(حکمت بازگشت مسیح علیه السلام این است که میان مسلمانان و اهل کتاب حکم کند ) شما اکنون در دوران ظهور و گفتگو برای قانع کردن علمای مسلمین هستید...

[فاطمه]

- 1 -
الإمام ناصر محمد اليماني
30 - 12 - 1428 هـ
09 - 01 - 2008 مـ

۱۹-دی-۱۳۸۶ه.ش.
07:42 مساءً
ــــــــــــــــــ

(حکمت بازگشت مسیح علیه السلام این است که میان مسلمانان و اهل کتاب حکم کند )
شما اکنون در دوران ظهور و گفتگو برای قانع کردن علمای مسلمین هستید...

بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين، ثم أمّا بعد...

برادرگرامی خواهش می‌کنم عذرخواهی مرا قبول کنی؛ والله که من به تو بی‌توجهی نکرده و امرت را سبک نگرفتم؛ پناه برخدا که از جاهلان باشم و از کجا بدانم؛ شاید تزکیه شده و از بیان حق ذکر پیروی کرده و از انصار برگزیده شوی؛ یادم نمی‌آید از سؤالت خبردار شده باشم؛ شاید هم فراموشش کرده باشم! پاک و منزه است خداوندی که نه گرفتار سهو می‌شود و نه فراموش می‌کند. پس درمورد سؤالهایت فکر کرده و بعدا ان‌شاءالله جوابت را خواهم داد.

تو مثل "قسوره" هستی؛ من پاسخ سؤالش را ندادم چون دیدم اکثر سؤالاتش واضح نیستند و من تنها به سؤالاتی پاسخ می‌دهم که برای همگان واضح باشد تا جوابی به ان بدهم که برای همه روشن واضح باشد. از همگان به خاطر تأخیر احتمالی در جواب دادن به برخی از سوالها عذر می‌خواهم. من تنها به صورت اختصاصی به یک نفر جواب نمی‌دهم. به همین دلیل گاهی جواب فوری داده نمی‌شود بلکه بر اساس وقتم هر زمان که فرصت اضافی داشتم؛ به اذن خدا فورا جواب او را به حق می‌دهم.

وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
برادرت الإمام ناصر محمد اليماني.

اقتباس المشاركة 4045 من موضوع الحكمة من عودة المسيح عليه السلام ليكون حَكَمًا بين المسلمين وأهل الكتاب ..

( الحكمة من عودة المسيح عليه السلام ليكون حَكَمًا بين المسلمين وأهل الكتاب )


- 1 -
الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني
30 - ذو الحجة - 1428 هـ
09 - 01 - 2008 مـ
07:42 مساءً
(حسب التقويم الرسمي لأم القرى)

[ لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان ]
https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=409

ــــــــــــــــــ

أنتم الآن في عصر الظهور والحوار لإقناع علماء المسلمين ..


بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسَلين، والحمدُ لله ربِّ العالمين، ثم أمّا بعد..
أخي الكريم أرجو أن تعذرني فتتقبل عذري، وتالله ما كنت مستهينًا بأمرك وأعوذ بالله أن أكون من الجاهلين، وما يدريني لعلّك تتزكى وتتَّبِع البيان الحقّ للذّكر وتكون من الأنصار الأخيار، ولا أذكر بأني اطّلعت على أسئلةٍ لك أو لربما نسيتها! فسبحان الذي لا يسهو ولا ينسى، ولسوف أتدبّرها لاحقًا فأجيبك إن شاء الله.

ومثلك كمثل (قسورة) فلم أردّ على أسئلته بعد نظرًا لأنّ معظم أسئلته غير واضحةٍ وأنا لا أردّ إلا على سؤالٍ واضحٍ للجميع لكي أردّ عليه بوضوح للجميع، ومعذرةً للجميع إذا تأخَّرَت بعض الإجابات فأنا لا أخاطب واحدًا متخصصًا له وحده لذلك أجيبه فورًا؛ بل على حسب وقتي حين أجد الوقت الفائض أردّ عليه فورًا بالإجابة الحقّ بإذن الله، وسلامٌ على المُرسَلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..

أخوك الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
___________

اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..

[فاطمه]

- 2 -
الإمام ناصر محمد اليماني
03 - 01 - 1429 هـ
11 - 01 - 2008 مـ
۲۱-دی-۱۳۸۶ه.ش.
12:48 صباحاً
ـــــــــــــــــــــــ

{ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّـهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ }
صدق الله العظيـــــم..

