- 10 -
الإمام ناصر محمد اليماني

04 - 07 - 1432 هـ
06 - 06 - 2011 مـ
01:59 صباحاً

[ لمتابعة رابط المشاركـــة الأصليّة للبيـــان ]
https://nasser-alyamani.org/showthread.php?t=3606
ــــــــــــــــــــ

فتوای امام مهدی درباره اتفاقی که در خانه خداوند بزرگ –مسجد- قصر ریاست جمهوری در صنعاء روی داد..


بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدي وحبيب قلبي محمد رسول الله وآله الأطهار وجميع أنصار الله الواحد القهار، أما بعد..

امیدواریم خداوند والامرتبه و قدیر که امر خود را به انجام می رساند ، علی عبدالله صالح درهمین ماه ششم سال 2011 با رحمت خداوندی که او را –از حادثه اصابت موشک به مسجد قصر-نجات داد سالم و شفا یافته به یمن بازگردد؛ و باز هم امیدواریم خداوند با لطف خود و بگونه ای که دوست دارد و راضی می شود مشکلات یمن را در خلال ماه ششم رفع نماید و بازگشت امور به سوی خداوند است.
بخداوند قسم که امام مهدی ناصر محمد یمانی اموررا به خدا می سپارد تا هرگونه که دوست داشته و راضی باشد به انجام رسد و پروردگار من بر هر چیز تواناست؛ و هم چنین آرزو داریم خداوند حی القیوم به حق یگانگی اش( به حق لا اله الا هو) و به حق رحمتی که بر خود فرض نموده است حق را به علی عبدالله صالح نشان دهد و پیروی از آن را روزیش گرداند و از گناهان گذشته او بگذرد و سینه اش را با نور بیان حق قرآن عظیم فراخی دهد که پروردگارم من دعا ها را می شنود (ان ربی سمیع الدعاء)و امیدواریم تمام رهبران مسلمین و ملت هایشان حق را حق دیده و پیروی از آن روزیشان گردد؛ امیدواریم خداوند تمام گناهان گذشته مسلمانان را بیامرزد و بخاطر آن گناهان آنها را مورد مؤاخذه قرار ندهد و آنها را مورد مغفرت خود قرار دهد که خداوند غفور و رحیم است.امیدواریم خداوند تمام مردم را با بیان حق قرآن مجید به راه عزیز و حمید خود رهنمون شود که پروردگار من در راه راست-صراط مستقیم- است.گواه آن فرموده خداوند تعالی است:
{ قَدْ جَاءَكُم مِّنَ اللَّـهِ نُورٌ‌ وَكِتَابٌ مُّبِينٌ ﴿١٥﴾ يَهْدِي بِهِ اللَّـهُ مَنِ اتَّبَعَ رِ‌ضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِ‌جُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ‌ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَىٰ صِرَ‌اطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿١٦﴾ } صدق الله العظيم [المائدة]
از خداوند خواستاریم تا مردم به دعوت به پذیرش حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم پاسخ دهند .گواه آن فرموده خداوند تعالی است:
{ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِناً عَلَيْهِ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ عَمَّا جَاءكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجاً وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَـكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُم فَاسْتَبِقُوا الخَيْرَاتِ إِلَى الله مَرْجِعُكُمْ جَمِيعاً فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ (48) وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللّهُ إِلَيْكَ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللّهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَإِنَّ كَثِيراً مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ (49) } صدق الله العظيم [المائدة]
آیا نمی دانید اگر از راه راست- صراط مستقیم- منحرف شده و به بیراهه بروید؛ قرآن بزرگ ترین شاهد برعلیه شماست؟ گواه آن فرموده خداوند تعالی است:

{ قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادةً قُلِ اللّهِ شَهِيدٌ بِيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لأُنذِرَكُم بِهِ } صدق الله العظيم [الأنعام:19]
و خداوند به مؤمنان فرمان داده است که از محکمات قرآن پیروی کرده و نسبت به هرچه که مخالف آن است کفر بورزند؛ اگر مردم از قرآن پیروی نکرده و نسبت به هر چه که مخالف آیات محکم آن است کافر نشوند؛ قرآن عظیم حجت خداوند بر مردم در روز قیامت خواهد بود.گواه آن نیز فرموده خداوند تعالی است :
{ وَهَـذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُواْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ (155) أَن تَقُولُواْ إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَى طَآئِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ (156) أَوْ تَقُولُواْ لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَى مِنْهُمْ فَقَدْ جَاءكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللّهِ وَصَدَفَ عَنْهَا سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُواْ يَصْدِفُونَ(157) } صدق الله العظيم [الأنعام]
و گواهی از فرموده خداوند تعالی:
{ كِتَابٌ أُنزِلَ إِلَيْكَ فَلاَ يَكُن فِي صَدْرِكَ حَرَجٌ مِّنْهُ لِتُنذِرَ بِهِ وَذِكْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ (2) اتَّبِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ وَلاَ تَتَّبِعُواْ مِن دُونِهِ أَوْلِيَاء قَلِيلاً مَّا تَذَكَّرُونَ(3) } صدق الله العظيم [الأعراف]

خداوند آیات محکم قرآن عظیم را برهان حق برای کسانی قرار داده است که بخواهند ازحق پروردگارشان پیروی کنند و گواه آن فرموده خداوند تعالی است:
{ قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءكُمُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَمَا أَنَاْ عَلَيْكُم بِوَكِيلٍ } صدق الله العظيم [يونس:108]
آنان که به قرآن عظیم کافر شوند یا از پیروی از آن رو برتافته و به چیزهایی که مخالف محکمات آن هستند بیاویزند ؛ وعده گاه آنها آتش است؛ همانها که در دین خود دچار تفرقه شده و به گروه ها و احزاب متفرق تقسیم شده اند.گواه آن فرموده خداوند تعالی است:
{ وَمَن يَكْفُرْ بِهِ مِنَ الأَحْزَابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ فَلاَ تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ إِنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ وَلَـكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يُؤْمِنُونَ } صدق الله العظيم [هود:17]
چراکه خداوند قرآن را حجت خود بر رسولش قرار داده است؛ همچنین قرآن حجت خداوند بر تمام عالمیان است چون حکم حق برای حل اختلافاتشان در آن نهاده شده است وگواه آن فرموده خداوند تعالی :
{ وَكَذَلِكَ أَنزَلْنَاهُ حُكْماً عَرَبِيّاً وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم بَعْدَ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللّهِ مِن وَلِيٍّ وَلاَ وَاقٍ } صدق الله العظيم [الرعد:37]
به تهدید و وعده خداوند به بنده و رسولش محمد بنگرید:
{ وَكَذَلِكَ أَنزَلْنَاهُ حُكْماً عَرَبِيّاً وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم بَعْدَ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللّهِ مِن وَلِيٍّ وَلاَ وَاقٍ } صدق الله العظيم
چراکه خداوند درموارد اختلافات دینی مردم حکم حق را درآن نهاده است.گواه آن فرموده خداوند تعالی است:

