایت نمیدهم که تصدیق فرموده خداوند تعالی است :
{أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا} صدق الله العظيم [الأنعام:۱۱۴]
ای علمای مسلمین و مسیحی و یهودی، تا زمانی که دعوت به پذیرش حکم خداوند پاسخ ندهید؛ قادر نخواهم بود شما را قانع کرده و با حق آمده از سوی پروردگار عالمیان بر شما غلبه نمایم. تنها وظیفه امام مهدی ناصر محمد یمانی این است که در موارد اختلاف؛حکم خداوند را از آیات محکم کتاب برایتان استنباط کند و اگر در قرآن چیزی نیافتم؛ سراغ سنت رسول الله که مخالف آیات محکم کتاب نباشد میروم؛ چون امام مهدی منتظر سنت حق بیان قرآن را انکار نمیکند چرا که میدانم سنت حق نبوی نیز مانند قرآن از سوی خداوند رحمان آمده است و این تصدیق فرموده خداوند تعالی است که:
{فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ (۱۸) ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ(۱۹)} صدق الله العظيم [القيامة].
به راستی که احادیث حق سنت نبوی؛ تنها بیان بیشتر قرآن هستند و ما آنچه را که با آیات محکم قرآن تناقض داشته باشد و یا بر خلاف عقل و منطق باشد، رد میکنیم؛ چرا که خداوند درمورد عقلتان نیز از شما سؤال خواهد کرد و تصدیق آن فرموده خداوند تعالی است که:
{ وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
عزیزان من طارق السویدان و سلیمان العلوان و هم چنین تمام علمای مسلمین و امتشان و تمام مردم! تا زمانی که از عقل خود استفاده نکنید؛ عقلی که نعمت خداوند برای شماست، پیرو امام مهدی ناصر محمد یمانی نخواهید شد. پس در بیانات امام ناصر محمد یمانی تدبر کنید؛ آیا این بیان یک دیوانه و مجنون است؟ اگر امام ناصر محمد یمانی عقل خود را از دست داده،عقل شما که جایی نرفته و با تدبر در منطق و دلایل قوی وعلمی ناصر محمد یمانی که با آنها برایتان حجت میآورد؛ موضوع برایتان روشن خواهد شد.
مهدی منتظر ناصر محمد یمانی، انصار امام ناصر محمد یمانی را از پیروی کورکورانه برحذر میدارد، پس اگر دیدید امام ناصر محمد یمانی چیزی میگوید که مخالف عقل و منطق است؛ نگویید چون ما باور داریم او مهدی منتظر است؛ آنچه را بگوید باور کرده و از آن پیروی میکنیم ولو اینکه مخالف عقل و منطق باشد. به هیچ وجه چنین نکنید که به خداوند قسم پروردگار من از نعمت عقلی که به شما داده است جواب خواهد خواست.
ای عزیزان من؛علمای مسلمین و امتشان! برانگیخته شدن امام مهدی مانند برانگیخته شدن انبیاء و رسولان خداوند است، تنها کسانی از انبیاء و رسولان پیروی میکردند که بدون توجه به آیین و روش پدران شان؛ با استفاده ازعقل ومنطق درباره آنچه که پروردگارشان نازل نموده بود؛تفکر میکردند تا اگرعقلشان را به حکمیت قبول کنند، برایشان روشن گردد که این حقّ آمده از جانب پروردگارشان است؛ زیرا برای آنان روشن شده که یار آنها منطقی جنون آمیز ندارد و مردم را به جای خداوند، به سوی عبادت خود دعوت نمی کند؛ بلکه از آنان میخواهد به حق ربانی و الهی باشند و پروردگارشان را بدون شریک ستایش کنند و به فتوای عقل خود جواب دهند که خداوند سبحان و تعالی برای عبادت ازغیر آن احق تر است و آنچه را که پدرانشان بر آن بودند را ترک کرده و به دعوت حق پروردگارشان پاسخ گفته و از انبیای او پیروی نمایند. پیروان انبیا در ابتدای امر عالم نبودند تا به همین دلیل حق آمده از جانب پروردگار را تصدیق نمایند، بلکه چیزی نمیدانستند و در ابتدای امر با عقل خود در منطق مدعیان تدبر کردند وعقلشان آن را حقی دانست که ازنزد پروردگار آمده است، این خردمندان ،بندگانی هستند که خداوند آنان را هدایت کرده است؛ کسانی که قبل از شنیدن و اندیشیدن در سخنان مدعی؛ درباره او قضاوت نمیکنند. بلکه ابتدا به اقوال گوش داده و بعد از آنکه برایشان روشن شد که سخن حقی است که از جانب پروردگارشان آمده و عقل و منطق آن را میپذیرد، آن گاه از بهترین آن پیروی میکنند. اینان کسانی هستند که پیشاپیش به آنها بشارت هدایت شدن را میدهیم. این تصدیقی بر فرموده خداوند تعالی است که:
{فَبَشِّرْ عِبَادِ﴿١٧﴾ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّـهُ وَأُولَـٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [الزمر]
واما در مورد کسانی که خداوند آنان را به سوی حق هدایت نمیکند؛ این گونه نیست که خداوند سبحان به آنان ظلم کرده و هدایتشان ننماید، تصدیق فرموده خداوند تعالی که:
{وَلا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا} صدق الله العظيم [الكهف:۴۹]؛
بلکه آنان به خود ظلم میکنند چون کورکورانه از گذشتگان پیروی کرده و هیچ از عقل خود استفاده نمیکنند و برای همین هم کسانی که نسبت به حق آمده از جانب پروردگار کافرند میگویند:
{وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [الملك].
ای عزیزان من به این ترتیب روشن شد که علت ورود اهالی جن و انس آتش به آتش؛ عدم استفاده آنان از عقلشان برای تشخیص دادن حق از باطل و پیروی از آن بوده است و لذا خداوند تعالی میفرماید:
ای علمای عزیز مسلمین؛ به راستی که خداوند امام مهدی را برای حکم دادن به حق در میان علمای مسلمین؛ مسیحی؛ یهودی و تمام بشر برانگیخته است. آیا عقل و منطق حکم میکند که مهدی منتظر مردم را به حکمیت بر اساس کتاب بحارالأنوار و یا کتاب البخاری و مسلم بخواند؟ با اینکه من احادیث و روایات حقی که در آنهاست را رد نمی کنم و تنها با مطالب دروغی که برخلاف آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم است؛ مخالفم.
شیوخ محترم جناب سلیمان العلوان و طارق السویدان، به راستی که من شما و تمام علمای یمن به خصوص و علمای مسلمین را به صورت عام به حضور بر سر میز گفتگوی جهانی با مهدی منتظر دعوت میکنم که در( پایگاه امام مهدی ناصر محمد یمانی) دایر شده و رنگ زمینه آن آبی تیره است؛ چون ما پایگاههای زیادی داریم. حقوق شما نزد ما محفوظ و مصون است؛ لذا میهمانان عزیز و مکرم پایگاه ما باشید؛ ما نه مانع حضور شما خواهیم شد و نه چیزی از سخنانتان را تغییر خواهیم داد و پناه بر خداوند که از جاهلان باشیم. پس اگر برایتان روشن شد که امام ناصر محمد به حق امام مهدی منتظر ناصر محمد یمانی است، از حق آمده از نزد پروردگارتان باخبر خواهید شد و اگر شما فقط در یک مسئله بر امام ناصر محمد یمانی غلبه نمودید؛ بر ناصر محمد یمانی است که از عقیده خود دال بر مهدی منتظر بودنش بازگردد و اگر علمای مسلمین تنها در یک مسئله بر من غالب شدند؛ تمام انصار در نقاط مختلف میبایست از پیروی از او دست بردارند، پس تمام مسلمانان شاهد باشید، هم بر خودتان و هم شاهد بر علمای مسلمین و مهدی منتظر حق. چون ناصر محمد یمانی، بعضی از عقاید دینی شما را درهم کوبیده و برباد خواهد داد؛ چرا که نشانی از دین خداوند در آنها نبوده و از نزد خداوند نیستند؛ بلکه از سوی شیطان رانده شده و بر زبان اولیای او که تظاهر به ایمان کرده و کفر و مکرخود بر ضد پیروی از ذکر محفوظ از تحریف و دستکاری را پنهان مینمایند؛ منتقل شده است. آنها برای انجام این کار به نزد محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم میآمدند و در ظاهر خود را مؤمن نشان میدادند؛ اما کفر و مکر خود را مخفی میکردند و از ایمان ظاهری خود به عنوان پوششی استفاده مینمودند تا از راویان حدیث سنت نبوی به شمار آیند وخداوند تعالی میفرماید:
{إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ ﴿١﴾ اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٢﴾} صدق الله العظيم [المنافقون].
سپس خداوند شما را از روش آنان برای دور کردن مردم از راه خداوند آگاه کرد؛ آنها از شمشیر استفاده نمیکردند؛ روش آنها از ضربات شمشیر هم خطرناکتر بود! آنها از راویان حدیث سنت نبوی میشدند تا شما را از پیروی از آنچه که خداوند در آیات محکم قرآن عظیم نازل فرموده بود، گمراه کنند. لذا در مجالس حدیث حاضر میشدند تا از راویان حدیث گردند و خداوند تعالی میفرماید:
{مَنْ يُطِعْ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَمَنْ تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً (۸۰) وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلاً (۸۱) أَفَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً (۸۲) وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الأَمْنِ أَوْ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُوْلِي الأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لاتَّبَعْتُمْ الشَّيْطَانَ إِلاَّ قَلِيلاً(۸۳)} صدق الله العظيم [النساء].
از آنجا که به گواه خداوند تعالی، قرآن خداوند و احادیث بیان آن هر دو از سوی خداوند آمدهاند :
{فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ (۱۸) ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ(۱۹)} صدق الله العظيم [القيامة]
برای همین خداوند به شما میفرماید که اگر حدیث نبوی وارد در سنت بیان از جانب خداوند نباشد؛ یعنی از سوی شیطان وارد شده باشد؛ بین آن حدیث و آیات محکم قرآن اختلاف زیادی خواهید یافت چون حق و باطل ناقض یک بوده و متفق نیستند. لذا ای مردم؛ بدانید که خداوند ایات محکم قرآن را مرجع احادیث سنت نبوی قرار داده است و شما را آگاه نموده که چگونه احادیثی را که به دروغ و با بهتان به نبی نسبت داده شدهاند تشخیص دهید، در این صورت حدیث با آیات محکم قرآن اختلاف زیادی خواهد داشت و برای همین است که من شما را در اختلافات دینیتان به سوی خداوند واحد قهار دعوت میکنم و مهدی منتظر تنها وظیفه دارد که حکم حق خداوند را از آیات محکم ذکر محفوظ از تحریف -که در صورت عدم پیروی از آن،حجت خداوند در روز قیامت بر شما خواهد بود-برایتان استنباط نماید و خدواند تعالی میفرماید: {وَهَـٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿١٥٥﴾ أَن تَقُولُوا إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿١٥٦﴾ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ ۚ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام]. ای علمای مسلمین؛ به دعوت به پذیرش حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم پاسخ دهید و بدانید محمدا رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم در رؤیایی حق به من فرمودند:
[كان مني حرثك وعليّ بذرك، أهدى الرايات رايتك وأعظم الغايات غايتك، وما جادلك أحدٌ من القرآن إلا غلبته] [تو از جانب مادر(حرث ) از من و از جانب پدر(بذر ) از علی هستی؛ پرچم تو ؛ هدایتگرترین پرچم است و بزرگترین هدف؛ هدف توست و کسی نیست که با قرآن با تو به گفتگو بنشیند مگر اینکه از تو شکست بخورد] و در رویایی دیگر: [ وإنك أنت المهدي المنتظر وما جادلك عالمٌ من القرآن إلا غلبته]
[ و براستی که تو مهدی منتظری و عالمی نیست که از قرآن با تو بحث کند و بر او غلبه نکنی] پایان رویای حق ولی خدا را به شهادت میگیرم که او به شما فرمان نداده است که به احکام شرعی بر اساس رویایی که در خواب دیده میشود عمل کنید، چرا که رویا به صاحب آن اختصاص دارد. اما اگر خداوند در عالم واقعیت آن رویا را محقق سازد؛ آنگاه این رویا برای شما حجت خواهد بود و خواهید دید که هیچ عالم قرآنی نیست مگر اینکه ناصر محمد یمانی مقتدرانه برای او از آیات محکم قرآن حجت علمی بیاورد.
ای محبان و دوستان خداوند؛ با هر وسیلهای که میتوانید، بیان حق کتاب را که ذکری برای خردمندان است، منتشر کنید و این مأموریت تمام کسانی است که خداوند آنان را از امر من باخبر گردانیده و آنان نیزمرا باور کرده و پیروی نمودهاند. به خاطر کسانی که مانع حضور شما-در پایگاهها- میشوند مأیوس نشوید؛ به خاطر کسانی که شما را انکار و تکذیب میکنند امید خود را از دست ندهید و همان سخنی را بیان کنید که پیروان یکی از انبیاء در این کلام خداوند تعالی، به مردم خود میگفتند: {وَإِذْ قَالَتْ أُمَّةٌ مِنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللَّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ (۱۶۴) فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ أَنْجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُوا بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ(۱۶۵)} صدق الله العظيم [الأعراف].
آیا میدانید بیان حق این سخنشان چیست:{قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ} صدق الله العظيم یعنی عذری در پیشگاه خداوند؛ تا ما را به خاطر تبلیغ نکردن آنچه که خداوند بر ما نازل نموده و ما نیز آن را باور کرده و پیرو آن شدهایم، مورد محاسبه قرار ندهد و هم چنین شاید تقوا پیشه کرده و از حق آمده از نزد پروردگارشان پیروی نمایند. پس عزیزان من از شکرگزاران باشید و بیان حق کتاب را به اطلاع مردم برسانید که همگی در دوران"گفتگو قبل از ظهور" قرار دارید، تمام این بیانات نور علی نور و شفایی برای سینههاست؛ خسته و غمگین نشوید و با مردم به نیکی سخن گفته و بشارت دهید، باعث تنفرو فرارشان نشوید و در حین دعوت با مردم با خلق خوب و بسیار نیک برخورد نمایید و سخن خداوند را به یاد داشته باشید که:
{وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ} صدق الله العظيم [آل عمران:۱۵۹]. از فرمانی که خداوند به شما و تمام کسانی که مردم را به راه او دعوت میکنند،اطاعت کنید. خداوند تعالی میفرماید:
{ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمةِ وَالمَوْعِظَةِ الحَسَنَة} [النحل:۱۲۵]،
و هم چنین میفرماید: {وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ (۳۴) وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيم(۳۵)} صدق الله العظيم [فصلت].
و به یاد داشته باشید با وجود این که فرعون از مسرفین بود و در زمین سرکشی میکرد: {فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى} [النازعات:۲۴]،
خداوند به نبی خود موسى عليه الصلاة و السلام چه نصیحتی نمود؛ با وجود این خداوند به نبی خود موسی و برادرش که سلام و صلوات بر آنان باد، چنین فرمان داده و میفرماید:
آیا میدانید بیان حق این سخنشان چیست :
{ قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ }صدق الله العظيم یعنی در مقابل خداوند عذری داشته باشیم تا به خاطر عدم تبلیغ آنچه که خداوند بر شما فرستاده و آن را باور کرده و پیرو آن شدهاید مورد محاسبه قرار نگیرید و هم چنین شاید آنها تقوا کرده و از حق آمده از جانب پروردگارشان پیروی نمایند.
عزیزان من ؛ شکرگزار خداوند باشید و در دوران"گفتگو قبل از ظهور" تمام بیانات حق کتاب را تبلیغ نمایید که همه آنها نور علی نور هستند و شفای قلبها در آنها نهفته است؛ کوتاهی نکرده و محزون نشوید؛ با مردم به نیکی سخن گفته و به ایشان بشارت دهید و باعث تنفر و فرارشان نشوید و دعوت خود را با خلقی بسیار نیک وبا ملاطفت بیان کنید و به یاد این فرموده خداوند تعالی باشید : {وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ }صدق الله العظيم [آل عمران:۱۵۹] از فرمانی که خداوند به شما و به تمام دعوت کنندگان به راه خداوند داده است اطاعت نمایید که میفرماید: { ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ }[النحل:۱۲۵] و این فرموده خداوند تعالی : { وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ ﴿٣٤﴾ وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُ وا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ ﴿٣٥﴾ }صدق الله العظيم [فصلت] توصیه خداوند به نبی خود موسى عليه الصلاة والسلام را باید داشته باشید؛ با اینکه فرعون از مسرفانی بود که به ناحق ادعای بزرگی می کرد: {فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى} با وجود این خداوند تعالی به نبی خود موسی و برادرش هارون عليهم الصلاة والسلام می فرماید: { اذْهَبَا إِلَىٰ فِرْ عَوْنَ إِنَّهُ طَغَىٰ ﴿٤٣﴾ فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّيِّنًا لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَىٰ ﴿٤٤﴾ }صدق الله العظيم [طه] ای حبیبان خداوند (احباب الله) اگر مشتاق آن هستید که آنچه که او دوست دارد و باعث رضایتش میشود تحقق یابد؛ فتوایش درباره اینکه چه چیز را دوست داشته و از آن راضی میشود را در این فرموده پیدا میکنید: { وَلاَ يَرْضَىَ لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ وَإِن تَشْكُرُواْ يَرْضَهُ لَكُمْ } صدق الله العظيم [الزمر:۷]
خداوند در نفس خود دعوت بندگان به راهش را بیش از هر چیز دوست دارد؛ پس در مقابل آزارها صبور باشید چون خداوند هدایت آنها را بیشتر ازاین دوست دارد که به جنگ با شما برخیزند و شما نیز با آنها بجنگید و ایشان را بکشید و داخل آتش شوند؛ خداوند به شما فرمان نمیدهد با مردم به جنگ بپردازید تا مؤمن شوند اجبار و اکراه در دین خداوند راه ندارد و همان چیزی بر شماست که بر رسول خداوند و امام مهدی است و خداوند تعالی میفرماید: وَإِن مَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [الرعد]
ممکن است یکی از کسانی که از احادیث شیطانی که مخالف آیات محکم قرآن هستند پیروی میکنند و خود را هدایت شده هم میدانند بخواهد حرف مرا قطع کرده و بگوید: "صبر کن ناصر محمد یمانی؛ بر اساس روایتی از عبدالله عمر رضي الله تعالى ؛محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فرموده است:
پایان نقل قول .
امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ میگوید: خیر این حدیث با مکری خبیثانه و از جانب شیطان رانده شده آمده است تا مردم را به مبارزه با شما سوق دهد چون اگر نخواهند با شما بجنگند؛ باید با اکراه و اجبار و با خواری دین شما را بپذیرند و اگر نپذیرند شما با جنگ؛ به دلیل عدم پذیرش دین خدا خونشان را زمین ریخته و زنان و اموالشان را به عنوان غنیمت خواهید گرفت. چنین روشی نه امر خداوند است و نه امر رسولش؛ این دستور شیطان رانده شده است و چگونه شده که شما از دستور شیطان تبعیت کرده و از فرمان خداوند رحمن که در آیات محکم کتابش آمده است؛ سر پیچی میکنید؟ خداوند تعالی میفرماید: { إِنَّ هَٰذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَن شَاءَ اتَّخَذَ إِلَىٰ رَبِّهِ سَبِيلًا ﴿١٩﴾}[المزمل] { فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَكِّرٌ ﴿٢١﴾ لَّسْتَ عَلَيْهِم بِمُصَيْطِرٍ ﴿٢٢﴾ } [الغاشية] {فَذَكِّرْ إِن نَّفَعَتِ الذِّكْرَىٰ ﴿٩﴾ سَيَذَّكَّرُ مَن يَخْشَىٰ ﴿١٠﴾ وَيَتَجَنَّبُهَا الْأَشْقَى ﴿١١﴾ الَّذِي يَصْلَى النَّارَ الْكُبْرَىٰ ﴿١٢﴾ ثُمَّ لَا يَمُوتُ فِيهَا وَلَا يَحْيَىٰ ﴿١٣﴾ قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّىٰ ﴿١٤﴾ وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّىٰ ﴿١٥﴾ بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا ﴿١٦﴾ وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَىٰ ﴿١٧﴾}[الأعلى] { أَفَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ }[يونس:۹۹] {لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّـهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا ۗوَاللَّـهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٥٦﴾} [البقرة].
{ وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّ بِّكُمْ فَمَن شَاءَ فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاءَ فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارً ا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَ ادِقُهَا وَإِن يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَ ابُ وَسَاءَتْ مُرْ تَفَقًا ﴿٢٩﴾ }[الكهف]
{ وَأَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّ سُولَ وَاحْذَرُ وا فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَىٰ رَ سُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿٩٢﴾ } [المائدة] {وَقَالَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّـهُ مَا عَبَدْنَا مِن دُونِهِ مِن شَيْءٍ نَّحْنُ وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِن دُونِهِ مِن شَيْءٍ ۚ كَذَٰلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ ۚ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿٣٥﴾} [النحل]. {قُلْ أَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ ۖ فَإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَيْكُم مَّا حُمِّلْتُمْ ۖ وَإِن تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا ۚ وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿٥٤﴾} [النور]. {وَإِن تُكَذِّبُوا فَقَدْ كَذَّبَ أُمَمٌ مِّن قَبْلِكُمْ ۖ وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿١٨﴾} [العنكبوت]. {وَإِن مَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ ﴿٤٠﴾} [الرعد]. صــــدق الله العظيـــم
پس ای خردمندان از خداوند پروا کنید؛ از شما میپرسم به حق آن که ابرها را روان ساخته و کتاب را نازل فرموده و انسان را از خاک آفریده است؛ آیا تمام فرامینی که خداوند در آیات محکم کتاب به رسولش داده است با دستوری که شیطان با به نسبت دادن دروغ حدیث به خداوند رحمن و رسولش وارد سنت بیان کرده است مخالفت ندارد:
من از صحابه رسول الله که این حدیث از آنها نقل شده خوبی چیزی نمیگویم؛ چون شیاطین بشر همان گونه که به رسول "ذکر" نسبت دروغ میدهند به صحابه برگزیده هم همین نسبت را میدهند. پس از خدا بترسید و از کتاب خداوند و سنت حق رسولش پیروی کنید مگر آن احادیثی از سنت بیان که مخالف آیات محکم قرآن هستند و بدانید چنین احادیثی از جانب شیطان است؛ خداوندا شاهد باش که من به آنها ابلاغ نمودم . آیا نمیدانید که حتی اگر تمام انس و جن را به اکراه وادار کنید تا به خداوند رحمن ایمان آورده و نماز بر پا داشته و زکات بدهند؛ نماز و زکاتی که با اکراه انجام شده باشد، پذیرفته نمیشود؟ مگر اینکه با خلوص و تمایل قلبی نماز خوانده و زکات بدهند و ترس از کسی باعث آن نشده باشد. تصدیق فرموده خداوند تعالی است:
{إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّـهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّـهَ ۖ فَعَسَىٰ أُولَـٰئِكَ أَن يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [التوبة]، خداوندا شاهد باش که من به آنها ابلاغ کردم..
و اما در مورد جهاد در راه خداوند برای پایان دادن ظلم انسان بر برادر انسانش، خداوند به کسانی که در زمین قدرت و فرمانراویی (تمکین ) داده باشد؛ امر نموده برای پایان دادن ظلم انسان به برادر انسانش جهاد کنند وتصدیق فرموده خداوند تعالی: {الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ ۗ وَلِلَّـهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ ﴿٤١﴾} [الحج]،صدق الله العظيم {كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ ۗ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُم ۚ مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿١١٠﴾} صدق الله العظيم [آل عمران]. صدق الله العظيم اما با کمال تأسف؛ بسیاری از علمای امت و منبریان؛ بین آیات محکمی که در آن از دعوت به سوی خداوند سخن گفته میشود و آیات محکمی که به جهاد در راه خداوند و امر به معروف و نهی از منکر اختصاص دارد؛ فرقی قائل نمیشوند. جهاد برای پایان دادن ظلم انسان به برادر انسانش است و نمیتوان انسان را با زور و اکراه وادار نمود تا به خداوند رحمن ایمان بیاورد. ای کسانی که خود و پیروانتان را به بیراهه کشاندهاید؛ آیا در قرآن تدبر نمیکنید یا بر قلبهایتان قفل زده شده است؟ برایتان مثالی خواهم آورد تا نشان دهم چگونه کسانی که نادانسته به خداوند نسبت میدهند و تصور هم میکنند هدایت شدهاند، توانستند پیروان خود را قانع کنند که به جنگ کافرانی بروند که ایمان نمیآورند. برای مثال به آنها می گویند محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم گفته است:
و سپس میگویند این به معنای آن است که خداوند به ما امر نموده تا به جنگ مشرکین رفته و آنها را به قتل برسانیم یا اینکه مؤمن شوند و نماز گذارده و زکات بپردازند؛ در غیر این صورت خداوند خون آنها و زنان و فرزندان و اموالشان را به عنوان غنیمت را بر ما حلال کرده است و سپس میگویند خداوند تعالی میفرماید: {فَاقْتُلُواْ الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُواْ لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْالصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ فَخَلُّواْ سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ }صدق الله العظيم [التوبة:۵] و آیات بیشتری برایشان آورده و میگویند خداوند تعالی میفرماید: {إِنَّ اللَّـهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ ۚيُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ ۖ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ ۚ وَمَنْ أَوْفَىٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّـهِ ۚ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ ۚ وَذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿١١١﴾} [التوبة]، صدق الله العظيم
و خداوند تعالی میفرماید: {وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّـهِ ۚ فَإِنِ انتَهَوْا فَإِنَّ اللَّـهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿٣٩﴾} صدق الله العظيم [الأنفال]". امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ میگوید: خداوند فرمان جنگ با کافرانی را داده است که به خاطر دین شما به جنگ با شما میآیند و پیروانتان را گرفتار فتنه میکنند برای همین خداوند فرمان داده است تا با کفاری که به جنگتان میآیند بجنگید تا باعث فتنه کسانی نشوند که به دعوت شما ایمان آورده و باورتان کرده و از دین حق پروردگارشان پیروی میکنند در اینجا واجب است به برادرانتان یاری رسانید؛ تصدیق فرموده خداوند تعالی: { وَإِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ }صدق الله العظيم [الأنفال:۷۲]
و تصدیق حدیثی ازمحمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم: [ إِنَّ مَثَلَ الْمُؤْمِنِينَ فِي تَوَادِّهِمْ وَتَرَاحُمِهِمْ كَمَثَلِ الْجَسَدِ إِذَا اشْتَكَى تَدَاعَى بِالسَّهَرِ وَالْحُمَّى]
[ حکایت مؤمنان در دوستی و مهربانیشان مانند اعضای بدن است وقتی یکی رنجور شود دیگران از او مراقبت و نگهداری می کنند] صدق عليه وآله الصلاة والسلام به راستی که خداوند به شما فرمان داده است با کافرانی بجنگید که به جنگتان آمده و میخواهند نور خداوند را خاموش کنند؛ نه اینکه به کافرانی که جنگی با شما ندارند تعدی نمایید تصدیق فرموده خداوند تعالی: {وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا ۚ إِنَّ اللَّـهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ ﴿١٩٠﴾} صدق الله العظيم [البقرة]. خداوند شما را از ارتباط با کافرانی که با شما سرجنگ ندارند؛ نهی نمیفرماید، بلکه به شما فرمان داده است با آنها به عدالت و قسط و همانند برادرانتان و بر اساس اصولی دینی رفتار کنید. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {لَّا يَنْهَاكُمُ اللَّـهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ ﴿٨﴾} صدق الله العظيم [الممتحنة].
خداوند به رسولش فرمان نمیدهد با آنها بجنگد تا ایمان بیاورند؛ بلکه به بنده و رسول خود امر میکند تا بین مؤمن و کافر عدالت برقرار کند. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {فَلِذَٰلِكَ فَادْعُ ۖ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ ۖ وَقُلْ آمَنتُ بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ مِن كِتَابٍ ۖ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ ۖ اللَّـهُ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ ۖ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ ۖ لَا حُجَّةَ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ ۖ اللَّـهُ يَجْمَعُ بَيْنَنَا ۖ وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ ﴿١٥﴾} صدق الله العظيم [الشورى]، چگونه ممکن است محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم برخلاف این عمل کرده و بگوید: [ عن عبدالله عمر رضي الله تعالى عنهما أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال أمرت أن أقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله وأن محمدا رسول الله ويقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دماءهم وأموالهم إلا بحق الإسلام وحسابهم على الله تعالى ] رواه البخاري ومسلم [ به من فرمان داده شده است تا با مردم بجنگم تا شهادت بدهند خدای جز الله نیست و محمد رسول خداست و نماز بپا داشته و زکات بدهند؛ اگر چنین کردند خون و اموالشان از من در امان است مگر به حق اسلام حسابشان به خداوند تعالی است] اما درباره این فرموده خداوند تعالی: {فَإِذَا انسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ ۚ فَإِن تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿٥﴾} صدق الله العظيم [التوبة]. به راستی که مقصود خداوند مشرکان مکه است که بعد از اعلام برائت تخلف کردند؛ چون خداوند به مسلمانان فرمان داده بود که مشرکان حق نزدیک شدن به خانه معظم او را ندارند و این خانه اختصاص برای ادای حج به مسلمانان اختصاص دارد. خداوند از حج خانه معظم خود توسط مشرکانی که شاهد کافر بودن خود بودند،برائت جست ؛ و آن را برای تمام کسانی که ایمان به خداوند و روز قیامت داشته و در عبادت کردن پروردگارشان شرک نیاورده باشند قرار داد. برای همین به مسلمانان فرمان داد که مشرکان حق نزدیک شدن به مسجد الحرام را ندارند. خداوند تعالی میفرماید: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلَا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَـٰذَا ۚ وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللَّـهُ مِن فَضْلِهِ إِن شَاءَ ۚ إِنَّ اللَّـهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿٢٨﴾} صدق الله العظيم [التوبة].
بعد از آنکه در روز حج اکبر؛ بیزاری و برائت خداوند و رسولش اعلام گردید؛ هرمشرکی که در مکه پیدا میشد به منزله مقاومت وی در برابر فرمان برائت خداوند و رسولش بود؛ لذا فرمان خداوند بر این قرار گرفت که با آنها مبارزه شود ولو اینکه به پوشش کعبه آویخته باشند؛ مگر اینکه اعلام کنند مسلمانند و نماز برپا کرده و زکات بدهند؛ و این به معنی این است که آنها در زمره برادران دینی مسلمانان شدهاند و مانند شما نسبت به مسجد الحرام حق دارند و برای همین نیز فرمان داده شد که راه این دسته باز شود. تصدیق فرموده خداوند تعالی: { وَأَذَانٌ مِّنَ اللَّـهِ وَرَ سُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّـهَ بَرِ يءٌ مِّنَ الْمُشْرِ كِينَ وَرَ سُولُهُ فَإِن تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّـهِ وَبَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُ وا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٣﴾ إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِ كِينَ ثُمَّ لَمْ يَنقُصُوكُمْ شَيْئًا وَلَمْ يُظَاهِرُ وا عَلَيْكُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَىٰ مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ ﴿٤﴾ فَإِذَا انسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُ مُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِ كِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُ وهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْ صَدٍ فَإِن تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ رَّ حِيمٌ ﴿٥﴾ وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِ كِينَ اسْتَجَارَ كَ فَأَجِرْ هُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّـهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَعْلَمُونَ ﴿٦﴾ } صدق الله العظيم [التوبة] جز اینکه خداوند به مؤمنان فرمان میدهد اگر کسی از کافران یا مشرکان به آنها پناه بیاورد؛ به او پناه دهند تا کلام خداوند را بشنود. اگر از حق پروردگارش پیروی کرد که چه بهتر ؛ واگر نپذیرفت ؛ خداوند به شما امر نموده که او را به خانهاش برسانید و همراه او باشید تا از مکه خارج شود و با او به خوبی برخود و رفتار شود. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّـهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَعْلَمُونَ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [التوبة]. ای کسانی که نادانسته به خداوند نسبت داده و خود و پیروانتان را به گمراهی میکشانید؛ ازخدا پروا نمایید.ای علمای مسلمین که با وجود تفاوت بسیار زیاد بین شتر و الاغ؛ فرق بین الاغ و شتر را تشخیص نمیدهید (لا تفرقون بین البعیر و الحمیر ) از خداوند بترسید!! چگونه است که شما قادر نیستید مهدی منتظر حق را که از جانب پروردگارتان آمده است از کسانی که با مسّ شیطان سرگردان و آشفته شده و ادعای مهدویت میکنند؛ تشخیص دهید. کسانی که هر از چند گاه سربلند کرده و با وسوسه شیطانی که قرینشان است، خود را مهدی منتظر میدانند. آیا نمیدانید این از مکر شیطان بزرگ است تا وقتی خداوند مهدی منتظر حق را به سویتان فرستاد؛ بگویید:" این هم یکی از کسانی است که هر از چند گاهی پیدا شده و ادعا میکنند مهدی منتظرند؟"آیا از او رو برمی گردانید تا اینکه عذاب خداوند با سیارهای که به آن سیاره دهم میگویید بر سرتان نازل شود؛ آیا پروا نمیکنید؟ آیا در بیان حق ذکر-قرآن عظیم-که مهدی منتظر حق امام ناصر محمد یمانی از آنها برایتان حجت میآورد تدبر نمیکنید؟ علم مقتدارنه او را با علومی که مهدیون دروغینی که با مسّ شیاطین سرگردان شدهاند مقایسه نمینمایید؛ از خدا پروا نمیکنید؟ اگر شما از کسانی باشید که قبل از شنیدن سخن درباره آن حکم نمیدهند؛ با تدبر در منطق و دلایل علمی مقتدرانه امام مهدی ناصر محمد یمانی و برهانهای مدعیان مهدویت که ندانسته به خداوند نسبت میدهند متوجه تفاوت امر میشوید و درمییابید تفاوت بین مهدی منتظر و مدعیان دروغینی که شخصیت او را به سرقت بردهاند مانند تفاوت بین شتر و الاغ است؛ یا شما شتر را از الاغ تشخیص نمی دهید؟ ای مردم! زمان قيامت فرا رسيده و كسی جز خداوند نمی تواند جلوی عذاب را بگیرد آیا به این سخن میخندید و نمی گریید؟![اشاره به آیات کریمه سوره النجم:أَزِفَتِ الْآزِفَةُ (۵۷) لَيْسَ لَهَا مِن دُونِ اللَّـهِ كَاشِفَةٌ (۵۸) أَفَمِنْ هَـٰذَا الْحَدِيثِ تَعْجَبُونَ (۵۹) وَتَضْحَكُونَ وَلَا تَبْكُونَ (۶۰) ]. آیا میدانید که امام مهدی ناصر محمد یمانی با کلام خداوند، پروردگار عالمیان شما را مورد خطاب قرار میدهد و بیان حق قرآن را با قرآن و از محکمات آن برایتان میآورد؛ آیات روشنی که آیات بنیادی و اساسی کتاب و از محکماتی هستند که برای عالم و جاهلتان به زبان عربی آمده است؛ ظاهر و باطن آن را هم علمایتان درک میکنند و هم جاهلان ؛ چون ظاهر و باطن آنها یکسان است و تنها کسانی که قلبشان از حق منحرف است از درک دیدن آنها کور و ناتوانند.
شیخ گرانقدر و محترم ومکرم سلیمان العلوان و شیخ گرانقدر و محترم و مکرم طارق السویدان، عزیزان من به گرمی به شما خوش آمد میگوییم و شما را از شجاعترین علمای مسلمین میدانیم چرا که میخواهید از حدود دین دفاع نمایید؛ چه مردان نیکویی. آیا میدانید علت این پراکندگی و تفرقه که باعث شده برخی ازمسلمانان مانند تیری که از کمان رها شده از دین دور شده و کشتن مسلمان به دست برادر مسلمانش را حلال بدانند، چیست؟ سبب آن حکمت احمقانه علمای دین در فرار از گفتگو با رهبران "مارقین" به بهانه جلوگیری از شهرت یافتن آنهاست و کسانی هم بدون اندیشه از این "مارقین" پیروی میکنند و تنیجهاش این است که میبینید که حتی در خانههای خداوند شما را میکشند و این ثمرهی بذری است که کاشتهاید کلام مشهورتان این است که: "با او گفتگو نمیکنیم تا کمک نکنیم مشهور و شناخته شود". در حالی که درست این است که در برابر او حجت علمی و برهان قوی از آیات محکم قرآن اقامه کرده و وی را با صفت "گمراه بودن آشکار" مشهور نمایید. فرض کنیم طارق السویدان و سلیمان العلوان در پایگاه امام ناصر محمد یمانی بر او غلبه کنند و برای انصارش روشن شود که ناصر محمد یمانی از گمراهان و گمراه کنندگان است و اگر سلیمان و سویدان از آیات محکم قرآن حجت بیاورند و ناصر محمد یمانی؛ پاسخ طارق و سلیمان را حذف کند؛ انصارش خواهند دانست که آنها در برابر او حجت قوی و علمی آوردهاند و انصار امام ناصر محمد یمانی از او روگردانده و از شیوخ گرانقدر طارق و سلیمان متشکر خواهند بود که آنان را از گمراه سازی ناصر محمد یمانی-اگر که گمراه باشد- رها ساخته است. شما را به خداوند قسم، آیا اگر طارق و سلیمان از آیات محکم قرآن دربرابر امام ناصر محمد یمانی بیاورند؛ چنین اتفاقی نخواهد افتاد؟ پس ای مردم، نسبت به این حکمت خبیثانه کافر شوید که میگوید: "نباید با او گفتگو کنیم تا به مشهور شدنش کمک نکرده باشیم"، بلکه باید کسی را که باعث گمراهی مردم میشود، بشناسانید ولو اینکه ناصر محمد یمانی باشد. ولی انصار من از من پیروی میکنند چون از خردمندان هستند و برای همین به خداوند قسم نمیتوانید آنها را از پیروی از من بازگردانید؛ مگر اینکه برای تأویل قرآن بیانی بهتر و سخنی درستترو هدایتگرتر از بیان ناصر محمد یمانی بیاورید ولی نمیتوانید چنین کنید؛ میدانید چرا؟ چون من امام مهدی ناصر محمد یمانی از شما نسبت به کتاب خداوند قرآن عظیم آگاه تر هستم .
وسؤالی که مطرح میشود این است که: خاتم الأنبیا و مرسلین درزمانی که کودک و در گهواره بود با چه نامی خوانده میشد، آیا نام ایشان "احمد" بود؟ خیر بلکه نام او محمد صلّى الله عليه وآله وسلم، است؛ به خاطر آن که أحمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم همان محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم است، لذا ای مردم، میبینید که خداوند حجت حق را در برهان قوی علمی قرار داده است نه در نام، به رغم اینکه شیوخ گرانقدرطارق السویدان و سلیمان العلوان قبل از اینکه خداوند مهدی منتظر ناصر محمد را برانگیزد، به حق آمده از نزد پروردگار شهادت دادهاند که خداوند مهدی منتظر را به عنوان ناصر محمد(یاری رساننده به محمد) برمیانگیزد. ممکن است سلیمان با عصبانیت بگوید:"مهلت بده ناصر محمد یمانی؛ به ما تهمت میزنی؟ کی طارق و سلیمان شهادت دادهاند که خداوند مهدی منتظر را به عنوان ناصر محمد(یاری رسان به محمد) برمیانگیزد؟" امام مهدی ناصر محمد در پاسخ میگوید: آیا شهادت میدهید که خداوند مهدی منتظر را به عنوان نبیّ جدید از سوی پروردگار عالمیان برمیانگیزد؟ جوابتان معلوم است:"ای کسی که تصور میکنی مهدی منتظر ناصر محمد هستی، برتوست که بدانی ما شهادت نمیدهیم که خداوند مهدی منتظر را به عنوان نبیّ جدید بر میانگیزد، چون این محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم است که آخرین نبی و رسول خداست و فتوای خداوند درآیات محکم کتابش تصدیق آن است:
{مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَآ أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ ولكن رَّسُولَ ٱللَّه وَخَاتَمَ ٱلنَّبِيِّينَ وَكَانَ ٱللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيماً(۴۰)} صدق الله العظيم [الأحزاب]. و برای همین طارق و سلیمان و تمام علمای مسلمین و عامه مسلمانان شهادت میدهند که خداوند امام مهدی ناصر محمد را برمیانگیزد، یعنی خداوند او را به عنوان یاری رسان(ناصر) به محمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم برمیانگیزد و او با همان حجتی که با محمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم نازل شده است برای مردم حجت میآورد یعنی قرآن عظیم. چرا که خداوند امام مهدی را به عنوان یک نبیّ جدید برنمیانگیزد، بلکه یاری رساننده به آنچه که محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم -آخرین نبیّ و رسول خداوند که سلام و صلوات بر او خاندان مطهرش باد-با خود آورده است، خواهد بود."
شیوخ گرانقدر سلیمان و طارق السویدان، آیا میخواهید به چیزی که به حدیث اضافه شده یعنی [واسم أبيه اسم أبي] متمسک شوید؟ با اینکه میان شما و شیعیان و بسیاری از فرق دیگر درمورد این قسمت اضافه شده اختلاف شدیدی وجود دارد، شما میخواهید با این قسمت اضافه شده با من مباهله کرده و بیان حق قرآن را رها نمایید، آیا نمی دانید حجت خداوند در علم است نه در اسم؟ و برای همین هم خداوند تعالی میفرماید:
{وَمُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتِي مِن بَعْدِي اسمه أَحْمَدُ} صدق الله العظيم [الصف:۶].
اما شما میدانید اسم ایشان عليه الصلاة والسلام "محمد" بود و از زمانی که در گهواره بود مردم او را "محمد" مینامیدند نه "احمد" و به راستی که خداوند برای هر یک از انبیای خود که بخواهد دو نام قرار میدهد. برای مثال نبی الله یعقوب و نبی الله اسرائیل در حالی که این دو نام متعلق به یک نفر است؛ همین طور "احمد" و "محمد" که نام یک نفر است و خداوند میخواهد بدانید که حجت او در علم است نه در اسم ونام امام مهدی منتظر "محمد بن عبدالله"نیست بلکه اسامی او در ادامه میآید:
۱- مهدی منتظر"ناصر محمد"
۲- مهدی منتظر" عبدالنعیم الأعظم"
که اگر فکر کنید؛ در این نامها حکمت بالغهای وجود دارد، پس جدال با حجت اسم را کنار گذاشته و با برهان قوی علمی حجت بیاورید و اگر سرباز زنید؛ پیش از این به حق درمورد حدیث محمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم درباره اسم اسم مهديّ منتظَرکه فرموده است: [يواطئ اسمه اسمي]، برایتان فتوا دادهایم. ولی شما معتقدید که مقصود تطابق اسم او با اسم من است و برای همین عدهای او را با نام "مهدی منتظر محمد بن عبدالله" و یا "احمد بن عبدالله" مینامید، اما علمای لغت عربی که از خردمندان هستند درک خواهند کرد که مقصود از "التواطؤ" تطابق نیست بلکه مقصود از "التواطؤ" توافق و همراهی است.
سؤالی که مطرح میشود این است که: آیا اسم محمد با نام من یعنی "ناصر محمد"موافق نیست؛ یعنی میبینید که نام محمد همراه و موافق نام من است نه مطابق آن، چون نام نبیّ عليه الصلاة والسلام (محمد بن عبد الله) است و امام مهدی ناصر محمد و خداوند همراهی و توافق نام محمد را در نام پدرم قرار داده است؛ که این هم حکمت بالغهای دارد تا هرکس که حق را تصدیق کرد و پیروی نمود، شهادت دهد که :
(أشهدُ أنْ لا إله إلا الله وأشهدُ أنّ محمداً رسولَ الله صلّى الله عليه وأشهد أنّ الإمامَ المهديَّ ناصرُ محمدٍ) چون امام مهدی رسول پروردگار عالمیان نیست و کتاب جدیدی با خود نیاورده است که بخواهید شهادت حق بر رسالت او بدهید، چون رسالت حقی که امام مهدی ناصر محمد یمانی با خود دارد و برایتاناز آن حجت میآورد همان رسالهی خداوند یعنی قرآن عظیم است که محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم و تمام تابعین حق تا روز دین بر اساس آن حجت میآورند. وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
أخوكم في دين الله الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
ـــــــــــــــــــــ
ردّ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني على فضيلتي الشيخين سليمان العلوان وطارق السويدان ..
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله الاطهار وجميع أنصار الله الواحد القهار في كلّ زمانٍ ومكانٍ إلى اليوم الآخر، سلامُ الله عليكم أحبّتي الأنصار السابقين الأخيار في عصر الحوار من قبل الظهور، فصبرٌ جميلٌ فلا تأخذكم الغيرة بالحقّ على الإمام المهدي ناصر محمد اليماني فتشتمون من شتمنا وأفتى في شأن الإمام ناصر محمد اليماني من قبل الحوار.
ويا فضيلة الشيخ طارق السويدان ويا فضيلة الشيخ سليمان العلوان، سلام الله عليكم ورحمته وبركاته، وأنا الإمام المهدي أصلّي عليكم وأسلّمُ تسليماً أن يهديكم الله إلى الصراط المستقيم وجميع المسلمين فيبصَّر قلوبكم بالحقّ، {حَقِيقٌ عَلَىٰ أَن لَّا أَقُولَ عَلَى اللَّـهِ إِلَّا الْحَقَّ} [الأعراف:105]، وليس بالظنّ الذي لا يغني من الحقّ شيئاً.