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على محمدٍ رسول الله وآله وجميع المرسلين، السلام علينا وعلى جميع عباد الله الصالحين، ثم أمّا بعد..
برادرم محمد؛ یقین در قلب انسان است و این پروردگار سبحان است که به قلب فرمان می دهد . تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّـهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ} صدق الله العظيم [الأنفال:24].
لذا برتوست که با پروردگارت خلوت کنی و با ابتهال و التماس از او درخواست نمایی که اگر می‌داند ناصر یمانی واقعا و به حق مهدی منتظر است تو را از کسانی قرار دهد که به او یقین می‌آورند و در دوران گفتگو قبل از ظهور ازانصار پیشگام برگزیده می‌گردند و این که از پروردگارت بخواهی حق را به تو حق نشان داده و پیروی از آن را روزیت فرماید و باطل را باطل نشانت داده و دوری از آن را روزیت نماید. محمد؛ تا زمانی که به درگاه خدا پناه نبری و با او خلوت نکنی؛ گوش و چشم و ذکاوتت به کارت نمی‌آید. اگر خدا بداند تو تنها به دنبال حق هستی و چیزی جز حق نمی‌خواهی؛ مطمئن باش که خداوند بدون تأخیر و به زودی به سوی حق هدایتت خواهد کرد. با خدا صادق باش تا تصدیقت کند. والسلام عليكم ورحمة الله تعالى وبركاته.
أخوك في الله الإمام ناصر محمد اليماني.
____________

اقتباس المشاركة 4046 من موضوع الحكمة من عودة المسيح عليه السلام ليكون حَكَمًا بين المسلمين وأهل الكتاب ..

- 2 -
الإمام المهدي ناصر محمدٍ اليمانيّ
03 - محرّم - 1429 هـ
11 - 01 - 2008 مـ
12:48 صباحاً
( حسب التقويم الرسمي لأم القرى)

[ لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان ]
https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=410

ـــــــــــــــــــــــ

{ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّـهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ } صدق الله العظيـــــم ..


بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على محمدٍ رسول الله وآله وجميع المُرسَلين، السلام علينا وعلى جميع عباد الله الصالحين، ثم أمّا بعد..
أخي محمد، إنّ اليقين بالقلب والذي يتحكم بالقلب هو الربّ سبحانه. تصديقًا لقول الله تعالى: {وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّـهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ} صدق الله العظيم [الأنفال:24].

إذًا عليك أن تلجأ إلى الله في خلوَتك بربّك فتبتهل إليه إن كان يعلم بأنّ ناصر اليماني هو حقًا المهديّ المنتظَر أن يجعلك من الموقنين بشأنه ومن السّابقين الأنصار الأخيار من العالمين من قبل الظهور وأن يريك الحقّ حقًا ويرزقك اتّباعه ويريك الباطلَ باطلًا ويرزقك اجتنابه، فلن يغني عنك سمعك وبصَرك ولبّك إذا لم تلجأ لربّك يا محمد، فإذا علم الله أنك تريد الحقّ ولا غير الحقّ فتأكد بأنّ الله سوف يهديك إليه عاجلًا غير آجل، وأصدِق الله يصدقك، والسلام عليكم ورحمة الله تعالى وبركاته.

أخوك في الله الإمام ناصر محمد اليماني.
_____________

اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..

[فاطمه]

- 3 -
الإمام ناصر محمد اليماني
30 - 12 - 1428 هـ
09 - 01 - 2008 مـ

۱۹-دی-۱۳۸۶ه.ش

07:42 مساءً
ــــــــــــــــــــ

(حکمت بازگشت مسیح علیه السلام این است که میان مسلمانان و اهل کتاب حکم کند )
من با قرآن پیشوای شما هستم ...برای هر کسی که به دنبال حق باشد و جز حق به خدا نسبت نمی‌دهم...

بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المرسلين وآلهم الطيبين الطاهرين، السلام عليكم وعلى جميع المسلمين التابعين للحقّ إلى يوم الدّين، وبعد..
برادر گرامی نکته اول این که نام من ناصر محمد یمانی است نه محمد؛ خداوند خبر و عنوان امرم را در نام من نهاده است: ناصر( یاری دهنده) به محمد رسول الله خاتم الأنبیاء و مرسلین... من شما را به سوی کتابی جدید دعوت نمی‌کنم. بلکه شما را به بازگشت به سوی کتاب خدا و سنت حق رسولش صلی الله علیه و آله و سلم فرا می‌خوانم؛ مگر بخشی از سنت که بر خلاف سنت قرآن باشد، که در این صورت می‌دانم آن روایت با کید و نیرنگ در سنت جاسازی شده است. حق را ثابت و مهر بطلان بر باطل می‌زنم.