{ وَمَا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ إِلاَّ لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ } صدق الله العظيم [النحل:64]
فتوای خداوند این نیست که تأویل قرآن را کسی جز او نمی داند؛ شما می دانید مقصود خداوند در مورد آیات متشابه است که تنها 10 % آیات هستند؛ وخداوند تعالی می فرماید:
{ وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلاَّ الْفَاسِقُونَ } صدق الله العظيم [البقرة:99]
همانا که آیات بینه و روشن کتاب؛آیات محکمی هستند که خداوند کتاب را بر پایه آنها بنیان نهاده و اساس دین خداوندند.سپس پروردگار به شما امر نموده از ایات روشن بینه و محکم آن پیروی کنید؛ آیاتی که برای عالم وعامه مسلمانان روشن هستند و می بینید که به راستی خداوند در این فرموده شما را از اینکه در دین دچارتفرقه و گروه گرایی شوید؛نهی نموده است:
{ وَلا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ (105) } صدق الله العظيم [آل عمران]
لذا می بینید که دعوت امام مهدی ناصر محمد برای ایجاد فرقه جدید دینی نیست و به آن نام مذهب نیز نمی دهد چون همین مذاهب باعث پراکندگی تفرقه دینی شما شده اند و هر گروهی هم به داشته های خود دلخوشند؛ لذا ما مذهب گرایی در دین خداوند را حرام دانسته و همه شما مسلمانان و مسیحیان و یهودیان و تمام مردم را به سوی کلمه ای فرا می خوانیم که در میان عالمیان یکی است ؛ اینکه بجز خداوند یگانه و بی شریک کسی را عبادت نکنیم واینکه به تمام انبیاء و کتب الهی ایمان داشته و از همه آنها پیروی کنیم مگر اینکه چیزی را مخالف آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم بیابیم که در اینجا خداوند به همه ما فرمان داده است به ریسمان الهی یعنی قرآن عظیم آویخته ودین خدا را پراکنده نسازیم.گواه آن فرموده خداوند تعالی است:
{ وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعاً وَلاَ تَفَرَّقُواْ } صدق الله العظيم [آل عمران:103]
چون ریسمان محکم و متین الهی که خداوند به شما فرمان داده تا به آن بیاویزید قرآن عظیم است ؛ برهان حقی که از طرف پروردگارتان آمده است و گواه آن فرموده خداوند تعالی است:
{ يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا (174) فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُواْ بِاللّهِ وَاعْتَصَمُواْ بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا (175) } صدق الله العظيم [النساء]
ما اهل کتاب را از پیروی از تورات و انجیل نهی نمی کنیم؛ بلکه ما آنها را از آنچه که مخالف محکمات قرآن عظیم است نهی می کنیم؛ کما اینکه مسلمانان را نیز از تبعیت آنچه که در سنت بیان درمخالفت با قرآن عظیم آمده است نهی می کنیم چون سنت بیان از تحریف و دستکاری واضافه کردن موارد زائد؛ محفوظ نیست .برای همین از مسلمانان ومسیحیان و یهودیان و تمام مردم دعوت می کنیم از قرآن عظیم پیروی نمایید باشد که مورد رحمت قرار گیرید.گواه آن فرموده خداوند تعالی است:
{ وَهَذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُواْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ } صدق الله العظيم [الأنعام:155]
به خداوند قسم که دعوت امام مهدی چیزی جز دعوت انبیاء و رسولان خداوند نیست؛ عبادت بدور از شرک خداوند و دعوت به سوی قرآن عظیم که رساله خداوند برای تمام انس و جن است؛ بصیرت حقی که از تحریف محفوظ بوده و حجت خداوند بر بندگانش است.گواه ان نیز فرموده خداوند تعالی است:
{ وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِينَ (92) وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ سَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ فَتَعْرِفُونَهَا وَمَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (93) } صدق الله العظيم [النمل]
از آنجا که ذکر خداوند از تحریف محفوظ است؛ پس هر کس که از قرآن و یا دعوت به پذیرش حکمیت آن رو برگرداند در روز قیامت بار سنگینی بر دوش خواهد داشت و گواه آن نیز فرموده خداوند تعالی است:
{ وَقَدْ آتَيْنَاكَ مِن لَّدُنَّا ذِكْراً (99) مَنْ أَعْرَضَ عَنْهُ فَإِنَّهُ يَحْمِلُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وِزْراً (100) } صدق الله العظيم [طه]
چون یکی از بزرگ ترین انواع ظلمی که انسان در حق خود می کند این است که با آیات محکم الهی در کتابش آمده است به شما اندرز بدهم ولی از آن پیروی نکرده و از تبعیت از آن رو برگردانید و کسی که از پیروی از آن ابا کند در حق خود ظلم بسیار بزرگی نموده است و خداوند چشم عقل او را ازدیدن قرآن عظیم کور کرده و لذا قادر نخواهد بود حتی آیات محکمی را که برای عالم و عامه مسلمانان روشن است؛ درک نخواهد کرد.گواه آن فرموده خداوند تعالی است:

{ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا وَنَسِيَ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ إِنَّا جَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِنْ تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدَى فَلَنْ يَهْتَدُوا إِذًا أَبَدًا (57) } صدق الله العظيم [الكهف]
ای بندگان خدا؛ به راستی که ما با کلام خداوند با شما سخن می گوییم؛ پس بجز سخن خداوند به چه چیزی می خواهید ایمان بیاورید؛ فرموده خداوند تعالی را به یاد داشته باشید که:
{ تَلْكَ آيَاتُ اللّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقّ فَبِأَيّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللّهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ } [الجاثية:6]
و خداوند تعالی می فرماید: { وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ (49) فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ (50) } صدق الله العظيم [المرسلات]
پس می گوییم: { إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَيْهِ رَاجِعونَ } [البقرة:156]
ای مردم؛ از خداوند پروا کنید؛ پدر و مادر شما یکی است و باهم برادرید ؛ چه کسی جنگ و کشتار یکدیگر را بر شما حلال کرده است؛ چقدر جان –نفس-در نزد قاتلین بی ارزش و درنزد خداوند ارزشمند و بزرگ است مگر کسانی که با تعدی به حدود خداوند و کشتن انسان هایی که برادرشان هستند ارزش خود را در پیشگاه خداوند از دست بدهند؛ آیا می دانید گناه قتل تنها گناه و عمل سوئی در کتاب است که جزای آن برابر با خود عمل نیست و خداوند تعالی می فرماید:
{ مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا } صدق الله العظيم [غافر:40]
بجز گناه قتل ناحق نفس؛ که می بینید خداوند جزای آن را مضاعف کرده است و کشتن یک "نفس "مانند کشتن تمام انسان ها -از آدم گرفته تا آخرین مولود انسانی از نسل آدم- است و خداوند تعالی می فرماید:
{ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعاً } صدق الله العظيم [المائده:32]
چرا کشتن نفس برای قلب هایتان آسان است ؟ برای قاتلان فتوا می دهیم که چرا کشتن نفس بر قلبشان سنگینی نمی کند؛ علت آن است که آنها از خداوندی که عقابش شدید است پروا ندارند؛ اگر راست می گویند؛چه کسی آنها را از عذاب خداوند حفظ خواهد کرد. ای مؤمنانی که یکدیگر را به قتل می رسانید ؛ آیا می دانید جزای کسانی که مؤمنان را به قتل برسانند چیست؟ آیا می دانید که خداوند قاتل یک مؤمن را لعن و غضب کرده و به او وعده عذاب بسیار دردناکی را داده است؛ گواه آن نیز فرموده خداوند تعالی است:
{ وَمَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِداً فِيهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَاباً عَظِيماً (93) } صدق الله العظيم [النساء]
بلکه حتی خانه های خداوند-مساجد- نیز مقدسند و اگر کسی به آنها پناه ببرد؛ ولو قاتل هم که باشد تا از آنجا خارج نشود در امان است چراکه وارد خانه مقدس خداوند شده است؛ حال چطور شما به کسی که در خانه خدا باشد تعدی می کنید؛ مگر کسانی که خداوند اجازه ورود آنها را به خانه خود نمی دهد یعنی کسانی که خود بر کفر خود اذعان دارند؛ آیا نمی بینید خداوند داخل مسجد نزدیکی با همسران تان را ولو اینکه درجایی پوشیده و پشت حجاب باشید حرام می داند در حالی که آنها در هرجایی غیر از خانه های خداوند بر شما حلالند ولی داخل خانه های خداوند نزدیکی با زنانتان حلال نیست.به کسی که در مسجد معتکف شده است نگاه کنید؛ اگر همسر در استراحتگاهش در مسجد به سراغش بیاید ؛ آنچه را که خداوند برایش حلال کرده ؛ در مسجد حرام است؛ یعنی ولو در پشت حجاب حق همبستر شدن با زنی که حلال اوست را ندارد و در خانه های خداوند بزرگ همسرش بر او حرام است چون خداوند درکتاب برای خانه های خود –مساجد- حرمت بسیار زیادی قائل شده است و خداوند تعالی می فرماید:
{ وَلاَ تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللّهِ فَلاَ تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ } دق الله العظيم [البقرة:187]
گمان شما درباره کسانی که می خواستند رئیس علی عبدالله صالح را آن هم درحالی که در پیشگاه پروردگارش ودرخانه معظم خداوند بوده است به قتل برسانند وبا این بهانه خانه خدا را بر سر نمازگزاران خراب کرده اند چیست ؛ به خداوند که عاملان این کار در زمره کافران هستند و خداوند آنها را مورد لعن و غضب خود قرار داده و وعده عذاب بسیار دردناکی به ایشان داده شده است؛ از این عذاب نمی توانند بگریزند و گناه بسیار بزرگی مرتکب شده اند که بر خورد بسیار شدید درپی خواهد داشت؛ حتی اگر رئیس علی عبدالله صالح از نظرشان استحقاق کشته شدن را هم داشت ؛ نباید در روز مبارک جمعه و درحالی که درخانه معظم خداوند مستقر بود اقدام به کشتن او می کردند که این کفر بر روی کفر است . ای مخالفان و جوانان و الحوثی و القاعده ای هایی که از این اتفاق بسیار خرسند و شادید و قربانی کرده و ولیمه می دهید؛ پس کجاست حرمت خانه های خدا در قبلتان ؟نمی بینم که تلاش برای کشتن رئیس علی عبدالله صالح را در حالی که درخانه خدا بوده است؛انکار کنید و گویا حرمت داشتن خانه های خداوند برایتان معنایی ندارد؛ ایا شما مسلمانید یا کافر؟! من علی عبدالله صالح را از خونریزی ها مبرا نمی دانم و خداوند از او اعمالی که انجام داده آگاه است و شما از افعالتان آگاهید؛ اما من می خواهم حرمت خانه های مقدس خداوند را به شما یادآوری کنم خداوند تعالی در این فرموده خود در کتاب؛ حلال را در خانه خدا بر شما حرام کرده است:
{ وَلاَ تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللّهِ فَلاَ تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ } صدق الله العظيم
شما با کسانی که در خانه خداوند اقدام به قتل و خونریزی کنند چه می کنید و جزای آنها در کتاب چیست؟ آیا پروا نمی کنید؟ فرموده خداوند تعالی را به یاد بیاورید که :
{ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن مَّنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَن يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِي خَرَابِهَا أُوْلَئِكَ مَا كَانَ لَهُمْ أَن يَدْخُلُوهَا إِلاَّ خَائِفِينَ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ } صدق الله العظيم [البقرة:114]
چطور انتظار داشته باشیم که خیری از شما رسیده و بر اساس آنچه که خداوند فرستاده است حکم کنید؟ ای کسانی که از عملی شادمانید که باعث غضب خداوند است؛ ای کسانی که تلاش کردید علی عبدالله صالح را در خانه معظم خداوند به قتل برسانید و از حرمت خانه معظم او پروا نکردید؛ حرمت کشتن به ناحق نفس از تخریب سنگ سنگ خانه کعبه بیشتر است. علی عبدالله صالح تو هم از ریختن خون بری نیستی مگر بی گناهی خود را ثابت کنی و عاملان حادثه ای که چند ماه قبل در روز جمعه در خیابان دانشگاه رویداد رابه مردم یمن معرفی کنی؛ اگر تظاهر کنندگانی که خونشان بر زمین ریخته شد ؛ حدود الهی را زیر پا گذاشته و قصد حمله به اموال مسلمانان و مؤسسات عمومی را داشته اند باید با هر وسیله و راهی جلوی شان گرفته می شد اما نه با خونریزی و کشتار؛ مگر آنکه به جنگ رو آورده و قصد تخریب و زیان داشته باشند که در این صورت تظاهرات مسالمت آمیز نیست بلکه مفسد فی الارض به حساب می آیند. اما با کمال تأسف جناب رئیس جمهور علی عبدالله صالح ! مردان حکومتی تو هستند که مفسد فی الارضند چون اموال عمومی مسلمانان را که در خزانه دولت است به غارت برده و بی حساب آن را به سرقت می برند و تو با کسانی که با پروژه های واهی و یا با پروژه های واقعی اما با قیمت های ناعادلانه یعنی صد میلیون به جای بیست میلیون و پنج برابر هزینه واقعی اموال مسلمانان را به سرقت می برند برخورد نمی کنی؛ به این ترتیب چطور ممکن است اقتصاد کشور پا گرفته و وضعیت معیشت بندگان بهبود یابد.
بلکه عجیب تر از این کاری است که وزارت "اعمال عمومی و راه" انجام می دهد؛ آنها از یک طرف خیابانی را اسفالت می کنند و بعد از چندماه می بینید که آن را برای کشیدن فاضلاب می کنند و بعد از کارگذاری آن را دوباره اسفالت می کنند و بعد چند ماه باز با بهانه ای دیگر آن را می کنند آیا شما در خرج کردن اموال مسلمانان از خدا پروا نمی کنید؟! آیا نمی توانید اول لوله ها وفاضلاب و ...را آماده کرده و سپس اقدام به اسفالت کنید تا کار ناقص نباشد و به انجام درستی برسد .اگر آنها به جای تخریب خیابان سالم خیابان دیگری را آسفالت کنند ( باز هم قابل قبول خواهد بود )ولی ما می دانیم چه می خواهند؛ این تنها بهانه ای برای حیف و میل اموال عمومی است واین عمل در کتاب خداوند حرام شمرده می شود . ولی با کمال تأسف جناب رئیس علی عبدالله صالح عنان شتر را رها کرده و می داند که چه می کنند اما قادر به جلوگیری از اعمال آنها نیست چون تمام دولتمردان او دزد بیت المال عمومی شده اند.لذا به او می گوییم جناب رئیس:
آیا این تو نیستی که آنها را انتخاب کرده و برگزیده ای؟ گویا که ذره بینیداری که با کمک آن از میان ملت سارقان را پیدا کرده و سپس اموال مسلمین را به دست آنها می سپاری! ترا چه می شود و چه شده که چنین می کنی؟برای همین از نظر سیاسی شکست خورده ای چون افراد مناسب را در مسئولیت های مناسب نمی گذاری و این علت اصلی شکست حکومت تو در یمن است چون امور را به کسانی سپرده ای که امانت دار نیستند. امام مهدی ناصر محمد یمانی با تو رودربایسی و تعارف کند تا رهبری را به او بسپاری؛ اول و آخر کار به اراده خداوند است و نمی دانم سر قراری -که در آخرین رؤیایی که درباره تو دیدم – با من گذاشتی در چیست .تو حرفی نزدی اما دیدم از جیبت قلم و کاغذ کوچکی درآورده و کلماتی را نوشته و به من دادی.وقتی آن را خواندم دیدم رئیس علی عبدالله صالح نوشته است:
«می خواهم در بیست و هشت ماه شش با من دیدار کنی»
و به خدا که نمی دانم سر این وعده در نزد پروردگارم چیست و نمی دانم ماه ششم سال 2011 است یا سالی دیگر و امور به خداوند بازمی گردد و همینطور نمی دانم آیا این تاریخ تسلیم زعامت (رهبری ) به من است ؟
ای عزیزان من؛ امام مهدی نمی خواهد رویا را اساس دعوت خود قرار دهد چه خداوند آن را محقق سازد و یا نسازد. گواه آن فرموده خداوند تعالی است:
{ يَمْحُوا اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ } صدق الله العظيم [الرعد:39]
این زمانی تحقق می یابد که علی عبدالله صالح از شکرگذاران بوده و اولین کسی باشد که زعامت و رهبری خلافت اسلامی را به امام مهدی بسپارد که اگر از حق پروردگارش تبعیت نموده و به دعوت به پذیرش حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم پاسخ دهد؛ عامل تکریم او خواهد بود. اما با کمال تأسف علی عبدالله صالح تا الان که برای امام مهدی وزنی قائل نشده است ولی من مجبورم به عهدی که در رویای حق دیگری با او بسته ام وفادار بمانم .من لباس نظامی به تن داشتم و دیدم علی عبدالله صالح وسایل خود را در یک کیف دیپلماتیک سیاه گذاشت و در حالی که آن را با دست چپ خود نگه داشته بود با دست راستش به من دست داد و گفت:
( زعامت را به تو تسلیم می کنم و مراقبت از خود و همسرم بر گردن توست)
سپس من به او اطمینان داده و گفتم:
( نترس ؛ به خداوند که من برای تو از پسرت بهتر خواهم بود)
پایان رویا
عزیزان من این عهد بر اساس تقدیر خداوند بسته شده است و بر امام مهدی واجب است به عهدی که با رئیس علی عبدالله صالح بسته وفا کند و خداوند از آن آگاه تر است.اما در رویایی دیگر او به خانه من آمده و در منزل من با من دیدار کرد و اولین چیزی که در رویای حق به من گفت این بود:
( قریه فلان بن فلان قریه من است)
و نام جد مرا آورد و من در پاسخ گفتم:
( نمی بینی پیشگوها تنها درمورد افراد صالح هشدار می دهند؛ آیا فرعون را از موسی که مرد صالحی بود نترساندند؛ آنها او را از کافران برحذر نداشتند)
و او حرف مرا قطع کرده و گفت:
((راست می گویی چون از اولیاء شان هستند))
یادآوری می کنم ؛ من راز 28/6 را نمی دانم چون مقصود از این رویا را درنیافته ام و نمی دانم آیا امسال است .. والله اعلم ولی درباره رویا ، به وقوع پیوستن آن را به خداوند واگذار می کنم تا هرگونه که دوست داشته و راضی می شود همان شود و من به تقدیر مقدر شده خداوند راضی هستم و بازگشت امور به خداست .مهم این است که من در باره دیدن این رویا به خداوند دروغ نمی بندم ؛ بلکه خداوند هفت بار در خواب به من نشان داد که برادر، رئیس علی عبدالله صالح با من ملاقات کرده و دست راست خود را دراز کرده و بعد دست دادن با من گفت:
(( زعامت را به تو سپردم))
برای همین؛ ما هنوز به علی عبدالله صالح نظر خیر داریم و منتظریم عملی خیر انجام دهد؛ و همگی منتظریم تا خداوند با تحقق این رویا در واقعیت مرا تصدیق نماید.
اما به کسانی که می خواهند مانع بازگشت او به یمن شوند می گویم او به اذن خداوند در خلال ماه ششم به یمن بازخواهد گشت .اگر راست می گویید مانع تحقق تقدیری شوید که خداوند درکتاب خود مقدر کرده است و با کمال تأسف باید به مخالفان و احزاب شان بگویم اگر امنیت کشور و مردم و جلوگیری از ریختن خون مسلمانان یمنی برایتان مهم بود باید می گفتید ای دول خلیج و در راس آنها دولت عربستان سعودی از آنجا که رئیس علی عبدالله صالح در تلویزیون گفت:
( من عهد می بندم بار دیگر برای ریاست جمهوری کاندید نشوم و آن را موروثی نکنم)
یعنی او با خداوند عهد بسته که نه کاندید انتخابات ریاست جمهوری شود و نه حکومت را به پسرش یا سایر اعضای خانواده اش بسپارد.سپس مخالفان بگویند ما صبر می کنیم تا برای محافظت از یمن و یمنی ها و جلوگیری از ریختن خون مسلمانان یمنی ؛ دوران ریاست جمهوری او تمام شود به شرطی که او در برابر دولت های عضو سازمان همکاری خلیج و در رأس آنها کشور عربستان سعودی ضمانت دهد که به عهد خود وفادار بماند و نه کاندید ریاست جمهوری شود و نه آن را موروثی کند؛ اگر چنین شود ما تا تمام شدن دوره ریاست جمهوری او صبر می کنیم ما بیش از سی سال است که براو صبر کرده ایم ؛ حال نمی توانیم دوسال دیگر هم صبرکنیم؟ البته که می توانیم در برابر او بردبار باشیم تا خون مسلمانان ریخته نشود. ای احزاب مخالف !شما را به خدا ؛ آیا این راه حلی منطقی و بهتر برای جلوگیری از وقوع جنگ داخلی نیست که عاقبت خوشی هم ندارد ؟ چون جنگ داخلی باعث نابودی یمن و هدر رفتن جان ها و انهدام اقتصاد ضعیف یمن شده و این کشور را ازهم می پاشاند؛ ای مخالفان از خدا پروا نمی کنید؟!
اگر رئیس علی عبدالله صالح گفت که دوره ریاست جمهوریش را تمام کرده و از قدرت کنار می رود؛ این بر اساس توافقی است که در قانون اساسی با او کردید که اگر در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شد؛ برای دوره ریاست جمهوری او زمانی معین کنید تا نوبت انتخابات بعدی برسد ولی شما می خواهید او قبل از پایان دوره ای که بر سر آن توافق کرده اید کنار برود؛ پس بیایید از نقطه نظر شرعی و دین خداوند به این امر نگاه کنیم که امر خداوند درآیات محکم کتابش درباره بستن عهد و تقبل دین( بدهی و امانت ) چیست :
{ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا تَدَايَنتُم بِدَيْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَاكْتُبُوهُ وَلْيَكْتُب بَّيْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَلاَ يَأْبَ كَاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ اللّهُ فَلْيَكْتُبْ وَلْيُمْلِلِ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ وَلْيَتَّقِ اللّهَ رَبَّهُ وَلاَ يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئاً فَإن كَانَ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفِيهاً أَوْ ضَعِيفاً أَوْ لاَ يَسْتَطِيعُ أَن يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ وَاسْتَشْهِدُواْ شَهِيدَيْنِ من رِّجَالِكُمْ فَإِن لَّمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّن تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاء أَن تَضِلَّ إْحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الأُخْرَى وَلاَ يَأْبَ الشُّهَدَاء إِذَا مَا دُعُواْ وَلاَ تَسْأَمُوْاْ أَن تَكْتُبُوْهُ صَغِيراً أَو كَبِيراً إِلَى أَجَلِهِ ذَلِكُمْ أَقْسَطُ عِندَ اللّهِ وَأَقْومُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَى أَلاَّ تَرْتَابُواْ } صدق الله العظيم [البقرة:282]
سؤالی که مطرح می شود این است آیا بعد بستن عهد و دین صاحب دین (وام )می تواند از طرف دیگر بخواهد و به او امر کند دین خود را قبل از رسیدن موعد آن پرداخت نماید؟! جواب این است که صاحب حق اجازه ندارد برای گرفتن حق؛ برادر خود را تا سررسید موعد معین شده تحت فشار قرار دهد مگر اینکه فردی که دین بر گردن اوست داوطلبانه و با اختیار خود ؛ قبل از موعد ؛ حقی که بر گردن دارد بپردازد ودین خود را ادا نماید. ولی صاحب حق نمی تواند قبل رسیدن موعد مقرر حق خود را طلب کند.در مورد توافق شما برای انتخاب رئیس نیز چنین است.چون این توافقی بین رئیس و مرئوس است که آنها او را به ریاست دولت خود انتخاب کنند و برای حکومتش زمان تعیین نمایند و بعد از سپری شدن آن زمان او نمی تواند درحکومت بماند مگر اینکه دوباره انتخاب شود و یا فرد جدیدی نامزد این پست گردد. سؤالی که مجدد مطرح می شود این است آیا از نظر شرعی شما حق دارید قبل از پایان دوره ریاستش که بر روی آن باهم توافق کرده اید یعنی سال 2013 او را کنار بزنید و این از نظر شما دموکراسی است اما خداوند برای این دموکراسی هیچ دلیلی نازل ننموده است و حتی اگر روشن شود کسی که انتخاب شده است مناسب نبوده ؛ باید تحمل کنند چون اشتباه از جانب خودشان بوده و آنها بوده اند که او را برای آن مقام برگزیده اند. پس بخاطر اشتباهی که کرده اند بردبار باشند تا دوران ریاست او تمام شود سپس بار دیگر او را نامزد آن پست نکنند و این چیزی است که عقل و منطق می گوید.
بنابراین امام مهدی بین شما به حق حکمیت می کند ؛ او به شما حق نمی دهد علی عبدالله صالح را قبل از پایان دوره ریاست جمهوریش که برسرآن توافق کرده اید؛ یعنی از سال 2006 تا 2013 از قدرت برکنار کنید و فکر نمی کنم او دوباره خود را برای آن نامزد نماید و با اینکه پیش از این دروغ گفته است اما ولله که این بار صادق است چون اگر باز نامزد ریاست جمهوری شود مانند آن است که کارت خود را بسوزاند برای همین ترجیح می دهدبا آبرویش بعد از پایان دوره ریاستش کناربرود و رئیس جمهور مخلوع نباشد.اما شما اصرار دارید که او را محاکمه نمایید و او و خانواده اش را ذلیل سازید .او را بر سر دو راهی قرار داده اید که هر دوی آنها برایش تلخ است. اگر مانند حسنی مبارک عمل کرده و دربرابرتان کوتاه بیاید شما نیز مانند مصریان او را ذلیل می کنید؛ او از اتفاقی که برای حسنی مبارک و زن و فرزندانش افتاده است عبرت گرفته است کسی در برابر اقدام به کناره گیری مبارک برای او شفاعت نکرد و شما مصریان را می بینید, آنها حسنی مبارک و زن و فرزندانش را تحقیر کردند. آنچه که علی عبدالله صالح می بیند این است که با وجود اینکه دوست ندارد خونریزی شود اما اگر زودتر از موعد قدرت را تسلیم شما کند؛همان اتفاقی که برای حسنی مبارک و زن و فرزندش افتاد برایش رخ می دهد. اما شما او را بر سر دو راهی گذاشته اید که عاقبت هر دو آنها تلخ است و لذا تصمیم گرفته است که اعلان جنگ کند مانند ضرب المثلی که می گوید(علي وعلى أعدائي): (خانه را بر سر خود و دشمنانم خراب می کنم .
ای جماعت مخالفان از خدا پروا کنید؛ به خداوند قسم که عقل شما با داوری حقی که امام ناصر محمد یمانی بین تان کرده است موافق است. با اینکه سیاست علی عبدالله صالح به عنوان رئیس دولت با شکست مواجه شده است؛ اما شما تصمیم اشتباهی گرفته اید . سیاست او شکست خورده است چون قادر به امر به معروف و نهی از منکر نیست و نمی تواند بر اساس دستورات نازل شده از جانب خداوند حکم کند ؛ اما این دلیل نمی شود که شما کشور را به جنگ داخلی بکشانید که عاقبت خوبی دربر ندارد و باعث شوید یمن به پنجاه سال قبل بازگردد و بعد از گذشت پنجاه سال به وضعی برسد که امروز در آن استاگر خداوند امام مهدی را بر نمی انگیخت ؛آیا فکر نمی کنید!آیا صبرکردن برای پایان دوره ریاست فعلی او برایتان بهتر نیست تا بعد ازدوسال برود و دیگر قادر به بازگشت نباشد؛ آیا پروا نمی کنید؟ اما با کمال تأسف خاندان "احمر" و مخالفانی که با شما هستند تصور می کنند شرایط امنیتی که منطقه عربی در حال گذر از آن است تنها فرصت برای دست یابی شما به قدرت است. تنها می خواهید علی عبدالله صالح از قدرت کنار برود ولو به قیمت این باشد که تا زانوی پایتان هم درخون فرو رود و این امر برایتان مهم نیست چون این خون جوانانی است که بدون فکر کردن به میدان می آیند و شما و فرزندانتان سالم می مانید.این حقیقت است و من د رحق شما ظلم نمی کنم و شایسته من نیست که با شما یا با علی عبدالله صالح مدارا کنم چه راضی باشید و چه غضبناک برایم اهمیتی ندارد؛ تا زمانی که آنچه که مایه رضایت شماست باعث خشم خداوند باشد رضایت شما و رضایت تمام دنیا کوچکترین ارزشی ندارد و اگرحاضر به پذیرش حکمیت قرآن عظیم و تسلیم زعامت نشوید؛ خدا و تمام مردم را شاهد می گیرم که من با حجت بر حق بودنم؛ برای رسیدن به قدرت حتی یک قطره خون شما را نیز بر زمین نخواهم ریخت و پناه بر خداوند که از جاهلان باشم.خداوند مرا از کسانی که در زمین فساد بپا می کنند و برای رسیدن به قدرت خونریزی می کنند؛ قرار نداده است؛ بلکه من منتظر می مانم تا حکم حق خداوند بین من و شما محقق گردد و سپس خداوند به حق بین ما گشایش خواهد کرد که او خیرالفاتحین است و مرا در یک شب بر شما و جهانیان غلبه خواهد داد در حالیکه شما و آنها همگی ناتوان وزبون شده اید...
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين.
خليفة الله وعبده الإمام المهدي ناصر محمد اليماني