ألا والله ما اخترت أن تكون طاولة الحوار بيني وبينكم في عصر الحوار من قبل الظهور الإنترنت العالميّة من ذات نفسي بل بأمرٍ من الله، وذلك أمر يخصّني تنفيذه وفي ذلك حكمةٌ بالغةٌ كونكما يا فضيلة الشيخ طارق وسليمان لا تستطيعان أن تُقاطعا الإمام المهدي فتشوّشا فكره وترتيبه للمنطق الحقّ كون الحوار في عصر الحوار من قبل الظهور هو بالقلم الصامت ولذلك لا تستطيعون أن تقاطعوا كلامي؛ بل ليس أمامكم إلا أن تتدبّروا منطقي وسلطان علمي من أول البيان إلى آخرة لأنّ الحوار مكتوبٌ وليس كلاماً متبادلاً باللسان، ألا والله لو يظهر لكم المهديّ المنتظَر على إحدى القنوات الفضائيّة لحوار علماء الأمّة لكان الحوار أشدّ ضجةً من الاتجاه المعاكس في قناة الجزيرة كون الإمام المهدي سوف ينسف عقائدَ لدى كثيرٍ من المسلمين مخالفةً لمحكم كتاب الله القرآن العظيم، وبما أنّها عقائد اختلطت بدمائكم وأنفسكم فلا تستطيعون الصبر والانتظار حتى يكمل الإمام المهدي ناصر محمد اليماني ما لديه من سلطان العلم؛ بل سوف يكون الحوار مثله كمثل الاتجاه المعاكس فتقاطعونَني بين اللحظة والأخرى فتشوشون فكري وترتيب البرهان الذي أرتبه شيئاً فشيئاً كالبناء المحكم الذي أُسّس على تقوى من الله، فاتّقوا الله أحبّتي في الله، وما كان للإمام المهديّ المنتظَر أن يتّبع أهواءكم حسب اختياركم فليس لكم الخيرة من الأمر؛ بل أنطق بالبيان الحقّ للقرآن، فمن اهتدى فلنفسه ومن ضلّ فعليها وما أنا عليكم بوكيل.
ويا علماء الأمّة وخطباء المنابر ومفتي الديار استجيبوا لدعوة الحوار للمهديّ المنتظَر في عصر الحوار من قبل الظهور عبر طاولة الحوار العالميّة (موقع الإمام المهدي ناصر محمد اليماني منتديات البشرى الإسلامية) حتى يتبيّن لكم شأن ناصر محمد اليماني هل هو المهديّ المنتظَر أم كذابٌ أشِرٌ؟ فإن تبيّن لعلماء المسلمين أنّ ناصر محمد اليماني هو حقاً المهديّ المنتظَر لا شك ولاريب، فمن بعد التصديق يظهر لكم المهديّ المنتظَر عند البيت العتيق للبيعة العامة والولاء بالحقّ.
ويا أحبّتي في الله ليس من العقل والمنطق أن يظهر لكم المهديّ المنتظَر عند البيت العتيق للبيعة من قبل الحوار؛ بل العقل والمنطق هو أن يتمّ الحوار من قبل الظهور ومن بعد التصديق بالحقّ يظهر لكم المهديّ المنتظَر عند البيت العتيق أفلا تتفكّرون؟
ويا أحبّتي في الله فضيلة الشيخ سليمان العلوان وكذلك فضيلة الشيخ طارق محمد السويدان، فما دام الله أظهركم على شأن الإمام المهدي ناصر محمد اليماني فوجب عليكم الذود عن حياض الدين حتى لا يُضِلّ الإمام ناصر محمد اليماني أحداً من المسلمين إن كنتم ترونني أدعو إلى باطلٍ، والله المستعان يا أخي الكريم الفاضل فضيلة الشيخ سليمان العلوان بقولك عن الإمام المهدي ناصر محمد اليماني بما يلي: (وحاشاه من الصدق). بمعنى أنّك ترى ناصر محمد اليماني كذاباً أشر وليس المهدي المنتظر. ومن ثمّ يردّ عليك ناصر محمد اليماني وأقول: لك الحقّ أن تتوقع أنّ ناصر محمد اليماني إمّا أن يكون من الصادقين وإمّا أن يكون من الكاذبين ومن ثمّ تُنظر الحكم علينا إلى ما بعد الحوار، ولا يحقّ لك أن تحكم على الإمام ناصر محمد اليماني: (أنه كذاب وحاشاه من الصدق)! ومن ثمّ يردّ عليك الإمام المهدي ناصر محمد اليماني وأقول: رجوت من الله أن يغفر لحبيبي في الله فضيلة الشيخ المحترم سليمان العلوان وكذلك أخيه طارق محمد السويدان وكافة علماء المسلمين وأمّتهم وأقول:
اللهم اغفر لهم فإنهم لا يعلمون إنّي الإمام المهدي الحقّ من ربّهم، ولو علموا علم اليقين إنّي الإمام المهديّ المنتظَر لاشتاقوا إلى لقائي فيضمّوني إلى صدورهم شغفاً وحبّاً في الله ويشكروا فضل الله عليهم أن بعث الإمام المهديّ المنتظَر في أمّتهم وجيلهم ثم يكونوا من الشاكرين.
ويا أحبّتي في الله أُشهدُ الله والأنصار السابقين الأخيار وكفى بالله شهيداً أنّي لا أحصر الحوار في موقع الإمام المهدي ناصر محمد اليماني منتديات البشرى الإسلامية؛ بل أعلن الاستعداد للحضور إلى موقع فضيلة الشيخ سليمان العلوان أو موقع فضيلة الشيخ طارق محمد السويدان وأنا واثق فيهما الثقة التامة أنّ الحقوق لديهم محفوظةٌ، ولذلك لا أخشى من التزييف والتحريف من قبلهم في بيانات الإمام ناصر محمد اليماني لديهم بل أمنحهم الثقة التامة كونهم ليسوا من الجاهلين فلهم الحقّ في الاختيار في أمرين أن يكون الحوار إمّا بموقع الإمام المهدي ناصر محمد اليماني منتديات البشرى الإسلامية وحقوقهم محفوظةٌ وكفيلهم الله على ذلك، وإذا لم يثقوا في الإمام المهدي ناصر محمد اليماني فأقول لا تثريب عليكم ولا حرج كونكم لا تعلمون أنّني المهديّ المنتظَر الحقّ من ربِّكم خليفة الله على العالمين؛ بل سوف يتواضع الإمام ناصر محمد اليماني فسوف يحضر هو لديكم في الموقع الذي تختارون أن يكون طاولة الحوار العالميّة بين علماء المسلمين والنصارى واليهود لحوار المهديّ المنتظَر في عصر الحوار من قبل الظهور وكلٌّ منّا في داره (رايق) على أحسن حالٍ يكتب ردّه من غير مقاطعةٍ ولا تشويشٍ بكلّ هدوءٍ وسكينةٍ وطمأنينةٍ، فتلك نعمةٌ من الله فاستخدموها لبيان نور الله لهدى البشر وتعليمهم البيان الحقّ للذكر يا شباب المسلمين المثقفين وليس لنشر الفحشاء والمنكر كما يفعل المجرمون، فاتقوا الله واشكروا نعمته عليكم يزِدكم.
ويا أحبّتي في الله طارق السويدان وسليمان العلوان وكافة علماء المسلمين، والله الذي لا إله غيره إن كان ناصر محمد اليماني هو حقًا المهديّ المنتظَر فإنّ جميع علماء المسلمين والنصارى واليهود لا يستطيعون أن يهيمنوا على الإمام المهدي ناصر محمد اليماني ولو في مسألةٍ واحدةٍ ولو اجتمعوا له، وليس للإمام المهدي ناصر محمد اليماني غير شرطٍ واحدٍ أن يرضوا بالله حَكماً بينهم فيما كانوا فيه يختلفون في الدين: {وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِن شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّـهِ ۚ ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [الشورى].
ولن أرضى بغير الله حكماً بينكم بالحقّ فيما كنتم فيه تختلفون، تصديقاً لقول الله تعالى: {أَفَغَيْرَ اللَّـهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا} صدق الله العظيم [الأنعام:114].
ويا علماء المسلمين والنصارى واليهود، والله لا استطيع إقناعكم والهيمنة عليكم بالحقّ من ربّ العالمين حتى تستجيبوا لدعوة الاحتكام إلى الله وما على الإمام المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني إلا أن يستنبط لكم حكم الله من محكم كتابه فيما كنتم فيه تختلفون وإن لم أجد فمن سُنّة رسول الله الحقّ التي لا تخالف لمحكم الكتاب كون الإمام المهديّ المنتظَر لا ينكر سنّة البيان الحقّ للقرآن لأنّي أعلمُ أنّ أحاديث السُّنة النبويّة الحقّ هي من عند الرحمن كما القرآن من عند الرحمن، تصديقاً لقول الله تعالى: {فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ﴿١٨﴾ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [القيامة].
ألا وإنّما أحاديث السُّنة النبويّة الحقّ لا تزيد القرآن إلا بياناً، وإنّما ننكر منها ما جاء مُناقضاً لمحكم القرآن أو للعقل والمنطق كون الله سوف يسألكم كذلك عن عقولكم، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَـٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
ويا أحبّتي في الله فضيلة الشيخ طارق السويدان وأخيه سليمان العلوان وكافة علماء المسلمين وأمّتهم والناس أجمعين، وتالله لا ولن تتّبعوا الإمام المهدي ناصر محمد اليماني حتى تستخدموا عقولكم التي أنعم بها الله عليكم فتفكّروا في بيان الإمام ناصر محمد اليماني هل هو بيان رجلٍ مجنونٍ؟ فإذا ذهب عقل الإمام ناصر محمد اليماني فإنّها لم تذهب عقولكم فسوف يتبيّن لكم ذلك من خلال منطق ناصر محمد اليماني وسلطان العلم الذي يُحاجّكم به ناصر محمد اليماني.
وأحذِّر أنصار المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني أن يتّبعوا الإمام ناصر محمد اليماني الاتِّباع الأعمى، فإن وجدوا الإمام ناصر محمد اليماني ينطق لهم بشيءٍ يخالف للعقل والمنطق فلا يقولوا بما أننا صدقنا أنّه المهديّ المنتظَر فما قاله سوف نصدقه ونتّبعه حتى ولو كان مخالفاً للعقل والمنطق، كلا وربّي الله ليسألكم الله عن عقولكم التي أنعم بها الله عليكم.
ويا أحبتي في الله علماء المسلمين وأمّتهم إنّ مثل بعث الإمام المهدي كمثل بعث الأنبياء والمرسّلين، فلن تجدوا أنهّ صدّق فاتّبع الأنبياء والمرسَلين إلا الذين استخدموا عقولهم فتفكّروا فيما أُنزل إليهم من ربّهم بتدبّر العقل والمنطق بغض النظر عمّا وجدوا عليه آباءهم حتى إذا حكّموا عقولهم تبيّن لهم أنّه الحقّ من ربّهم كونهم تبيّن لهم إنّ صاحبهم ليس منطِقُه منطقَ مجنونٍ ولا يدعو الناس إلى عبادة نفسه من دون الله بل يدعوهم ليكونوا ربانيِّين بالحقّ يعبدون الله وحده لا شريك له فأجابوا فتوى عقولهم إنّ الله هو الأحقّ بعبادتهم مما سواه سبحانه وتعالى علواً كبيراً فتركوا ما وجدوا عليه آباءهم واستجابوا لدعوة الحقّ من ربّهم فاتّبعوا أنبياءه برغم إنّ أَتباعَ الأنبياء ليسوا بعلماء بادئ الأمر ولذلك صدّقوا الحقّ من ربّهم؛ بل لا يعلمون شيئاً وإنّما تفكّروا بادئ الأمر بعقولهم في منطق الداعية فأقرّته عقولُهم الحقّ من ربّهم، وأولئك الذين هدى الله من عباده من أولي الألباب وهم الذين لا يحْكُمون على الداعية من قبل أن يسمعوا لقوله ويتفكّروا فيه بل استمعوا القول أولاً ومن ثم اتّبعوا أحسنه إن تبيّن لهم أنّه الحقّ من ربّهم يصدقه العقل والمنطق، فأولئك نبشرهم مقدماً بالهدى، تصديقاً لقول الله تعالى: {فَبَشِّرْ عِبَادِ ﴿١٧﴾ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّـهُ وَأُولَـٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
ولكنّ الذين لم يهدِهِم الله إلى الحقّ فليس أنَّ الله ظلمهم سبحانه فلم يهدهم! تصديقاً لقول الله تعالى: {وَلا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا} صدق الله العظيم [الكهف:49]؛ بل ظلموا أنفسهم بسبب الاتّباع الأعمى لمن كانوا قبلهم ولم يستخدموا عقولهم شيئاً ولذلك قال الكفار بالحقّ من ربّهم: {وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [الملك].
إذاً يا أحبّتي في الله إنّ سبب دخول أهل النار للنار من الجنّ والإنس هو عدم استخدام العقل للتمييز بين الحقّ والباطل واتّباعه، ولذلك قال الله تعالى: {وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ ۖ لَهُمْ قُلُوبٌ لَّا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَّا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَّا يَسْمَعُونَ بِهَا ۚ أُولَـٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ ۚ أُولَـٰئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ ﴿١٧٩﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
ويا أحبّتي في الله عُلماء المُسلمين إنّ الإمام المهدي يبتعثه الله حَكَماً بالحقّ بين علماء المُسلمين والنصارى واليهود وكافة البشر، فهل من العقل والمنطق أن يدعو البشر المهديّ المنتظَر إلى الاحتكام إلى كتاب بحار الأنوار أو كتاب البخاري ومُسلم برغم أنّي لا أكذّب ما كان حقاً فيها من الأحاديث الحقّ والروايات وإنّما أكذّب ما جاء فيها مخالفاً لمحكم كتاب الله القرآن العظيم؟
ويا فضيلة الشيخان سليمان العلوان وطارق السويدان إنّي أدعوكما وكافة علماء اليمن خاصّةً وعلماء المسلمين عامةً للحضور إلى طاولة الحوار العالميّة للمهديّ المنتظَر (موقع الإمام المهدي ناصر محمد اليماني) ذي اللون الأزرق؛ كون مواقعنا كثيرة. وإنّ حقوقكم محفوظةٌ لدينا مصونةٌ، وكذلك سوف تكونون لدينا معزّزين ومكرّمين ضيوفاً محترمين ولن نحجبكم ولن نغيّر من قولكم شيئاً، ونعوذ بالله أن نكون من الجاهلين. فإن تبيّن لكم أنّ الإمام ناصر محمد هو حقاً الإمام المهديّ المنتظَر ناصر محمد فسوف تعلمون الحقّ من ربِّكم، وإنْ هيمنتم على الإمام ناصر محمد اليماني ولو في مسألةٍ واحدةٍ فقط فعلى ناصر محمد اليماني التراجع عن عقيدة أنّه المهديّ المنتظَر وعلى جميع الأنصار في مختلف الأقطار التراجع عن اتِّباع ناصر محمد اليماني لئن غلبوني علماء المسلمين ولو في مسألةٍ واحدةٍ، فكونوا من الشاهدين يا معشر المسلمين على أنفسكم وعلى علمائكم وعلى المهديّ المنتظَر الحقّ كون ناصر محمد اليماني سوف ينسف بعض عقائدكم في الدين نسفاً كونها ليست من دين الله في شيء؛ بل وردت إليكم من عند غير الله أي من عند الشيطان الرجيم على لسان أوليائه الذين يُظهرون الإيمان ويُبطنون الكفر والمكر ضدّ اتباع الذكر المحفوظ من التحريف والتزييف، وأرادوا أن يضلّوكم عمّا أنزل الله إليكم في محكم القرآن العظيم ولكن عن طريق أحاديث السُّنة النبويّة كونها ليست محفوظةً من التحريف ولذلك جاءوا إلى محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم ليظهروا الإيمان ويبطنوا الكفر والمكر وإنّما اتّخذوا أيمانهم ستاراً ليكونوا من رواة الأحاديث في السُّنة النبوية، وقال الله تعالى: {إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّـهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ ﴿١﴾ اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٢﴾} صدق الله العظيم [المنافقون].
ومن ثم علَّمكم الله كيفية طريقة صدّهم عن سبيل الله أنّه ليس بالسيف؛ بل بما هو أشدّ خطراً من ضرب السيوف! بل ليكونوا من رواة الأحاديث في السُّنة النبويّة ليضلّوكم عن اتِّباع ما أنزل الله إليكم في محكم القرآن العظيم ولذلك كانوا يحضرون مجالس الحديث حتى يكونوا من رواة الحديث. وقال الله تعالى: {مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ ۖ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿٨٠﴾ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗوَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء].
وبما أنّ قرآنه وأحاديث بيانه كلّها من عند الله، تصديقاً لقول الله تعالى: {فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ﴿١٨﴾ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [القيامة]، ولذلك علَّمكم الله أنّ حديث البيان في السُّنة النبويّة لو كان من عند غير الله؛ أي من عند الشيطان فسوف تجدون بينه وبين محكم قرآنه اختلافاً كثيراً كون الحقّ والباطل نقيضان لا يتّفقان. إذاً يا قوم لقد جعل الله محكم القرآن هو المرجع للأحاديث في السُّنة النبويّة وعلَّمكم الله عن طريقةِ كشف الأحاديث المكذوبة عن النبيّ زوراً وبهتاناً أنّكم سوف تجدون بينها وبين محكم القرآن اختلافاً كثيراً، ولذلك أدعوكم إلى الله الواحد القهار ليحكم بينكم فيما كنتم فيه تختلفون في الدِّين وما على المهديّ المنتظَر إلا أن يستنبط لكم حكم الله الحقّ من محكم الذِّكر المحفوظ من التحريف حجّة الله عليكم يوم القيامة لو لم تتّبعوا الحقّ من ربكم، وقال الله تعالى: {وَهَـٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿١٥٥﴾ أَن تَقُولُوا إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿١٥٦﴾ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ ۚ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
فأجيبوا دعوة الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم يا معشر علماء المسلمين واعلموا أنَّ محمداً رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم قال لي في الرؤيا الحق: [كان مني حرثك وعليٌّ بذركَ، أهدى الرايات رايتُك وأعظم الغايات غايتُك، وما جادلك أحدٌ من القرآن إلا غلبتَه]
وفي رؤيا أخرى: [وأنّك أنت المهدي المنتظر، وما جادلك عالِم من القرآن إلا غلبتَه] انتهت الرؤيا بالحقّ.
ولكنّي أشهدُ الله أنّه ما أمركم أن تجعلوا الأحكام الشرعيّة على الرؤيا المناميّة كون الرؤيا فتوى تخصّ صاحبها، ولكن هذه الرؤيا سوف تكون حجّة عليكم لو أنّ الله أصدقني الرؤيا بالحقّ على الواقع الحقيقي فتجدون أنّه حقاً لا يُجادل ناصر محمد اليماني عالِمٌ من القرآن إلا وأقام عليه ناصر محمد اليماني حجّة العلم والسلطان من محكم القرآن.
ويا أحباب الله، بلِّغوا بالبيان الحقّ للكتاب ذكرى لأولي الألباب بكل حيلةٍ ووسيلةٍ فتلك مهمّتكم يا من أظهركم الله على أمري وصدَّقوا واتبعوا، ولا تستيئسوا ممّن يحظروكم ولا تستيئسوا ممّن يكذبوكم وقولوا كما قال أتباع أحد الأنبياء لطائفةٍ منهم في قول الله تعالى: {وَإِذْ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا ۙ اللَّـهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا ۖ قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿١٦٤﴾ فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ أَنجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُوا بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ ﴿١٦٥﴾} صدق الله العظيم [الأعراف]، فهل تعلمون البيان الحقّ لقولهم: {قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ} صدق الله العظيم؟ أي معذرةً إلى الله حتى لا يحاسبنا على عدم التبليغ بما أنزل الله إلينا ما دمنا صدَّقنا واتَّبعنا وكذلك لعلهم يتّقون فيتّبعون الحقّ من ربّهم، فكونوا من الشاكرين أحبّتي في الله وبلِّغوا بالبيان الحقّ للكتاب أجمعين في عصر الحوار من قبل الظهور فجميعه نورٌ على نورٍ وشفاءٌ لما في الصدور، ولا تهِنوا ولا تحزنوا وقولوا للناس حُسناً وبشّروا ولا تنفّروا وكونوا ليِّنين ذوي خُلُقٍ عظيمٍ في دعوتكم، وتذكّروا قول الله تعالى: {وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ} صدق الله العظيم [آل عمران:159].
وأطيعوا أمر الله إليكم وإلى جميع الدُعاة إلى سبيله في قول الله تعالى: {ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ} [النحل:125]، وقول الله تعالى: {وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ۚادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ ﴿٣٤﴾ وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [فصلت].
وتذكّروا وصية الله لنبيّه موسى عليه الصلاة والسلام، فبرغم أنَّ فرعون كان عالٍ في الأرض من المُسرفين {فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَىٰ ﴿٢٤﴾} [النازعات:24]، فبرغم ذلك أمرَ الله نبيّه موسى وأخاه هارون عليهما الصلاة والسلام؛ وقال الله تعالى: {اذْهَبَا إِلَىٰ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَىٰ ﴿٤٣﴾ فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّيِّنًا لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَىٰ ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [طه].
ويا أحباب الله إن كنتم حريصين على تحقيق ما يحبّه الله ويرضاه فسوف تجدون فتوى ما يحبّه الله ويرضاه في قول الله تعالى: {وَلَا يَرْضَىٰ لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ ۖ وَإِن تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ} صدق الله العظيم [الزمر:7].
وأحبّ إلى نفس الله أن تدعوا عباده إلى سبيله فتصبروا على أذاهم حتى يهديهم فذلك أحبّ إلى الله من لو أنّهم يقاتِلوكم فتقاتلوهم فتقتلوهم فيدخلهم النار، ولم يأمركم الله بقتال عباده حتى يكونوا مؤمنين فلا إكراه في الدين، وإنّما عليكم ما على رسوله والإمام المهدي في قول الله تعالى: {وَإِن مَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [الرعد].
ولربّما يودّ أن يقاطعني أحد الذين يتّبعون أحاديث الشيطان المُخالفة لمحكم القرآن ويحسبون أنّهم مهتدون فيقول: "مهلاً مهلاً يا ناصر محمد اليماني، بل قال محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم فيما روي عن عبد الله عمر رضي الله تعالى عنهما أنّ رسول الله صلّى الله عليه وسلم قال:
اِنتهى
ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهدي ناصر محمد اليماني وأقول: بل ذلك حديث جاءكم من عند الشيطان الرجيم بمكرٍ خبيثٍ حتى يؤلِّبوا البشر على حربكم كونهم إذا لم يحاربوكم فسوف تُكرِهوهم على الدخول في دينكم كرهاً وهم صاغرون أو تقتلوهم وتسفكوا دماءهم وتسبُوا نساءهم وتأخذوا أموالهم غنيمةً لكم بحجّة عدم دخولهم في دين الله! ولم يأمركم الله ورسوله بذلك أبداً بل أمركم الشيطان الرجيم، فكيف تطيعون أمر الشيطان وتعصون أمر الرحمن في محكم كتابه في قول الله تعالى: {إِنَّ هَـٰذِهِ تَذْكِرَةٌ ۖفَمَن شَاءَ اتَّخَذَ إِلَىٰ رَبِّهِ سَبِيلًا ﴿١٩﴾} [المزمل].
فاتّقوا الله يا أولي الالباب، وسألتكم بمن أجرى السحاب وأنزل الكتاب وخلق الإنسان من تراب أليست كافة أوامر الله إلى رسوله في محكم الكتاب مخالفةً لأمر الشيطان في سُنَّة البيان في الحديث المُفترى على الرحمن إلى رسول القرآن أنّه قال:
ولا أقول في صحابة رسول الله الذين ورد هذا الحديث أنّه عنهم إلا خيراً، فكما افترى شياطين البشر على رسول الذكر كذلك يفترون على صحابته الأخيار، فاتّقوا الله واتَّبعوا كتاب الله وسُنّة رسوله الحقّ إلا ما خالف من أحاديث سُنّة البيان لمحكم القرآن فاعلموا أنّه حديثٌ مفترى من عند الشيطان، اللهم قد بلغتُ اللهم فاشهد.
أفلا تعلمون أنّكم حتى ولو أكرهتم كافة الجنّ أو الإنس حتى يكونوا مؤمنين بالرحمن ويقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة لما تقبّل الله صلاتهم ولا زكاتهم وهم كارهون حتى تكون صلاتهم وزكاتهم خالصة لله من قلوبهم وليست خشية من أحدٍ؟ تصديقاً لقول الله تعالى: {إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّـهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّـهَ ۖ فَعَسَىٰ أُولَـٰئِكَ أَن يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [التوبة]، اللهم قد بلغت اللهم فاشهد.
وأما بالنسبة للجهاد في سبيل لله لرفع ظلم الإنسان عن أخيه الإنسان فذلك أمر من الرحمن إلى الذين مكَّنهم الله في الأرض، تصديقاً لقول الله تعالى: {الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ ۗ وَلِلَّـهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ ﴿٤١﴾} [الحج]، {كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ ۗ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُم ۚ مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿١١٠﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
ولكن للأسف إنّ كثيراً من علماء الأمّة وخطباء المنابر لا يفرِّقون بين الآيات في محكم الذِّكر التي تخصّ الدعوة إلى الله ولا بين الآيات في محكم الذّكر التي تخصّ في الجهاد في سبيل الله للأمر بالمعروف والنهي عن المنكر لرفع ظلم الإنسان عن أخيه الإنسان وليس لإكراه الناس بالإيمان بالرحمن، أفلا تتدبّرون القرآن أم على قلوبٍ أقفالها يا معشر الذين أضلّوا أنفسهم وأضلّوا أمّتهم؟ ولسوف أضرب لكم مثلا كيف استطاع الذين يقولون على الله ما لا يعلمون ويحسبون أنّهم مهتدون أن يقنعوا أتباعهم في قتل الكفار الذين لا يؤمنون، فعلى سبيل المثال: يقولون لهم: "قال محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم: [عن عبدالله عمر رضي الله تعالى عنهما أن رسول الله صلّى الله عليه وسلم قال أمرت أن أقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله وأن محمدا رسول الله ويقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دماءهم وأموالهم إلا بحق الإسلام وحسابهم على الله تعالى] رواه البخاري ومسلم، ومن ثم يقول: فهذا يعني أنّ الله أمرنا بقتال المشركين وقتلهم حتى يكونوا مؤمنين فيقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة، ما لم يتمّ ذلك فقد أحلّ الله لنا دماءهم ونساءهم وأبناءهم وأموالهم غنيمةً لنا! ومن ثمّ يقول وقال الله تعالى: {فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ ۚ فَإِن تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ} صدق الله العظيم [التوبة:5].
ومن ثم يزيدهم بآياتٍ أُخرى، ويقول قال الله تعالى: {إِنَّ اللَّـهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ ۚيُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ ۖ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ ۚ وَمَنْ أَوْفَىٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّـهِ ۚ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ ۚ وَذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿١١١﴾} [التوبة]، وقال الله تعالى: {وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّـهِ ۚ فَإِنِ انتَهَوْا فَإِنَّ اللَّـهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿٣٩﴾} صدق الله العظيم [الأنفال]".
ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهدي ناصر محمد اليماني: إنّما أمركم الله بقتال الكفار الذين يقاتلونكم في دينكم ويفتنون من اتَّبعكم ولذلك أمركم الله بقتال الكفار الذين يقاتلونكم حتى لا يفتنوا من آمن بدعوتكم وصدّقكم واتَّبع دين الحقّ من ربّه، فهنا وجب عليكم نصرة إخوانكم في الدين، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَإِنِ اسْتَنصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ} صدق الله العظيم [الأنفال:72].
تصديقاً لحديث محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم: [إِنَّ مَثَلَ الْمُؤْمِنِينَ فِي تَوَادِّهِمْ وَتَرَاحُمِهِمْ كَمَثَلِ الْجَسَدِ إِذَا اشْتَكَى تَدَاعَى بِالسَّهَرِ وَالْحُمَّى] صدق عليه وآله الصلاة والسلام.
وإنما أمركم الله بقتال من يقاتلكم من الكفار الذين يريدون أن يطفئوا نور الله ولم يأمركم الله بالاعتداء على من لم يقاتلوكم من الكفار، وقال الله تعالى: {وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا ۚ إِنَّ اللَّـهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ ﴿١٩٠﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
كون الله لم ينهَكم عن الكفار الذين لم يقاتلوكم في دينكم بل أمركم الله أن تبرّوهم وتقسطوا إليهم وتعاملوهم كما تعاملون إخوانكم المؤمنين بمعاملة الدين، تصديقاً لقول الله تعالى: {لَّا يَنْهَاكُمُ اللَّـهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ ﴿٨﴾} صدق الله العظيم [الممتحنة].
ولم يأمر الله رسوله أن يقاتلهم حتى يكونوا مؤمنين بل أمر الله عبده ورسوله أن يعدل بين المؤمنين والكافرين، تصديقاً لقول الله تعالى:{فَلِذَٰلِكَ فَادْعُ ۖ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ ۖ وَقُلْ آمَنتُ بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ مِن كِتَابٍ ۖ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ ۖ اللَّـهُ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ ۖ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ ۖ لَا حُجَّةَ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ ۖ اللَّـهُ يَجْمَعُ بَيْنَنَا ۖ وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ ﴿١٥﴾} صدق الله العظيم [الشورى]، فكيف يخالف محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم ويقول: [أمرت أن أقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله وأن محمدا رسول الله ويقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دماءهم وأموالهم إلا بحق الإسلام وحسابهم على الله تعالى]؟
وأما بالنسبة لقول الله تعالى: {فَإِذَا انسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ ۚ فَإِن تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿٥﴾} صدق الله العظيم [التوبة:5].
فإنما يقصد المشركين المتخلفين في مكة من بعد البراءة كون الله أمر المسلمين بعدم اقتراب المشركين لبيته المعظَّم حتى يكون خالصاً للمسلمين يحجّوا إليه، وتبرأ الله من حجّ المشركين إلى بيته المعظم شاهدين على أنفسهم بالكفر، بل جعله الله سواءً للناس لمن كان يؤمن بالله واليوم الآخر لا يشرك بالله غيره في عبادته لربّه، ولذلك أمر الله المسلمين بعدم اقتراب المشركين من المسجد الحرام، وقال الله تعالى: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلَا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَـٰذَا ۚ وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللَّـهُ مِن فَضْلِهِ إِن شَاءَ ۚ إِنَّ اللَّـهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿٢٨﴾} صدق الله العظيم [التوبة].
ومن بعد إعلان البراءة من الله ورسوله يوم الحجّ الأكبر فمن وجدوه في مكة المكرمة فقد تحدّى براءة الله ورسوله فأمركم الله بقتاله حتى ولو كان متعلّقاً بأستار الكعبة إلا أن يعلن لكم إسلامه فيقيم الصلاة ويؤتي الزكاة فهذا يعني أنّهم صاروا إخواناً لكم في الدين ولهم الحقّ في المسجد الحرام كما لكم ولذلك أمركم الله أن تخلّوا سبيلهم، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَأَذَانٌ مِّنَ اللَّـهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّـهَ بَرِيءٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ ۙ وَرَسُولُهُ ۚفَإِن تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ ۖ وَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّـهِ ۗ وَبَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُوا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٣﴾ إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ لَمْ يَنقُصُوكُمْ شَيْئًا وَلَمْ يُظَاهِرُوا عَلَيْكُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَىٰ مُدَّتِهِمْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ ﴿٤﴾ فَإِذَا انسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ ۚ فَإِن تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿٥﴾ وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّـهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَعْلَمُونَ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [التوبة].
غير إنّ الله أمر المؤمنين أنّ من استجار به من الكفار والمشركين أن يُجِرْه حتى يسمع كلام الله فإن اتبَّع الحقّ من ربّه فكان بها؛ وإنْ أبَى فأمركم الله أن تبلّغوه مأمنه فتخرجوا معه حتى يتعدّى مكة وتعاملوه المعاملة الحسنة، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّـهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَعْلَمُونَ} صدق الله العظيم.
فاتّقوا الله يا معشر الذين يقولون على الله ما لا يعلمون فأضلّوا أنفسهم وأضلّوا أمّتهم، واتّقوا الله يا معشر علماء المسلمين يا من لا تفرِّقون بين الحمير والبعير برغم أنّ الفرق بين الحمير والبعير مختلفٌ جداً! فكيف أنّكم لا تفرِّقون بين المهديّ المنتظَر الحقّ من ربِّكم وبين المهديّين الذين تتخبطهم مسوس الشياطين كالذي يوسوس له قرينه الشيطان أنّه المهديّ المنتظَر؟ فبين الحين والآخر يظهر لكم مهديٌّ منتظرٌ جديدٌ، أفلا تعلمون إنّما ذلك مكرٌ من الشيطان الأكبر حتى إذا بعث الله اليكم المهديّ المنتظَر الحقّ من ربِّكم فتقولون: "إنما هو كمثل الذين يدَّعون شخصية المهديّ المنتظَر بين الحين والآخر". فتعرِضون عنه حتى يأتيكم عذاب الله بما تسمّونه الكوكب العاشر! أفلا تتّقون؟ أفلا تتدبّرون البيان الحقّ للذّكر الذي يحاجّكم به المهديّ المنتظَر الحقّ الإمام ناصر محمد اليماني ومن ثم تقارنوا بين سلطان علمه وسلطان علم المهديّين المفترين الذين تتخبّطهم مسوس الشياطين أفلا تتّقون؟ فإذا كنتم من الذين لا يحكمون من قبل أن يسمعوا القول ثم يتدبّروا منطق وسلطان علم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني وسلطان علم المهديّين الذين يقولون على الله ما لا يعلمون فسوف تجدون أنّ الفرق بين المهديّ المنتظَر وبين المفترين لشخصية المهديّ المنتظَر هو كالفرق بين الحمير والبعير، أم إنّكم لا تفرقون بين الحمير والبعير! أفلا تتفكرون؟
ويا قوم أزِفت الآزفة ليس لها من دون الله كاشفة، أفمن هذا الحديث تضحكون ولا تبكون! أفلا تعلمون أنّ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني ليخاطبكم بكلام الله ربّ العالمين فآتيكم بالبيان الحقّ للقرآن بقرآن من محكم القرآن العظيم؛ بآياتٍ بيِّناتٍ هُنَّ أمّ الكتاب المحكمات لعالِمكم وجاهلكم بلسانٍ عربي مبين يفقههن ويعلم ظاهرهن وباطنهن العالِم منكم وعامة المسلمين كون ظاهرهن كباطنهن لا يزيغ عمّا جاء فيهن إلا من كان في قلبه زيغ عن الحقّ.
ويا فضيلة الشيخ المحترم والمكرم سليمان العلوان ويا فضيلة الشيخ المحترم والمكرم طارق السويدان، أهلاً وسهلاً ومرحباً بكم أحبّتي في الله ونعتبركم لَمِن أشجع علماء المسلمين كونكم تريدون أن تذودوا عن حياض الدين؛ ونِعْمَ الرجال، فهل تعلمون أنّ سبب الفِرَق المارقة من المسلمين التي مرقت من الدين فأحلّت للمسلم قتل أخيه المسلم إنّها بسبب الحكمة الغبيّة بتهرّب العلماء من حوار الأئمة المارقين من الدين بحجّة عدم إشهارهم ثم اتّبعهم من اتّبعهم من الذين لا يعقلون، فهاهم يقتلونكم حتى في بيوت الله فذلك هو ما جنيتموه بسبب قولتكم المشهورة "لن نُجيب حواره حتى لا نساعد في إشهاره"! بل الحقّ هو أن تشهروا أنّه على ضلالٍ مبينٍ فتقيموا عليه حجّة العلم والسلطان المبين من محكم القرآن العظيم. فلنفرض أنّ طارق السويدان وسليمان العلوان أقاموا الحجّة على الإمام ناصر محمد اليماني في موقعه ثمّ تبيّن لأنصاره أنّ ناصر محمد اليماني كان من الضالين المضلّين لو أقام عليه سليمان والسويدان الحجّة من محكم القرآن حتى ولو قام ناصر محمد اليماني بحذف ردود طارق وسليمان فعندها سيعلم الأنصار إنّما حذفها لأنّهم أقاموا عليه حجّة العلم والسلطان، ومن ثمّ يتولّى عن الإمام ناصر محمد اليماني أنصاره شاكرين لفضيلة الشيخ طارق وسليمان أنّهم أنقذوهم من ضلال ناصر محمد اليماني لو كان على ضلالٍ مبينٍ، فبالله عليكم أليس ذلك ما سوف يحدث لو يقيم طارق وسليمان الحجّة من محكم القرآن على الإمام ناصر محمد اليماني؟ إذاً يا قوم اكفروا بالحكمة الخبيثة "لن نجيب حواره حتى لا نساعد في إشهاره"؛ بل اشهروا الضالَّ المضِّل للعالمين حتى ولو كان ناصر محمد اليماني. ولكن أنصاري اتَّبعوني لأنّهم من أولي الألباب، ولذلك والله لا تستطيعون أن تردّوهم عن اتِّباعي حتى تأتوا للقرآن بالبيان الأحسن من بيان ناصر محمد اليماني تأويلاً وأصدق قيلاً وأهدى سبيلاً ولكنّكم لا تستطيعون شيئاً، فهل تدرون لماذا؟ وذلك لأنّي الإمام المهدي ناصر محمد اليماني أعلَمُكُم بكتاب الله القرآن العظيم.
والسؤال الذي يطرح نفسه: فما هو الاسم الذي سُمّيَ به خاتم الأنبياء والمُرسَلين منذ أن كان في المهد صبيّاً، فهل كان اسمه (أحمد)؟ بل كان اسمه (محمد) صلّى الله عليه وآله وسلم، وبما أنّ أحمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم هو ذاته محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم، إذاً يا قوم لقد جعل الله الحجّة بالحقّ هي في سلطان العلم وليس في الاسم برغم أنّ فضيلة الشيخين طارق السويدان وسليمان العلوان يشهدان بالحقّ من ربّهم من قبل أن يبعث الله المهديّ المنتظَر ناصر محمد أنّ الله يبعث المهديّ المنتظَر ناصرَ محمدٍ، ولربّما يودّ أن يقاطعني سليمان غاضباً فيقول: "مهلا مهلاً يا ناصر محمد اليماني، فهل تفتري علينا؟ ومنذُ متى شهِد طارق وسليمان أنّ الله يبعث المهديّ المنتظَر ناصر محمد؟". ومن ثمّ يردّ عليهم الإمام المهدي ناصر محمد وأقول: فهل تشهدون أنّ الله يبعث المهديّ المنتظَر نبيّاً جديداً من ربّ العالمين بكتاب جديد؟ ومعلوم جوابكم فسوف تقولون: "عليك أن تعلم يا من يزعم أنّه المهديّ المنتظَر ناصر محمد أننا لا نشهد أنّ الله يبعث المهديّ المنتظَر نبيّاً جديداً كون خاتم الأنبياء والمرسَلين هو محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم تصديقاً لفتوى الله في محكم كتابه: {مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَـٰكِن رَّسُولَ اللَّـهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ ۗ وَكَانَ اللَّـهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [الأحزاب:40]، ولذلك يشهد طارق وسليمان وجميع علماء المسلمين وعامتهم أنّ الله يبعث الإمام المهديّ المنتظَر ناصرَ محمدٍ، بمعنى أنَّ الله يبتعثه ناصراً لمحمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم فيحاجّ البشر بذات حجّة محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم القرآن العظيم، كون الله لم يبتعث الإمام المهدي نبيّاً جديداً بل ناصراً لما جاء به محمدٌ رسول الله خاتم النبيّين عليه الصلاة والسلام وآله المطهرين".
ويا فضيلة الشيخ سليمان وطارق السويدان، فهل تريدان أن تستمسكا بزيادة الإدراج [واسم أبيه اسم أبي]؟ فعلى الرغم أنّكم مختلفون في هذا الإدراج اختلافاً كبيراً أنتم والشيعة وكثيرٌ من الفرق الأخرى ومن ثم تريدون أن تباهلوني على ذلك الإدراج وتذرون البيان الحقّ للقرآن، أفلا تعلمون أنّ الله جعل الحجّة في العلم وليس في الاسم؟ ولذلك قال الله تعالى: {وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِن بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ} صدق الله العظيم [الصف:6].
ولكنّكم تعلمون أنّ اسمه عليه الصلاة والسلام كان (محمداً) منذ أن كان في المهد صبيّاً والناس ينادونه (يا محمد) وليس (يا أحمد) وإنّما جعل الله لمن يشاء من الأنبياء اسمين اثنين كمثل نبيّ الله يعقوب ونبيّ الله إسرائيل برغم أنّهما لشخصٍ واحدٍ وكذلك نبي الله (أحمد) و(محمد) برغم أنّهما لشخصٌ واحدٌ، وإنّما يريد الله أن تعلموا أنّه جعل الحجّة في العلم وليس في الاسم برغم أنّ الإمام المهديّ المنتظَر لا يوجد له اسم (محمد بن عبد الله) بل أسماؤه كما يلي:
1- المهديّ المنتظَر ( ناصر محمد )
2- المهديّ المنتظَر ( عبد النعيم الأعظم )
وفيهم حكمةٌ بالغةٌ لو كنتم تتفكّرون، فذروا حجّة الجدال في الاسم وابدأوا بحجّة سلطان العلم، وإن أبيتُم فقد سبقت فتوانا بالحقّ عن البيان الحقّ لحديث محمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم في شأن اسم المهديّ المنتظَر قال: [يواطئ اسمه اسمي]، ولكنّكم اعتقدتم أنّه يقصد يطابق اسمه اسمي ولذلك فمنكم من يسمّونه (المهديّ المنتظَر محمد بن عبد الله)، أو المهديّ المنتظَر (أحمد بن عبد الله)، ولكنّ أولي الألباب من علماء اللغة العربيّة سوف يدركون أنّ التواطؤ لا يقصد به التطابق بل التواطؤ يقصد به التوافق.
والسؤال الذي يطرح نفسه: أليس الاسم محمد يوافق في اسمي (ناصر محمد) بمعنى أنّكم وجدتم أنّه يوافقه وليس يطابقه كون اسم النبي عليه الصلاة والسلام (محمد بن عبد الله) والإمام المهدي (ناصر محمد) وجعل الله التواطؤ للاسم محمد في اسمي في اسم أبي لحكمةٍ بالغةٍ وذلك حتى يشهد من صدّق بالحقّ فاتّبعه فيقول:
(أشهدُ أنْ لا إله إلا الله وأشهدُ أنّ محمداً رسولَ الله صلّى الله عليه وأشهد أنّ الإمامَ المهديَّ ناصرُ محمدٍ)
كون الإمام المهدي ليس برسولٍ من ربّ العالمين بكتابٍ جديدٍ حتى تشهدوا له بالرسالة بالحقّ كون الرسالة من الربّ التي يحاجّكم بها الإمام المهدي ناصر محمد اليماني هي ذاتها رسالة القرآن العظيم التي يحاجّكم بها محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم وجميع التابعين للحقّ إلى يوم الدين.
وسلامٌ على المرسَلين، والحمد للهِ ربِّ العالمين ..
أخوكم في دين الله؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني .
______________
نهيناكم أن تكتبوا بياناً من عند أنفسكم حتى لا تكون حجّتكم ضعيفة أمام من يجادلكم ..
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم وجميع المسلمين ..
سلام الله عليكم أحبّتي الأنصار، ولطالما نهيناكم أن تكتبوا بياناً من عند أنفسكم حتى لا تكون حجّتكم ضعيفةً أمام من يجادلكم، ويا أخي الكريم (عدو إبليس) فلو أنّك أرسلت لهم البيان المفصَّل بالبراهين التترى لنفي هذا الحديث لما استطاع أن ينكر الفتوى في ذلك الحديث المفتى ولكنّك اكتفيت بذكر الحديث والآية، ولكن حين ترجع للبيان تجده كالبناء المحكم يشدُّ بعضه بعضاً، فما خطبكم لا تتمسّكون بما أمركم به إمامكم المهدي؟ فذلك خيرٌ لكم وأشدّ تثبيتاً، ألا والله لو اعتصمتم ببيانات الإمام المهدي لما استطاع أحدٌ أن يهيمن عليكم في شيء مطلقاً، وما نرجوه منك أن تبعث لهم البيان الكامل (الذي نفينا فيه هذا الحديث المفترى) مع جميع الآيات فالبيان كالبنيان يشدّ بعضه بعضاً، وأخبِرهم أنّنا في انتظارهم للحوار أينما يشاءون سواء في موقعي أو أحد مواقعهم فلا يخافون في الله لومة لائم.
وبالنسبة لهجرة الإمام المهديّ إلى مكة للبيعة فهي من بداية التصديق، تصديقاً لحديث رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم: [إني أرى نَفَسَ الله يأتي من اليمن] صدق عليه الصلاة والسلام.
وإنّما المقصود بـ ( نَفَسِ الله ) أي ( فرج الله ) وهو الإمام المهدي يأتي إلى مكة للبيعة الشاملة من بعد التصديق كون هناك هجرة إلى اليمن قبل ذلك إلى الإمام المهدي من بعد التمكين من بعد استلام قيادة عاصمة الخلافة الإسلاميّة، تصديقاً لحديث محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم: [إذا هاجت الفتن فعليكم باليمن].
وحسب علمي في الرؤيا الحقّ من ربِّي إنّ الذي سوف يسلّم قيادة اليمن إلى الإمام المهدي هو الرئيس علي عبد الله صالح غير أنّنا لا نريد أن نحاجج الناس بالرؤيا كونها لا تُبنى عليها أحكامٌ شرعيّة للأمّة وإنّما الرؤيا تخصّ صاحبها. ولا ينبغي للإمام المهدي أن يسفك قطرة دمٍ من أجل الوصول إلى الحكم ولذلك فلا نأمر الأنصار بالهجرة إلى اليمن إلا من بعد التمكين واستلام حكم عاصمة الخلافة الإسلاميّة من الرئيس علي عبد الله صالح طوعاً وليس بانقلاب ثوريّ من الإمام المهدي وأنصاره، ونعوذُ بالله أن نكون من الجاهلين أو نسفك دماء المسلمين وإنّما الهجرة إلى اليمن هي إلى الإمام المهدي في عصر اشتداد الفتن والتمكين من بعد استلام قيادة عاصمة الخلافة الإسلاميّة، تصديقاً لحديث محمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم: [إذا هاجت الفتن فعليكم باليمن] صدق عليه الصلاة والسلام.
لأنّ هيجان الفتن هي من علامات عصر ظهور الإمام المهدي في عصر الاختلاف الأكبر بين الحكام وشعوبهم في الأمّة الوسط في وقت واحدٍ على مرّ التاريخ العربي نظراً لجور الظلم من الحكام على شعوبهم، ولذلك يبعث الله الإمام المهدي بقدرٍ مقدورٍ رحمةً لهم على اختلافٍ بين الحكام وشعوبهم ومن ثم يقيم الخلافة الإسلاميّة العالميّة وعاصمتها اليمن، والعاصمة المقدسة مكة المكرمة تُخصص لاجتماع علماء الدين وما يخصّ الدين، وعاصمة الخلافة الإسلاميّة العالميّة لاجتماع وزراء دولة الإمام المهدي للتشاور في الاقتصاد وتحسين معيشة العباد في العالمين ورفع ظلم الإنسان عن أخيه الإنسان.