و اما در مورد احادیث و روایاتی که مخالف قرآن نیستند؛ اما برهانی هم برای آنها در قرآن پیدا نمی‌شود؛ هنوز به آنها نپرداخته‌ام بلکه اول سراغ امور مهم‌تر می‌روم که اعلان دفاع از سنت محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم – و نفی روایات باطلی است که در سنت قرار داده شده است.
و اما ظهور مهدی منتظر حق؛ شما در حال حاضر در عصر ظهور و گفتگو برای قانع کردن علمای مسلمین در مورد من هستید و ما در مورد اختلافاتی که با یک دیگر دارند با دانش و برهان برگرفته از نصوص قرآنی میان‌شان حکم می‌کنیم. من شاهد این هستم که اصل را رها کرده و به دنبال ظاهر امور می‌روی؛ تا به این ترتیب در برابر ما حجت بیاوری ولی من نمی‌گویم وحی جدیدی به من می‌شود که به واسطه آن درمورد حقیقت برخی از روایاتی برایت خبر بیاورم که از قرآن درباره آنها فتوایی ندارم؛ چون نه مخالف قرآن هستند و نه شباهتی با آن دارند. من دوست ندارم در این دست روایات خوض و بررسی کنم. هرچه از آنها که حق باشند؛ رخ خواهند داد و هرچه که باطل باشد؛ رخ نخواهد داد. آن چه که من می گویم این است که خداوند علم بیان قرآن را به من عطا نموده و من از خود قرآن بیانی واضح و روشن می‌اورم؛ چطور می‌خواهی برایت درمورد بعضی از امور که در قرآن برهانی برای رد یا تأییدش نمی‌یابم، فتوا بدهم؟ علت اعراض من از چنین روایات این است؛ برخی از آنها محقق نمی‌شوند و هر آن چه که باطل باشد؛ گناهش بر گردن کسی است که آن را ساخته است؛ مهم این است که اینها از ام الکتاب و از امور اساسی دین حنیف اسلام نیستند.
می‌خواهم سؤالی از پرسش‌گران بکنم: آیا منتظرید مهدی منتظروحی جدیدی برای امور بیاورد؟ اگر چنین باشد؛ او را نبی و امام کرده اید ولی من می دانم مهدی منتظر خلبفه و امام است و خداوند محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم را آخرین پیامبر قرار داده است.
پس اگر برای سؤالت درکتاب جوابی پیدا نکنم؛ درمورد چیزی که از آن خبر ندارم به تو جواب نمی‌دهم تا به دنبالش بگویم: الله اعلم (چنین است خدا بهتر می‌داند) ! و ممکن است چنین جوابی درست یا غلط باشد؛ اما من تنها زمانی چیزی را به شما می‌گویم که آن را به یقین بدانم. ممکن است بگویی:" چطور می‌گویی نمی‌دانی؛ و آن وقت اعلان می‌کنی مهدی منتظری؟" مهدی منتظر حق امام ناصر محمد یمانی درپاسخت می‌گوید: تا زمانی که می‌خواهید مهدی منتظر از حقایق اموری به شما خبر دهد که برهانی برای آنها در قرآن نمی‌یابد؛ پس باور دارید او با وحی آسمانی جدیدی می‌آید. اما من در این موارد نه آنها را تأیید می‌کنم و نه رد؛ بلکه از کنارشان می‌گذرم و می گذارم تا اگر حق باشند؛ رخ بدهند و اگر باطل باشند؛ گناهش بر گردن کسانی است که آنها را به دورغ ساخته ویا به احادیث حق اضافه کرده‌ان. من با وحی جدیدی شما را مورد خطاب قرار نمی‌دهم؛ کتاب جدیدی هم خدا به عنوان نبی و رسول جدید نفرستاده تا وحی جدیدی بیاورم؛ اگر چنین کنم؛ دروغ‌گو بوده و این فرموده خداوند تعالی در کمین من است که:
{مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَـٰكِن رَّسُولَ اللَّـهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ ۗ وَكَانَ اللَّـهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [الأحزاب].
لذا مهدی منتظر با وحی آسمانی جدیدی نمی‌آید تا به واسطه آن به مسلمانان از اموری خبر دهد که برهانی برای اثبات یا رد آنها در قرآن وجود ندارد؛ با وجودی که در روایات آمده‌اند. لذا از آنها می‌گذرم تا این که خودم برهانی برای آنها از طریق محمدٍ رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم – دریافت کنم؛ چنان که در یک رؤیا به من درمورد سفیانی فتوا داد که او از ذریه معاویة بن ابوسفیان و همان صدام است و در صدام خیری نبود و دوران او گذشته و تمام شده است و از خدا می‌خواهیم او را مشمول رحمتش کند که خداوند برهرکاری قادر است و هرکس را که بخواهد می‌بخشد و هرکس را که بخواهد عذاب می‌کند.
و اما درمورد مسیح عیسی بن مریم علیه الصلاة و السلام؛ من حکمت تأخیر و بازگشت او را می‌دانم. علت این است که مسیح دجال ادعا خواهد کرد که مسیح عیسی بن مریم و رب العالمین است. برای همین خداوند –مرگ- مسیح حق را تأخیر انداخته تا این ادعای باطل و بهتانی را که مسیح دجال به او می‌زند را رد کند. مسیح دجال برای این که نصاری( مسیحیان) را به دنبال خود بکشد چنین ادعایی را می‌کند چون آنها در مورد مسیح عیسی بن مریم علیه الصلاة و السلام اعقتاد باطل و غلطی دارند و با این گمان که دجال؛ مسیح عیسی بن مریم حقیقی است از او پیروی می‌کنند چون سخن او مطابق اعتقاد باطل آنهاست در حالی که آنها در گمراهی آشکاری هستند
واما یهودیان؛ آنها آگاهانه و با علم به این که او دجال است از مسیح دجال پیروی خواهند کرد؛‌انان می‌دانند او مسیح عیسی بن مریم واقعی نبوده و دورغ می‌گوید. اما نسبت دروغ او به فرزند حق مریم را رد نکرده ودر پیروی از او پیشتازی می‌کنند در حالی که به خوبی آگاهند اومسیح عیسی بن مریم نیست و دروغ می‌گوید؛ انها می‌دانند او دروغ‌گوست و همان شیطان رجیم و ابلیس لعین است. آنها با آگاهی از طاغوت اطاعت و او را عبادت می‌کنند.کار ایشان از روی گمراهی نیست بلکه اگاهانه است و برای همین خداوند نسبت به آنان خشمگین است.
و اما نصاری(مسیحیان)؛ خداوند به دلیل مبالغه به ناحق آنان درحق مسیح عیسی بن مریم، از ایشان راضی نیست. کسانی که گفتند: "همانا که مسیح عیسی بن مریم؛ خداست" کافر شدند. برای همین خداوند مسیح عیسی بن مریم را داور حق میان مسلمانان و نصاری در مورد شأنش قرار داده است او مبالغه نصاری در مورد خودش را رد کرده و هم خودش و هم مادرش نسبت به عبادت آنان کافر هستند. ولی متأسفانه برخی از مسلمانان عقیده دارند مهدی منتظر مسیح عیسی بن مریم است و مردم را به پیروی از خود دعوت می‌کند. هرکس چنین باوری داشته باشد، نسبت به این فرموده خداوند تعالی کافر شده است:
{مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَـٰكِن رَّسُولَ اللَّـهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ ۗ وَكَانَ اللَّـهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [الأحزاب]
به همین دلیل مسیح عیسی بن مریم؛ مردم را به پیروی از خود فرا نمی خواند؛ او از مردم دعوت می کند از مهدی منتظر پیروی نمایند؛ او در ان زمان دیگر از انبیا و مرسلین نیست؛ زمان نبوت او با رساله انجیل برای بنی اسراییل گذشته و تمام شده است. بعد از او محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم با رساله‌ای فراگیر برای جن و انس یعنی قرآن عظیم آمده است که حجت خدا در برابر شما و حجت مهدی منتظر حق در برابر تمام علمای مسلمین و نصاری و یهودی و تمام مردم عالم است. و اما مسیح عیسی بن مریم؛ همان طور که به شما گفته بودیم به مردم نخواهد گفت که نبی و رسولی جدید است؛ بله حکم کننده میان مسلمانان و نصاری در مورد عقیده آنان درباره اوست. او مردم را به پیروی از مهدی منتظر دعوت کرده و از صالحانی است که پیرو مهدی منتظر حق هستند؛ او از صالحان و پیروان است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّـهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ ﴿٤٥﴾ وَيُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا وَمِنَ الصَّالِحِينَ ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [آل عمران]
در این آیه در مورد سخن گفتن پسر مریم به دو معجزه اشاره می‌شود؛ اولین آنها سخن گفتن پسر مریم در زمانی است که کودک و در گهواره بوده است(وَيُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ) و می‌گوید من بنده خداوندم و کتاب به من داده شده و خداوند مرا از انبیاء قرار داده است. این مورد اول قبلا رخ داده و همان طور که می‌دانید زمان آن گذشته است. و حال نویت فرا رسیدن معجزه دوم سخن گفتن اوست که در میان سالی رخ می‌دهد(وَكَهْلًا) آیا سخن گفتن در میان‌سالی ازدید شما برای مردم نشانه و آیت است؟ راز معجره بودن سخن گفتن مسیح عیسی بن مریم در میان سالی چیست؟ شما می‌دانید معجزه سخن گفتن او در گهواره با مردم نشانه تصدیق او و مبری کردن مادر صدیقه‌اش از ارتکاب عمل سوء فحشا بود؛ کما این که وقتی مردمش دیدند فرزندش را حمل می‌کنند چنین فکری کردند و شما این را می دانید. آن چه که من می خواهم برایتان بیان کنم؛ معجزه تصدیق دیگر است و آن سخن گفتن او در میان سالی با مردم است. لذا معجزه سخن گفتن او در میان سالی در بازگشت روح فرزند مریم به کالبدش و برانگیخته شدنش توسط خداوند برای سخن گفتن با مردم در میان سالی است. اما او از صالحان خواهد بود؛ و مانند باقی مسلمانان است و نه امام خواهد بود و نه نبی ورسول خدا؛ بلکه امام مهدی منتظر است و مسیح عیسی بن مریم از صالحان و پیروان اوست. لذا مفاد سخنان او در مرحله اول این است که خود را به بنی اسراییل معرفی کرده و میگوید خداوند به او کتاب عطا نموده و نبی بنی اسراییل است و اما سخن گفتن او با مردم در میان سالی بیان این امر است که او از صالحان بوده وبعد از خاتم النبیاء و مرسلین رسول دیگری به سوی انان نمی‌آید؛ او به مسلمانان و نصاری و تمام مردم خواهد گفت از صالحان و پیروان امام تمام مردم عالم یعنی مهدی منتظر است.
او خوک‌ها را یه قتل می‌رساند؛ اما نه خوک‌هایی که حیوان هستند؛ بلکه گروهی از یهودیان را که خداوند مسخ و به خوک تبدیل نموده را به قتل می‌رساند؛ کسانی که نسبت به مؤمنان به خداوند و کسانی که برای خدا شریکی نمی‌گیرند خشمگین بوده و هرکس را که به خدا نسبت دروغ بدهد به دوستی می‌گیرند؛ اینان ملعونینی هستند که هرجا که باشند دستگیر شده و به قتل می‌رسند.
مقصود من یهودیان ذمیّ نیست؛ به مسلمانان سفارش و وصیت می‌کنم با انها به خوبی رفتار کنند؛ مسلمانان حق ندارند به یهودیان ذمیّ صدمه بزنند و باید در برابر گرفتن جزیه از آنان حمایت ‌کنند. خداوند به مسلمانان فرمان می‌دهد با این گروه خوشرفتاری کنید و همان برخوردی با آنان بشود که مسلمانان بین خود و میان دین‌داران با هم می‌کنند. ای جماعت مسلمین در دین اکراه و اجبار نیست؛ برای مثال یهودیان یمن و دیگر یهودیانی که در کشورهای اسلامی زندگی کرده و ذمیّ هستند. مقصود من یهودیانی است که بیش از همه مردم در برابر خداوند سرکشی می‌کنند ودر قبال مؤمنان رعایت هیچ خویشاوندی و نسبتی را نمی‌کنند. حرمت مسلمانان را شکسته وبه دین و نبی‌شان طعنه زده و بی احترامی می‌کنند. مشرکان را به دوستی نزدیک گرفته و نسبت به هرکسی که به خدا ایمان داشته و برای خدا شریک نمی‌گیرد خشمگین هستند. کسانی را که به خداوند نسبت دروغ می هند به عنوان دوستان نزدیک برمی‌گزینند. اینان لعنت شده‌اند و هرجا که پیدا شوند باید دستگیر شده و به قتل برسند مگر کسانی که قبل از ظهورم و غلبه بر آنان توبه کنند که در این صورت بر آنان اسان خواهیم گرفت.
و اما درمورد خسوف بیداء تا زمانی که مربوط به سفیانی باشد؛ چیزی نمی‌دانم. موضوع سفیانی تمام شده است او از ذریه معاویة بن ابوسفیان بود نه از اهل بیت پاک و مطهر. سفیانی هم گمان می‌کرد مهدی منتظر است و خداوند قدرتی به او داده که کسی یارای غلبه براو نیست. او ظالمانه عمل کرد و خونها ریخت و خداوند کسی را گمارد که از او ظالم‌تر و سرکش‌تر بود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَكَذَٰلِكَ نُوَلِّي بَعْضَ الظَّالِمِينَ بَعْضًا بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿١٢٩﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].

