الموضوع: خلاصه دعوت إمام مهدي منتظر ناصر محمد اليماني برای جن و انس

النتائج 1 إلى 1 من 1
  1. افتراضي خلاصه دعوت إمام مهدي منتظر ناصر محمد اليماني برای جن و انس

    خلاصه دعوت إمام مهدي منتظر ناصر محمد اليماني برای جن و انس

    اقتباس المشاركة 234971 من موضوع سلسله گفتگوهای امام در پایگاه أشراف أونلاين..

    - 38 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    07 - ربیع الأول - 1432 هـ
    11 - 02 - 2011 مـ
    ۲۲-بهمن-۱۳۸۹ه.ش.
    02:24 صبح
    ــــــــــــــــــــــ


    خلاصه دعوت إمام مهدي منتظر ناصر محمد اليماني برای جن و انس

    بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام بر جدّ عزیز و حبیب و پیشوا و مقتدایم محمد رسول الله صلى الله عليه وآله الأطهار و تمام انصار نیکوکار تا یوم الدین؛ روزی که مردم در پیشگاه خداوند واحد قهار قرار می‌گیرند؛ روزی که نه مال به کار می‌آید و نه فرزندان؛ مگر کسی که با قلبی سلیم و پاک از شرک به پیشگاه پروردگارش بیاید؛ همانا که شرک ظلم بزرگی است و اکثر مردم ایمان نمی‌آورند مگر آلوده با شرک و پاک و منزه است خداوند تعالی از آن چه که با وی شریک گرفته شود...
    ای علمای عزیز مسلمین وامتشان و ای حق‌جویان عالم! شایسته است که جز حق به خدا نسبت ندهم و اگر برایتان روشن شد دعوت کننده از روی بصیرتی که از نزد پروردگارش آمده، شما را به سوی خداوند فرا می‌خواند شایسته است از حق پیروی کنید. دعوت بر اساس بصیرت قرآنی منحصر به جدم محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم نیست؛ خداوند مقرر نموده تا آیات محکم قرآن عظیم؛ بصیرت کسی باشد که پیرو محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم است و می‌بینید او با همان بصیرتی که محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم در اختیار داشت یعنی قرآن عظیم، برای مردم عالم حجت می‌آورد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {قُلْ هَـٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّـهِ ۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي ۖ وَسُبْحَانَ اللَّـهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿١٠٨} صدق الله العظيم [يوسف]
    بصیرتی که محمدٌ رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- با آن برای مردم حجت می‌آورد چیست؛ بصیرتی که اگر مردم عالم از حق آمده از نزد پروردگارشان پیروی نکنند؛ حجت بر علیه آنان خواهد بود؟ و جواب را در آیات محکم کتاب، در این فرموده خداوند تعالی پیدا می‌کنید:
    {وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ ۖ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ ۖ وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِينَ ﴿٩٢} صدق الله العظيم [النمل]
    ای علمای اسلام؛ ای امت اسلامی و ای تمام مردم-عالم-! بدانید که امام مهدی ناصر محمد یمانی با همان بصیرت محمدٍ رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- با شما محاجه کرده و همان طور که محمدٍ رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- قرآن عظیم را برای مردم بیان می‌فرمود؛ او نیز قرآن را برای مردم تبیین می‌کند و بی شک و تردید خواهید دید بیان امام مهدی برای قرآن مطابق آن چیزی است که از بیانات محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- درمورد قرآن در سنت نبوی باقی مانده است.
    عزیزان من؛ به خدا قسم که من چیزی را انکار نمی‌کنم مگر این که مخالف آیات محکم قرآن عظیم باشد؛ فرقی ندارد در سنت نبوی باشد یا در تورات و انجیل؛ شما را چه می‌شود که موضوع را درک نمی‌کنید؟ عده کثیری از شما حاضر نمی‌شوید از امام مهدی منتظر پیروی کنید؛ امامی که خداوند برای بیان حق ذکر برانگیخته است. من بیانات را با نظر و رأی شخصی و بر اساس ظن و گمان که احتمال صحت یا خطا در آن است؛ عنوان نمی‌کنم و شایسته نیست چنین کنم. بلکه برهان علمی را از آیات محکم قرآن؛ بدون این که کوچک‌ترین تناقض و اختلافی با هم داشته باشند برایتان می‌آورم. آیا می‌خواهید خداوند برای شما مهدی منتظری را برانگیزد که باورهای شما را تصدیق کند؟ هر گروهی هم می‌خواهد مهدی منتظر از آنان باشد و علومی که نزد آنان است را تصدیق نماید؛ در حالی که خودتان می‌دانید دینتان را پاره پاره کرده و هر یک به داشته‌های علمی خود دلخوش کرده‌اید. اگر چنین باشد؛ چگونه مهدی منتظرمی‌تواند صفوف شما را متحد کرده و سخنتان را یکی کرده و به اذن خدا شما را در راه راست-صراط مستیقم- قرار دهد؟
    عزیزان من؛ علمای مسلمین و امت‌شان روی یک موضوع اتفاق و اجتماع دارند؛ همگی به خدا شرک آورده‌اند و قلب‌های‌شان از شرک پاک و سلیم نیست چون درباره محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- و ائمه کتاب مبالغه می‌کنند. چون همه شما معتقدید که شایسته نیست برای حب و قرب خداوند با محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- رقابت کنید؛ در حالی که ایشان تنها بنده‌ای از بندگان مسلمان خدا هستند. خداوند فرمان نداده تا ایشان از دایره مسلمانان خارج باشد؛ چرا که او از فرزندان خدا نیست؛ بلکه بنده‌ای از بندگان صالح خداوند است و شایسته ایشان نیست به شما فرمان دهد که نزدیک‌ترین مقام در نزد خداوند الرحمن را به او واگذار کنید؛ سبحان الله العظیم؛ محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- فرزند خدا نیست تا بیش از شما نسبت به خداوند حق داشته باشد. بلکه خداوند به او فرمان می‌دهد در زمره مسلمانانی باشد که برای رسیدن به بالاترین درجه‌ی حب و قرب الهی با هم رقابت می‌کنند. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَمَا سَأَلْتُكُم مِّنْ أَجْرٍ ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّـهِ ۖ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿٧٢} صدق الله العظيم [يونس]
    عزیزان من؛ شما حکمت بزرگی که این درجه عالی در کتاب دارد را از دست داده‌اید، مقامی که تنها سزاوار یک بنده از بندگان مسلمان خداست- حال چه از انبیا باشد و رسولان یا ازمؤمنان صالح- خداوند بنده‌ای که به آن مقام می‌رسد را معرفی نکرده و به هیچ یک از انبیا و رسولان جن و انس و ملایکه خبری در مورد این بنده نداده است. هیچ کس نمی‌داند صاحب آن مقام یکی از ملایکه مقرب خداوند الرحمن است یا یکی ازجنیان یا انسان‌ها. بلکه خداوند بنده‌ای که صاحب آن درجه عالی می‌شود را مجهول گذاشته تا تک تک بندگان امید داشته باشند؛ که از میان بندگانی که خداوند ایشان را هدایت نموده؛ خودشان به آن درجه نایل گردند. این راه حق هدایت است و هیچ بنده‌ای حق ندارد و نباید به خاطر محبت شدید به یک بنده؛ او را برای رسیدن به آن مقام به خود ترجیح دهد. سبحان الله العظیم! آیا محبت او به آن بنده؛ بیش از محبتش به پروردگارعالمیان ورب المعبود است ؟ این عین شرک است، آیا از خدا نمی‌ترسید؟ چون این درجه؛ نزدیک‌ترین درجه به رب المعبود است؛مگر این که این مقام را انفاق کند؛ به طمع این که این انفاق حب خداوند در نفسش نسبت به آن بنده را بیشتر کند؛ اگر که خدا را عبادت می‌کنید.... هیچ یک بندگان هدایت شده خداوند را نمی‌یابید که دیگری را برای رسیدن به بالاترین درجه حب الهی به خود ترجیح دهند چون در قلبشان هیچ کس را به اندازه خداوند دوست ندارند و شدیدترین محبت در قلبش؛ محبت به خداوند است. پس اگر شما از کسانی هستید که خداوند را بیش از انبیا و رسولانش دوست دارید؛ از محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- پیروی کنید و برای حب و قرب الهی رقابت نمایید؛ -به احوال-همه‌ی کسانی که خداوند هدایت‌شان فرموده -توجه کنید-؛ خواهید دید همگی برای این که به بالاترین درجه حب وقرب الهی برسند؛ با یک‌دیگر رقابت می‌کنند. اینان بندگانی هستند که خداوند هدایت‌شان کرده و خداوند در آیات محکم کتابش به شما فتوا می‌دهد سیره هدایت آنها به سوی پروردگارشان چگونه است:
    {يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا} صدق الله العظيم [الإسراء:۵۷].
    این طریقه و راه، خلاصه دعوت امام مهدی منتظرناصر محمد یمانی برای تمام جن و انس است و هرکس از رقابت با بندگان برای رسیدن به رب المعبود سرباز زند و بگوید "چگونه طمع داشته باشم با انیبا و رسولان خدا رقابت کنم"؟ پس بداند محبت و علاقه‌ی او به انبیا و رسولان خدا بیش از حب او به خداست و در این صورت هیج ولی و نصیری جز خدا نخواهد داشت. چون در قلبش در امر محبت به خدا؛ برای او شریکی قایل شده و هرکس چنین کند؛ ندانسته به خداوند شرک آورده است و رسولان خدا و یا هر بنده از بندگان مرد و زن خدا را به خود ترجیح داده و اجازه داده آنها در نزد خدا از او محبوب‌تر و مقرب‌تر باشند؛ پس فریاد خواهد زد وای بر من که هلاک شدم! و در شعله‌های سوزان آتش می‌سوزد. [اشاره به آیات کریمه سوره الإنشقاق: فَسَوْفَ يَدْعُو ثُبُورًا ﴿١١﴾ وَيَصْلَىٰ سَعِيرًا ﴿١٢﴾] و ولیّ و نصیری جز خدا برایش نخواهد بود.و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَمِنَ النَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ اللَّـهِ أَندَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّـهِ ۖ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّـهِ ۗ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّـهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللَّـهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ ﴿١٦٥} صدق الله العظيم [البقرة]