وعلى كل حالٍ ها هو الإمام المهدي ناصر محمد اليماني بين أيديكم رحمةٌ لكم من ربّكم، غير أنّي أنصحكم أن لا تكونوا ساذجين فتصدّقوا الإمام المهدي ناصر محمد اليماني أنّه حقاً المهديّ المنتظَر حتى يقيم عليكم حجّة العلم والسلطان من محكم كتاب الله وسنّة رسوله الحقّ كونكم لا تنتظرون نبيّاً ولا رسولاً بكتابٍ جديدٍ، إذ أنّ خاتم الأنبياء والمرسَلين هو محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم، وإنّما يبعث الله المهديّ المنتظَر ناصرَ محمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم، ولذلك نحاجُّكم بذات البصيرة التي تنزّلت على محمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم حتى نعيدكم إلى منهاج النبوّة الأولى على ما كان عليه محمدٌ رسول الله ومن معه قلباً وقالباً كانوا على كتاب الله وسنّة رسوله الحقّ، ألا وإنّ كتاب الله وسنّة رسوله الحقّ نورٌ على نورٍ فلا تناقض بينهما ولا اختلاف.
وأما بالنسبة للحديث المفترى عن النبي: [أمرت أن أقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إلاه إلا الله وأن محمدا رسول الله ويقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دمائهم وأموالهم إلا بحق الإسلام وحسابهم على الله تعالى]. فقد جاء مخالفاً لكافة أوامر الله في محكم كتابه كما سبق وأن فصّلنا ذلك تفصيلاً، فأرجو إرسال ذلك البيان إلى فضيلة الشيخ سليمان العلوان و طارق السويدان لعلهم يتذكّرون فهو كما يلي:
ردّ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني على فضيلتي الشيخين سليمان العلوان وطارق السويدان ..
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله الاطهار وجميع أنصار الله الواحد القهار في كلّ زمانٍ ومكانٍ إلى اليوم الآخر، سلامُ الله عليكم أحبّتي الأنصار السابقين الأخيار في عصر الحوار من قبل الظهور، فصبرٌ جميلٌ فلا تأخذكم الغيرة بالحقّ على الإمام المهدي ناصر محمد اليماني فتشتمون من شتمنا وأفتى في شأن الإمام ناصر محمد اليماني من قبل الحوار.
ويا فضيلة الشيخ طارق السويدان ويا فضيلة الشيخ سليمان العلوان، سلام الله عليكم ورحمته وبركاته، وأنا الإمام المهدي أصلّي عليكم وأسلّمُ تسليماً أن يهديكم الله إلى الصراط المستقيم وجميع المسلمين فيبصَّر قلوبكم بالحقّ، {حَقِيقٌ عَلَىٰ أَن لَّا أَقُولَ عَلَى اللَّـهِ إِلَّا الْحَقَّ} [الأعراف:105]، وليس بالظنّ الذي لا يغني من الحقّ شيئاً.
ألا والله ما اخترت أن تكون طاولة الحوار بيني وبينكم في عصر الحوار من قبل الظهور الإنترنت العالميّة من ذات نفسي بل بأمرٍ من الله، وذلك أمر يخصّني تنفيذه وفي ذلك حكمةٌ بالغةٌ كونكما يا فضيلة الشيخ طارق وسليمان لا تستطيعان أن تُقاطعا الإمام المهدي فتشوّشا فكره وترتيبه للمنطق الحقّ كون الحوار في عصر الحوار من قبل الظهور هو بالقلم الصامت ولذلك لا تستطيعون أن تقاطعوا كلامي؛ بل ليس أمامكم إلا أن تتدبّروا منطقي وسلطان علمي من أول البيان إلى آخرة لأنّ الحوار مكتوبٌ وليس كلاماً متبادلاً باللسان، ألا والله لو يظهر لكم المهديّ المنتظَر على إحدى القنوات الفضائيّة لحوار علماء الأمّة لكان الحوار أشدّ ضجةً من الاتجاه المعاكس في قناة الجزيرة كون الإمام المهدي سوف ينسف عقائدَ لدى كثيرٍ من المسلمين مخالفةً لمحكم كتاب الله القرآن العظيم، وبما أنّها عقائد اختلطت بدمائكم وأنفسكم فلا تستطيعون الصبر والانتظار حتى يكمل الإمام المهدي ناصر محمد اليماني ما لديه من سلطان العلم؛ بل سوف يكون الحوار مثله كمثل الاتجاه المعاكس فتقاطعونَني بين اللحظة والأخرى فتشوشون فكري وترتيب البرهان الذي أرتبه شيئاً فشيئاً كالبناء المحكم الذي أُسّس على تقوى من الله، فاتّقوا الله أحبّتي في الله، وما كان للإمام المهديّ المنتظَر أن يتّبع أهواءكم حسب اختياركم فليس لكم الخيرة من الأمر؛ بل أنطق بالبيان الحقّ للقرآن، فمن اهتدى فلنفسه ومن ضلّ فعليها وما أنا عليكم بوكيل.
ويا علماء الأمّة وخطباء المنابر ومفتي الديار استجيبوا لدعوة الحوار للمهديّ المنتظَر في عصر الحوار من قبل الظهور عبر طاولة الحوار العالميّة (موقع الإمام المهدي ناصر محمد اليماني منتديات البشرى الإسلامية) حتى يتبيّن لكم شأن ناصر محمد اليماني هل هو المهديّ المنتظَر أم كذابٌ أشِرٌ؟ فإن تبيّن لعلماء المسلمين أنّ ناصر محمد اليماني هو حقاً المهديّ المنتظَر لا شك ولاريب، فمن بعد التصديق يظهر لكم المهديّ المنتظَر عند البيت العتيق للبيعة العامة والولاء بالحقّ.
ويا أحبّتي في الله ليس من العقل والمنطق أن يظهر لكم المهديّ المنتظَر عند البيت العتيق للبيعة من قبل الحوار؛ بل العقل والمنطق هو أن يتمّ الحوار من قبل الظهور ومن بعد التصديق بالحقّ يظهر لكم المهديّ المنتظَر عند البيت العتيق أفلا تتفكّرون؟
ويا أحبّتي في الله فضيلة الشيخ سليمان العلوان وكذلك فضيلة الشيخ طارق محمد السويدان، فما دام الله أظهركم على شأن الإمام المهدي ناصر محمد اليماني فوجب عليكم الذود عن حياض الدين حتى لا يُضِلّ الإمام ناصر محمد اليماني أحداً من المسلمين إن كنتم ترونني أدعو إلى باطلٍ، والله المستعان يا أخي الكريم الفاضل فضيلة الشيخ سليمان العلوان بقولك عن الإمام المهدي ناصر محمد اليماني بما يلي: (وحاشاه من الصدق). بمعنى أنّك ترى ناصر محمد اليماني كذاباً أشر وليس المهدي المنتظر. ومن ثمّ يردّ عليك ناصر محمد اليماني وأقول: لك الحقّ أن تتوقع أنّ ناصر محمد اليماني إمّا أن يكون من الصادقين وإمّا أن يكون من الكاذبين ومن ثمّ تُنظر الحكم علينا إلى ما بعد الحوار، ولا يحقّ لك أن تحكم على الإمام ناصر محمد اليماني: (أنه كذاب وحاشاه من الصدق)! ومن ثمّ يردّ عليك الإمام المهدي ناصر محمد اليماني وأقول: رجوت من الله أن يغفر لحبيبي في الله فضيلة الشيخ المحترم سليمان العلوان وكذلك أخيه طارق محمد السويدان وكافة علماء المسلمين وأمّتهم وأقول:
اللهم اغفر لهم فإنهم لا يعلمون إنّي الإمام المهدي الحقّ من ربّهم، ولو علموا علم اليقين إنّي الإمام المهديّ المنتظَر لاشتاقوا إلى لقائي فيضمّوني إلى صدورهم شغفاً وحبّاً في الله ويشكروا فضل الله عليهم أن بعث الإمام المهديّ المنتظَر في أمّتهم وجيلهم ثم يكونوا من الشاكرين.
ويا أحبّتي في الله أُشهدُ الله والأنصار السابقين الأخيار وكفى بالله شهيداً أنّي لا أحصر الحوار في موقع الإمام المهدي ناصر محمد اليماني منتديات البشرى الإسلامية؛ بل أعلن الاستعداد للحضور إلى موقع فضيلة الشيخ سليمان العلوان أو موقع فضيلة الشيخ طارق محمد السويدان وأنا واثق فيهما الثقة التامة أنّ الحقوق لديهم محفوظةٌ، ولذلك لا أخشى من التزييف والتحريف من قبلهم في بيانات الإمام ناصر محمد اليماني لديهم بل أمنحهم الثقة التامة كونهم ليسوا من الجاهلين فلهم الحقّ في الاختيار في أمرين أن يكون الحوار إمّا بموقع الإمام المهدي ناصر محمد اليماني منتديات البشرى الإسلامية وحقوقهم محفوظةٌ وكفيلهم الله على ذلك، وإذا لم يثقوا في الإمام المهدي ناصر محمد اليماني فأقول لا تثريب عليكم ولا حرج كونكم لا تعلمون أنّني المهديّ المنتظَر الحقّ من ربِّكم خليفة الله على العالمين؛ بل سوف يتواضع الإمام ناصر محمد اليماني فسوف يحضر هو لديكم في الموقع الذي تختارون أن يكون طاولة الحوار العالميّة بين علماء المسلمين والنصارى واليهود لحوار المهديّ المنتظَر في عصر الحوار من قبل الظهور وكلٌّ منّا في داره (رايق) على أحسن حالٍ يكتب ردّه من غير مقاطعةٍ ولا تشويشٍ بكلّ هدوءٍ وسكينةٍ وطمأنينةٍ، فتلك نعمةٌ من الله فاستخدموها لبيان نور الله لهدى البشر وتعليمهم البيان الحقّ للذكر يا شباب المسلمين المثقفين وليس لنشر الفحشاء والمنكر كما يفعل المجرمون، فاتقوا الله واشكروا نعمته عليكم يزِدكم.
ويا أحبّتي في الله طارق السويدان وسليمان العلوان وكافة علماء المسلمين، والله الذي لا إله غيره إن كان ناصر محمد اليماني هو حقًا المهديّ المنتظَر فإنّ جميع علماء المسلمين والنصارى واليهود لا يستطيعون أن يهيمنوا على الإمام المهدي ناصر محمد اليماني ولو في مسألةٍ واحدةٍ ولو اجتمعوا له، وليس للإمام المهدي ناصر محمد اليماني غير شرطٍ واحدٍ أن يرضوا بالله حَكماً بينهم فيما كانوا فيه يختلفون في الدين: {وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِن شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّـهِ ۚ ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [الشورى].
ولن أرضى بغير الله حكماً بينكم بالحقّ فيما كنتم فيه تختلفون، تصديقاً لقول الله تعالى: {أَفَغَيْرَ اللَّـهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا} صدق الله العظيم [الأنعام:114].
ويا علماء المسلمين والنصارى واليهود، والله لا استطيع إقناعكم والهيمنة عليكم بالحقّ من ربّ العالمين حتى تستجيبوا لدعوة الاحتكام إلى الله وما على الإمام المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني إلا أن يستنبط لكم حكم الله من محكم كتابه فيما كنتم فيه تختلفون وإن لم أجد فمن سُنّة رسول الله الحقّ التي لا تخالف لمحكم الكتاب كون الإمام المهديّ المنتظَر لا ينكر سنّة البيان الحقّ للقرآن لأنّي أعلمُ أنّ أحاديث السُّنة النبويّة الحقّ هي من عند الرحمن كما القرآن من عند الرحمن، تصديقاً لقول الله تعالى: {فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ﴿١٨﴾ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [القيامة].
ألا وإنّما أحاديث السُّنة النبويّة الحقّ لا تزيد القرآن إلا بياناً، وإنّما ننكر منها ما جاء مُناقضاً لمحكم القرآن أو للعقل والمنطق كون الله سوف يسألكم كذلك عن عقولكم، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَـٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
ويا أحبّتي في الله فضيلة الشيخ طارق السويدان وأخيه سليمان العلوان وكافة علماء المسلمين وأمّتهم والناس أجمعين، وتالله لا ولن تتّبعوا الإمام المهدي ناصر محمد اليماني حتى تستخدموا عقولكم التي أنعم بها الله عليكم فتفكّروا في بيان الإمام ناصر محمد اليماني هل هو بيان رجلٍ مجنونٍ؟ فإذا ذهب عقل الإمام ناصر محمد اليماني فإنّها لم تذهب عقولكم فسوف يتبيّن لكم ذلك من خلال منطق ناصر محمد اليماني وسلطان العلم الذي يُحاجّكم به ناصر محمد اليماني.
وأحذِّر أنصار المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني أن يتّبعوا الإمام ناصر محمد اليماني الاتِّباع الأعمى، فإن وجدوا الإمام ناصر محمد اليماني ينطق لهم بشيءٍ يخالف للعقل والمنطق فلا يقولوا بما أننا صدقنا أنّه المهديّ المنتظَر فما قاله سوف نصدقه ونتّبعه حتى ولو كان مخالفاً للعقل والمنطق، كلا وربّي الله ليسألكم الله عن عقولكم التي أنعم بها الله عليكم.
ويا أحبتي في الله علماء المسلمين وأمّتهم إنّ مثل بعث الإمام المهدي كمثل بعث الأنبياء والمرسّلين، فلن تجدوا أنهّ صدّق فاتّبع الأنبياء والمرسَلين إلا الذين استخدموا عقولهم فتفكّروا فيما أُنزل إليهم من ربّهم بتدبّر العقل والمنطق بغض النظر عمّا وجدوا عليه آباءهم حتى إذا حكّموا عقولهم تبيّن لهم أنّه الحقّ من ربّهم كونهم تبيّن لهم إنّ صاحبهم ليس منطِقُه منطقَ مجنونٍ ولا يدعو الناس إلى عبادة نفسه من دون الله بل يدعوهم ليكونوا ربانيِّين بالحقّ يعبدون الله وحده لا شريك له فأجابوا فتوى عقولهم إنّ الله هو الأحقّ بعبادتهم مما سواه سبحانه وتعالى علواً كبيراً فتركوا ما وجدوا عليه آباءهم واستجابوا لدعوة الحقّ من ربّهم فاتّبعوا أنبياءه برغم إنّ أَتباعَ الأنبياء ليسوا بعلماء بادئ الأمر ولذلك صدّقوا الحقّ من ربّهم؛ بل لا يعلمون شيئاً وإنّما تفكّروا بادئ الأمر بعقولهم في منطق الداعية فأقرّته عقولُهم الحقّ من ربّهم، وأولئك الذين هدى الله من عباده من أولي الألباب وهم الذين لا يحْكُمون على الداعية من قبل أن يسمعوا لقوله ويتفكّروا فيه بل استمعوا القول أولاً ومن ثم اتّبعوا أحسنه إن تبيّن لهم أنّه الحقّ من ربّهم يصدقه العقل والمنطق، فأولئك نبشرهم مقدماً بالهدى، تصديقاً لقول الله تعالى: {فَبَشِّرْ عِبَادِ ﴿١٧﴾ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّـهُ وَأُولَـٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
ولكنّ الذين لم يهدِهِم الله إلى الحقّ فليس أنَّ الله ظلمهم سبحانه فلم يهدهم! تصديقاً لقول الله تعالى: {وَلا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا} صدق الله العظيم [الكهف:49]؛ بل ظلموا أنفسهم بسبب الاتّباع الأعمى لمن كانوا قبلهم ولم يستخدموا عقولهم شيئاً ولذلك قال الكفار بالحقّ من ربّهم: {وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [الملك].
إذاً يا أحبّتي في الله إنّ سبب دخول أهل النار للنار من الجنّ والإنس هو عدم استخدام العقل للتمييز بين الحقّ والباطل واتّباعه، ولذلك قال الله تعالى: {وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ ۖ لَهُمْ قُلُوبٌ لَّا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَّا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَّا يَسْمَعُونَ بِهَا ۚ أُولَـٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ ۚ أُولَـٰئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ ﴿١٧٩﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
ويا أحبّتي في الله عُلماء المُسلمين إنّ الإمام المهدي يبتعثه الله حَكَماً بالحقّ بين علماء المُسلمين والنصارى واليهود وكافة البشر، فهل من العقل والمنطق أن يدعو البشر المهديّ المنتظَر إلى الاحتكام إلى كتاب بحار الأنوار أو كتاب البخاري ومُسلم برغم أنّي لا أكذّب ما كان حقاً فيها من الأحاديث الحقّ والروايات وإنّما أكذّب ما جاء فيها مخالفاً لمحكم كتاب الله القرآن العظيم؟
ويا فضيلة الشيخان سليمان العلوان وطارق السويدان إنّي أدعوكما وكافة علماء اليمن خاصّةً وعلماء المسلمين عامةً للحضور إلى طاولة الحوار العالميّة للمهديّ المنتظَر (موقع الإمام المهدي ناصر محمد اليماني) ذي اللون الأزرق؛ كون مواقعنا كثيرة. وإنّ حقوقكم محفوظةٌ لدينا مصونةٌ، وكذلك سوف تكونون لدينا معزّزين ومكرّمين ضيوفاً محترمين ولن نحجبكم ولن نغيّر من قولكم شيئاً، ونعوذ بالله أن نكون من الجاهلين. فإن تبيّن لكم أنّ الإمام ناصر محمد هو حقاً الإمام المهديّ المنتظَر ناصر محمد فسوف تعلمون الحقّ من ربِّكم، وإنْ هيمنتم على الإمام ناصر محمد اليماني ولو في مسألةٍ واحدةٍ فقط فعلى ناصر محمد اليماني التراجع عن عقيدة أنّه المهديّ المنتظَر وعلى جميع الأنصار في مختلف الأقطار التراجع عن اتِّباع ناصر محمد اليماني لئن غلبوني علماء المسلمين ولو في مسألةٍ واحدةٍ، فكونوا من الشاهدين يا معشر المسلمين على أنفسكم وعلى علمائكم وعلى المهديّ المنتظَر الحقّ كون ناصر محمد اليماني سوف ينسف بعض عقائدكم في الدين نسفاً كونها ليست من دين الله في شيء؛ بل وردت إليكم من عند غير الله أي من عند الشيطان الرجيم على لسان أوليائه الذين يُظهرون الإيمان ويُبطنون الكفر والمكر ضدّ اتباع الذكر المحفوظ من التحريف والتزييف، وأرادوا أن يضلّوكم عمّا أنزل الله إليكم في محكم القرآن العظيم ولكن عن طريق أحاديث السُّنة النبويّة كونها ليست محفوظةً من التحريف ولذلك جاءوا إلى محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم ليظهروا الإيمان ويبطنوا الكفر والمكر وإنّما اتّخذوا أيمانهم ستاراً ليكونوا من رواة الأحاديث في السُّنة النبوية، وقال الله تعالى: {إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّـهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ ﴿١﴾ اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٢﴾} صدق الله العظيم [المنافقون].
ومن ثم علَّمكم الله كيفية طريقة صدّهم عن سبيل الله أنّه ليس بالسيف؛ بل بما هو أشدّ خطراً من ضرب السيوف! بل ليكونوا من رواة الأحاديث في السُّنة النبويّة ليضلّوكم عن اتِّباع ما أنزل الله إليكم في محكم القرآن العظيم ولذلك كانوا يحضرون مجالس الحديث حتى يكونوا من رواة الحديث. وقال الله تعالى: {مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ ۖ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿٨٠﴾ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗوَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء].
وبما أنّ قرآنه وأحاديث بيانه كلّها من عند الله، تصديقاً لقول الله تعالى: {فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ﴿١٨﴾ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [القيامة]، ولذلك علَّمكم الله أنّ حديث البيان في السُّنة النبويّة لو كان من عند غير الله؛ أي من عند الشيطان فسوف تجدون بينه وبين محكم قرآنه اختلافاً كثيراً كون الحقّ والباطل نقيضان لا يتّفقان. إذاً يا قوم لقد جعل الله محكم القرآن هو المرجع للأحاديث في السُّنة النبويّة وعلَّمكم الله عن طريقةِ كشف الأحاديث المكذوبة عن النبيّ زوراً وبهتاناً أنّكم سوف تجدون بينها وبين محكم القرآن اختلافاً كثيراً، ولذلك أدعوكم إلى الله الواحد القهار ليحكم بينكم فيما كنتم فيه تختلفون في الدِّين وما على المهديّ المنتظَر إلا أن يستنبط لكم حكم الله الحقّ من محكم الذِّكر المحفوظ من التحريف حجّة الله عليكم يوم القيامة لو لم تتّبعوا الحقّ من ربكم، وقال الله تعالى: {وَهَـٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿١٥٥﴾ أَن تَقُولُوا إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿١٥٦﴾ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ ۚ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
فأجيبوا دعوة الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم يا معشر علماء المسلمين واعلموا أنَّ محمداً رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم قال لي في الرؤيا الحق: [كان مني حرثك وعليٌّ بذركَ، أهدى الرايات رايتُك وأعظم الغايات غايتُك، وما جادلك أحدٌ من القرآن إلا غلبتَه]
وفي رؤيا أخرى: [وأنّك أنت المهدي المنتظر، وما جادلك عالِم من القرآن إلا غلبتَه] انتهت الرؤيا بالحقّ.
ولكنّي أشهدُ الله أنّه ما أمركم أن تجعلوا الأحكام الشرعيّة على الرؤيا المناميّة كون الرؤيا فتوى تخصّ صاحبها، ولكن هذه الرؤيا سوف تكون حجّة عليكم لو أنّ الله أصدقني الرؤيا بالحقّ على الواقع الحقيقي فتجدون أنّه حقاً لا يُجادل ناصر محمد اليماني عالِمٌ من القرآن إلا وأقام عليه ناصر محمد اليماني حجّة العلم والسلطان من محكم القرآن.
ويا أحباب الله، بلِّغوا بالبيان الحقّ للكتاب ذكرى لأولي الألباب بكل حيلةٍ ووسيلةٍ فتلك مهمّتكم يا من أظهركم الله على أمري وصدَّقوا واتبعوا، ولا تستيئسوا ممّن يحظروكم ولا تستيئسوا ممّن يكذبوكم وقولوا كما قال أتباع أحد الأنبياء لطائفةٍ منهم في قول الله تعالى: {وَإِذْ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا ۙ اللَّـهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا ۖ قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿١٦٤﴾ فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ أَنجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُوا بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ ﴿١٦٥﴾} صدق الله العظيم [الأعراف]، فهل تعلمون البيان الحقّ لقولهم: {قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ} صدق الله العظيم؟ أي معذرةً إلى الله حتى لا يحاسبنا على عدم التبليغ بما أنزل الله إلينا ما دمنا صدَّقنا واتَّبعنا وكذلك لعلهم يتّقون فيتّبعون الحقّ من ربّهم، فكونوا من الشاكرين أحبّتي في الله وبلِّغوا بالبيان الحقّ للكتاب أجمعين في عصر الحوار من قبل الظهور فجميعه نورٌ على نورٍ وشفاءٌ لما في الصدور، ولا تهِنوا ولا تحزنوا وقولوا للناس حُسناً وبشّروا ولا تنفّروا وكونوا ليِّنين ذوي خُلُقٍ عظيمٍ في دعوتكم، وتذكّروا قول الله تعالى: {وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ} صدق الله العظيم [آل عمران:159].
وأطيعوا أمر الله إليكم وإلى جميع الدُعاة إلى سبيله في قول الله تعالى: {ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ} [النحل:125]، وقول الله تعالى: {وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ۚادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ ﴿٣٤﴾ وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [فصلت].
وتذكّروا وصية الله لنبيّه موسى عليه الصلاة والسلام، فبرغم أنَّ فرعون كان عالٍ في الأرض من المُسرفين {فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَىٰ ﴿٢٤﴾} [النازعات:24]، فبرغم ذلك أمرَ الله نبيّه موسى وأخاه هارون عليهما الصلاة والسلام؛ وقال الله تعالى: {اذْهَبَا إِلَىٰ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَىٰ ﴿٤٣﴾ فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّيِّنًا لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَىٰ ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [طه].
ويا أحباب الله إن كنتم حريصين على تحقيق ما يحبّه الله ويرضاه فسوف تجدون فتوى ما يحبّه الله ويرضاه في قول الله تعالى: {وَلَا يَرْضَىٰ لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ ۖ وَإِن تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ} صدق الله العظيم [الزمر:7].
وأحبّ إلى نفس الله أن تدعوا عباده إلى سبيله فتصبروا على أذاهم حتى يهديهم فذلك أحبّ إلى الله من لو أنّهم يقاتِلوكم فتقاتلوهم فتقتلوهم فيدخلهم النار، ولم يأمركم الله بقتال عباده حتى يكونوا مؤمنين فلا إكراه في الدين، وإنّما عليكم ما على رسوله والإمام المهدي في قول الله تعالى: {وَإِن مَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [الرعد].
ولربّما يودّ أن يقاطعني أحد الذين يتّبعون أحاديث الشيطان المُخالفة لمحكم القرآن ويحسبون أنّهم مهتدون فيقول: "مهلاً مهلاً يا ناصر محمد اليماني، بل قال محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم فيما روي عن عبد الله عمر رضي الله تعالى عنهما أنّ رسول الله صلّى الله عليه وسلم قال:
اِنتهى
ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهدي ناصر محمد اليماني وأقول: بل ذلك حديث جاءكم من عند الشيطان الرجيم بمكرٍ خبيثٍ حتى يؤلِّبوا البشر على حربكم كونهم إذا لم يحاربوكم فسوف تُكرِهوهم على الدخول في دينكم كرهاً وهم صاغرون أو تقتلوهم وتسفكوا دماءهم وتسبُوا نساءهم وتأخذوا أموالهم غنيمةً لكم بحجّة عدم دخولهم في دين الله! ولم يأمركم الله ورسوله بذلك أبداً بل أمركم الشيطان الرجيم، فكيف تطيعون أمر الشيطان وتعصون أمر الرحمن في محكم كتابه في قول الله تعالى: {إِنَّ هَـٰذِهِ تَذْكِرَةٌ ۖفَمَن شَاءَ اتَّخَذَ إِلَىٰ رَبِّهِ سَبِيلًا ﴿١٩﴾} [المزمل].
فاتّقوا الله يا أولي الالباب، وسألتكم بمن أجرى السحاب وأنزل الكتاب وخلق الإنسان من تراب أليست كافة أوامر الله إلى رسوله في محكم الكتاب مخالفةً لأمر الشيطان في سُنَّة البيان في الحديث المُفترى على الرحمن إلى رسول القرآن أنّه قال:
ولا أقول في صحابة رسول الله الذين ورد هذا الحديث أنّه عنهم إلا خيراً، فكما افترى شياطين البشر على رسول الذكر كذلك يفترون على صحابته الأخيار، فاتّقوا الله واتَّبعوا كتاب الله وسُنّة رسوله الحقّ إلا ما خالف من أحاديث سُنّة البيان لمحكم القرآن فاعلموا أنّه حديثٌ مفترى من عند الشيطان، اللهم قد بلغتُ اللهم فاشهد.
أفلا تعلمون أنّكم حتى ولو أكرهتم كافة الجنّ أو الإنس حتى يكونوا مؤمنين بالرحمن ويقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة لما تقبّل الله صلاتهم ولا زكاتهم وهم كارهون حتى تكون صلاتهم وزكاتهم خالصة لله من قلوبهم وليست خشية من أحدٍ؟ تصديقاً لقول الله تعالى: {إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّـهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّـهَ ۖ فَعَسَىٰ أُولَـٰئِكَ أَن يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [التوبة]، اللهم قد بلغت اللهم فاشهد.
وأما بالنسبة للجهاد في سبيل لله لرفع ظلم الإنسان عن أخيه الإنسان فذلك أمر من الرحمن إلى الذين مكَّنهم الله في الأرض، تصديقاً لقول الله تعالى: {الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ ۗ وَلِلَّـهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ ﴿٤١﴾} [الحج]، {كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ ۗ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُم ۚ مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿١١٠﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
ولكن للأسف إنّ كثيراً من علماء الأمّة وخطباء المنابر لا يفرِّقون بين الآيات في محكم الذِّكر التي تخصّ الدعوة إلى الله ولا بين الآيات في محكم الذّكر التي تخصّ في الجهاد في سبيل الله للأمر بالمعروف والنهي عن المنكر لرفع ظلم الإنسان عن أخيه الإنسان وليس لإكراه الناس بالإيمان بالرحمن، أفلا تتدبّرون القرآن أم على قلوبٍ أقفالها يا معشر الذين أضلّوا أنفسهم وأضلّوا أمّتهم؟ ولسوف أضرب لكم مثلا كيف استطاع الذين يقولون على الله ما لا يعلمون ويحسبون أنّهم مهتدون أن يقنعوا أتباعهم في قتل الكفار الذين لا يؤمنون، فعلى سبيل المثال: يقولون لهم: "قال محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم: [عن عبدالله عمر رضي الله تعالى عنهما أن رسول الله صلّى الله عليه وسلم قال أمرت أن أقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله وأن محمدا رسول الله ويقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دماءهم وأموالهم إلا بحق الإسلام وحسابهم على الله تعالى] رواه البخاري ومسلم، ومن ثم يقول: فهذا يعني أنّ الله أمرنا بقتال المشركين وقتلهم حتى يكونوا مؤمنين فيقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة، ما لم يتمّ ذلك فقد أحلّ الله لنا دماءهم ونساءهم وأبناءهم وأموالهم غنيمةً لنا! ومن ثمّ يقول وقال الله تعالى: {فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ ۚ فَإِن تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ} صدق الله العظيم [التوبة:5].
ومن ثم يزيدهم بآياتٍ أُخرى، ويقول قال الله تعالى: {إِنَّ اللَّـهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ ۚيُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ ۖ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ ۚ وَمَنْ أَوْفَىٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّـهِ ۚ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ ۚ وَذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿١١١﴾} [التوبة]، وقال الله تعالى: {وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّـهِ ۚ فَإِنِ انتَهَوْا فَإِنَّ اللَّـهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿٣٩﴾} صدق الله العظيم [الأنفال]".
ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهدي ناصر محمد اليماني: إنّما أمركم الله بقتال الكفار الذين يقاتلونكم في دينكم ويفتنون من اتَّبعكم ولذلك أمركم الله بقتال الكفار الذين يقاتلونكم حتى لا يفتنوا من آمن بدعوتكم وصدّقكم واتَّبع دين الحقّ من ربّه، فهنا وجب عليكم نصرة إخوانكم في الدين، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَإِنِ اسْتَنصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ} صدق الله العظيم [الأنفال:72].
تصديقاً لحديث محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم: [إِنَّ مَثَلَ الْمُؤْمِنِينَ فِي تَوَادِّهِمْ وَتَرَاحُمِهِمْ كَمَثَلِ الْجَسَدِ إِذَا اشْتَكَى تَدَاعَى بِالسَّهَرِ وَالْحُمَّى] صدق عليه وآله الصلاة والسلام.
وإنما أمركم الله بقتال من يقاتلكم من الكفار الذين يريدون أن يطفئوا نور الله ولم يأمركم الله بالاعتداء على من لم يقاتلوكم من الكفار، وقال الله تعالى: {وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا ۚ إِنَّ اللَّـهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ ﴿١٩٠﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
كون الله لم ينهَكم عن الكفار الذين لم يقاتلوكم في دينكم بل أمركم الله أن تبرّوهم وتقسطوا إليهم وتعاملوهم كما تعاملون إخوانكم المؤمنين بمعاملة الدين، تصديقاً لقول الله تعالى: {لَّا يَنْهَاكُمُ اللَّـهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ ﴿٨﴾} صدق الله العظيم [الممتحنة].
ولم يأمر الله رسوله أن يقاتلهم حتى يكونوا مؤمنين بل أمر الله عبده ورسوله أن يعدل بين المؤمنين والكافرين، تصديقاً لقول الله تعالى:{فَلِذَٰلِكَ فَادْعُ ۖ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ ۖ وَقُلْ آمَنتُ بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ مِن كِتَابٍ ۖ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ ۖ اللَّـهُ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ ۖ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ ۖ لَا حُجَّةَ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ ۖ اللَّـهُ يَجْمَعُ بَيْنَنَا ۖ وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ ﴿١٥﴾} صدق الله العظيم [الشورى]، فكيف يخالف محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم ويقول: [أمرت أن أقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله وأن محمدا رسول الله ويقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دماءهم وأموالهم إلا بحق الإسلام وحسابهم على الله تعالى]؟
وأما بالنسبة لقول الله تعالى: {فَإِذَا انسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ ۚ فَإِن تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿٥﴾} صدق الله العظيم [التوبة:5].
فإنما يقصد المشركين المتخلفين في مكة من بعد البراءة كون الله أمر المسلمين بعدم اقتراب المشركين لبيته المعظَّم حتى يكون خالصاً للمسلمين يحجّوا إليه، وتبرأ الله من حجّ المشركين إلى بيته المعظم شاهدين على أنفسهم بالكفر، بل جعله الله سواءً للناس لمن كان يؤمن بالله واليوم الآخر لا يشرك بالله غيره في عبادته لربّه، ولذلك أمر الله المسلمين بعدم اقتراب المشركين من المسجد الحرام، وقال الله تعالى: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلَا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَـٰذَا ۚ وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللَّـهُ مِن فَضْلِهِ إِن شَاءَ ۚ إِنَّ اللَّـهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿٢٨﴾} صدق الله العظيم [التوبة].
ومن بعد إعلان البراءة من الله ورسوله يوم الحجّ الأكبر فمن وجدوه في مكة المكرمة فقد تحدّى براءة الله ورسوله فأمركم الله بقتاله حتى ولو كان متعلّقاً بأستار الكعبة إلا أن يعلن لكم إسلامه فيقيم الصلاة ويؤتي الزكاة فهذا يعني أنّهم صاروا إخواناً لكم في الدين ولهم الحقّ في المسجد الحرام كما لكم ولذلك أمركم الله أن تخلّوا سبيلهم، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَأَذَانٌ مِّنَ اللَّـهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّـهَ بَرِيءٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ ۙ وَرَسُولُهُ ۚفَإِن تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ ۖ وَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّـهِ ۗ وَبَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُوا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٣﴾ إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ لَمْ يَنقُصُوكُمْ شَيْئًا وَلَمْ يُظَاهِرُوا عَلَيْكُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَىٰ مُدَّتِهِمْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ ﴿٤﴾ فَإِذَا انسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ ۚ فَإِن تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿٥﴾ وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّـهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَعْلَمُونَ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [التوبة].
غير إنّ الله أمر المؤمنين أنّ من استجار به من الكفار والمشركين أن يُجِرْه حتى يسمع كلام الله فإن اتبَّع الحقّ من ربّه فكان بها؛ وإنْ أبَى فأمركم الله أن تبلّغوه مأمنه فتخرجوا معه حتى يتعدّى مكة وتعاملوه المعاملة الحسنة، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّـهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَعْلَمُونَ} صدق الله العظيم.
فاتّقوا الله يا معشر الذين يقولون على الله ما لا يعلمون فأضلّوا أنفسهم وأضلّوا أمّتهم، واتّقوا الله يا معشر علماء المسلمين يا من لا تفرِّقون بين الحمير والبعير برغم أنّ الفرق بين الحمير والبعير مختلفٌ جداً! فكيف أنّكم لا تفرِّقون بين المهديّ المنتظَر الحقّ من ربِّكم وبين المهديّين الذين تتخبطهم مسوس الشياطين كالذي يوسوس له قرينه الشيطان أنّه المهديّ المنتظَر؟ فبين الحين والآخر يظهر لكم مهديٌّ منتظرٌ جديدٌ، أفلا تعلمون إنّما ذلك مكرٌ من الشيطان الأكبر حتى إذا بعث الله اليكم المهديّ المنتظَر الحقّ من ربِّكم فتقولون: "إنما هو كمثل الذين يدَّعون شخصية المهديّ المنتظَر بين الحين والآخر". فتعرِضون عنه حتى يأتيكم عذاب الله بما تسمّونه الكوكب العاشر! أفلا تتّقون؟ أفلا تتدبّرون البيان الحقّ للذّكر الذي يحاجّكم به المهديّ المنتظَر الحقّ الإمام ناصر محمد اليماني ومن ثم تقارنوا بين سلطان علمه وسلطان علم المهديّين المفترين الذين تتخبّطهم مسوس الشياطين أفلا تتّقون؟ فإذا كنتم من الذين لا يحكمون من قبل أن يسمعوا القول ثم يتدبّروا منطق وسلطان علم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني وسلطان علم المهديّين الذين يقولون على الله ما لا يعلمون فسوف تجدون أنّ الفرق بين المهديّ المنتظَر وبين المفترين لشخصية المهديّ المنتظَر هو كالفرق بين الحمير والبعير، أم إنّكم لا تفرقون بين الحمير والبعير! أفلا تتفكرون؟
ويا قوم أزِفت الآزفة ليس لها من دون الله كاشفة، أفمن هذا الحديث تضحكون ولا تبكون! أفلا تعلمون أنّ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني ليخاطبكم بكلام الله ربّ العالمين فآتيكم بالبيان الحقّ للقرآن بقرآن من محكم القرآن العظيم؛ بآياتٍ بيِّناتٍ هُنَّ أمّ الكتاب المحكمات لعالِمكم وجاهلكم بلسانٍ عربي مبين يفقههن ويعلم ظاهرهن وباطنهن العالِم منكم وعامة المسلمين كون ظاهرهن كباطنهن لا يزيغ عمّا جاء فيهن إلا من كان في قلبه زيغ عن الحقّ.
ويا فضيلة الشيخ المحترم والمكرم سليمان العلوان ويا فضيلة الشيخ المحترم والمكرم طارق السويدان، أهلاً وسهلاً ومرحباً بكم أحبّتي في الله ونعتبركم لَمِن أشجع علماء المسلمين كونكم تريدون أن تذودوا عن حياض الدين؛ ونِعْمَ الرجال، فهل تعلمون أنّ سبب الفِرَق المارقة من المسلمين التي مرقت من الدين فأحلّت للمسلم قتل أخيه المسلم إنّها بسبب الحكمة الغبيّة بتهرّب العلماء من حوار الأئمة المارقين من الدين بحجّة عدم إشهارهم ثم اتّبعهم من اتّبعهم من الذين لا يعقلون، فهاهم يقتلونكم حتى في بيوت الله فذلك هو ما جنيتموه بسبب قولتكم المشهورة "لن نُجيب حواره حتى لا نساعد في إشهاره"! بل الحقّ هو أن تشهروا أنّه على ضلالٍ مبينٍ فتقيموا عليه حجّة العلم والسلطان المبين من محكم القرآن العظيم. فلنفرض أنّ طارق السويدان وسليمان العلوان أقاموا الحجّة على الإمام ناصر محمد اليماني في موقعه ثمّ تبيّن لأنصاره أنّ ناصر محمد اليماني كان من الضالين المضلّين لو أقام عليه سليمان والسويدان الحجّة من محكم القرآن حتى ولو قام ناصر محمد اليماني بحذف ردود طارق وسليمان فعندها سيعلم الأنصار إنّما حذفها لأنّهم أقاموا عليه حجّة العلم والسلطان، ومن ثمّ يتولّى عن الإمام ناصر محمد اليماني أنصاره شاكرين لفضيلة الشيخ طارق وسليمان أنّهم أنقذوهم من ضلال ناصر محمد اليماني لو كان على ضلالٍ مبينٍ، فبالله عليكم أليس ذلك ما سوف يحدث لو يقيم طارق وسليمان الحجّة من محكم القرآن على الإمام ناصر محمد اليماني؟ إذاً يا قوم اكفروا بالحكمة الخبيثة "لن نجيب حواره حتى لا نساعد في إشهاره"؛ بل اشهروا الضالَّ المضِّل للعالمين حتى ولو كان ناصر محمد اليماني. ولكن أنصاري اتَّبعوني لأنّهم من أولي الألباب، ولذلك والله لا تستطيعون أن تردّوهم عن اتِّباعي حتى تأتوا للقرآن بالبيان الأحسن من بيان ناصر محمد اليماني تأويلاً وأصدق قيلاً وأهدى سبيلاً ولكنّكم لا تستطيعون شيئاً، فهل تدرون لماذا؟ وذلك لأنّي الإمام المهدي ناصر محمد اليماني أعلَمُكُم بكتاب الله القرآن العظيم.
والسؤال الذي يطرح نفسه: فما هو الاسم الذي سُمّيَ به خاتم الأنبياء والمُرسَلين منذ أن كان في المهد صبيّاً، فهل كان اسمه (أحمد)؟ بل كان اسمه (محمد) صلّى الله عليه وآله وسلم، وبما أنّ أحمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم هو ذاته محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم، إذاً يا قوم لقد جعل الله الحجّة بالحقّ هي في سلطان العلم وليس في الاسم برغم أنّ فضيلة الشيخين طارق السويدان وسليمان العلوان يشهدان بالحقّ من ربّهم من قبل أن يبعث الله المهديّ المنتظَر ناصر محمد أنّ الله يبعث المهديّ المنتظَر ناصرَ محمدٍ، ولربّما يودّ أن يقاطعني سليمان غاضباً فيقول: "مهلا مهلاً يا ناصر محمد اليماني، فهل تفتري علينا؟ ومنذُ متى شهِد طارق وسليمان أنّ الله يبعث المهديّ المنتظَر ناصر محمد؟". ومن ثمّ يردّ عليهم الإمام المهدي ناصر محمد وأقول: فهل تشهدون أنّ الله يبعث المهديّ المنتظَر نبيّاً جديداً من ربّ العالمين بكتاب جديد؟ ومعلوم جوابكم فسوف تقولون: "عليك أن تعلم يا من يزعم أنّه المهديّ المنتظَر ناصر محمد أننا لا نشهد أنّ الله يبعث المهديّ المنتظَر نبيّاً جديداً كون خاتم الأنبياء والمرسَلين هو محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم تصديقاً لفتوى الله في محكم كتابه: {مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَـٰكِن رَّسُولَ اللَّـهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ ۗ وَكَانَ اللَّـهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [الأحزاب:40]، ولذلك يشهد طارق وسليمان وجميع علماء المسلمين وعامتهم أنّ الله يبعث الإمام المهديّ المنتظَر ناصرَ محمدٍ، بمعنى أنَّ الله يبتعثه ناصراً لمحمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم فيحاجّ البشر بذات حجّة محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم القرآن العظيم، كون الله لم يبتعث الإمام المهدي نبيّاً جديداً بل ناصراً لما جاء به محمدٌ رسول الله خاتم النبيّين عليه الصلاة والسلام وآله المطهرين".
ويا فضيلة الشيخ سليمان وطارق السويدان، فهل تريدان أن تستمسكا بزيادة الإدراج [واسم أبيه اسم أبي]؟ فعلى الرغم أنّكم مختلفون في هذا الإدراج اختلافاً كبيراً أنتم والشيعة وكثيرٌ من الفرق الأخرى ومن ثم تريدون أن تباهلوني على ذلك الإدراج وتذرون البيان الحقّ للقرآن، أفلا تعلمون أنّ الله جعل الحجّة في العلم وليس في الاسم؟ ولذلك قال الله تعالى: {وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِن بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ} صدق الله العظيم [الصف:6].
ولكنّكم تعلمون أنّ اسمه عليه الصلاة والسلام كان (محمداً) منذ أن كان في المهد صبيّاً والناس ينادونه (يا محمد) وليس (يا أحمد) وإنّما جعل الله لمن يشاء من الأنبياء اسمين اثنين كمثل نبيّ الله يعقوب ونبيّ الله إسرائيل برغم أنّهما لشخصٍ واحدٍ وكذلك نبي الله (أحمد) و(محمد) برغم أنّهما لشخصٌ واحدٌ، وإنّما يريد الله أن تعلموا أنّه جعل الحجّة في العلم وليس في الاسم برغم أنّ الإمام المهديّ المنتظَر لا يوجد له اسم (محمد بن عبد الله) بل أسماؤه كما يلي:
1- المهديّ المنتظَر ( ناصر محمد )
2- المهديّ المنتظَر ( عبد النعيم الأعظم )
وفيهم حكمةٌ بالغةٌ لو كنتم تتفكّرون، فذروا حجّة الجدال في الاسم وابدأوا بحجّة سلطان العلم، وإن أبيتُم فقد سبقت فتوانا بالحقّ عن البيان الحقّ لحديث محمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم في شأن اسم المهديّ المنتظَر قال: [يواطئ اسمه اسمي]، ولكنّكم اعتقدتم أنّه يقصد يطابق اسمه اسمي ولذلك فمنكم من يسمّونه (المهديّ المنتظَر محمد بن عبد الله)، أو المهديّ المنتظَر (أحمد بن عبد الله)، ولكنّ أولي الألباب من علماء اللغة العربيّة سوف يدركون أنّ التواطؤ لا يقصد به التطابق بل التواطؤ يقصد به التوافق.
والسؤال الذي يطرح نفسه: أليس الاسم محمد يوافق في اسمي (ناصر محمد) بمعنى أنّكم وجدتم أنّه يوافقه وليس يطابقه كون اسم النبي عليه الصلاة والسلام (محمد بن عبد الله) والإمام المهدي (ناصر محمد) وجعل الله التواطؤ للاسم محمد في اسمي في اسم أبي لحكمةٍ بالغةٍ وذلك حتى يشهد من صدّق بالحقّ فاتّبعه فيقول:
(أشهدُ أنْ لا إله إلا الله وأشهدُ أنّ محمداً رسولَ الله صلّى الله عليه وأشهد أنّ الإمامَ المهديَّ ناصرُ محمدٍ)
كون الإمام المهدي ليس برسولٍ من ربّ العالمين بكتابٍ جديدٍ حتى تشهدوا له بالرسالة بالحقّ كون الرسالة من الربّ التي يحاجّكم بها الإمام المهدي ناصر محمد اليماني هي ذاتها رسالة القرآن العظيم التي يحاجّكم بها محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم وجميع التابعين للحقّ إلى يوم الدين.
وسلامٌ على المرسَلين، والحمد للهِ ربِّ العالمين ..