این بدان معني نیست که از مردم دعوت کنم به صدام دشنام دهند؛ بلکه از خدا برای او طلب آمرزش کنید . او حمیت عربی داشت ولی من از او در داشتن غیرت دینی و اخلاص نسبت به رب العالمین؛ بهترم و ظلم نکرده و خون بناحق نمی‌ریزم و با تصدیق تهمتها به ناحق اعدام نمی‌کنم. ولی درمورد او فتوا نمی‌دهم که جایش در آتش است یا بهشت؛ شاید توبه کرده باشد و خدا توبه‌اش را پذیرفته باشد که بازگشت او به خدا و حسابش نیز با پروردگار است. ولی مهدی منتظر برای صدام حسین مجید سفیانی دعا می‌کند که خداوند رحمتش کند و پروردگارم بیش از مهدی منتظرمهربان است و بازگشت امور به خداست.

ای پرسش‌گر ناصر محمد یمانی را امام مزعوم نخوان. من با قرآن پیشوای حق شما هستم؛ برای هرکسی که به دنبال حق باشد و غیر از حق به خدا نسبت نمی‌دهم؛ وسلامٌ على المرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين..
برادرت الإمام ناصر محمد اليماني.
___________

اقتباس المشاركة 4047 من موضوع الحكمة من عودة المسيح عليه السلام ليكون حَكَمًا بين المسلمين وأهل الكتاب ..