اقتباس المشاركة 51037 من موضوع من المهديّ المنتظَر إلى الرئيس اليمني علي عبد الله صالح وكافة قادات العرب وعلماء المسلمين..

- 10 -
الإمام ناصر محمد اليماني

04 - 07 - 1432 هـ
06 - 06 - 2011 مـ
01:59 صباحاً

[ لمتابعة رابط المشاركـــة الأصليّة للبيـــان ]
https://nasser-alyamani.org/showthread.php?t=3606
ــــــــــــــــــــ


فتوى الإمام المهديّ بشأن ما حدث في بيت الله المعظم بالقصر الرئاسي في صنعاء ..

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي وحبيب قلبي محمد رسول الله وآله الأطهار وجميع أنصار الله الواحد القهار، أمّا بعد..

فنرجو من الله العليّ القدير البالغ أمره أن يعود الرئيس علي عبد الله صالح إلى اليمن خلال شهر ستة 2011 سالماً معافى من بعد الشفاء برحمةٍ من الله الذي نجّاه برحمته، وكذلك نرجو من الله العلي القدير أن ينهي أزمة اليمن خلال شهر ستة برحمته ولطفه كما يحبّ ويرضى وإلى الله ترجع الأمور.

ألا وإنّ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني يفوِّض الأمر لله كما يحبّه ويرضى إنّ ربي على كلّ شيءٍ قديرٌ، وكذلك نرجو من الحيّ القيوم بحقّ لا إله إلا هو وبحقّ رحمته التي كتب على نفسه أن يُري الرئيس علي عبد الله صالح الحقّ حقاً فيرزقه اتباعه ويغفر له ما سلف من ذنبه ويشرح صدره بنور البيان الحقّ للقرآن العظيم، إن ربّي سميع الدُعاء، وأن يُري جميع قادات المسلمين وشعوبهم الحقّ حقاً ويرزقهم اتّباعه وأن يغفر لجميع المسلمين ما سلف من ذنوبهم وأن لا يؤاخذهم بذنوبهم وأخطائهم وأن يغفر لهم إنه هو الغفور الرحيم، وأن يهدي الناس أجمعين بالبيان الحقّ للقرآن المجيد إلى صراط العزيز الحميد، إنّ ربي على صراطٍ مستقيمٍ. تصديقاً لقول الله تعالى:
{قَدْ جَاءَكُم مِّنَ اللَّـهِ نُورٌ‌ وَكِتَابٌ مُّبِينٌ ﴿١٥﴾ يَهْدِي بِهِ اللَّـهُ مَنِ اتَّبَعَ رِ‌ضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِ‌جُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ‌ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَىٰ صِرَ‌اطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿١٦﴾} صدق الله العظيم [المائدة].

ونرجو من الله أن يستجيبوا لدعوة الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم. تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بالحقّ مُصَدِّقاً لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِناً عَلَيْهِ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ عَمَّا جَاءكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجاً وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَـكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُم فَاسْتَبِقُوا الخَيْرَاتِ إِلَى الله مَرْجِعُكُمْ جَمِيعاً فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ (48) وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللّهُ إِلَيْكَ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللّهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَإِنَّ كَثِيراً مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ (49)} صدق الله العظيم [المائدة].

أفلا يعلمون أنّ القرآن أكبر شاهد عليهم لئن ضلّوا عن الصراط المستقيم؟ تصديقاً لقول الله تعالى:
{قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادةً قُلِ اللّهِ شَهِيدٌ بِيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لأُنذِرَكُم بِهِ} صدق الله العظيم [الأنعام:19].

فقد أمر الله المؤمنين به أن يتّبعوه ويكفروا بما يخالف لمحكم القرآن العظيم، وجعل الله القرآن العظيم حجّة الله عليهم يوم القيامة لو لم يتّبعوه ويكفروا لما يخالف لمحكمه. تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَهَـذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُواْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ (155) أَن تَقُولُواْ إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَى طَآئِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ (156) أَوْ تَقُولُواْ لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَى مِنْهُمْ فَقَدْ جَاءكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللّهِ وَصَدَفَ عَنْهَا سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُواْ يَصْدِفُونَ(157)} صدق الله العظيم [الأنعام].

وتصديقاً لقول الله تعالى:
{كِتَابٌ أُنزِلَ إِلَيْكَ فَلاَ يَكُن فِي صَدْرِكَ حَرَجٌ مِّنْهُ لِتُنذِرَ بِهِ وَذِكْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ (2) اتَّبِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ وَلاَ تَتَّبِعُواْ مِن دُونِهِ أَوْلِيَاء قَلِيلاً مَّا تَذَكَّرُونَ(3)} صدق الله العظيم [الأعراف].

وجعل الله محكم القرآن العظيم هو البرهان الحقّ لمن يريد أن يتبع الحقّ من ربه. تصديقاً لقول الله تعالى:
{قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءكُمُ الحقّ من ربكم فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَمَا أَنَاْ عَلَيْكُم بِوَكِيلٍ} صدق الله العظيم [يونس:108].

ومن كفر بالقرآن العظيم أو أعرض عن اتّباعه واعتصم بما يخالف لمحكمه من الذين فرّقوا دينهم شيعاً وأحزاباً فالنار موعده. تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَمَن يَكْفُرْ بِهِ مِنَ الأَحْزَابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ فَلاَ تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ إِنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ وَلَـكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يُؤْمِنُونَ} صدق الله العظيم [هود:17].

كون القرآن جعله الله حجّته على رسوله وحجّته على العالمين أجمعين كون الله جعل فيه الحكم الحقّ فيما كانوا فيه يختلفون. تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَكَذَلِكَ أَنزَلْنَاهُ حُكْماً عَرَبِيّاً وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم بَعْدَ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللّهِ مِن وَلِيٍّ وَلاَ وَاقٍ} صدق الله العظيم [الرعد:37].

فانظروا للتهديد والوعيد من الله إلى محمدٍ عبده ورسوله:
{وَكَذَلِكَ أَنزَلْنَاهُ حُكْماً عَرَبِيّاً وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم بَعْدَ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللّهِ مِن وَلِيٍّ وَلاَ وَاقٍ} صدق الله العظيم، كون الله جعل في محكم القرآن العظيم الحكم الحقّ فيما اختلفوا فيه في دينهم. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَمَا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ إِلاَّ لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ} صدق الله العظيم [النحل:64].

ولم يفتِكم الله أنّ القرآن لا يعلمُ تأويله إلا الله جميعاً كونكم تعلمون إنما يقصد الآيات المتشابهات وهي بنسبة 10%؛ بل قال الله تعالى:
{وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلاَّ الْفَاسِقُونَ} صدق الله العظيم [البقرة:99]. ألا وإن الآيات البيّنات هُنّ آياتٌ محكماتٌ جعلهنّ الله آيات أمّ الكتاب وأساس الدين ومن ثم أمركم الله أن تتّبعوا آيات الكتاب المحكمات البيّنات. ومن آياته البيّنات لعالمكم وعامة المسلمين أنّكم تجدون أنّ الله يُحذِّركم من التفرّق إلى شيعٍ وأحزابٍ في الدين في قوله تعالى: {وَلا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ البيّنات وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ (105)} صدق الله العظيم [آل عمران].