أخوكم في دين الله؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني .
______________
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله الأطهار وجميع أنصار الله الواحد القهار في كلّ زمانٍ ومكانٍ إلى اليوم الآخر. از إمام مهدي ناصر محمد اليماني به أبي عبد الله فضيلة الشيخ سليمان بن ناصر بن عبد الله العلوان المحترم السلام عليكم ورحمة الله وبركاته السلام علينا وعلى عباد الله الصالحين في الأولين والآخرين وفي الملأ الأعلى إلى يوم الدين، أمّا بعد.. جناب شیخ محترم سلیمان العلوان، یکی از انصار مکرم به ما خبر داده است که شما وعده دادهاید که در پایگاه رسمی خود به تمام بیانات امام ناصر محمد یمانی پاسخ خواهید داد و به شما میگویم: أبا عبدالله چه مرد خوبی هستی، چون میخواهی از حدود دین خداوند دفاع کرده و در صورت گمراه بودن امام ناصر محمد یمانی، مسلمانان را از گمراه شدن از راه راست-صراط مستقیم- توسط او نجات دهی . اگر از نگاه شما ناصر محمد یمانی، آشکارا گمراه است؛ بر علمای مسلمین واجب است که صف خود را بر ضد دعوت امام ناصر محمد یمانی متحد کرده و از حدود دین خداوند دفاع کنند تا باعث گمراهی مسلمانان نشود، اگر علمای مسلمین او را درگمراهی آشکار میدانند، برتک تک آنان واجب است از حدود دین دفاع کنند و اگر راست میگویند، با استفاده ازعلم و برهانهای قوی و آشکار از آیات محکم کتاب خداوند قرآن، به سختی با امام ناصر محمد یمانی جهاد کنند؛ شرط این است که دلایل قوی علمی خود را از آیات اساسی کتاب آیاتی که ام الکتابند، باشد تا برای علمای امت و عامه مردم و هر عرب زبانی بینه و روشن باشد تا به همه مسلمانان ثابت نماید که ناصر محمد یمانی آشکارا گمراه است و اگر چنین کنند-که نمیتوانند- بر تمام انصار مهدی منتظر ناصر محمد یمانی واجب است از پیروی از او بازگردند و سزاوار آنان نیست که غرور آنها را به گناه بکشد و اگر دیدند که حق با علمای مسلمین است؛ نه با امام ناصر محمد یمانی از حق پیروی نکنند؛ آنان نباید دچار حمیت جاهلی اولیه و تعصب کور شوند و با امام شان ناصر محمد یمانی بمانند، نباید مانند کسانی که کورکورانه پیرو دیگران هستند عمل کنند؛ ما مکارم اخلاق و اصول حق را به ایشان آموخته و به حق برای آنان فتوا دادهایم که اگر برایشان روشن شد که حق با علمای مسلمین است و برايشان روشن شد که ناصر محمد یمانی آشکارا گمراه است، اگر غرور و تعصب آنان را به گناه بکشاند، خداوند مقدر خواهد کرد که شیطانی قرین شان شود. چون این جزای کسی است که حق برایش روشن گردد؛ اما از آن روی برتابد. برای همین به تمامی انصار میگویم که اگر برایتان روشن گردید که حق با شیخ فاضل سلیمان العلوان است؛ از خداوند رحمان تقوا کنید و از شیخ فاضل سلیمان العلوان پیروی کرده و نسبت به ناصر محمد یمانی کافر گردید؛ اگر که سلمان العلوان یا طارق السویدان و یا هر یک از علمای جن و انس، حتی در یک مسئله از محکمات قرآن بر وی غلبه کنند؛ اما هیهات هیهات به پروردگار آسمانها و زمین قسم که اگر تمام علمای انس و جن جمع شوند و به یکدیگر کمک کرده و از هم پشتیبانی کنند، هیچ کاری از پیش نمیبرند؛ بلکه این امام ناصر محمد یمانی است که به اذن خداوند؛ با آیات محکم کتاب كه براي علمای امت و عامه مسلمانان و هر کسی که زبانش عربی مبین است، آشكار است؛ بر آنان غلبه خواهد کرد؛ آياتي که تنها قلب کسانی که از حق منحرف و تنگ است؛ از آن دور و منحرف میگردد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:{وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ} صدق الله العظيم [البقرة:۹۹]. خداوند این آیات را بینه و روشن قرار داده است چون ام الکتابند و اساس و پایه عقیده حق در قلب مؤمنانی است که به حق آمده از جانب پروردگارشان ایمان دارند برای مثال این فرموده خداوند تعالی: {فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ (۸۳) وَأَنتُمْ حِينَئِذٍ تَنظُرُونَ (۸۴) وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنكُمْ وَلَكِن لَّا تُبْصِرُونَ (۸۵) فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ (۸۶) تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ(۸۷)} صدق الله العظيم [الواقعة]
و تمام علمای مسلمین و عامه آنان بیان حق این آیه محکم را میدانند چرا که از آیات اساسی کتاب(ام الکتاب) هستند. خداوند تعالی میفرماید:
{فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ (۸۳) وَأَنتُمْ حِينَئِذٍ تَنظُرُونَ (۸۴) وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنكُمْ وَلَكِن لَّا تُبْصِرُونَ (۸۵) فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ (۸۶) تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ(۸۷)} صدق الله العظيم
و میدانند که این آیه احتیاج به تأویل ندارد چون ازآیات بنیانی کتاب است که برای علمای مسلمین و عامه آنها روشن و بینه است؛ خداوند در این آیه باطل و اولیای آن را به مبارزه میطلبد که روح را به جسد مرده بازگردانند، اگر اهالی باطل علیرغم این که دعوتشان باطل است؛ بتوانند به جای خداوند، روح را بازگردانند؛ باطل حق خواهد شد و خداوند و پروردگار عالمیان، باطل خواهد شد. یعنی اگر ادعای باطل خود را ثابت کنند و به جای خداوند فقط روح یک مرده را بتوانند بعد از خروج از جسد به آن بازگردانند؛ این برهان تصدیق این خواهد بود آن که مرده را زنده میکند حق است، برای همین هم خداوند باطل و اولیای آن را به مبارزه میطلبد و برهان بازگرداندن روح به جسد حتی یک مرده را از آنان طلب میکند. خداوند بازگرداندن روح را حجت خود بر اهل باطل و یا حجت باطل و اولیای او برخود قرار میدهد که اگر توانستند و روح فقط یک مرده را به جسد بازگردانند؛ به جای خداوند دعوای باطل خود را ثابت کردهاند. برای همین هم خداوند این مبارزه طلبی را در آیات محکم کتاب و در این فرموده خود اعلان مینماید:
{فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ (۸۳) وَأَنتُمْ حِينَئِذٍ تَنظُرُونَ (۸۴) وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنكُمْ وَلَكِن لَّا تُبْصِرُونَ (۸۵) فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ(۸۶) تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ(۸۷)} صدق الله العظيم.
ای علمای مسلمین و عامه مسلمانان، به مبارزه طلبی محکم خداوند در برابر باطل و اولیایش نگاه کنید که میفرماید:
{تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم؛
یعنی اگر باطل و اولیایش بتوانند روح را به جسد مرده بازگردانند؛ دعوای باطل خود در برابر خداوند را به اثبات رساندهاند و خداوند به حق آنها را به چالش کشیده و میفرماید:{تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم؛ حال؛ چگونه است که شما علمای مسلمین برعکس این مبارزه طلبی خداوند؛ معتقدید که مسیح کذاب باطل با وجود ادعای خدایی؛ روح مرده را نیز به جسد کسی که او را کشته است باز میگرداند؟ وعلت این اعتقاد باطل شما؛ روایتی است که به دروغ به خداوند و رسول و صحابه مکرم نسبت داده شده است و در ادامه میآید:
اِنتهى. شیخ گرانقدرسلیمان بن ناصر العلوان محترم و شیخ گرانقدر طارق محمد السویدان و تمام علمای امت و عامه آنان؛ کسانی که معتقدند مسیح کذاب برای فتنه مؤمنين چنین خواهد کرد؛ پس به اذن خداوند بیایید تا به این افترای باطل نگاهی انداخته و ببینیم خداوند چه پاسخی به آنان میدهد .اول قسمتی از روایت باطل را در ادامه نقل میکنیم:
حال ببینیم خداوند درآیات محکم کتابش، به باطل واولیاء او مستقیما چه پاسخی میدهد:
{فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ (۸۶) تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ(۸۷)} صدق الله العظيم آیا عقل و منطق حکم میکند که خداوند با این معجزه به مسیح کذاب کمک کند و در برابر خود حجتی به –جبهه-باطل، مسیح کذاب بدهد که گویا او راست میگوید؟چون بر طبق عقیده شما این برهان صادق بودن مسیح کذاب است که میگوید:
حال ببینید خداوند چگونه باطل و اولیائش را به مبارزه می طلبد:
{فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ (۸۶) تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ(۸۷)} صدق الله العظيم. عزیزان من شیوخ فاضل و محترم سلیمان العلوان و طارق السویدان، آیا این روایت برخلاف عقل و منطق نیست و هم چنین مخالف به مبارزه طلبیده شدن باطل از سوی خداوند در آیات محکم قرآن نمیباشد؟ فکر میکنید کدام را باور کنیم؟ آیا مبارزه طلبی مسیح کذاب را بپذیریم که میگوید:
یا به مبارزه طلبیده شدن اهالی باطل و اولیاء او از جانب خداوند را تصدیق نماییم ؟
{فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ (۸۶) تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ(۸۷)} صدق الله العظيم؟ عقل و منطق چه میگوید : اگر پروردگار عالمیان با معجزه بازگرداندن روح به جسد؛ باطل را یاری کند؛ آیا این شکست مبارزه طلبی خداوند در آیات محکم کتابش نیست و باطل و اولیای او تصدیق نمیشوند؟ چون خداوند این عمل را برهان صدق و درستی بین خود و باطل و اولیائش قرار نداده است؟ برای همین خداوند تعالی میفرماید:
{فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ (۸۶) تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ(۸۷)} صدق الله العظيم؟
بنابراين شیخ فاضل و محترم سليمان بن عبد الله العلوان شیخ فاضل طارق بن محمد السويدان دشمنان خداوند از شیاطین جن و انس میخواهند عقیده شما درباره حقی که از جانب پروردگارتان آمده است؛ دچار فتنه نمایند و کاری کنند به چیزی اعتقاد پیدا کنید که برخلاف آنچه که خداوند در آیات محکم کتابش بر شما نازل نموده باشد و از آنجا که بیانات حقی که امام ناصر محمد یمانی از قرآن نگاشته است، جداً زیاد هستند؛ برای آسان کردن کار بر شما، تنها در جواب به پاسخ محکمی که برای امام ناصر محمد یمانی و اولیائش نوشتهاید اکتفا میکنیم؛ ما این روایت را رد کرده و به کلی نسبت به آن کافریم و به مبارزه طلبی حق خداوند که در آیات محکم قرآن آمده است ایمان داریم که میفرماید: {فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ (۸۶) تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ(۸۷)} صدق الله العظيم. اما شما به روایتی اعتقاد دارید که با این مبارزه طلبی خداوند درآیات محکم کتابش، در تضاد است و حجتتان این است که این فتنهای از جانب پروردگار برای مؤمنان است! سبحان الله العظیم از چنین منطقی! چگونه ممکن است خداوند مؤمنان را با معجزهای به فتنه بیندازد که تنها به اراده پروردگار به کسانی اعطا میشود که مردم را به سوی خداوند فرا میخوانند و آن را معجزهای برایشان قرار میدهد همانند کمک خداوند به رسول الله عیسی بن مریم علیه و علی امه الصلاة و السلام؟ برای چه خداوند با این معجزه به بنده و رسولش مسیح بن مریم کمک میکند؟ علت این است که او بندگان خداوند را به عبادت خداوند یگانه و بدون شریک فرا میخواند و مردم را به عبادت کسی به جز خداوند دعوت نمیکند. خداوند تعالی میفرماید:
{لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ وَقَالَ الْمَسِيحُ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنصَارٍ} صدق الله العظيم [المائدة:۷۲]. سؤالی که مطرح میشود این است که: چگونه ممکن است خداوند به مسیح کذاب که به جای خداوند مردم را به عبادت خود به فرا میخواند؛ با معجزه زنده کردن مردگان کمک نماید؟ آیا عقل و منطق این را میپذیرد؟ اما ای علمای مسلمین؛ شما چنین چیزی را پذیرفتهاید و معتقدید که مسیح کذاب مردهی کشته شده را زنده کرده و حیات را به او بازمیگرداند و ادعای ربویت مینماید؛ به این ترتیب شما از نظر عقیدتی این امر که خداوند باطل و اولیائش را در آیات محکم کتاب به مبارزه میطلبد را تکذیب کردهاید: {فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ (۸۶) تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ(۸۷)} صدق الله العظيم. پس ای امت اسلام؛ چگونه میتوان شما را هدایت کرد؛ چگونه از من میخواهید از نوشتههای شما که حاوی مطالب باطل و افتراست پیروی کنم؛ مطالب باطلی که عرش خداوند رحمن را از شدت خشم به لرزه درمیآورد؟هیهات هیهات. ولی مهدی منتظر مطالب حقی که در کتابهای روایات آمده است را رد نمیکند؛ به راستی که ما آنچه را که با عقل و منطق نمیخواند را رد میکنیم و سپس میبینیم مخالف آیات محکم قرآن عظیم هم هست. ای عجب از قومی که از گذشتگان خود و به بهانه اینکه آنها داناتر و حکمشان درستتر از آنهاست، کورکورانه پیروی میکنند؛ اما آنان در دام شیاطینی افتادهاند که به خداوند و رسولش افترا زده و روایات کذب زیادی را در کتابهای البخاری و مسلم و بحار الأنوار و غیره وارد کردهاند و حسبي الله ونعم الوكيل. به خداوند عظیم قسم که مهدی منتظر قادر به هدایت شما به صراط مستقیم خداوند نیست، مگر اینکه راضی شوید که خداوند در موارد اختلاف میانتان حکم نماید و بر امام مهدی ناصر محمد یمانی چیزی جز این نیست که حکم حق خداوند را از آیات محکم کتابش برایتان استنباط نماید و به حکمی غیر از حکم خداوند رضایت ندهید. تصدیق فرموده خداوند تعالی :
{أَفَغَيْرَ اللّهِ أَبْتَغِي حَكَماً وَهُوَ الَّذِي أَنَزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلاً} [الأنعام:۱۱۴]. و خداوند تعالی میفرماید: {وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِن شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ} صدق الله العظيم [الشورى:۱۰]. عزیز من شیخ فاضل سلیمان العلوان محترم، برادر کریم خداوند تو را ببخشاید، به من ابلاغ شده که شما و شیخ فاضل طارق السویدان میخواهید با امام مهدی ناصر محمد یمانی مباهله کنید؛ چگونه قبل از گفتگو با ناصر محمد یمانی قصد مباهله دارید؟ پس امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسختان چنین میگوید:" پروردگارا به سوی تو ابتهال مینمایم؛ به حق کتاب خود که بر جدّم محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم نازل فرمودهای؛اگر میدانی ناصر محمد یمانی درمورد شخصیت مهدی منتظر دروغ میگوید؛ لعنت خداوند و ملایکه و تمام مردم بر امام ناصر محمد یمانی باد؛ و اگر میدانی سلیمان العلوان و طارق السویدان مهدی منتظر ناصر محمد یمانی را تکذیب میکنند؛ آنها را مورد مغفرت خود قرار ده، پروردگارا آنان نمیدانند من مهدی منتظر حق پروردگارشان هستند؛ خدایا به قلوب آنان و تمام علمای مسلمین و امت شان بصیرت دیدن حق را عنایت فرما إنك أنت الغفور الرحيم، وسلامٌ على المرسلين، والحمد ُلله ربّ العالمين.
اما آن چه که مرا شگفت زده كرد؛ نامهی جديدی است که از طرف یکی از انصار پیشگام برگزیده دریافت نمودهام که میگوید از جانب شیخ فاضل طارق محمد السویدان بوده و پاسخی است که امروز فرستاده است:
طارق السویدان:
پایان پاسخ داده شده توسط شیخ فاضل طارقو اما پاسخ امام مهدی به ایشان: شیخ فاضل طارق میبینیم که میگویی:
امام مهدی ناصر محمد یمانی درپاسختان میگوید: این روایت بی شک و تردید حق است، حال بیا تا ازعقل و منطق برای حکم دادن استفاده کنیم؛ آیا معقول است که مهدی منتظر مانند کسانی که مسّ شیطان در آنان سرگردان است؛ قبل از گفتگو، برای بیعت با شما حاضر شود؟ و هر از چند گاهی مهدی منتظری در کنار بیت عتیق حاضر شده و میگوید مهدی منتظر است و بیعت میخواهد؟ یا اینکه عقل و منطق حکم میکند که مهدی منتظر قبل از ظهور از شما برای گفتگو دعوت نماید و بعد از تصدیق شأن او برای بیعت در کنار بیت عتیق حاضر شود؟عزیزان من آیا فکر نمیکنید؟ باز نقل قول دیگری از شیخ فاضل طارق را در ادامه میآوریم:
امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ میگوید: تفسیر قرآن بر اساس ظن و گمانی که کسی را از حق بی نیاز نمیکند؛ کاری است که شما میکنید جناب طارق، چرا که شما قرآن را از نزد خود تفسیر مینمایید. ولی بیان قرآن توسط ناصر محمد یمانی از خود قرآن است، چون من از خود قرآن برایتان دلیل و برهانهای قوی میآورم و با ظن از جانب خود چیزی نمیگویم که ظن کسی را از حق بینیاز نمیکند و من میگویم اگر در برابر من از قرآن حجت حق اقامه کرده و بیانی بیاورید که راه راست را بهتر نشان دهد و صادقتر باشد؛ حق با شما خواهد بود جناب طارق و اگر چنین نکنید-که نخواهید توانست- میگویم خداوندا طارق را ببخش که امام مهدی ناصر محمد یمانی را کسی مانند "مسیلمه کذاب" خوانده و حتی مرا بیش از مسیلمه کذاب به شیطان نزدیک دانسته است! خدایا چقدر در حق خلیفه و بنده تو امام مهدی ناصر محمد یمانی گناه بزرگی مرتکب شدهاند، پروردگارا عزیز من طارق السویدان را مورد مغفرت قرار ده که او نمیداند من امام مهدی ناصر محمد یمانی هستم. إنّا لله وإنّا إليه لراجعون پروردگارا برادران مسلمان مرا که به ناحق مرا آزار میدهند ببخش که آنها نمیدانند.
و اما درمورد سیاره عذاب، ما از سازمان ناسا برای شما دلیل نمیآوریم بلکه از آیات محکم قرآن برهان میآوریم. و اما درباره حرف(ن) ؛این حرفی است که خداوند به آن قسم میخورد که نور قرآن را برای عالمیان کامل خواهد کرد، آیا این قسم به نام طارق محمد السویدان است یا ناصر محمد یمانی و اگر ناصر محمد یمانی درمورد اینکه مقصود از این حرف اوست دروغ میگوید و این از شانس ناصر محمد است که اول نامش (ن) است؛ طارق میتواند بگوید ناصرمحمد یمانی خداوند به نام طارق السویدان و سلیمان العلوان هم قسم خورده است که میفرماید:
{طس تِلْكَ آيَاتُ الْقُرْآنِ وَكِتَابٍ مُّبِينٍ} صدق الله العظيم [النمل:۱].
ناصر محمد یمانی در پاسخشان میگوید: اگر خداوند با بیان فراگیر آیات قرآن به شما یاری داده باشد، شما برای اینکه خود را منظور این قسم بدانید؛ باید برای آن برهان بیاورید که اگر نکنید-که نمیتوانید – تشابه اسامی شما به کارتان نخواهد آمد، همان گونه که تشابه حرف اول سوره قلم به کار امام ناصر محمد یمانی نمیآید:
{ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ (۱) مَا أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ (۲) وَإِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ (۳) وَإِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ (۴) فَسَتُبْصِرُ وَيُبْصِرُونَ (۵) بِأَييِّكُمُ الْمَفْتُونُ(۶)} صدق الله العظيم [القلم]
اگر ناصر محمد یمانی به شما بگوید که در این سوره رمز (ن) به ناصر محمد اشاره می کند و اوست که خداوند با آنچه که بر محمدٍ صلّى الله عليه وآله وسلم نازل شده نصرت عطا خواهد کرد تا مردم را نسبت به حق بودن آن چه خداوند نازل نموده بصیر کند تا روشن شود محمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم که قرآن به او نازل شده کاهن و مجنون نیست،همان طور كه گفتيم تفسیر ناصر محمد یمانی برای این رمز تفسیر ظنی خواهد ماند و ظن کسی را از حق بی نیاز نمی کند مگر اینکه خداوند با بیان حق آیات قرآن چه محکم و چه متشابه آن به او یاری نماید و اسرار بیان را به وی بیاموزد؛ در این صورت این برهان حق برای ناصر محمد یمانی خواهد بود که حرف (ن) در اسرار قرآن عظیم رمز نام اوست . گمان کردند که از خلال تفسیر ابتدای سوره قلم، میتوانند در مورد ناصر محمد یمانی شک ایجاد کنند! هیهات هیهات یا طارق، اگر دعوت به پذیرش حکمیت قرآن عظیم را بپذیرید؛ به خداوند نمیتوانید در برابر ناصر محمد یمانی حجت بیاورید. طارق، امام مهدی ناصر محمد یمانی به خاطر خداوند کریم؛ تو را خالصانه نصیحت میکند، میبینیم که دنبال نفطه ضعف کوچکی میگردی که بتوانی از راه آن دربرابر ناصر محمد یمانی حجت بیاوری تا انصارش درمورد وی دچار تردید شوند؛ اگر چنین کنی، خداوند قلبت را به سوی حق هدایت نمیکند، چون شما به دنبال این نیستی که بدانی ناصر محمد یمانی به حق مهدی منتظراست یا دروغگویی گستاخ؛ بلکه تنها دنبال این هستی که منفذی پیدا کنی تا در موردش شک ایجاد کنی، اگر چنین باشد والله که اگر هم مدخلی پیدا نکنی؛ به حق اعتراف نکرده و خداوند نیز به هیچ وجه به تو بصیرت نخواهد داد و قرآن تنها باعث افزایش رجس و پلیدی تو خواهد شد؛ مگر از خدا بترسی و در پیشگاه پروردگارت استغفار نمایی و با قلب خاشع به او رو کنی و همانند ملائکه خداوند رحمن بگویی: {قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ} صدق الله العظيم [البقرة:۳۲].
و سپس بگویی:"خداوندا؛ اگر میدانی که امام مهدی منتظر خلیفه تو به حق امام ناصر محمد یمانی است؛ پس بنده تو به درگاهت ابتهال و التماس میکند که برانگیخته شدن او را حسرتی برای بندهات طارق قرار ندهی و مرا به حق رحمتی که برخود فرض نمودهای، نسبت به حق بصیر فرمایی ای ارحم الراحمین واگر میدانی او به دروغ شخصیت مهدی منتظر را تقلید میکند؛ به بندهات طارق از قرآن دلیلی قوی عنايت فرما تا در برابر او حجت آورده و مسلمانان را از شرّ گمراهی او نجات دهد که تو سمیع وعلیمی". طارق اگر تو صادق باشی خداوند تو را تصدیق خواهد کرد؛ اما تو از کسانی هستی که به دانش باطل خود شاد و مسرورند و نمیدانند علمی که نزد آنان است باطل است؛ بلکه تصور میکنند دانش نزد آنهاست؛ درحالی که چیزی در دست ندارند و برای همین هم به درگاه پروردگارشان خاشعانه التماس نمیکنند تا فرقان به آنان عنایت فرماید. به خداوند قسم، عزیزان من طارق و سلیمان؛ اگر بدانید چقدر انصار من از کار شما و تمام کسانی که از دعوت امام ناصر محمد یمانی روگردانند، تعجب میکنند؛ انصار میگویند:" چقدر کار علمای امت عجیب است! چگونه علمای امت مانند ما بصیرت پیدا نمیکنند که او بی شک و تردید مهدی منتظر است؟ با اینکه ما او را نمیشناسیم ولی خداوند ما را از خلال بیانات او از قرآن عظیم نسبت به حق بصیرت عنایت فرموده است". امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ به انصارش میگوید:
و اما در مورد خبر خوبی که در بیان شیخ فاضل طارق به آن اشاره شده است:
میگوییم طارق خبر خوبی به ما دادی، پس ببین که به تمام انصار خود در کلیه کشورهای عالم چه میگویم: ای انصار، به خداوند قسم که اگر تمام علمای جن و انس جمع شوند؛ حتی اگر به یکدیگر هم کمک نمایند، قادر نخواهند بود از قرآن عظیم دلیل و برهان قوی علمی در برابر امام ناصر محمد یمانی اقامه نمایند؛ شما شاهد این امر باشید. دعوت به گفتگو را بپذیرید و ما در یکی از پایگاههای مشهور آنان میهمانشان خواهیم شد و یا آنها در پایگاه ما میهمان باشند؛ انتخاب میز گفتگو را به آنان میسپاریم و برماست که به خواسته آنها پاسخ مثبت دهیم تا حجتی نداشته باشند. و درمورد ناسزاها و بدگوییهایی که از شیخ طارق شنیدهام که ناصر محمد یمانی را مانند مسیلمة کذاب دانسته است، میگوییم طارق اگر راست میگویی دربرابر ما از قرآن عظیم حجت قوی علمی بیاور و من حق دارم که مانند او پاسخ جاهلانه به او دهم. تصدیق از فرموده خداوند تعالی: {وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُمْ بِهِ وَلَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرِينَ}صدق الله العظيم [النحل:۱۲۶] ولی طارق، من چنین پاسخی به تو نمیدهم که خداوند به ما اختیار داده است که بین مقابله به مثل و صبر يكی را انتخاب کنیم، پس صبر میکنم که در نزد پروردگارم بهتر است و من از کسانی خواهم بود که خداوند دربارهشان میفرماید: {وَإِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَقَالُوا لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ لا نَبْتَغِي الْجَاهِلِينَ} صدق الله العظيم [القصص:۵۵]. وسلامٌ على المُرسلين، والحمد ُلله ربّ العالمين..
أخوكم الذليل عليكم خليفة الله وعبده؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
الردّ الثاني على الشيخ سليمان العلوان وطارق السويدان ..
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله الأطهار وجميع أنصار الله الواحد القهار في كلّ زمانٍ ومكانٍ إلى اليوم الآخر..
من الإمام المهدي ناصر محمد اليماني إلى أبي عبد الله فضيلة الشيخ سليمان بن ناصر بن عبد الله العلوان المحترم، السلام عليكم ورحمة الله وبركاته السلام علينا وعلى عباد الله الصالحين في الأولين والآخرين وفي الملأ الأعلى إلى يوم الدين، أمّا بعد..
ويا فضيلة الشيخ المحترم سليمان العلوان، لقد علِمنا من أحد الأنصار المكرّمين أنّك وعدت بالرّد على جميع بيانات الإمام ناصر محمد اليماني فتجعل الردود منك في موقعك الرسمي، وأقول لك: ونِعم الرجل يا أبا عبد الله كونك تريد أن تذود عن حياض الدين فتنقذ المسلمين من أن يضلّهم الإمام ناصر محمد اليماني عن الصراط المستقيم إنْ كان على ضلالٍ مبينٍ، فإن كنتم ترون ناصر محمد اليماني على ضلالٍ مبين فيجب على علماء المسلمين أن يقفوا صفاً واحداً ليذودوا عن حياض الدين ضدّ دعوة الإمام ناصر محمد اليماني حتى لا يُضلّ المسلمين إن كان علماء المسلمين يرونه على ضلالٍ مبينٍ، عندها وجب على كل عالِمٍ من علماء المسلمين أن يذود عن حياض الدين ويجاهد الإمام ناصر محمد اليماني جهاداً كبيراً بالعلم والسلطان المبين من محكم كتاب الله القرآن إن كنتم صادقين، شرط أن يأتي بسلطان علمه من آيات أمّ الكتاب البيّنات لعلماء الأمّة وعامّتهم لكلّ ذي لسانٍ عربيٍ مبينٍ حتى يثبت لجميع المسلمين أنّ ناصر محمد اليماني على ضلالٍ مبينٍ، فإن فعلوا ولن يفعلوا فعلى جميع أنصار المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني في جميع الأقطار التراجع عن اتّباع ناصر محمد اليماني وما ينبغي لهم أن تأخذهم العزّة بالإثم لو تبيّن لهم أنّ الحقّ مع علماء المسلمين وليس مع الإمام ناصر محمد اليماني من ثم لا يتّبعوا الحقّ فما ينبغي لهم أن تأخذهم حميّة الجاهلية الأولى والتعصّب الأعمى مع إمامهم ناصر محمد اليماني، فلن يفعلوا كما يفعل أتباعكم الذين يتّبعونكم اتّباعَ الأعمى؛ بل علّمناهم مكارم الأخلاق والأسس الحقّ وأفتيتهم بالحقّ أن لو تبيّن لهم أنّ الحقّ هو مع علماء المسلمين وتبيّن لهم أنّ ناصر محمد اليماني على ضلالٍ مبينٍ فإن أخذتكم العزّة بالإثم فسوف يقيّض الله لهم شياطينَ ليكونوا قرناء لهم كون ذلك جزاء من تبيّن له الحقّ فأعرض عنه. ولذلك أقول يا معشر الأنصار لو تبيّن لكم أنّ الحقّ هو مع فضيلة الشيخ سليمان العلوان فاتّقوا الرحمن واتّبعوا فضيلة الشيخ سليمان العلوان واكفروا بشأن ناصر محمد اليماني لو يغلبه سليمان العلوان أو طارق السويدان أو أحد علماء الإنس والجانّ ولو في مسألةٍ واحدةٍ فقط من محكم القرآن، وهيهات هيهات.. فكيف يغلِبون الإنسان الذي علَّمه الرحمن البيان الحقّ للقرآن؟ هيهات هيهات وربّ الأرض والسماوات لا يستطيعون شيئاً ولو اجتمع له علماء الإنس والجاّن ولو كان بعضهم لبعضٍ ظهيراً ونصيراً؛ بل سوف يهيّمن عليهم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني بإذن الله بآيات الكتاب المحكمات البيّنات لعلماء الأمّة وعامتهم لكل ذي لسانٍ عربيٍّ مبينٍ لا يزيغ عمّا جاء فيهنّ إلا من كان في قلبه زيغٌ عن الحقّ، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ ۖ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ ﴿٩٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
وقد جعلهنَّ الله آياتٍ بيّناتٍ كونهن من آيات أمّ الكتاب وأساس العقيدة الحقّ في قلوب المؤمنين بالحقّ من ربّهم كمثل قول الله تعالى: {فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ ﴿٨٣﴾ وَأَنتُمْ حِينَئِذٍ تَنظُرُونَ ﴿٨٤﴾ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنكُمْ وَلَـٰكِن لَّا تُبْصِرُونَ ﴿٨٥﴾ فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم [الواقعة].
و جميع علماء المسلمين وعامتهم يعلمون البيان الحقّ لهذه الآية المحكمة كونها من آيات أمّ الكتاب في قول الله تعالى: {فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ ﴿٨٣﴾ وَأَنتُمْ حِينَئِذٍ تَنظُرُونَ ﴿٨٤﴾ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنكُمْ وَلَـٰكِن لَّا تُبْصِرُونَ ﴿٨٥﴾ فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم. ويعلمون أنّ هذه الآية لا تحتاج إلى تأويلٍ كونها من آيات أمّ الكتاب البيّنات لعلماء المسلمين وعامّتهم يعلن الله فيها التحدي على الباطل وأوليائه أن يُرجِعوا الروح إلى جسد الميت، فإن أرجعها أهل الباطل مع أنّهم يدّعون الباطل من دون الله فقد أصبح الباطل هو الحقّ وأصبح الله ربّ العالمين هو الباطل لو أثبتوا صدق دعوتهم للباطل من دون الله فأعاد روح ميّتٍ واحدٍ فقط إلى الجسد من بعد خروجها فقد قدم برهان الصدق أنّه الحقّ المحيي والمميت، ولذلك تحدّى الله الباطل وأولياءه أن يقدّموا هذا البرهان المطلوب منهم أن يرجعوا روح ميّتٍ إلى الجسد ولو واحداً فقط حين موته، وجعل الله إرجاع الروح حجّةً له على الباطل أو حجّة الباطل وأوليائه على الله كون أهل الباطل لو فعلوا فأرجعوا روح ميتٍ ولو واحدٍ فقط فقد صدقوا في دعواهم للباطل من دون الله، ولذلك أعلن الله هذا التحدّي في محكم كتابه في قول الله تعالى: {فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ ﴿٨٣﴾ وَأَنتُمْ حِينَئِذٍ تَنظُرُونَ ﴿٨٤﴾ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنكُمْ وَلَـٰكِن لَّا تُبْصِرُونَ ﴿٨٥﴾ فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم. فانظروا يا علماء المسلمين وعامّتهم لمحكم التحدي بالحقّ إلى الباطل وأوليائه في قول الله تعالى: {تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم؛ بمعنى أنّ الباطل وأولياءه لو استطاعوا أن يرجعوا الروح إلى جسد الميت فقد صدقوا في دعواهم الباطل من دون الله فتحدّاهم الله بالحقّ فقال: {تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم.
إذاً يا علماء المسلمين فكيف تعتقدون بعكس هذا التحدي بأنّ الباطل المسيح الكذاب مع أنّه يدّعي الربوبيّة ومن ثم يرجع روح ميتٍ واحدٍ إلى الجسد من بعد قتله؟ وذلك في معتقدكم الباطل بسبب الرواية المُفتراة على الله ورسوله وصحابته المكرّمين وهي كما يلي:
اِنتهى.
ويا فضيلة الشيخ سليمان بن ناصر العلوان المحترم وفضيلة الشيخ طارق محمد السويدان وجميع علماء الأمّة وعامّتهم من الذين اعتقدوا أنّ المسيح الكذاب سيفعل ذلك فتنة للمؤمنين بإذن الله تعالوا لننظر إلى افتراء الباطل وإلى ردّ الله عليهم ونقتبس أولاً من رواية الباطل ما يلي:
ومن ثم تعالوا لننظر ردّ الله على الباطل وأوليائه مباشرةً بالحقّ من محكم كتابه: {فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم، فهل من العقل والمنطق أن يؤيّد الله المسيح الكذاب بهذه المعجزة فيقيم الحجّة على نفسه تعالى فيجعل الباطل المسيح الكذاب هو الصادق كونه قدم برهان الصدق حسب عقيدتكم أنّ المسيح الكذاب قال:
ومن ثمّ انظروا لتحدي الله إلى الباطل وأوليائه: {فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم.
ويا حبيبي في الله فضيلة الشيخ المحترم سليمان العلوان وطارق السويدان، أليست هذه الرواية مخالفة للعقل والمنطق ومخالفة لتحدي الله إلى الباطل في محكم القرآن؟ فأيُّهم نصدق يا ترى؟ فهل نصدق تحدّي المسيح الكذاب الذي يقول: "أرأيتم إن أحييتُ لكم هذا، ألستم تعلمون أنّي ربّكم؟ فيقولون: نعم"، أم نصدق التحدّي من الله إلى الباطل وأوليائه {فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم؟ وبالعقل والمنطق لو أنّ ربّ العالمين يؤيّد الباطل بمعجزة إرجاع الروح إلى الجسد، أليس ذلك سيكون كسراً لتحدي الله في محكم كتابه فيصبح الباطل وأولياؤه هم الصادقون كون الله جعل ذلك برهان الصدق بينه وبين الباطل وأوليائه ولذلك قال الله تعالى: {فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم؟
وعليه يا فضيلة الشيخ المحترم سليمان بن عبد الله العلوان وفضيلة الشيخ طارق بن محمد السويدان يريد أعداء الله من شياطين الجنّ والإنس أن يفتنوا عقيدتكم في الحقّ من ربِّكم فيجعلوكم تعتقدون بغير ما أنزل الله إليكم في محكم كتابه، وبما أنّ البيان الحقّ للقرآن الذي كتبه الإمام ناصر محمد اليماني كثير جداً فسوف نسهّل عليكم الردّ بالحقّ فنكتفي بردكم الملجم إلى الإمام ناصر محمد اليماني وأوليائه كوننا ننكر هذه الرواية ونكفر بها جملةٍ وتفصيلاً؛ بل نعتقد ونصدّق بتحدي الله بالحقّ في محكم القرآن: {فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم.
ولكنّكم تصدقون الرواية التي جاءت متضادّة مع هذا التحدي في محكم الكتاب بحجّة إنّما ذلك فتنة للمؤمنين من ربّهم، ويا سبحان الله العظيم! فكيف يفتنهم الله بمعجزة التي لا يؤيّد الله بها إلا من يدعو إليه إن يشأ أن يجعلها معجزةً له كما أيّد بها رسول الله المسيح عيسى ابن مريم عليه وعلى أمّه الصلاة والسلام؟ وأمّا لماذا أيَّد الله بهذه المعجزة لعبده ورسوله المسيح ابن مريم؟ فذلك كونه يدعو إلى عبادة الله وحده لا شريك له ولا يدعو الناس إلى عبادته من دون الله، وقال الله تعالى: {لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّـهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ ۖ وَقَالَ الْمَسِيحُ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اعْبُدُوا اللَّـهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ ۖ إِنَّهُ مَن يُشْرِكْ بِاللَّـهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّـهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ ۖ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنصَارٍ ﴿٧٢﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
والسؤال الذي يطرح نفسه هو: فكيف كذلك يؤيّد بمعجزة الإحياء إلى المسيح الكذاب الذي يدعو الناس إلى عبادته من دون الله ومن ثم يؤيّده الله بمعجزة الإحياء؟ فهل يقبل هذا العقل والمنطق؟ ولكنّكم قبلتم ذلك يا علماء المسلمين واعتقدتم أنّ المسيح الكذاب سوف يُحيي الميت المقتول فيعيده إلى الحياة مع أنّه يدّعي الربوبيّة، إذاً فقد كذبتم عقائديّاً بتحدي الله إلى الباطل وأوليائه في محكم الكتاب: {فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم.
فكيف السبيل لهدايتكم يا أمّة الإسلام، فكيف تريدونني أن أتّبع كتيِّباتكم وفيها من الباطل المفترى ما يهتز منه عرش الرحمن من الغيظ؟ هيهات هيهات. ولكنّي المهديّ المنتظَر لا أنكر الحقّ في كتب الروايات وإنّما ننكر ما يخالف للعقل والمنطق ومن ثم أجده مخالفاً لمحكم القرآن العظيم، فيا للعجب من قومٍ يتّبعون أسلافهم الاتّباع الأعمى بحجّة أنّهم أعلم وأحكم ولكنّهم وقعوا في مصيدة الشياطين المفترين على الله ورسوله بكثير من الأحاديث والروايات في كتاب البخاري ومسلم وكتاب بحار الأنوار وغيرهم كثير، وحسبي الله ونعم الوكيل.
وأقسمُ بالله العظيم لا يستطيع المهديّ المنتظَر هداكم إلى الصراط المستقيم حتى ترضوا أن يكون الله هو الحكم بينكم فيما كنتم تختلفون وما على الإمام المهدي ناصر محمد اليماني إلا أن يستنبط لكم حكم الله بالحقّ من محكم كتابه ولن أرضى بغير الله حكماً.، تصديقاً لقول الله تعالى: {أَفَغَيْرَ اللَّـهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا} [الأنعام:114].
وقال الله تعالى: {وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِن شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّـهِ ۚ ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [الشورى].
ويا حبيبي في الله فضيلة الشيخ سليمان العلوان المحترم غفر الله لك أخي الكريم فحسب البلاغ أنّك وفضيلة الشيخ طارق السويدان تريدان أن تباهلا الإمام المهدي ناصر محمد اليماني، فكيف تباهلان ناصر محمد اليماني من قبل الحوار؟ ومن ثمّ يردّ عليكم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني وأقول: " اللهم إليك أبتهل بحقّ كتابك المنزل على جدّي محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم إن كنت تعلم أنّ ناصر محمد اليماني مفترٍ لشخصية المهديّ المنتظَر فإنّ على الإمام ناصر محمد اليماني لعنة الله وملائكته والناس أجمعين، وإن كنت تعلم أنّ سليمان العلوان وطارق السويدان يكذّبون بالمهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني اللهم فاغفر لهم فإنّهم لا يعلمون إنّي المهديّ المنتظَر الحقّ من ربّهم وبصّر قلوبهم بالحقّ وجميع علماء المسلمين وأمّتهم إنّك أنت الغفور الرحيم، وسلامٌ على المرسَلين، والحمدُ للهِ ربِّ العالمين.
ولكني تفاجأتُ بردٍّ جديدٍ أوردَهُ أحد الأنصار السابقين الأخيار ويقول أنّه من فضيلة الشيخ طارق محمد السويدان بما يلي: وهذا رد اليوم قبل قليل:
(طارق السويدان):
اِنتهى رد فضيلة الشيخ طارق.
ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهدي وأقول: يا فضيلة الشيخ طارق إنّي أراك تقول:
ومن ثمّ يردّ عليك الإمام المهدي ناصر محمد اليماني وأقول: هذه رواية حقّ لا شك ولا ريب فتعال لنُحكِّم العقل والمنطق، فهل من المعقول أن يظهر لكم المهديّ المنتظَر للمبايعة من قبل الحوار كما يفعل الذين تتخبّطهم مسوس الشياطين؟ فمن حينٍ إلى آخر يظهر لكم مهديّاً منتظراً عند البيت العتيق فيقول إنّه المهديّ المنتظَر فيطلب البيعة؟ أم إنّ العقل والمنطق أنّ المهديّ المنتظَر يدعو للحوار من قبل الظهور ومن بعد التصديق يظهر لكم المهديّ المنتظَر للبيعة عند البيت العتيق؟ أفلا تعقلون أحبّتي في الله؟ وكذلك نقتبس من بيان فضيلة الشيخ طارق مايلي:
ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهدي ناصر محمد اليماني وأقول: "إنّ تفسير القرآن بالظنّ الذي لا يغني من الحقّ شيئاً هو كما تفعلون يا طارق كونكم تفسّرون القرآن من عند أنفسكم، ولكنّ ناصر محمد اليماني بيانه للقرآن هو قرآن، كوني آتيكم بسلطان البيان من ذات القرآن وليس من عند نفسي بالظنّ الذي لا يغني من الحقّ شيئاً، وأقول لئن أقمتَ علينا الحجّة بالحقّ بالردّ على بياني هذا ببيانٍ هو أهدى منه سبيلاً وأصدق قيلاً فصدقت يا طارق، وإن لم تفعل ولن تفعل فأقول اللهم اغفر لطارق وَصْفَه هذا للإمام المهدي ناصر محمد اليماني أنّ مثله كمثل مسليمة الكذاب، بل جعلني أقرب إلى الشيطان من مسيلمة الكذاب! فما أعظم هذا الإثم العظيم في حقّ خليفتك يا الله وعبدك الإمام المهدي ناصر محمد اليماني! اللهم فاغفر لحبيبي في الله طارق السويدان فإنّه لا يعلم أنّي الإمام المهدي ناصر محمد اليماني، إنّا لله وإنّا إليه لراجعون، اللهم اغفر لإخواني المسلمين الذين يؤذونني بغير الحقّ فإنّهم لا يعلمون.
وأما بالنسبة لكوكب العذاب فلم آتِكم بالبرهان من وكالة ناسا بل بآيات من محكم القرآن.
وأما بالنسبة للحرف (ن) فهو حرف أقسم به الرحمن ليتمّ به نور القرآن على العالمين، فهل يا ترى هو (طارق محمد السويدان) أم (ناصر محمد اليماني) وإذا كان ناصر محمد اليماني يزعم كذباً أنّه هو المقصود بالحرف المقسوم به فحتى لو حالف الحظ ناصر محمد أنّ أول حرف من اسمه (ن) فيستطيع طارق أن يقول وكذلك (طارق السويدان وسليمان العلوان) أقسم بهم الله يا ناصر محمد اليماني في قوله: {طس ۚ تِلْكَ آيَاتُ الْقُرْآنِ وَكِتَابٍ مُّبِينٍ ﴿١﴾} صدق الله العظيم [النمل].
ومن ثمّ يردّ عليهم ناصر محمد اليماني وأقول: "لئن أيّدكم الله بالبيان الشامل لآيات القرآن فقد قدّمتم البرهان أنّكم المقصودون بذلك القسم، وإن لم تفعلوا ولن تفعلوا إذاً فلن تُغني عنكم تشابه أحرف أسمائكم شيئاً كما لن يُغني عن الإمام ناصر محمد اليماني تشابه الحرف الأول بالحرف المقسوم به في سورة القلم في قول الله تعالى: {ن ۚ وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ ﴿١﴾ مَا أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ ﴿٢﴾ وَإِنَّ لَكَ لَأَجْرًا غَيْرَ مَمْنُونٍ ﴿٣﴾ وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ ﴿٤﴾ فَسَتُبْصِرُ وَيُبْصِرُونَ ﴿٥﴾ بِأَييِّكُمُ الْمَفْتُونُ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [القلم].
فإن قال لكم ناصر محمد اليماني أنّه صاحب الرمز (ن) وأنّه يرمز لاسمه (ناصر محمد) وأنّه سوف ينصر الله به ما تنزّل على محمدٍ صلّى الله عليه وآله وسلم حتى يبصر البشر جميعاً أنّه الحقّ من ربّهم فما كان محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم الذي تنزّل عليه القرآن بكاهنٍ ولا مجنون، فكما قلنا فسوف يبقى تفسير ناصر محمد اليماني لهذا الرمز تفسيرٌ ظنّيٌّ لا يغني من الحقّ شيئاً حتى يؤيّده الله بسلطان البيان الحقّ لآيات القرآن محكمه ومتشابهه ويعلمه بأسرار البيان، ومن ثم يكون ذلك برهاناً بالحقّ أنّ ناصر محمد اليماني فعلاً يخصه الرمز (ن) في أسرار القرآن العظيم. قد ظنّ أنّه قد يستطيع أن يشكك في شأن ناصر محمد اليماني من خلال تفسيرهِ لأول سورة القلم! وهيهات هيهات يا طارق، فوالله لا تستطيعون أن تقيموا الحجّة على ناصر محمد اليماني لئن استجبتم لدعوة الاحتكام إلى القرآن العظيم.