- 3 -
الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني
30 - ذو الحجة - 1428 هـ
09 - 01 - 2008 مـ
07:42 مساءً
(بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى)

[لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان]
https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=411

ــــــــــــــــــــ


أنا بالقرآن زعيم عليكم بالحقّ لمن أراد الحقّ ولا أقول على الله غير الحقّ ..


بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسَلين وآلهم الطيّبين الطاهرين، السلام عليكم وعلى جميع المسلمين التّابعين للحقّ إلى يوم الدّين، وبعد..

أخي الكريم، أولًا أنا اسمي ناصر محمد اليماني وليس اسمي محمد؛ بل جعل الله في اسمي خبري وعنوان أمري الناصر لمحمدٍ رسول الله خاتم الأنبياء والمُرسَلين، ولا أدعوكم إلى كتابٍ جديدٍ؛ بل العودة إلى كتاب الله وسُنّة رسوله صلّى الله عليه وآله وسلّم إلا ما خالف من السُّنةِ القرآنَ فقد علمت أنه مدسوسٌ وكيدٌ موضوعٌ في السُّنة المُهداة، فأُحِقُّ الحقَّ وأُبطلُ الباطلَ.

وبالنسبة للأحاديث والروايات التي لا تخالف القرآن إلا أنه لا يوجد لها برهان في القرآن فهذه لم أخُض فيها بعدُ؛ بل أبدأ بالمهم بإعلان الدفاع عن سنّة محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - فأنفي منها ما كان باطلًا موضوعًا في السُّنة المُهداة.

وأما ظهور المهديّ المنتظَر الحقّ فأنتم الآن في عصر الظهور والحوار لإقناع علماء المسلمين بشأني، وأحكم بينهم فيما كانوا فيه يختلفون بعلمٍ وسلطانٍ بنصوصٍ من القرآن، وأراك تركت البذور وذهبت للقشور وتريد أن تجعل من ذلك حجّة علينا، ولكن أنا لا أقول أنه يوحى إليّ وحيٌّ جديدٌ حتى أتيك بخبرٍ عن الحقائق لبعض الروايات والتي لا أملك السلطان من القرآن في الفتوى بشأنها نظرًا لأنها لا تخالف القرآن ولا تتشابه معه، فجميع هذا النوع من الروايات لا أحبّ الخوض فيها وما كان حقًّا سوف يتحقق وما كان باطلًا فلن يتحقق، وإنما أقول بأن الله آتاني علم البيان للقرآن فآتاني بالبيان من نفس القرآن الواضح والبيّن، فكيف أفتيك في بعض الأمور التي لا أجد لها في القرآن لا سلطان النفي ولا الإثبات؟ وذلك كان سبب إعراضي عنها، ومنها ما يتحقق وما كان باطلًا فالإثم على من اختلَقها، والمهم لدينا أنها ليست من أمّ الكتاب ولا من أساسيّات الدّين الإسلامي الحنيف.

وأريد أن أوجّه سؤالًا للسائل: فهل تنتظرون المهديّ المنتظَر يأتيكم بوحيٍ جديدٍ في الأمور؟ إذًا قد جعلتموه نبيًّا وإمامًا، ولكني أعلم أنّ المهديّ المنتظَر خليفةً وإمامًا وجعل الله خاتم الأنبياء محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم.

فإذا لم أجد لسؤالك الإجابة من الكتاب فلن أفتيك بشيء لا أعلمه ومن ثم أقول "هذا والله أعلم"! فقد تكون الإجابة صحيحة أو غير صحيحة فلا أنطق لكم إلا بما أعلم علم اليقين. ولربّما تقول: "وكيف تقول لا تعلم وأنت تقول إنك المهديّ المنتظَر؟". ومن ثم يردّ عليك المهديّ المنتظَر الحقّ الإمام ناصر محمد اليماني وأقول: إذًا عقيدتكم في شأن المهديّ المنتظَر أنه يأتيكم بوحيٍ جديدٍ من السماء ما دمتم تريدون أن يخبركم عن حقائق لبعض الأمور التي لا أعلم لها بسلطان في القرآن، ولكني لا أنفيها ولا أقرّها وأعرض عنها وأترك الأحداث تُصدّقها إن كانت حقًّا، وإن كانت باطلًا فإثمها على من افتراها أو أدرج فيها فزاد على الحقّ. ولا أخاطبكم بوحيٍ جديدٍ ولا كتابٍ جديدٍ؛ بل بالبيان الحقّ للقرآن من نفس القرآن، ولم يجعلني الله نبيًّا ولا رسولًا بوحيٍ جديدٍ إذًا لكنت من المفترين ولكان لي لبالمرصاد قول الله تعالى: {مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَـٰكِن رَّسُولَ اللَّـهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ ۗ وَكَانَ اللَّـهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [الأحزاب].