    لذا قوی‌ترین محبت در قلب باید نسبت به خدا باشد و شایسته نیست هیچ چیزدیگری را به اندازه خدا دوست داشته باشیم؛ همانا که محبت ما به انبیا و رسولان الهی؛ به خاطر این است که آنها احباب و دوستان خداوند هستند و برای حب و قرب بیشتر به خدا رقابت می‌کنند ولی " وسیله به سوی پروردگار" را منحصر به خودشان نکرده و دیگران را محروم نمی‌دانند؛ در غیر این صورت خداوند برای چه باید آنها را برانگیزد؟ آیا برای این که به ناحق مورد تعظیم قرار شان دهید و مبالغه کنید و آنها را در برابر خداوند سبحان از خود اولی‌تر بدانید؟ انگار که آنها فرزندان خداوندند؛ سُبحانه وتعالى علواً كبيراً.... خیر بلکه آنها نیز مانند شما انسان و از بندگان خداوند هستند و در کتاب در نزد خدا بین بندگان فرقی نیست و هر یک از بندگان، بر حسب تلاش و اخلاصی که نسبت به خداوند در آزمون زندگی دنیوی به خرج داده‌اند نزد خدا مقام و درجه دارند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {أَفَرَأَيْتَ الَّذِي تَوَلَّىٰ ﴿٣٣﴾وَأَعْطَىٰ قَلِيلًا وَأَكْدَىٰ ﴿٣٤﴾أَعِندَهُ عِلْمُ الْغَيْبِ فَهُوَ يَرَىٰ ﴿٣٥﴾أَمْ لَمْ يُنَبَّأْ بِمَا فِي صُحُفِ مُوسَىٰ ﴿٣٦﴾وَإِبْرَاهِيمَ الَّذِي وَفَّىٰ ﴿٣٧﴾أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ ﴿٣٨﴾وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ ﴿٣٩﴾وَأَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرَىٰ ﴿٤٠﴾ثُمَّ يُجْزَاهُ الْجَزَاءَ الْأَوْفَىٰ ﴿٤١﴾وَأَنَّ إِلَىٰ رَبِّكَ الْمُنتَهَىٰ ﴿٤٢﴾وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَأَبْكَىٰ ﴿٤٣﴾وَأَنَّهُ هُوَ أَمَاتَ وَأَحْيَا ﴿٤٤﴾وَأَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنثَىٰ ﴿٤٥﴾مِن نُّطْفَةٍ إِذَا تُمْنَىٰ ﴿٤٦﴾وَأَنَّ عَلَيْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْرَىٰ ﴿٤٧﴾} صدق الله العظيم [النجم].
    به فتوایی که در کلام خداوند تعالی آمده است بنگرید:
    {وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ ﴿٣٩﴾وَأَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرَىٰ ﴿٤٠﴾ثُمَّ يُجْزَاهُ الْجَزَاءَ الْأَوْفَىٰ ﴿٤١﴾وَأَنَّ إِلَىٰ رَبِّكَ الْمُنتَهَىٰ ﴿٤٢﴾}
    صدق الله العظيم.

    و این خلاصه دعوت امام مهدی ناصر محمدیمانی است
    :

    وی به شما دستور نمی‌دهد او را بیش از همه‌ی بندگان مورد تعظیم قرار دهید. من مانند شما و تنها یکی ازبندگان خدا هستم وشما را به سوی همان امری فرا می‌خوانم که دعوت تمام انبیا و رسولان جن و انس الهی است؛ دعوت همه‌ی آنها یکی است و هیچ اختلافی باهم ندارد:

    {وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّـهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ ۖ فَمِنْهُم مَّنْ هَدَى اللَّـهُ وَمِنْهُم مَّنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلَالَةُ ۚ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ ﴿٣٦} صدق الله العظيم [النحل]،
    و هرکس نسبت به دعوت امام مهدی ناصر محمد یمانی کافر شود؛ نسبت به دعوت تمامی انبیا و رسولان الهی کافر شده و جز خدا ولیّ و نصیری برایش نیست.
    چقدر از سخن گروهی که می‌گویند: " چطور اگر از امام مهدی ناصر محمد یمانی پیروی نکنیم خدا ما را عذاب می‌کند؛ او نه نبیّ خداست و نه رسول او" تعجب می‌کنم. امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ آنها می‌گوید: سبحان الله؛ پاک ومنزه است پروردگار من و پروردگار شما! آیا گمان می‌کنید خداوند در گذشته امت‌هایی که رسولان پروردگارشان را تکذیب می‌کردند، به خاط تکذیب شخص رسول عذاب می‌نمود؟ خیر علت این بود که آنها آیات خدا را تکذیب می‌کردند؛ آیاتی که رسول خدا برای حجت و محاجه در برابر مردم می‌آورد. آنها انکار می‌کردند که آیات از جانب خدا آمده است و از آن رومی‌گرداندند و حاضرنمی‌شدند ازآیات نازل شده در کتابی که به سوی رسولان فرستاده شده بود، پیروی کنند. لذا علت نزول عذاب این بود که مردم اصلاً کلام پروردگارشان را تکذیب کرده و آیات محکم نازل شده در کتاب خدا را انکار می‌کردند و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
    {قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ ۖ فَإِنَّهُمْ لَا يُكَذِّبُونَكَ وَلَـٰكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللَّـهِ يَجْحَدُونَ ﴿٣٣} صدق الله العظيم [الأنعام]
    لذا علت عذابشان این بود که کلام پروردگارشان را که در آیات محکم کتابش آمده بود تکذیب کرده و از آن پیروی نمی‌کردند و برای همین هم خداوند آنان را گرفتارعذابی شدید و سهمگین می‌نمود. دعوت امام مهدی ناصر محمد یمانی را برایتان مثال میزنم. او از تمام بندگان خدا دعوت می‌کند خداوند را به یگانگی و بدون اینکه شریکی برایش قائل شوند، عبادت کنند و در راه حب و قرب الهی رقابت نمایند؛ بدون این که در ذات الهی هیچ بنده‌ای را به دیگری ارجحیت دهند و به شما فتوا می‌دهیم این همان راه و روش تمام بندگانی است که خداوند آنان را هدایت کرده است و از آیات محکم کتاب خداوند برهانی را برایتان می‌آوریم که برای عالم و جاهلتان و هر کسی که زبان عربی را بداند آشکاراست. این فتوای خدا درمورد طریقه و مسیرحق تمام بندگانی است که خداوند ایشان را هدایت نموده است:
    {يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا} صدق الله العظيم [الإسراء:۵۷].