ولذلك تجدون الإمام المهديّ ناصر محمد لم يدعُ إلى فرقةٍ جديدةٍ في الدين ولم يسمِّ له مذهباً كون المذهبيّة هي السبب في تفرّقكم إلى أحزابٍ وشيعٍ وكل حزبٍ بما لديهم فرحون، ولذلك نحرم المذهبيّة في دين الله وندعوكم جميعاً المُسلمين والنصارى واليهود والناس أجمعين إلى كلمةٍ سواء بين العالمين أن لا نعبد إلا الله وحده لا شريك له وأن نؤمن بجميع أنبياء الله وكتبه ونتبعها جميعاً إلا ما وجدناه فيها مخالف لمحكم كتاب الله القرآن العظيم فهنا أمرنا الله جميعاً أن نعتصم بحبل الله القرآن العظيم وأن لا نتفرق في دين الله. تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَٱعْتَصِمُوا۟ بِحَبْلِ ٱللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا۟} صدق الله العظيم [آل عمران:103].

كون حبل الله المتين الذي أمركم بالاعتصام به هو القرآن العظيم البرهان للحقّ من ربكم. تصديقاً لقول الله تعالى:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا (174) فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُواْ بِاللّهِ وَاعْتَصَمُواْ بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا (175)} صدق الله العظيم [النساء].

كوننا لا ننهى أهل الكتاب عن اتّباع التوراة والإنجيل وإنما ننهاهم عمّا وجدوه جاء مخالفاً فيها لمحكم القرآن العظيم، وكذلك ننهى المسلمين عن اتّباع ما جاء مخالفاً لمحكم القرآن في سُنّة البيان كونها ليست محفوظةً من التحريف والتزييف والإدراج الزائد ولذلك ندعو المسلمين والنصارى واليهود والناس أجمعين أن يتّبعوا القرآن العظيم لعلهم يرحمون. تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَهَذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُواْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:155].

ألا والله إنّ الإمام المهديّ لا يدعوهم إلا إلى ما دعاهم إليه أنبياؤه ورسله أن يعبدوا الله وحده لا شريك له على بصيرةٍ من ربهم القرآن العظيم رسالة الله الشاملة للإنس والجنّ أجمعين البصيرة الحقّ المحفوظة من التحريف حجّة الله عليهم بالحقّ. تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِينَ (92) وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ سَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ فَتَعْرِفُونَهَا وَمَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (93)} صدق الله العظيم [النمل].

كونه الذكر المحفوظ من التحريف ومن أعرض عنه أو عن الدعوة إلى الاحتكام إليه فإنه يحمل يوم القيامة وزراً كبيراً. تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَقَدْ آتَيْنَاكَ مِن لَّدُنَّا ذِكْراً (99) مَنْ أَعْرَضَ عَنْهُ فَإِنَّهُ يَحْمِلُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وِزْراً (100)} صدق الله العظيم [طه].

كون من أكبر أنواع الظلم للنفس هو أن نذكِّركم بآيات الله في محكم كتابه ومن ثم لا تتّبعوها، فمن أعرض عن اتّباعها فقد ظلم نفسه ظلماً عظيماً ثم يجعل الله القرآن العظيم عليه عمًى فلا يستطيع أن يفقه حتى آيات الكتاب المحكمات البيّنات للعالِم وعامة المسلمين. تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا وَنَسِيَ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ إِنَّا جَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِنْ تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدَى فَلَنْ يَهْتَدُوا إِذًا أَبَدًا (57)} صدق الله العظيم [الكهف].

ويا عباد الله إنما نحدثكم بحديث الله فبأي حديثٍ بعده تؤمنون؟ وتذكّروا قول الله تعالى:
{تَلْكَ آيَاتُ اللّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بالحقّ فَبِأَيّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللّهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ} [الجاثية:6].

وقال الله تعالى:
{وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ (49) فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ (50)} صدق الله العظيم، ومن ثم نقول: {إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَيْهِ رَاجِعونَ} [البقرة:156].

ويا أيها الناس اتّقوا الله! إنما أنتم إخوةٌ على أبوين فمن أحلّ لكم أن تقتلوا بعضكم بعضاً، فما أرخص النفس عند القاتلين وما أغلاها وأعظم قدرها عند الله إلا من أهان نفسه فتعدى حدود الله وظلم نفسه فقتل أخاه الإنسان! أفلا تعلمون أنّ سيئة القتل هي السيئة الوحيدة التي لم تكن بسيئةٍ مثلها في الكتاب؟ وقال الله تعالى:
{مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا} صدق الله العظيم [غافر:40].

إلا سيئة قتل النفس بغير الحقّ فتجدون أنّ الله ضاعفها فجعلها كتعداد الناس أجمعين من آدم إلى آخر مولودٍ من ذريّة آدم. تصديقاً لقول الله تعالى:
{أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعاً} صدق الله العظيم [المائدة:32].

فلماذا قتل النفس على قلوبكم هيّنٌ؟ ولسوف أفتي القاتلين لماذا قتل النفس على قلوبهم هينٌ وذلك لأنهم لا يتّقون الله شديد العقاب، فمن يجرهم من عذاب الله إن كانوا صادقين؟ وكذلك يا معشر المؤمنين الذين يقتلون بعضهم بعضاً فهل تعلمون ما جزاء القاتلين للمؤمنين؟ أفلا تعلمون أنه لعن الله من قتل مؤمناً وغضب عليه وأعدّ له عذاباً عظيماً؟ تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَمَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِداً فِيهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَاباً عَظِيماً (93)} صدق الله العظيم [النساء].

بل حتى بيت الله (المقدس) الذي من دخله كان آمناً ولو كان قاتلاً حتى يخرج منه نظراً لأنه دخل بيت الله المقدس، فكيف تعتدون على من كان في بيوت الله إلا الذين تبرأ الله منهم أن يدخلوا بيوته شاهدين على أنفسهم بالكفر، أفلا تنظرون في الكتاب أنّ الله حرّم في بيوته أن تمسّوا زوجاتكم حتى ولو كنتم مختبئين وراء الحجاب داخل المسجد برغم أنّ مجامعة زوجاتكم حلالٌ لكم من الله إلا داخل بيوته جعله عليكم محرماً، فانظروا إلى المعتكف في بيت الله ومن ثمّ جاءت إليه زوجته إلى مخدعه في المسجد فحرّم الله عليه ما أحلّه له؛ بمعنى أنّه محرّم عليه أن يجامع زوجته حتى ولو كانوا من وراء حجابٍ وهي حلاله ولكنها محرّمةٌ على زوجها في بيت الله المعظم نظراً لأنّ لبيت الله حرمة كبرى في الكتاب. وقال الله تعالى:
{وَلاَ تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللّهِ فَلاَ تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ} صدق الله العظيم [البقرة:187].

فما ظنّكم بالذين دمّروا بيت الله على رؤوس المصلّين بحجّة أنّهم يريدون قتل الرئيس علي عبد الله صالح وهو بين يدي ربّه في بيت الله المعظم! وتالله إنّ الذي فعل ذلك لمن الكافرين لعنهم الله وغضب عليهم وأعدّ لهم عذاباً عظيماً، فها هم لم ينجحوا واكتسبوا إثماً عظيماً، فمن يجرهم من عذاب الله وبأسه الشديد حتى ولو كان الرئيس علي عبد الله صالح يستحق القتل في نظرهم فما كان لهم أن يرتقبوا لقتله وهو في بيت الله المعظم وفي يوم الجمعة المباركة فذلك كفرٌ على كفرٍ.

ويا معشر المعارضة والشباب والحوثيين والقاعدة الذين فرحوا بذلك فرحاً كبيراً وذبحوا الولائم، فأين حرمة بيت الله في قلوبكم؟ ولم أرَكم تستنكرون محاولة قتل الرئيس علي عبد الله صالح في بيت الله المعظم وكأنّ حرمة بيت الله المعظم لا تعني لكم شيئاً! فهل أنتم مسلمون أم كافرون؟ ولا أبرئ علي عبد الله صالح من سفك الدماء والله أعلم به وبما يفعل وأنتم أعلم بما تفعلون ولكني أريد أن أذكِّركم بحرمة بيت الله المقدس في الكتاب الذي حرم الله عليكم فيه شيئاً أحلّه لكم في قول الله تعالى:
{وَلاَ تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللّهِ فَلاَ تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ} صدق الله العظيم، فما بالكم بمن يقتل ويسفك الدماء في بيوت الله فما جزاؤهم في الكتاب؟ أفلا يتقون؟ أم تريدون السعي إلى خراب بيوت الله؟ فتذكّروا قول الله تعالى: {وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن مَّنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَن يُذْكَرَ فِيهَا اسمه وَسَعَى فِي خَرَابِهَا أُوْلَئِكَ مَا كَانَ لَهُمْ أَن يَدْخُلُوهَا إِلاَّ خَائِفِينَ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ} صدق الله العظيم [البقرة:114].