ويا طارق، إنّ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني ينصحك نصيحةً خالصةً لوجه الله الكريم لأنّي أراكَ تبحث عن أيِّ مدخلٍ لتُقيم من خلاله الحجّة على ناصر محمد اليماني حتى تشكِّكَ أنصارَه فيه، إذاً فلن يهدي الله قلبك إلى الحقّ كونَك لا تبحث في شأن ناصر محمد اليماني هل هو حقاً المهديّ المنتظَر أم كذابٌ أشِر؛ بل فقط تبحث عن مدخل لتشكِّك في أمرِه من خلاله، إذاً والله لو لم تجد مدخلاً واحداً لما اعترفت بالحقّ ولما بصّرك الله به أبداً وسوف يزيدك القرآن رجساً إلى رجسك حتى تتقِّ الله وتستغفر ربك وتنيب إليه بقلبٍ خاشعٍ فتقول كما قال ملائكة الرحمن المكرمون: {قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا ۖ إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [البقرة]، ومن ثم تقول: "اللهم إن كنت تعلم أنّ خليفتك الإمام المهديّ المنتظَر هو حقاً الإمام ناصر محمد اليماني اللهم فعبدك إليك يبتهل أن لا تجعل بعثه حسرةً على عبدك طارق فبصِّره بالحقّ بحق رحمتك التي كتبت على نفسك يا أرحم الراحمين، وإن كنت تعلم أنّه يفتري شخصية المهديّ المنتظَر اللهم فاجعل لعبدك طارق الحجّة عليه بسلطان العلم من القرآن العظيم حتى ينقذ المسلمين من شرّ ضلاله إنّك أنت السميع العليم".
وأصدق الله يصدقك يا طارق ولكنّك من الذين فرحوا بما عندهم من العلم الباطل وهم لا يعلمون أنّه باطلٌ؛ بل يحسبون أنفسهم على شيء وهم ليسوا على شيء، ولذلك لم ينيبوا إلى ربّهم لـيجعل لهم فرقاناً، فوالله يا أحبّتي في الله طارق وسليمان لو تعلمون كم عظيم عجب الأنصار من أمركم ومن كافة المعرضين عن دعوة الإمام ناصر محمد اليماني فيقول الأنصار: "عجباً لأمر علماء الأمّة! فلماذا لا يبصرون أنّه الحقّ من ربّهم كما نبصر أنّه المهديّ المنتظَر لا شكَّ ولا ريب برغم أنّنا لا نعرفه؟ وإنّما أبصرنا الحقّ من خلال بيانه للقرآن العظيم"، ومن ثمّ يردّ على أنصاره المهديُّ المنتظَر ناصر محمد اليماني، وأقول قال الله تعالى: {وَمَا يَسْتَوِي الْأَعْمَىٰ وَالْبَصِيرُ ﴿١٩﴾ وَلَا الظُّلُمَاتُ وَلَا النُّورُ ﴿٢٠﴾ وَلَا الظِّلُّ وَلَا الْحَرُورُ ﴿٢١﴾ وَمَا يَسْتَوِي الْأَحْيَاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ ۚ إِنَّ اللَّـهَ يُسْمِعُ مَن يَشَاءُ ۖ وَمَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِي الْقُبُورِ ﴿٢٢﴾} [فاطر].
وأما بالنسبة للبشرى التي جاءت في بيان فضيلة الشيخ طارق بما يلي:
ومن ثم أقول بشرتني بالخير يا طارق، فاسمع ما سوف أقوله لأنصاري جميعاً في مختلف دول العالمين أقول: يا معشر الأنصار والله الذي لا إله غيره لو اجتمع علماء الجنّ والإنس لا يستطيعون أن يقيموا على الإمام ناصر محمد اليماني الحجّة بسلطان العلم من القرآن العظيم ولو كان بعضهم لبعضٍ ظهيراً ونصيراً فكونوا على ذلك من الشاهدين، فليقبلوا دعوة الحوار فأكون ضيفاً لديهم في أحد مواقعهم المشهورة أو يكونوا ضيوفاً لدينا في موقعنا فلهم الاختيار لطاولة الحوار وعلينا تلبية الطلب حتى لا تكون لهم حجة.
وبالنسبة للسبّ والشتم الذي تلقّيناه من فضيلة الشيخ طارق أنّ ناصر محمد اليماني كمثل مسيلمة الكذاب فأقول: أقِم علينا الحجّة بسلطان العلم من القرآن العظيم إنْ كنت من الصادقين يا طارق، وليَ الحقّ أن أردّ عليك بالجهالة بمثلها، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ ۖ وَلَئِن صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِّلصَّابِرِينَ ﴿١٢٦﴾} صدق الله العظيم [النحل].
ولن أعاقبك بمثل قولك يا طارق فقد خيَّرنا الله بين ردّ العقاب بمثل ما عوقبتم به وبين الصبر؛ بل سوف أصبر خيراً لي عند ربّي وأكون من الذين قال الله عنهم في محكم كتابه: {وَإِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَقَالُوا لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ لَا نَبْتَغِي الْجَاهِلِينَ ﴿٥٥﴾} صدق الله العظيم [القصص].
وسلامٌ على المرسَلين، والحمد للهِ ربِّ العالمين ..
أخوكم الذليل عليكم خليفة الله وعبده؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني .
______________
پاسخ إمام مهدی از آیات محکم کتاب به ملحدان وجود خداوند...
بسم الله الرحمن الرحيم ، والصلاة والسلام على جدي محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله الأطهار وجميع أنصار الله الواحد القهار من جنوده في السماوات والأرض، السلام عليكم ورحمة الله وبركاته، السلام علينا وعلى عباد الله الصالحين، وسلامٌ على المرسلين والحمد لله ربّ العالمين
برادر گرامی بارک الله به تو، همانا که من مامورم که با کلام خداوند با شما مجادله کنم و خداوند به من وعده داده است که درعلم بیان قران مرا بر آنانی که با من مجادله کنند برتری دهد تا از محکمات قران با دلایل علمی بر آنان حجت اقامة نمایم مشروط بر اینکه دلایل روشنی از رحمن در محکمات قرآن باشد، تصدیق فرموده خداوند تعالی :
{لَّوْلا يَأْتُونَ عَلَيْهِم بِسُلْطَانٍ بَيِّنٍ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا} صدق الله العظيم [الكهف:۱۵]
بنابراین برهان علمی باید برای علما و عامه مردم روشن باشد، زیرا که دعوت به پیروی از حق دعوتی همگانی است، بنابراین اگر با برهان علمی از قران با شما مجادله کنم، برای شما ادلهی قانع کننده برای هر صاحب عقل متفکر خواهم آورد. چه بسا سید کاظم حرف مرا قطع کرده و بگوید: صبر کن ناصر محمد الیمانی از شما خواستیم که از خارج از قرآن با ما سخن بگویی تا بتوانیم ملحدین [منکرین خداوند] را قانع کنیم زیرا که آنان به خداوند ایمان ندارند و وجود او را انکار میکنند، همچنین قرآن را انکار میکنند، پس راه قانع کردن آنها چیست؟ پس امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ میگوید: با آیاتی از قران عظیم که عقل و منطق را مورد خطاب قرار میدهد با آنان سخن میگوییم تا از قرآن به حق در برابرشان حجت نمائیم .پس به سراغ سوال سید کاظم میرویم که میگوید:
در پاسخ برهانی از آیات محکم قران میآوریم که خداوند رحمان مستقیماً هر انسان عاقلی را مورد خطاب قرار میدهد، خداوند میفرماید :
{يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ (۶) الَّذِي خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ (۷) فِي أَيِّ صُورَةٍ مَّا شَاء رَكَّبَكَ(۸)} صدق الله العظيم [الإنفطار]
و چون انسان نمیتواند پروردگارش را رؤیت کند، بنابر این خداوند خلقت انسان را دلیل وجود پروردگار قرارداده است و میفرماید :
{الَّذِي خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ (۷) فِي أَيِّ صُورَةٍ مَّا شَاء رَكَّبَكَ(۸)} صدق الله العظيم [الإنفطار]
به این معنی که خود انسان دلیلی بر وجود پروردگار است تصدیق فرموده خداوند تعالی :
{بَلِ الْإِنسَانُ عَلَىٰ نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ ﴿١٤﴾ وَلَوْ أَلْقَىٰ مَعَاذِيرَهُ ﴿١٥﴾} صدق الله العظيم [القيامة]
زیرا که خداوند در قران فتوا میدهد هر فعلی فاعلی دارد، بنابر این باید چیزی[شیء] باشد که انسان را خلق کرده است زیرا انسان خودش را خلق نکرده است. بنابراین برای هر فعلی فاعلی است، تصدیق فرموده خداوند تعالی :
{أَمْ يَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَل لَّا يُؤْمِنُونَ (۳۳) فَلْيَأْتُوا بِحَدِيثٍ مِّثْلِهِ إِن كَانُوا صَادِقِينَ (۳۴) أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ (۳۵) أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بَل لَّا يُوقِنُونَ (۳۶) أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّكَ أَمْ هُمُ الْمُصَيْطِرُونَ(۳۷)} صدق الله العظيم [الطور]
۱- {أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ}
و انسان عاقل در جواب خواهد گفت : نه هرگز برای هر فعلی فاعلی است بنابراین باید شیء مرا خلق کرده باشد.
۲- {أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ}
و انسان عاقل در جواب خواهد گفت : نه هرگز من خودم را خلق نکردهام .
۳- {أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ}
و انسان عاقل در جواب خواهد گفت: نه هرگز من آسمانها و زمین را خلق نکردهام .
۴- {أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّكَ أَمْ هُمُ الْمُصَيْطِرُونَ}
و انسان عاقل در جواب خواهد گفت: گنجهای همهی چیزها در اختیار من نیست و من برملکوت آسمانها و زمین سیطره ندارم و حرکت خورشید و ماه و شب و روز در دست من نیست ، پس به مخلوقات خداوند در اطرافش نگاه میکند که دلیل وجود خداوند است؛ تصدیق فرموده خداوند تعالی :
{وَكَأَيِّن مِّن آيَةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ يَمُرُّونَ عَلَيْهَا وَهُمْ عَنْهَا مُعْرِضُونَ} صدق الله العظيم [يوسف:۱۰۵]
زیرا تفکر انسان درباره مخلوقات خداوند در اطرافش یقین او را به وجود پروردگاری که پاک و منزه است و بالاتر از همه چیز، افزایش میدهد زیرا دعوت به تامل در خلقت آسمانها و زمین قلب انسان عاقل را به یقین میرساند و بنابراین خداوند تعالی میفرماید :
{أَفَلَا يَنظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ ﴿١٧﴾ وَإِلَى السَّمَاءِ كَيْفَ رُفِعَتْ ﴿١٨﴾ وَإِلَى الْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ ﴿١٩﴾ وَإِلَى الْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ ﴿٢٠﴾ فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَكِّرٌ ﴿٢١﴾} صدق الله العظيم [الغاشية]
بنابراین انسان عاقل از خلقت خود انسان و خلقت آسمانها و زمین و مخلوقات خداوند در آن میتواند به وجود خداوند ایمان بیاورد، پس برای پاسخ به عقل خود رجوع میکند، آیا عقلانی است که خداوند اینها را باطل خلق کرده باشد پس باید حکمت عظیمی برای خلقت مخلوقات باشد، پس اولوالالباب [خردمندان] که با عقل و منطق به شناخت پروردگار رسیدهاند به این نتیجه میرسند که پروردگاری که آنها را خلق کرده است مستحق عبادت است. همان طور که پدرمان ابراهیم علیه الصلاة و السلام با تفکر عقلی و منطقی به آن رسید زیرا وی به عبادت بتها توسط قومش قانع نشد و به دنبال پروردگاری بود که بالاتر از بتهایی است که آنان با دست ساخته بودند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَكَذَٰلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ ﴿٧٥﴾ فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَىٰ كَوْكَبًا ۖ قَالَ هَـٰذَا رَبِّي ۖ فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ ﴿٧٦﴾ فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَـٰذَا رَبِّي ۖ فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَبِّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ ﴿٧٧﴾ فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَـٰذَا رَبِّي هَـٰذَا أَكْبَرُ ۖ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ ﴿٧٨﴾ إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفًا ۖ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿٧٩﴾} صدق الله العظيم [الأنعام]
این همان اجتهاد است برای جستجوی راه حق با عقل و منطق و چون جستجوگر حقّ، پدرمان ابراهیم علیه الصلاة و السلام به عبادت ستارگان و ماه تابان قانع نشد، قلب او را حزن و اندوه فرا گرفت زیرا که او میخواست به راه حقی که مستحق عبادت است هدایت شود ولی عقلش به عبادت ستارگان قانع نمیشد زیرا عقلش به او فتوا میداد که خالق برای عبادت مستحقتر است و بنابر این گفت :
{فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَبِّي لأكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ} صدق الله العظيم
سپس با تامل به خورشید نگاه کرد:
{فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَـذَا رَبِّي هَـذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ {۷۸} إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ حَنِيفاً وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ} صدق الله العظيم
و جستجوگر حقیقت پیامبر خدا ابراهیم علیه الصلاة و السلام در ابتدا با عقل و منطق به حقیقت رسید زیرا او میدید که خالق آسمانها و زمین به عبادت شایستهتر است وحق این نیست که بندگان، بندگان را عبادت کنند بلکه خالق بندگان مستحق عبادت است و او پروردگار معبود است. سپس خداوند رسولش جبرئیل علیه الصلاة و السلام را برای او فرستاد و آنچه را که خداوند به جبرئیل وحی کرده بود او به خلیلش ابراهیم علیه الصلاة و السلام وحی کرد و به او گفت :
{قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ} صدق الله العظيم [البقرة:۱۲۴]
سپس با عقل و منطق برای قومش دلیل آورد و آنها را به عبادت خداوند یکتا دعوت کرد و خداوند تعالی فرمود :
{وَلَقَدْ آتَيْنَا إِبْرَاهِيمَ رُشْدَهُ مِن قَبْلُ وَكُنَّا بِه عَالِمِينَ (۵۱) إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا هَذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ (۵۲) قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءنَا لَهَا عَابِدِينَ (۵۳) قَالَ لَقَدْ كُنتُمْ أَنتُمْ وَآبَاؤُكُمْ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ (۵۴) قَالُوا أَجِئْتَنَا بِالْحَقِّ أَمْ أَنتَ مِنَ اللَّاعِبِينَ (۵۵) قَالَ بَل رَّبُّكُمْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الَّذِي فَطَرَهُنَّ وَأَنَا عَلَى ذَلِكُم مِّنَ الشَّاهِدِينَ(۵۶)} صدق الله العظيم [الأنبياء]
و سوالی که اینجا مطرح میشود این است که آیا پیامبر خدا ابراهیم علیه الصلاة و السلام با اجتهاد خود قومش را به عبادت ستارگان و خورشید و ماه دعوت کرد؟ و جواب نه هرگز زیرا که او هم چنان با سعی و تلاش به دنبال-دست یابی - به حق بود تا اینکه خداوند او را به حق هدایت نمود تصدیق فرموده خداوند تعالی :
{وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ} صدق الله العظيم [العنكبوت:۶۹]
پس برای علمای امت آشکار میشود که اجتهاد چیست؛ اجتهاد جستجوی حق با عقل و منطق است تا اینکه خداوند او را به حق هدایت کند و با بصیرتی از خداوند حق را بیابد پس مردم را با بصیرت به سوی راه خداوند دعوت کند. ولی متاسفانه تعریف علمای امت از اجتهاد، از عوامل اصلی گمراهی آنان از صراط مستقیم بوده است. زیرا آنان برای مسلمانان با فتاوای نسبی و درصدی فتوا میدهند نه فتوای صد در صدی و قطعی و بنا براین عالم مفتی بعد از فتوای خود میگوید : "والله أعلم فإن أصبت فمن الله وإن أخطأت فمن نفسي والشيطان""و خداوند داناتر است اگر درست فتوا دادم از خداست و اگر فتوای من خطا باشد فتوای من از نفسم و شیطان است "و میگوید:" همانا که من مجتهد هستم و ادعا می کنند که تعریف اجتهاد این است ".
پس امام مهدی ناصر محمد الیمانی در تعریف اجتهاد به آنان فتوا میدهد و میگویم :
اجتهاد این نیست که آنچه را که یقین ندارید به خداوند نسبت دهید بلکه اجتهاد به جستجوگر حقیقت گفته میشود تا اینکه حق را با علم و دلیل روشن از جانب رب العالمین بیابد و سپس مردم را با بصیرتی از جانب خداوند دعوت کند.
و چون عقل ابراهیم خلیل علیه الصلاة و السلام به عبادت ستارگان قانع نشده بود بنابراین هنگام اجتهاد قومش را به عبادت یکی از ستارگان دعوت نکرد و بنابراین خداوند میفرماید :
{فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَبِّي لأكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ} صدق الله العظيم [الأنعام:۷۷]
تا اینکه خداوند از جانب خودش دانشی به او عطا کرد که از روی بصیرت قانع کننده علمی و منطقی بود، بنابراین پدرش را با بصیرت علمی حق که احتمال شک در آن نیست به راه پروردگار دعوت نمود و بنا براین ابراهیم خلیل الله علیه الصلاة و السلام به پدرش گفت :
{يَا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جَاءَنِي مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صِرَاطًا سَوِيًّا ﴿٤٣﴾ يَا أَبَتِ لَا تَعْبُدِ الشَّيْطَانَ ۖ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلرَّحْمَـٰنِ عَصِيًّا ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [مريم]
ولی متاسفانه علمای مسلمین نه به عقل و منطق بهایی میدهند و نه به تدبر در آیات قران عظیم؛ بلکه سالها از کتابهای تالیف بشر درس میخوانند، کتاب فلان بن فلان و کتاب فلان بن فلان تا آنچه را که درآن کتابها آمده است بدون به کار انداختن عقل حفظ کنند گو اینکه نویسنده آن کتابها به تصورشان پیامبران خداوند هستند و هر حزبی به داشته خود خوشحالند و میپندارند که آنچه از پیشوایانشان به آنان رسیده حق است و دیگران باطل .
پس امام مهدی به آنان پاسخ داده و میگویم: برهان علمی و حکم فاصل باید از محکم قرآن باشد و نه از منطق فلان بن فلان آیا تقوا پیشه نمیکنید؟ چقدر خود و پیروانتان را با پیروی از احادیث لهو خالی از حق گمراه نموده و از راه خداوند گمراه شدید.
وای جماعت هیئت علمای بزرگ عربی سعودی و ای جماعت هیئت علمای یمن و همه علمای مسلمین و نصاری و یهود همانا که دعوت امام مهدی دعوتی است عمومی برای همه مردم، خداوند مرا فقط امام مسلمین قرار نداده بلکه برای همه مردم برای هر کس که بخواهد از حق پیروی کند پس همه را با بصیرتی از خداوند با بیان حق قرآن عظیم دعوت میکنم و چنانچه به کتابهای خودشان که عمرشان را در خواندن آنها صرف کردهاند احتکام کنیم، نخواهم توانست برآنها چیره شوم.، کتابهایی که آنان را از تدبر در کتاب خداوند قرآن عظیم - که خداوند آن را نه بیهوده بلکه برای تدبر آیات و پیروی ازحق پروردگارشان از تحریف محفوظ نگه داشته - مشغول ساخته است، تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُوا الْأَلْبَابِ} صدق الله العظيم [ص:۲۹]
و خداوند آن را بیهوده ازتحریف محفوظ ننموده بلکه برای پیروی از آن است تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَهَذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:۱۵۵]
چه بسا شیخ محترم سید کاظم یا شیخ محترم سلمان العلوان یا شیخ محترم طارق السویدان بخواهد که سخن مرا قطع نموده ویکی از آنها بپرسد: "آیا این بدین معنی است که شما ناصر محمد یمانی از راه پدرانمان در کتاب بحار الانوار از ائمه آل بیت پیروی نمیکنی؟" و دیگری میپرسد:" آیا شما از راه پدرانمان در کتابهای مسلم و بخاری و وائمه دیگر پیروی نمیکنی ؟ پس چرا سلف (گذشتگان ) صالحمان آن گمراهی را که شما کشف کردهاید، کشف نکردهاند؟ و شما به زعم خود ما را در بسیاری از مسائل گمراه میدانی؟ شما شفاعت بندگان در پیشگاه پروردگار معبود را انکار میکنی، همچنین عذاب قبر و حد سنگسار برای زنا کننده متاهل و رویت مستقیم خداوند و ازدواج متعة (صیغة ) و همچنین معجزاتی را که خداوند با آن مسیح دجال را تایید کند، انکار می کنی. همچنین مسائل زیادی را که پدرانمان به آنها باور داشتهاند انکار میکنی ؟ پس شما دروغگویی گستاخی و نه مهدی منتظر" . پس امام مهدی حق به آنها پاسخ داده و میگویم :
{قُلْ آللّهُ أَذِنَ لَكُمْ أَمْ عَلَى اللّهِ تَفْتَرُونَ} صدق الله العظيم [يونس:۵۹]
ولی من از آنچه که خداوند شما را به پیروی از آن دستور داده دلیل میآورم، از آیات محکم قران که برای عالمان و جاهلان روشن است برهان میآورم، هنگامی که شفاعت بندگان در پیشگاه پروردگار معبود را نفی میکنم، از آیات محکم قران برای آن فتوا دلیل میآورم و میگویم که خداوند فرموده است:
{وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْ يُحْشَرُوا إِلَى رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِيٌّ وَلا شَفِيعٌ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:۵۱]
وهنگامی که حد سنگسار برای زناکار متاهل را انکار میکنم برای شما دلیلی روشن برای حد زنان شوهردار آزاد میآورم که آن را از حد کنیز استنباط میکنم و خداوند تعالی میفرماید :
{فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ} صدق الله العظيم [النساء:۲۵]
و هنگامی که عذاب قبر را انکار کرده و میگویم عذاب بر روح بدون جسم است و در همان آتشی است که خداوند آن را به کفار وعده داده است، برای شما برهان روشنی برای جایگاه کفار پس از مرگ و قبل از برانگیختن میآورم. آنها در سیارهای هستند که به دور زمین در حال چرخش است و همانند خورشید است و خداوند تعالی میفرماید :
{وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَىٰ رِجَالًا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ الْأَشْرَارِ ﴿٦٢﴾ أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِيًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ ﴿٦٣﴾ إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ ﴿٦٤﴾ قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ ۖ وَمَا مِنْ إِلَـٰهٍ إِلَّا اللَّـهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ﴿٦٥﴾ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ ﴿٦٦﴾ قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿٦٧﴾ أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ ﴿٦٨﴾ مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [ص]
چگونه ممکن است که قبر نسبت به زمین ملاء اعلی (بالاتر ) باشد بلکه آتش در سیاره دیگری است که به دور زمین میچرخد و موعد گذر آن نزدیک شده و صورتهای تکذیب کنندگان شما را خواهد سوزاند و چه بسا شیخ محترم العلوان سخن مرا قطع کرده و بگوید صبر کن ای کسی که ادعا میکنی مهدی منتظر هستی چطور میگویی که خداوند کافران تکذیب کننده قرآن را با آتش سقر به طور ناگهانی و در زمان حیاتشان در این دنیا و قبل از آخرت هلاک میکند؟ پس امام مهدی منتظر ناصر محمد یمانی جواب او را به صورت مستقیم از محکمات قرآن استنباط میکند، از این فرموده خداوند تعالی :
{وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَـٰذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣٨﴾ لَوْ يَعْلَمُ الَّذِينَ كَفَرُوا حِينَ لَا يَكُفُّونَ عَن وُجُوهِهِمُ النَّارَ وَلَا عَن ظُهُورِهِمْ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ ﴿٣٩﴾ بَلْ تَأْتِيهِم بَغْتَةً فَتَبْهَتُهُمْ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ رَدَّهَا وَلَا هُمْ يُنظَرُونَ ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء]
و چه بسا شیخ محترم طارق بگوید آیا آن (سیاره آتش ) در برابر دیدگان بشر زمانی که آنان در این دنیا در قید حیاتند در فضا نمایان خواهد شد؟ پس مهدی منتظر در پاسخ وی میگوید : خداوند تعالی میفرماید :
{وَمَا أَدْرَاكَ مَا سَقَرُ (۲۷) لَا تُبْقِي وَلَا تَذَرُ (۲۸) لَوَّاحَةٌ لِّلْبَشَرِ(۲۹)} صدق الله العظيم [المدثر]
سپس طارق بار دیگر سخن مرا قطع کرده و میگوید:" منظور خداوند از (لواحة للبشر ) چیست" ؟
امام مهدی منتظر در پاسخ می گوید به این معنی که آن (سیاره عذاب ) در دوره های زمانی طولانی از نزدیک زمین عبور کرده و برای بشر نمایان خواهد شد . و نزدیکترین عبور سیاره سقر در زمان بعثت مهدی منتظر خواهد بود در شب عبور مهدی منتظر شب بر روز پیشی خواهد گرفت ای خردمندان از خداوند بترسید آیا میدانید که نزدیکترین مرور آن شرطی (علامتی ) از اشراط بزرگ ساعت (قیامت ) است پس از آنکه در اول ماه قمری خورشید به ماه برسد و باعث انتفاخ اهله شود و ماه را در شب اول در حالی که عمر آن دو شب است میبینید .
و خداوند به علامت (شرط = نشانه ) قیامت در ماه و حقیقت مرور سیاره سقر قسم خورده است. زیرا بزرگترین (نزدیکترین ) مرور آن یکی از نشانههای بزرگ ساعت است. شبی که در آن به علت مرور سیاره سقر شب بر روز پیشی میگیرد ( توضیح : جهت چرخش زمین برعکس شده و خورشید از سمت مغرب طلوع میکند ) طبق فرموده خداوند تعالی :
{وَمَا هِيَ إِلَّا ذِكْرَى لِلْبَشَرِ (۳۱) كَلَّا وَالْقَمَرِ (۳۲) وَاللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ (۳۳) وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ (۳۴) إِنَّهَا لَإِحْدَى الْكُبَرِ (۳۵) نَذِيراً لِّلْبَشَرِ (۳۶) لِمَن شَاء مِنكُمْ أَن يَتَقَدَّمَ أَوْ يَتَأَخَّرَ(۳۷)} صدق الله العظيم [المدثر]
قبل از فرا رسیدن فتح بزرگ در عصر بعثت مهدی منتظر همانگونه که خداوند می فرماید :
{وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْفَتْحُ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ (۲۸) قُلْ يَوْمَ الْفَتْحِ لَا يَنْفَعُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِيمَانُهُمْ وَلَا هُمْ يُنْظَرُونَ (۲۹) فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَانْتَظِرْ إِنَّهُمْ مُنْتَظِرُونَ(۳۰)} صدق الله العظيم [السجدة]
وآن همان فتح بین کافران به ذکر (قران ) و مومنان به آن است که در شب مرور سیاره آتش به وقوع میپیوندد پس به سوی خداوند واحد قهار فرار کنید و خداوند تعالی میفرماید :
{وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَـٰذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣٨﴾ لَوْ يَعْلَمُ الَّذِينَ كَفَرُوا حِينَ لَا يَكُفُّونَ عَن وُجُوهِهِمُ النَّارَ وَلَا عَن ظُهُورِهِمْ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ ﴿٣٩﴾ بَلْ تَأْتِيهِم بَغْتَةً فَتَبْهَتُهُمْ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ رَدَّهَا وَلَا هُمْ يُنظَرُونَ ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء]
همانا که در این بیان سرفصلهایی از بیانات دیگر نوشتیم تا دامی برای شما باشد شاید که برای گفتگو جرات پیدا کنید و گمان کنید که خواهید توانست بر امام مهدی ناصر محمد یمانی چیره شوید و غلبه بر او را ساده ببینید سپس با دلیل علمی حق بر شما غلبه کرده و آنچه را که خود و پدرانتان نمیدانستید به شما خواهیم آموخت آیا تقوا نمیکنید؟ پس به سوی میز گفتگوی مهدی منتظر (موقع الإمام المهدي ناصر محمد اليماني منتديات البشرى الإسلامية) بیایید و بگویید : {سَنَنْظُرُ أَصَدَقْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْكَاذِبِينَ} خواهیم دید آیا راست میگویی یا از دروغگویان هستی؟ اگر با بیان حق محکمات قرآن بر ما چیره شدی خداوند شما را در بیان حق قرآن برما برتری علمی داده و شما را امام مردم قرار داده تا با قران مجید آنان را به راه خداوند عزیز حمید هدایت کنی و اگر نتوانستی و علمای امت و یا یکی از آنها از آیات محکم قران ولو در یک مساله برشما چیره شد برای علمای مسلمین و پیروانشان آشکار میشود که شما دروغگوی گستاخی هستی نه مهدی منتظر و بر همه انصار پیرو تو از همه کشورها جهان است که از پیروی از شما برگردند اگر یکی از علمای امت ولو فقط در یک مساله بر شما غلبه کند چرا که خودت بر خود حکم نمودی که عالمی از قرآن با شما مجادله نمیکند مگر که برآن غلبه کنی .
پس ناصر محمد در جواب آنها میگوید : ای خطبای منابر و مفتیان بلاد در همه کشورها و خداوند واحد قهار و همه انصار سابقین اخیار در عصر گفتگوی قبل از ظهور این بین من و شماست و در این جا موضوع را خاتمه داده و بازگشت امور بسوی خداست او که از نگاه مخفی چشمها و راز دلها باخبر است و به خدا سوگند که به ناحق با نثر مبالغه نمیکنم و شعر نمیگویم بلکه با بیان حق ذکر (قران ) با شما مجادله میکنم و وحی جدیدی برای شما نیاوردهایم، بلکه شما را به راه و روش اولیه نبوت باز میگردانیم تا بر همان راهی باشید که محمد رسول الله و یاران او بودند آنها بر کتاب الله و سنت حق رسول بودند. آنها از قران و بیان آن تبعیت میکردند .
و چه بسا سلیمان العلوان بخواهد سخن مرا قطع نموده و بگوید:" از امر شما ناصر محمد یمانی در شگفتم گاهی به نظر میرسد که به هیچ وجه به احادیث بیان در سنت نبوی ایمان نداری و به پیروی از قران و تمسک به آن دعوت میکنی و گاهی اوقات ما به پیروی از کتاب خدا و سنت رسولش دعوت میکنی ؟" پس امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ وی میگوید : شیخ محترم سلمان العلوان خدا تو را حفظ کند همانا که من شما را به پیروی از کتاب خداوند و سنت حق رسولش دعوت میکنم مگر زمانی که در سنت بیان آنچه با محکمات قران مخالف باشد، در این صورت از قرآن پیروی کرده و به آن تمسک جویید و آنچه را که مخالف محکمات قران باشد را رها کنید زیرا که آن حدیث مخالف قران از جانب الرحمن به شما نرسیده بلکه از جانب شیطان بر زبان اولیای او از شیاطین بشر رسیده است آنان که به ایمان تظاهر میکنند و مکر و کفر خود را مخفی میکنند تا مردم را ازراه احادیث از پیروی از ذکر (قران ) باز دارند پس از شیطان پیروی نکنید که من نصیحت کننده امین شما هستم.
ای سلمان اگر بخواهی که خداوند دیده شما را به حق بگشاید به پروردگارت انابت کن تا قلبت را هدایت کند و با آنان که از آنچه خداوند نازل کرده بیزارند [زیرا که آن مخالف هوای آنان است] مباش و خداوند اعمالشان را باطل نمودهاست، زیرا بعضی از آنان شب و روز برای خاموش کردن نور ذکر (قران ) بر بشر در تلاشند و خداوند میخواهد نور خود را بر بشریت با بعث مهدی منتظر کامل کند هرچند که مجرمین از ظهور وی بیزارند.
وسلام على المُرسلين والحمد ُلله رب العالمين.
ردّ الإمام المهديّ من محكم الكتاب إلى الملحدين بوجود الله ..
بسم الله الرحمن الرحيم ، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله الأطهار وجميع أنصار الله الواحد القهار من جنوده في السماوات والأرض، السلام عليكم ورحمة الله وبركاته، السلام علينا وعلى عباد الله الصالحين، وسلامٌ على المرسَلين والحمدُ للهِ ربِّ العالمين..
ويا أخي الكريم، بارك الله فيك إنّما أُمرتُ أن أُجادلكم بكلام الله فوعدني ربّي أن يزيدني بسطةً في علم البيان الحقّ للقرآن على من يجادلني من القرآن العظيم حتى أقيم عليه حجّة العلم والسلطان من محكم القرآن، شرطٌ علينا أن يكون السلطان بيّناً من الرحمن في محكم القرآن تصديقاً لقول الله تعالى: {لَّوْلا يَأْتُونَ عَلَيْهِم بِسُلْطَانٍ بَيِّنٍ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا} صدق الله العظيم [الكهف:15].
إذاً سلطان العلم لا بدّ أن يكون بَيّناً للعلماء والعامة من الناس كون الدعوة إلى اتِّباع الحقّ دعوةً عامةً للجميع. ويا أخي الكريم وإن جادلتك بسلطان العلم من القرآن فسوف آتيك بأدلةٍ مقنعةٍ لكلّ ذي عقلٍ يتفكر. ولربّما السيد كاظم يود أن يقاطعني فيقول: "مهلاً مهلاً يا ناصر محمد اليماني إنّما أردنا أن تخاطبنا من خارج القرآن لإقناع الملحدين بربّهم لكونهم لا يؤمنون بالله وينكرون وجوده وكذلك ينكرون هذا القرآن فكيف السبيل لإقناعهم؟". ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وأقول: نخاطبهم من القرآن العظيم بالآيات التي تخاطب العقل والمنطق حتى نقيم عليهم الحجّة منه بالحقّ.
ومن ثم نأتي إلى سؤال السيد كاظم إذ يقول ما يلي:
ومن ثم نأتي إلى الرد بالبرهان من محكم القرآن من الرحمن مباشرةً بخطاب الله إلى كل إنسانٍ عاقلٍ بقول الله تعالى: {يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ ﴿٦﴾ الَّذِي خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ ﴿٧﴾ فِي أَيِّ صُورَةٍ مَّا شَاءَ رَكَّبَكَ ﴿٨﴾} صدق الله العظيم [الإنفطار]، وبما أنّ الإنسان لم يرَ ربه ولذلك جعل الله البصيرة على الإنسان على وجود الربّ هو خلق الإنسان، ولذلك قال الله تعالى: {الَّذِي خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ ﴿٧﴾ فِي أَيِّ صُورَةٍ مَّا شَاءَ رَكَّبَكَ ﴿٨﴾} صدق الله العظيم [الإنفطار].
بمعنى أنَّ الإنسانَ على نفسه بصيرةٌ على وجود الربّ تصديقاً لقول الله تعالى: {بَلِ الْإِنسَانُ عَلَىٰ نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ ﴿١٤﴾ وَلَوْ أَلْقَىٰ مَعَاذِيرَهُ ﴿١٥﴾} صدق الله العظيم [القيامة].
كون الله تعالى يفتي في محكم القرآن إنَّ لكل فعلٍ فاعلاً، فلا بدّ أن يكون هناك شيءٌ خلق الإنسان لكون الإنسان لم يخلق نفسه؛ إذاً لكل فعلٍ فاعلٌ تصديقاً لقول الله تعالى: {أَمْ يَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ ۚ بَل لَّا يُؤْمِنُونَ ﴿٣٣﴾ فَلْيَأْتُوا بِحَدِيثٍ مِّثْلِهِ إِن كَانُوا صَادِقِينَ ﴿٣٤﴾ أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ ﴿٣٥﴾ أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ ۚ بَل لَّا يُوقِنُونَ ﴿٣٦﴾ أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّكَ أَمْ هُمُ الْمُصَيْطِرُونَ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [الطور].
وهذه أسئلةٌ ملقاةٌ من الربّ إلى الإنسان الملحد كما يلي: 1 - {أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ} وجواب الإنسان العاقل سيقول: كلا، بل لكلّ فعلٍ فاعلٌ فلا بدّ أنّه يوجد هناك شيءٌ خلقني.
2 - {أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ} وجواب الإنسان العاقل سيقول: كلا، فلم أخلق نفسي.
3 - {أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ} وجواب الإنسان العاقل سيقول: كلا، فلم أخلق السموات والأرض.
4 - {أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّكَ أَمْ هُمُ الْمُصَيْطِرُونَ} وجواب الإنسان العاقل: كلا، ليست لديَّ خزائن كل شيءٍ ولستُ المسيطر على ملكوت السماوات والأرض ولست المُتحكّم في حركة الشمس والقمر والليل والنهار. ومن ثم ينظر إلى ما حوله من مخلوقات الله الدالّة على وجوده تصديقاً لقول الله تعالى: {وَكَأَيِّن مِّنْ آيَةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَمُرُّونَ عَلَيْهَا وَهُمْ عَنْهَا مُعْرِضُونَ ﴿١٠٥﴾} صدق الله العظيم [يوسف].
كون التفكّر فيما حوله من خلق الله يزيده يقيناً على وجود الربّ سبحانه وتعالى علوَّاً كبيراً لكون دعوة التأمل في السماوات والأرض تأتي باليقين إلى قلب الإنسان العاقل ولذلك قال الله تعالى: {أَفَلَا يَنظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ ﴿١٧﴾ وَإِلَى السَّمَاءِ كَيْفَ رُفِعَتْ ﴿١٨﴾ وَإِلَى الْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ ﴿١٩﴾ وَإِلَى الْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ ﴿٢٠﴾ فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَكِّرٌ ﴿٢١﴾} صدق الله العظيم [الغاشية].
إذاً فالإنسان العاقل يستطيع أن يوقن وجود ربّه من خلال خلق الإنسانِ نفسِه وخلق ما حوله من السموات والأرض وما فيهما من خلق الله ومن ثم يرجع إلى عقله لطلب الفتوى: هل من المعقول أن يخلق الله هذا باطلاً سبحانه؟ فلا بدّ أن يكون له حكمةٌ عظيمةٌ من خلق الخلق فيُدرِك ذلك أولو الألباب المتفكّرون الذين توصّلوا إلى معرفة وجود ربّهم بالعقل والمنطق وأدركت عقولهم أنَّ ذلك الخالق الذي خلقهم هو المستحقّ لعبادتهم من دون خلقه كونه الذي خلقهم ولذلك فهو الأولى بعبادتهم، وهذا ما توصّل إليه أبونا إبراهيم عليه الصلاة والسلام بتفكير العقل والمنطق كونه لم يقتنع بعبادة قومه للأصنام وأراد أن يبحث له عن إلهٍ أسمى من الأصنام التي صنعوها بأيديهم وقال الله تعالى: {وَكَذَٰلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ ﴿٧٥﴾ فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَىٰ كَوْكَبًا ۖ قَالَ هَـٰذَا رَبِّي ۖ فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ ﴿٧٦﴾ فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَـٰذَا رَبِّي ۖ فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَبِّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ ﴿٧٧﴾ فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَـٰذَا رَبِّي هَـٰذَا أَكْبَرُ ۖ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ ﴿٧٨﴾ إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفًا ۖ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿٧٩﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
فذلك هو الاجتهاد للبحث عن سبيل الحقّ بالعقل والمنطق، وبما أنّ الباحث عن الحقّ أبونا إبراهيم عليه الصلاة والسلام لم يقتنع بعبادة الكواكب والقمر المنير فأصاب قلبَه الحزنُ لكونه يريد أن يهتدي إلى سبيل الحقّ الذي يستحقّ العبادة ولكنّ عقله لم يقتنع بعبادة الكواكب لكون عقله يفتيه أنّ الخالق هو الأحقّ بالعبادة ولذلك قال: {فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَبِّي لأكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ} صدق الله العظيم، ومن ثم نظر بنظرة التأمل إلى الشمس {فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَـٰذَا رَبِّي هَـٰذَا أَكْبَرُ ۖ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ ﴿٧٨﴾ إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفًا ۖ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿٧٩﴾} صدق الله العظيم.
وتوصّل إلى ذلك الباحث عن الحقّ نبيّ الله إبراهيم عليه الصلاة والسلام إلى الحقّ بادئ الأمر بالعقل والمنطق لكونه يرى إنَّ الذي فطر السماوات والأرض هو الأحقّ بعبادة عبيده وليس الحقّ أن يعبدَ العبيدُ العبيدَ؛ بل الأحقّ بالعبادة هو خالق العبيد فهو الربّ المعبود، ومن ثم ابتعث الله إليه رسوله جبريل عليه الصلاة والسلام فأوحى إليه ما أوحاه الله إلى رسوله جبريل ليوحيه إلى خليله إبراهيم عليه الصلاة والسلام فقال له: {قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ} صدق الله العظيم [البقرة:124].
ومن ثم بدأ يحاجّ قومه بالعقل والمنطق ويدعوهم إلى عبادة الله وحده وقال الله تعالى: {وَلَقَدْ آتَيْنَا إِبْرَاهِيمَ رُشْدَهُ مِن قَبْلُ وَكُنَّا بِهِ عَالِمِينَ ﴿٥١﴾ إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا هَـٰذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ ﴿٥٢﴾ قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءَنَا لَهَا عَابِدِينَ ﴿٥٣﴾ قَالَ لَقَدْ كُنتُمْ أَنتُمْ وَآبَاؤُكُمْ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ﴿٥٤﴾ قَالُوا أَجِئْتَنَا بِالْحَقِّ أَمْ أَنتَ مِنَ اللَّاعِبِينَ ﴿٥٥﴾ قَالَ بَل رَّبُّكُمْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الَّذِي فَطَرَهُنَّ وَأَنَا عَلَىٰ ذَٰلِكُم مِّنَ الشَّاهِدِينَ ﴿٥٦﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].
والسؤال الذي يطرح نفسه: فهل نبيّ الله إبراهيم عليه الصلاة والسلام قام بدعوة قومه إلى عبادة الكواكب والشمس والقمر اجتهاداً منه؟ والجواب: كلا، كونه لا يزال مجتهداً لم يقتنع بعبادتهم؛ كونه لا يزال مجتهداً يبحث عن الحقّ حتى إذا هداه الله إلى الحقّ تصديقاً لقول الله تعالى: {وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ وَإِنَّ اللَّـهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [العنكبوت].
ومن ثم يتبيّن لعلماء الأمّة ما هو الاجتهاد بالضبط، وهو: البحث عن الحقّ بالعقل والمنطق حتى إذا هداه الله إلى الحقّ فوجده على بصيرةٍ من ربّه ومن ثم يدعو الناس إلى سبيل الله على بصيرةٍ، ولكن للأسف أنّ تعريف علماء الأمّة للاجتهاد كان من الأسباب الرئيسية لضلالهم عن الصراط المستقيم لكونهم يفتون المسلمين بفتاوى النسبية في % وليست مضمونة 100%، ولذلك يقول العالِم المفتي من بعد فتواه: "والله أعلم فإن أصبتُ فمِن الله وإن أخطأتُ فمن نفسي والشيطان" ويقول: "إنّما أنا مجتهد" ويزعمون أنَّ هذا هو تعريف الاجتهاد! ومن ثم يفتيهم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني بتعريف الاجتهاد بالحقّ وأقول:
ليس الاجتهاد أن تقولوا على الله ما لا تعلمون علم اليقين أنّه الحقّ من ربّ العالمين؛ بل الاجتهاد يطلق على الباحث عن الحقّ حتى يجده بعلمٍ وسلطانٍ بيِّنٍ من ربّ العالمين ومن ثم يدعو الناس على بصيرةٍ من ربّه.
وبما أنّ خليل الله إبراهيم عليه الصلاة والسلام يوم لا يزال مجتهداً لم يدعُ قومَه إلى عبادة أحد الكواكب كون عقله ليس مقتنعاً أصلاً بعبادتهم من دون الله ولذلك قال الله تعالى: {فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَبِّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ} صدق الله العظيم [الأنعام:77].
حتى إذا آتاه الله العلم من عنده بالبصيرة الحقّ المقنعة للعقل والمنطق، ولذلك يدعو أباه إلى سبيل ربّه على بصيرة العلم الحقّ الذي لا يحتمل الشك، ولذلك قال خليل الله إبراهيم عليه الصلاة والسلام لأبيه: {يَا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جَاءَنِي مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صِرَاطًا سَوِيًّا ﴿٤٣﴾ يَا أَبَتِ لَا تَعْبُدِ الشَّيْطَانَ ۖ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلرَّحْمَـٰنِ عَصِيًّا ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [مريم].
ولكن للأسف الشديد إنَّ علماء المسلمين لا يهتمّون بالعقل والمنطق ولا بتدبّر آيات القرآن العظيم؛ بل يدرسون سِنيناً في كتيّبات البشر؛ كتاب فلان بن فلان وكتاب فلان بن فلان ليحفظوا ما في تلك الكتب والمؤلفات دونما يستخدمون عقولهم لِما وجدوه فيها، وكأنّ أولئك المؤلفين في نظرهم أنبياءٌ مرسَلون من ربّ العالمين! وكل حزبٍ بما لديهم من العلم فرحون ويزعمون أنَّ ما لديهم عن أئمّتهم هو الحقّ والآخرون على باطل.
ومن ثمّ يردّ عليهم الإمام المهديّ وأقول: إنّ سلطان العلم للحكم الفصل ينبغي أن يكون من محكم القرآن وليس من منطق فلان بن فلان، أفلا تتّقون؟ فكم أضلَلْتم أنفسكم وأضلَلْتم أمّتكم باتّباع لهو الحديث الفارغ من الحقّ فضلَلْتم عن سبيل الله، ولكنّي الإمام المهديّ أتحدّى بسلطان العلم المباشر من الرحمن آتيكم به من محكم القرآن بآياتٍ بينِّاتٍ لعلماء المسلمين وعامتهم لكلّ ذي لسانٍ عربيٍّ مبينٍ وأولو الألباب ممّن أظهرهم الله على أمرنا لمن الشاهدين.
ويا معشر هيئة كبار العلماء بالمملكة العربيّة السعوديّة، ويا معشر هيئة علماء اليمن وجميع علماء المسلمين والنصارى واليهود: إنّ دعوة الإمام المهديّ هي عامةٌ إلى الناس جميعاً، فلم يجعلني الله إماماً فقط للمسلمين بل للناس أجمعين لمن أراد أن يتّبع الحقّ منهم فأدعوهم على بصيرةٍ من الله بالبيان الحقّ للقرآن العظيم، ولن أستطيع أن أُهيمن عليهم لو نحتكم إلى كتيّباتهم التي أَفنوا أعمارهم في دراستها حتى ألْهَتْهم دراسة الكتب في مكتباتهم عن دراسة كتاب الله القرآن العظيم وتدبّر آياته ولم يحفظه الله من التحريف عبثاً بل ليدّبّروا آياته ويتّبعوا الحقّ من ربّهم تصديقاً لقول الله تعالى: {كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِّيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [ص].