    آیا اثری از اینکه آنها کسی را نسبت به دیگری ارجح بدانند؛ پیدا می‌کنید؟ بلکه می‌بینید هر یک از آنها نهایت آرزویش این است که خودش بنده‌ای باشد که بیش از همه به خدا نزدیک است و مورد محبت او قرار دارد؛ چون در قلبش پروردگارش را بیش از هر چیزدیگری دوست دارد؛ خدایی که او را آفریده تا پروردگارش را به یگانگی و بدون شرک عبادت کند. برای همین هم خداوند محبوب‌ترین ومقرب‌ترین بنده خود را معرفی نکرده است و محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- هم بنده‌ای مانند دیگر بندگان خداوند است که برای حب وقرب الهی و رب المعبود رقابت می‌‌کردند و برای همین محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- فرمود:
    [سَلُوا اللَّهَ الْوَسِيلَةَ فَإِنَّهَا مَنْزِلَةٌ فِي الْجَنَّةِ لا تَنْبَغِي إِلا لِعَبْدٍ مِنْ عِبَادِ اللَّهِ وَأَرْجُو أَنْ أَكُونَ أَنَا هُوَ] صدق عليه الصلاة والسلام،
    [وسیله را از خداوند طلب کنید که منزلی در بهشت است و تنها به یکی از بندگان خداوند تعلق خواهد داشت و امیدوارم من آن بنده باشد].
    و تمام بندگانی که خداوند آنها را هدایت کرده است، امیدوارند که آن بنده ناشناسی باشند که به آن مقام نایل می‌گردد. و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
    {يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا} صدق الله العظيم.
    اما علمای مسلمین و امت‌شان- جزآنان که پروردگارم به ایشان رحم کرده باشد- از امام مهدی ناصر محمد یمانی عصبانی شده و می‌گویند:" او از ما می‌خواهد از محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- تبعیت کرده و برای حب و قرب الهی ورسیدن به بالاترین درجه قرب و محبت خدا، رقابت کنیم؛ آیا محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- در میان بندگان خدا برای رسیدن به آن مقام اولی نیست؟" و می‌گویند: " ناصر محمد یمانی به شدت و آشکارا گمراه بوده و دروغ‌گویی گستاخ است؛ او مهدی منتظر نیست و آشکارا گمراه بوده و می‌خواهد مسلمانان را از مسیرهدایت محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- خارج کند". امام مهدی در پاسخ آنان می‌گوید: راه و روش محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- چیست؟ جواب حق آنها چنین خواهد بود و می‌گویند:" او بنده‌ای است که با بندگان خدا برای رسیدن به بالاترین درجه حب و قرب الهی رقابت می‌کند ومی‌خواهد مقرب‌ترین و محبوب‌ترین بنده درنزد خدا باشد و برای همین امیدواراست تا آن بنده مقرب و محبوب خدا؛ خودش باشد. این منهاج و صراط مستقیم خاتم الأنبیا و مرسلین محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- است چرا که درقلبش پروردگارش را بیش از هر چیز دوست دارد و برای همین می‌گوید:
    {قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّـهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّـهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ ۗ وَاللَّـهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿٣١} صدق الله العظيم [آل عمران]"
    پس امام مهدی در پاسخ آنان می‌گوید: ای عجب از علمای مسلمین و امتشان که حق آمده از نزد پروردگارشان را می‌شناسند اما از آن پیروی نمی‌کنند! مگر شما نمی‌دانید مقصود از کلام خداوند تعالی چیست که می‌فرماید:
    {قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ} صدق الله العظيم
    یعنی اگر در قلبتان خدای‌تان را پیش از هر چیز دوست دارید؛ از من پیروی کرده و همگی برای حب و قرب خدا رقابت کنید تا روشن شود چه کسی مقرب‌تر و محبوب‌تر است تا خدا نیز شما را دوست داشته و از شما راضی باشد و راضی‌تان کند؛ و این طریقه‌ی هدایت الهی برای بندگان هدایت شده اوست که:‌
    {يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا} صدق الله العظيم [الإسراء:۵۷]
    پس ای علمای مسلمین؛ چرا فرمان حق و روشنی که در کتاب خدا و سنت حق رسولش آمده را رها کرده و از کلماتی که "کعب یهودی"به حدیث حق اضافه کرده ( یعنی کلمه: لی) و به دروغ به ابوهریره -که خداوند از او راضی باشد و راضیش نماید- نسبت داده پیروی می‌کنید؟ و حدیث مذکور این است:
    [حدثنا ‏ ‏بندار ‏ ‏حدثنا ‏ ‏أبو عاصم ‏ ‏حدثنا ‏ ‏سفيان ‏ ‏عن ‏ ‏ليث وهو ابن أبي سليم ‏ ‏حدثني ‏ ‏كعب ‏ ‏حدثني ‏ ‏أبو هريرة ‏ ‏قال:‏قال رسول الله ‏ ‏صلى الله عليه وسلم: ‏ ‏سلوا الله (‏لي) الوسيلة قالوا يا رسول الله وما الوسيلة قال أعلى درجة في الجنة لا ينالها إلا رجل واحد أرجو أن أكون أنا هو]
    [ بندار از أبو عاصم و او از سفیان و او از لیث و او از ابن ابی سلیم و او ا زکعب و او از ابوهریره نقل کرده که: رسول الله ‏ ‏صلى الله عليه وسلم فرمود: از خداوند بخواهید تا "وسیله" را به من عنایت کند. گفتند یا رسول الله "‌وسیله" چیست. فرمودند بالاترین درجه بهشت است که تنها به یک مرد می‌رسد و امیداوم من آن فرد باشم]
    بیایید تا حکمت خبیثانه "کعب یهودی" را که با اضافه کردن کلماتی به این حدیث قصد داشته تا شما را از راه راست-صراط مستقیم- خارج کند؛ برایتان بیان کنیم. هدف این بوده تا شما مقام وسیله را تنها منحصر به محمد رسول الله بدانید و نه خودتان و بدون این که خودتان متوجه و آگاه باشید، به خداوند شرک بیاورید. لذا " کعب یهودی"‌از جانب خود کلمه‌ای را به حدیث اضافه کرده که پیامبر نفرموده‌اند. این کلمه " لی" است و با اضافه کردن این کلمه مقصود حق از فرموده خداوند تعالی را تحریف کرده است که:

    {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ} صدق الله العظيم [المائدة:۳۵].
    او نمی‌توانست فرمان حق خداوند در آیات محکم کتاب را تحریف کند؛ پس با اضافه کردن کلمه‌ی" لی" حدیث نبوی را تحریف کرد. تا شما "وسیله" برای رسیدن به مقرب‌ترین درجه حب و قرب الهی را به نبی منحصر کرده و خود را محق ندانید و سپس خداوند عبادت شما را قبول نکرده و شما را در زمره مشرکان به خداوند بنویسد؛ چون محبت به محمد رسول الله در قلب‌تان بیش از محبت به پروردگاری است که شما را آفریده و به خاطر همین محبت بیشتر؛ از رقابت برای رسیدن به نزدیک‌ترین مقام نزد خدا کنار کشیده و آن را منحصر به محمد رسول الله کرده‌اید و به این ترتیب به خدا شرک آورده‌اید و جز خدا برای خود ولی و نصیری نخواهید یافت. خداوند تعالی می‌فرماید:

    {وَمِنَ النَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ اللَّـهِ أَندَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّـهِ ۖ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّـهِ ۗ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّـهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللَّـهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ ﴿١٦٥} صدق الله العظيم [البقرة].
    ولی امام مهدی ناصر محمد یمانی حدیث حق را از کلمات دروغ پاک می‌کند تا حدیث حق؛ مطابق با آیات محکم کتاب گردد و تناقضی با آن نداشته باشد و حدیث حق این است:
    [سَلُوا اللَّهَ الْوَسِيلَةَ فَإِنَّهَا مَنْزِلَةٌ فِي الْجَنَّةِ لا تَنْبَغِي إِلا لِعَبْدٍ مِنْ عِبَادِ اللَّهِ وَأَرْجُوأَنْ أَكُونَ أَنَا هُوَ]
    صدق عليه الصلاة والسلام،
    [ از خداوند "وسیله" را طلب کنید که منزلی در بهشت است که تنها به یکی از بندگان خداوند تعلق خواهد داشت و امیدوارم من آن بنده باشم].