فكيف ننتظر منكم الخير والحكم بما أنزل الله يا من فرحتم بما أغضب الله ويا من حاولتم قتل الرئيس علي عبد الله صالح في بيت الله المعظم ولم تتّقوا الله في حرمة بيته المعظم وقتل النفس بغير الحقّ أشدّ حرمةً من هدم الكعبة حجراً حجراً! وكذلك أنت يا علي عبد الله صالح فلا أبرئك من سفك الدماء حتى تثبت براءتك وتظهر لليمانيين أصحاب جريمة يوم الجمعة في حيّ الجامعة قبل عدة أشهرٍ، وأمّا الذين تسفك دماؤهم من المتظاهرين إذا تعدّوا حدود الله وأرادوا نهب ممتلكات المسلمين بالمؤسسات العامة فيجب منعهم بكلّ حيلةٍ ووسيلةٍ وتحاشي سفك دمائهم إلا أن يقاتلونكم ويريدون النهب والسلب فأولئك ليسوا بمتظاهرين سلميين؛ بل حكمهم حكم المفسدين في الأرض، ولكن للأسف يا فخامة الرئيس علي عبد الله صالح فكذلك طاقم حكومتك مفسدون في الأرض فهم كذلك ينهبون مال المسلمين العام بخزينة الدولة ويسرقون من أموال الدولة بغير حساب وهي حقّ للشعب فلمَ تحمِي أموال المسلمين من الذين يسرقون بيت مال المُسلمين بحجّة المشاريع الوهميّة أو بحجّة عمل مشروعٍ ما؟ فإذا كانت تكلفته بعشرين مليون فيجعلون تكلفته بمائة مليون وتكلفته ليست إلا بخمس المبلغ! فكيف إذاً سوف تبني اقتصاد البلاد وتحسن معيشة العباد؟

بل الأعجب من ذلك ما تفعله وزارة الأشغال العامة والطرق فكيف أنهم يسفلتون أحد الشوارع وبعد عدة أشهر نجدهم يخربون إسفلت الشارع بحجّة إنشاء المجاري حتى إذا أعادوها وسفلتوا الشارع من جديدٍ وبعد عدّة أشهر نجدهم يخربوها من جديدٍ بحجّة عملٍ آخر في الشارع! أفلا يتقون الله في أموال المسلمين؟ أفلا يكونوا قادرين على إنشاء المجاري وغيرها والسفلتة معاً ليكون عملاً ناجحاً غير منقوصٍ؟ فلو أنّهم سفلتوا شارعاً جديداً بدلاً من تخريب ما أصلحوه من قبل ونحن نعلم ما يريدون إنّما يريدون أن يكون ذلك ذريعة للسلب والنهب للمال العام وذلك محرّم في كتاب الله! وللأسف إنّ فخامة الرئيس علي عبد الله صالح ترك الحبل على الغارب وهو يعلم بما يصنعون كونه أصبح غير قادرٍ على منعهم لأنّ طاقم الحكومة قد أصبحوا جميعاً سارقي بيت المال العام، ومن ثم أقول يا فخامة الرئيس: "ألست أنت من انتقاهم من بين الشعب وكأنك تملك مجهراً مكبراً تستنبط من خلاله السارق من بين الشعب فتولّيهم على أموال المُسلمين! فما خطبك وماذا دهاك حتى تفعل ذلك؟ ولذلك فشلت سياستك فشلاً ذريعاً كونك لا تضع الرجل المناسب في المكان المناسب وذلك سبب رئيسي في فشل حكمك على اليمن كونك أسندت الأمر إلى غير أهل الأمانة والتقوى، فاتّق الله!
وما كان للإمام المهديّ ناصر محمد اليماني أن يجاملك في شيء لترضى عنه لكي تسلّمه القيادة! فالأمر لله من قبل ومن بعد، ولا أدري عن سرّ موعدك في آخر رؤيا رأيتها لك فلم تكلمني وإنما رأيتك أخذت قلماً من جيبك وكذلك أخذت ورقةً صغيرةً ومن ثم كتبت فيها عدّة كلمات ومن ثم أعطيتني تلك الورقة فقرأتها فوجدت أن الرئيس علي عبد الله صالح كتب لي فيها:
((أريد أن تقابلني في ثمانية وعشرين ستة))
انتهى.

وتالله لا أدري ما سرّ ذلك الموعد عند ربي ولا أدري هل هو شهر ستة 2011 أم في عامٍ آخر وإلى الله ترجع الأمور، وكذلك لا أدري فهل في ذلك التاريخ سوف تسلّم القيادة. ويا أحبتي في الله إن الإمام المهديّ لا يريد أن يؤسس دعوته على الرؤيا سواء تحقّقت أم يمحوها الله. تصديقاً لقول الله تعالى:
{يَمْحُوا اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ} صدق الله العظيم [الرعد:39].

وإنما يتحقق ذلك لو كان علي عبد الله صالح من الشاكرين لو يكون أوّل من يسلم قيادة الخلافة الإسلاميّة إلى الإمام المهديّ فذلك تكريم له من الله لئن اتّبع الحقّ من ربِّه واستجاب لدعوة الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم، ولكن للأسف إن الرئيس علي عبد الله صالح لم يٌقِم للإمام المهديّ وزناً إلى حدّ الآن ولكني مجبرٌ على الوفاء بعهدي له في رؤيا أخرى بالحقّ وكنت حينها ألبس اللباس العسكري ورأيت علي عبد الله صالح يجمع أغراضه في شنطةٍ دبلوماسيّةٍ سوداء ومن ثم جعلها في يده الشمال ومن ثم صافحني بيده اليمنى فقال:
(سلمتك القيادة وأنا وزوجتي في ذمتك)، ومن ثم طمأنته فقلت له: (لا تخف والله إني سوف أكون لك خيراً لك من ولدك) انتهى. ويا أحبتي في الله إن ذلك العهد بقدرٍ من الله، ووجب على الإمام المهديّ أن يفي بعهده بالوفاء للرئيس علي عبد الله صالح فالله أعلم به.

وأما في رؤيا أخرى فجاء إلى داري فقابلته في داري وأوّل ما واجهني قال لي في الرؤيا الحقّ ما يلي:
(قرية فلان بن فلان قريتي) وذكر اسم جدّي فقلت له ما يلي: (أفلا ترى أنّ العرّافين لا يحذرون إلا من الصالحين، ألم يحذروا فرعون من موسى وهو رجل صالح ولا تجدهم يحذرون من الكافرين؟) ومن ثم قاطعني فقال: ((صدقت لأنهم أولياؤهم)). انتهت الرؤيا بالحقّ والله على ما أقول شهيدٌ ووكيلٌ.

ونُنوِّه أنّي لا أعلم عن سرّ 28 /6/ كوني لا أعلم المقصود من الرؤيا، وهل هي هذا العام؟ فالله أعلم ولكن الرؤيا نترك تصديقها على الله كما يحبّ ويرضى في قدرها المقدور وإلى الله تُرجع الأمور، والمهم أنّي مؤمن أنّي لم أفترِ على الله في هذه الرؤيا ما لم يرِني ربّي بل حوالي سبعاً من الرؤى للأخ الرئيس علي عبد الله صالح يقابلني فيمدّ يده اليمنى فيصافحني ويقول:
((سلمتك القيادة))، ولذلك لا نزال ننتظر من الرئيس علي عبد الله صالح خيراً ونظنّ فيه خيراً ونحن ننتظر جميعاً أن يصدقني الله الرؤيا بالحقّ على الواقع الحقيقي.

وأما الذين يريدون أن يحولوا بينه وبين الرجوع إلى اليمن فسوف أقول لهم إنّه بإذن الله سوف يرجع بإذن الله خلال شهر ستة، فهيا امنعوا قدر الله المقدور في الكتاب المسطور إن كنتم صادقين، وللأسف إنه لو كان يهمكم يا معشر المعارضة وأحزابهم أمن البلاد والعباد وعدم سفك دماء المسلمين اليمانيين لقلتم: يا معشر دول الخليج وعلى رأسهم المملكة العربيّة السعوديّة فبما أنّ الرئيس علي عبد الله صالح قال على مستوى الشاشة التلفزيونية ما يلي:
(عهداً علي أني لن أترشح مرةً أخرى للرئاسة ولن أورث)؛ بمعنى أنّه عاهد الله أنّه لن يترشح ولن يورِّث الحكم لولده من بعده أو لأحدٍ من أهل بيته ثم تقولون يا معشر المعارضة: "فنحن سوف نصبر عليه حتى ينهي فترته الرئاسيّة حفاظاً على اليمن وأهل اليمن وعدم سفك دماء المسلمين اليمانيين بشرط أن يضمن على الوفاء بعهده أنّه لن يترشح ولن يُورِّث أمام كافة دول مجلس التعاون الخليجي جميعاً وعلى رأسهم المملكة العربيّة السعوديّة ومن ثم نصبر عليه حتى ينهي فترته الرئاسيّة فقد صبرنا عليه أكثر من ثلاثين عاماً فكيف لا نصبر عليه سنتين؟ بل سوف نصبر عليه من أجل حقن دماء المُسلمين".