ولم يحفظه الله من التحريف عبثاً بل لتتّبعوه، تصديقاً لقول الله تعالى:{وَهَـٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿١٥٥﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
ولربّما يودّ فضيلة الشيخ السيد كاظم أو فضيلة الشيخ سلمان العلوان أو فضيلة الشيخ طارق السويدان أن يقاطعوني فيقول أحدهم: "فهل هذا يعني أنّك يا ناصر محمد اليماني لن تتّبع ما وجدنا عليه آباءنا على نهج كتاب بحار الأنوار عن أئمة آل البيت؟"، ويقول آخر: "فهل هذا يعني يا ناصر محمد اليماني أنك لن تتّبع ما وجدنا عليه آباءنا على نهج كتاب البخاري ومُسلم وغيرهم من كتب أئمة الأمة؟ فلماذا لم يكتشف السّلَف ما اكتشفته أنت من الضلال حسب زعمك أنّك ترانا على ضلالٍ مبينٍ في كثيرٍ من العقائد؟ كونك تنكر شفاعة العبيد بين يدي الربّ المعبود، وتنكر عذاب القبر، وتنكر حدّ الرجم للزاني المتزوج، وتنكر رؤية الله جهرةً، وتنكر زواج المتعة، وتنكر معجزات الله التي يؤيّد بها المسيح الكذاب، وتنكر مسائلَ كثيرةً وجدنا عليها آباءنا! فإنك كذابٌ أشِرٌ ولست المهديّ المنتظر." ومن ثمّ يردّ عليكم المهديّ المنتظَر الحقّ من ربّهم وأقول: {قُلْ آللَّـهُ أَذِنَ لَكُمْ ۖ أَمْ عَلَى اللَّـهِ تَفْتَرُونَ} صدق الله العظيم [يونس:59].
ولكنّي أحاجّكم بما أمركم به الله وآتيكم بالبرهان من محكم القرآن بآياتٍ بيِّناتٍ لعلماء المسلمين وعامتهم؛ فحين أُنكر شفاعة العبيد بين يدي الربّ المعبود ومن ثم آتيكم بالبرهان الحقّ للبيان على تلك الفتوى من محكم القرآن وأقول قال الله تعالى: {وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُوا إِلَىٰ رَبِّهِمْ ۙ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿٥١﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
وحين أُنكر حدّ الرجم للزاني المتزوج؛ ومن ثم آتيكم بالبرهان المبين لحدّ الزانيات المحصنات الحُرّات نستنبطه من خلال حدّ الأمَة بقول الله تعالى: {فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ} صدق الله العظيم [النساء:25].
وحين أُنكر عذاب القبر أنّه على الروح من دون الجسد في النار في ذات النار التي وعد الله بها الكفار ومن ثم نأتيكم بالبرهان المبين عن موقع الكفار من بعد الموت وقبل البعث أنّهم في كوكبٍ يدور من حول أرض البشر مثله كمثل الشمس تصديقاً لقول الله تعالى: {وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَىٰ رِجَالًا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ الْأَشْرَارِ ﴿٦٢﴾ أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِيًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ ﴿٦٣﴾ إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ ﴿٦٤﴾ قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ ۖ وَمَا مِنْ إِلَـٰهٍ إِلَّا اللَّـهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ﴿٦٥﴾ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ ﴿٦٦﴾ قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿٦٧﴾ أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ ﴿٦٨﴾ مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [ص]. فكيف يكون القبر ملأً أعلى الأرض؟ بل النار هي في كوكبٍ آخرَ تدور من حول أرضكم وقد اقترب مرورها فتلفح وجوه المكذِّبين منكم.
ولربّما يودّ أن يقاطعني فضيلة الشيخ العلوان ويقول: "مهلاً مهلاً يا من يزعم أنّه المهديّ المنتظَر، فكيف تقول إنّ الله سوف يهلك الكفار المكذِّبين بالذِّكر بنار الله سقر فتأتيهم بغتةً وهم لا يزالون في الدنيا من قبل الآخرة؟"، ومن ثمّ يردّ عليه المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني بالردّ المباشر نستنبطه لهم من محكم الذِّكر في قول الله تعالى: {وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَـٰذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣٨﴾ لَوْ يَعْلَمُ الَّذِينَ كَفَرُوا حِينَ لَا يَكُفُّونَ عَن وُجُوهِهِمُ النَّارَ وَلَا عَن ظُهُورِهِمْ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ ﴿٣٩﴾ بَلْ تَأْتِيهِم بَغْتَةً فَتَبْهَتُهُمْ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ رَدَّهَا وَلَا هُمْ يُنظَرُونَ ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].
ولربّما يودّ فضيلة الشيخ طارق أن يقول: "وهل سوف تلوح للناظرين من البشر بالفضاء وهم لا يزالون في الحياة الدنيا؟"، ومن ثمّ يردّ عليه المهديّ المنتظَر وأقول: قال الله تعالى:{وَمَا أَدْرَاكَ مَا سَقَرُ ﴿٢٧﴾ لَا تُبْقِي وَلَا تَذَرُ ﴿٢٨﴾ لَوَّاحَةٌ لِّلْبَشَرِ ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [المدثر].
ومن ثم يقاطعني طارق مرةً أخرى فيقول: "وما يقصد الله بقوله {لَوَّاحَةٌ لِّلْبَشَرِ} صدق الله العظيم؟". ومن ثمّ يردّ عليه المهديّ المنتظَر وأقول: بمعنى أنّها تظهر للبشر فتمرّ على أرضهم من حينٍ إلى آخرَ بعد أمدٍ بعيد، وأقرب المرورات لكوكب سقر هو في عصر بعث المهديّ المنتظَر ليلة مرور كوكب سقر ليلة يسبق الليل النهار فاتّقوا الله يا أولي الأبصار! أفلا تعلمون أنّ مرورها الأقرب هو شرطٌ من أشراط الساعة الكبرى بعد أن تدرك الشمس القمر في أوّل الشهر فيسبِّب انتفاخ الأهلّة فترونه في ليلته الأولى وعمره ليلتان؟ وأَقسمَ الله بشرط الساعة في القمر على حقيقة مرور كوكب سقر كون مرورها الأكبر هو أحد اشراط الساعة الكُبَر ليلة يسبق الليل النهار بسبب مرور كوكب سقر تصديقاً لقول الله تعالى: {وَمَا هِيَ إِلَّا ذِكْرَىٰ لِلْبَشَرِ ﴿٣١﴾ كَلَّا وَالْقَمَرِ ﴿٣٢﴾ وَاللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ ﴿٣٣﴾ وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ ﴿٣٤﴾ إِنَّهَا لَإِحْدَى الْكُبَرِ ﴿٣٥﴾ نَذِيرًا لِّلْبَشَرِ ﴿٣٦﴾ لِمَن شَاءَ مِنكُمْ أَن يَتَقَدَّمَ أَوْ يَتَأَخَّرَ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [المدثر].
قبل مجيء الوعد بالفتح الأكبر في عصر بعث المهديّ المنتظَر تصديقاً لقول الله تعالى:{وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَـٰذَا الْفَتْحُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٢٨﴾ قُلْ يَوْمَ الْفَتْحِ لَا يَنفَعُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِيمَانُهُمْ وَلَا هُمْ يُنظَرُونَ ﴿٢٩﴾ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَانتَظِرْ إِنَّهُم مُّنتَظِرُونَ ﴿٣٠﴾} صدق الله العظيم [السجدة].
وذلكم هو الفتح بين الكافرين بالذِّكر والمؤمنين بالذِّكر يحدث ليلة مرور كوكب النار، فالفرار الفرار إلى الله الواحد القهار تصديقاً لقول الله تعالى: {وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَـٰذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣٨﴾ لَوْ يَعْلَمُ الَّذِينَ كَفَرُوا حِينَ لَا يَكُفُّونَ عَن وُجُوهِهِمُ النَّارَ وَلَا عَن ظُهُورِهِمْ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ ﴿٣٩﴾ بَلْ تَأْتِيهِم بَغْتَةً فَتَبْهَتُهُمْ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ رَدَّهَا وَلَا هُمْ يُنظَرُونَ ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].
وإنّما كتبنا في هذا البيان رؤوس أقلامٍ لبياناتٍ أخرى فخّاً لكم لعلكم تتجرّأون على الحوار بظنّكم أنكم سوف تُهيمنون على الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني فترون أمره بسيطاً ومن ثم نُهيمن عليكم بسلطان العلم الحقّ ونُعلِّمكم ما لم تكونوا تعلمون لا أنتم ولا آباؤكم الأولون، أفلا تتّقون؟
فهُبّوا إلى طاولة الحوار للمهديّ المنتظَر (موقع الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني منتديات البشرى الإسلاميّة) وقولوا: "سَنَنْظُرُ أَصَدَقْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْكَاذِبِينَ، فإن هيمنتَ علينا بسلطان العلم من محكم القرآن فقد زادك الله بسطةً في علم البيان الحقّ للقرآن وجعلك للناس إماماً كريماً لتهديهم بالقرآن المجيد إلى صراط العزيز الحميد، وإن لم تفعل وهيمن عليك علماء الأمّة أو أحدهم من محكم القرآن ولو في مسألةٍ واحدةٍ فقد تبيَّن لعلماء المسلمين وأمّتهم أنّك كذابٌ أشِرٌ ولست المهديّ المنتظَر، وعلى جميع الأنصار ممّن تبعك في جميع الأقطار لدول البشر أن يتراجعوا عن اتِّباعك لو غلبك أحد علماء الأمّة ولو في مسألةٍ واحدةٍ فقط فقد حكمتَ على نفسك بنفسك بقولك أنّه لا يجادلك عالِم من القرآن إلا غلبتَه" ومن ثمّ يردّ عليهم ناصر محمد وأقول: ذلك بيني وبينكم يا خطباء المنابر ومفتي الديار في جميع الأقطار لدول البشر ويشهد عليه الله الواحد القهار و كافة الأنصار السابقين الأخيار في عصر الحوار من قبل الظهور، وقضي الأمر وإلى الله ترجع الأمور يعلمُ خائنة الأعين وما تخفي الصدور، وتالله لا أبالغ بغير الحقّ بالنثر ولا نقول لكم الشعر بل نجادلكم بالبيان الحقّ للذِّكر فنستنبط لكم البرهان من محكم القرآن ولم نأتِكم بوحيٍ جديدٍ؛ بل لنعيدكم إلى منهاج النبوّة الأولى حتى تكونوا على ما كان عليه محمدٌ رسول الله والذين معه كانوا على كتاب الله وسنّة رسوله الحقّ كانوا يتّبعون قرآنه وبيانه.
ولربّما يودّ سليمان العلوان أن يقاطعني فيقول: "عجبٌ أمرك يا ناصر محمد اليماني! فأحياناً وكأنّك لا تؤمن بأحاديث البيان في السُّنة النّبويّة مطلقاً وتدعو إلى اتِّباع القرآن والاعتصام به وأحياناً أخرى تدعونا إلى اتّباع كتاب الله وسنة رسوله!". ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وأقول: يا فضيلة الشيخ سلمان العلوان حفظك الله، إنّما أُناديكم باتّباع كتاب الله وسنّة رسوله الحقّ، إلا حين تجدون في سُنّة البيان ما يخالف لمحكم القرآن فاتّبعوا القرآن واعتصموا به وذروا ما يخالف لمحكم القرآن في سُنّة البيان لكون ذلك الحديث المخالف لمحكم القرآن جاءكم من عند غير الرحمن؛ بل من عند الشيطان على لسان أوليائه من شياطين البشر من الذين يُظهِرون الإيمان ويُبطِنون الكفر والمكر ليصدّوا البشر عن اتّباع الذِّكر عن طريق علم الحديث، فلا تتّبعوا الشيطان إنّي لكم ناصحٌ أمينٌ.
و يا سلمان، إن كنتَ تريد أن يُبصِّرك الله بالحقّ فأنِب إلى ربِّك ليهدي قلبك ولا تكن مع الذين كرِهوا ما أنزل الله كونَه مخالفاً لأهوائهم فأحبط أعمالهم لأنّ منهم من يسعى الليل والنهار ليطفئ نور الذِّكر على البشر ويأبى الله إلا أن يُتمّ نوره ببعث المهديّ المنتظَر ولو كره المجرمون ظهوره.
وسلام على المرسَلين، والحمدُ للِه ربِّ العالمين..
أخوكم؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
________________
- 9 -
الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني
28 - جمادی الأول - 1432 هـ
01 - 05 - 2011 مـ
۱۱-اردیبهشت-۱۳۹۰ه.ش
05:31 صباحاً
[ لقراءة المشاركة الأصليّة للبيان ] https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=14514
ــــــــــــــــــــــ هدف و مأموریت مهدی منتظر هدایت بشر است تا مردم امتی واحد در راه راست-صراط مستقیم- باشند.
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم وجميع المُسلمين، أمّا بعد. سلامُ الله عليكم ورحمته وبركاته برحبیبان خداوند، انصار مهدی منتظر دردوران"گفتگو قبل از ظهور"؛ فرض کنیم مردی از میان انسانها در پایگاه مهدی منتظر ثبت نام و ادعای ربوبیت کند. مهدی منتظر نیز او را بیرون نرانده و طرد نمیکند حتی اگر آن مرد به جای خداوند ادعای ربوبیت کرده و بگوید:
{أَنَاْ رَبُّكُمُ الأَعْلَى}! دراین صورت خواهید دید که مهدی منتظر به توصیهای که خداوند در آیات محکم کتابش به رسولان خود موسی و هارون علیهم الصلاة و السلام نموده است تا در برابر فرعون که گفته بود {أَنَاْ رَبُّكُمُ الأَعْلَى}! [النازعات:۲۴]
پایبند خواهد بود. با اینکه فرعون ادعای خدایی میکند؛ اما ببینید که خداوند ارحم الراحمین به رسولان خود موسی و هارون علیهم الصلاة و السلام چه توصیهای میکند و علت آن هم اشتیاق خداوند تعالی به هدایت شدن بندهاش است تا چه بسا متذکر شود یا بترسد؛ با اینکه فرعون در زمین ادعای بزرگی کرده بود و از مفسدان بود و میگفت:
{فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى} و با اینکه این سخن جرم بزرگی در حق خداوند است اما پروردگار به رسول خود موسی و هارون توصیه میکند که در دعوت خود حکمت بکار گیرند. خداوند تعالی میفرماید:
{اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى (۴۳) فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى(۴۴)} صدق الله العظيم [طه]. ای حبیب مهدی منتظر؛ حسین بن عمر و انصار پیشگام برگزیده عزیزم، هنگام دعوت مردم به راه خداوند؛ با آنان با ملایمت سخن بگویید؛ هرچقدر هم که نسبت به حق غیرت داشته باشید؛ خشم خود را فرونشانده و برای خداوند و تحقق هدفمان، یعنی هدایت تمام امتها صبر پیشه کنید؛ مگراینکه برایتان روشن شود آنها از شیاطین بشر هستند که بعد از اقامه حجت علمی و برهانهای قوی و روشن در برابرشان، حتی اگر راه حق را ببینند؛ آن را انتخاب نمیکنند. ای حبیبان خداوند و خلیفهی او، مأموریت مهدی منتظر هدایت تمام بشریت؛ از کفار و ملحدان و مؤمنینی است که به خداوند شرک آوردهاند تا خداوند همه مردم را به امت واحدی تبدیل نماید که در راه راست-صراط مستقیم- بوده و خداوند یگانه را عبادت کرده و هیچ چیز را با وی شریک نگیرند. هریک از شما که رضوان الله غایت شماست نه وسیله-برای رسیدن به بهشت- بدانید که خداوند از کفر بندگان خود راضی نیست؛ بلکه شکر بندگان او را راضی میکند؛ شکر پروردگاری که آنان را آفریده و با نعمت خود بر آنان منت گذاشته است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِن تَكْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنكُمْ وَلَا يَرْضَى لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ وَإِن تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ(۷)} صدق الله العظيم [الزمر]. وهدف امام مهدی عبدالنعیم اعظم و انصارش که حبیبان خداوند و بهترین مردم و آفریدهها هستند، این است که رضوان خداوند درنفسش به عنوان هدفشان محقق گردد نه به عنوان وسیلهای برای رسیدن به بهشت. ممکن است یکی از کسانی که اهل معامله با پروردگارشان هستند بخواهد بگوید:" ولی من خدا را برای این عبادت میکنم که از من راضی شده و مرا از آتشش نجات داده و به بهشت خود بفرستد." پس امام مهدی عبد نعیم اعظم و ناصر محمد درجواب میگوید: ای اهالی تجارت با خداوند؛ پروردگار خلف وعده نمیکند و تجارت شما را میپذیرد و نفس و مال تو را در برابر ورودت به جنت المأوی که نزد سدرة المنتهی است، میخرد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ} صدق الله العظيم [التوبة:۱۱۱]. ولی اگر خداوند را بیش از جنت النعیم و حورالعین دوست داشته باشی، آیا میتوانی به نعیم جنت و حورها و قصرهای آن راضی شوی؛ در حالی که محبوبترین چیز در نزد تو یعنی خداوند رحمن در نفس خود راضی نیست و به خاطر بندگانی متحسر است که تلاششان در دنیا گم شده و هدر رفته، در حالی که تصور میکردند در مسیر هدایتند؟ عزیزان من تصور کنید که والدین یا فرزند یا برادرتان در آتش باشد و همراه اهل آتش فریاد بکشد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَهُمْ يَصْطَرِخُونَ فِيهَا رَبَّنَا أَخْرِجْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ} صدق الله العظيم [فاطر:۳۷]. تصورکنید اگروالدین یا فرزندان و یا برادرتان از اصحاب آتش باشند چقدر متحسر خواهید بود؛ علت آن هم این است که قلب انسان نسبت به خانوادهاش به شدت احساس ترحم میکند؛حال با حسرت خداوندی که بیش از مادر به فرزندش، رحم دارد و ارحم الراحمین است چه میکنید؟ تصور کنید شدت حسرت خداوند برای امتهایی که رسولان پروردگارشان را تکذیب کرده و به همین دلیل نیزخداوند آنان را هلاک کرده و بلافاصله بعد از هلاکت، وارد آتش شدهاند؛ چه حدّ است؟ با اینکه خداوند ظلمی درحقشان نکرده و این خود آنان هستند که درحق خود ظلم کردهاند اما به خاطر آنان حزین است و حسرت میخورد؛ وعلیرغم این-مقصر بودن خود بندگان-عذاب دادن آنها برایش خوشایند نیست. خداوند تعالی میفرماید:
{ إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿٢٩﴾يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [يس]. لذا انصارعزیزم؛ ما میخواهیم سعادت را به نفس خداوند بیاوریم تا در نفس خود راضی باشد و این امر محقق نخواهد شد مگر با هدایت بندگان خدا، اما اگر شما از خداوند بخواهید برخی را عذاب کند، چرا که از روی جهل، امر ما را تأیید نمیکنند و یا آنها را برانید و لذا هدایت نشده و خداوند روگردانان از ذکر را هلاک نماید، در این صورت ما سعادت در نفس خداوند را محقق نکردهایم، بلکه باعث اضافه شدن به حسرت در نفس خداوند شدهایم، چون امت جدیدی به خاطر روگرداندن از حق هلاک شدهاند. لذا انصار عزیزم؛ برشماست که صبر پیشه کرده و خشم خود را به خاطر تحقق هدف بزرگ که همانا هدایت تمام بشریت است فرونشانید؛ با مردم به نیکی سخن بگویید و در برابر مؤمنان خاشع و در برابر کافران عزتمند باشید. تنها دربرابر کافرانی که در دین با شما میجنگند با درشتی و قدرت برخورد نمایید، اما با گروه دیگری از کافران که در دین به جنگ شما نیامدهاند؛ برطبق توصیه خداوند به نیکی و قسط رفتار نمایید، چه بسا که رفتار خوب شما با آنان، موجب هدایتشان گردد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ لَّا يَنْهَاكُمُ اللَّـهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ ﴿٨﴾ إِنَّمَا يَنْهَاكُمُ اللَّـهُ عَنِ الَّذِينَ قَاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَأَخْرَجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ وَظَاهَرُوا عَلَىٰ إِخْرَاجِكُمْ أَن تَوَلَّوْهُمْ ۚ وَمَن يَتَوَلَّهُمْ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٩﴾} صدق الله العظيم [الممتحنة]. انصارپیشگام برگزیده عزیزم، برای تحقق هدف هدایت بشر که مأموریت مهدی منتظر است تا مردم را در راه راست به امتی واحد تبدیل سازد؛ مشتاق و حریص باشید و شاهد باشید که امام مهدی برای به هلاکت رسیدن آنها دعا نمیکند، تنها شیاطین بشر که به جنگ با نور خداوند آمدهاند ما را مجبور میکنند که چنین دعایی درحق شان بکنیم؛ برای همین شما در حق هیچ انسانی چنین دعایی نکنید، و بگویید:"خداوندا تو ازبندهات نسبت به بندگانت مهربانتری، پس آنان را به راه راست-صراط مستقیم-هدایت فرما" و برای کافرانی که إصرار دارند که از پیروی از حق آمده از پروردگارشان روبرگردانده و نسبت به آن تکبر ورزند طلب استغفار نکنید، چون خداوند آنان را نخواهد بخشید؛ اما حق دارید که برای هدایت شدن قلبشان دعا کنید تا خداوند آنها را هدایت نماید و با هدایت شدنشان مورد مغفرت قرار خواهند گرفت که خداوند غفور و رحیم است، چه برسد به برادران مسلمانتان ؟ به برادر دینیمان استاد کاظم خیر مقدم میگوییم؛ عزیز من همان طور که برایت گفتم؛ آیاتی در کتاب خداوند وجود دارد که خطاب به کافران ملحدی است که وجود پروردگارشان را انکار میکنند؛ ازجمله این فرموده خداوند تعالی:
{أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ ﴿٣٥﴾أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بَل لَّا يُوقِنُونَ ﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [الطور]. به کلام خداوند تعالی نظرکن:
{أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ}
از این کلام استنباط میکنیم که برای هر کاری فاعلی وجود دارد؛ پس باید خالقی داشته باشند که آنها را بیافریند. ولی آیات دیگری هست که خطاب به کافران مشرک است نه کافران ملحد؛ چون کافران مشرک؛ ملحد نیستند، بلکه به خداوند ایمان دارند؛ اما به علت مبالغه درحق بندگان مقرب خداوند دچار شرک شدهاند؛ آنان چنان مبالغه کردند که از آنها مجسمههایی ساخته و بعد از مرگشان؛ این تمثیلها را عبادت میکردند. این علت شرک امتهای اولیه است که به جای خداوند بندگان او را عبادت میکردند. از آیاتی که به کافران مشرک اختصاص دارد؛ این فرموده خداوند تعالی است:
{وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضَ لَيَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ} [الزخرف:۹].
{وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلْ أَفَرَأَيْتُمْ مَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ أَرَادَنِيَ اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ كَاشِفَاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرَادَنِي بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِكَاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ عَلَيْهِ يَتَوَكَّلُ الْمُتَوَكِّلُونَ} [الزمر:۳۸].
{وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ لَيَقُولُنَّ اللَّـهُ فَأَنَّىٰ يُؤْفَكُونَ ﴿٦١﴾ اللَّـهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَهُ إِنَّ اللَّـهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿٦٢﴾ وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّن نَّزَّلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ مِن بَعْدِ مَوْتِهَا لَيَقُولُنَّ اللَّـهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّـهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ ﴿٦٣﴾} [العنكبوت]. {وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ} [لقمان:۲۵]. {وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ} [الزخرف:۸۷]. {قُلْ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمَاءِ وَالأَرْضِ أَمَّنْ يَمْلِكُ السَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَمَنْ يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَيُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَمَنْ يُدَبِّرُ الأَمْرَ فَسَيَقُولُونَ اللَّهُ فَقُلْ أَفَلا تَتَّقُونَ} [يونس:۳۱]. {ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ} [الأنعام:۱۰۲]. صــــــدق الله العظيــــــــم.
این آیاتی است که با آن به کافران مشرک خطاب میکنیم؛ ولی کافران ملحد با آیات دیگری مورد خطاب قرار میگیرند؛ چون اگر با این آیات به آنان خطاب کنیم؛ مرتکب خطای بزرگی شدهایم؛ چون اگر این آیات را به آنان بگوییم؛ این فرموده خدواند تعالی محقق نمیشود که:
{لَيَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ} صدق الله العظيم، ولی {وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِيلاً} و جواب آنها باید این باشد که:
{لَيَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ}
اما کافران ملحد چنین جوابی نمیدهند، چون آنها نسبت به پروردگارشان ملحد هستند؛ پس با آیات دیگری آنان را مورد خطاب قرار میدهیم. برای مثال این فرموده خداوند تعالی:
{أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ ﴿٣٥﴾أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بَل لَّا يُوقِنُونَ ﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [الطور]. ما به آنان همان چیزی را میگوییم که خداوند به ما فرمان داده تا به کافران ملحد بگوییم و با آیاتی که در عالم واقعیت وجود دارند با ایشان سخن میگوییم. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولَىٰ فَلَوْلَا تَذَكَّرُونَ ﴿٦٢﴾ أَفَرَأَيْتُم مَّا تَحْرُثُونَ ﴿٦٣﴾ أَأَنتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ ﴿٦٤﴾ لَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَاهُ حُطَامًا فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ ﴿٦٥﴾ إِنَّا لَمُغْرَمُونَ ﴿٦٦﴾ بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ ﴿٦٧﴾ أَفَرَأَيْتُمُ الْمَاءَ الَّذِي تَشْرَبُونَ ﴿٦٨﴾ أَأَنتُمْ أَنزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنزِلُونَ ﴿٦٩﴾ لَوْ نَشَاءُ جَعَلْنَاهُ أُجَاجًا فَلَوْلَا تَشْكُرُونَ ﴿٧٠﴾ أَفَرَأَيْتُمُ النَّارَ الَّتِي تُورُونَ ﴿٧١﴾ أَأَنتُمْ أَنشَأْتُمْ شَجَرَتَهَا أَمْ نَحْنُ الْمُنشِئُونَ ﴿٧٢﴾ نَحْنُ جَعَلْنَاهَا تَذْكِرَةً وَمَتَاعًا لِّلْمُقْوِينَ ﴿٧٣﴾ فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ ﴿٧٤﴾} صدق الله العظيم [الواقعة]. ولی کافران مشرک؛ کفرشان با کافران ملحد تفاوت دارد، چون میدانند که خداوند آنان را خلق کرده است و اوست که باران را از ابر فرو میفرستد و ازآسمان و زمین به آنان رزق میدهد و خداوند تعالی میفرماید: {وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّن نَّزَّلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ مِن بَعْدِ مَوْتِهَا لَيَقُولُنَّ اللَّـهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّـهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ ﴿٦٣﴾}صدق الله العظيم [العنكبوت].
برای همین؛ جناب سیدکاظم! همّ خود را روی هدایت کافران ملحد قرار مده، اقامه حجت از آیات قرآن عظیم در برابر آنان آسان است؛ معضل بزرگ هدایت علمای مسلمین و امت آنان است که به این قرآن عظیم ایمان دارند و میدانند که قرآن کتاب محفوظ از تحریف و دستکاری خداوند است و ما از آنان دعوت میکنیم به حکمیت بر اساس آن تن داده و از حکمش پیروی نمایند و به آن پایبند باشند و نسبت به هرچه که در کتابها و تألیفات ائمهای که خود برگزیدهاند آمده و با محکمات کتاب خداوند؛ مخالف است؛ کافرگردند. اما ایشان از حق آمده از پروردگارشان پیروی نکرده و به جای آن به روایات و احادیثی که مخالف آیات محکم کتاب است تمسک میجویند و تصور میکنند که هدایت شدهاند. چقدر تعجب من از کار آنان شدید است؛ چگونه کسی که از چیزی پیروی میکند که مخالف آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم است، میتواند هدایت شده باشد -ولو اینکه روی آن حدیث توافق وجود داشته باشد-. حدیث مخالف محکمات کتاب خداوند قرآن عظیم است؛ اما همه روی آن توافق دارند درحالی که تا زمانی که حدیث مخالف آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم باشد، بی شک وتردید از جانب خداوند نیست. برای مثال این حدیث که بر اساس فتوای شیخ فاضل سلیمان العلوان همه بر روی آن اتفاق نظر دارند؛ حدیثی که فرمان میدهد با مردم بجنگید تا مؤمن شوند و همگی نیز بر روی آن اتفاق نظر دارند!
اما وقتی به قاعدهی دعوت که در کتاب برای تمام انبیاء و مرسلین –از اولین تا آخرینشان-مقرر شده مراجعه کنیم، فتوای پروردگارعالمیان را مییابیم که آنان را مکلف نکرده است که با مردم بجنگند تا ایمان بیاورند، بلکه خداوند فتوا میدهد وظیفه رسولان؛ تنها ابلاغ آشکار و روشن است. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {وَإِن تُكَذِّبُوا فَقَدْ كَذَّبَ أُمَمٌ مِّن قَبْلِكُمْ ۖ وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿١٨﴾} [العنكبوت].
و خداوند تعالی میفرماید: {قَالُوا مَا أَنتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُنَا وَمَا أَنزَلَ الرَّحْمَـٰنُ مِن شَيْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا تَكْذِبُونَ ﴿١٥﴾ قَالُوا رَبُّنَا يَعْلَمُ إِنَّا إِلَيْكُمْ لَمُرْسَلُونَ ﴿١٦﴾ وَمَا عَلَيْنَا إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿١٧﴾} [يس]. {فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبِينُ} [النحل:۳۵]. {فَإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلاَغُ الْمُبِينُ} [النحل:۸۲]. {وَإِن تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبِينُ} [النور:۵۴]. {وَأَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ ۚ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَىٰ رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿١٢﴾} [التغابن]. {وَإِن مَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ ﴿٤٠﴾} [الرعد]. صـــدق الله العظيــــم.
این یعنی در دین اجبار و اکراه نیست؛ شایسته ما نیست که مردم را با اکراه وادار کنیم تا به خداوند رحمن ایمان بیاورند و در حالی که خوار و زبون شدهاند به خداوند ایمان آورده و نماز بگزارند، چون نمازشان تنها زمانی مورد پذیرش خداوند قرار میگیرد که نمازی خالصانه برای خداوند بوده و از ترس کسی جز خداوند نماز نخوانند. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّـهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّـهَ ۖ فَعَسَىٰ أُولَـٰئِكَ أَن يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [التوبة]. ولی هیهات هیهات؛تصور نکنید امام مهدی برای بر پا کردن حدود الهی و رفع ظلم انسان از برادر انسانش؛ در راه خداوند جهاد نمیکند؛ اما مردم را به زور نمیتوان وادار کرد ایمان بیاورند. هم چنین برای احقاق حق انسان نسبت به برادر مسلمانش؛ از اموال مسلمانان زکات و از اموال کافران به همان مقدار جزیه خواهیم گرفت و سپس آن را به صورت مساوی بین فقرای مسلمان و کافر تقسیم میکنیم؛ نزد ما بین کافر و مسلمان تفاوتی نیست و برای مسلمان به خاطر اسلامشان حق بیشتری نسبت به کافر قایل نمیشویم و مسئولیت همگی آنها برگردن ماست؛ اسلام باعث منت مسلمانان نیست تا فضلی باشد و بخواهند از کافران ممیز بوده و از حقوق بیشتری برخوردار باشند؛ هیهات هیهات ما مردم را به بردگی نمیگیریم. مادرانشان، آنان را آزاد به دنیا آوردهاند و همگی بندگان درگاه پروردگارشان هستند و به من فرمان داده شده است که از نظر حق بین مسلمان و کافر عدالت برقرار نمایم و تفاوت بین اصل و نژاد و عرب و عجم قایل نشویم و از نظر حقوق همگی از حق یکسانی برخوردارند و به من فرمان داده شده که با تمام آنها با عدالت رفتار کنم، ما آنها را به خاطر ایمان به خدا مورد محاسبه قرار نمیدهیم و آنها را وادار نمیکنیم شهادت بدهند خدایی جز خداوند نیست و محمد رسول الله است و درمورد نماز خواندن و روزه گرفتن و حج خانه خداوند از آنها حساب نمیخواهیم؛ حساب آنها با خداوند است و ما تنها وظیفه داریم دعوت را به روشنی ابلاغ نماییم و به من فرمان داده شده است که بین آنان با عدالت رفتار کرده و ظلم انسان را از سر برادر انسانش رفع نمایم؛ ما تنها در مورد یک رکن از آنان حساب میخواهیم و آن هم زکات است؛ چون این رکن در ارتباط با حقوق انسان نسبت به برادر انسانش است و فقرا در اموال ثروت مندان حق دارند و ما از مسلمانان ثروتمند زکات دریافت خواهیم کرد که بر آنها واجب بوده و از ارکان دین است و اما درمورد کافران نیز همان مقدار-زکات- پرداخت میکنند اما نام آن جزیه است؛ چون خداوند به واسطهی پرداخت آن؛ آنان را پاک نمیکند و برای همین به آن جزیه گفته میشود. تمام اینها تحت عنوان بیت المال عمومی مسلمانان و کافران جمع میشود و مسلمان و کافر به یک میزان از آن سهم میبرند و تفاوتی ندارند و ما آن را بین فقرای مسلمان و کافر به صورت مساوی تقسیم میکنیم و تفاوتی قائل نمیشویم و با عدالت با مسلمان و کافر برخورد مینماییم و به خاطر مسلمانی مسلمانان، تبعیض فرقهای و نژادی قائل نمیشویم؛ اسلام آنها منتی برمن نیست؛ بلکه خداوند بر آنان منت دارد که ایشان را به راه حق هدایت نموده است، ما خلافت اسلامی را با عدالت بین مسلمان و کافر برپا خواهیم کرد و هیچ گونه ظلمی نخواهد بود، آنچه که مربوط به حقوق الله که بین خداوند و بنده است؛ مثل ایمان و نماز و روزه؛ موزد محاسبه ما قرار نمیگیرد و ما مردم را به زور وادار به این امور نمیکنیم چرا که این حقوق مربوط به بنده و پروردگارش است و حساب آنها نیز با پروردگارشان خوهد بود و این برای اجرای امر الهی است که میفرماید: {فَلِذَٰلِكَ فَادْعُ ۖ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ ۖ وَقُلْ آمَنتُ بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ مِن كِتَابٍ ۖ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ ۖ اللَّـهُ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ ۖ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ ۖ لَا حُجَّةَ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ ۖ اللَّـهُ يَجْمَعُ بَيْنَنَا ۖ وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ ﴿١٥﴾} صدق الله العظيم [الشورى].. ممکن است یکی از علمای امت بخواهد سخن مرا قطع کرده وبگوید:"صبرکن ناصر محمد؛مگر خداوند به ما فرمان نداده است تا در راه خداوند بجنگیم و خداوند تعالی میفرماید:
{إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَكُن فِتْنَةٌ فِي الْأَرْضِ وَفَسَادٌ كَبِيرٌ} صدق الله العظيم [الأنفال:۷۳]؟" و سپس میگوید: مگر مقصود از این؛ جهاد در راه خدا نیست؟" امام مهدی ناصر محمد یمانی درپاسخ میگوید: البته که این طور است؛ اما این در صورتی است که حریم برادران مسلمان ما از جانب کافران مورد تعدی قرار گیرد؛ در این صورت بر امام مهدی واجب است که با تمام توان خود،به یاری آنان بشتابد. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {وَإِنِ اسْتَنصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ إِلَّا عَلَىٰ قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُم مِّيثَاقٌ ۗ وَاللَّـهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿٧٢﴾ وَالَّذِينَ كَفَرُوا بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَكُن فِتْنَةٌ فِي الْأَرْضِ وَفَسَادٌ كَبِيرٌ ﴿٧٣﴾} صدق الله العظيم [الأنفال]. و منظور از فتنه در روی زمین؛ تعدی به حقوق مسلمان از سوی کافراست و وی را به خاطر ایمان به پروردگار از خانهاش برانند و مال او را گرفته و خونش را بر زمین ریخته و به ناموس و زمینش تعدی شود؛ در اینجا خداوند به ما امر میکند که با متعدیان به سختی بجنگیم و مؤمنان را به این جنگ ترغیب مینماییم و خواهند دید که امام مهدی با قدرت و شدت وارد عمل میشود تا ظلم را از سر مسلمانان رفع کنیم. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِن دِيَارِهِم بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَن يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّـهُ ۗ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّـهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّـهِ كَثِيرًا ۗ وَلَيَنصُرَنَّ اللَّـهُ مَن يَنصُرُهُ ۗ إِنَّ اللَّـهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [الحج]. هم چنین عکس این هم صادق است، اگر مسلمانان به کافران حمله کرده و به حقوق آنان تعدی نمایند و مال کافران را به تاراج برده و زنانشان را به اسارت برده و آنان را از شهرهایشان رانده و خونشان را به زمین بریزند و تنها دلیلشان هم این باشد که آنها کافرند و به خداوند ایمان ندارند؛ در این صورت امام مهدی در صف کافران بر ضد مسلمانان میجنگند تا ظلم را از سر آنان رفع کرده و عدالت را میانشان برقرار نماید. در دین خداوند اکراه جایی ندارد و خداوند به شما اجازه نمیدهد که اموال مردم را گرفته و زنانشان را به اسارت برده و خونشان را به بهانهایمان نداشتن برزمین بریزید:
{قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم [البقرة:۱۱۱]. ای مردم؛ من مهدی منتظر خلیفه خداوند در زمین؛ همگان را به صلح جهانی بین تمام ملتها و زندگی مسالمت آمیز مسلمانان و کافران فرا میخوانم و به من فرمان داده شده تا برای رفع ظلم انسان بر برادر انسانش در راه خداوند جهاد نمایم؛ خداوند به من فرمان نداده تا در راهش برای اجبار مردم به ایمان جهاد نمایم؛ آیا تقوا نمیکنید؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی: {لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّـهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا ۗوَاللَّـهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٥٦﴾} [البقرة]. {إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ﴿٢٧﴾ لِمَن شَاءَ مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ ﴿٢٨﴾} [التكوير]. {وَإِن مَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ ﴿٤٠﴾} [الرعد].
صدق الله العظيم چگونه ممکن است خداوند به رسول خود دستوری برخلاف فرمان خود که در آیات محکم کتابش آمده است؛بدهد و آن طور که شما گمان میکنید، رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم بگوید:
اما علمای مسلمین تصور میکنند برای آنان مقرر گردیده تا در راه خدا جنگیده و مردم را به اجبار وادار کنند که ایمان آورده و شهادت دهند که خدایی جز خداوند نیست و نماز به پا دارند! اما خداوند ریختن خون مردم و هتک حرمت زنان را برایشان حلال نکرده و آنان دروغ میگویند؛ بلکه خداوند جنگ در راه خداوند برای رفع ظلم انسان بر برادر انسانش را وضع نموده است تا جلوی فساد در زمین گرفته شود و کسی که فردی را بدون اینکه گناهی مرتکب شده باشد، به ناحق به قتل برساند؛ فرقی ندارد مقتول مسلمان باشد یا کافر؛ ما حدود الهی را که کشتن است در حق او جاری خواهیم کرد و در کتاب خداوند فرقی بین نفوس وجود ندارد؛ تا به این ترتیب مانع خونریزی در زمین شویم. مسلمان نمیتواند خون کافر را به بهانه کفر بریزد و کافر نیز حق ندارد خون مسلمان را به دلیل ایمانش بر زمین بریزد.
وهم چنین درمورد کسانی که با زنا به آبروی مردم تعرض کنند؛ حد الهی را که در آیات محکم کتاب آمده است بر ایشان جاری خواهیم کرد تا مانع تعدی به آبروی مردم و تداخل نسلها شویم. و هم چنین در مورد دزدی که مال مسلمان یا کافر را به سرقت برد؛ دستش را در حد مشخص شده(بند انگشتان) تازیانه میزنیم، نه از کف دست و مچ تا بتواند خود را ( از نجاست ) پاک کند و اهمیتی نمیدهیم و درمورد سارق از اموال بیت المال، حد سرقت را اجرا نمیکنیم، بلکه او را از مقامش محروم کرده و یک سال حبس میکنیم چرا که اهلیت برای ولایت بیت المال مسلمین وکفار را ندارد. در مورد تمام موارد در زمان خود به تفصیل سخن خواهیم گفت؛ اما مشکل روگرداندن علمای مسلمین از پذیرش حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم است که آن را مهجور گذاشتهاند و امام مهدی ناصر محمد همان شکایت جدّش محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم را بر زبان میآورد: {وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَـٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا ﴿٣٠﴾} صدق الله العظيم [الفرقان] لا قوة إلا بالله العظيم؛ به خداوند قسم که در نظر من علمای مسلمین و امتشان برای عذاب شدن نسبت به کافران مستحقترند، چون آنان به کتاب خداوند قرآن عظیمی که مهدی منتظر تمام بشریت را به سوی آن میخواند؛ ایمان دارند و در عین حال اولین کسانی که به دعوت مهدی منتظرکافر میشوند؛ مؤمنان به این قرآن عظیم هستند:
{قُلْ بِئْسَمَا يَأْمُرُكُمْ بِهِ إِيمَانُكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ} [البقرة:۹۳]. اگر این پاسخ علمای امت باشد-مگر کسانی که پروردگارشان به ایشان رحم نماید-پس از مسیحیان و یهودیان و کافران به قرآن چه انتظاری داریم؛ حتماً خواهند گفت اگر قوم خودت یعنی اعراب و مسلمانان مؤمن به قرآن که آنان را به سوی آن دعوت میکنید، تو را تصدیق نمیکنند، چگونه از ما میخواهی که تو را تصدیق کنیم؟ ما اصلاً به این قرآنی که تو مردم را به سوی پذیرش حکمیت و پیروی ازآن فرا میخوانی کافریم. پس خداوند میان ما و مسلمانان و کافران حکم خواهد کرد و به حق بین ما گشایشی قرار خواهد داد و او خیرالفاتحین است و عذاب تمام آبادیهای بشر را که از ذکر روگردانند، چه مسلمان و چه کافر دربرخواهد گرفت، مگر کسی که از ذکر پیروی نماید. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {وَإِن مِّن قَرْيَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا ۚ كَانَ ذَٰلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا ﴿٥٨﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
چون تمام آبادیهای انسانی چه مسلمان و کافر؛ از ذکر رومیگردانند؛ مگر کسانی که خدا به آنان رحم نماید. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَـٰنَ بِالْغَيْبِ ۖ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ ﴿١١﴾} صدق الله العظيم [يس]. وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين.
این بیان مرا به اطلاع شیخ فاضل سلیمان العلوان و شیخ فاضل طارق السویدان برسانید، سلیمان وعده داده بود که درپایگاه خود به تمام بیانات حق قرآن که توسط امام مهدی ناصر محمد یمانی نگاشته شدهاند؛ پاسخ خواهد داد. ولی به ما اجازه بدهند تا در پایگاه او با وی گفتگو کنیم یا برای گفتگو بر سر میز گفتگوی جهانی در پایگاه ما (موقع الإمام المهدي ناصر محمد اليماني منتديات البشرى الإسلاميّة)، حاضر شود وشكراً.
خليفة الله وعبده؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
مهمة المهديّ المنتظَر هي هداية البشر حتى يكونوا أمّة واحدة على صراطٍ مستقيم ..
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم وجميع المُسلمين، أمّا بعد..
سلام الله عليكم ورحمته وبركاته يا أحباب الله أنصار المهديّ المنتظَر في عصر الحوار من قبل الظهور، فلنفرض أنّه سجّل في موقع المهديّ المنتظَر رجل من البشر يدّعي الربوبيّة فلن يزجره المهديّ المنتظَر ولن ينهره حتى ولو يدعى هذا الرجل الربوبيّة من دون الله حتى ولو قال: {أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَىٰ}! ومن ثم تجدون المهديّ المنتظَر يلتزم بتوصية الله في محكم كتابه إلى رسول الله موسى وهارون عليهم الصلاة والسلام إلى فرعون الذي قال : {فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَىٰ ﴿٢٤﴾} [النازعات]، وبرغم أنّ فرعون ادَّعى الربوبيّة ولكن انظروا إلى توصية الله أرحم الراحمين إلى رسله موسى وهارون عليهم الصلاة والسلام حرصاً منه تعالى على هدى عبده لعله يتذكّر أو يخشى، فبرغم أنّ فرعون عالٍ في الأرض ومن المفسدين وقال: {فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَىٰ ﴿٢٤﴾} وبرغم ذلك الجُرم الكبير في حقّ الله توصّى الله رسوله موسى وهارون في الحكمة في الدعوة، فقال تعالى: {اذْهَبَا إِلَىٰ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَىٰ ﴿٤٣﴾ فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّيِّنًا لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَىٰ ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [طه].
ويا حبيب المهديّ المنتظَر الحسين بن عمر ويا أحبتي الأنصار السابقين الأخيار قولوا للبشر قولاً ليّناً في دعوتكم إلى سبيل الله مهما كانت غيرتكم على الحقّ فاكظموا غيظكم واصبروا من أجل الله لتحقيق هدف الهدى للأمّة كلها إلا الذين تبيّن لكم أنّهم من شياطين البشر من الذين إن يروا سبيل الحقّ لا يتّخذونه سبيلاً من بعد أن تقيموا عليه حجّة العلم والسلطان المبين، ويا أحباب الله وخليفته إنّ مهمة المهديّ المنتظَر أن يهدي البشر الكفار جميعاً الملحدين منهم والمؤمنين بالله المشركين حتى يجعل الله الناس أمّةً واحدةً على صراطٍ مستقيم يعبدون الله وحده لا يشركون به شيئاً، فمن كان منكم يعبد رضوان الله كغاية وليس كوسيلة فليعلم أنَّ الله لا يرضى لعباده الكفر؛ بل يرضى لهم الشكر لربّهم الذي خلقهم وأنعم عليهم بنعمه، تصديقاً لقول الله تعالى: {إِن تَكْفُرُوا فَإِنَّ اللَّـهَ غَنِيٌّ عَنكُمْ ۖ وَلَا يَرْضَىٰ لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ ۖ وَإِن تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ} صدق الله العظيم [الزمر:7].