    و این حدیث حق برای بیان این کلام خداوند تعالی آمده است:
    {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ}
    صدق الله العظيم.
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِهِ فَلَا يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنكُمْ وَلَا تَحْوِيلًا ﴿٥٦﴾أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا ﴿٥٧﴾} صدق الله العظيم [الإسراء]
    مقصود خداوند از: {الّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِهِ} چه کسانی است؟ مقصود خداوند انبیا و رسولان و بندگان مقرب درگاه الهی است که شما با این حجت که آنان بندگان مکرم خداوند هستند؛ وسیله را منحصر به آنان کرده‌اید نه خودتان؛ ولی شما این تکریم را فقط منحصر به آنان کرده و خود را کنار گذاشته‌اید و برای همین هم از این که خداوند شما را هم مانند آنها مورد تکریم قرار دهد مأیوسید و امیدوارید آنها در پیشگاه خدا برایتان شفاعت کنند. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَرَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَىٰ بَعْضٍ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا ﴿٥٥﴾قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِهِ فَلَا يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنكُمْ وَلَا تَحْوِيلًا ﴿٥٦﴾أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا ﴿٥٧﴾وَإِن مِّن قَرْيَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا كَانَ ذَٰلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا ﴿٥٨﴾} صدق الله العظيم [الإسراء]
    و برای همین خداوند همه‌ی آبادی‌ها را گرفتارعذاب خواهد کرد؛ چه کسانی که نسبت به ذکر-قرآن عظیمـ کافرند و چه کسانی که به آن ایمان دارند چون آنها از آن چه که خداوند درآیات محکم قرآن عظیم -و ذکر خداوند برای تمام عالمیان- بر آنان نازل کرده رومی‌گردانند تا این که خداوند انبیا و رسولان و تمام بندگان مکرم را گرد آورده و می‌فرماید:

    {وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ فَيَقُولُ أَأَنتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبَادِي هَـٰؤُلَاءِ أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِيلَ ﴿١٧﴾قَالُوا سُبْحَانَكَ مَا كَانَ يَنبَغِي لَنَا أَن نَّتَّخِذَ مِن دُونِكَ مِنْ أَوْلِيَاءَ وَلَـٰكِن مَّتَّعْتَهُمْ وَآبَاءَهُمْ حَتَّىٰ نَسُوا الذِّكْرَ وَكَانُوا قَوْمًا بُورًا ﴿١٨﴾فَقَدْ كَذَّبُوكُم بِمَا تَقُولُونَ فَمَا تَسْتَطِيعُونَ صَرْفًا وَلَا نَصْرًا وَمَن يَظْلِم مِّنكُمْ نُذِقْهُ عَذَابًا كَبِيرًا ﴿١٩﴾وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَيَمْشُونَ فِي الْأَسْوَاقِ وَجَعَلْنَا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَتَصْبِرُونَ وَكَانَ رَبُّكَ بَصِيرًا ﴿٢٠﴾} صدق الله العظيم [الفرقان].
    همانا که علت شرک آوردن مؤمنان به خدا، تعظیم انبیا و رسولان الهی است و می‌گفتند چگونه مثل ما غذا می‌خورند در حالی که رسول پروردگار عالمیان هستند؟ و یا چطور در بازار راه می‌روند تا حوایج و نیازهایشان را رفع کنند در حالی که نبیّ خدا و از مکرمان هستند؟ و برای همین هم رسول خدا -صلى الله عليه وآله وسلم- را تکذیب کرده و می‌گفتند:
    {وَقَالُوا مَالِ هَذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعَامَ وَيَمْشِي فِي الأَسْوَاقِ} صدق الله العظيم[الفرقان:۷]

    و خداوند در پاسخ آنها می‌فرماید:

    {وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَيَمْشُونَ فِي الْأَسْوَاقِ} صدق الله العظيم [الفرقان:۲۰]
    سخنان کافران مومن به پروردگارعالمیان به این علت است که اهل کتاب به کفار گفته بودند که انبیا از همه‌ی انسان‌ها گرامی‌ترند چرا که خداوند به آنها کرامات عنایت کرده و از جمله‌ی این کرامات این است که آنها غذا نمی‌خورند و در بازار راه نرفته و با زنان نزدیکی نمی‌کنند؛ خداوند آنها را بکشد که چه دروغ‌هایی می‌گویند. همانا که مبالغه درمورد انبیا و رسولان الهی برای این بود تا اگر مردم انبیا را تصدیق کردند؛ به ناحق درباره آنان مبالغه کنند و به این ترتیب شرک آوردن انسان تضمین شده باشد؛ فرقی ندارد قبل از ایمان به رسولان خدا باشد و چه بعد از ایمان به آنها و با افتادن در دام مبالغه ناحق درباره انبیا؛ ندانسته گرفتار شرک شوید. همه‌ی اینها مکر شیطان است که در طول قرن‌ها ادامه داشته تا مردم از مسیر پیروی از رسولان پروردگارشان گمراه شده و ایمان نیاورند مگر این که با مبالغه درباره انبیا و رسولان الهی، ایمان خود را با شرک آلوده کرده باشند و رقابت برای حب و قرب الهی را به انبیا و رسولان خدا واگذار کرده و برای خود حقی قایل نشده و در طمع رقابت با انبیا برای رسیدن به -حب و قرب- پروردگارشان نباشند؛ اینان از راه درست گمراه شده‌اند و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّـهِ إِلَّا وَهُم مُّشْرِكُونَ ﴿١٠٦} صدق الله العظيم [يوسف].ای علمای مسلمین از خدا پروا کرده و نسبت به عقیده شفاعت بنده در پیشگاه رب المعبود کافر شده و با رحمت خداوند ارحم الراحمین از غیر او بی‌نیاز شوید. وقتی نبی الله نوح -صلى الله عليه وآله وسلم- و همین طور نبيّ الله لوط -صلى الله عليه وآله وسلم- به کار همسران‌شان نیایند؛ چگونه انبیا می‌توانند برای امتشان شفاعت کنند در حالی که در برابرخداوند برای همسرانشان هیچ کاری نمی‌توانند بکنند؟ و به آنان گفته شده که مانند دیگر اهالی آتش وارد آن شوید؛ آیا این فتوای خداوند در آیات محکم کتابش قرآن عظیم نیست که می‌فرماید:
    {فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَقِيلَ ادْخُلا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ} صدق الله العظيم [التحريم:۱۰].
    و من امام مهدی مانند تمام انبیا از اولین تا آخرینشان یعنی محمد رسول الله صلى الله عليهم أجمعين به شما هشدار می‌دهم؛ همگی آنها به بشریت هشدار می‌دادند که دست از عقیده شفاعت بنده در پیشگاه رب المعبود بردارند و برای همین خداوند رسولان خود را به سوی جن و انس فرستاد تا آنها را از عقیده شفاعت بنده در پیشگاه پروردگار برحذر دارند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُوا إِلَىٰ رَبِّهِمْ ۙ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿٥١} صدق الله العظيم [الأنعام].
    بنگرید که چگونه دراین فرموده خداوند تعالی شفاعت به کلی نفی می‌شود:
    {وَاتَّقُوا يَوْمًا لَّا تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئًا وَلَا يُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ وَلَا يُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ ﴿٤٨} صدق الله العظيم [البقرة].
    یعنی در پیشگاه خداوند امکان شفاعت بنده برای هیچ بنده‌ای میسر نیست نه برای کافر ونه برای مؤمن. به همین خاطر خداوند خطاب به مؤمنان می‌فرماید:
    {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لَّا بَيْعٌ فِيهِ وَلَا خُلَّةٌ وَلَا شَفَاعَةٌ ۗ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٢٥٤} صدق الله العظيم [البقرة]
    بله؛ کسانی که نسبت به این فتوای خداوند کافر باشند؛ ظالمند چون فتوای پروردگارشان درآیات محکم کتابش پیرامون نفی شفاعت بنده در پیشگاه رب المعبود را تکذیب کرده‌اند و حتماً آنچه که به گزاف (به خدا) نسبت می‌داده‌اند محو شده و از دستشان می‌رود و جز خدا ولیّ‌ای نخواهند داشت تا نزد پروردگارشان شفاعتشان را کند و در میان انبیا هیچ شفیعی نخواهند داشت. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّـهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ ۖ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ ۖ مَا مِن شَفِيعٍ إِلَّا مِن بَعْدِ إِذْنِهِ ۚذَٰلِكُمُ اللَّـهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ ۚ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ ﴿٣﴾} صدق الله العظيم [يونس].
    شاید یکی از کسانی که ایمان نمی آورند مگر آلوده با شرک؛ بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید: صبرکن صبرکن ناصر محمد یمانی؛ به این آیه‌ای که آوردی توجه کن که چگونه در مورد شفاعت استثنایی قایل شده است. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {مَا مِن شَفِيعٍ إِلاَّ مِن بَعْدِ إِذْنِهِ} صدق الله العظيم "
    و امام مهدی در پاسخش می‌گوید: همانا که خداوند اجازه می‌دهد تا بنده برای تحقق شفاعت در ذات پروردگار سخن گوید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِكَةُ صَفًّا ۖ لَّا يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَـٰنُ وَقَالَ صَوَابًا ﴿٣٨} صدق الله العظيم [النبأ].
    بر اساس آیات محکم کتاب خداوند؛ سخن صواب این نیست که از پروردگار بخواهد او را شفیع بندگانی که در حق خود ظلم کرده‌اند قرار دهد؛ سُبحانه وتعالى علواً كبيراً؛ بلکه با پروردگارش درمورد تحقق یافتن نعیم اعظم و راضی شدن پروردگار در نفسش سخن می‌گوید؛ چون رضوان خداوند در نفسش از نعیم جنت بسیار بزرگ‌تر است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