فبالله عليكم أليس ذلك حلاً منطقياً يا معشر المعارضة وأحزابهم؟ أليس ذلك أهون من أن تُدخِلوا البلاد في حربٍ أهليّةٍ لا يُحمد عقباها؟ كون الحرب الأهليّة سوف تدمّر اليمن تدميراً وتُزهق أنفساً كثيرةً وتدمّر الاقتصاد الضعيف وينهار اليمن جميعه، أفلا تتقون يا معشر المعارضة! فإنْ قال الرئيس علي عبد الله صالح سوف أكمل فترة رئاستي فأذهب من السلطة فذلك حسب الاتفاق بينكم في الدستور أنّ من نجح في الانتخابات الرئاسيّة فحدّدْتم له زمناً معيناً حتى تأتي الانتخابات الرئاسيّة مرةً أخرى لترشيحه، ولكنّكم تريدون أن يذهب من السلطة قبل انتهاء فترته المتّفق عليها، ولسوف ننظر لهذا الاتفاق من ناحية شرعيّة في دين الله فلو أنّكم تداينتم بدينٍ إلى أجلٍ مسمّى كما أمركم الله في محكم كتابه:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا تَدَايَنتُم بِدَيْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَاكْتُبُوهُ وَلْيَكْتُب بَّيْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَلاَ يَأْبَ كَاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ اللّهُ فَلْيَكْتُبْ وَلْيُمْلِلِ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ وَلْيَتَّقِ اللّهَ رَبَّهُ وَلاَ يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئاً فَإن كَانَ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفِيهاً أَوْ ضَعِيفاً أَوْ لاَ يَسْتَطِيعُ أَن يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ وَاسْتَشْهِدُواْ شَهِيدَيْنِ من رِّجَالِكُمْ فَإِن لَّمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّن تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاء أَن تَضِلَّ إْحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الأُخْرَى وَلاَ يَأْبَ الشُّهَدَاء إِذَا مَا دُعُواْ وَلاَ تَسْأَمُوْاْ أَن تَكْتُبُوْهُ صَغِيراً أَو كَبِيراً إِلَى أَجَلِهِ ذَلِكُمْ أَقْسَطُ عِندَ اللّهِ وَأَقْومُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَى أَلاَّ تَرْتَابُواْ} صدق الله العظيم [البقرة:282].

فالسؤال الذي يطرح نفسه: فهل يحقّ لمن كان من أصحاب الدَّين أن يطالبوا الذي عليه الدَّين فيأمروه أن يؤدي الدّين الذي عليه من قبل انتهاء أجله المعلوم؟ والجواب: لا يجوز لصاحب الحقّ أن يحرج أخيه بتسليم حقّه حتى يأتي أجله المسمى، غير أنه يحقّ لمن عليه الحقّ أن يقوم بتسليم الحقّ الذي عليه من قبل أن يأتي أجله المسمى طوعاً إن يشأ، ولكنّ الذي له الحقّ لا يحقّ له أن يطالب بإرجاع الدين من قبل أن يأتي أجله المسمى، وكذلك اتفاقكم في انتخاب الرئيس كان الاتفاق بين الرئيس والمرؤوس أن ينتخبوه رئيساً لدولتهم ويحددوا بقاءه في السلطة إلى أجلٍ مسمًى فلا يمكث فيه من بعد ذلك إلا بترشيحٍ جديدٍ له أو يحلّ محلّه المرشح الجديد، والسؤال الذي يطرح نفسه مرةً أخرى: فهل يحقّ لكم شرعاً أن تقوموا بطرده قبل أن يأتي أجل الرئاسة المتفق عليها إلى خلال عام 2013م؟ فأي ديمقراطيّة هذه في نظركم؟ بل هذه ديمخراطيّة ما أنزل الله بها من سلطان وحتى ولو تبيّن للمرؤوسين أنّ من انتخبوه رئيساً لم يكن أهلاً لذلك فعليهم أن يتحملوا خطأهم كونهم من رشحوه لذلك المنصب ولذلك فليتحملوا خطأهم ويصبروا عليه حتى تنتهي فترته الرئاسيّة ومن ثمّ لا يرشحونه مرةً أخرى، فهذا ما يقوله العقل والمنطق.

وعليه فإن الإمام المهديّ ليحكم بينكم بالحقّ أنه لا يحقّ لكم طرد علي عبد الله صالح من السلطة من قبل أن تنتهي فترة رئاسته المتفق عليها في الدستور في عام 2006 إلى عام 2013 ولا أظنّه سوف يرشح نفسه مرةً أخرى برغم أنه يكذب من قبل إلا في هذه الفترةً وتالله إنّه لمن الصادقين كونه يرى لو أنه يترشح مرةً أخرى كونه سوف يحرق كرته ولذلك فضّل أن يذهب بماء وجهه ولكن بعد أن ينهي فترته الرئاسيّة حتى لا يكون الرئيس المخلوع، ولكنكم مصرّون على محاكمته وإذلاله هو وأسرته فجعلتموه بين أمرين أحلاهما مرّ؛ فإمّا أن يخضع لكم فيفعل كما فعل حسني مبارك ومن ثم تذلّوه كما ذلّه الشعب المصري، ولذلك فقد اعتبر بما حدث لحسني مبارك وزوجته وأولاده فقد اعتبر من فعل حسني فلم يشفع له ذلك لدى الشعب المصري وهاهم يذلّون حسني هو وزوجته وأولاده، وكذلك علي عبد الله صالح يرى أنه سوف يحدث له كما حدث لحسني مبارك وزوجته وأولاده لو أنه يسلّم إليكم القيادة من قبل أن تنتهي فترته الرئاسيّة، وبرغم أنّه لا يحبّ سفك الدماء ولكنّكم جعلتموه بين أمرين أحلاهما مرٌ ولذلك قرر إعلان الحرب وكما يقول المثل (عليَّ وعلى أعدائي).

فاتقوا الله يا معشر المعارضة، وتالله إنّ عقولكم تتّفق مع حكم الإمام ناصر محمد اليماني بالحقّ بينكم وإنّكم أنتم الخاطئون برغم أنّ الرئيس علي عبد الله صالح فاشلٌ في سياسته كرئيس دولة فلم يستطِع أن يأمر بالمعروف وينهى عن المنكر ولم يستطع أن يحكم بما أنزل الله ولكن ذلك ليس حجّةً لكم أن تُدِخلوا البلاد في حربٍ أهليّة لا يُحمد عقباها فتؤخروا اليمن خمسين عاماً للوراء وبعد خمسين عاماً يرجع وضع اليمن إلى ما هو عليه اليوم لولا بعث الإمام المهدي، أفلا تعقلون! أليس الصبر خيراً لكم أن يكمل فترته الرئاسيّة الحاليّة فتصبروا سنتين ثم يذهب من السلطة إلى غير رجعةٍ، أفلا تتقون؟ ولكن للأسف يا معشر آل الأحمر فأنتم تعتبرونها ومن معكم من المعارضة فرصة العمر للنيل من السلطة في ظلّ هذه الظروف الأمنيّة التي تمرّ بها المنطقة العربيّة، والمهم أن يرحل من السلطة علي عبد الله صالح وحتى ولو سال الدم إلى الركب فلا يهمكم ذلك كون من سوف تُسفك دماؤهم هم من الشباب الذين لا يعقلون وأنتم وأبناؤكم سالمون وهذه هي الحقيقة ولم نظلمكم شيئاً ولا ينبغي لي مجاملتكم ولا مجاملة الرئيس علي عبد الله صالح سواءً رضيتم أم غضبتم فلا يهم لدي رضوانكم ما دام في رضوانكم ما يسخط الله فسحقاً لرضوانكم ورضوان العالمين أجمعين! وإن أبيتم أن تحتكموا إلى القرآن العظيم وتسليم الخلافة فأشهدُ الله والناس أجمعين أنّي لن أسفك قطرة دمٍ واحدةٍ للوصول إلى الحكم بحجّة أنّي أحقّ به منكم وأعوذُ بالله أن أكون من الجاهلين فلم يجعلني الله من الذين يفسدون في الأرض ويسفكون الدماء للوصول إلى الحكم؛ بل سوف أنتظر لحكم الله بيني وبينكم بالحقّ ومن ثم يفتح الله بيننا بالحقّ وهو خير الفاتحين فيظهرني الله عليكم وعلى الناس أجمعين في ليلة وأنتم وهم صاغرون.

وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
خليفة الله وعبده؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
_______________

اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..