وهدف الإمام المهدي عبد النعيم الأعظم وأنصاره أحباب الله صفوة البشريّة وخير البريّة هو أن يحقِّقوا رضوان الله في نفسه كغاية وليس كوسيلة لتحقيق الجنّة، ولربّما يودّ أن يقاطعني أحد أصحاب التجارة مع الربّ ويقول: "ولكنّي أعبد الله ليرضى عني حتى يقيَني من ناره فيدخلني جنته"، ومن ثمّ يردّ عليهم الإمام المهدي عبد النعيم الأعظم وناصر محمد وأقول لكم: ذلك يا أصحاب التجارة مع الربّ إنّ الله لا يخلف الميعاد وتقبّل الله تجارتك واشترى منك نفسك ومالك مقابل أن يُدخلك جنّة المأوى عند سدرة المنتهى، تصديقاً لقول الله تعالى: {إِنَّ اللَّـهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ} صدق الله العظيم [التوبة:111].
ولكن إنْ كنت تحب الله أعظم من حبِّك لجنّة النعيم والحور العين فهل ترضى بنعيم الجنة وحورها وقصورها وأحبّ شيء إلى نفسك الرحمن ليس راضياً في نفسه ومتحسراً على عباده الذين ضلّ سعيهم في الحياة الدنيا ويحسبون أنّهم مهتدون؟ فتصوروا أحبّتي في الله لو أنّ والدَيكم أو أولادكم او إخوتكم في نار جهنم يصطرخون فيها مع أهل النار، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَهُمْ يَصْطَرِخُونَ فِيهَا رَبَّنَا أَخْرِجْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ} صدق الله العظيم [فاطر:37].
فتصوّروا مدى حسرتكم على والدَيكم وأولادكم وإخوتكم لو كانوا من أصحاب الجحيم، وإنما ذلك بسبب الرحمة في قلوبكم لأرحامكم تكون أشدّ، فما بالكم بحسرة من هو أرحم بعبادة من الأمّ بولدها؛ّ الله أرحم الراحمين؟ فتصوروا مدى حسرته على أمم من عباده كذّبوا برسل ربّهم فأهلكهم فأدخلهم ناره فور هلاكهم وهو عليهم متحسّرٌ وحزينٌ، وما ظلمهم الله ولكن أنفسهم يظلمون، وبرغم ذلك لم يكن هيِّناً عليه عذابهم وقال الله تعالى: {إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ﴿٢٩﴾ يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [يس].
إذاً يا أحبّتي الأنصار فنحن نريد أن نجلب السعادة في نفس الله فيرضى في نفسه ولن يتحقّق ذلك إلا بهدى عباده، وأما إذا كنتم تدعون الله بالعذاب على من لم يصدِّق أمرنا عن جهلٍ منه أو تنفّرونهم ثم لا يهتدون فيهلك الله المعرضين عن الذّكر ومن ثم لا نحقق السعادة في نفس الربّ بل نزيده حسرةً على أمّةٍ جديدةٍ يهلكهم الله بسبب إعراضهم عن الحقّ.
إذاً يا أحبتي الأنصار وجب عليكم أن تصبروا وتكظموا غيظكم من أجل تحقيق هذا الهدف العظيم وهو هدف هدى البشر جميعاً، فقولوا للناس حسناً وكونوا أذلّةً على المؤمنين أعزةً على الكافرين، وإنّما تكونوا أعزة على الكافرين فقط الذين يحاربونكم في الدين، أما الكفار الآخرون الذين لا يحاربونكم في الدين فقد استوصاكم الله أن تبرّوهم وتقسِطوا إليهم لعلّهم يهتدون بسبب معاملتكم الطيّبة لهم.
تصديقاً لقول الله تعالى: {لَّا يَنْهَاكُمُ اللَّـهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ ﴿٨﴾ إِنَّمَا يَنْهَاكُمُ اللَّـهُ عَنِ الَّذِينَ قَاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَأَخْرَجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ وَظَاهَرُوا عَلَىٰ إِخْرَاجِكُمْ أَن تَوَلَّوْهُمْ ۚ وَمَن يَتَوَلَّهُمْ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٩﴾} صدق الله العظيم [الممتحنة].
ويا أحبّتي في الله الأنصار السابقين الأخيار فلتكونوا حريصين على تحقيق هدف الهدى للبشر الذي هو مهمة المهديّ المنتظَر حتى يكونوا أمّةً واحدةً على صراطٍ مستقيم، فلتكونوا من الشاهدين فلن يدعو عليهم الإمام المهدي ليُهلكهم الله ولكنّنا قد ندعو على شياطين البشر إن أجبرونا على ذلك بحربهم لنور الله، وكذلك أنتم لا تدعوا على أحدٍ من البشر وقولوا: "اللهم إنّك أرحم بعبادك من عبيدك فاهدِهم إلى الصراط المستقيم"، ولا تستغفروا للكافرين وهم لا يزالون على إصرارهم وإعراضهم وتكبّرهم عن اتّباع الحقّ من ربّهم فلن يغفر الله لهم ولكنّه يحق لكم الدعاء إلى الله ليهدي قلوبهم إلى الحقّ حتى يهتدوا فيغفر الله لهم إنّه هو الغفور الرحيم، فما بالكم بإخوانكم المسلمين؟
فأهلاً وسهلاً بأخينا في دين الله الأستاذ كاظم، وكما قلت لك حبيبي في الله أنّه يوجد آياتٌ في الكتاب يخاطب الله بها الكافرين الملحدين المنكرين لوجود الربّ، ومنها قول الله تعالى: {أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ ﴿٣٥﴾ أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بَل لَّا يُوقِنُونَ ﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [الطور]، فانظر لقوله تعالى: {أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ}، فنستنبط من ذلك أنّ لكلّ فعلٍ فاعلاً، فلا بد لهم من خالق خلقهم في الوجود، ولكن توجد آياتٌ أخرى تخصّ خطاب الكافرين المشركين وليس الملحدين كون الكافرون المشركون ليسوا ملحدين؛ بل يؤمنون بالله ولكن سبب شركهم بالله هي المبالغة في عباد الله المقربين حتى بالغوا فيهم بغير الحقّ وصنعوا لهم تماثيل فكانوا لهم عابدين من بعد موتهم، وهذا كان سبب شرك الأمم الأولى أشركوا الذين يدعون عباده من دونه، ومن الآيات التي يخصّ خطابها للكافرين المشركين قول الله تعالى: {وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ ﴿٩﴾} [الزخرف].
فهذه الآيات نخاطب بها الكافرين المشركين وأمّا الكافرون الملحدون فنخاطبهم بآياتٍ أُخرى كوننا لو نخاطبهم بهذه الآيات سنرتكب خطأً كبيراً، لأنّنا لو نخاطبهم بهذه الآيات فلن يتحقّق قول الله تعالى: {لَيَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ} صدق الله العظيم، ولكن {وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِيلاً} فلا بد أن يكون ردُّهم: {لَيَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ}. ولكن الكافرين الملحدين لن يقولوا ذلك كونهم ملحدين بربهم؛ بل نخاطبهم بآيات أخرى، كمثل قول الله تعالى: {أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ ﴿٣٥﴾ أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بَل لَّا يُوقِنُونَ ﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [الطور].
ونقول لهم ما أمرنا الله أن نقوله للكافرين الملحدين فنحاجّهم بآيات الله على الواقع الحقيقي، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولَىٰ فَلَوْلَا تَذَكَّرُونَ ﴿٦٢﴾ أَفَرَأَيْتُم مَّا تَحْرُثُونَ ﴿٦٣﴾ أَأَنتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ ﴿٦٤﴾ لَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَاهُ حُطَامًا فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ ﴿٦٥﴾ إِنَّا لَمُغْرَمُونَ ﴿٦٦﴾ بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ ﴿٦٧﴾ أَفَرَأَيْتُمُ الْمَاءَ الَّذِي تَشْرَبُونَ ﴿٦٨﴾ أَأَنتُمْ أَنزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنزِلُونَ ﴿٦٩﴾ لَوْ نَشَاءُ جَعَلْنَاهُ أُجَاجًا فَلَوْلَا تَشْكُرُونَ ﴿٧٠﴾ أَفَرَأَيْتُمُ النَّارَ الَّتِي تُورُونَ ﴿٧١﴾ أَأَنتُمْ أَنشَأْتُمْ شَجَرَتَهَا أَمْ نَحْنُ الْمُنشِئُونَ ﴿٧٢﴾ نَحْنُ جَعَلْنَاهَا تَذْكِرَةً وَمَتَاعًا لِّلْمُقْوِينَ ﴿٧٣﴾ فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ ﴿٧٤﴾} صدق الله العظيم [الواقعة].
ولكنّ الكافرين المشركين يختلف كفرهم عن الملحدين كونهم يعلمون أنّ الله خلقهم وهو من ينزّل المزن ويرزقهم من السماء والأرض، وقال الله تعالى: {وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّن نَّزَّلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ مِن بَعْدِ مَوْتِهَا لَيَقُولُنَّ اللَّـهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّـهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ ﴿٦٣﴾} [العنكبوت].
ولذلك يا أيها السيد كاظم فلا تحمل همّاً في هدى الكفّار الملحدين، فما أسهل إقامة الحجّة عليهم من محكم القرآن العظيم ولكن المعضلة الكُبرى هي في هدى علماء المسلمين وأمّتهم الذين يؤمنون بهذا القرآن العظيم ويعلمون أنّه كتاب الله المحفوظ من التحريف والتزييف ومن ثم ندعوهم إلى الاحتكام إليه واتِّباع محكمه والاعتصام به والكفر بما يخالف لمحكم كتاب الله في مؤلفات أئمتهم المصطفين من عند أنفسهم فلن يتّبعوا الحقّ من ربّهم بل سوف يعتصموا برواياتهم وأحاديثهم المخالفة لمحكم الكتاب ويحسبوا أنّهم مهتدون، فيا عجبي الشديد! فكيف يكون على الهدى من يتّبع ما يخالف لمحكم كتاب الله القرآن العظيم حتى ولو كان الحديث متّفق عليه وهو يخالف لمحكم كتاب الله القرآن العظيم فقد اتّفقوا على باطلٍ مفترى لا شك ولا ريب فهو من عند غير الله ما دام يخالف لمحكم كتاب الله القرآن العظيم كمثل الحديث المتّفق عليه بحسب فتوى فضيلة الشيخ سليمان العلوان أنَّ الحديث الذي أمر بقتال الناس حتى يكونوا مؤمنين متفقٌ عليه! كما يلي:
ولكن حين ترجع إلى ناموس الدعوة في الكتاب إلى جميع الأنبياء والمرسَلين من أولهم إلى خاتمهم تجد الفتوى من ربّ العالمين أنّه لم يكلّفهم بقتال الناس حتى يكونوا مؤمنين؛ بل أفتى الله إنّما على الرسل البلاغ المبين، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَإِن تُكَذِّبُوا فَقَدْ كَذَّبَ أُمَمٌ مِّن قَبْلِكُمْ ۖ وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿١٨﴾} [العنكبوت].
وقال الله تعالى: {قَالُوا مَا أَنتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُنَا وَمَا أَنزَلَ الرَّحْمَـٰنُ مِن شَيْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا تَكْذِبُونَ ﴿١٥﴾ قَالُوا رَبُّنَا يَعْلَمُ إِنَّا إِلَيْكُمْ لَمُرْسَلُونَ ﴿١٦﴾ وَمَا عَلَيْنَا إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿١٧﴾} [يس].
فهذا يعني أنّه لا إكراه في الدين، فلا ينبغي لنا أن نُكرِه الناس على الإيمان بالرحمن حتى يؤمنوا بالله فيقيموا الصلاة وهم صاغرون، كون الله لن يقبل صلاتهم حتى تكون خالصةً لوجه الله وليس خشية من أحدٍ سواه، تصديقاً لقول الله تعالى: {إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّـهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّـهَ ۖ فَعَسَىٰ أُولَـٰئِكَ أَن يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [التوبة].
ولكن هيهات هيهات، فلا تظنوا الإمام المهديّ لن يجاهد في سبيل الله لإقامة حدود الله لرفع ظلم الإنسان عن أخيه الإنسان وليس لإكراه الناس على الإيمان، وكذلك نقيم حقوق الإنسان على أخيه الإنسان فنأخذ الزكاة من أموال المسلمين والجزية بقدرها من أموال الكافرين ومن ثم نقسّمها بالسوية على فقراء المسلمين والكافرين من غير تفريقٍ لدينا بين المسلم والكافر أو مجاملةٍ لمسلمٍ، فلن نفضله في الحقوق على الكافر فجميعهم في ذمتنا، فلا يمُنّ علي المسلمون إسلامَهم فيريدون أن يكون لهم فضل وتمييز عن الكافرين في الحقوق! هيهات هيهات فلن نستعبد الناس وقد ولدتهم أمّهاتهم أحراراً فجميعنا عبيد بين يدي الربّ المعبود، وأمرت لأعدل بين المسلم والكافر في الحقوق من غير تفرقةٍ عرقيّةٍ أو عنصريّةٍ لا لعربي ولا لعجمي فهم لدينا في الحقوق سواء وأمرت أن أعدل بينهم بالحقّ، ولن أحاسبهم على الإيمان بالله حتى نكرههم أن يشهدوا أنْ لا إله إلا الله وأنّ محمداً رسول الله، ولن نحاسبهم على إقامة الصلاة أو صوم رمضان أو حجّ البيت فحسابهم على الله وما علينا إلا البلاغ المبين في الدعوة إلى الله، وأمِرتُ ان أعدِل بينهم وأرفع ظلم الإنسان عن أخيه الإنسان، غير أننا سوف نحاسبهم على ركنٍ واحدٍ وهي الزكاة كونها تخصّ حقوق الإنسان على أخيه الإنسان فهي حقّ الفقراء في أموال الأغنياء فنأخذ الزكاة من المسلمين كفرض وركن في الدين، وأما الكافرين فهي نفس القدر ولكنّها تسمّى جزية كون الله لن يزكّيهم بها ولذلك تسمى جزية وتعتبر بيت المال العام للمسلمين والكافرين وحقوق المسلم والكافر فيه سواءً من غير تفريق، ونقسّم منها على فقراء المسلمين والكافرين بالسويّة من غير تفريقٍ ونعدل بين المسلم والكافر من غير مجاملةٍ أو تفرقةٍ عنصريةٍ لأنّ المسلم مسلم فلا يمن عليَّ إسلامه بل الله يمن عليه بالهدى إلى الحقّ، ونقيم خلافة إسلاميّة عادلة بين المسلم والكافر خالية من الظلم على الإطلاق فما يختص بحقوق الله بين العبد وربه كالإيمان والصلاة والصوم فلن نحاسبهم على ذلك ولن نكرههم على ذلك كون هذه حقوق خاصة بين العبد وربه فحسابهم على ربهم، تنفيذاً لأمر الله تعالى: {فَلِذَٰلِكَ فَادْعُ ۖ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ ۖ وَقُلْ آمَنتُ بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ مِن كِتَابٍ ۖ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ ۖ اللَّـهُ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ ۖ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ ۖ لَا حُجَّةَ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ ۖ اللَّـهُ يَجْمَعُ بَيْنَنَا ۖ وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ ﴿١٥﴾} صدق الله العظيم [الشورى].
ولربّما يودّ أن يقاطعني أحد علماء الأمّة فيقول: "مهلاً يا ناصر محمد، ألم يأمرنا الله بالقتال في سبيل الله، وقال الله تعالى: {إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَكُن فِتْنَةٌ فِي الْأَرْضِ وَفَسَادٌ كَبِيرٌ} صدق الله العظيم [الأنفال:73]؟". ومن ثم يقول: "ألم يقصد بذلك الجهاد في سبيل الله؟". ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهدي ناصر محمد اليماني وأقول: اللهم نعم، ولكن ذلك لنصرة إخواننا المسلمين إن تمّ الاعتداء على حرماتهم من الكافرين فوجب على الإمام المهدي نصرتهم بكل ما أوتي من قوة، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَإِنِ اسْتَنصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ إِلَّا عَلَىٰ قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُم مِّيثَاقٌ ۗ وَاللَّـهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿٧٢﴾ وَالَّذِينَ كَفَرُوا بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَكُن فِتْنَةٌ فِي الْأَرْضِ وَفَسَادٌ كَبِيرٌ ﴿٧٣﴾} صدق الله العظيم [الأنفال].
والفتنة في الأرض هي الاعتداء على حقوق المسلم من قبل الكافر ليخرجه من داره بسبب أنّه يؤمن بربِّه فيسلب ماله ويسفك دمه ويهتك عرضه وأرضه؛ أولئك أمرنا الله أن نأخذهم فنقتِّلهم تقتيلاً ونحرّض المؤمنين على قتالهم ولِيَجِدوا من الإمام المهدي غِلظةً وبأساً شديداً حتى نرفع الظلم عن المسلمين، تصديقاً لقول الله تعالى: {الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِن دِيَارِهِم بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَن يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّـهُ ۗ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّـهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّـهِ كَثِيرًا ۗ وَلَيَنصُرَنَّ اللَّـهُ مَن يَنصُرُهُ ۗ إِنَّ اللَّـهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [الحج].
وكذلك العكس لو أنّ المسلمين يعتدوا على حقوق الكافرين فينهبوا أموال الكافرين ويسبوا نساءهم ويخرجوهم من ديارهم ويسفكوا دماءهم ليس إلا بحجّة أنّهم كافرون وليسوا مؤمنين بالله أولئك سوف يقاتل الإمام المهديّ في صفِّهم ضدّ المسلمين حتى أرفع الظلم عنهم فأعدل بينهم، فلا إكراه في الدِّين ولم يحِل الله لكم أن تأخذوا أموال الناس وتسبوا نساءهم وتسفكوا دماءهم بحجّة عدم إيمانهم بالله: {قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم [البقرة:111].
ويا معشر البشر، إنّي المهديّ المنتظَر خليفة الله في الأرض أدعو إلى السلام العالمي بين شعوب البشر وإلى التعايش السلمي بين المسلم والكافر وأُمِرت أن أجاهد في سبيل الله لرفع ظلم الإنسان عن أخيه الإنسان، ولم يأمرني الله للجهاد للقتال في سبيل الله لإكراه الناس على الإيمان، أفلا تتقون؟ تصديقاً لقول الله تعالى: {لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّـهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا ۗوَاللَّـهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٥٦﴾} [البقرة].
{وَإِن مَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ ﴿٤٠﴾} [الرعد].
صدق الله العظيم
فكيف يأمر الله رسوله بعكس ما أمره به في محكم كتابه كما تزعمون أنَّ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم قال:
ولكنّ علماء المسلمين يزعمون إنّما شُرِّع القتال في سبيل الله لإكراه الناس على الإيمان حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله فيقيموا الصلاة! وما لم يفعلوا أحلّ الله لهم سفك دمائهم وسبي نسائهم، وإنّهم لكاذبون. بل شرّع القتال في سبيل الله لرفع ظلم الإنسان عن أخيه الإنسان لمنع الفساد في الأرض، فمن يقتل نفساً بغير الحقّ سواءً يكون المقتول مسلماً أم كافراً نقيم عليه حدّ الله بالقتل (فلا فرق بين الأنفس في الكتاب) حتى نمنع سفك الدماء في الأرض، فلا ينبغي لمسلمٍ أنْ يسفك دم كافر بحجّة كفره ولا ينبغي لكافر أن يسفك دم مسلمٍ بحجّة إيمانه بربّه.
وكذلك الذين يعتدون على أعراض الناس بالزنا فسوف نقيم عليهم حدّ الله في محكم الكتاب حتى نمنع الاعتداء على أعراض الناس واختلاط الأنساب.
وكذلك السارق لمال المسلم أو لمال الكافر نقطع يده بالحدّ المعلوم في البنان وليس الكف من المعصم حتى يستطيع أن يتطهّر من الأذى ولا نبالي. والسارق من بيت مال المسلمين فلا نقيم عليه حد السرقة كونه سرق من المال العام بل نحرمه من منصبه ويُحبس عام فهو ليس أهلاً لولاية بيت مال المسلمين والكافرين. وكل شيء نفصّله في حينه من الكتاب تفصيلاً، ولكن المشكلة هي إعراض علماء المسلمين لدعوة الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم الذين اتّخذوه مهجوراً، ويشكو الإمام المهديّ ناصر محمد ما شكاه جدّه محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم: {وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَـٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا ﴿٣٠﴾} صدق الله العظيم [الفرقان:30].
لا قوة إلا بالله العظيم؛ ألا والله إنّه في نظري قد أصبح علماء المسلمين وأمّتهم أحقّ بالعذاب من الكافرين كونهم يؤمنون بكتاب الله القرآن العظيم الذي يدعو إليه المهديّ المنتظَر كافة البشر، فإذا أول كافر بدعوة المهديّ المنتظَر هم المؤمنون بهذا القرآن العظيم: {قُلْ بِئْسَمَا يَأْمُرُكُم بِهِ إِيمَانُكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ} [البقرة:93].
فإذا كان هذا ردّ علماء المسلمين وأمّتهم إلا من رحِم ربّي فماذا ننتظر من النصارى واليهود والكافرين بهذا القرآن؟ وحتماً سوف يقولون إذا لم يصدّقك قومُك العرب والمسلمون المؤمنون بالقرآن الذي تدعوهم إليه فكيف تريدنا أن نصدق دعوتك ونحن أصلاً كافرون بهذا القرآن الذي تدعو الناس إلى الاحتكام إليه واتّباعه؟ ومن ثم يحكم الله بيننا وبين المسلمين والكافرين فيفتح بيننا بالحقّ وهو خير الفاتحين فيغشى العذاب قرى البشر المعرضين عن الذِّكر مسلمهم والكافر إلا من اتّبع الذكر، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَإِن مِّن قَرْيَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا ۚ كَانَ ذَٰلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا ﴿٥٨﴾} صدق الله العظيم [الإسراء:58]؛ كونهم أعرضوا عن ذِكر ربّهم قرى البشر جميعاً مسلمهم والكافر إلا من رحم ربي، تصديقاً لقول الله تعالى:{إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَـٰنَ بِالْغَيْبِ ۖ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ ﴿١١﴾} صدق الله العظيم [يس].
وسلامٌ على المرسَلين، والحمدُ للهِ ربِّ العالمين.
فبلغوا بياني هذا إلى فضيلة الشيخ سليمان العلوان وفضيلة الشيخ طارق السويدان، فقد وعد سليمان بالردّ على جميع البيان الحقّ للقرآن للإمام المهدي ناصر محمد اليماني في موقعه، ولكن فليسمح لنا بالحوار في موقعه أو يأتي للحوار في موقعنا طاولة الحوار العالميّة (موقع الإمام المهدي ناصر محمد اليماني، منتديات البشرى الإسلاميّة)، وشكراً.
خليفة الله وعبده؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
______________
الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني
24 - شعبان - 1432 هـ
26 - 07 - 2011 مـ
۴-مرداد-۱۳۹۰ه.ش
10:18 صباحاً ــــــــــــــــ
پاسخی دیگر از مهدی منتظر به طارق السویدان و تمام خطبای منابر و مفتیان کشورها...
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله إلى الناس كافة وآله الأطهار وجميع أنصار الله الواحد القهار في كلّ زمانٍ ومكانٍ إلى اليوم الآخر..
سلامُ الله عليكم ورحمة الله وبركاته أحبتي في الله كافة عُلماء المُسلمين، وسلامُ الله على أمّة الإسلام في العالمين، السلام علينا وعلى عباد الله الصالحين وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين..
از امام مهدی ناصر محمد یمانی به شیخ گرانقدر دکتر طارق السویدان که پاسخ زیر را به ما داده است:
در پاسخ دکتر طارق برای ناصر محمد یمانی دعا شده و بر علیه ناصر محمد یمانی نیز دعا شده و هم چنین به ناحق به ما دشنام داده شده است که در ادامه میآید:
پاسخ دیگری نیز از شیخ فاضل دکتر طارق السویدان داده شده که در ادامه میآید:
و این پاسخ امام مهدی ناصر محمد یمانی به شیخ فاضل طارق بن محمد السویدان است:پروردگارا؛ به حق لا اله الا انت و به حق تمام اسما الحسنی و صفات اعلایت؛ اگر میدانی که من بدون فتوای خداوند واحد قهار ادعا کردهام مهدی منتظرم و از شخصیت مهدی منتظر تقلید کردهام، دعای طارق السویدان را مستجاب نما و در شب یا روز با قدرت مقتدرانه خود مرا بگیر و اگر شیخ فاضل طارق، بر علیه مهدی منتظر حقی که از جانب تو آمده است یعنی ناصر محمد یمانی دعا کرده و به ناحق به من ناسزا میگوید؛ خدایا به حق أسماء الحسنی و صفات اعلایت از تو میخواهم شیخ فاضل طارق بن محمد السویدان و تمام علمای مسلمین را که از دعوت من روگردانند، ببخش که آنها نمیدانند؛ و وعده تو حق است و تو ارحم الراحمینی.
عزیز من شیخ فاضل طارق بن محمد السویدان محترم و برادرش شیخ فاضل سلیمان العلوان محترم و تمام علمای مسلمین، به خداوند قسم که شایسته شما نیست که تا ناصر محمد یمانی از نظرعلمی و با دلایل قوی از محکمات قرآن، تفوق و غلبه خود بر شما را نشان نداده باشد؛ از وی پیروی نمایید، چون کسی که مردم را به سوی راه خداوند دعوت میکنید، باید از جانب خداوند و پروردگارعالمیان آن چنان دانش و دلایل قوی داشته باشد که شکی در این که از جانب خداست در آنها نباشد. تصدق فرموده خداوند تعالی:
{قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ} صدق الله العظيم [يوسف:۱۰۸].
شیخ فاضل طارق محمد السویدان؛ میبینم که در حق من فتوا میدهی که من بویی از اسلام نبردهام و به من بهتان میزنی که احادیث محمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم را تکذیب میکنم و هم چنین فتوا میدهی که من دجال این عصر هستم! طارق السویدان از خداوند رحمن درباره این توصیفات یاری میطلبم. بلکه خدا را به شهادت میگیرم که ایمان من به احادیث حق سنت نبوی به همان شدت ایمانم به قرآن عظیم است. من بین کتاب خداوند و سنت حق رسولش جدایی قایل نیستم و من از شما نمیخواهم که تنها از قرآن پیروی کنید و سنت حق نبوی را رها کنید و پناه بر خداوند که از جاهلان باشم. خیر من امام مهدی ناصر محمد یمانی تمام علمای مسلمین و امت آنها را به پیروی از کتاب خداوند قرآن عظیم و سنت حق رسولش دعوت میکنم، راست این است که تو شاهدی که مهدی منتظر نسبت به احادیث شیطان رجیم که در احادیث سنت جاسازی شدهاند کافر است. این احادیث توسط اولیاء شیطان که تظاهر به مؤمن بودن کرده و کفر و مکر خود برای دور کردن مردم از پیروی از ذکر را پنهان میکنند وارد سنت نبوی شده است و میبینید که با حدیث خداوند در آیات محکم کتاب؛ قرآن عظیم که محفوظ از تحریف است مغایرند. خداوند شما را از مکر این گروه آگاه نموده است، مکر آنها از راه سنت نبوی است و احادیث دروغی را که از جانب خداوند و رسولش نیستند؛ بلکه از شیطان رجیم به اولیای خود که تظاهر به داشتن ایمان کرده و مکرو تلاش خود برای دور کردن مردم از پیروی از ذکر را مخفی میکنند، رسیده است. این ناصر محمد یمانی نیست که درباره این مکر فتوا میدهد؛ بلکه خداوند در آیات محکم کتاب و در این فرموده خود به شما فتوا میدهد که:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا (۸۱) أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا (۸۲)} صدق الله العظيم [النساء].
و از اینجا استنباط میکنیم که احادیث سنت نبوی نیز از جانب خداوند هستند و هم چنین استنباط میکنیم که احادیث سنت نبوی از تحریف و دست کاری مصون نیستند، و درمییابیم خداوند به شما فرمان میدهد که احادیث سنت نبوی که درباره آنها اختلاف هست به آیات محکم قرآن عظیم عرضه شوند، پس به آیاتی که آیات بنیادی کتابند( ام الکتاب) و برای عالم و جاهل مسلمانان روشنند؛ توجه شود. اگر دریافتید حدیث نبوی که درباره آن اختلاف دارید، با یکی از آیات محکم کتاب اختلاف زیادی دارد؛ بدانید که حدیث از جانب خداوند نیامده است و محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله آن را بیان نفرموده اند،چون هم قرآن و هم سنت بیان همگی از جانب خداوند آمده اند.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ (۱۸) ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ (۱۹)} صدق الله العظيم [القيامة].
جناب شیخ طارق، چگونه به ما افترا زده و میگویی ناصر محمد یمانی به احادیث سنت نبوی کافر است؟ طارق سلیمان از خداوند استعانت میجویم! تو مانند کسانی نیستی که قبل از اینکه امر برایشان روشن گردد؛ به ناحق در مورد مردم قضاوت میکنی؟ خداوند از تو درگذرد و تو را مورد بخشش قرار دهد.
ای علمای عزیز مسلمین؛ نظرتان چیست که امر را برایتان بسط داده و بگویم؛ اگرمیتوانید، برای این آیات از سوره النساء بیانی هدایتگرتر و سخنی درستتر از بیان ناصر محمد یمانی بیاورید؛ اگر چنین کردید-که نمیتوانید-ناصر محمد یمانی دروغگویی گستاخ خواهد بود نه مهدی منتظر، میدانید چرا؟ چون ناصر محمد یمانی اساس و بنیان دعوت مهدوی را بر این آیات از سوره النساء قرار داده است؛ چون این فتوا را برایتان استنباط میکنم که قرآن عظیم مرجع موارد اختلاف شما در سنت بیان نبوی است؛ چون قرآن و سنت بیان هر دو از نزد خداوند رحمن است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ (۱۸) ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ (۱۹)} صدق الله العظيم [القيامة].
به خاطر اینکه قرآن و احادیث سنت بیان نبوی هردو از جانب خداوند رحمن هستند؛ پس نباید به هیچ وجه با یکدیگر اختلاف و تفاوت داشته باشند، بلکه کتاب خداوند و سنت بیان نور علی نورند؛ برایتان در این باره مثالی میآورم؛ حدیثی از سنت حق نبوی که محمد رسول الله عليه الصلاة والسلام میفرمایند: [أعرضوا حديثي على القرآن فما وافق القرآن فأنا قلته وما خالف القرآن فليس مني]
[حدیث مرا به قرآن عرضه کنید؛اگرموافق قرآن بود،من آن را گفته ام و اگر مخالف قرآن بود از من نیست] صدق عليه الصلاة والسلام.
از این حدیث چندین نکته را میتوانیم دریابیم؛ ازجمله اینکه احادیث سنت نبوی از تحریف و دست کاری مصون نیستند و برای همین هم محمد رسول الله به شما فرمان داده است که احادیث را به قرآن عظیم عرضه نمایید و به شما یاد داده که آنچه که مخالف قرآن باشد از جانب ایشان علیه الصلاة و السلام نیست. حال بیایید این حدیث را در معرض قضاوت کتاب خداوند قرار دهیم که آیا با فتوای عرضه احادیث نبوی بر آیات محکم قرآن موافق است یا خیر؟ میبینید پروردگارعالمیان همین فتوا را را در آیات محکم کتابش که از تحریف محفوظ است داده و میفرماید:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا (۸۱) أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا (۸۲)} صدق الله العظيم [النساء]
لذا جناب طارق السویدان، همانا که قرآن و سنت بیان نورعلی نورند و شایسته آنان نیست که با یکدیگر تناقض داشته باشند. هرچه با کتاب خداوند و سنت حق رسولش مغایر باشد؛ حدیث دروغی است که از جانب خداوند نیست؛ یعنی از جانب شیطان رجیم است که به اولیایش که تظاهر به ایمان کرده و کفرشان را پنهان مینمایند؛ رسیده است. شیاطین آنان را از مکر ابلیس درمورد نسبت دادن احادیث دروغ به نبی، آموزش میدهند و این تعلمیات به صورت سرّی وقتی با آنان خلوت میکنند به ایشان داده میشود. آنها هستند که خداوند در آیات محکم کتابش درباره شان میفرماید:
{وَإِذَا لَقُواْ الَّذِينَ آمَنُواْ قَالُواْ آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْاْ إِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالُواْ إِنَّا مَعَكْمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ(۱۴)} صدق الله العظيم [البقرة].
امر عجیبی نیز از این آیات استنباط میشود و آن هم شدت زیرکی و مکاری شیاطین بشر در تظاهر به ایمان داشتن و پنهان کردن کفرشان است؛ تا جایی که شیاطین بشر با این مکاریشان باعث میشوند شیاطین جن دربارهشان دچار حیرت میشوند و شک میبرند که شیاطین بشرایمان آورده و پیرو-ذکر- شدهاند و به آنان میگویند شما را چه میشود؛ گویا محمد رسول الله را باور کرده و پیرو او شدهاید و از صحابهای شدهاید که نسبت به او به یقین رسیدهاند؟ آن گاه شیاطین بشرپاسخ داده و میگویند:
همانا که آنان تظاهر میکنند که ایمان آورده و پیرو شدهاند؛ و هم چنین به طور مستمر به حضور در مجالس نبی در مورد بیان قرآن با سنت نبوی ادامه میدهند تا صحابه حق رسول الله به ایشان شک نکنند و بعدها حرفشان را نپذیرند، برای همین باید تظاهر کنند که اخلاص داشته و با تقوا هستند و به صورت مداوم در محضر نبی حاضر میشوند. سپس در پیشگاه نبی چنان سخن میگویند که او را تحت تأثیر قرار میدهد و بقیه صحابه شاهد باشند که نبی از سخنان آنان شگفت زده میشود و بعدها احادیث دروغ آنها را که از شیطان آموختهاند، بپذیرند. اینجاست که شیاطین جن مطمئن میشوند شیاطین بشر با آنها همراهند. فقط شیاطین جن میبینند که شیاطین بشر بسیار ظاهرساز هستند و از آنها شیطانتر و مکارترند.
طارق السویدان! عدهای از منافقان درمیان اهالی مدینه در نفاق خود ثابت قدم بودند و کسی از کارآنها خبر نداشت، نه محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم و نه صحابه برگزیده و برای همین خداوند تعالی میفرماید:
واینان خطرناکترین گروه برای اسلام و مسلمین هستند و مکر بزرگشان را که بعد از مرگ نبی علیه الصلاة و السلام آشکار شد، به کار بستند و برای مسلمانان علوم حدیثی را نگاشتند که از نبی شنیدهاند و روایات زیادی از جانب ایشان را به صورت سند درآوردند با این ادعا که آنها را از نبی خداوند شنیدهاند؛ برخی شنیدهها از صحابه برگزیده را که به طور مستمر در مجالس علم حدیث نبوی شرکت میکردند نیز مستند کردند و از اکثر آنچه که خداوند در آیات محکم قرآن عظیم برشما نازل کرده است، گمراهتان کردند. خداوند بنده خود امام مهدی ناصر محمد را فرستاده تا شما از ظلمات خارج کرده و به نور راهنمایی کند و شما را به مسیر اولیه نبوت بازگرداند و شما را در حالی که ترک کنیم به اذن خداوند درمسیر کتاب خداوند و سنت حق رسولش قرارگرفتهاید...
تا زمانی که به دعوت به پذیرش حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم که از تحریف و دست کاری محفوظ است، پاسخ ندهید، نمیتوانم شما را از ظلمات بیرون کشیده و به سوی نور ببرم؛ چون خداوند کتاب خود را بصیرتی محفوظ از تحریف و دست کاری قرار داده است تا مرجع موارد اختلافات در سنت نبوی باشد؛ همان طور که مرجع تورات و انجیل نیز هست ولذا خداوند تعالی میفرماید:
{إِنَّ هَـٰذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿۷۶﴾ وَإِنَّهُ لَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ ﴿۷۷﴾} صدق الله العظيم [النمل].
خداوند به محمد رسول الله بنده و رسول خود فرمان نداده است که اهل کتاب را به حکمیت تورات و انجیل دعوت کند؛ چون این دو کتاب از تحریف و دست کاری محفوظ نماندهاند و خداوند تعالی میفرماید:
و لذا محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم علیرغم ایمان به تورات و انجیل؛ اهل کتاب را به سوی حکمیت آنها دعوت نکرد؛ بلکه محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم از آنها دعوت کرد تا حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم را بپذیرند و ایشان میدانستند که در قرآن عظیم نسبت دروغ به خداوند ندادهاند و قرآن عظیم دروغهای شیاطین بشر از قوم یهود را کشف کرده و دروغهایی که به پروردگارشان نسبت داده بودند، آشکار خواهد کرد و علت روگرداندن گروهی که نسبتهای دروغ داده بودند از پذیرش حکمیت قرآن عظیم نیز همین است و خداوند تعالی میفرماید:
میدانید چرا این گروه حاضر به پذیرفتن حکیت کتاب خداوند قرآن عظیم نشدند؟ چون آنها از همان گروههایی بودند که نسبتهای دروغ را وارد تورات و انجیل کردهاند و اگر حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم را میپذیرفتند، دروغهایی که به پروردگارشان نسبت داده بودند، کشف میشد و آنها به عمد و دانسته به خداوند دروغ بسته بودند؛ گروه روگردان؛ همان فرقه های افترا زننده بودند و خداوند تعالی میفرماید:
و از این رو میبینید که این گروه از دعوت به پذیرش حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم سرباز میزدند تا دروغهایی که به ناحق به پروردگارشان نسبت داده بودند؛ فاش نشود و خداوند تعالی میفرماید:
{أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوْتُواْ نَصِيباً مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَى كِتَابِ اللّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّى فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ} [آل عمران:۲۳]
سؤالی که در برابر جناب شیخ طارق السویدان مطرح میشود این است که: چرا شما نیز از همین طریق روگردانی پیروی میکنید؟ چرا از پذیرش حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم سربازمیزنید؟ آیا از آن ملتها پیروی میکنید؛ شما را چه میشود که از پذیرش حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم سرباز میزنید در حالی که شما علمای مسلمین هستید نه علمای یهود؟ قضیه چیست جناب طارق شما را چه میشود و چه بر سر شما آمده است؟ و امام مهدی ناصر محمد یمانی نمیگوید شما یهودی هستید؛ اما میبینم از همان روش آنها برای روگردانی از دعوت به پذیرش حکمیت بر اساس کتاب خداوند قرآن عظیم پیروی میکنید تا جایی که کارتان امام مهدی منتظر ناصر محمد را به حیرت انداخته که شما علمای مسلمین هستید یا علمای یهود! ای مردم کارتان مرا به دهشت میاندازد!
شیخ فاضل طارق محمد السویدان؛میبینم که درباره ناصر محمد یمانی میگویی:
پس امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ او میگوید: طارق؛ آیا وقتی کسی را میبینی که مردم را به عبادت بدون شریک خداوند فرا میخواند، بعد درباره او فتوا میدهی و میگویی:"این مرد چیزی از اسلام نمیداند"! و جناب طارق، آیا وقتی میبینی کسی مردم را به پیروی از کتاب خداوند و سنت حق رسولش فرا میخواند درباره او فتوا داده و میگویی: "این مرد چیزی از اسلام نمیداند"؟ و جناب طارق! آیا وقتی میبینی مردی، از شما دعوت میکند به حکمیت بر اساس کتاب محفوظ از تحریف و دست کاری خداوند رو کنید درباره او فتوا داده و میگویی:"این مرد چیزی از اسلام نمیداند"؟
پس امام ناصر محمد یمانی درپاسخ میگوید: اگر دعوت امام مهدی ناصر محمد یمانی حقّ نیست ، او که مردم را به عبادت عاری از شرک خداوند فرا میخواند و از ایشان میخواهد از کتاب خداوند و سنت حق رسولش پیروی کرده و حکمیت بر اساس کتاب خداوند و سنت حق رسولش را بپذیرند، اگر چنین است، پس جناب شیخ طارق؛ حق کجاست؟ به نام خداوند از تو سؤال میکنم که اگر راست میگویی مرا به سوی آن حق راهنمایی کنی؛ هیهات هیهات. به پروردگار زمین و آسمانها قسم، نه تو و نه تمام علمای مسلمین و مسیحی و یهودی؛ نمیتوانید ولو در یک مسئله از آیات محکم قرآن عظیم بر امام مهدی ناصر محمد یمانی غلبه کنید، ولو اینکه به یکدیگر کمک و یاری کنید و من از راست گویانم.
به خداوند قسم؛ جناب طارق محمد؛ اگر به روگردانی از دعوت مهدی منتظر ناصر محمد برای پذیرش حکمیت بر اساس کتاب خداوند قرآن عظیم ادامه دهید، خداوند در شب عبور سیاره سقر که با نام سیاره دهم نامیده میشود، شما را گرفتار عذاب بسیار شدید و بدی میکند، پس از خداوند بترسید و از دعوت مهدی منتظر به پذیرش حکمیت ذکر-قرآن- سرباز نزنید؛ آیا متذکر نمیشوید؟ ای طارق به کجا میروید و چه کسی در برابرعذاب یوم عقیم ـ روز بیمانند از نظر شدت عذاب- که قبل از روز قیامت خواهد بود؛ به شما پناه خواهد داد؟ اما اکثرتان نمیدانید. ما هنوز با حسن ظن به شما نگاه میکنیم؛ باشد که تقوا پیشه نمایید.
و اما درمورد شیخ فاضل سلیمان العلوان که میگویی مرا در رادیوی الحرمین؛ شقه شقه کرده، میگوییم: خداوند او را مورد عفو خود قرار داده و از او درگذرد، ولی من چیزی از او نمیدانم و چیزی از او ندیدهام؛ اثری از او در اینترنت جهانی پیدا نکردهام و این منطقی شجاعانه نیست؛ بلکه منطق شجاعانه این است که جناب شیخ سلیمان علوان بر سر میز جهانی گفتگو در پایگاه امام مهدی ناصر محمد یمانی حاضر شود و سپس بگوید: " این منم که میهمان پایگاه تو شدهام ناصر محمد یمانی؛ من با اسم واقعی خود در این سایت و بر سر میز گفتگو ثبت نام کردهام نه با اسم مستعارو به گفتگو با کسی آمدهام که گمان میکند مهدی منتظر ناصر محمد یمانی است. ولی شرطی دارم که اگر چیزی از پاسخهای مرا تغییر داد یا حذف کرد؛ بر انصار او در کشورهای مختلف عالم واجب است که نسبت به وی کافر شوند، بلکه اگر پاسخ سلیمان العلوان را حذف کرد یا چیزی را که نگفته بود به او نسبت داد؛ انصارش باید او را به صورت علنی لعن کنند.
پس ناصر محمد یمانی درپاسخ ایشان میگوید که این شرط بین من و تو باشد: در این مورد کفیل تو خداوند است و وکیل بودن خدا کافی است؛ اگر شما دونفر-سلیمان العلوان و طارق السویدان- از حضور در پایگاه من سرباز زدید و گفتید:" ما خودمان پایگاه رسمی داریم و به تو اعتماد نداریم ناصر محمد؛ ممکن است با نامهای ما نسبتهایی بدهی که ما نگفتهایم". در این صورت امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسختان میگوید: ولی من به شما اعتماد خواهم کرد و با اطمینان کامل از اینکه شما بیانات مرا تغییر نخواهید داد و مطالبی که نگفتهام را به نام من منتشر نمیکنید-حاضرم به پایگاه شما بیایم- آیا حاضرید ناصر محمد یمانی را به عنوان مهمان بپذیرید تا در پایگاه سلیمان العلوان یا پایگاه طارق السویدان به گفتگو بپردازیم؟ ای جماعت؛ اگر شما بتوانید در برابر ناصر محمد یمانی حجت علمی و دلایل قوی اقامه کنید؛ اجر بزرگی خواهید یافت زیرا به عموم مسلمین ثابت خواهید کرد که ناصر محمد یمانی؛ آشکارا گمراه است. در این صورت انصار من از پیروی از من دست برداشته و شما نیز در صورتی که من دروغگوی گستاخی باشم و طبق فتوای طارق از اسلام چیزی ندانم، امت را از فتنه ناصر محمد یمانی نجات خواهید داد.
ما همانی را به شما میگوییم که فرمان داده شده تا به امثال شما بگوییم:
{قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنتُمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم [البقرة:۱۱۱]،
شرط این است که در آوردن برهان باید مانند امام مهدی ناصر محمد یمانی عمل کنید و دلایل شما از آیات محکم قرآن باشد و شرط این است که آیات باید از آیات بنیادی-ام الکتاب- و محکمی باشند که برای عالمان امت و عامه مسلمانان روشن باشند؛ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَذَا ذِكْرُ مَن مَّعِيَ وَذِكْرُ مَن قَبْلِي بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الحقّ فَهُم مُّعْرِضُونَ(۲۴)} صدق الله العظيم [الأنبياء].
جناب طارق چرا از خداوند میخواهی که امام ناصر را به شدت و با اقتدار خود گرفته و گرفتار نماید؟ آیا علت آن این است که او مردم را به پذیرش حکمیت بر اساس ذکر دعوت میکند و به خاطر این میخواهید از ناصر محمد انتقام بگیرید؟ طارق؛ اگر امر ناصر محمد گمراهی و او گمراه کننده باشد؛ این خطر بسیار بزرگی برای اسلام ومسلمین است و بر تو واجب است که با تمام دانش و برهانهای قوی و مقنعی که خداوند از کتاب به شما عطا نموده از حدود دین دفاع کنید؛ اگر راست میگویید.