    {وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ} [التوبة:۷۲].
    و اگر رضوان در نفس خداوند به صورت کامل محقق شود و بندگانش مشمول رحمت او گردند و خداوند دیگر نسبت به بندگانی که به خود ظلم کرده‌اند خشمگین نباشد؛ در این صورت شفاعت برای آنان محقق شده و رحمت پروردگار در برابر غضبش شفاعت آنان را کرده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {وَكَم مِّن مَّلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِن بَعْدِ أَن يَأْذَنَ اللَّـهُ لِمَن يَشَاءُ وَيَرْضَىٰ ﴿٢٦} صدق الله العظيم [النجم].
    لذا کسی که خداوند به او اجازه می‌دهد در مورد تحقق شفاعت سخن گوید؛ در پیشگاه رب المعبود که خداوند ارحم الراحمین است، شفاعت هیچ بنده‌ای را نخواهد کرد. خداوند به او اجازه داده است سخن بگوید؛ چون او از پروردگارش درخواست خواهد کرد تا نعیم اعظم را برایش محقق ساخته و راضی شود و اگر رضوان خدا در نفسش محقق شود؛ اعلان این که خداوند درنفس خود راضی شده است؛ شفاعت پروردگار خواهد بود. و اینجاست که واقعه‌ای بسیار شگفت انگیز رخ می‌دهد و کسانی که به خود ظلم کرده‌اند، به حبیبان پروردگار عالمیان می‌گویند:‌
    {مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ قَالُوا الحقّ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ}
    و اینجاست که بلندترین بانگ و فریاد تاریخ را خواهید شنید و همه‌ی مخلوقات خداوند ندا در داده و خواهند گفت: الله اکبر ....الله اکبر....الله اکبر... در برابر پروردگارشان به زمین افتاده و سجده می‌کنند تا زمانی که خدا بخواهد و این بعد از تحقق رضوان در نفس خداوند است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {وَلَا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ عِندَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ ۚ حَتَّىٰ إِذَا فُزِّعَ عَن قُلُوبِهِمْ قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ ۖ قَالُوا الْحَقَّ ۖ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ ﴿٢٣} صدق الله العظيم [سبأ].
    وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
    أخوكم عبد النّعيم الأعظم؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.

    اقتباس المشاركة 36873 من موضوع سلسلة حوارات الإمام في منتديات أشراف أونلاين..

    - 38 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    07 - 03 - 1432 هـ
    11 - 02 - 2011 مـ
    02:24 صباحاً
    ــــــــــــــــــــــ



    خلاصة دعوة الإمام المهدي المنتظر ناصر محمد اليماني إلى الإنس والجنّ أجمعين ..

    بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي وحبيبي وأسوتي وقدوتي محمد رسول الله صلى الله عليه وآله الأطهار وجميع الأنصار الأبرار إلى يوم يقوم الناس لله الواحد القهار يوم لا ينفع مالٌ ولا بنون إلا من أتى الله بقلب سليم من الشرك، إنّ الشرك لظلمٌ عظيمٌ وما يؤمن أكثرهم بالله إلا وهم مشركون وسبحان الله عمّا يشركون وتعالى علواً كبيراً..

    أحبتي في الله علماء المسلمين وأمّتهم والباحثين عن الحقّ من العالمين، حقيقٌ لا أقول على الله إلا الحقّ والحقّ أحقّ أن يُتّبع إذا تبيّن لكم أنّ الداعية يدعو إلى الله على بصيرةٍ من ربّه، وليست الدعوة ببصيرة القرآن محصورةً على جدّي محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم؛ بل كذلك جعل الله محكم القرآن العظيم هو كذلك بصيرةً لمن اتّبع محمداً رسول الله صلى الله عليه وسلم فتجدونه يُحاجّ العالمين بذات بصيرة محمد صلى الله عليه وآله وسلم؛ القرآن العظيم. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {قُلْ هَـٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّـهِ ۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي ۖ وَسُبْحَانَ اللَّـهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿١٠٨} صدق الله العظيم [يوسف].

    وما هي البصيرة التي كان يحاجّ الناس بها محمدٌ رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم - حتى تكون حجّةً على العالمين إن لم يتّبعوا الحقّ من ربهم؟ وتجدون الجواب في محكم الكتاب في قول الله تعالى:
    {وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ ۖ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ ۖ وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِينَ ﴿٩٢} صدق الله العظيم [النمل].

    ويا علماء الإسلام وأمّتهم والناس كافة، إنما يحاجكم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني بذات بصيرة محمدٍ رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم - ويبيّن للناس القرآن العظيم كما كان يبيّنه للناس محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم، وما تبقى من بيان محمدٍ رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم - في السُّنة النبويّة فلا شكّ ولا ريب أنكم سوف تجدونه متطابقاً مع بيان الإمام المهديّ للقرآن العظيم.

    ويا أحبتي في الله وتالله لا أنكر إلا ما خالف لمحكم القرآن العظيم سواء يكون في السُّنة النبويّة أو في التوراة أو الإنجيل، فما خطبكم لا تفقهون الخبر؟ ويأبى كثيرٌ منكم أن تصدقوا المهديّ المنتظَر الذي ابتعثه الله ليبيّن لكم البيان الحقّ للذكر، ولا آتيكم بالبيان من عند نفسي برأيي ولا بالظنّ الذي يحتمل الصح ويحتمل الخطأ وما ينبغي لي؛ بل آتيكم بالبرهان بسلطان العلم من محكم القرآن من غير أدنى تناقضٍ أو اختلافٍ، فهل تريدون أن يبعث الله لكم المهديّ المنتظَر مصدِّقاً لما أنتم عليه وكلُّ طائفةٍ منكم يريدون المهديّ المنتظَر أن يأتي منهم مصدقاً لما لديهم من العلم وأنتم تعلمون أنّكم فرّقتكم دينكم شيعاً وكل حزبٍ بما لديهم فرحون من العلم؟ إذاً يا أحبتي في الله فكيف يستطيع الإمام المهديّ أن يوحد صفّكم فيجمع كلمتكم ويجعلكم بإذن الله على صراطٍ مستقيم.

    ويا أحبتي في الله لقد اجتمع علماء المسلمين وأمّتهم على شيءٍ واحدٍ وهو أنهم قد أشركوا بالله جميعاً ولم تعد قلوبهم سليمةٌ من الشرك بسبب تعظيم محمد رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم - وأئمة الكتاب كونكم تعتقدون جميعاً أنه لا ينبغي لكم أن تنافسوا محمداً رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم - في حبِّ الله وقربه برغم أنه ليس إلا عبدٌ من عبيد الله المسلمين، ولم يأمره الله أن يخرج عن نطاق المسلمين لربّهم كونه ليس من أبناء الله؛ بل عبد من عبيد الله الصالحين، ولا ينبغي له أن يأمركم أن تذروا أقرب درجةٍ إلى الرحمن له من دونكم، سبحان الله العظيم فهو ليس ولداً لله حتى يكون محمدٌ رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم - هو الأحقّ بالله من دونكم؛ بل أمره الله أن يكون من ضمن المسلمين المتنافسين إلى الربّ أيّهم أحبّ وأقرب. وقال الله تعالى:
    {فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَمَا سَأَلْتُكُم مِّنْ أَجْرٍ ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّـهِ ۖ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿٧٢} صدق الله العظيم [يونس].