إذاً المهديّ المنتظَر لا يأتيه وحيٌ جديدٌ من السماء حتى يخبر المسلمين عن بعض الأمور التي لا برهان لها في القرآن ولا ينفيها برغم وجودها في الروايات وهذه أعرض عنها حتى أرى لها برهانًا لنفسي عن طريق محمدٍ رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - في رؤيا كما أفتاني من قبل بأن السُّفياني هو من ذريّة معاوية بن أبي سفيان وأنه صدّام، ولا خير في صدّام وقد قضى نحبه ونرجو من الله أن يتغمدّه برحمته إنّ الله على كلّ شيءٍ قدير يغفر لمن يشاء ويعذّب من يشاء.

وأما بالنسبة للمسيح عيسى ابن مريم عليه الصلاة والسلام فأنا أعلم الحكمة من تأخيره ورجوعه، وذلك لأنّ المسيح الدجال سوف يقول إنّه المسيح عيسى ابن مريم وأنّه الله ربّ العالمين، ولذلك أخّرَ الله المسيح الحقّ ليُنكر هذه الدعوى الباطل والبهتان عليه من قبل المسيح الدجال وقال ذلك ليتّبعه النّصارى لأنه جاء مصدقًا لعقيدتهم الباطلة في المسيح عيسى ابن مريم عليه الصلاة والسلام فيتّبعه النّصارى ظنّاً منهم أنّه المسيح عيسى ابن مريم الحقّ نظرًا لأنه جاء مصدقًّا لما يعتقدون به وهم على ضلالٍ مبينٍ.

وأما اليهود فسوف يتّبعون المسيح الدجال وهم يعلمون أنه دجالٌ وأنه ليس المسيح عيسى ابن مريم؛ بل هو كذّاب فلا ينكرون كذبه على ابن مريم بغير الحقّ بل يكونوا من السابقين إليه وهم يعلمون أنه مفتري على المسيح عيسى ابن مريم وأنه ليس هو؛ بل يعلمون أنه كذّاب وأنه الشيطان الرجيم بذاته إبليس اللعين فهم يعبدون الطاغوت وهم يعلمون، ولم يكونوا على ضلالٍ وهم لا يعلمون ولذلك غضب الله عليهم.

وأما النّصارى فالله ليس راضياً عليهم بسبب مبالغتهم في المسيح عيسى ابن مريم بغير الحقّ، وقد كفر الذين قالوا: "إنّ الله هو المسيح عيسى ابن مريم"، لذلك جعل الله المسيح عيسى ابن مريم حَكَمًا بالحقّ بين المسلمين والنّصارى في شأنه فينكر مبالغة النّصارى ويكفر بعبادتهم له ولأمِّه، ولكن للأسف فإن بعض المسلمين يظنّون بأنّ المهديّ المنتظَر هو المسيح عيسى ابن مريم فيأتي يدعو النّاس لاتّباعه، ومن قال ذلك فقد كفر بقول الله تعالى: {مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَـٰكِن رَّسُولَ اللَّـهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ ۗ وَكَانَ اللَّـهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [الأحزاب].

ولذلك لن يدعو المسيح عيسى ابن مريم النّاس لاتّباعه بل لاتّباع المهديّ المنتظَر، فلا يكون من الأنبياء المُرسَلين فقد سبقت نبوّته برسالة الإنجيل ومضت وانقضت إلى بني إسرائيل، ومن ثم جاء من بعده محمدٌ رسول الله عليه الصلاة والسلام بالرسالة الشاملة إلى الإنس والجنّ أجمعين بالقرآن العظيم حجّة الله عليكم وحجّة المهديّ المنتظَر الحقّ على جميع علماء الأمّة من المسلمين والنّصارى واليهود والنّاس أجمعين، وأما المسيح عيسى ابن مريم فكما قلنا فلن يقول للناس أنه قد جاءهم ليكون نبيًّا ورسولًا جديدًا بل حَكَمًا بين المسلمين والنّصارى في العقيدة في شأنه ويدعو النّاس لاتّباع المهديّ المنتظَر ويكون من الصالحين الّتابعين للمهديّ المنتظَر الحقّ فيكون من الصالحين التابعين. تصديقاً لقول الله تعالى: {إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّـهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ ﴿٤٥﴾ وَيُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا وَمِنَ الصَّالِحِينَ ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].