و اما ناصر محمد یمانی میگوید: به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم که ترس من برای امت اسلام به خاطرعدم پیروی از حق به علت فتنه علمایشان، بزرگتر از ترس من از فتنه مسیح کذاب برای آنان است؛ چون عده کثیری از مسلمانان؛ هیچ فکر نمیکنند و منتظر تصدیق علمایشان هستند. اگر علما از ناصر محمد یمانی تبعیت کنند؛ آنها نیز پیرو او میشوند و اگر علما از ناصر محمد یمانی روبرگردانند؛ آنها نیز از او رومیگردانند! کسانی که تعقل نمیکنند؛ از بدترین موجوداتند و خداوند تعالی میفرماید:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّـهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنتُمْ تَسْمَعُونَ ﴿۲۰﴾ وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ قَالُوا سَمِعْنَا وَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ ﴿۲۱﴾ إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللَّـهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ ﴿۲۲﴾ وَلَوْ عَلِمَ اللَّـهُ فِيهِمْ خَيْرًا لَّأَسْمَعَهُمْ ۖ وَلَوْ أَسْمَعَهُمْ لَتَوَلَّوا وَّهُم مُّعْرِضُونَ ﴿۲۳﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّـهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّـهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ ﴿۲۴﴾ وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَّا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنكُمْ خَاصَّةً ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّـهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴿۲۵﴾} صدق الله العظيم [الأنفال]
ممکن است یکی از مسلمانان عادی بخواهد حرف مرا قطع کرده و بگوید:" من از عامه مسلمانان هستم وای برادر، من به خاطر اینکه منتظر فتوای علمای مسلمین در مورد اینکه تو مهدی منتظری یا یک دورغ گوی گستاخ، از بدترین جنبندگان نیستم؛ اما علت انتظار من برای دادن فتوا درباره شما این است که دانش آنان از کتاب خداوند و سنت رسولش بیش از من است؛ پس چرا ما را این گونه توصیف میکنی که هرکس منتظر فتوای آنان درباره شماست از بدترین جنبندگانی است که اهل تعقل نیست؟ آیا این توصیف خود را تعدی به عامه مسلمانان نمیدانی و به ناحق ما را مورد اهانت قرار نمیدهی؟" پس امام ناصر محمد یمانی در پاسخ میگوید: آیا خداوند به شما فرمان داده که کورکورانه از علمای خود تبعیت کرده و در مورد دلایل آنها که آیا درست و قوی است وعقل و منطق آن را میپذیرد یا خیر با عقل و منطق نمیخواند؛ تدبر نکنید؟ چون این شرطی است که در کتاب برای کسانی که به دنبال حق هستند مقرر شده که از هیچ دعوت کنندهای پیروی نشود مگر اینکه قبل از آن در مورد دلایل قوی و دانش او تعقل کنند؛ چون خداوند از او درمورد عقلش سؤال خواهد کرد؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْؤُولاً (۳۶)} صدق الله العظيم [الإسراء].
بلکه برشما واجب است که در مورد دلایل علمیامام ناصر محمد و طارق محمد فکر کنید تا ببینید کدام یک به حق سخن گفته و راه راست-صراط مستقیم-را نشان میدهند؟ من به شما میگویم بی شک و تردید، نتیجه چه خواهد بود. از آنجا که میدانم من امام مهدی منتظر ناصر محمد در مسیر حق آشکار هستم؛ میتوانم برای شما فتوا داده و آن را با قسم حق به خداوند بزرگ تزکیه کنم اگر با عقلتان تدبر و تفکر کنید، خواهید دید که عقلتان به حق به شما فتوا خواهد داد که دلایل علمی قوی که عقل و منطق را قانع میکند؛ بیانات امام ناصر محمد یمانی است و اگر فتوای عقلتان را که از دیدن حق قاصر و کور نیست را تکذیب کنید؛ خداوند حجت عقل و منطق را دربرابر شما اقامه خواهد کرد و جز خداوند ولی و ناصری نمییابید.
ای عامه مسلمانان؛ آیا فکر میکنید انصار انبیای خداوند چون ازعلما بودند، از انبیاء الهی پیروی میکردند؟ خیر به پروردگارم قسم که چنین نبود؛ آنها بت پرست بودند تا اینکه از جانب پروردگارشان کسی آمد که آنها را به عبادت پروردگار بدون شریک فرا میخواند؛ آنان به عقل خود رجوع کرده و به تفکر پرداختند و دیدند دعوت انبیاء برای عبادت خداوند یگانه و بدون شریک؛ حق است، پس از حق آمده از جانب پروردگارشان پیروی نمودند. درمورد مهدی منتظر نیز چنین است و به خداوند قسم تنها کسانی از او پیروی میکنند که اهل تعقل باشند، آنان کسانیاند که از عقل خود استفاده کرده و در دلایل قوی علمیناصر محمد یمانی تدبر کرده و با دلایل علمی دیگران مقایسه میکنند و در نهایت درمییابند، فرق بین بیانات ناصر محمد یمانی از قرآن و بیان دیگران مانند فرق بین ظلمت و نور است و خداوند آنان را از ظلمات خارج کرده و به نور قرآن عظیم وارد مینماید.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ} صدق الله العظيم [إبراهيم:۱]
امام مهدی ناصر نیز مردم را با کتاب خداوند از ظلمات به نور میبرد و شما شاهد هستید که ناصر محمد یمانی درباره هیچ چیز فتوا نمیدهد مگر از آیات کتاب خداوند، آیات محکم قرآن عظیم و سنت حق نبوی برای آن دلیل قوی علمی بیاورد.
ولی کسانی از علمای شما که از امر من رومیگردانند، تنها دشنام و ناسزا گفته و برهان قوی و علمی قانع کننده برای عامه مسلمانان ندارند، چون برهان علمی قوی و روشن از کتاب؛ خردمندان را قانع خواهد کرد و تنها کسی نسبت به آیات محکم کتاب کافر شده و یا از آن رومیگرداند که فاسق باشد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلاَّ الْفَاسِقُونَ} صدق الله العظيم [البقرة:۹۹]؛
این آیات بینه چه هستند؟ آنها آیات محکم کتابند که برای علمای امت و عامه مسلمانان روشن هستند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ} صدق الله العظيم [آل عمران:۷].
ممکن است فردی از عامه مسلمانان بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید:" آیا دراین مورد برای من درمورد آیه محکمی که عامه مسلمانان آن را روشن و واضح مییابند مثالی میزنی و چه برسد به علمایتان؟"امام مهدی ناصر محمد یمانی درپاسخ میگوید: خداوند تعالی میفرماید:
{وَهَذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُواْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:۱۵۵]
عامه مسلمانان در پاسخ ما؛ همگی میگویند:"در این آیه اختلاف و جدالی نیست؛ خداوند به ما فرمان میدهد که از قرآن عظیم پیروی کنیم تا در روز ملاقات با خداوند، مورد رحمت او قرار گیریم ولی ناصر محمد یمانی؛ آیا مقصود این است که جز قرآن از چیز دیگری پیروی نکنیم و سنت حق نبوی را رها کنیم؟ حرف تو چیست؟" ناصر محمد یمانی در پاسخ به مسلمانان عادی میگوید: چنین نیست؛ بلکه خداوند به شما امر میکند از آیات محکم قرآنش و از سنت بیانش پیروی نمایید؛ اما اگر در تورات یا انجیل یا سنت نبوی، مطلبی مخالف آیات محکم قرآن یافتید، آنچه را که بر خلاف محکمات قرآن است رها کرده و از آیات محکم قرآن پیروی کنید؛ باشد که هدایت گردید. چون قرآن عظیم حبل الهی است و خداوند به شما فرمان داده در زمانی که با چیزی مخالف حکم آن مواجه میشوید؛ به این ریسمان بیاویزید؛ به حبل الهی بیاویزید و پراکنده نشوید.[ فاعتصموا بحبل الله جميعاً ولا تفرقوا]
ممکن است یکی از عامه مسلمانان سخن مرا قطع کرده و بگوید:"چه دلیلی از آیات محکم کتاب داری که نشان دهد قرآن عظیم حبل الله است که فرمان داده شده به آن پایبند باشیم و نسبت به آنچه که با محکمات آن مخالف است کافر شویم که ما را به راه راست هدایت خواهد کرد؟" جواب شما و تمام مردم را بدون توضیح بیشتر،مستقیم به خداوند میسپاریم.خداوند تعالی میفرماید:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْهَانٌ من ربِّكم وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا ﴿۱۷۴﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿۱۷۵﴾} صدق الله العظيم [النساء]
ممکن است یکی از عامه مسلمانان سخن مرا قطع کرده و بگوید:"ناصر محمد؛ دیدم که در این بیان فتوا دادی که آیات محکم قرآن و سنت بیان؛ نور علی نور هستند؛ آیا از احادیث نبوی، حدیثی برایمان میآوری که همین فتوای خداوند در قرآن را تکرار کند که قرآن ریسمان الهی است که به ما فرمان داده شده به آن پایبند باشیم و به آنچه که مخالف محکمات آن است کافر شویم؟" امام ناصر محمد یمانی در پاسخ میگوید: محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم فرمود: [أبشروا أبشروا؛ أليس تشهدون أن لا إله إلا الله وأني رسول الله؟ قالوا: نعم، قال: فإن هذا القرآن سببٌ طرفه بيد الله وطرفه بأيديكم فتمسكوا به، فإنكم لن تضلوا].
[ بشارت بشارت ؛آیا شهادت نمیدهید لا اله الا الله و من رسول الله هستم؟ گفتند: بلی.فرمود:این قرآنیاست که یک طرف آن در دست خداوند و طرف دیگر در دستان شماست؛ به آن تمسک جویید که گمراه نمیشوید]
ومحمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم فرمود:
[كتاب الله فيه خبر ما قبلكم ونبأ ما بعدكم وحكم ما بينكم، هو الفصل ليس بالهزل، هو الذي لا تزيغ به الأهواء، ولا يشبع منه العلماء، ولا يخلق عن كثرة رد، ولا تنقضي عجائبه، هو الذي من تركه من جبار قصمه الله، ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله، هو حبل الله المتين وهو الذكر الحكيم، وهو الصراط المستقيم، هو الذي من عمل به أجر، ومن حكم به عدل، ومن دعا إليه هدي إلى صراط مستقيم].
[كتاب خداوند،خبر پيشينيان شما، خبر پسينيان شما وداوري درميان شماست ، قرآن سخني است قاطع و فيصله دهنده كه شوخي و بازيچه نيست. قرآن است که هواها با آن به كجي وانحراف نمي گرايند، وعلما از آن سير نمي شوند، و با وجود بسياري تكرا كهنه نمي شود و عجايب و شگفتي هاي آن به پايان نمي آيد.هرکس هدایت را درغیر آن جست؛خداوند او را گمراه میکند.حبل متین الهی و ذکر حکیم است؛صراط مستقیم است و هرکس به آن عمل کند اجر است و هرکس به آن رفتار کند عدل برپا کرده و هرکس به سوی آن فراخواند؛مردم را به راه راست فرا خواند]
ومحمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم فرمود:
[إن هذا القرآن هو حبل الله وهو النور البين والشفاء النافع، عصمة لمن تمسك به، ونجاة لمن تبعه لا يعوج فيقوم، ولا يزيغ فيستعتب، ولا تنقضي عجائبه].[ این قرآن است که حبل الهی و نور روشن و شفائی نافع است، عصمت کسی است که به آن تمسک جوید؛راه نجات برای کسی است که از آن پیروی نماید به را کج نمیرود مگر که درست میشود و منحرف نمیشود مگر که ( با قران ) مورد عتاب واقع میشود و عجائب این قران پایانی ندارد ]
عبد بن حمید از حسین بن علی الجعفی نقل کرده است که حمزه الزیات از ابی مختار الطائی ازابن اخی الحارث الأعور از حارث نقل کرده است: از مسجد میگذشتم که شنیدم مردم در مورد احادیث باهم اختلاف داشتند؛ برامیر المؤمنین علی وارد شدم و گفتم نمیبینی مردم در مورد احادیث باهم اختلاف داشتند؛ گفت: این کار را کرده اند؛ گفت:بله. فرمود اما من شنیدم که رسول الله صلى الله عليه وسلم میفرمایند:
[ألا إنها ستكون فتنة فقلت ما المخرج منها يا رسول الله قال كتاب الله فيه نبأ ما كان قبلكم وخبر ما بعدكم وحكم ما بينكم وهو الفصل ليس بالهزل من تركه من جبار قصمه الله ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله وهو حبل الله المتين وهو الذكر الحكيم وهو الصراط المستقيم هو الذي لا تزيغ به الأهواء ولا تلتبس به الألسنة ولا يشبع منه العلماء ولا يخلق على كثرة الرد ولا تنقضي عجائبه هو الذي لم تنته الجنّ إذ سمعته حتى قالوا: {إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنَاً عَجَبَاً يَهْدِيِ إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ } من قال به صدق ومن عمل به أُجر ومن حكم به عدل ومن دعا إليه هُديَ إلى صراطٍ مستقيم].
صدق عليه الصلاة والســــلام. ["بي گمان فتنه اي در پيش است "گفته شد: يا رسول الله ! پس راه بيرون رفت از آن فتنه چيست ؟ فرمودند: كتاب خداي تبارك و تعالي است ؛ در قرآن خبر پيشينيان شما، خبر پسينيان شما و داوري در ميان شماست ، قرآن سخني است قاطع و فيصله دهنده كه شوخي و بازيچه نيست. هر كس آن را از سر گردنكشي و استكبار فرو گذارد، خداوند كمر او را مي شكند و هركس هدايت را در غير آن طلب كند، خداوند او را گمراه مي كند. قرآن ريسمان مستحكم خداوند و نور مبين او و ذكر حكيم و صراط مستقيم است . قرآن است كه هواها با آن به كجي و انحراف نمي گرايند، زبانها بدان التباس و ابهام پيدا نمي كنند، ، علما از آن سير نمي شوند، و با وجود بسياري تكرار كهنه نمي شود وعجايب و شگفتي هاي آن به پايان نمي آيد وقرآن است كه چون جنيان آن را شنيدند، بي درنگ گفتند: {إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنَاً عَجَبَاً يَهْدِيِ إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ } هر كس به قرآن سخن گفت راست گفت و هر کس به آن عمل نمود پاداش گرفت و هر کس با آن حکم کرد ؛ حکم عادلانه داد و هر كس به سوي قرآن دعوت كرد، به سوي راه راست هدايت شد].
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
العبد الذي اصطفاه الله للناس إماماً فزاده على علماء الأمّة بسطة في علم البيان الحقّ للقرآن؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني
ردٌ آخر من المهديّ المنتظَر إلى طارق السويدان وكافة خطباء المنابر ومفتي الديار ..
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله إلى الناس كافة وآله الأطهار وجميع أنصار الله الواحد القهار في كلّ زمانٍ ومكانٍ إلى اليوم الآخر، سلامُ الله عليكم ورحمة الله وبركاته أحبّتي في الله كافة علماء المسلمين، وسلامُ الله على أمّة الإسلام في العالمين، السلام علينا وعلى عباد الله الصالحين وسلامٌ على المرسَلين والحمدُ للهِ ربِّ العالمين..
من الإمام المهدي ناصر محمد اليماني إلى فضيلة الشيخ المحترم الدكتور طارق السويدان الذي وصلنا منه الردّ بما يلي:
وقد جاء في ردّ الدكتور طارق دعاءٌ لناصر محمد اليماني وكذلك دعاءٌ على ناصر محمد اليماني وكذلك شتمٌ لنا بغير الحقّ كما يلي:
وكذلك ردٌّ آخر من قبل من فضيلة الشيخ الدكتور طارق السويدان كما يلي:
وهذا ردّ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني إلى فضيلة الشيخ طارق بن محمد السويدان: اللهم رجوتك بحقّ لا إله إلا أنت وبحقّ جميع أسمائك الحسنى وصفاتك العُلى إن كنت تعلم إنّني أفتري شخصيّة المهديّ المنتظَر بغير فتوى من الله الواحد القهار بأنّي المهديّ المنتظَر أن تجيب دعاء طارق السويدان فتأخذني أخذ عزيزٍ مقتدرٍ بالليل أو النهار، وإن كان فضيلة الشيخ طارق يدعو على المهديّ المنتظَر الحقّ من عندك ناصر محمد اليماني ويشتمني بغير الحقّ، اللهم رجوتك بحقّ أسمائك الحسنى وصفاتك العلى أن تغفر لفضيلة الشيخ طارق بن محمد السويدان وجميع علماء المسلمين المعرضين عن أمري فإنّهم لا يعلمون، ووعدك الحقّ وأنت أرحم الراحمين.
ويا حبيبي في الله فضيلة الشيخ المحترم طارق بن محمد السويدان وأخيه فضيلة الشيخ سليمان العلوان المحترمين وكافة علماء المسلمين، وتالله لا ينبغي لكم أن تتّبِعوا ناصر محمد اليماني ما لم يهيمن عليكم بالعلم والسلطان من محكم القرآن، كون الداعية إلى سبيل الله لا بد له أن يحمل العلم والسلطان من ربّ العالمين الذي لا يحتمل الشك فيه أنّه من عند الله، تصديقاً لقول الله تعالى: {قُلْ هَـٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّـهِ ۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي ۖ وَسُبْحَانَ اللَّـهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿١٠٨﴾} صدق الله العظيم [يوسف].
ويا فضيلة الشيخ طارق محمد السويدان، إنّي أراك تفتي في شأني وتقول أّنّني لست من الإسلام في شيء، وتبهتني أنّي أكذِّب أحاديث محمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم، وتفتي أنّني دجال هذا العصر! والله الرحمن المستعان على ما تصفون يا طارق السويدان؛ بل أشهدُ الله أنَّ إيماني بأحاديث السُّنة النّبويّة الحقّ هو كدرجة إيماني بهذا القرآن العظيم وأنّي لا أفرِّق بين كتاب الله وسنّة رسوله الحقّ وأنّي لا أدعوكم إلى اتِّباع القرآن وحده وتذرون السُّنة النّبويّة الحقّ وأعوذُ بالله أن أكون من الجاهلين؛ بل أنا الإمام المهدي ناصر محمد اليماني أدعو كافة علماء المسلمين وأمّتهم إلى أن يتّبعوا كتاب الله القرآن العظيم وسُنّة رسوله الحقّ، وإنّما تجد المهديّ المنتظَر يَكْفُر بأحاديث الشيطان الرجيم الموضوعة بين أحاديث السنة عن طريق أوليائه الذين كانوا يُظهرون الإيمان ويبطنون الكفرَ والمكرَ والصدَّ عن اتّباع الذكر بأحاديثٍ تجدونها تأتي مخالفةً لحديث الله في القرآن العظيم المحفوظ من التحريف، وقد علَّمكم الله بمكر تلك الطائفة أنّهم يمكرون بأحاديث في السُّنة النّبويّة فيجعلون فيها أحاديث مفتراة وهي من عند غير الله ورسوله أي من عند الشيطان الرجيم تلقَّاها أولياؤه الذين يظهرون الإيمان ويبطنون المكر والصدَّ عن اتّباع الذّكر، ولم يُفتِ بهذا المكر ناصر محمد اليماني بل الذي أفتاكم بذلك هو الله في محكم كتابه في قول الله تعالى: {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النساء].
ونستنبط من ذلك أنّ أحاديث السُّنة النّبويّة هي كذلك من عند الله، ونستنبط من ذلك أنّ أحاديث السُّنة النّبويّة ليست محفوظةً من التحريف والتزييف، ونستنبط من ذلك أن الله أمركم بعرض أحاديث النبيّ المختلفين عليها على محكم القرآن العظيم فتنظرون في آيات أمّ الكتاب البيّنات لعالِمكم وعامة المسلمين، فإن وجدتم الحديث النبويّ المختَلِفين عليه أنّه جاء بينه وبين إحدى آيات الكتاب المحكمات اختلافاً كثيراً فاعلموا إنّ ذلك الحديث النبويّ من عند غير الله ولم ينطق به محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم، كون القرآن وسُنّة البيان هم من عند الله جميعاً، تصديقاً لقول الله تعالى: {فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ﴿١٨﴾ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [القيامة]. فكيف تفتري علينا يا فضيلة الشيخ طارق أنَّ ناصر محمد اليماني يكفر بأحاديث السُّنة النّبويّة؟ والله المستعان يا طارق السويدان! ليس مثلك من يحكم على الناس بغير الحقّ حتى يتبيّن من الأمر، وسامحك الله وغفر الله لك.
ويا أحبّتي في الله جميع علماء المسلمين، ما رأيكم لو نُبَسِّط عليكم الأمر أكثر وأقول لكم لئن استطعتم أن تبيِّنوا هذه الآيات في سورة النساء بالبيان الأهدى من بيان ناصر محمد اليماني سبيلاً وأصدق قيلاً فإن فعلتم - ولن تفعلوا - فقد أصبح ناصر محمد اليماني كذاباً أشِراً وليس المهديّ المنتظَر، وهل تدرون لماذا؟ وذلك لأنّ هذه الآيات من سورة النساء هُنَّ الأساس الذي بُنِيَتْ عليه دعوة المهدي للإمام ناصر محمد اليماني، كوني أستنبط لكم الفتوى أنّ القرآن العظيم هو المرجع لما اختلفتم فيه من أحاديث السُّنّة النّبويّة كون القرآن وسُنّة البيان جميعهم من الرحمن. تصديقاً لقول الله تعالى: {فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ﴿١٨﴾ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [القيامة].
وبما أنّ القرآن وأحاديث البيان في السُّنة النّبويّة هنَّ من عند الرحمن، إذاً فلا ينبغي لهما أن يختلفا فيتناقضا على الإطلاق؛ بل سوف تجدون كتاب الله وسُنّة رسوله الحقّ نورٌ على نور، وأضرب لكم على ذلك مثلاً حديثَ محمد رسول الله في السُّنة النّبويّة الحقّ قال عليه الصلاة والسلام: [اعرضوا حديثي على القرآن فما وافق القرآن فأنا قلته وما خالف القرآن فليس مني] صدق عليه الصلاة والسلام.
ونفهم من هذا الحديث أموراً عدةً ومنها، أنَّ أحاديث السُّنة النّبويّة ليست محفوظةً من التحريف والتزييف، وكذلك نفهم أنّ القرآن العظيم محفوظ من التحريف والتزييف، ولذلك أمركم محمد رسول الله بعرض أحاديثه على القرآن العظيم وعلّمكم إنّ ما جاء مخالفاً منها لمحكم كتاب الله فليس منه عليه الصلاة والسلام. فتعالوا لنعرض هذا الحديث على كتاب الله هل يوافقه في فتوى عرض الأحاديث النّبويّة على مُحكم القرآن أم يخالفه؟ ومن ثمّ تجدون ذات الفتوى من ربّ العالمين في محكم كتابه المحفوظ من التحريف قال الله تعالى: {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النساء].
إذاً يا طارق السويدان إنَّ القرآن وسُنّة البيان نورٌ على نورٍ لا ينبغي لهما أن يتناقضا في شيء، فما ناقض كتاب الله وسُنّة رسوله الحقّ فهو حديثٌ مفترى من عند غير الله؛ أي من عند الشيطان الرجيم تلقّاه منه أولياؤه الذين يظهرون الإيمان ويبطنون الكفر، فيعلمهم الشياطين من مكر إبليس بأحاديثَ يفترونها على النبيّ ويتمّ تعليمهم إياها سرّاً حين يخلون بشياطينهم، وهم الذين قال الله عنهم في محكم كتابه: {وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَىٰ شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ ﴿١٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
ونستنبط كذلك من ذلك أمراً عجيباً وهو دهاء شياطين البشر في التظاهر بالإيمان ويبطنون الكفر لدرجة أنّ شياطين البشر من دهائهم أدخلوا شياطين الجنّ في حيرةٍ من أمرهم فكأنّهم صدّقوا واتَّبعوا حتى شكَّ شياطين الجنّ في شياطين البشر، وقالوا لهم: "ما خطبكم وكأنّكم صدّقتم واتَّبعتم محمداً رسول الله فأصبحتم من صحابته الموقنين بأمره؟"، ومن ثم ردَّ عليهم شياطين البشر وقالوا: {إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ} إنّما يتظاهرون بالإيمان والاتِّباع، وكذلك يداومون على الحضور في مجلس محاضرات النبيّ بشكل مستمرٍ لسماع بيان القرآن بالسُّنة النّبويّة حتى لا يشكَّ صحابةُ رسول الله الحقّ في أمرهم ومن ثمّ لا يأخذوا منهم، ولذلك لا بدّ أن يتظاهروا بالإخلاص والتقوى والمداومة على حضور محاضرات النبيّ، ثم يقولون أمام النبي قولاً يعجبه حتى يرى الصحابة الآخرين إعجاب النبي بقولهم، ومن ثم يأخذون عنهم الأحاديث المفتراة التي علَّمهم إياها الشياطين، ومن ثم اطمأنَّ شياطين الجنّ أنّهم معهم غير أنّه أدهش شياطين الجنّ دقة التمثيل لدى شياطين الإنس فوجدوا أنّهم أشطنُ منهم وأدهى.
ويا طارق السويدان، إنّ من المنافقين مردوا على النفاق من أهل المدينة ونجحوا فيه بتفوّقٍ ولم يكشف أمرهم ولا يعلم بنفاقهم لا محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم ولا صحابته الأخيار، ولذلك قال الله تعالى: {وَمِمَّنْ حَوْلَكُم مِّنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُم مَّرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَىٰ عَذَابٍ عَظِيمٍ ﴿١٠١﴾} صدق الله العظيم [التوبة].
وأولئك كانوا هم الأخطر على الإسلام والمسلمين وأخرجوا مكرهم الأكبر من بعد موت النبيّ عليه الصلاة والسلام وكتبوا لهم مدوّنات في علم الحديث أنّهم سمعوها عن النبيّ وأسندوها كذلك رواياتٍ كثيرةٍ منها أنّهم سمعوها كذلك من بعض الصحابة الأخيار الذين كانوا يداومون حضور مجالس علم الحديث النبويّ، فأضلّوا عن أكثر ما أنزل الله إليكم في محكم القرآن العظيم، وابتعث الله عبده الإمام المهديّ ناصر محمد ليخرجكم من الظلمات إلى النور حتى نعيدكم إلى منهاج النّبوّة الأولى فنترككم بإذن الله على كتاب الله وسُنّة رسوله الحقّ.
ولن أستطع أن أخرجكم من الظلمات إلى النور ما لم تستجيبوا دعوة الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم المحفوظ من التحريف والتزييف، كون الله جعله البصيرة المحفوظة من التحريف ليكون المرجع فيما اختلفتم فيه من أحاديث السُّنة النبويّة كما جعله الله المرجع لكتاب التوراة والإنجيل، ولذلك قال الله تعالى: {إِنَّ هَـٰذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿٧٦﴾ وَإِنَّهُ لَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ ﴿٧٧﴾} صدق الله العظيم [النمل].
ولم يأمر الله محمداً رسول الله عبده ورسوله أن يدعو أهل الكتاب للاحتكام إلى كتابي التوراة والإنجيل كونهما ليسا محفوظين من التحريف والتزييف، وقال الله تعالى: {وَإِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقًا يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُم بِالْكِتَابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتَابِ وَمَا هُوَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِندِ اللَّـهِ وَمَا هُوَ مِنْ عِندِ اللَّـهِ وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّـهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿٧٨﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
ولذلك لم يدعُهم محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم إلى الاحتكام إلى كتاب التوراة والإنجيل برغم أنّه يؤمن بهما؛ بل دعاهم محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم إلى الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم فهو يعلم أنّه لم يفترِ على الله كذباً شيئاً في القرآن العظيم، ولكنّ القرآن العظيم سوف يكشف كذب شياطين البشر من اليهود؛ سيكشف كذبهم على ربّهم، ولذلك أعرض ذلك الفريق المفتري عن دعوة الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم، وقال الله تعالى: {أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَىٰ كِتَابِ اللَّـهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ ﴿٢٣﴾} [آل عمران].
فهل تعلمون لماذا أعرض ذلك الفريق عن دعوة الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم؟ وذلك لأنّهم هم الفريق الذين يفترون كذباً في التوراة والإنجيل ولو استجابوا لدعوة الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم فهذا يعني أنّه سوف يُكشف كذبهم على ربّهم كونهم ليفتروا على الله الكذب بتعمّدٍ منهم وهم يعلمون أنّهم يكذبون، والفريق المُعرض هم أنفسهم ذلك الفريق المفتري، وقال الله تعالى: {وَإِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقًا يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُم بِالْكِتَابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتَابِ وَمَا هُوَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِندِ اللَّـهِ وَمَا هُوَ مِنْ عِندِ اللَّـهِ وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّـهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿٧٨﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
ولذلك تجدون ذلك الفريق قد أعرض عن دعوة الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم حتى لا يُكشف كذبهم على ربّهم بغير الحقّ، وقال الله تعالى: {أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَىٰ كِتَابِ اللَّـهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ ﴿٢٣﴾} [آل عمران].
والسؤال الذي يطرح نفسه إلى فضيلة الشيخ طارق السويدان هو: فلماذا تتّبعون ذات الطريقة في الاعراض يا فضيلة الشيخ طارق؟ لماذا تعرضون عن دعوة الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم؟ فهل اتّبعتم ملتّهم أم ما خطبكم وما دهاكم معرضون عن دعوة الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم وأنتم من علماء المسلمين ولستم من علماء اليهود؟ فما الأمر يا طارق وما خطبكم وماذا دهاكم؟ والإمام المهديّ ناصر محمد لا يقول عنكم يهوداً ولكني أراكم تتّبعون طريقتهم في الإعراض عن دعوة الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم حتى صار الإمام المهديّ المنتظَر ناصر محمد في حيرةٍ من أمركم فهل أنتم من علماء اليهود أم من علماء المسلمين! فقد أدهشني أمرُكم يا قوم!
ويا فضيلة الشيخ طارق محمد السويدان، إنّي أراك تقول في شأن ناصر محمد اليماني:
ومن ثمّ يردّ عليك الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وأقول:
فهل يا طارق ترى أنّ الذي يدعو إلى عبادة الله وحده لا شريك له، ومن ثم يفتي في شأنه طارق ويقول: "هذا الرجل ليس من الإسلام في شيء"! وهل يا طارق ترى أنّ الذي يدعو إلى اتّباع كتاب الله وسنّة رسوله الحقّ فمن ثم يفتي عنه طارق ويقول: "هذا الرجل ليس من الإسلام في شيء"، وهل يا طارق ترى أنّ الرجل الذي يدعوكم للاحتكام إلى كتاب الله المحفوظ من التحريف والتزييف ومن ثمّ يفتي عنه طارق ويقول: "هذا الرجل ليس من الإسلام في شيء"..... ومن ثمّ يردّ عليك الإمام ناصر محمد اليماني وأقول: إذا لم يكن الحقّ هو في دعوة الإمام المهدي ناصر محمد اليماني الذي يدعو إلى عبادة الله وحده لا شريك له وإلى اتِّباع كتاب الله وسُنّة رسوله الحقّ وإلى الاحتكام إلى كتاب الله وسُنّة رسوله الحقّ، إذاً فأين يكون الحقّ يا فضيلة الشيخ طارق؟ سألتك بالله العظيم أن تهديني إليه إن كنت من الصادقين، وهيهات هيهات وربّ الأرض والسموات لا تستطيع أنت وجميع علماء المسلمين والنصارى واليهود أن تهيمنوا على الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني ولو في مسألةٍ واحدةٍ فقط من محكم القرآن العظيم حتى ولو كان بعضكم لبعضٍ ظهيراً ونصيراً، وإنّا لصادقون.
ألا والله يا طارق محمد لئِن استمّر إعراضكم عن دعوة المهديّ المنتظَر ناصر محمد إلى الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم ليعذّبكم الله عذاباً نُكراً ليلة مرور كوكب سقر وهو بما يسمّونه بالكوكب العاشر، فاتّقوا الله ولا تُعرضوا عن دعوة المهديّ المنتظَر للاحتكام إلى الذِّكر، أفلا تذكّرون؟ فأين تذهبون يا طارق ومن يُجِركم من عذاب يومٍ عقيمٍ قبل يوم القيامة؟ ولكنّ أكثركم لا تعلمون، ولا نزال نظنّ فيكم بالظنّ الحسن لعلكم تتّقون.
وأما بالنسبة لفضيلة الشيخ سليمان العلوان الذي تقول أنّه مزقني إرَباً إرَباً في إذاعة الحرمين فأقول: عفا الله عنه وغفر الله له ولكنّي لم أعلم بذلك ولم أشاهد منه شيئاً، ولم نجد له أيّ أثر في الإنترنت العالمية، وليس ذلك منطقاً شجاعاً؛ بل المنطق الشجاع هو أن يحضر فضيلة الشيخ سليمان العلوان إلى طاولة الحوار العالميّة موقع الإمام المهدي ناصر محمد اليماني ومن ثم يقول: ها أنا ذا ضيفٌ في موقعك يا ناصر محمد اليماني قد سجّلتُ باسمي الحقّ وليس باسمٍ مستعارٍ في طاولة الحوار، وجئت لحوار من يزعم أنّه المهدي المنتظر ناصر محمد اليماني، ولي شرطٌ عليه لئن غيَّر شيئاً من ردودي أو حذف شيئاً من بياني فعلى أنصاره الكفر بأمرِه في مختلف دول العالمين؛ بل وعليهم أن يلعنوه لعناً كبيراً لو حذف من ردود سليمان العلوان شيئاً أو افترى عليه في بيانه ما لم يقله.
ومن ثمّ يردّ عليه ناصر محمد اليماني ذلك بيني وبينك وأقول كفيلك على ذلك الله وكفى بالله وكيلاً، وإن أبيتما - سليمان العلوان وطارق السويدان - الحضور للحوار في موقعي وقلتما: "بل لدينا كذلك مواقع رسميّة فنحن لا نثق فيك يا ناصر محمد لربما تفتري علينا بمعرّفاتنا ما لم نقله". ومن ثمّ يردّ عليكما الإمام المهدي ناصر محمد اليماني وأقول: "ولكنّي سوف أثق فيكما ثقةً مطلقةً أنكما لن تُغيرا من بياني وتضعوا ما لم أقله، فهل تقبلا ناصر محمد اليماني ضيفاً لديكما للحوار في موقع سليمان العلوان أو موقع طارق السويدان؟ فلكم أجركم عظيمٌ يا قوم لئن استطعتم أن تقيموا حجّة العلم والسلطان على ناصر محمد اليماني حتى تثبتوا لعامة المسلمين إنّ ناصرَ محمدٍ اليماني على ضلالٍ مبينٍ، ومن ثمّ يتراجع أنصاري عن اتّباعي فتنقذوا الأمّة من فتنة ناصر محمد اليماني إن كان كذّاباً أشِراً وليس من الإسلام في شيءٍ حسب فتوى طارق فينا.
وأقول لكم ما أمرنا الله أن نقوله لأمثالكم: {قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنتُمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم [البقرة:111]، شرط أن يكون البرهان من محكم القرآن وشرط أن يكون البرهان من آيات أمّ الكتاب المحكمات البيّنات لِعالِم الأمّة وعامة المسلمين كما يفعل الإمام المهدي ناصر محمد اليماني، تصديقاً لقول الله تعالى: {قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ ۖ هَـٰذَا ذِكْرُ مَن مَّعِيَ وَذِكْرُ مَن قَبْلِي ۗ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ ۖ فَهُم مُّعْرِضُونَ} صدق الله العظيم [الأنبياء:24].
ويا طارق، لماذا تدعو علينا أن يأخذ الله الإمام ناصر أخذَ عزيزٍ مقتدر؟ فهل بسبب دعوة الاحتكام إلى الذِّكر تنقم من ناصر محمد؟ ويا طارق إنّ أمرَ ناصر محمد اليماني لو يكون ضالاً مُضلاً لهو أخطر فتنةً على الإسلام والمسلمين فقد وجب عليكم أن تذودوا عن حياض الدّين بكل ما آتاكم الله من سلطان العلم المُقنع في الكتاب إن كنتم صادقين.
وأما ناصر محمد اليماني فيقول: والله الذي لا إله غيره إنّ الخشية على أمّة الإسلام من فتنة علمائهم عن اتّباع الحقّ لهي أعظم خشيةً عليهم من فتنة المسيح الكذاب لأنّ كثيراً من المسلمين لا يتفكّرون شيئاً بل ينتظرون تصديق علمائهم فإن اتَّبعوا ناصر محمد اليماني اتَّبعوا الحقّ مثلهم، وإن أعرضوا عن ناصر محمد اليماني اقتفوا أثرهم! أولئك من أشرِّ الدواب الذين لا يعقلون، وقال الله تعالى: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّـهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنتُمْ تَسْمَعُونَ ﴿٢٠﴾ وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ قَالُوا سَمِعْنَا وَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ ﴿٢١﴾ إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللَّـهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ ﴿٢٢﴾ وَلَوْ عَلِمَ اللَّـهُ فِيهِمْ خَيْرًا لَّأَسْمَعَهُمْ ۖ وَلَوْ أَسْمَعَهُمْ لَتَوَلَّوا وَّهُم مُّعْرِضُونَ ﴿٢٣﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّـهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّـهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ ﴿٢٤﴾ وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَّا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنكُمْ خَاصَّةً ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّـهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [الأنفال].
ولربّما يودّ أن يقاطعني أحد عامة المسلمين فيقول: "يا ناصر محمد اليماني أنا من عامة المسلمين، ويا أخي أنا لست من أشرِّ الدواب إذ أنتظر الفتوى من علماء المسلمين في شأنك هل أنت المهديّ المنتظَر أم كذابٌ أشِر، وأما سبب انتظاري لفتواهم في أمرك وذلك لأنّهم أعلم منّي بكتاب الله وسُنّة رسوله، فلماذا تصف من ينتظر لفتواهم في شأنك أنّهم من أشرِّ الدواب الذين لا يعقلون؟ أفلا ترى في ذلك تعدّياً علينا نحن عامة المسلمين، وشتمتنا بغير الحق؟". ومن ثمّ يردّ عليه الإمام ناصر محمد اليماني وأقول: "فهل أمركم الله أن تتّبعوا علماءكم اتِّباع الأعمى من غير تفكّرٍ ولا تدبّرٍ في سلطان علمهم؛ هل يقنع العقل والمنطق أم يتعارض مع العقل والمنطق؟ كون ذلك شرط في الكتاب لمن يريد أن يتّبع الحقّ أن لا يتّبع الداعية من قبل التفكّر والتدبّر في سلطان علمه كون الله سوف يسأله عن عقله، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَـٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [الإسراء]؛ بل عليكم أن تتفكّروا في سلطان علم الإمام ناصر محمد وطارق محمد أيُّهم ينطق بالحقّ ويهدي إلى صراطٍ مستقيم؟ ولسوف أخبركم بالنتيجة بالحقّ لا شك ولا ريب، فبما أنّي أعلم إنّني الإمام المهديّ المنتظَر ناصر محمد على الحقّ المبين فأستطيع أن أفتيكم بالحقّ ونزكّيه بالقسم الحقّ بالله العظيم، لئن تفكّرتم وتدبّرتم بعقولكم أنّكم سوف تجدون عقولكم تلقي إليكم الفتوى بالحقّ أنّ سلطان العلم المقنع للعقل والمنطق هو في بيان الإمام ناصر محمد اليماني، فإن كذّبتم عقولَكم التي لا تعمى عن الحقّ فقد أقام الله عليكم حجّة العقل والمنطق ثم لا تجدون لكم من دون الله وليَّاً ولا نصيراً.
ويا معشر عامة المسلمين، فهل تظنّون أنّ أنصار أنبياء الله كانوا علماء حتى اتَّبعوا أنبياء الله؟ كلا وربّي بل كانوا يعبدون الأصنام حتى إذا جاء الداعية من ربّهم يدعوهم إلى عبادة الله وحده لا شريك له ومن ثم تفكّروا بعقولهم فوجدوا أنّ الحقّ هو في دعوة الأنبياء إلى عبادة الله وحده لا شريك له، ومن ثم اتَّبَعوا الحقّ من ربّهم، وكذلك المهديّ المنتظَر وتالله لا ولن يتّبعه إلا الذين يعقلون، وهم الذين يستخدمون عقولهم فيتفكّرون في سلطان علم ناصر محمد اليماني فيقارنونه بسلطان علم الآخرين، ومن ثم يجدون أنّ الفرق بين بيان ناصر محمد اليماني للقرآن وبين بيان قومٍ آخرين هو كالفرق بين الظلمات والنور، ومن ثم أخرجهم الله من الظلمات إلى النور بالقرآن العظيم، تصديقاً لقول الله تعالى: {كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ} صدق الله العظيم [إبراهيم:1]، وكذلك الإمام المهدي ناصر محمد يخرج الناس بالكتاب من الظلمات إلى النور وأنتم على ذلك من الشاهدين إنّ ناصر محمد اليماني لا يُفتي بشيء إلا وجاء بسلطان علمه على فتواه من محكم كتاب الله القرآن العظيم ومن السُّنة النّبويّة الحقّ.
وأما الذين يعرضون عن أمرنا من علمائكم فلم يجيدوا غير السبِّ والشتمِ وفاقدي سلطان العلم المبين المقنع لعامة المسلمين كون سلطان العلم البيِّن من الكتاب يكون مقنعاً لأولي الألباب ولن يكفر بآيةٍ محكمةٍ أو يعرض عنها إلا من كان من الفاسقين، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ ۖ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ ﴿٩٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة]؛ فماهي الآيات البيّنات؟ هي آيات الكتاب المحكمات البيِّنات لعلماء الأمّة وعامة المسلمين، تصديقاً لقول الله تعالى: {هُوَ الَّذِي أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ} صدق الله العظيم [آل عمران:7].
ولربّما يودّ أن يقاطعني أحد عامة المسلمين فيقول: "أفلا تضرب لي على ذلك مثلاً بآيةٍ محكمةٍ شرط أن أجدها واضحةً وبيِّنةً لعامة المسلمين، فما بالك بعلمائِهم؟". ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهدي ناصر محمد اليماني وأقول: قال الله تعالى: {وَهَـٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿١٥٥﴾} صدق الله العظيم [الأنعام]، ومن ثمّ يردّ علينا عامة المسلمين فيقولون جميعاً: "هذه آية لا جدال فيها نجد أنّ الله يأمرنا أنْ نتّبع القرآن العظيم حتى يرحمنا الله يوم لقائه، ولكن يا ناصر محمد اليماني فهل هذا يعني أنْ لا نتّبع غير القرآن ونترك سُنّة البيان النبويّة، فما قولك؟". ومن ثمّ يردّ على عامة المسلمين ناصر محمد اليماني وأقول: بل أمركم الله أن تتبّعوا محكم قرآنه وسُنّة بيانه لكن حين يأتي في التوراة والإنجيل والسُّنة النّبويّة شيء يخالف مُحْكَمَ القرآن، فذروا ما يخالف مُحْكَمَ القرآن واتّبعوا محكم القرآن لعلكم تهتدون، كون القرآن العظيم هو حبل الله الذي أمركم أن تعتصموا به في حالة أن تجدوا ما يخالف لمحكمه، فاعتصموا بحبل الله جميعاً ولا تفرّقوا.
ولربّما يودّ أن يقاطعني أحد عامة المُسلمين فيقول: "وما هو دليلك من محكم الكتاب على أنّ القرآن العظيم هو حبل الله الذي إن اعتصمنا به وكفرنا بما يخالف لمحكمه فقد هُدينا إلى الصراط المستقيم؟". ومن ثمّ نترك الردّ عليكم وعلى الناس أجمعين من الله مباشرةً من غير تعليق من لدينا، وقال الله تعالى: {يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا ﴿١٧٤﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿١٧٥﴾} صدق الله العظيم [النساء].
ولربّما يودّ أن يقاطعني أحد عامة المسلمين فيقول: "يا ناصر محمد، لقد رأيتك في هذا البيان تفتي أنّ محكم القرآن وسُنّة البيان نورٌ على نورٍ، فهل تأتينا بالحديث النبويّ الذي يُفتي بذات فتوى الله أنّ القرآن هو حبل الله الذي أمرنا الله أن نعتصم به ونكفر بما يخالف لمحكمه؟". ومن ثمّ يردّ عليه الإمام ناصر محمد اليماني وأقول: قال محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم: [أبشروا أبشروا؛ أليس تشهدون أن لا إله إلا الله وأني رسول الله؟ قالوا: نعم، قال: فإن هذا القرآن سببٌ طرفه بيد الله وطرفه بأيديكم فتمسكوا به، فإنكم لن تضلوا].
وقال محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم: [كتاب الله فيه خبر ما قبلكم ونبأ ما بعدكم وحكم ما بينكم، هو الفصل ليس بالهزل، هو الذي لا تزيغ به الأهواء، ولا يشبع منه العلماء، ولا يخلق عن كثرة رد، ولا تنقضي عجائبه، هو الذي من تركه من جبار قصمه الله، ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله، هو حبل الله المتين وهو الذكر الحكيم، وهو الصراط المستقيم، هو الذي من عمل به أجر، ومن حكم به عدل، ومن دعا إليه هدي إلى صراط مستقيم].
وقال محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم: [إن هذا القرآن هو حبل الله وهو النور البين والشفاء النافع، عصمة لمن تمسك به، ونجاة لمن تبعه لا يعوج فيقوم، ولا يزيغ فيستعتب، ولا تنقضي عجائبه].
حدثنا عبد بن حميد حدثنا حسين بن علي الجعفي قال سمعت حمزة الزيات عن أبي المختار الطائي عن ابن أخي الحارث الأعور عن الحارث قال: مررت في المسجد فإذا الناس يخوضون في الأحاديث فدخلت على علي فقلت يا أمير المؤمنين ألا ترى أن الناس قد خاضوا في الأحاديث قال وقد فعلوها قلت نعم قال أما إني قد سمعت رسول الله صلى الله عليه وسلم يقول: [ألا إنها ستكون فتنة فقلت ما المخرج منها يا رسول الله قال كتاب الله فيه نبأ ما كان قبلكم وخبر ما بعدكم وحكم ما بينكم وهو الفصل ليس بالهزل من تركه من جبار قصمه الله ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله وهو حبل الله المتين وهو الذكر الحكيم وهو الصراط المستقيم هو الذي لا تزيغ به الأهواء ولا تلتبس به الألسنة ولا يشبع منه العلماء ولا يخلق على كثرة الرد ولا تنقضي عجائبه هو الذي لم تنته الجنّ إذ سمعته حتى قالوا: {إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنَاً عَجَبَاً يَهْدِيِ إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ } من قال به صدق ومن عمل به أُجر ومن حكم به عدل ومن دعا إليه هُديَ إلى صراطٍ مستقيم].
صدق عليه الصلاة والســــلام.
وسلامٌ على المرسَلين، والحمد للهِ ربِّ العالمين ..
العبد الذي اصطفاه الله للناس إماماً فزاده على علماء الأمّة بسطة في علم البيان الحقّ للقرآن؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
__________________