    ويا أحبتي في الله لقد أضعتم الحكمة العظمى في الكتاب من الدرجة التي لا تنبغي أن تكون إلا لعبدٍ من عبيد الله المسلمين سواء يكون نبياً أو رسولاً أو من الصالحين المؤمنين، فقد جعل الله صاحبها مجهولاً من بين العبيد فلم ينبئ الله به كافة الأنبياء والمرسلين من الجنّ والإنس والملائكة فلا يعلم أحدٌ هل من ملائكة الرحمن المقربين أو من الجنّ أو من الإنس؛ بل جعل الله صاحب تلك الدرجة عبداً مجهولاً من بين العبيد وكلّ عبدٍ يرجو أن يكون هو في جميع الذين هداهم الله من عباده جميعاً وذلكم هو الهدى الحقّ فلا ينبغي لعبدٍ أن يفضل عبداً على نفسه أن تكون له هذه الدرجة نظراً لأنه يحب ذلك العبد حباً شديداً. ويا سبحان الله العظيم فهل جعل حبّه لذلك العبد أشدّ حباً من حبّه لربّ العالمين الربّ المعبود فذلك هو الشرك بعينه أفلا تتقون؟ كونها أقرب درجة إلى الربّ المعبود، إلا من تمناها لكي ينفقها طمعاً في المزيد من حبّ الله لعبده في نفس ربّه إن كنتم إياه تعبدون. ألا وأن جميع الذين هداهم الله من عباده لم تجدوا أنهم فضلوا بعضهم بعضاً في درجة حُبّ الله العظمى كون أشدّ الحبّ في قلوبهم هو لله من حبّهم لبعضهم بعضاً فإن كنتم أشدّ حباً لله من حبّكم لأنبيائه ورسله فاتّبعوا محمداً رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم - في التنافس في حبِّ الله وقربّه، وجميع الذين هداهم الله تجدونهم متنافسين جميعاً إلى الربّ المعبود أيّهم أحبّ وأقرب ذلكم الذين هدى الله من عباده كما أفتاكم الله في محكم كتابه عن طريقة هداهم إلى ربهم:
    {يَبْتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ ۚ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا} صدق الله العظيم [الإسراء:57].

    وتلك الطريقة هي خلاصة دعوة الإمام المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني إلى الإنس والجنّ أجمعين فمن أبى أن ينافس العبيد إلى الربّ المعبود وقال وكيف أطمع في منافسة أنبياء الله ورسله؟ فليعلم أنّ حبّه لأنبياء الله ورسله هو أشدّ حباً من حبّه لله ولن يجدوا له من دون الله ولياً ولا نصيراً كونه جعل لله أنداداً في الحبّ في القلب، ومن فعل ذلك فقد أشرك بالله وهو لا يعلم وجعل رسله أو أي عبدٍ أو أمَةٍ ففضلهم على نفسه أن يكون الأحبّ والأقرب منه إلى الله وسوف يدعو ثبوراً ويصلى سعيراً ولن يجد له من دون الله ولياً ولا نصيراً. ولذلك قال الله تعالى:
    {وَمِنَ النَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ اللَّـهِ أَندَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّـهِ ۖ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّـهِ ۗ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّـهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللَّـهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ ﴿١٦٥} صدق الله العظيم [البقرة].

    إذاً الحبّ الأشدّ في القلب يكون لله ولا ينبغي أن يساويه في الحبّ حبٌّ آخر، وإنما نحبّ أنبياءه ورسله كونهم من أحباب الله المتنافسين إلى ربّهم أيّهم أحبّ وأقرب ولكنهم لم يحصروا لهم الوسيلة إلى الله للمنافسة في حبّه وقربه لهم من دونكم، إذاً لماذا ابتعثهم الله؟ فهل لكي تعظمونهم بغير الحقّ فتبالغوا فيهم فتجعلوهم الأولى منكم بالله سبحانه وكأنهم أولاده سبحانه وتعالى علواً كبيراً؟ بل هم بشرٌ من عبيد الله فلا فرق في الكتاب بين العبيد عند ربّهم، وكلٌّ درجته إلى ربّه حسب سعيه وإخلاصه لله في هذه الحياة الاختبارية. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {أَفَرَأَيْتَ الَّذِي تَوَلَّىٰ ﴿٣٣﴾ وَأَعْطَىٰ قَلِيلًا وَأَكْدَىٰ ﴿٣٤﴾ أَعِندَهُ عِلْمُ الْغَيْبِ فَهُوَ يَرَىٰ ﴿٣٥﴾ أَمْ لَمْ يُنَبَّأْ بِمَا فِي صُحُفِ مُوسَىٰ ﴿٣٦﴾ وَإِبْرَاهِيمَ الَّذِي وَفَّىٰ ﴿٣٧﴾ أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ ﴿٣٨﴾ وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ ﴿٣٩﴾ وَأَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرَىٰ ﴿٤٠﴾ ثُمَّ يُجْزَاهُ الْجَزَاءَ الْأَوْفَىٰ ﴿٤١﴾ وَأَنَّ إِلَىٰ رَبِّكَ الْمُنتَهَىٰ ﴿٤٢﴾ وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَأَبْكَىٰ ﴿٤٣﴾ وَأَنَّهُ هُوَ أَمَاتَ وَأَحْيَا ﴿٤٤﴾ وَأَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنثَىٰ ﴿٤٥﴾ مِن نُّطْفَةٍ إِذَا تُمْنَىٰ ﴿٤٦﴾ وَأَنَّ عَلَيْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْرَىٰ ﴿٤٧﴾} صدق الله العظيم [النجم].

    فانظروا لفتوى الله في قوله تعالى:
    {وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ ﴿٣٩﴾ وَأَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرَىٰ ﴿٤٠﴾ ثُمَّ يُجْزَاهُ الْجَزَاءَ الْأَوْفَىٰ ﴿٤١﴾ وَأَنَّ إِلَىٰ رَبِّكَ الْمُنتَهَىٰ ﴿٤٢﴾} صدق الله العظيم.

    وهذه هي خلاصة دعوة الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني الذي لم يأمركم أن تعظمونه أكثر من عبدٍ، فما أنا إلا عبدٌ من عبيد الله أمثالكم أدعوكم إلى ما دعاكم إليه كافة الأنبياء والمرسلين من الجنّ والإنس؛ يدعون بدعوةٍ واحدةٍ موحدةٍ لا اختلاف فيها بينهم جميعاً: {وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّـهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ ۖ فَمِنْهُم مَّنْ هَدَى اللَّـهُ وَمِنْهُم مَّنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلَالَةُ ۚ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ ﴿٣٦} صدق الله العظيم [النحل]، فمن كفر بدعوة الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني فقد كفر بدعوة كافة الأنبياء والمرسلين ولن يجد له من دون الله ولياً ولا نصيراً.

    ويا عجبي الشديد من قومٍ يقولون: "وكيف يعذبنا الله لئن لم نتبع الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني فهو ليس بنبيٍّ ولا رسولٍ؟". ومن ثمّ يردّ عليهم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وأقول: يا سبحان الله ربي وربكم فهل ظنّكم أنّ الله عذّب الأمم المكذبين برسل ربّهم بسبب أنهم كذبوا رسله؟ بل بسبب أنهم كذبوا بآيات الله التي يحاجهم بها رسله وجحدوا بها أنها من عند الله فأعرضوا عن اتّباع آيات الكتاب المُنزلة في الكتب على رسله، إذاً سبب تعذيبهم من ربهم كونهم أصلاً كذبوا بكلام ربهم وجحدوا بآياته المحكمات في محكم كتابه ولذلك قال الله تعالى:
    {قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ ۖ فَإِنَّهُمْ لَا يُكَذِّبُونَكَ وَلَـٰكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللَّـهِ يَجْحَدُونَ ﴿٣٣} صدق الله العظيم [الأنعام].

    إذاً سبب أنّ الله عذبهم كونهم كذبوا كلام ربّهم في محكم آياته ولم يتبعوها ولذلك عذبهم الله عذاباً نُكراً، ولسوف أضرب لكم على ذلك مثلاً في دعوة الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني الذي يدعو العبيد جميعاً إلى عبادة الله وحده لا شريك له والتنافس في حبِّ الله وقربه من غير تفضيلٍ لعبدٍ على عبدٍ في ذات الله، وأفتيهم أنّ تلك طريقة الذين هداهم الله من عباده جميعاً وآتيكم بالبرهان المبين لعالِمكم وجاهلكم لكلّ ذي لسانٍ عربيٍّ منكم بفتوى الله في محكم كتابه عن الطريقة الحقّ للذين هداهم الله من عباده أنهم جميعاً:
    {يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا} صدق الله العظيم، فهل تجدونهم أنهم فضّلوا بعضهم بعضاً؟ بل كلٌّ منهم يتمنى أن يكون هو العبد الأحبّ والأقرب إلى الربّ كون الحبّ الأشدّ في قلبه هو لربّه الذي خلقه لعبادته وحده لا شريك له، ولذلك جعل الله صاحب أقرب درجةٍ في حبِّ الله وقربه عبداً مجهولاً، وما محمدٌ رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم - إلا عبدٌ من ضمن العبيد المتنافسين إلى الربّ المعبود. ولذلك قال محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم: [سَلُوا اللَّهَ الْوَسِيلَةَ فَإِنَّهَا مَنْزِلَةٌ فِي الْجَنَّةِ لا تَنْبَغِي إِلا لِعَبْدٍ مِنْ عِبَادِ اللَّهِ وَأَرْجُو أَنْ أَكُونَ أَنَا هُوَ]. صدق عليه الصلاة والسلام، فكل عبدٍ ممن هداهم الله يرجو أن يكون هو ذلك العبد المجهول. ولذلك قال الله تعالى: {يَبْتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ ۚ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا} صدق الله العظيم.