وتوجد في هذه الآية معجزتين لتكليم ابن مريم للناس، فأمّا أولاهما وهو في المهد صبيًّا يقول إني عبد الله آتاني الكتاب وجعلني نبيًّا، وقد مضت وانقضت كما تعلمون وجاءت معجزة التكليم للناس وهو كهلٌ، فهل ترون أنّ الذي يكّلم النّاس وهو كهلٌّ أنّها آيةٌ للناس؟! فما سرّ معجزة تكليم المسيح عيسى ابن مريم للناس وهو كهلٌّ؟ وذلك لأنكم تعلمون بأن تكليم المسيح عيسى ابن مريم للناس وهو في المهد صبيًّا هي آية التصديق له وبراءةٌ لأمِّه الصدِّيقة من ارتكاب السوء والفحشاء كما ظنّ بها قومها حين أتَتْهم به تحمله فأنتم تعلمون ذلك، وما أريد بيانه لكم هو معجزة التصديق الأخرى وهو أنْ يكّلم النّاس وهو كهلٌ، إذًا المعجزة في أن يكلم النّاس وهو كهلٌ في رجوع روح ابن مريم إلى الجسد فيبعثه الله فيكلم النّاس وهو كهلٌ، ولكنه سوف يكون من الصالحين مثله كمثل المسلمين وليس إمامًا من الأنبياء والمُرسَلين؛ بل الإمام هو المهديّ المنتظَر والمسيح عيسى ابن مريم يكون من الصالحين التّابعين، ولذلك تجدون مفاد التكليم في المرحلة الأولى أنّه يُعَرِّفُ بني إسرائيل بشأنه بأنّ الله قد آتاه الكتاب وجعله نبيًّا إلى بني إسرائيل، وأما تكليمه للناس وهو كهلٌ فسوف يقول أنّه من الصالحين ولم يأتِهم رسولًا من بعد خاتم الأنبياء والمُرسَلين؛ بل يقول للمسلمين والنّصارى والنّاس أنّه لمن الصالحين التّابعين للمهديّ المنتظَر إمام العالمين.

ويقتل الخنازير ولكنه لا يذهب لقتل حيوان الخنزير؛ بل الذين مسخهم الله إلى خنازير من النّاس من اليهود من الذين ينقمون ممن آمن بالله ولم يشرك به شيئًا ويتّخذون من افترى على الله خليلًا، ملعونين أينما ثُقفوا أُخِذوا وقُتلوا تقتيلًا.

ولا أقصد اليهود الذِمّيّين بل أستوصي المسلمين بهم خيرًا فلا يجوز للمسلمين أن يعتدوا عليهم فهم ذميّون وتؤخذ الجزية منهم مقابل حمايتهم، وأمر الله المسلمين أن يعاملونهم معاملةً حسنةً كما يتعامل المسلمون فيما بينهم من أهل الدّين المعاملة الحسنة، وأستوصي المسلمين بهم خيرًا فهم في ذمّتهم وفي حمايتهم مقابل دفع الجزية ولا إكراه في الدّين يا معشر المسلمين كمثل اليهود الذين في اليمن وغيرهم في دول المسلمين فهم ذميّون؛ بل أقصد اليهود الذين هم من أشدّ النّاس على الرحمن عتيًّا ولا يرقبون في مؤمنٍ إلًّا ولا ذمَّةً، وينتهكون حرمات المسلمين ويطعنون في دينهم وفي نبيّهم، ويتّخذون من أشرك بالله وليًّا حميمًا وينقمون ممن آمن بالله ولم يُشرِك به شيئًا، ويتّخذون من افترى على الله خليلًا، أولئك ملعونين أينما ثُقفوا أُخِذوا وقُتّلوا تقتيلاً إلا من تاب منهم من قبل ظهوري من قبل أن أقدر عليه فسوف نقول له من أمرنا يُسرًا.

ولا أعلم بخسوفٍ بالبيداء ما دام ذلك يخصّ السفياني، والسفياني قد انتهى وهو من ذريّة معاوية بن أبي سفيان ولم يكن من آل البيت المطهّر، وكذلك السفياني كان يظنّ أنه المهديّ المنتظَر وأنّ الله قد أعطاه القوة التي لا تُقهر وظلمَ وسفكَ الدّم فولَّى الله عليه من هو أظلم منه وأطغى. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَكَذَٰلِكَ نُوَلِّي بَعْضَ الظَّالِمِينَ بَعْضًا بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿١٢٩﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].

وليس معنى ذلك بأني أدعو النّاس لشتم صدام؛ بل ترحّموا عليه ولديه قوميّة عربيّة، ولكني خيرٌ منه غيرةً بالدّين ومخلصٌ لربّ العالمين ولا أظلم ولا أسفك الدّم بغير الحقّ تصديق التُهم فأحكم بالإعدام بغير الحقّ، ولكني لا أفتي في شأنه أنه في النّار أو في الجنّة وعسى أن يكون قد تاب فتقبل الله توبته وإلى الله إيابه ثم إن عليه حسابه، ولكن المهديّ المنتظَر يدعو لصدام حسين المجيد السفياني بالرحمة وربّي أرحم به من المهديّ المنتظَر وإلى الله تٌرجع الأمور.

ولا تصف يا أيّها السائل ناصر محمد اليماني بالإمام المزعوم؛ بل أنا بالقرآن زعيم عليكم بالحقّ لمن أراد الحقّ ولا أقول على الله غير الحقّ، وسلامٌ على المُرسَلين والحمدُ لله ربّ العالمين..

أخوك الإمام ناصر محمد اليماني.
___________

اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..