    ولكنّ علماء المسلمين وأمّتهم إلا من رحم ربي غضبوا على الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وقالوا: "إنه يريدنا أن نتبع محمداً رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم - في التنافس في أقرب درجة في حبِّ الله وقربّه، أليس محمد رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم - هو الأولى أن يكون هو من بين العبيد؟" وقالوا: "إنّ ناصر محمد اليماني لغويٌ مُبينٌ وكذابٌ أشِرٌ وليس المهديّ المنتظَر وعلى ضلالٍ مبينٍ يريد أن يضلّ المسلمين عن طريقة هدي محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم". ثمّ يردّ عليهم الإمام المهديّ وأقول: وما هي طريقة محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم؟ ومن ثم يكون جوابهم بالحقّ فيقولون: "إنه عبدٌ ينافس العبيد إلى الربّ المعبود يريد أن يكون هو العبد الأحبّ والأقرب ولذلك يرجو أن يكون هو ذلك العبد الحبّ والأقرب إلى الربّ فذلك هو منهج الصراط المستقيم لخاتم الأنبياء والمرسلين محمد رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم - كونه أشدّ حباً في قلبه هو لربه ولذلك قال تعالى:
    {قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّـهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّـهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ ۗ وَاللَّـهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿٣١} صدق الله العظيم [آل عمران]".

    ومن ثمّ يردّ عليهم الإمام المهديّ وأقول: يا عجبي من علماء المسلمين وأمّتهم يعلمون الحقّ من ربهم ثم لا يتبعوه! أم إنكم لا تعلمون بالمقصود من قول الله تعالى:
    {قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّـهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّـهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ ۗ وَاللَّـهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ} صدق الله العظيم؟ أي إن كان أشدّ حباً في قلوبكم هو الله فاتبعوني للتنافس جميعاً في حبِّ الله وقربه أينا أحبّ وأقرب يحببكم الله ويرضى عنكم فتلكم طريقة هدى الله للذين هدى من عبيده: {يَبْتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ ۚ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا} صدق الله العظيم [الإسراء:57].

    فلماذا يا علماء المسلمين تركتم الحقّ البيِّن في كتاب الله وسنَّة رسوله الحقّ واتبعتم كلمات الإدراج في الحديث الحقّ الذي زاد فيه كعب اليهودي كلمات الإدراج افتراءً على أبي هريرة رضي الله عنه وأرضاه؟ والحديث كما يلي:
    [حدثنا ‏ ‏بندار ‏ ‏حدثنا ‏ ‏أبو عاصم ‏ ‏حدثنا ‏ ‏سفيان ‏ ‏عن ‏ ‏ليث وهو ابن أبي سليم ‏ ‏حدثني ‏ ‏كعب ‏ ‏حدثني ‏ ‏أبو هريرة ‏ ‏قال:‏قال رسول الله ‏ ‏صلى الله عليه وسلم: ‏ ‏سلوا الله (‏لي) الوسيلة قالوا يا رسول الله وما الوسيلة قال أعلى درجة في الجنة لا ينالها إلا رجل واحد أرجو أن أكون أنا هو].

    وتعالوا لنبيِّن لكم الحكمة الخبيثة من كلمات الإدراج التي أضافها كعب اليهودي ليضلّكم عن الصراط المستقيم حتى تحصروا الوسيلة إلى الربّ لمحمدٍ رسول الله من دونكم فتشركوا بالله وأنتم لا تعلمون، ولذلك أضاف كعب اليهودي قولاً من عنده غير الذي قاله النبيّ وهي كلمة
    (لي)، وهو بتلك الكلمة قام بتحريف المقصود من البيان الحقّ لقول الله تعالى: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّـهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ} صدق الله العظيم [المائدة:35].

    ولم يستطع أن يحرف الأمر الحقّ في محكم الكتاب وإنما حرفه في الحديث النّبويّ بزيادة كلمة
    (لي)، وذلك حتى تجعلوا الوسيلة إلى أقرب درجة في حبِّ الله وقربه هي للنبي من دونكم ومن ثمّ لا يقبلُ الله عبادتكم فيكتبكم من المشركين بالله، كون حبّ محمدٍ رسول الله قد طغى على حبّكم لربّكم الذي خلقكم ولذلك تنازلتم عن التنافس إلى أقرب درجةٍ إلى الربّ لمحمدٍ رسول الله من دونكم فأشركتم بالله ولن تجدوا لكم من دون الله ولياً ولا نصيراً. وقال الله تعالى: {وَمِنَ النَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ اللَّـهِ أَندَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّـهِ ۖ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّـهِ ۗ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّـهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللَّـهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ ﴿١٦٥} صدق الله العظيم [البقرة].

    ولكن الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني طهَّر الحديث الحقّ تطهيراً من كلمات الافتراء، ومن ثم صار الحديث الحقّ متطابقاً مع محكم كتاب الله من غير أي تناقض والحديث الحقّ كما يلي:
    [سَلُوا اللَّهَ الْوَسِيلَةَ فَإِنَّهَا مَنْزِلَةٌ فِي الْجَنَّةِ لا تَنْبَغِي إِلا لِعَبْدٍ مِنْ عِبَادِ اللَّهِ وَأَرْجُوأَنْ أَكُونَ أَنَا هُوَ]. صدق عليه الصلاة والسلام، وذلك الحديث الحقّ جاء بيان لقول الله تعالى: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّـهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ}صدق الله العظيم.

    وقال الله تعالى:
    {قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِهِ فَلَا يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنكُمْ وَلَا تَحْوِيلًا ﴿٥٦أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا ﴿٥٧﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].

    ومن يقصد الله الذين زعمتم من دونه؟ فهو يقصد أنبياءه ورسله والمقربين من عباده الذين حصرتم الوسيلة لهم من دونكم بحجّة أنهم من عباد الله المُكرمين، ولكنكم حصرتم التكريم لهم وحدهم من دونكم ولذلك استيأستم أن يكرمكم الله كما كرّمهم، وترجون شفاعتهم لكم بين يدي الله. ولذلك قال الله تعالى:
    {وَرَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَىٰ بَعْضٍ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا ﴿٥٥﴾ قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِهِ فَلَا يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنكُمْ وَلَا تَحْوِيلًا ﴿٥٦﴾ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا ﴿٥٧﴾ وَإِن مِّن قَرْيَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا كَانَ ذَٰلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا ﴿٥٨﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].

    ولذلك سوف يعذب الله كافة قرى الكفار بالذكر والمؤمنين به كونهم أعرضوا عن محكم ما أنزل الله إليهم في هذا القرآن العظيم ذِكْرُ الله إلى العالمين حتى إذا جمع الله الأنبياء والمرسلين وعباده المُكرمين، وقال الله:
    {وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ فَيَقُولُ أَأَنتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبَادِي هَـٰؤُلَاءِ أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِيلَ ﴿١٧قَالُوا سُبْحَانَكَ مَا كَانَ يَنبَغِي لَنَا أَن نَّتَّخِذَ مِن دُونِكَ مِنْ أَوْلِيَاءَ وَلَـٰكِن مَّتَّعْتَهُمْ وَآبَاءَهُمْ حَتَّىٰ نَسُوا الذِّكْرَ وَكَانُوا قَوْمًا بُورًا ﴿١٨﴾ فَقَدْ كَذَّبُوكُم بِمَا تَقُولُونَ فَمَا تَسْتَطِيعُونَ صَرْفًا وَلَا نَصْرًا وَمَن يَظْلِم مِّنكُمْ نُذِقْهُ عَذَابًا كَبِيرًا ﴿١٩﴾ وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَيَمْشُونَ فِي الْأَسْوَاقِ وَجَعَلْنَا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَتَصْبِرُونَ وَكَانَ رَبُّكَ بَصِيرًا ﴿٢٠﴾} صدق الله العظيم [الفرقان].

    وإنما شرك المؤمنين بالله هو بسبب تعظيمهم لأنبياء الله ورسله، وقالوا كيف يأكل الطعام مثلنا وهو رسولٌ من ربّ العالمين؟ وكيف يمشي في الأسواق لقضاء حوائجه وهو نبيّ من المُكرمين؟ ولذلك كذبوا بمحمدٍ رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- وقالوا:
    {وَقَالُوا مَالِ هَـٰذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعَامَ وَيَمْشِي فِي الْأَسْوَاقِ} [الفرقان:7].

    ومن ثم ردّ الله عليهم:
    {وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَيَمْشُونَ فِي الْأَسْوَاقِ} [الفرقان:20].

    وسبب قول الكفار المؤمنين بربّ العالمين كون أهل الكتاب أخبروهم أنّ الأنبياء مُكَرَّمين على البشر جميعاً كون الله جعل لهم كرامات ومن كراماتهم أنهم لا يأكلون الطعام ولا يمشون في الأسواق ولا يجامعون النساء قاتلهم الله أنى يؤفكون، وإنما يبالغون في أنبياء الله ورسله حتى إذا صدَّقهم الناس فيبالغون فيهم بغير الحقّ وهم بذلك يضمنون شرك الناس بربهم سواء من قبل الإيمان برسله أو من بعد أن آمنوا برسل ربهم فيوقعونهم في المبالغة في أنبيائه بغير الحقّ حتى تشركوا بالله وأنتم لا تعلمون، وكل ذلك من مكر الشيطان على مرّ العصور يريد أن يضلّ البشر عن اتباع رسل ربّهم حتى لا يؤمن أكثرهم بالله إلا وهم مشركون بالمبالغة في أنبياء الله ورسله ويذرون الله لأنبيائه أن يتنافسوا في حبّه وقربه ويرون أنه لا يحقّ لهم إلا أن ينافسوا المؤمنين التابعين بعضهم بعضاً ولا يحقّ لهم أن يطمعوا في منافسة أنبيائهم إلى ربهم أولئك ضلّوا عن سواء السبيل، ولذلك قال الله تعالى:
    {وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّـهِ إِلَّا وَهُم مُّشْرِكُونَ ﴿١٠٦} صدق الله العظيم [يوسف].

    ويا علماء المسلمين اتقوا الله واكفروا بشفاعة العبيد بين يدي الربّ المعبود واستغنوا برحمة الله أرحم الراحمين، فإذا لم يغنِ نبيّ الله نوح -صلى الله عليه وآله وسلم- عن زوجته شيئاً وكذلك نبيّ الله لوط -صلى الله عليه وآله وسلم- لم يغنِ عن زوجته من عذاب الله شيئاً فكيف إذاً يشفع الأنبياء لأممهم إذا لم يغنوا عن زوجاتهم من الله شيء؟ وقيل ادخلا النار مع الداخلين، أليست هذه الفتوى من الله محكمة في كتابه القرآن العظيم في قول الله تعالى:
    {فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّـهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ} صدق الله العظيم [التحريم:10].

    وأنا الإمام المهديّ أنذركم بما أنذركم به جميع الأنبياء من أولهم إلى خاتمهم محمد رسول الله صلى الله عليهم أجمعين، وجميعهم ينذرون البشر من عقيدة الشفاعة للعبيد بين يدي الربّ المعبود ولذلك ابتعث الله رسله إلى الجنّ والإنس لينذرونهم من عقيدة الشفاعة من العبد بين يدي الربّ. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُوا إِلَىٰ رَبِّهِمْ ۙ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿٥١} صدق الله العظيم [الأنعام].

    وكذلك الإمام المهديّ المنتظَر ينذر البشر من عقيدة الشفاعة يوم يقوم الناس لربّ العالمين فلا شفاعة لمؤمنٍ ولا كافرٍ. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَاتَّقُوا يَوْمًا لَّا تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئًا وَلَا يُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ وَلَا يُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ ﴿٤٨} صدق الله العظيم [البقرة].

    فانظروا لنفي الشفاعة جملةً وتفصيلاً في قول الله تعالى:
    {وَاتَّقُوا يَوْمًا لَّا تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئًا وَلَا يُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ} صدق الله العظيم، بمعنى أنّها لا شفاعة من عبد لعبد بين يدي الربّ لا لكافرٍ ولا لمؤمنٍ، ولذلك خاطب الله المؤمنين وقال الله تعالى:{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لَّا بَيْعٌ فِيهِ وَلَا خُلَّةٌ وَلَا شَفَاعَةٌ ۗ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٢٥٤} صدق الله العظيم [البقرة]؛ أي والكافرون بهذه الفتوى من ربّ العالمين هم الظالمون كونهم كذبوا فتوى ربهم في محكم كتابه عن نفي شفاعة العبيد بين يدي الربّ المعبود وحتماً سوف يضلّ عنهم ما كانوا يفترون ولن يجدوا لهم من دون الله ولياً ليشفع لهم عند ربّهم ولا شفيعاً من الأنبياء أجمعين. تصديقاً لقول الله تعالى: {إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّـهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ ۖ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ ۖ مَا مِن شَفِيعٍ إِلَّا مِن بَعْدِ إِذْنِهِ ۚ ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ ۚ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ ﴿٣} صدق الله العظيم [يونس].

    ولربّما يودّ أن يقاطعني أحد الذين لا يؤمنون بالله إلا وهم به مشركون أن يقاطعني فيقول: "مهلاً مهلاً يا ناصر محمد اليماني فانظر لهذه الآية التي أوردتها كيف أنه استثنى الشفاعة في قوله تعالى:
    {مَا مِن شَفِيعٍ إِلَّا مِن بَعْدِ إِذْنِهِ} صدق الله العظيم " ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهديّ ونقول: إنما يأذن الله للعبد بتحقيق الشفاعة من ذات الرب. تصديقاً لقول الله تعالى: {يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِكَةُ صَفًّا ۖ لَّا يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَـٰنُ وَقَالَ صَوَابًا ﴿٣٨} صدق الله العظيم [النبأ].

    وليس من الصواب في محكم الكتاب أن يطلب من الربّ أن يشفّعه في عباده الذين ظلموا أنفسهم سبحانه وتعالى علواً كبيراً؛ بل يخاطب ربّه في تحقيق النّعيم الأعظم فيرضى كون رضوان الله في نفسه هو النّعيم الأكبر من جنته. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّـهِ أَكْبَرُ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ} [التوبة:72].

    فإذا تحقق رضوان الله الكامل في نفسه أدخل عباده في رحمته ولم يعد غضباناً على عباده الذين ظلموا أنفسهم فهنا تتحقق الشفاعة لهم من ربهم فتشفع لهم رحمته من عذابه. تصديقاً لقول الله تعالى:{وَكَم مِّن مَّلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِن بَعْدِ أَن يَأْذَنَ اللَّـهُ لِمَن يَشَاءُ وَيَرْضَىٰ ﴿٢٦} صدق الله العظيم [النجم].

    إذاً الذي أذِن الله له بالخطاب إلى الربّ بتحقيق الشفاعة لم يشفع للعبيد بين يدي الربّ المعبود الله أرحم الراحمين وإنما أذن الله له بالخطاب إلى الربّ كونه سوف يخاطب ربه أن يحقق له النّعيم الأعظم من جنته فيرضى فإذا تحقق رضوان الله في نفسه جاءت الشفاعة من الربّ إيذاناً برضوان الله في نفسه، وهُنا المُفاجأة الكبرى فيقول الذين ظلموا أنفسهم لأحباب ربّ العالمين: ماذا قال ربكم؟ قالوا: الحقّ وهو العلي الكبير. وهنا تسمعون أعظم ضجة أصواتٍ في تاريخ خلق الله جميعاً يهتفون ويقولون: الله أكبر.. الله أكبر.. الله أكبر.. فيخرون لربهم ساجدين إلى ما شاء الله، وذلك بعد تحقيق رضوان الله في نفسه. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَلَا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ عِندَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ ۚ حَتَّىٰ إِذَا فُزِّعَ عَن قُلُوبِهِمْ قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ ۖ قَالُوا الْحَقَّ ۖ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ ﴿٢٣} صدق الله العظيم [سبأ].

    وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
    أخوكم عبد النّعيم الأعظم؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
    ـــــــــــــــــــــ


    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..



المواضيع المتشابهه
  1. مشاركات: 1
    آخر مشاركة: 05-04-2018, 10:25 AM
  2. مشاركات: 2
    آخر مشاركة: 17-09-2017, 02:56 PM
  3. [ فيديو ] خبرهایی از آیات محکم ذکر به قلم إمام مهدي منتظَر ناصر محمد اليماني ..
    بواسطة فاطمه في المنتدى المادة الإعلامية والنشر لكل ما له علاقة بدعوة الإمام المهدي ناصر محمد اليماني
    مشاركات: 0
    آخر مشاركة: 06-09-2017, 12:31 PM
  4. مشاركات: 0
    آخر مشاركة: 28-11-2015, 08:36 PM
  5. مشاركات: 0
    آخر مشاركة: 17-04-2015, 02:24 PM
ضوابط المشاركة
  • لا تستطيع إضافة مواضيع جديدة
  • لا تستطيع الرد على المواضيع
  • لا تستطيع إرفاق ملفات
  • لا تستطيع تعديل مشاركاتك
  •